_________ استفاده از مطالب اين سايت با ذکر منبع بلامانع است _________

" کانون ایران قلم"

kanoon@iran-ghalam.de

info@iran-ghalam.de

www.iran-ghalam.de

فرهنگ کودک ستیزی در ادبیات سیاسی امروز

 

فرزاد فرزین فر وبلاگ جهانوند تاریخ 30 ژوئیه 2011

http://jahanvand.blogfa.com/

 

لطفا اول به چند فاکت توجه کنید تا عمق بحران فرهنگی که جوامع ما را فرا گرفته است بیشتر پی ببرید – مشخصا عین مطالب گفتاری در دست نیست اما همه شما عزیزان از آن اطلاع دارید و اگر نمیتوانم عین جملات را یعنی کلمه به کلمه نقل کنم هم از حوانندگان و هم از نقل کنندگان این مطالب پوزش میخواهم!- :

مقدمه :                                                                                                         

ندای سبز آزادی: جهان نیوز در گزارشی درباره مشکلات متروی تهران، دولت را به لجبازی های کودکانه متهم کرد و نوشت:
بحث و جدال برسر مسایل کلان کشوری، میان مدعیان مسئولیت های خطیر، کودکانه تر از لجبازی های کودکان میباشد چراکه انتظاری که از مسئولان می رود فراتر از هر فرد عاقل و بالغ دریک جامعه است.

وزارت امور خارجه فرانسه: در پی موضعگیری مقامات جمهوری اسلامی مبنی بر گسترش نیروگاه های اتمی ،یکی از مقامات وزارت امور خارجه فرانسه طی موضعگیری اعلام کرد که این طرح کودکانه است.

جنسیتی کردن دانشگاهها: در پی موضعگیری مقامات  جمهوری اسلامی مبنی بر تفکیک جنسی و جنسیتی دانشگاهها و جدا کردن دختران از پسران ، یک مرد ایرانی که در برنامه نوبت شما بخش فارسی تلویزیون بی.بی.سی شرکت کرده بود گفت : طرح جنسیتی کردن دانشگاهها کودکانه است.

تلویزیون صدای آمریکا :  برنامه تفسیر خبر  تلویزیون صدای آمریکا با مجری گری آقای چالنگی برگزار میشود که طی تفسیر اخبار یکی از مفسران تصادفا یکی دو بار گفت که مثلا فلان کار مقانات جمهوری اسلامی بچگانه است. آقای چالنگی بخاطر حرفه ای نشان دادن برنامه ها  یادآوری کرد که این اصطلاح بکار برده نشود –  ولی آقای چالنگی مواضعش را علنی و روشن بیان نمیکند چرا به فرقه تروریستی ضد کودک و ضد انسانی مجاهدین خلق که میرسد بناگاه همه چیز  را نادیده میگیرد ؟.-

م.سپهر : دلارهای خونین صدام ، خوش رقصی های مزدبگیران آمریکایی و شادیهای کودکانه مریم قجر تروریست                            

اعضای جدا شده و سابق مجاهدین خلق : در پی درگیری ارتش عراق و اعضای فرقه مجاهدین خلق ، اکثر اعضای جدا شده فعال در سایت های مختلف شان در موضعگیریهایشان این برخورد اعضای فرقه مجاهدین خلق را بچگانه و ک.دکانه مورد سنجش قرار دادند.

همین چند فاکت مختصر کافی است تا از جنبه های مختلف به نگاه  طیف های مختلف  به این موضوع بپردازیم و البته نگارنده قصد تجزیه و تحلیل همه موضوعات مطرح شده در بالا  را ندارد چون از موضوع مقاله خارج میشود  که همگان به این مسئله آگاه و واقف هستند ولی اشاره به این نکات را از مسئولیت و وظایف انسانی خودم میدانم آری به هر جهت ؛ 

اینگونه تمثیل ها در جامعه و فرهنگ عمومی در جهان امروز ما تبدیل به یک امر عادی تبدیل شده است و حکایت از زیر ساخت های فکری و فرهنگی است که هیچگونه مبنای علمی ندارد و مشخصا در نگاه اول تحقیر به کودکان عزیز جهان ما هست !

بیشک همه کسانیکه از این تمثیل ها استفاده میکنند غیر منصفانه و غیر عادلانه است که همه را در یک ترازوی داوری قرار داد و عموما از روی عادت  است.

اما بهر حال این مسئله ریشه عمیق در ساختار عمومی فکری و فرهنگی جوامع امروز بشری دارد. و همگی از آنچه که بیشرمانه با کودکان در جهان میشود با خبرند ، از قربانی کردن کودکان تا دزدیدن آنها ، از بیگاری گرفتن تا استفاده ابزاری از کودکان ، از اذیت و آزار جنسی تا پرونوگرافی بیشرمانه و ضد انسانی کودکان ، از تنبیه فیزیکی تا تحقیر کودکان و ... و ... و ...!؟

تا وقتی باورهای عومی مبتنی بر علم و مدنیت ساخته نشود این ناهنجاری ها ادامه دارد و با نگاه و تفکر سنتی که عموما از روی ترحم و تحقیر است نمیشود مسائل کلان اجتماعی و حقوق قانونمند کودکان عزیز جهان را ارگانیزه کرد .

آنچه در جهان ما میگذرد واقعا دردناک و تاسف برانگیز است . از کودکان خیابانی گرفته تا کودکان کار ، از کودکان زندانی گرفته تا کودکان آواره و بی پناه ، از کودکان جنگ زده گرفته تا کودکان پناهنده و ... و ... و ... !؟

متاسفانه کودکان عزیز جهان ما فربانی سیاست های جنگ طلبان و نا باوران صلح و آزادی و تروریست ها هستند و روزی نیست که در معرض این اخبار نا هنجار و تکاندهنده و خشن قرار نگیرند.

متاسفانه هنوز این القائات کهنه حکم فرماست و عده ای میپندارند که وظیفه  شان « هدایت » کودگان عزیز جهان ماست .

جوامع – چه در حوزه عمومی و چه در حوزه خانواده – فقط و فقط یک وظیفه در قبال این عزیزان دارند :

                       « محبت و محبت و محبت » 

درود بر این عزیزان « رها » و رهائی در جهان قشنگ ما ! 

 

 

همچنین .......

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

واکنش ها به حذف احتمالی نام مجاهدين خلق از فهرست سازمان های تروريستی

اردوگاه اشرف در عراق

 

 

گلناز اسفندياری، رادیو فردا، دوازدهم اوت 2011
http://www.radiofarda.com/content/o2_
mojahedin_us_black_list/24294376.html

لینک به متن انگلیسی (رادیو اروپای آزاد)
http://iran-interlink.org/?mod=view&id=10495

چشم انداز حذف نام مجاهدين خلق از فهرست سازمانهای تروريستی وزارت خارجه ايالات متحده زنگ خطر را در ايران به صدا در آورده است – البته برای کسانی که این موضوع بعيد به نظر می رسيد. اعضای جنبش سبز از آن بيم دارند که خارج کردن نام مجاهدين خلق از فهرست سازمانهای تروريستی پيغامی منفی به مردم ايران فرستاده و توسط حاکميت عليه شهروندان استفاده شود.

راديو اروپای آزاد/راديو آزادی در گزارشی به این موضوع پرداخته است:

کمتر پيش می آيد که ايرانيان بر سر مسئله ای توافق کنند. اما دست کم يک مسئله هست که اکثر ايرانيها درباره آن نظری يکسان دارند، و آنهم عدم علاقه شان به گروه مخالف سازمان مجاهدين خلق است.

به همين دليل بحث درباره شناسای نشدن اين گروه به عنوان يک سازمان تروريستی، که ايالات متحده هم اکنون در حال بررسی آن است و اتحاديه اروپا در سال ۲۰۰۹ آن را اجرايی کرد، مطمئناً اعتراض هايی را در تهران رقم خواهد زد.

اما مساله شناسایی نشدن مجاهدین خلق به عنوان یک گروه تروریستی واکنش گروه هایی را در پی داشته است مخالفت انها چندان محتمل به نظر نمی رسيد؛ از جمله اعضای جنبش سبز ايران که خود منتقد مجاهدين خلق هستند و نگران تلاشهای اين گروه تبعيدی برای القای اتحادشان با جنبش سبز هستند.

اعضای جنبش سبز همچنين هشدار می دهند که خروج مجاهدين خلق از فهرست گروه های تروريستی به شکلی نا خواسته پيغامی منفی به مردم ايران فرستاده و منجر به تيره شدن ديدگاهشان نسبت به آمريکا خواهد شد.

نقش سازمان مجاهدين خلق ايران در يک سلسله اقدامهای تروريستی در دهه های ۷۰ و ۸۰ ميلادی در ايران، و تصميم اين سازمان در جانبداری از عراق در جريان جنگ خونين ايران و عراق در سالهای ۱۹۸۰ تا ۱۹۸۸، باعث شد که مجاهدين خلق از نظر بسياری از ايرانيان به عنوان «خائن» محسوب شود.

آنگونه که علی مزروعی، نماینده مجلس ششم و از مخالفان کنونی، می گويد مردم ايران از حذف نام مجاهدين از فهرست گروههای تروريستی وزارت خارجه استقبال نمی کنند.

وی می گوید:«به طور حتم مردم نسبت به اين اقدام ديدی بسيار منفی خواهند داشت؛ اين گروه يکی از منفورترين گروههای سياسی در بين مردم ايران هستند چون در دوران دشوار جنگ، با پيوستن به دشمنی که به خاک ايران يورش برده بود، عليه ملت ايران جنگيدند.»

در عرصه بين المللی، دهه هاست که مجاهدين خلق بقای گروهشان را اثبات کرده اند.

در پی تأسيس سازمان مجاهدين خلق در سال ۱۹۶۵، اعضای اين گروه بر ضد شاه دست به اسلحه بردند و چندين شهروند آمريکايی شاغل در ايران را در دهه ۱۹۷۰ به قتل رساندند. پس از حمايت اوليه از انقلاب اسلامی ۱۹۷۹، مجاهدين خلق در پی شکست خيزش عليه رژيم جديد به سازمانی زيرزمينی تبديل شد.

ايالات متحده در سال ۱۹۹۷، مجاهدين خلق را در فهرست سازمانهای تروريستی خارجی وارد کرد، که به شکلی گسترده حرکتی برای نشان دادن حسن نيت به محمد خاتمی، رئيس جمهوری پيشين، تلقی شد.

با اين همه، به دنبال حمله به عراق در سال ۲۰۰۳، نيروهای ائتلاف بر اساس کنوانسيون ژنو اعضای سازمان مجاهدين خلق را در خاک عراق «افرادی تحت حفاظت» اعلام کردند.

اعضای سازمان مجاهدين خلق در «اردوگاه اشرف» پناه داده شدند، جايی که امروزه تعدادشان به حدود ۳۰۰۰ نفر می رسد. اما انتقال مسئوليت به دولت عراق، به وضوح جنجال بر سر حضور اين عده در خاک عراق را علنی کرد و مقامهای عراقی آشکارا از در نظر گرفتن تقاضای ايران برای تحويل اعضای اين گروه به جمهوری اسلامی صحبت کردند، در همين حال، سازمان ملل حقوق اعضای سازمان مجاهدين خلق را به عنوان يک اقليت به دولت عراق يادآوری کرد.

به موازات بررسی وزارت خارجه آمريکا درباره وضعيت سازمان مجاهدين خلق، اين گروه ادعا می کند با خشونت مخالف است و برای برقراری دمکراسی در ايران فعاليت می کند؛ مجاهدين يک کارزار تبليغاتی گسترده نيز برای به جريان انداختن اين حرکت آغاز کرده اند.

نجات بهرامی، تحليلگر سياسی ساکن تهران، در گفت و گو با راديو اروپای آزاد/راديو آزادی خارج کردن نام سازمان مجاهدين خلق از فهرست سازمانهای تروريستی را اقدامی دانست که موجب نااميدی مردم عادی ايران از آمريکا خواهد شد.

بهرامی در ادامه می افزايد: «پيامهايی که [رئيس جمهور باراک] اوباما در چندين موقعيت برای مردم ايران فرستاد، از جمله در نوروز، بسيار اميدبخش بوده اند. اما من فکر می کنم که [از فهرست خارج کردن مجاهدين خلق] اين اظهارات را بی اثر خواهد کرد و ممکن است منجر به نا اميدی و حتی نفرت از سياستهای ايالات متحده شود.»

مازيار بهاری، خبرنگار هفته نامه «نيوزويک»، که در جريان نا آراميهای در پی انتخابات بحث برانگيز رياست جمهوری سال ۲۰۰۹ ايران زندانی شد، فکر می کند که اين اقدام از سوی دولت آمريکا نتايجی مخرب خواهد داشت.

آقای بهاری می گويد: « به رغم اشتباههای تاريخی ای که دولت آمريکا مرتکب شده است – از کودتای ۱۹۵۳ تا پشتيبانی کامل از رژيم شاه – بسياری از ايرانيان کماکان باور دارند که ايالات متحده می تواند متحدی بالقوه در نبرد آزادی خواهانه شان باشد. حذف نام سازمان مجاهدين خلق از فهرست سازمانهای تروريستی پيامی نادرست برای ايرانيان جوانی خواهد فرستاد که طی دو سال و نيم گذشته برای برقراری دمکراسی به شيوه ای مسالمت آميز مبارزه کرده اند.»

اينکه اعضای سازمان مجاهدين خلق خود را به عنوان متحدان جنش سبز معرفی کنند چيزی نيست که اعضای اين جنبش با آن کنار بيايند.

يکی از اعضای جنبش سبز که خواست هويتش فاش نشود، به راديو اروپای آزاد/راديو آزادی گفت اگر قرار باشد مابين رهبران کنونی ايران و سازمان مجاهدين خلق– که رهبرانش، مريم و مسعود رجوی، چند سالی است از ديد مخفی بوده اند – يکی را انتخاب کند، اين عضو جنبش سبز مطمئناً رژيم کنونی را «حفظ» خواهد کرد.

عضو جنبش سبز می افزايد: « می دانم که [مجاهدين خلق] در بيرون از کشور ادعا می کنند که بخشی از جنبش سبز هستند. اين يک دروغ بزرگ است. ما هيچ کاری با آنها نداريم،»

تحليلگران و اعضای گروههای مخالف دولت ايران بر اين باورند که بيرون آوردن نام سازمان مجاهدين خلق، اقدامی به سود حاکميت ايران خواهد بود، که تاريخچه ای طولانی در ساکت کردن صدای معترضان دارد.

علی مزروعی نیز می گويد: «حاکميت ايران می تواند از چنين اقدامی به عنوان بهانه ای برای سرکوب مخالفان و منتقدان استفاده کرده و طوری وانمود کند که معترضان، همه، از مجاهدين خلق هستند.»

يک فعال دانشجويی در ايران که مايل نبود نامش فاش شود، در گفت و گو با راديو اروپای آزاد/راديو آزادی گفت که چندين نفر از دوستانش که در جريان اعتراضها به انتخاب مجدد محمود احمدی نژاد، رئيس جمهوری اسلامی، بازداشت شدند به داشتن ارتباط با سازمان مجاهدين متهم شدند. او می گويد اين تاکتيک توسط حکومت ايران برای ايجاد هراس در ميان فعالانی استفاده می شود که نه عضو سازمان مجاهدين خلق بوده اند و نه هوادار آن.

بهرامی می گويد حذف نام سازمان مجاهدين از فهرست سياه ايالات متحده آمريکا دست حاکميت ايران را برای طرح چنين اتهاماتی عليه منتقدان و اعضای گروههای مخالف بيش از پيش خواهد گشود.

دولت ايران سازمان مجاهدين خلق را به عنوان يکی از بدترين دشمنانش می شناسد. هزاران نفر از اعضا و هواداران سازمان مجاهدين در دهه ۱۹۸۰ ميلادی در ايران اعدام شدند.

با اين حال، بهرامی بر اين باور است که دولت ايران می تواند از خارج شدن احتمالی سازمان مجاهدين خلق از فهرست سازمانهای تروريستی بهره جويی کند، زيرا اين اقدام خوراک تبليغاتی به دستگاههای پروپاگاندای رژيم داده و مهمات بيشتری برای حمله به سياستهای آمريکا در اختيار آنها قرار خواهد داد: «اگر حذف سازمان مجاهدين از فهرست سازمانهای تروريستی انجام شود، تهران خواهد گفت که سياستهای آمريکا متناقض هستند، بدين ترتيب جمهوری اسلامی می تواند به اعمال گذشته سازمان مجاهدين خلق اشاره کرده و ايالات متحده را به چالش بکشاند.»

 

 

 

 سایت ایران قلم از انتشار مطالب و مقالاتی که در آن کلمات توهین آمیز استفاده شده، معذور است

مسئولیت مطالب درج شده بر عهده نویسندگان آن می باشد