_________ استفاده از مطالب اين سايت با ذکر منبع بلامانع است _________
" کانون ایران قلم"
لرد کوربت دانش آموز ممتاز!
سعید ناصری - پاریس 30.08.2011
معلوم است که آقای کوربت، حقوق خودش را کامل و شاید هم با اضافه کاری بیشتری دریافت کرده است، چرا که درسهایی که سران مجاهدین به او آموزش داده بودند، یک مشت حرفهای تکراری و نشخوار شده مجاهدین را در برنامه به عبارت دیگر، نه یک کلمه زیاد و نه یک کلمه کم، همه آنها را مجدداً تکرار کرد. بایستی به این لرد پیر، آفرین گفت. چرا که سنی از ایشان گذشته، ولی هنوز حافظه اش خوب کار میکند و حرفها را سریع جذب میکند و یاد میگیرد. داشتم فکر میکردم چرا این لرد پیر، این همه به خودش زحمت داده. این در حالی است که ایشان بازنشسته شده و بایستی در کنار نوه هایش باشد و آرامش بیشتری داشته باشد، به نتیجه ای نرسیدم جز اینکه خواهر مریمش تعهدات زیادی همراه با دلارهای زیادی، به او داده که دقایقی بیاید پشت میز بنشینه و حرفهای آنها را تکرار کند. داشتم مصاحبه لرد پیر را گوش میدادم، یاد اسارتگاه افتادم، تمامی جملات، تمامی عبارات، تمامی صحبتهایی که لرد پیر میکرد، تماما حرفها و اصطلاحات مجاهدین بود و جدا از این، شیوه صحبت کردن و دفاع کردن از مجاهدین در مقابل پول، حالم بهم خورد. من فکر میکنم از صد کلمه ای که این لرد پیر استفاده کرد، بیش از پنجاه شصت کلمه آن رژیم ایران و مجاهدین بود، من فکر میکنم همین مسئله صحت نداشتن صحبتهای ایشان را نشان داد. در قسمتی دیگر، مجری برنامه به دولت استرالیا اشاره کردند که بیانه ای بر علیه مجاهدین صادر کرده اند دال براینکه مجاهدین نمیتوانند آلترناتیو مردم ایران باشند، نظر شما چیست؟ آقای لرد پیر آنچنان عصبی شد و گفت، چه ربطی به دولت استرالیا دارد! که این جمله در شان یک لرد نیست، این در حالی است که آقای لرد پیر، از کار افتاده انگلیسی، برای مردم ما خط و خطوط تعیین کند، یکی این وسط نیست بگه آقای لرد پیر استثمارگر، به تو چه که برای مردم ما تصمیم میگیری و همان جوابی که خودتان به دولت استرالیا دادید، همان جواب مستحق خود شماست، مردم ایران و جوانان مملکت ما به اندازه کافی عقل و شعور دارند که برای آینده خود و مملکتشان تصمیم بگیرند و نیازی به شما لرد پیر نیست، که خودش را به زحمت انداخته و در دوران پیری دست به کارهای غیر معقول بزند. زمانی که این مصاحبه لرد را گوش میکردم، یک مسئله خیلی برایم برجسته بود که دوست داشتم به گوش آقای لرد برسانم ،جاهایی که نباید جواب نمیداد و به نفع معلمش مریم رجوی نبود، سریع رد میکرد و این درس را خوب یاد گرفته بود. مثل مریم و مسعود عمل کرد و باید گفت، افرین بر تو! ولی امیدوارم که بار دیگر در باره مملکت ما ایران تصمیم نگیری، چونکه هر شخص عاقل و عادل حرفهای شما را گوش میکرد، میفهمید تماما دیکته شده مجاهدین بود و همین مسئله برای شخص شما شرم آور میباشد. سعید ناصری ـ پاریس
همچنین ..... ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ یک هفته با مزاحمین خلق عراق ( فرقه رجوی ) از حکم دادگاه عالی جنایی عراق تا سخنان سخیفانه کوربت
الف. مینو سپهر، بیست و چهارم اوت
2011
لینک به متن گفتگوی بی بی سی با لرد کوربت http://www.iran-ghalam.de/2Haupt/5243-BBC-Korbet-25.08.2011.htm
دوم _ صدور حکم دستگیری 102 تن از
تروریست های مستقر دراشرف توسط دادگاه عالی جنایی عراق
چهارم _ رد تقاضای التماس آمیز
درخواست ویزای مسافرت مریم قجر تروریست بوسیله سازمان مهاجرت امریکا
این جوک خنده دار را حتی دستگاه
تبلیغی ودروغزن فرقه رجوی نیز عنوان نکرده است _ حال این لرد عاشق تروریست
ها این خبر دروغ وجعلی را از کجای خودش درآورده ؟ باد به سلامتی فکری او شک
کرد _ پیشنهاد می کنم این فرد متوهم حتما جهت معالجه دریک بیمارستان روحی _
روانی بستری گردد _ چون وجود چنین افراد بیماری درجامعه انگلیس خطرناک است
و ممکن است چنین فرد بیماری دست به هراقدامی بزند.
همچنین ..... ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ اطلاعیه کانون ایران قلم در مورد تصمیم آمریکا بر ابقای فرقه مجاهدین در لیست گروههای تروریستی
تحریریه کانون ایران قلم 24.08.2011
به گزارش خبر گزاری ها بار دیگر نام سازمان مجاهدین در لیست گروههای تروریستی وزارت امور خارجه آمریکا ابقا گردید تصمیمی که از سال 1997 به این سو پیوسته تکرار گردیده است.
کانون ایران قلم ضمن قدردانی از کارشناسان وزارت امور خارجه آمریکا که فریب دروغ ها و شانتاژهای تبلیغاتی این فرقه مبنی بر کنار گذاشتن مبارزه مسلحانه و متوقف کردن اعمال خشونت آمیز نشده ، مایل است که تحلیل ونظریه کارشناسان این کانون را که متشکل از اعضای با سابقه این جریان ضد ملی بودند را در اختیار آگاهان سیاسی قرار دهد.
اهداف سازمان مجاهدین برای خروج فوری از لیست گروههای تروریستی واقعیت اینکه سازمان مجاهدین پس از نزدیک به 15 سال ابقا در لیست گروههای تروریستی امسال با خرج میلیونها دلار و تلاشهای شبانه روزی و رشوه دهی های سرسام آور به نمایندگان سابق و لابی های اسراییلی به هر قیمت ممکن میخواست از این لیست خارج گردد چرا که قصد داشت به سه هدف عمده و محوری دست یابد .
هدف اول: به لحاظ بیرونی از انجاییکه که سازمان مجاهدین بر اساس تاریخ 30 سال گذشته و بویژه پس از فرار از ایران استراتژی « اتکا به بیگانگان » را به جای « تکیه بر اهرم توده ها و مردم » برگزیده و آنرا به عنوان اصلیترین و تعیین کننده ترین عامل برای کسب قدرت سیاسی انتخاب کرده است وهیچ ابایی هم از بیان آن هم آن ندارد ، بر این تصور بودند که که این بار با خروج از لیست گروههای تروریستی قادر خواهند بود این مسیر خیانت بار را که 25 سال آنر در زیر قبای صدام حسین سپری کردند اکنون با وجهه قانونی ، سهل تر و آسانتر از گذشته اما این باربه زیرقبای جناحی از دولت مردان آمریکایی و جنگ طلبان کارکشته سپری کنند و بر اساس این دیدگاه رجوی خوابهای پنبه دانه بسیار دیده بود.
هدف دوم : عملکرد درونی و تأثیرات آن در مناسبات مجاهدین سازمان مجاهدین و شخص رجوی با تلاشهای مستمر بر آن بود که پس از بیرون آمدن از لیست گروههای تروریستی آنرا به عنوان یک اهرم کار ساز در مقابل اسیران و گروگانهای پادگان اشرف قرار داده و با فریب صدباره آنان بگوید اکنون با خارج شدن ما از لیست گروه های تروریستی ، از جانب آمریکا به رسمیت شناخته شده ایم. رهبری فرقه مجاهدین خلق قصد داشت و دارد که این تحلیل را به خورد نیروهای اسیر در اشرف بدهد که ما ( فرقه مجاهدین ) پس از مذاکره به عنوان «راه حل اول » ، جنگ به عنوان « راه حل دوم » هم اکنون بعد از خروج از لیست گروه های تروریستی می توانیم مرحله سوم را آغاز کنیم. مرحله سوم نیز این است که با بکارگیری مجاهدین و تسلیح مجدد آنان به عنوان راه حل سوم به خورد اعضای ناآگاه و بیخبر از همه جا داده و با امید دادن های کاذب سالیان بیشتری آنان را استثمار قرار داده و به عنوان گوشت دم توپ فدای سلامت و ادامه زندگی خودش گرداند . براساس همین نظریه رجوی در افکار پریشان حال خود تا آنجا پیش رفته بود که به این ترتیب از جانب آمریکا به رسمیت شناخته شده و مجدداً سلاح های خود را که بر اساس گزارش وزارت امور خارجه آمریکا بالغ بر 2000 تانک و نفر بر و زرهی اهدایی صدام حسین را باز پس خواهند گرفت .
هدف سوم و اصلیترین هدف رجوی : آمدن به شکل ناشناس و ادامه زندگی در اروپا اصلیترین هدف رجوی برای خروج از لیست تروریستی بخصوص بعد از اینکه پایان سال 2011 ضرب العجل دولت عراق نیز به پایان خواهد رسید آن بود که رجوی به شکل قانونی و بدور مسایل حقوقی وارد اروپا شده و به شکل ناشناس یه حیات خفیف و خائنانه خود ادامه دهد هدفی که سر آمد تمام رشوه دهی های میلیونی رجوی حفظ جان خودش بوده است و بس . موضوع به همین سادگی است و او حاضر بوده و هست که برای بقای خودش تمام سازمان دست سازش فنا شود و این رسم همه دیکتاتورهاست از صدام حسین تا قذافی و تا همه دیکتاتورهایی که عقدههای درونی خود را در غالب سازمان های آزادیخواه !! ولی تا بن استخوان وابسته به خورد جوانان این میهن دادند.
از سویی دیگر رجوی با ورود به اروپا و فرار خموشانه از عراق همانطور که اشاره کردیم به شکل ناشناس از اصلیترین سؤال تاریخی که بایست روزی به مردم و تاریخ ایران پاسخ دهد ، فرار کند . او فرار خود از پاریس به عراق را « پرواز صلح و آزادی » لقب داد و برایش کتاب زر نگار چاپ کرد . او گفت ارتش واقعی مردم ایران ارتش آزادیبخش است و پیام میداد که سربازان و افسران و درجه داران به آن بپیوندند اما دیری نگذشت که به کمک توپخانه عراق همین سربازان و درجه دارن و افسران را به خاک وخون کشید . آری دروغ بزرگ تشکیل نیروی رهایی بخش همانا آموزش و پرورش مزدوران فارسی زبانی بود که تمامی آنان با دخالت مستقیم افسران عراقی راهی جنگی نابرابر و بی بازگشت به اسم آزادی تهران میشدند و رجوی زبان نمی گشاید که شعارهای آن روز و فرار خائنانه امروزش از عراق را چگونه برای مردم و قربانیان این سازمان توضیح میدهد .
البته پاسخ تاریخی را مردم ایران مدت هاست به او و همسرش دادهاند و سرنوشت رقت باری که او اکنون اسیرو دچارش گردیده است پاسخ اتو دینامیکی تاریخ و آه دل ماردان و پدرانی است که فرزندان آنان به دست و فکر او قربانی و اسیر این فرقه ضد ملی شدهاند .
در پایان کانون ایران قلم ضمن خرسندی از تصمیم اخیر آمریکا ، لازم می داند برای آینده هم به دولت آمریکا و هم به اتحادیه اروپا این هشدار را بدهد که دولتمردان این کشورها باید بدانند فرقه مجاهدین خلق به مانند یک چاقوی دو لبه هست که ممکن است یک لبه آن به عنوان اهرم فشار بر روی حکومت اسلامی ایران موثر باشد ( که البته بسیاری از کارشناسان در کارایی این اهرم فشار تردید جدی دارند ) اما لبه دیگر آن که تیزتر و برنده تر می باشد ، برای خشونت و ترور استفاده خواهد شد، لبه تیزی که در گذشته زیر گلوی شهروندان و نظامیان آمریکایی و همچنین مردم ایران قرار گرفته است. بنابراین ما از هم اکنون توصیه می کنیم برای اینکه برای این فرقه امید واهی نماند بهتر است که هر چه زودتر پادگان اشرف به مثابه ظرف تروریسم و خشونت در عراق برچیده شود و همچنین اتحادیه اروپا و دولت فرانسه به دقت گسترش و خانه خریدن های فرقه مجاهدین با مبالغ هنگفت در شهرک اوورسورواز را را با هدف درست کردن قلعه جدید در نزدیکی پاریس ـ فرانسه به عنوان جایگزین قلعه اشرف زیر نظر داشته باشند. کانون ایران قلم امیدوار است که مردم ایران و جهان، دنیایی به دور از خشونت ، ترور و فرقه گرایی روزگار بهتری را پیش رو داشته باشند و گروههایی که با روشهای زورمدارانه با حذف دگراندیشان و ترور فیزیکی افراد سعی در غالب کردن خود به افکار عمومی ایران و جهان را دارند بیشتر و بیشتر مورد بازشناسی و محاکمه عادلانه قرار گیرند.
کانون ایران قلم
سایت ایران قلم از انتشار مطالب و مقالاتی که در آن کلمات توهین آمیز استفاده شده، معذور است مسئولیت مطالب درج شده بر عهده نویسندگان آن می باشد |