_________ استفاده از مطالب اين سايت با ذکر منبع بلامانع است _________

" کانون ایران قلم"

kanoon@iran-ghalam.de

info@iran-ghalam.de

www.iran-ghalam.de

دکتر نفیسی: سازمان مجاهدین یک «کالت» است و باید در لیست تروریستی باقی بماند

 

 

آریا ایران به نقل از برنامه افق در رادیو صدای امریکا، پنجم سپتامبر 2011
http://ariairan.com/fa/?mod=view&id=11751

 

 

 

 

 

 

گفتگوی تلویزیون آمریکا با دکتر رسول نفیسی ، استاد جامعه شناسی از ویرجینیا

 

سازمان مجاهدین یک «کالت» است و باید در لیست تروریستی باقی بماند

 

سیامک دهقانپور:گروهی از فعالان سیاسی اخیرا نامه ای تهیه کرده و خواستار ابقای مجاهدین در لیست تروریستی شده اند.شما یکی از امضا کنندگان آن نامه هستید.چرا معتقدید که سازمان مجاهدین خلق باید در لیست تروریستی وزارت امورخارجه آمریکا باقی بماند و سازمان مجاهدین خلق را چگونه سازمانی می بینید؟

رسول نفیسی:مقدمتا باید عرض کنم که این لیست را فعالان سیاسی امضا نکرده اند.هیچ کدام از اینها فعال سیاسی نیستند.بلکه این 38 نفر از اساتید درجه یک مسائل خاورمیانه در آمریکا هستند .علتی هم که بنده امضا کردم،کاملا شخصی بود.

یعنی به نظر من خارج کردن مجاهدین از لیست تروریست ها برای جوان هایی که در آمریکا هستند ضرر دارد.به چه معنی؟یعنی دست این سازمان رو باز کردن برای اینکه دوباره جوان های ایرانی رو که در اینجا هستند و بسیاری از اینها هیچ اطلاعی از تاریخ ایران ندارند!و اینها رو کشوندن به سازمانی که در واقع یک حیات پر ماجرایی داشته و کاملا در حیات خودش بی تدبیری نشون داده و برای جان افراد ارزشی قائل نبوده که نمونه اش جریان "فروغ جاویدان" بود.من نظرم به این قسمت بود.

بنده نه عضو سازمانی هستم و نه فعال سیاسی.یک فرد دانشگاهی هستم.نظر و غرض سیاسی هم ندارم.از جایی پول نمی گیرم.به جایی هم پول نمی دهم.

مسئله ای که از نظر وجدانی برای من مطرح است این است که مجاهدین سازمانی است خطاکار،بی تدبیر،به راحتی با جان مردم بازی می کند.در جریان معروف "فروغ جاویدان" فقط 600 پاسپورت خارجی از کسانیکه در این جریان بودند بدست آمد.و اصولا سازمانی است که بر اساس نظامی-سیاسی ،بخصوص در دوره آخر که ما باهاش روبرو هستیم تشکیل شده است.سازمانی است که ایدئولوژی نظامی دارد با وجود اینکه مدعی دموکراسی است.از آن گذشته مشکلی که ما باهاش روبرو هستیم این است که این سازمان تعداد زیادی از جوانان ایرانی رو در کشور متخاصم با ایران ،دولت عراق،دولتی بود که به خاک ایران چشم داشت و در یک دوران بسیار بسیار حساس این سازمان در کنار صدام حسین بود.و الان گرفتار مشکلی شده است.

مشکل این است که دولت صدام حسین نابود شده ولی یک ارتشی که سال ها آموزش رزمی دیده بود از طرف مجاهدین در آنجا مانده است.و هیچ کس نمی داند که با این مشکل چکار باید بکند؟اگر شما بخواهید اینها رو از یک جا به جای دیگری منتقل بکنید،تصور نمیکنم کشوری آنها را قبول بکند.اگر بخواهید تک تک افراد رو به کشور دیگری بفرستید،مجاهدین حاضر به انجام آن نیستند.

از آن گذشته تحقیقی که از طرف موسسه راند در سال 2009 صورت گرفت،نشان داد که حدود 70 درصد افرادی که آنجا هستند(پادگان اشرف) برخلاف میل خودشان در این کمپ حضور دارند.و از آن گذشته وقتی نیروهای آمریکایی برای خلع سلاح کامل می خواستند وارد کمپ شوند،اینها را تهدید به خودکشی جمعی کردند.

حال می خواهم این مطلب را عرض کنم،از نظر من آنها یک "کالت" هستند."کالت"یک مشخصاتی دارد:

-زمینه های مذهبی دارند.

-پرستش شخصیت دارند.

-هیچ نوع انتقادی را نمی پذیرند.

-هیچ نوع نظری را از بیرون نمی پذیرند.تمام تصمیمات در درون گروه گرفته می شود.

-اکثر "کالت " ها در نهایت خودکشی را برای افراد خود توصیه می کنند.نمونه آن "جیمز جونز" را داریم.که نهایتا وقتیکه کارش گیر کرد تمام 500 نفری را که تحت نفوذاش قرار گرفته بودند را به خودکشی وادار کرد...

بحثی که مورد علاقه من است،این است که از نظر جامعه شناسی نگاه کنیم به این گروه.و کتاب های بسیار خوبی در این زمینه وجود دارد.فکر میکنم یکی از بهترین کتابها،کتاب "اروند آبراهامیان" تاریخ نویس برجسته ایرانی است.که واقعا با بی طرفی کامل و حتی حس سمپاتی به طرف مجاهدین تاریخچه این سازمان را بررسی میکند.و در این تاریخچه نشان می دهد که چطور یک سازمان با پایه های سیاسی-اجتماعی نهایتا به یک "کالت " تبدیل شد.

سیامک دهقانپور:نکته مهمی که در این جا هست این است که از سال 44 به این طرف و به دلیل مسائل سیاسی که برای مجاهدین پیش آمد چندین بار تا آستانه نابودی رفته اند.و باز دوباره برخاسته اند و فعالیت کرده اند.رمز این ماجرا در چیست؟

رسول نفیسی:اول اینکه واقعا باید این رو قبول کرد که سازمان مجاهدین در سازماندهی بی نظیر هستند.و ما نمونه هایش رو همین اواخر دیده ایم که در آمریکا با دادن صد ها هزار دلار پول به شخصیت های سیاسی-نظامی آمریکا اینها رو در مجامع عمومی آوردند و سخنرانی هایی به نفع اینها کردند.متاسفانه بسیاری از اینها از طیف های دست راستی آمریکا بودند.و در سازماندهی واقعا بینظیرند.دوباره اینها بارها و بارها در حال بازسازی هستند.بخاطر اینکه در یک سازمان "کالت"ی که تمام مسائل در درون سیستم هست و تنها هم و غم سیستم بقای خودشه و قدرت و نه مسائل دیگر،اینگونه موارد تداوم پیدا خواهد کرد.

سیامک دهقانپور: یعنی فکر میکنید اگر "اشرف" احیانا برچیده بشود ضربه سختی خواهد بود به مجاهدین؟

رسول نفیسی:من اشرف رو حقیقتا یک سرمایه ای می بینم در دست رهبری مجاهدین که از این طریق استفاده بکند برای اینکه از کشورهای منطقه پول بگیرد.و حتی از کشورهای دیگر بعنوان یک سازمان قوی و حتی اگر شما نگاه کنید به برخی از حامیان نظامی این سازمان در آمریکا،آنها رسما می گویند که ما میخواهیم این سازمان را بکار بگیریم در جهت ایذای ایران!و این باعث تاسف است.یعنی سابقه هم نشان داده است که سازمان مجاهدین حاضر است که این کار را بکند.یعنی وقتی حاضر می شود با صدام حسین ائتلاف بکند به وجه احسن با هر کس دیگری هم ائتلاف خواهد کرد.و این ادعاهای دموکراسی و اینکه سعه صدر دارند و ... در شرایطی است که در نقطه ضعف قرار دارند.

من همیشه گروه ها و افراد رو و حرف هاشونو در زمان قدرت بررسی میکنم.زمانی که آنها دست بالا را داشتند.در شورا و در جاهای دیگر و شما ببنید که چکار کردند با همپیمانان خودشون!

 

 

همچنین .......

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

نگاهی دقیق تر به گزارش صدای امریکا درمورد ابقای فرقه رجوی درلیست تروریستی 2011 امریکا
 

 

الف .مینو سپهر، وبلاگ زنان در اسارت فرقه رجوی، سوم سپتامبر 2011
http://www.banafsheh707.blogfa.com/post-231.aspx

 

گزارش خانم رزا ایراندوست خبرنگار صدای امریکا از مراسم اعتراض جمعی از مواجب بگیران فرقه تروریستی رجوی و کسیل تعدادی از بی خانمان ها وبیکاران وعلافان امریکایی به این مراسم راباید چند بار مرور کرد زیرا دراین گزارش نکات بسیار مهمی نهفته است.

گزارش 18 آگوست 2011 وزارت امور خارجه امریکا درمورد ابقای فرقه رجوی درلیست ترور سال 2011

http://www.state.gov/s/ct/rls/crt/2010/170264.htm  

گزارش بخش فارسی صدای امریکا درروز 27 آگوست 2011 توسط گزارش خانم رزیتا ایراندوست

http://ariairan.com/fa/?mod=view&id=11734  

بازخوانی گزارش _ درابتدای گزارش انوشیروان گنگرلو که طبیعتا باید درمورد خلاصه این خبر را قبل از گزارش به گوش دیگران برساند درحالیکه چنین نوشته ای به انگلیسی به روی صفحه ظاهر شده است

 >>> U.S.STATE DEPARTMENT CONTRY REPORT ON ERRORISM PUBLISHED AUGUST 2011 INCLUDES MOJAHEDIN- KHALQ ORGANIZATION<<<<<

امشب درخبرها..( 2011/08/27)... سپس انوشیروان گنگرلو باحالتی زار ونزار وپریشان ودرنهایت درماندگی چنین می گوید:

درواشنگتن خیابان های مجاور وزارت امورخارجه این کشور روز جمعه صحنه تجمعی بود که درخواست خارج ساختن مجاهدین خلق ایران از فهرست این وزارتخانه درباره تشکیلات سازمانهای تروریستی بود که موضوع اصلی سخنرانان این تجمع را تشکیل می داد........

سپس گزارش خانم رزیتا ایراندوست پخش می شود که ضمن گفتگو با چندین شرکت کننده درانتها می گوید : ولی باوجود این کاغذهای رنگی وکبوترها مجاهدین خلق دستکم تایک سال دیگردرفهرستی جای دارند که جای گروه هایی چون جندالله والقائده نیز هست.

سخن شتاب آلود وتوام با غم وغصه انوشیروان کنگرلو ضمن اینکه با اصل گزارش خوانایی ندارد جمله ایست از نظر دستوری کاملا غلط است که معلوم می شود توسط خود اینفرد ویا بیژن فرهودی سروهم بندی گردیده است.

تناقصی که چون یک طناب دار به انوشیروان کنگرلو ودیگر اعضای فرقه رجوی درصدای امریکا افتاده است وآنها را تا مرز خفگی پیش برده است..

درحالیکه خبرنویس ( بیژن فرهودی ) وخبرگو ( انوشیروان گنگرلو) درنهایت دروغگویی وبی شرمی اعلام می کنند که گردهمایی برای درخواست حذف نام فرقه رجوی از لیست تروریستی برگزار گردیده _ خانم ایراندوست بلافاصله درگزارش خود چنین می گوید : این جمع به به تصمیم اخیر وزارت امورخارجه ( گزارش 18 آگوست 2011) معترض بود _ تصمیم باقی ماندن سازمان مجاهدین خلق درفهرست تروریستی .

چنین افتضاحی درخبررسانی درتاریخ 2011/08/ 27توسط صدای امریکا نشان می دهد که موضوع اعلام این خبر وگزارش بامشکل روبرو بوده است وعوامل فرقه رجوی تلاش کردند تا این خبر را تا آنجا که ممکن است سانسور وکم رنگ نمایند......

حال دربرابر این گزارش چند سئوال دربرابر مسئولین بخش خبر درصدای امریکا گذاشته ومنتظر جواب قانع کننده وتوضیح کامل هستم.

1- درحالیکه این گزارش درتاریخ 2011/08/18 درسایت وزارت امور خارجه منتشر گردیده چگونه صدای امریکا تا تاریخ 2011/08/27 آنرا در صدای امریکا اعلام ننموده درسایت این رسانه خوددرج نکرده است ؟ علت این 9 روز تاخیر چیست؟

2 _ شما که بوسیله خانم گیتی آرین کوچکترین خبر درمورد ایران را بگونه ای زنده وفوری ازوزارت امورخارجه به اطلاع دیگران می رسانید چگونه از کنار این خبر به راحتی گذشته وآنرا با تاخیر 9 روزه آنهم با سانسور به اطلاع دیگران رسانده اید؟

3 _ درحالیکه انوشیروان گنگرلو ادعا می کند گردهمایی فرقه رجوی درواشنگتن را جهت درخواست از لیست تروریستی برگزارشده درتناقصی آشکار خانم رزیتا ایراندوست درهمان گزارش خبری اعلام می کند این گردهمایی برای اعتراض به ابقای فرقه تروریستی رجوی درلیست ترور سال 2011 برگزار گردیده است؟

عوامل فرقه تروریستی رجوی درصدای امریکا چه کسانی هستند؟

چند سال است که برخی از اعضای فرقه رجوی دراین رسانه نفوذ کرده اند این افراد عبارتند از _ جمشید چالنگی ( تفسیر خبر) _ علی جوانمردی ( گوینده خبر) _ انوشیروان کنگرلو ( گوینده خبر ) _ بیژن فرهودی ( مسئول بخش خبر).............

این افراد دائم با دستگاه تبلیغی فرقه رجوی درتماس هستند وضمن حمایت ضمنی ازاین گروه با اسارتگاه تروریستی اشرف درارتباط دائم قراردارند _ این افراد همچنین اعضای فرقه رجوی ازجمله حسن داعی الاسلام را به برنامه های صدای امریکا دعوت می کنند واین درحالی است که فرقه تروریستی رجوی یک گروه تروریستی توسط دولت های امریکا شناخته شده وهرگونه تبلیغ درمورد این گروه دراین رسانه ممنوع می باشد.

به اعضاوهواداران فرقه تروریستی رجوی درصدای امریکا توصیه می کنم دست از حمایت پیدا ونهان از این فرقه تروریستی بردارید _ حمایت شما صرف نظر از غیرموجه بودن طبق قوانین دولت امریکا عملی است نادرست _ شما بااین تلاش های ابلهانه ورذیلانه خود درحقیقت از یک گروه منفور تروریستی وخائن حمایت می کنید که دست هایش تابازو به خون ده هاهزار ایرانی وعراقی آلوده است ..... شرم کنید.

حقیقت اینست که فرقه تروریستی رجوی علیرغم صرف ملیونها دلار جهت خروج از لیست تروریستی همچنان درسال 2011 دراین لیست ابقا گردیده است _ سراسیمگی _ عصبیت وخفقان خبری رسانه های این فرقه وسکوت مرگ آوردرجمع مواجب بگیران قلم به مزدی ازجمله علی ناظر _ منصور امان _ ایرج مصداقی و بیژن نیابتی بهترین مدعاست.

اکنون ( 2011/09/04) هجده روز از انتشار لیست تروریستی وزارت امورخارجه امریکا ( 2011/08/18) گذشته است ودراین مدت این خبر دربسیاری از رسانه های مستقل منتشر گردیده است _ کسانی که چند هفته با بوق وشیپور درجلوی وزارت امورخارجه امریکا به نمایش تبلیغی اجرا می کردند پس از این شکست به خانه های خود رفته اند _ دراین میان تنها اسیران اشرف هستند که به دلیل عدم دسترسی به دنیای آزاد درمورد این رویدار همچنان دربی خبری بسر می برند.

نتیجه = فرقه تروریستی رجوی درلیست سیاه ترور امریکا درسال 2011 همچنان ابقا گردید واکنون زمان انست که همه تلاشگران حقوق بشر نویسندگان مستقل تلاش های خودرا برروی آزادی اسیران وگروگان های فرقه رجوی درعراق متمرکز نمایند .....

سحرنزدیک آزادی اسیران نزدیک است

الف .مینو سپهر _ نویسنده وپژوهشگر وتلاشگر حقوق بشروزنان ... 2011/09/04

کدشناسه متن
PSCODE.IBN.NR:445699/09/2011/A359AF

 

 

 

همچنین .......

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

مساله «سازمان مجاهدین خلق»

 

 

روزبه میرابراهیمی، گویا نیوز، دوم سپتامبر 2011
http://news.gooya.com/politics/archives/2011/09/127284.php

 

«سازمان مجاهدین خلق» یک واقعیت است اما واقعیتی که خود را بیش از آنچه هست «تاثیر گذار» و «ریشه دار» در جامعه ایران می پندارد ... اینک با تحولات نسلی و تعمیق ایده‌های مسالمت جویانه در نسل های جدید که اکثریت جامعه ایران را به خود اختصاص داده‌اند «محصولات» این سازمان خریدار چندانی ندارد، مگر اینکه تحولی شگرف در درون و برون این سازمان روی دهد.

اگر بخواهیم منصفانه به پهنه نیروهای فعال سیاسی مرتبط با ایران بنگریم نمی‌توانیم واقعیت «وجود» نیروی سیاسی با نام «سازمان مجاهدین خلق» را انکار کنیم. از دهه ها پیش سازمانی متشکل تحت این نام راه اندازی شده است و در فراز و فرودهای تحولات سیاسی ایران نیز نقش داشته است. گاه نقشی همراه با دیگر جریان های سیاسی برای تغییر و گاهی نیز نقشی مستقل و راهنمای راهی متفاوت. کارنامه این سازمان سیاسی «لکه» های سیاه زیادی را نیز بر خود دارد که مشی کادر رهبری آن عملاً این امکان را مهیا نکرده است تا فرصت واکاوی و تحقیق و بررسی همه جانبه ای از آن صورت گیرد. ساختار بشدت بسته و تک قطبی آن با تکیه بر تفسیری ایدیولوژیک و رادیکالیسم خشن حاکم بر آن، چه در ادبیات و چه در مشی سیاسی عملاً این سازمان را به «مساله» تبدیل کرده است. «مساله»ای برای بهره برداری های گاه و بی گاه «جمهوری اسلامی» و همچنین «مساله» برای نیروهای سیاسی و دموکراسی خواه خارج از حکومت.

در سال‌های گذشته زمان زیادی را صرف مطالعه برخی کتاب‌ها و اسناد مرتبط با این سازمان کرده‌ام، از کتاب‌هایی که برخی جداشدگان از این گروه در سال‌های اخیر به رشته تحریر درآورده‌اند گرفته تا برخی از نشریات سازمانی و کتاب‌های سازمانی رهبران این سازمان. زمان زیادی را نیز صرف مطالعه اسناد پیش از انقلاب ۵۷ این سازمان و مجموعه های مرتبط با آن کرده ام. پس از ظهور جنبش سبز نیز رویکرد و عمل‌کرد این سازمان را زیر نظر داشتم و کلیت رویکرد این سازمان در این زمینه که در کتابی تحت نام «استراتژی قیام و سرنگونی » به نام «مسعود رجوی» به تاریخ ۳۰ دی ۱۳۸۸ منتشر شده است را نیز به دقت خوانده ام.

در اینکه با مشی این سازمان و ساختار و اهدافش هیچ همراهی و همخوانی ندارم شکی نیست اما به عنوان یک روزنامه‌نگار علاقمند به تاریخ و مطالعات تاریخی از دانستن و مطالعه کردن در مورد هیچ فرد یا گروهی ابایی نداشته و ندارم.

با همه مخالفت ها و مرزبندی ها، «سازمان مجاهدین خلق» را یک واقعیت می‌دانم. با اطمینان کامل باور دارم این سازمان در ایران پایگاهی ندارد (هرچند در دوران انقلاب و سال‌های اولیه پس از انقلاب دارای پایگاه غیرقابل انکاری بود) و قادر به تاثیرگذاری کلان بر معادلات و تحولات داخلی نیست. این برداشت هم حاصل مطالعه است و هم حاصل زندگی در ایران.

بشدت به امکان تغییر افراد و گروه‌ها باور دارم و هرگز این راه را بسته نمی دانم. سال‌ها پیش در جریان حمله آمریکا به عراق و سقوط صدام در یادداشتی که در اردی‌بهشت ۱۳۸۲ در روزنامه اعتماد منتشر کردم جزو اولین کسانی بودم که پیشنهاد تغییر مشی مبارزاتی این سازمان از مشی مسلحانه به مشی سیاسی را دادم. این یادداشت در کتاب مجموعه مقالاتم تحت عنوان «زیر هشت» هم منتشر شده است. آن روزها در روزنامه‌ای که سمتی نیز در آن داشتم این موضوع را پیگیری کردم و البته چه آن روز و چه امروز همچنان تفاوتی بین کادر رهبری این سازمان و بدنه باقی‌مانده آن قایل بوده و هستم.

چند ماه پیش نیز که دور جدید حملات نیروهای نظامی امنیتی دولت عراق به «کمپ اشرف» صورت گرفت یکی از امضا کنندگان نامه جمعی در دفاع از «حقوق انسانی» ساکنان این کمپ بودم. نامه‌ای که هرچند مورد بهره برداری رسانه‌های حکومتی برای ربط دادن فعالان جنبش سبز به سازمان مجاهدین خلق قرار گرفت اما محتوای نامه سند قابل دفاعی بود که نشان از آن داشت که می‌توان در عین مرز داشتن با این سازمان از «حقوق انسانی» افراد نیز دفاع کرد.

اما این روزها موضوع در «لیست ترویستی» آمریکا، ماندن یا نماندن این سازمان مقوله ای شده برای مباحث رسانه ای و تبادل نظر در محافل سیاسی. صرف هزینه‌های میلیونی توسط این سازمان برای برگزاری کمپین های مختلف و فعال کردن لابی های متفاوت برای اقناع تصمیم گیران آمریکایی در جهت حذف نام این سازمان از لیست «گروه های تروریست»در نوع خود جالب توجه است.

یکی از نکات جالب، همین فعالیت گسترده این گروه تحت نام های مختلف در آمریکا است در شرایطی که این «سازمان» با توجه به بودن در «لیست» با محدودیت فعالیت رسمی در آمریکا روبرو است.

اما آیا بازی «لیست» و تمرکز بروی آن، بازی مورد علاقه کادر رهبری این سازمان نیست؟ توجه بیش از حد به مقوله در «لیست» بودن یا نبودن این سازمان آیا سبب انحراف از توجه به مقوله‌های با اهمیت‌تری نخواهد شد؟

اینکه «سازمان مجاهدین خلق» در لیست «تروریستی» آمریکا باشد یا نباشد چه تفاوتی در حال قربانیان «کمپ اشرف» دارد؟ از واژه «قربانیان» استفاده کردم چون گزارش ها و شواهد منتشر شده بسیار در این سال‌ها نشان دهنده حاکمیت شرایط «معمولی» در آن مکان نیست. آیا ماندن یا خارج شدن از «لیست» سبب خواهد شد که دیوارهای تنیده شده در اطراف تک تک اعضای باقی‌مانده این سازمان – بخصوص ساکنان کمپ اشرف - ترک بردارد؟ و چشم‌ها و گوش هایشان حرف و حدیثی جز آنچه تاکنون در همه این سال‌ها به آن‌ها «تزریق» شده است را ببیند و بشنود؟

آیا ساکنان «کمپ اشرف» می‌توانند بجز دیدن و شنیدن «سیما آزادی» دیگر رسانه‌ها را نیز آزادانه و مختارانه ببینند و بشنوند؟ در خبرها خوانده بودیم که آن‌ها دسترسی به اینترنت هم ندارند آیا تغییر در لیست به دسترسی آزادانه آن‌ها به اینترنت و دنیای بی مرز کنونی نیز خواهد انجامید؟

آیا روایت ها و گزارش هایی که برخی از جداشدگان در سال‌های اخیر از شیوه‌های «حکمرانی» و «رهبری» با دیگر جهانیان به اشتراک گذاشته‌اند با حضور نهادهای مستقل و بطور آزادانه قابلیت بررسی خواهند داشت؟

«سازمان مجاهدین خلق» مدعی است که مشی «مسلحانه» را کنار نهاده اما هنوز برای باورپذیر شدن این ادعا اقدام‌ها کافی را صورت نداده است. «شعار تغییر استراتژی» بیشتر به یک تاکتیک سیاسی می‌ماند تا یک تغییر واقعی و استراتژیک. حداقل بنده شخصاً در چند گفت و گویی که در دو سال اخیر با برخی از اعضا و هواداران این سازمان در مقاطع مختلف در نیویورک داشتم به این باور که آن‌ها همچنان «مشی مسلحانه» را خط مشی خود می‌دانند و تغییر مشی را باور ندارند راسخ تر شدم.

ساختار بسته و عمودی و غیردموکراتیک سازمان مجاهدین خلق و مونولوگ شدید حاکم بر مجموعه این سازمان و ادبیات حاکم بر رسانه‌ها و گفتمان این مجموعه برای من «شعارهای دموکراسی خواهانه» و «گفتارهای آزادایخواهانه » آن‌ها را غیرقابل باور می سازد.

حال در این بین بیش از اینکه بودن یا نبودن «سازمان مجاهدین خلق» در «لیست تروریستی» آمریکا از منظر یک ناظر سیاسی که دموکراسی و حقوق بشر از اولویت هایش است مهم باشد میزان تحقق ادعای «دموکرات» بودن و «آزادیخواه» بودن آن هم در وهله اول در درون یک سازمان سیاسی از اهمیت برخوردار است.

شفاف سازی از رویکردها و مکانیزم های رهبری و هدایت نیروهای «خودی» و روبرو شدن با «پرسش ها»ی واقعی در مورد کارنامه و عملکرد این سازمان در دهه های مختلف و بخصوص در برهه جنگ ایران و عراق … و ایجاد امکان دسترسی آزادانه نهادهای حقوق بشری به ساکنان کمپ اشرف و همچنین دسترسی آزادانه ساکنان این کمپ به دنیای بیرون و … گوشه‌ای از اقداماتی است که می‌تواند در اولویت این سازمان باشد.

آنچه در مورد همه، از جمله این سازمان سیاسی باید مورد توجه قرار گیرد پرهیز از «سیاه و سفید» بینی است هرچند مشی و گفتمان و ادبیات این سازمان بی تردید مبتنی بر همین «سیاه و سفید» بینی در مورد دیگران است. اگر «سازمان مجاهدین خلق» خود را برحق می‌داند و رویکرد ها و مشی درون سازمانی اش را بی‌نقص می پندارد نباید از قدم بر داشتن در مسیر شفاف سازی واهمه ای داشته باشد.

اینکه یک گروه یا سازمان سیاسی در «لیست تروریستی» باشد یا نباشد تغییری در محتوا و واقعیت‌های حاکم بر تفکر و ساختار فکری آن سازمان ایجاد نمی‌کند بلکه برای انکار ادعای «دیگران» در مورد «سازمان» باید تغییرات اساسی در بدنه و روابط و رویکردهای این سازمان را شاهد بود.

«سازمان مجاهدین خلق» یک واقعیت است اما واقعیتی که خود را بیش از آنچه هست «تاثیر گذار» و «ریشه دار» در جامعه ایران می پندارد. اهداف ایده ها، آرمان ها، و ادبیات و مشی ای که این سازمان نمایندگی آن را برعهده دارد شاید ۳۰، ۴۰ سال پیش قادر به «یارگیری» در بدنه جامعه بود اما با تحولات نسلی و تعمیق ایده‌های مسالمت جویانه در نسل های جدید که اکثریت جامعه ایران را به خود اختصاص داده‌اند «محصولات» این سازمان خریدار چندانی ندارد، مگر اینکه تحولی شگرف در درون و برون این سازمان روی دهد

 

 

 

 

 

 سایت ایران قلم از انتشار مطالب و مقالاتی که در آن کلمات توهین آمیز استفاده شده، معذور است

مسئولیت مطالب درج شده بر عهده نویسندگان آن می باشد