_________ استفاده از مطالب اين سايت با ذکر منبع بلامانع است _________

" کانون ایران قلم"

kanoon@iran-ghalam.de

info@iran-ghalam.de

www.iran-ghalam.de

نمایش انتخابات « مسئول اول مجاهدین » ، تمرین دموکراسی یا شعار؟

 

محمد علوی، آریا ایران، پاریس، هفتم سپتامبر 2011
http://ariairan.com/fa/?mod=view&id=11757

 

مظاهر دموکراتیسم درونی مجاهدین

مجاهدین می گویند 11 شهریور 1390 و همزمان با آغاز چهل و هفتمین سالگرد تاسیس سازمان،زهره اخیانی را در یک رای گیری عمومی بعنوان «مسئول اول مجاهدین» انتخاب کرده اند!؛

" شایان ذکر است که طبق اساسنامه داخلی مجاهدین دبیرکل در سه مرحله انتخاب می‌شود. مرحله اول از اعضای شورای رهبری و در مرحله دوم از کلیه اعضا در بخشهای مختلف برای کاندیداها رأی‌گیری مخفی انجام می‌شود. مرحله سوم رأی‌گیری علنی در کنگره سراسری است.
در مرحله اول در ۵ اوت خانم اخیانی اکثریت نسبی آرای شورای رهبری را به دست آورد. سایر کاندیداها به ترتیب عبارت بودند از خانمها زهره قائمی، مژگان زمانی، رقیه عباسی، پروانه شهابی، معصومه ملک محمدی، فائزه محبت کار، مهناز گرامی، مرضیه حسینی، سمیرا شمس و فرزانه میدانشاهی. در مرحله دوم که روز ۳۰ اوت برگزار شد خانم زهره اخیانی با 5/67 درصد اکثریت آرا را کسب کرد. در مرحله سوم که رأی‌گیری علنی در کنگره سراسری بود رأی‌گیری با بلند کردن دست صورت گرفت که خانم اخیانی با اکثریت قاطع از سوی کنگره انتخاب شد. "

مریم رجوی در پیامی به همین مناسبت گفت؛"انتخاب مسئول اول سازمان مجاهدین خلق ایران که یکی از روال‌های جاافتاده و نهادینه شده در مناسبات شماست، درعین‌حال از مظاهر دمکراتیسم درونی مجاهدین است. "

اما حرف و حدیث در مورد انتخاب یا انتصاب «مسئول اول مجاهدین» با آنچه که آنان می گویند بسیار متفاوت است.از سال 1364 شمسی و از زمانی که مریم رجوی در یک طلاق و ازدواج به همردیفی مسئول اول مجاهدین (یعنی همطراز بودن با مسعود رجوی) منصوب گردید،خبری از رای گیری یا انتخابات نبود.4 سال بعد یعنی در سال 1368 شمسی که مریم رجوی توسط مسعود رجوی به مسئول اولی سازمان برگزیده و منصوب گردید نیز خبری از "انتخابات نهادینه شده و مظهر دموکراتیسم درونی مجاهدین" وجود نداشت.او توسط مسعود رجوی در مرحله دوم انقلاب ایدئولوژیک(در سال 1368 شمسی) به «مسئول اولی» مجاهدین منصوب گردید تا مسعود رجوی در جایگاه رهبری عقیدتی مجاهدین نهادینه گردد.مریم رجوی از سال 1368 تا 1372 شمسی مسئول اول سازمان مجاهدین بود.در این فاصله نیز هیچ گونه انتخاباتی در بین مجاهدین صورت نگرفت.رجوی معرفی کرد و دیگران آن را پذیرفتند!

در سال 1372 شمسی مسعود رجوی در نشست "شورای ملی مقاومت-بغداد"، مریم رجوی را بعنوان "ریاست جمهوری دموکراتیک اسلامی ایران" منصوب و به اعضای شورا معرفی کرد.بگواهی نشریات،فیلم ها ،مقالات و گزارشات منتشره شده توسط سازمان مجاهدین،در آن هنگام نیز اثری از انتخابات درون گروهی دیده نمی شود.پس از این ماجرا "فهیمه اروانی" که نقش معاونت "مریم رجوی" را بعهده داشت از طرف مسعود و مریم رجوی در یک نشست عمومی بعنوان «مسئول اول مجاهدین» معرفی می گردد.در این برنامه نیز اثری از انتخابات درون گروهی دیده نمی شود.از آن پس نیز هر دو سال یک بار یکی از معاونین «مسئول اول مجاهدین» بعنوان «مسئول اول» بعدی برگزیده وبه حاضرین در نشست عمومی اعلام و معرفی می گردد.

در فیلم برگزیدن زهره اخیانی بعنوان «مسئول اول» جدید،صدیقه حسینی «مسئول اول» قبلی از حاضرین در نشست رای گیری می کند.موافق-همه دست ها بالا،مخالف-همه دست ها افتاده و ممتنع –هیچ دستی بالا نیست.این شیوه رای گیری که مریم رجوی آن را "مظهر دموکراسی نهادینه شده در درون مجاهدین" اعلام میکند،در دنیای رای و انتخابات خاص مجاهدین وشیوه بخصوص آنان برای معرفی یک برگزیده درون سازمانی است.

گزارشات افراد جداشده

اکثر افراد جداشده از مجاهدین که در مقاطع مختلف از حاضرین در جلسات برگزیدن «مسئول اول مجاهدین» بوده اند،به کرات گزارش کرده اند که هیچ مدلی از انتخابات در درون مجاهدین وجود ندارد.به گواهی تاریخ، تمامی "انتخاب" ها بر اساس یک نیمه از اصل مارکسیستی "سانترالیسم دموکراتیک"(یک اصل تشکیلاتی در سازمان مجاهدین) و از بالا به پایین اعمال می گردد.یعنی همانگونه که مریم رجوی در سال 1368 شمسی از طرف مسعود رجوی به مدت 4 سال در مسند «مسئول اول مجاهدین» نشست ،بقیه مسئولان اول نیز به همان ترتیب در این جایگاه قرار می گیرند.همه چیز در سازمان مجاهدین خلق انتصابی است و همه انتصاب ها از طرف رهبری سازمان مجاهدین(مسعود و مریم رجوی) اعمال می گردد.حاضرین در نشست یا "کنگره" نیز افراد تشکیلاتی هستند که رده تشکیلاتی آنان توسط رهبری سازمان تعیین می گردد.این افراد در رده های تشکیلاتی از بالا به پایین فرمانبردار و کاملا مطیع هستند.هر آنچه که تشکیلات و سازمان برای آنان تعیین و معرفی نماید،حکم اجرایی دارد و اگر غیر از این باشد فرد مورد نظر در همان سازمان خلع رده گردیده،مورد برخورد قرار گرفته و به مدت بسیار طولانی ایزوله می شود.این افراد در چنین مناسبت هایی مجبور هستند آنچه را که تشکیلات برایشان انتخاب کرده است را قبول کرده و بپذیرند.در غیر اینصورت با عواقب بسیار سخت و فشارهای سنگین تشکیلاتی مواجه می شوند.

با نگاهی به اینگونه اعترافات و گزارش ها که از محتوی توتالیتری سازمان مجاهدین خبر می دهد،چگونه می توان از یک انتخابات آزاد در پادگان اشرف خبر داد؟انتخاب یا انتخاباتی که نشان دهنده "دموکراتیسم درون مجاهدین" و مظهر آزاد اندیشی در بین اعضای مجاهدین باشد؟

چه کسانی می توانند «مسئول اول سازمان مجاهدین» باشند؟

پیش از انقلاب 22 بهمن تا سال 1368 شمسی مسعود رجوی «مسئول اول» سازمان مجاهدین بود.پس از آن نیز مریم رجوی تا سال 1372 شمسی این مسئولیت را بعهده داشت.چه کسی و در کجا به یاد دارد که شخص اول سازمان در یک انتخابات آزاد و دموکراتیک به این سمت برگزیده شده باشد؟از سال 1357 تا سال 1360 شمسی سازمان مجاهدین در ایران حضور داشت.پس از آن نیز دور از دسترس ماموران جمهوری اسلامی در فرانسه و بطور خاص در عراق فعالیت داشتند.کدام انتخابات آزاد و کنگره سراسری همانند دیگر احزاب و سازمان های سیاسی در مجاهدین اجرا و گزارش شده است؟

در کنار مجاهدین بقیه سازمان ها و احزاب نیز فعالیت علنی داشتند.اکثر احزاب و سازمان های ایرانی بگواهی نشریاتشان هر چند ماه یک بار گزارشی از کنگره و هر سال یک بار مراسم انتخابات دبیرکلی خود را گزارش کرده اند.چرا این مسئله در زمانی که مسعود و مریم رجوی مسئول اول مجاهدین بودند موضوعیت نداشت؟از آنموقع تا سال 1382 شمسی چرا بحث انتخابات آزاد حول مسئول اول سازمان، به این شکل که امروز گزارش می شود تبلیغ نمی گردید؟

از مریم رجوی،فهیمه اروانی،شهرزاد صدر حاج سید جوادی،مهوش سپهری تا ... مژگان پارسایی،صدیقه حسینی و بالاخره زهره اخیانی در شهریور سال 1390 شمسی که تا کنون بعنوان «مسئول اول مجاهدین» معرفی شده اند از منتصبین مسعود رجوی در بالاترین رده تشکیلاتی مجاهدین می باشند.آنها از مجموعه زنانی هستند که وجود و حضور خود را مدیون "انقلاب ایدئولوژیک"و نفس خود را متعلق به " مریم رهایی" می دانند.از سال 1368 شمسی تا کنون مسئولیت و فرماندهی عملیات های مرزی،عملیات های ترور و بمب گذاری در داخل ایران با آنان است.بر اساس تعاریف درون گروهی از "انقلاب ایدئولوژیک"،رتبه این زنان در درون تشکیلات مجاهدین خلق رسما رتبه ندیمه و کلفت دومی است.یعنی این زنان براساس تعاریف درون تشکیلاتی "کلفت دوم" های مریم و مسعود رجوی هستند."کلفت دوم" های رهبری با سرسپاری مطلق در حریم مسعود رجوی و به انتخاب او تعیین می گردد.بعبارتی همه کارهای درون تشکیلاتی(غیر استراتژیک) سازمان مجاهدین و نحوه سرسپاری مطلق اعضا به رهبری توسط آنان تدوین و اجرا می گردد.هر یک از این زنان مستقیما در قتل صدها ایرانی دست داشته اند و از جنایتکارترین زنان تاریخ ایران می باشند.بنابر این چگونه می توان از دموکراسی،انتخاب و انتخابات آزاد در چنین جمعی حرف زد؟

از طرفی علیرغم اینکه تمام این زنان زمانی تحت مسئولیت مردان ارشد مجاهدین قرار داشتند،در این سالها آیا یک مرد از بین مجاهدین نیز در بین کاندیدا های سازمان وجود داشته است؟اگر آنطور که مریم رجوی می گوید"ارزش زن و مرد مجاهدین خلق برابر است"،چرا هیچ مردی تا کنون نه کاندید بوده و نه به این منصب برگزیده شده است؟کجای این مدل از انتخابات در سازمان "مظهر دموکراسی نهادینه شده در درون مجاهدین" است؟!آیا این مسئله بازی با کلمات و تکرار نمایشات گذشته در باره "دموکراسی از نوع مجاهدین" و پوشاندن جنایات آنان بر علیه مردم ایران نیست؟

به گزارش افراد جداشده از مجاهدین که در چنین "کنگره "هایی حضور داشته اند،"دموکراسی مدل مجاهدین" کاندید پذیر نیست.بالاترین عنصر تشکیلاتی سازمان که از طرف مسعود و مریم رجوی تعیین گردیده است،بعنوان تنها کاندید معرفی می شود تا دیگراعضا بعنوان یک دستور تشکیلاتی بپذیرند.نشان دادن چنین نمایشاتی از طرف سازمان مجاهدین اعلام پذیرش تشکیلاتی فرد معرفی شده است و نه انتخابات و رای گیری آزاد!در فضای بسته و محصور پادگان اشرف که هیچ کسی غیر از آنها نمی تواند شاهد برگزاری چنین جلساتی باشد،چگونه می توان از تعدد کاندیدا و برگزاری انتخابات آزاد حرف زد؟

یک نمایش متناقض

می گویند؛" زهره قائمی، مژگان زمانی، رقیه عباسی، پروانه شهابی، معصومه ملک محمدی، فائزه محبت کار، مهناز گرامی، مرضیه حسینی، سمیرا شمس و فرزانه میدانشاهی " از کاندیداهایی بودند که "در یک رقابت تنگاتنگ با زهره اخیانی " نتوانستند به دور دوم راه پیدا کنند.و به همین دلیل در "شور سوم" زهره اخیانی " با 5/67 درصد اکثریت آرا را کسب کرد".اما همین عدد و رقم با رای گیری حضوری صدیقه حسینی مسئول اول پیشین در تناقض است.اگر مجاهدین مدعی هستند که زهره اخیانی با " 5/67 " پیروز این انتخابات بوده ،چرا حتی یک مخالف یا ممتنع در رای گیری صدیقه حسینی نمایش داده نشد؟ اگر "5/32 درصد" افراد به زهره اخیانی رای نداده اند علت چه بوده است؟این افراد چه کسانی بوده اند و چرا با چنین افرادی حتی یک مصاحبه انجام نگرفته است؟

موضوع عدم وجود دموکراسی در نظام توتالیتری مجاهدین،از مواردی بود که در گزارش وزارت امورخارجه آمریکا در سال 2011 ، موسسه راند در سال 2009 و دیدبان حقوق بشر در سال 2005 میلادی به تفصیل با شکنجه و کشتار ناراضیان درون گروهی ذکر گردیده است.

علاوه بر این شخصیت ها و گروه های مستقل ایرانی در نامه نگاری به وزارت امورخارجه آمریکا برای ابقای این سازمان در لیست تروریستی آمریکا ،از محتوی و ساختار تشکیلات تروریستی و بشدت خشن آنان یاد نموده اند.که هیچ گونه از موازین دموکراسی را نه برای اعضای خود و نه در ارتباط با دیگر گروه ها و مردم ایران تا کنون رعایت نکرده اند.

مریم رجوی در واکنش به مسائلی که موجب ابقای آنان در لیست تروریستی سال 2011 شد،اقدام به این نمایش انتخاباتی نمود.تا با تبلیغات کاذب حول انتصاب مسئول اول، آن را از" مظاهر دموکراتیسم درونی مجاهدین" نشان دهد؛" برای ما بسیار روشن است که این حرف‌ها در اصل از رژیم آخوندها سرچشمه می‌گیرد و یک کار عمده وزارت اطلاعات رژیم تولید همین جعلیات است." و به این وسیله فعالیت دگر اندیشان ،حرف ها و مقالات آنان را "حرف رژیم و وزارت اطلاعات" قلمداد کند.تا در تلاش رذیلانه برای خروج از لیست تروریستی با هزینه های میلیارد دلاری و خرید شرکت های لابی آمریکایی ،اینطور وانمود نماید که مجاهدین خلق یک سازمان دموکرات و "زهره اخیانی" مظهر مولد دموکراسی برای جهان و ایران فردا است!

در سازمان مجاهدین خلق پس از سال 1368 شمسی،«مسئول اول» نه استراتژی تعیین میکند و نه توان تغییر در درون و بیرون را دارد.«مسئولان اول» مهره های تشکیلاتی مسعود و مریم رجوی در درون پادگان اشرف و مجریان اهداف رهبری سازمان در عراق هستند.که بدون نظر آنان حتی اجازه آب خوردن ندارند.فرماندهان و آمران اصلی این سازمان تروریستی،دگم و توتالیتر،رهبری آنان است که در فرانسه اقامت دارد.این سازمان و رهبرانشان یک ماه پیش برای پانزدهمین سال متوالی در کنار القائده و جندالله،در لیست تروریستی بین المللی جای گرفت.

 

همچنین ........

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

ادیان، در اردوگاه اشرف

 

سعید ناصری - پاریس

06.09.2011

 

در اسارتگاه اشرف، نفرات مختلفی با ادیان و عقاید مختلفی به سر می بردند. برای مثال، آنجا اکثریت مسلمان بودند، اعم از شیعه و سنی، از طرفی هم مسیحی و از طرف دیگر لائیک و از سوئی هم اهل حق(علی اللهی).

خوب در قرن حاضر که ما زندگی میکنیم، ادیان مختلفی وجود دارند و همچنین عقاید مختلفی وجود دارند، بطوری که خیلی از آنها با همدیگر اختلاف دارند، ولی هر شخص تحصیل کرده یا به قول خودمانی دنیا دیده و صاحب تجربه فرد را موظف میسازد که برای هر دینی و هر مرامی و هر عقیده ای احترام قائل بشه، جدای از اینکه این شخص، مسلمان است یا مسیحی است یا...

من که خودم الان در دنیای آزاد زندگی میکنم، این شانس را داشتم به کشور اروپایی بیایم و با ادیان مختلف آشنا شوم و از نزدیک با آنها زندگی بکنم و در مقاطع مختلفی بوده که من این شانس را داشتم، دین و مذهب خودم را به آنها معرفی کنم که آنها نیز متقابلاً خیلی احترام برای من و دین من قائل شدند. چرا که مذهب من، دین من، اهل حق است و این جزو اقلیت مذهبی به حساب میاید. برای همین هم من یاد گرفتم به ادیان مختلف احترام بگذارم و حق هیچ گونه اهانتی به آنها ندارم و فکر میکنم که الان در قرن حاضر، مشکلی به این صورت وجود ندارد و این مسئله بقول معروف حل شده است برای تمام مردمان دنیا.

مقداری خلاصه گویی کردم و زمینه سازی کردم که بتوانم بشکل خلاصه هم که شده برای شما دوستان عزیز، توضیح بدهم که در اسارتگاه اشرف، مسعود و مریم رجوی با این مسئله دین چه تنظیم رابطه ای میکردند و رویکرد آنها نسبت به این مسئله(دین ) چه بوده؟

مسعود رجوی دیکتاتور قرن حاضر(امام زمان مجاهدین)، بارها و بارها در نشست های درونی که برگزار میکردند، میگفت که ما فقط یک دین بیشتر نداریم و همه بایستی تابع آن باشند و هر چه که من میگویم، باید همان اجرا شود. و هر کسی که با این مسئله مخالفت میکرد و دین وی شیعه نبود، کاری میکردند که مجبور بشود تغیر دین بدهد و چیزی که مسعود رجوی میخواست آن را انجام بدهد.

در آنجا( پادگان اشرف)فضایی درست کرده بودند که هیچ کسی حق نداشت در رابطه با دین صحبت بکند و در اذهان اعضای دربند جا انداخته بودند که یک دین بیشتر وجود ندارد و آن هم شیعه، با تعریفی که مسعود رجوی از آن داشت.

 

 

 سایت ایران قلم از انتشار مطالب و مقالاتی که در آن کلمات توهین آمیز استفاده شده، معذور است

مسئولیت مطالب درج شده بر عهده نویسندگان آن می باشد