_________ استفاده از مطالب اين سايت با ذکر منبع بلامانع است _________

" کانون ایران قلم"

kanoon@iran-ghalam.de

info@iran-ghalam.de

www.iran-ghalam.de

چرا مسعود رجوی اين بار از ميان کانديدهای خود زهره اخیانی را انتخاب کرد؟

 

 

مجید روحی، وبلاگ روحی، نهم سپتامبر 2011
http://www.rohi13.blogfa.com/post-3287.aspx

 

بار دیگر سران فرقه به مناسبت سالگرد تاسیس فرقه تروریستی رجوی دست به نمایش مسخره دیگری زدند و در سایت های فرقه رجوی اعلام کردند که زهره اخیانی مسئول اول فرقه رجوی شده است مریم رجوی در واکنش به مسائلی که موجب ابقای آنان در لیست تروریستی سال 2011 شد،اقدام به این نمایش انتخاباتی نمود تا با تبلیغات کاذب حول انتصاب مسئول اول، آن را از" مظاهر دموکراتیسم درونی فرقه رجوی" نشان دهند
در این اطلاعیه ها آمده است که در پی سه شور .... در میان کادرها و اعضای فرقه رجوی زهره اخیانی را انتخاب کرده اند وقتی کسی این خبر را می شنود فکر می کند که در مناسبات فرقه رجوی چه انتخابات و تفکر آزادی وجود دارد که افراد قدرت انتخاب آزادانه را دارند

معرفي درونی زهره اخیانی بعنوان "مسئول اول يک فرقه تروريستي" بیرونی کردن این موضوع طبعا خودش خالي از مسئله نخواهد بود

اين فيلي که فرقه رجوی هوا کرده اند هم مثل فيل های قبلي بادش دو سه ماه ديگر در خواهد رفت" ، "از اين يکي هم معلوم است که آبي گرم نخواهد شد"

مسئول تعيين کردن وقتي مسعود رجوی در اختفا هست چه معني دارد؟"، "يکی از ديگری مسخره تر" و بالاخره مزاح هايي مانند "آيا نظر آقای لرد کوربت را هم پرسيده اند يا نه؟" و "مگر بن بست چند ساله در عراق انتخاب و انتصاب بوده که الان حل شود" و "اين بار بنظر مي رسد کاسه به ته ديگ خورده" و "کمبود سليقه مسعود رجوی در اين انتخاب کاملا بارز است" و ... به بيان نظرات واقعي تر خود پرداخته اند

و اما آنچه مسعود رجوی را به اين تعويض "مسئول اول" وا داشته است مثل قبل و بنابر روش های جاری کار مسعود رجوی در سه دهه گذشته قرباني کردن افراد و ايستادن بر روی آنها برای جلوگيری از غرق شدنش در منجلاب توليدی خودش است

وظيفه زهره اخیانی که تا ديروز مي بايستي بطور مطلق فقط پيغام رسان مسعود رجوی مي بود و اساسا هم به همين خاطر در اين پست گذاشته شده هست که اکنون مي بايستي مسئوليت کليه خرابکاری های موجود و بخصوص مسئوليت تمام و کمال بن بست چند ساله اخير را به دوش گرفته و با دراز کشيدن در منجلاب باقي مانده از "ارتش خصوصي صدام" اجازه ندهد تا کفش های رجوی در هنگام عبور از روی شخصيت، روح و روان به زنجير کشيده شده اش کثيف گردد

طبعا خیلی ها می گویند "از زهره اخیانی هم آبي گرم نمي شود" و يا "اين فيل هم بادش در خواهد رفت" خودآگاه و يا ناخودآگاه متوجه اين قضيه خواهند شد و به همين دليل است که اين تعويض "مسئول اول" در شرايط لاينحل و بن بست های چندساله اخير را بجز ماله اي برای ماست مالي گذشته مسعود رجوی و ابقا در لیست تروریستی ۲۰۱۱ نمي بينند و اين ها اگر چه بخاطر مسائل روزمره شان جلوی زبانشان را تا حد امکان مي گيرند ولي بوضوح به رسيدن فرقه رجوی به ته خط ايمان دارند

فرقه رجوی با اين کار شکست رسمي استراتژی چند دهه گذشته خود را اعلام کرده است

اکنون می خواهم به نمونه ای از این گونه انتخابات آزاد ادعایی فرقه رجوی اشاره کنم
وقتی قرار بود مهوش سپهری به عنوان مسئول اول انتخاب شود در پذیرش در سالن اجتماعات از مسئولم پرسیدم کسی ناراضی است که مهوش سپهری انتخاب می شود مسئولم گفت مهوش سپهری را مسعود رجوی انتخاب کرده و کسی جرات نمی کند روی انتخاب مسعود رجوی حرفی بزند این است معنی انتخابات آزاد در مناسبات فرقه رجوی

در فرقه رجوی پس از سال 1368 شمسی،«مسئول اول» نه استراتژی تعیین میکند و نه توان تغییر در درون و بیرون را دارد.«مسئولان اول» مهره های تشکیلاتی مسعود رجوی در درون پادگان اشرف و مجریان اهداف رهبری فرقه در عراق هستند.که بدون نظر آنان حتی اجازه آب خوردن هم ندارند

اکثر ما جداشده از فرقه رجوی که در مقاطع مختلف از حاضرین در جلسات برگزیده «مسئول اول فرقه رجوی» بوده ایم،به کرات گزارش کرده ایم که هیچ مدلی از انتخابات در درون فرقه رجوی وجود ندارد به گواهی تاریخ، تمامی "انتخاب" ها بر اساس یک نیمه از اصل مارکسیستی "سانترالیسم دموکراتیک"(یک اصل تشکیلاتی در فرقه رجوی) و از بالا به پایین اعمال می گردد


به اعترافات و گزارش ها جداشده گان فرقه رجوی که از محتوی توتالیتری فرقه رجوی خبر می دهند،چگونه می توان از یک انتخابات آزاد در اسارتگاه اشرف خبر داد؟

انتخاب یا انتخاباتی که نشان دهنده "دموکراتیسم درون فرقه رجوی" و مظهر آزاد اندیشی در بین اعضای اسیر فرقه رجوی باشد؟


انجام این گونه انتخابات مسخره در این مقطع فقط برای روحیه دادن به افراد وارفته در اسارتگاه اشرف می باشد تا شاید با انتخاب وی انگیزه دیگری به افراد داده شود و آنان را ترغیب کنند تا بیشتر در اسارتگاه اشرف بمانند و جانشان را بدهند

نکته دیگری که می توان به آن اشاره کرد انتخاب زهره اخیانی به خاطر سکوت وی در مقابل کشته شدن شوهرش در زندان و در زیر شکنجه و هم چنین شرکت در مراسم رقص رهایی و ... می باشد اکنون در این مقطع مسعود رجوی تشخیص داد که زهره اخیانی می تواند به این جایگاه برسد و مزد خیانت هایش را دریافت کند

باید از زهره اخیانی سئوال کرد که بنا به گفته شاهدان عینی از زندان دبس کرکوک شوهرش بنام محمد علی حدادی ( کمال ) که توسط شکنجه گران رجوی در زندان کشته شده را چگونه توجیه می کند ؟

چرا در مقابل این جنایت مسعود رجوی سکوت کرده است ؟

اکنون که مزد خیانتش را از مسعود رجوی گرفته باید بسیار خوشحال باشد

البته در اینجا باید به کارنامه سیاه مسئول قبلی فرقه رجوی یعنی صدیقه حسینی هم اشاره کرد وی در این مدت که خودش را مسئول اول می دانسته جز اعمال فشار به افراد برای نگه داشتن آنان در اسارتگاه اشرف و جلوگیری از ملاقات اعضای فرقه با خانواده های خویش و توهین و دادن فحش و ناسزا و زدن سنگ به خانواده های محترم و به کشتن دادن اعضای خود کار دیگری نکرده است و اکنون که دیگر این فرد برای فرقه رجوی کارآیی نداشته تصمیم به تعویض او گرفته تا شاید زهره اخیانی بتواند خط مسعود رجوی که همان به کشتن دادن اعضا در اسارتگاه اشرف می باشد را دنبال کند

این انتخاب همانند دیگر انتخابات فرمایشی فرقه رجوی نمی تواند کسی را فریب دهد و اینان جنایت کارانی هستند که دست در دست رجوی داشته و اکنون تبدیل به عروسک های خیمه شب بازی شده تا بتوانند هر چه بیشتر برای مسعود رجوی رقص رهایی سر دهند

انتخاب این فرد هم نمی تواند مانع از فروپاشی اشرف شود پس بهتر است زهره اخیانی چون عمر مسئولیت او بسیار بسیار کوتاه است باید به فکر جمع کردن ساک خودش برای محاکمه در دادگاه خلق باشد

مجید روحی قربانی فرقه رجوی

 

همچنین .......

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

انتخاب زهره اخیانی به عنوان مسئول اول فرقۀ رجوی

 

 

جعفر ابراهیمی، فریاد آزادی، پاریس، هشتم سپتامبر 2011
http://www.faryade-azadi.com/2Haupt/Zohreh%20Ekhyani.HTM

 

فرقۀ رجوی با آب و تاب بسیار از «انتخاب» زهرۀ اخیانی به عنوان مسئول اول مجاهدین طی «سه شور» پیاپی نوشته است! اما برای هموطنانی که از مناسبات درونی این فرقه اطلاع چندانی ندارند جالب است که بدانند انتخاب یک فرد به عنوان مسئول اول مجاهدین چگونه است و چه مراحلی دارد:

قطعاً مسئول اول از بین انگشت شماری از خانمهای شورای رهبری (مدار 1 این شورا) انتخاب می شود. اما در ابتدا شخص مسعود رجوی این فرد را انتخاب می کند که انتخاب چنین شخصی هم متناسب با شرایط سیاسی و یا شرایط داخلی مجاهدین است و کارآیی شکلی و فرمالیستی که چنین شخصی می تواند با توجه به سابقه اش برای خود سازمان داشته باشد. در این میان تنها چیزی که حائز اهمیت نیست توانمندی تشکیلاتی و اجرائی و مدیریتی چنین شخصی است چون در مجاهدین هرکسی به رجوی متعهدتر باشد و مطیع تر و بی سوادتر کارآیی بیشتری دارد چون بیشتر خود را به رجوی نیازمند می بیند.

پس از انتخاب چنین شخصی توسط مسعود رجوی با توافق مریم عضدانلو که در میان جمعی از همان مدار اول شورای رهبری و تعدادی از مسئولین درجۀ یک فرقه مثل عباس داوری و احمد واقف و مشابه آنها برگزار می شود و «شور اول» نام دارد، نشست دیگری شامل مدارهای دیگری از مسئولین و اعضای شورای رهبری و فرماندهان قسمتهای مختلف فرقه برگزار می گردد که همان لایه های اول که در نشست پیشین شرکت کرده اند با تعریف و تمجید صوری از شخص منتخب رجوی، به دیگران القا می کنند که او را به هر شکل بپذیرند... این مرحله نیز «شور دوم» نامگذاری می شود. در «شور سوم» کلیه افراد در یک نشست جمعی فراخوانده می شوند. در این نشست که همه چیز از قبل حساب شده و برنامه ریزی و سناریو نویسی شده است، ابتدا مقدمه ای چیده می شود و بعد بناگاه یکی از اعضای شورای رهبری مدار اول با هیجان و شور و غوغا مشغول اجرای نقش می گردد و گاه با گریه و زاری و گاه با تملق و چاپلوسی از شخص منتخب نام می برد و اینکه تاکنون او را نشناخته بوده اند و وی شخص حل شده ای در رهبری بوده و همه کارهایش را با اعجاز انجام می داده و شایستۀ نشستن بر کرسی مسئول اولی است!!!

با این سخنان اولین نفر از اعضای شورای رهبری فرقۀ رجوی، یکی دو نفر دیگر هم شروع می کنند و بعد نوبت اجرای نقش چند تن از مردان مسئول است که مسابقه را ادامه بدهند. پس از این مرحله ناگهان سیل نفرات پایین به سوی میکروفن ها هجوم می آورند تا به تعریف و تمجید از فرد منصوب شده توسط رجوی بپردازند که معمولاً شروع کننده هم نفراتی هستند که او مدتی نقش فرماندهی را برایشان بازی کرده باشد، یعنی بخشی از هم ستادی ها و یا نیروهای نظامی تحت مسئولیت ایشان.

در پایان مسئول برگزار کنندۀ نشست که قبلا شخص مسعود و مریم رجوی بودند و اینک شامل مسئول اول پیشین می شود سخنانی را آغاز می کند و از حاضرین در نشست می خواهد که هرکس وی را به عنوان مسئول اول می پذیرد دست بلند کند! در این هنگام کلیه افرادی که او را می شناسند و یا نمی شناسند دستهای خود را برای اینکه نامشان در لیست سیاه افراد مسئله دار ثبت نشود که در نشستهای جمعی مورد مواخذه قرار گیرند، به نشانۀ تأیید بالا می برند و به این ترتیب شخص به عنوان مسئول اول جدید فرقۀ با صد در صد آراء انتخاب! می گردد.

در واقع هیچ رقابتی نیست که انتخابی صورت بگیرد. شخص از همان ابتدا توسط رجوی معرفی می شود و بعد به شکلی که شرح داده شد مورد تأیید قرار می گیرد. سابقه نداشته که حتا یکبار دو نفر خود را کاندید کنند و بقیه به آنان رأی دهند. بعد از این نمایش، جشن و پایکوبی تا چند ساعت سالن را فرا می گیرد و افراد با شیرینی و میوه مورد پذیرایی قرار می گیرند و انتخابات دمکراتیک مجاهدین به پایان می رسد.

لازم به ذکر است این شیوه انتخابات از نظر مسئولین فرقه به عنوان انتخاباتی آزاد و دمکراتیک و پیشرفته به حساب می آید چون الگوی ایران فردای رجوی می باشد. اما این نمایش مسخره را لااقل باید با چند نفر انجام می دادند نه اینکه فقط یک نفر را مشخص کنند، و یا حداقل باید یک رأی گیری کتبی و مخفی انجام می دادند که نفرات بدون نگرانی بتوانند رأی مثبت و منفی بدهند ولی فرقه رجوی تحمل چنین حرکتی را هم در درون مناسبات خودش ندارد. در عین حال این شخص جاه طلب دم از آزادی بیان و حق و حقوق مردم می زند. چیزی که فرسنگها با اعمال درونی خودش فاصله دارد و کاملا از آن بیگانه است.

 

همچنین .......

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

شوی به اصطلاح انتخاب مسئول اول فرقه مجاهدین

 

علی جهانی

08.09.2011

 

سران فرقه مجاهدین در رسانه های خبری خودشان اعلام کردند که به مناسبت چهل و هفتمین سال تاسیس سازمان زهره اخیانی را بعنوان مسئول اولی سازمان انتخاب کرده اند

جدا از این که این پست در سازمان یک پست فرمایشی هست چون همه کاره در سازمان خود مسعود خان تحت عنوان رهبر عقیدتی هست انتخابات هم در سازمان وجود ندارد و همه اش انتصاباتی هست که با نظر مسعود خان انجام می گیرد .حال قبل از اینکه به این موضوع بپردازیم اجازه بدهید در این رابطه  مروری داشته باشیم به کارنامه سیاه سازمان بعد از انقلاب بیست و دو بهمن سال 57 که مسعود خان به عنوان مسئول اول این سازمان بود

بله مسعود خان قبل از انقلاب با بای دادن و لو دادن همرزمان خودش نه تنها اعدام نشد بلکه آزاد گردید و خودش را در فقدان کادر رهبری سازمان بعنوان مسئول اول سازمان معرفی کرد وبعد هم در سال 60 وقتی دید اوضاع بر وفق مراد نیست و احساس خطر کرد نیروهای سازمان را که در سالهای اول انقلاب با رشد بادکنکی زیاد شده بودند رها کرد و حتی زن و بچه خود را جا گذاشت و فرار را بر قرار ترجیح داد و رفت در کنار رود اور سورواز آرامید . این مسئول اول به اصطلاح انقلابی سازمان هنوز پایش به پاریس نرسیده بود که با دختر بنی صدر ازدواج کرد و گفت این یک ازدواج سیاسی هست جهت تقویت پیوند سیاسی با بنی صدر و وقتی هم که جناب آقای بنی صدر از ماهیت کثیف رجوی پی برد و از او کناره گیری کرد و دخترش هم از رجوی جدا شد این مسئول اولی که خودش خود را در این موضع انتصاب کرده بود آبروی خودش را در خطر دید و لذا این دفعه بجای ازدواج سیاسی به فکر ازدواج ایدئولوژیکی افتاد و چون عاشق مریم خانوم شده بود اورا از چنگ مهدی ابریشم چی در آورد وگفت همردیف من که مسئول اول هستم می شود و اسم اینکار خودش را گذاشت انقلاب ائدولوژیکی و بعد هم که با اعتراض دفتر سیاسی سازمان روبرو شد در یک اقدام خود سرانه دفتر سیاسی سازمان را منحل کرد و خودش را رهبر عقیدتی که همان اسم مستعار ولایت فقیه هست نامید که از این نقطه به بعد دیکتاتوری در سازمان به اوج خودش رسید و سازمان مجاهدین که توسط محمد حنیف نژاد در سال 1344  با هدف آزادی مردم ایران از زیر ستم رژیم شاه  تاسیس شده بود عملا تبدیل شد به سازمان مسعود و مریم که همه چیز درش 180 درجه عوض شد

بله مسعود خان که فردی هوس ران و خود کامه بود و به چیزی جز قدرت فکر نمی کرد. لذا در چنین اوضاع و احوالی آیا چیزی تحت عنوان انتخابات در سازمان

می تواند وجود خارجی داشته باشد قدر مسلم نه تنها چنین چیزی در سازمان وجود خارجی نداشت بلکه بسیار مضحک و خنده دار بود بطور خاص این نمایش سریال انتصابات مسئول اولی در سازمان که تحت عنوان انتخاب مسئول اول صورت می گرفت  دیگر خیلی مضحک و خنده دار بود که در سازمان همه اعضا مخالف در صحبت با هم آنرا به سخره می گرفتند و شده بود عامل خنده و جوک بطور خاص وقتی که مسعود می آمد و قبل از اجرای نمایش انتخابات می گفت مریم و من نطرمان اینست که مثلا فلان شخص مسئول اول بشود بعد هم فدائیان رجوی بدون اینکه هنوز انتخاباتی صورت بگیرد می گفتند مبارکه مبارکه در این میان تعدادی از بچه ها که در این مراسم به اصطلاح با شکوه انتخاباتی که در حضور رهبری برگزار می شد خواب بودند بیدار می شدند و از همدیگر می پرسیدند چی مبارکه مگر انتخاب شد و بعد هم رجوی با لحنی تند و خشن می گفت آیا مخالف داریم که کسی جرات نمی کرد دست بلند کند و بعد هم می گفت موافقین دست بلند کنند که همگی باید دستان خودرا بالا می بردند بله اینست انتخابات آزاد در سازمان رجوی ها

حال با این مقدمه می پردازیم به سریال انتصابات مسئول اولی در سازمان. مسعود خان ابتدا بعد از عملیات مرداد سال 67 که منجر به شکست نظامی سختی شد و تعداد زیادی از نیروهای سازمان بخاطر امیال شیطانی رجوی کشته و مجروح و مفقود شدند اعلام کرد که اگه خمینی بمیرد ما می رویم برای عملیات سرنگونی اما بعد فوت خمینی چنین نشد چون صدام دیکتاتور سابق عراق و پدر خوانده رجوی به او اجازه چنین کاری را نداد و رجوی بجای اینکه بیاید به نیروها جواب تحلیل های آبکی و دروغین خودش را  بدهد که چی شد تو که گفتی رژیم منحصر به فرد خمینی هست و اگه خمینی بمیرد ما هم می رویم ایران آمد گفت مریم مسئول اول و کسی هم حق سئوال کردن ندارد که چرا مریم مسئول اول شده هست .بله در اینجا بود که با انتصاب مریم به عنوان مسئول اول سازمان قسمت اول سریال مسئول اول در سازمان شروع شد وبعدش مریم  خانوم توسط رجوی به عنوان رئیس جمهور مادام العمر بر گزیده شد وسپس مریم خانوم هم  فهیمه اروانی را در سال 68 به عنوان مسئول اول  انتصاب کرد و گفت او اولین نفری هست که به انقلاب کذائی اش ایمان آورده است و مسعود هم می گفت چون او ترک هست می خواهد به وسیله او ترکها را جذب کند  و بعد مهوش سپهری را آوردند ورجوی گفت می خواهد بدینوسیله کردها را جذب کند چون مهوش سپهری کرد بود و بعدش هم بهشته شادرو را آوردند تا شمالی ها را بقول خودشان جذب کنند وبعد از جذب قومها وملیت های کرد و ترک و شمالی به خیال خام و ابلهانه رجوی دیگر نوبت رسید به مژگان پارسائی که چون خط رجوی را در به کشتن دادن مخالفین سازمان  در سال 70  تحت عنوان عملیات داخله نقش بسزائی داشت تا به عنوان مسئول اول انتصاب شود و بعد سرنگونی صدام هم صدیقه حسینی را که اصلا بلد نیست فارسی صحبت کند مسئول اول کردند وحال هم زهره اخیانی را انتصاب کرده اند

همانطور که در ابتدا به عرض رساندم این پست مسئول اولی در سازمان یک پست فرمایشی هست و همه کاره سازمان خود رجوی هست و از طرفی انتخاباتش هم بسیار فرمایشی و خنده دار می باشد که اولا در آن فقط زنان حق دارند مسئول اول شوند و مردان حق کاندید شدن و انتخاب شدن را ندارند و در ثانی اصلا انتخاباتی در کار نیست و همه چی از قبل توسط شخص رجوی مشخص می شود و نیروهاباید در یک نمایش مسخره آنرا با بالا بردن دستشان تائید کنند. ولی جدا از اینها چرا سران فرقه در این شرایط که دولت عراق اعلام کرده باید تا پایان سال جاری میلادی خاک عراق را ترک کنند و اکنون کمتر از چهار ماه از این مهلت دولت عراق مانده دست به چنین نمایش و خیمه شب بازی تحت عنوان انتخاب مسئول اول زده اند ؟

وچرا از بعد سقوط صدام تا بحال صدیقه حسینی طی این سالیان به عنوان مسئول اول بوده در حالی که به گفته خودشان دوران مسئول اولی در سازمان دو ساله هست سران فرقه به فکر تعویض مسئول اول نبوده اند و حالا یک مرتبه یادشان آمده که باید مسئول اول را عوض کنند؟

البته به نظر بنده بسیار واضح و روشن هست که سران فرقه و بطور خاص رجوی ها چرا در این شرایط دست به اجرای اینچنین شوی مسخره ای تحت عنوان نمایش انتخاب مسئول اول زده اند .اولا مصرف داخلی دارد و بدینوسیله رجوی ها می خواهند به نیروهای وارفته و افسرده که این افسردگی در چهره تک تک شان در تجمعی که اخیرا سران فرقه به مناسبت عید فطر در رسانه خود نشان دادند به روشنی روز به چشم می خورد روحیه بدهند و بگویند که سازمان فرونمی پاشد و ادامه دارد

وچنین وانمود کنند که حتی باقی ماندن سازمان در لیست تروریستی وزارت خارجه آمریکا هم هیچ تاثیر منفی برای سازمان نداشته است. دوما یک دهن کجی آشکار به دولت عراق که اعلام کرده تا پایان سال جاری میلادی باید خاک عراق را ترک کنند و بدینوسیله می خواهد نیروهای عراقی را تحریک کنند تا به تکرار حوادث دلخراش اخیر دست بزنند تا بدینوسیله رجوی ها به مطامع کثیف سیاسی خودشان برسند که بهایش مثل همیشه ریخته شدن خون قربانیان

بی گناهی هست که در قلعه اشرف در چنگال سران فرقه گرفتارند.

لذا من به عنوان یک عضو جدا شده از این فرقه از تمامی سازمانهای حقوق بشری و مجامع بین المللی و مقامات دولت عراق می خواهم که مراقب مطامع شیطانی رجوی ها باشند و اجازه ندهند که حل مسئله خروج فرقه از عراق به خشونت که تنها خواسته رجوی ها می باشد بیانجامد بلکه از طریق مسالمت جویانه این مشکل حل گردد به امید روزی که با اخراج این فرقه از عراق هم مردم عراق نفس راحتی بکشند و هم قربانیان گرفتار در چنگال سران فرقه رهائی یابند و بدینوسیله موجبات خوشحالی خانواده هایی که اکنون بیش از یک سال هست که به امید دیدار با عزیزانشان در جلوی درب این قلعه تار عنکبوتی و استالینی که اکنون دیگر پوسیده و روزهای آخرش را سپری می کند در تحصن بسر می برند فراهم گردد

 

 سایت ایران قلم از انتشار مطالب و مقالاتی که در آن کلمات توهین آمیز استفاده شده، معذور است

مسئولیت مطالب درج شده بر عهده نویسندگان آن می باشد