_________ استفاده از مطالب اين سايت با ذکر منبع بلامانع است _________

" کانون ایران قلم"

kanoon@iran-ghalam.de

info@iran-ghalam.de

www.iran-ghalam.de

جشن و سرور و برمستی مریم قجر و مسعود رجوی، یازدهم سپتامبر 2001

 

 

نادر نادری، وبلاگ آیندگان، دوازدهم سپتامبر 2011
http://www.saba1963.blogfa.com/post-10.aspx

جشن سرور سر مستی خانم مریم قجرو عربده کشی مسعود رجوی که من آنم که بن لاد ن بود پهلوان در روز حادثه 11 سپتامبر که به مناسبت کشته شدن مردم بی دفاع و بی گناه در نیورک توسط هم کیشان رجوی بوقوع پیوست جشنی از طرف سازمان برگزار شد که نظیر آن هر گز در سازمان ندیده بودیم تنها روزی بود افراد در سازمان آزاد بودن و تنها روز دمکراتیک در تاریخ مجاهدین بود واقعا هر کس هرچی میخواست میخواند میرقصیدووو البته در این مراسم با شکوه تعدادی از مقامات بلند پایه نظامی عراق هم شرکت داشتند باور کنید آن روز به اندازه 30 سال رژیم مرگ بر امریکا گفته شد.بگذریم..

ای کاش ایمانی که رجوی به صدام و حکومت صدام داشت اگر یک صدم این ایمان را به خدا داشت رجوی این همه جنایت نمی کردو به آن تا الان هم ادامه نمی داد. در آن روز خانم رجوی با دو دست روی میز میکوبید وریتم مرگ بر امریکا را می کرفت و با این کار همه را تشویق به پایکوبی و سرور وا می داشت و هر زمانی که صداها کم میشد دوباره همه را وادار به جشن پایکوبی می کرد مسئولین بالای سازمان مثل عباس داوری . احمد واقف یا همان مهدی برائی و...... که تا الان ندیده بودیم وسط نیروها رقص پایکوبی مشغول بودن که نیروها بیشتر ادامه بدهند واز آن طرف هم آقای رجوی عربده می کشید که چهل صفحه برای ما اتهام تروریستی می دهی تازه این اسلام ارتجاعی است باش تا اسلام انقلابی. و رجز خوانی های که که هیچ وقت جربزه ماندن روی حرفش را نداشته . آخه ایمانی که رجوی به ماندگاری صدام داشت در حدی بود که صدام را سایه خدا میدانست وفکر نمی کرد که این روزها پیش بیاد و هر آنچه امپریالسسسسسسسسسسسسسسسسسس می کرد را با خفت خواری به غلط کردن بیفتد زمانی که ترور مستشاران امریکائی یکی از افتخارات رجوی بود حال به کی بود کی بود .من نبودم بیفتد و زمانی که درسهای تشکیلاتی سازمان که یکی از این درس ها مبارزه با امپریالیست ببر کاغذی به سر کردگی امریکا بود و اگر کسی از نیروها شرکت نمی کرد مورد بازجوئی وتهمت قرار میگرفت حالا اگر در دست کسی در سازمان پیدا می شد جرم بود چون همه را از بین برده بودن زمانی که نیروهای وارد عراق شدن کاست های که سرود های ضد امریکای همه را جمع کرده وسوزانده بودن مثل سرود نبرد با امریکا سر کوچه کمینه اگر دست کسی دیده می شد جرم بود زمانی در سیما تلویزیون هایشان کشته های فلسطین را شهدا می نامیدن با ورود نیروهای امریکائی دیگر شهدا نبودن بلکه بهلاکت رسیدن آخه تا آن موقع شاخ امپریالست را ندیده بود زیر سایه صدام بود میگفت کی به کیه چهار چهارتا میشود 66 تا . ای کاش جربزه یکی از این منم منم ها را داشتی . نه اینکه نکردی بله انجام دادی بر منکرش لعنت بله ترور مستشاران امریکائی را انجام دادید و......حتی اشغال سفارت امریکا هم کار شما بود طبق اسناد موجود و معتبر واعتراف خودتان البته هر چی سعی کردید که آنها را از بین ببرید اما با هوشیاری جداشداگان موفق نشدید بله آقای رجوی کسی منکر عمل کردهای تروریستی و اندیشه تروریستی شما نیست همچنان که اشغال سفارت امریکا طرح وبرنامه شما بود با هدف مشخص نه از روی واکنش های انقلابی وهدف مشخصی هم داشتید که البته با هوشیاری یک سری از رجال آن موقع طرح شما خنثی شد چون در آن موقع که یک سال از پیروزی انقلاب می گذشت آقایانی که در راس حکومت بودن عواقب آن را می دانستند اصلا به ترکیب رجال سیاسی و در راس حرم آن موقع دولت نگاه کنیم اطلا ترکیبی نبود که اقدامبه این کار کنند اشخاصی مثل آقای بازرگان وبهشتی و....... ترکیبی نبودن که دست به این اقدام بزنند ترکیب ملی مذهبی ها .لیبرلها . هرچند که رژیم آن موقع سوار بر این موضوع شد حال آگاهانه یا در آن موقع تحمیل شد به خاطر جو سیاسی بازار بورس ضد امپریالیستی رزیم هم نمی خواست عقب بیفتد اما هر چه بود از دست شما خارج شد وجلوی یک فاجعه که می توانست سر ایران زمین بیاید جلو گیری شد تمام اعترافات خودتان که الان از مسئولین بالای شماهستند موجود است الته دیگر سعی نکنید که از بین ببرید چون توسط جداشگان به دست کسانی که بای برسد رسیده تعدادی از آنها را در اختیار عموم قرار می دهم . خوشحالم که از کسی که شهامت کارهایش را ندارد جدا شدم .

آدرس ولینک دانلود ویدئوهای مربوط به اشغال سفارت امریکا در تهران .

فیلمی که رژیم نمی خواهد مردم ببینند. شماره 3 و 4 و..

و لینک دانلود آن

 

 

 

همچنین .......

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

چرا مسعود رجوی اين بار از ميان کانديدهای خود زهره اخیانی را انتخاب کرد؟

 

 

مجید روحی، وبلاگ روحی، نهم سپتامبر 2011
http://www.rohi13.blogfa.com/post-3287.aspx

 

بار دیگر سران فرقه به مناسبت سالگرد تاسیس فرقه تروریستی رجوی دست به نمایش مسخره دیگری زدند و در سایت های فرقه رجوی اعلام کردند که زهره اخیانی مسئول اول فرقه رجوی شده است مریم رجوی در واکنش به مسائلی که موجب ابقای آنان در لیست تروریستی سال 2011 شد،اقدام به این نمایش انتخاباتی نمود تا با تبلیغات کاذب حول انتصاب مسئول اول، آن را از" مظاهر دموکراتیسم درونی فرقه رجوی" نشان دهند
در این اطلاعیه ها آمده است که در پی سه شور .... در میان کادرها و اعضای فرقه رجوی زهره اخیانی را انتخاب کرده اند وقتی کسی این خبر را می شنود فکر می کند که در مناسبات فرقه رجوی چه انتخابات و تفکر آزادی وجود دارد که افراد قدرت انتخاب آزادانه را دارند

معرفي درونی زهره اخیانی بعنوان "مسئول اول يک فرقه تروريستي" بیرونی کردن این موضوع طبعا خودش خالي از مسئله نخواهد بود

اين فيلي که فرقه رجوی هوا کرده اند هم مثل فيل های قبلي بادش دو سه ماه ديگر در خواهد رفت" ، "از اين يکي هم معلوم است که آبي گرم نخواهد شد"

مسئول تعيين کردن وقتي مسعود رجوی در اختفا هست چه معني دارد؟"، "يکی از ديگری مسخره تر" و بالاخره مزاح هايي مانند "آيا نظر آقای لرد کوربت را هم پرسيده اند يا نه؟" و "مگر بن بست چند ساله در عراق انتخاب و انتصاب بوده که الان حل شود" و "اين بار بنظر مي رسد کاسه به ته ديگ خورده" و "کمبود سليقه مسعود رجوی در اين انتخاب کاملا بارز است" و ... به بيان نظرات واقعي تر خود پرداخته اند

و اما آنچه مسعود رجوی را به اين تعويض "مسئول اول" وا داشته است مثل قبل و بنابر روش های جاری کار مسعود رجوی در سه دهه گذشته قرباني کردن افراد و ايستادن بر روی آنها برای جلوگيری از غرق شدنش در منجلاب توليدی خودش است

وظيفه زهره اخیانی که تا ديروز مي بايستي بطور مطلق فقط پيغام رسان مسعود رجوی مي بود و اساسا هم به همين خاطر در اين پست گذاشته شده هست که اکنون مي بايستي مسئوليت کليه خرابکاری های موجود و بخصوص مسئوليت تمام و کمال بن بست چند ساله اخير را به دوش گرفته و با دراز کشيدن در منجلاب باقي مانده از "ارتش خصوصي صدام" اجازه ندهد تا کفش های رجوی در هنگام عبور از روی شخصيت، روح و روان به زنجير کشيده شده اش کثيف گردد

طبعا خیلی ها می گویند "از زهره اخیانی هم آبي گرم نمي شود" و يا "اين فيل هم بادش در خواهد رفت" خودآگاه و يا ناخودآگاه متوجه اين قضيه خواهند شد و به همين دليل است که اين تعويض "مسئول اول" در شرايط لاينحل و بن بست های چندساله اخير را بجز ماله اي برای ماست مالي گذشته مسعود رجوی و ابقا در لیست تروریستی ۲۰۱۱ نمي بينند و اين ها اگر چه بخاطر مسائل روزمره شان جلوی زبانشان را تا حد امکان مي گيرند ولي بوضوح به رسيدن فرقه رجوی به ته خط ايمان دارند

فرقه رجوی با اين کار شکست رسمي استراتژی چند دهه گذشته خود را اعلام کرده است

اکنون می خواهم به نمونه ای از این گونه انتخابات آزاد ادعایی فرقه رجوی اشاره کنم
وقتی قرار بود مهوش سپهری به عنوان مسئول اول انتخاب شود در پذیرش در سالن اجتماعات از مسئولم پرسیدم کسی ناراضی است که مهوش سپهری انتخاب می شود مسئولم گفت مهوش سپهری را مسعود رجوی انتخاب کرده و کسی جرات نمی کند روی انتخاب مسعود رجوی حرفی بزند این است معنی انتخابات آزاد در مناسبات فرقه رجوی

در فرقه رجوی پس از سال 1368 شمسی،«مسئول اول» نه استراتژی تعیین میکند و نه توان تغییر در درون و بیرون را دارد.«مسئولان اول» مهره های تشکیلاتی مسعود رجوی در درون پادگان اشرف و مجریان اهداف رهبری فرقه در عراق هستند.که بدون نظر آنان حتی اجازه آب خوردن هم ندارند

اکثر ما جداشده از فرقه رجوی که در مقاطع مختلف از حاضرین در جلسات برگزیده «مسئول اول فرقه رجوی» بوده ایم،به کرات گزارش کرده ایم که هیچ مدلی از انتخابات در درون فرقه رجوی وجود ندارد به گواهی تاریخ، تمامی "انتخاب" ها بر اساس یک نیمه از اصل مارکسیستی "سانترالیسم دموکراتیک"(یک اصل تشکیلاتی در فرقه رجوی) و از بالا به پایین اعمال می گردد


به اعترافات و گزارش ها جداشده گان فرقه رجوی که از محتوی توتالیتری فرقه رجوی خبر می دهند،چگونه می توان از یک انتخابات آزاد در اسارتگاه اشرف خبر داد؟

انتخاب یا انتخاباتی که نشان دهنده "دموکراتیسم درون فرقه رجوی" و مظهر آزاد اندیشی در بین اعضای اسیر فرقه رجوی باشد؟


انجام این گونه انتخابات مسخره در این مقطع فقط برای روحیه دادن به افراد وارفته در اسارتگاه اشرف می باشد تا شاید با انتخاب وی انگیزه دیگری به افراد داده شود و آنان را ترغیب کنند تا بیشتر در اسارتگاه اشرف بمانند و جانشان را بدهند

نکته دیگری که می توان به آن اشاره کرد انتخاب زهره اخیانی به خاطر سکوت وی در مقابل کشته شدن شوهرش در زندان و در زیر شکنجه و هم چنین شرکت در مراسم رقص رهایی و ... می باشد اکنون در این مقطع مسعود رجوی تشخیص داد که زهره اخیانی می تواند به این جایگاه برسد و مزد خیانت هایش را دریافت کند

باید از زهره اخیانی سئوال کرد که بنا به گفته شاهدان عینی از زندان دبس کرکوک شوهرش بنام محمد علی حدادی ( کمال ) که توسط شکنجه گران رجوی در زندان کشته شده را چگونه توجیه می کند ؟

چرا در مقابل این جنایت مسعود رجوی سکوت کرده است ؟

اکنون که مزد خیانتش را از مسعود رجوی گرفته باید بسیار خوشحال باشد

البته در اینجا باید به کارنامه سیاه مسئول قبلی فرقه رجوی یعنی صدیقه حسینی هم اشاره کرد وی در این مدت که خودش را مسئول اول می دانسته جز اعمال فشار به افراد برای نگه داشتن آنان در اسارتگاه اشرف و جلوگیری از ملاقات اعضای فرقه با خانواده های خویش و توهین و دادن فحش و ناسزا و زدن سنگ به خانواده های محترم و به کشتن دادن اعضای خود کار دیگری نکرده است و اکنون که دیگر این فرد برای فرقه رجوی کارآیی نداشته تصمیم به تعویض او گرفته تا شاید زهره اخیانی بتواند خط مسعود رجوی که همان به کشتن دادن اعضا در اسارتگاه اشرف می باشد را دنبال کند

این انتخاب همانند دیگر انتخابات فرمایشی فرقه رجوی نمی تواند کسی را فریب دهد و اینان جنایت کارانی هستند که دست در دست رجوی داشته و اکنون تبدیل به عروسک های خیمه شب بازی شده تا بتوانند هر چه بیشتر برای مسعود رجوی رقص رهایی سر دهند

انتخاب این فرد هم نمی تواند مانع از فروپاشی اشرف شود پس بهتر است زهره اخیانی چون عمر مسئولیت او بسیار بسیار کوتاه است باید به فکر جمع کردن ساک خودش برای محاکمه در دادگاه خلق باشد

مجید روحی قربانی فرقه رجوی

 

همچنین .......

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

انتخاب زهره اخیانی به عنوان مسئول اول فرقۀ رجوی

 

 

جعفر ابراهیمی، فریاد آزادی، پاریس، هشتم سپتامبر 2011
http://www.faryade-azadi.com/2Haupt/Zohreh%20Ekhyani.HTM

 

فرقۀ رجوی با آب و تاب بسیار از «انتخاب» زهرۀ اخیانی به عنوان مسئول اول مجاهدین طی «سه شور» پیاپی نوشته است! اما برای هموطنانی که از مناسبات درونی این فرقه اطلاع چندانی ندارند جالب است که بدانند انتخاب یک فرد به عنوان مسئول اول مجاهدین چگونه است و چه مراحلی دارد:

قطعاً مسئول اول از بین انگشت شماری از خانمهای شورای رهبری (مدار 1 این شورا) انتخاب می شود. اما در ابتدا شخص مسعود رجوی این فرد را انتخاب می کند که انتخاب چنین شخصی هم متناسب با شرایط سیاسی و یا شرایط داخلی مجاهدین است و کارآیی شکلی و فرمالیستی که چنین شخصی می تواند با توجه به سابقه اش برای خود سازمان داشته باشد. در این میان تنها چیزی که حائز اهمیت نیست توانمندی تشکیلاتی و اجرائی و مدیریتی چنین شخصی است چون در مجاهدین هرکسی به رجوی متعهدتر باشد و مطیع تر و بی سوادتر کارآیی بیشتری دارد چون بیشتر خود را به رجوی نیازمند می بیند.

پس از انتخاب چنین شخصی توسط مسعود رجوی با توافق مریم عضدانلو که در میان جمعی از همان مدار اول شورای رهبری و تعدادی از مسئولین درجۀ یک فرقه مثل عباس داوری و احمد واقف و مشابه آنها برگزار می شود و «شور اول» نام دارد، نشست دیگری شامل مدارهای دیگری از مسئولین و اعضای شورای رهبری و فرماندهان قسمتهای مختلف فرقه برگزار می گردد که همان لایه های اول که در نشست پیشین شرکت کرده اند با تعریف و تمجید صوری از شخص منتخب رجوی، به دیگران القا می کنند که او را به هر شکل بپذیرند... این مرحله نیز «شور دوم» نامگذاری می شود. در «شور سوم» کلیه افراد در یک نشست جمعی فراخوانده می شوند. در این نشست که همه چیز از قبل حساب شده و برنامه ریزی و سناریو نویسی شده است، ابتدا مقدمه ای چیده می شود و بعد بناگاه یکی از اعضای شورای رهبری مدار اول با هیجان و شور و غوغا مشغول اجرای نقش می گردد و گاه با گریه و زاری و گاه با تملق و چاپلوسی از شخص منتخب نام می برد و اینکه تاکنون او را نشناخته بوده اند و وی شخص حل شده ای در رهبری بوده و همه کارهایش را با اعجاز انجام می داده و شایستۀ نشستن بر کرسی مسئول اولی است!!!

با این سخنان اولین نفر از اعضای شورای رهبری فرقۀ رجوی، یکی دو نفر دیگر هم شروع می کنند و بعد نوبت اجرای نقش چند تن از مردان مسئول است که مسابقه را ادامه بدهند. پس از این مرحله ناگهان سیل نفرات پایین به سوی میکروفن ها هجوم می آورند تا به تعریف و تمجید از فرد منصوب شده توسط رجوی بپردازند که معمولاً شروع کننده هم نفراتی هستند که او مدتی نقش فرماندهی را برایشان بازی کرده باشد، یعنی بخشی از هم ستادی ها و یا نیروهای نظامی تحت مسئولیت ایشان.

در پایان مسئول برگزار کنندۀ نشست که قبلا شخص مسعود و مریم رجوی بودند و اینک شامل مسئول اول پیشین می شود سخنانی را آغاز می کند و از حاضرین در نشست می خواهد که هرکس وی را به عنوان مسئول اول می پذیرد دست بلند کند! در این هنگام کلیه افرادی که او را می شناسند و یا نمی شناسند دستهای خود را برای اینکه نامشان در لیست سیاه افراد مسئله دار ثبت نشود که در نشستهای جمعی مورد مواخذه قرار گیرند، به نشانۀ تأیید بالا می برند و به این ترتیب شخص به عنوان مسئول اول جدید فرقۀ با صد در صد آراء انتخاب! می گردد.

در واقع هیچ رقابتی نیست که انتخابی صورت بگیرد. شخص از همان ابتدا توسط رجوی معرفی می شود و بعد به شکلی که شرح داده شد مورد تأیید قرار می گیرد. سابقه نداشته که حتا یکبار دو نفر خود را کاندید کنند و بقیه به آنان رأی دهند. بعد از این نمایش، جشن و پایکوبی تا چند ساعت سالن را فرا می گیرد و افراد با شیرینی و میوه مورد پذیرایی قرار می گیرند و انتخابات دمکراتیک مجاهدین به پایان می رسد.

لازم به ذکر است این شیوه انتخابات از نظر مسئولین فرقه به عنوان انتخاباتی آزاد و دمکراتیک و پیشرفته به حساب می آید چون الگوی ایران فردای رجوی می باشد. اما این نمایش مسخره را لااقل باید با چند نفر انجام می دادند نه اینکه فقط یک نفر را مشخص کنند، و یا حداقل باید یک رأی گیری کتبی و مخفی انجام می دادند که نفرات بدون نگرانی بتوانند رأی مثبت و منفی بدهند ولی فرقه رجوی تحمل چنین حرکتی را هم در درون مناسبات خودش ندارد. در عین حال این شخص جاه طلب دم از آزادی بیان و حق و حقوق مردم می زند. چیزی که فرسنگها با اعمال درونی خودش فاصله دارد و کاملا از آن بیگانه است.

 

 

 سایت ایران قلم از انتشار مطالب و مقالاتی که در آن کلمات توهین آمیز استفاده شده، معذور است

مسئولیت مطالب درج شده بر عهده نویسندگان آن می باشد