_________ استفاده از مطالب اين سايت با ذکر منبع بلامانع است _________

" کانون ایران قلم"

kanoon@iran-ghalam.de

info@iran-ghalam.de

www.iran-ghalam.de

سی امین سال تاسیس شورای وابسته به مسعود رجوی و سوالات بی جواب

 

 

سعید سلطانپور، کانون بیان، کانادا، نوزدهم سپتامبر 2011
http://kanoun-e-bayan.blogspot.com/2011/09/blog-post_18.html

 

شورای وابسته به مسعود رجوی در حالی در مرداد 1390 ، بیانیه ای طولانی بیرون داده است که تکرار بیانیه های آنها و رسانه های تبلیغاتی وابسته به رجوی در این سالها بوده است . تکرار مکررات و ردیف کردن فاکت ها و تخیلات سیاسی عده ای در حوالی 60 سالگی ، که نشان از گیر کردن این جریان در دهه 60 هست .

این شورا می تواند هر آنچه می خواهد بگوید و هر ادعایی داشته باشد ولی سوالی که از این گروه دارم این است ایا شما نسل های جدید ایرانی را می شناسید . کسانی که در سال 60 متولد نشده بودند .و الان 30 ساله هستند یعنی سنی که بسیاری از رهبران و فعالین مجاهدین خلق در انقلاب 57 داشتند. در دورانی که می خواستند ریشه امپریالیزم امریکا و سرمایه داری جهانی را ریشه کن کنند و بسیاری از آنان نیز جان خود را نیز بر سر این باور گذاشتند .

اینکه شورای فعلی و عده ای از ان رهبران سی ساله ان دوره مجاهدین ، سالهاست که برای برسمیت شناخته شدن از سوی آمریکا ( هم جنا ح نو محافظه کاران جنگ طلب و هم دمکرات ها ) چقدر هزینه و تلاش کرده اند ، بر کسی پوشیده نیست . اساسا این جریان سالهاست که با افتخار از این دگر دیسی ، نام می برند.

این جریان در حالی ادعا می کند که " شورای ملی مقاومت ایران در ۳۰ سال گذشته با شما و در کنار شما و در پیکارهای بی‌امان شما در هر کوی و برزن و در هر کارخانه و مدرسه و دانشگاه ایستاده است " که یک نفر از نسل جدید 30 ساله ها در این شورا حضور ندارد. و تا انجا که با این گروه آشنا هستم ، در لیست این شورا سالها هست که تغییر ی حاصل نشده است مگر کسانی که بعلت بیماری و یا کهولت سن ، فوت کرده اند . مسعود رجوی از اواخر 59 ، در هیج تجمع ایرانیها حضور نداشته است مگر در جلسات درون سازمانی بخصوص در عراق در پایگاه اشرف که به مانند فیدل کاسترو گاهی 8 ساعت یک ضرب صحبت می کرد .

شورا در حالی از بهار عربی سخن می گوید که بخوبی میداند ، حضور طولانی مدت حکام در پست های کلیدی کشور های تونس و مصر و سوریه و عراق و یمن ، عاملان زمستان کشورها و بیداری مردم در بهار انقلاب ها هستند . و از سوی دیگر در مصر که هنوز شورای نظامی به ریاست ژنرال طنطاوی بر سر کار هست و در لیبی ، رهبر شورای انتقالی ، تا 8 ماه پیش وزیر دادگستری سرهنگ دیکتاتور بود .

چگونه مسعودر جوی که در 1364 به رهبری بلامنازع از راه های غیر دمکراتیک و کودتای خزنده " انقلاب اید ئولوژیک " رسیده است و مریم رجوی که در سال 68 از سوی همسرش ، مسعود به مقام ریاست جمهوری موقت ایران رسیده است ، وهمچنین تداوم حضور اعضای شوراد رپست ها شورا و عدم برگزاری انتخابات ( چه ازاد و چه غیر آزاد ) ، با توجه به تحولات ایران و خاورمیانه و جهان ، نشانه ای از رکود ، استبداد و فساد اقتصادی نیست .

اینکه در سی امین سال تاسیس شورا ، غیبت 8 ساله مسعود رجوی ، که عدم حضور ش دلیل اشکاری بر عدم آزادی عمل توسط دولت آمریکا هست ، همچنان فریبکارانه از وی به عنوان مسول شورای ملی مقاومت یاد می شود در حالی که اطلاعیه های رجوی ، سالهاست که بدون هیچ عنوانی منتشر می شود . زمانی که اطلاعیه صاد رشد من در بغداد بودم و شهید محمود ، روزنامه مجاهد را به خانه بخش اطلاعات آورد. رجوی از فرط عجله برای تحقق رویاهایش که سرابی بیش نبود ، فرمان تشکیل شورا را در نامه ا ی با ارم مجاهدین نوشته بود.

رجوی چند سال بعد در سالگرد تاسیس شورا در سوم مرداد 1368 ، صدها نفر از بهترین کادرهای با تجربه مجاهد را در طرحی کودکانه ، به قتلگاه فرستاد . شورا ، هیچگاه سوالی و یا ، کمیته ای حقیقت یاب برای بررسی شکست فروغ ، مطرح و یا تشکیل نداد وهرساله ، تحلیل ها را با تعویض تاریخ آن ، تکرار می کند. و این در حالی است که اعضای شورا بخوبی آگاه بودند که رجوی از علت شکست نظامی و سیاسی در فروغ را رجوی عدم اتصال به رهبری وی و مریم ، خواند و زندگان و مجروحان را به این دلیل سرزنش می کرد .در حالیکه کسی که الفبای نظامی را می دانست و در تنگه چارزبر ، شدت اتش توپخانه رژیم را می دید ، می دانست که اشتباه نظامی رجوی مسبب شکست هست .

بر خلاف انچه که در انتهای بیانیه شورا ، ادعا شده است ، که " هر کس که با دیکتاتوری دینی و ولایت فقیه نیست و هر کس به رأی مردم و حاکمیت جمهور مردم پایبند است، با ماست " باید گفت هر کسی که با دیکتاتوری ولایت فقیه مخالف باشد حتما با دیکتاتوری از نوع ولایت فقیه کت و شلواری اش هم ( رجوی ) مخالف خواهد بود.

اساسا این رجوی و شورای وابسته به وی هستند که باید در عمل ثابت کنند که آیا د رکنار مردم ایران هستند یا با دشمنان آزادی و استقلال مردم ایران . سابقه حضور رجوی در عراق از 1365 و عملکرد آنها تا امروز نشان داده است که رجوی اپوزیسیونی است از جنس حاکمیت که برای رسیدن به قدرت ،بقول فرماندهان آن دوره ارتش رجوی ، از معامله با شیطان هم ابایی نخواهند داشت.

برای رسیدن به دمکراسی ، اپوزیسیون خود باید الگوی دمکراسی باشد و حقوق بشر را در تشکیلات خود رعایت و نهادینه کرده باشد

 

 

همچنین .......

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

پاریس: شرکت اعضای پیشین مجاهدین در کنگرۀ بین المللی قربانیان تروریسم

 

 

فریاد آزادی - پاریس - 19 سپتامبر 2011

http://faryade-azadi.com/2Haupt/Kongerh%20Ghorbanian%20Terorizm.HTM

 

 

 

در پی برگزاری هفتمین کنگرۀ بین المللی قربانیان تروریسم در پاریس که به مدت سه روز در جریان بود، آقایان حسن پیرانسر، جعفر ابراهیمی و حامد صرافپور با حضور در محل برگزاری این کنگره، ضمن ملاقات با تعدادی از مسئولین و شرکت کنندگان از کشورهای مختلف، به افشاگری حول جنایات رهبران و سران فرقۀ مجاهدین و همچنین پیرامون خطرات و تهدیدات بالقوه ای که حضور چنین فرقه ای در اروپا برای اروپاییان بویژه فرانسه در بر خواهد داشت به بحث و گفتگو پرداختند.

 

 

در حاشیۀ این کنگره (که همزمان شده بود با قرار گرفتن رسمی نام فرقۀ مجاهدین در لیست تروریستی وزارت خارجه آمریکا) و محل برگزاری آن یکی از سالنهای مدرسۀ نظامی (Ecole Militaire)  پاریس بود، هیئت جداشده از سازمان مجاهدین، با توجه به تهدیدات مسعود رجوی (که در سال 1374 کلیه اعضای جداشده از فرقه اش را به مرگ محکوم کرده بود)، از برخی مسئولین فرانسوی حاضر در کنگره خواستند نسبت به پادگان جدید مجاهدین در اورسورواز حساسیت بیشتری به خرج داده و مراقب باشند که این پادگان مبدل به مقر فرماندهی عملیات تروریستی علیه اعضای جدا شده از مجاهدین در اروپا نشود.

 

 

همچنین، هشدار دادند که این فرقه به دلیل منفور شدن در نزد ایرانیان ممکن است به سمت عضوگیری جوانان ناآگاه فرانسوی حرکت کند که در این صورت بایستی منتظر عواقب خطرناک آن همچون کشتاری که در نروژ رخ داد باشند.

 

 

در پایان اجلاسیه، تعدادی بولتن و بروشور در مورد وضعیت اشرف و مناسبات درونی مجاهدین و اقدامات ضدانسانی و نقض حقوق بشری که رجوی علیه اعضای خود انجام داده است، در بین حاضرین پخش گردید.

17 سپتامبر 2011

پاریس

 

 

همچنین .......

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

پاریس: شرکت اعضای پیشین مجاهدین در جلسۀ پرسش و پاسخ آقای مجتبی واحدی

(مجتبی واحدی: با اسرائیل و مجاهدین خلق مذاکره نمی کنم)

 

 

 

فریاد آزادی، پاریس، شانزدهم سپتامبر 2011
http://www.faryade-azadi.com/2Haupt/Vahedi.Ha.Mo.HTM

 

همچنین در:

محمد کرمی، وبلاگ عیاران، پاریس، شانزدهم سپتامبر 2011
http://mohamadkarami.wordpress.com

 

 

http://www.youtube.com/watch?v=r__VWDbk-OU

16 سپتامبر 2011…. پاریس

آقایان محمد کرمی و حامد صرافپور از اعضای پیشین سازمان مجاهدین (فرقۀ رجوی) در جلسه ای که عصر پنجشنبه 15 سپتامبر توسط هواداران جنبش سبز در پاریس برگزار شده بود شرکت نمودند. سخنران اصلی این جلسه آقای مجتبی واحدی مشاور مهدی کروبی بود. پس از سخنرانی کوتاه مجتبی واحدی، سوآلاتی از سوی شرکت کنندگان در این جلسه پرسیده شد که از جمله می توان به پرسشهای آقای محمد کرمی اشاره نمود.

با طرح شدن سوآلاتی پیرامون چگونگی ارتباط میان رهبران نمادین جنبش سبز با فرقۀ رجوی، بخش عمده ای از گردهمایی به این امر اختصاص یافت و آقای مجتبی واحدی به گونه ای روشن و شفاف و به تفصیل در این مورد توضیحاتی ارائه نمودند که تا پایان نشست به صورت مقطع ادامه داشت.

 

 

در این جلسه آقای محمد کرمی سه سوآل اساسی را مطرح نمود که به طور محوری به شرح زیر می باشد:

1-آیا جنبش سبز با مجاهدین خط سرخ دارد یا نه؟

2-چرا وقتی مجاهدین شهدای جنبش سبز را به اسم خود می کنند، در این رابطه موضعگیری نمی شود؟

3-چرا علارغم اینکه مریم قجر و مسعود رجوی چندین بار خواسته اند از آقای موسوی و کروبی حمایت کنند، یکبار خانم رهنورد جوابشان را داد ولی آقای کروبی چنین موضعگیری نکردند؟

 

 

پس از طرح این سوآلات، آقای مجتبی واحدی به بحث مبسوطی حول آنها پرداخته و از جمله گفتند:

«در مورد سازمان مجاهدین جرمشان تنها این نیست که بمب گزاری انجام داده و یا آدم کشته، مشکل دیگری که سازمان مجاهدین دارد مستمر است یعنی آنچه بر سر اعضای خودش در اشرف می آورد اینها نشانۀ یک دیدگاه است. من از میان نیروی اصلاح طلب شناخته شده تنها کسی هستم که بعد از حمله به اشرف اینکار را محکوم کردم و گفتم اینها از دو طرف مورد ظلم قرار گرفته اند، یکی از طرف جمهوری اسلامی که به پادگان آنها حمله کرده و یکی از طرف سازمان خودشان که اینها را محدود کرده و زندانی کرده. حتا من سال گذشته هم در آمریکا سخنرانی داشتم که آقای کروبی هم از من توضیح خواست به او توضیح دادم، گفتم من برای سرنگونی این حکومت با همه همکاری می کنم به جز یک دولت و یک سازمان. دولت اسرائیل، سازمان مجاهدین.

دلیل من هم این است که به نظر من این دولت و این سازمان در مقابله با مخالفینشان با جمهوری اسلامی فرقی ندارند. یعنی همان کاری که جمهوری اسلامی با مخالفانش می کند اینها هم می کنند. می گویم ممکن است اینرا کسی قبول داشته باشه یا نداشته باشه. قطعاً تکلیف سازمان مجاهدین مشخص است. آنچه که من گفته ام که من فقط با دو گروه به شخصه مذاکره نمی کنم: یکی با گروههایی که دنبال حکومت فردی هستند، فرقی هم نمی کند ولی فقیه باشد یا شاه، من به شخصه مذاکره نمی کنم. دوم گروههایی که کار تروریستی کردند. گروه اول که معطوف به آینده است با قاطعیت مذاکره نمی کنم. گروه دوم که معطوف به گذشته است و کارکرد گذشته شان هست. گفتم اینها اگر دست از عمل تروریستی بردارند و ثابت کنند که روش شان عوض شده قابل مذاکره هستند…

موضع من در نسبت سازمان مجاهدین مشخص است. علاوه بر کینه های شخصی که دارم. نزدیکترین دوست من زمانی که دبیرستان می رفتم و 16 سالم بود بعد از انقلاب، دوست همکلاسی من که تنها فرزند خانواده هم بود، یک خشاب کلاشینکوف روش خالی کردند، بعد هم توضیح می دادن که این امام جمعه مدرسه است. تنها فرزند خانواده هم بود. این که می گویم روش هایشان با جمهوری اسلامی فرقی ندارد همین است….

آنچه آنها انجام می دهند مستمر است، یعنی اگر بد یا خوب، اینکه اعضای خودشان را اینطور تحت فشار قرار می دهند، در واقع همان کاری که آقای جنتی می خواهند بزور مردم را ببرند بهشت اینها هم می خواهند همان کار را بکنند.

در مورد جنبش سبز من نمی توانم از جانب جنبش سبز موضع گیری بکنم. خانم رهنورد موضعگیری کردند. در مورد آقای کروبی یادم نیست اگر یکبار مثلا حمایتهای قلابی خانم عضدانلو و آقای رجوی انجام دادند در دوران زندان بودن یا آزادی ایشان بوده است… می خواهم بگویم که همه اینها دلیل من است که اینها شبیه جمهوری اسلامی هستن…

در مورد شهید دزدی و سوء استفاده از نام شهیدان جنبش سبز نیز آقای واحدی اشاره کردند که دلیلش این است که شبیه جمهوری اسلامی هستند.»

در حاشیه این پرسش و پاسخها، یکی از هواداران مجاهدین به طرح موضوعاتی پرداخت که انحرافی بود و اعتراض شدید حاضران را برانگیخت و کلیۀ نفرات حاضر به وی معترض شدند. از آن پس نیز به وی اجازه طرح سوآل داده نشد…

در ادامه این جلسه، باز هم موضوع بحث به همان مسئله مجاهدین و بحثهایی که در گرفته بود کشانده شد که آقای مجتبی واحدی مجدداً در مورد اقدامات تروریستی مجاهدین شرح داده و تعریف دقیقی از عمل تروریستی ارائه دادند که شامل هر گروه دیگری نیز می گردید…

 

 

در پایان این گردهمایی آقایان محمد کرمی و حامد صرافپور ضمن ابراز موفقیت برای آقای مجتبی واحدی، از ایشان بخاطر برگزاری جلسه تشکر نمودند. مبسوط سخنان آقای واحدی پیرامون مجاهدین در یوتوب قابل شنیدن می باشد که در زیر لینک آن آورده شده است:

بخشهایی از سخنان آقای مجتبی واحدی حول مسئله تروریزم و فرقۀ رجوی در یوتوب:

http://www.youtube.com/watch?v=r__VWDbk-OU

 

 

همچنین .......

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

آخرین کارت بازی مسعود و مریم رجوی به راه انداختن فاجعه انسانی در اسارتگاه اشرف است

 

 

مجید روحی، وبلاگ روحی، پانزدهم سپتامبر 2011
http://www.rohi13.blogfa.com/post-3301.aspx

 

در اسارتگاه اشرف ، سه هزار و پانصد نفر از اسرای فرقه رجوی آخرین روزهای تعیین تکلیف را می گذرانند بردگان فریب خورده ای که بعد از فرار برده داران توان رهایی از قید و بندهای مسعود و مریم رجوی ساخته را ندارند پشت دیوارهای ذهنی وعینی گرفتار شده اند هر چند مسعود و مریم رجوی خود از مهلکه و مجازات گریخته اند، ولی مجال انتخاب ، رهایی و آزادی به بازماندگان فرقه را نمی دهند. مریم رجوی پیوسته از فاجعه ای خبر می دهد که اسرای اشرف را تهدید می کند، فجایع تلخ بارها با شانتاژ و خود سوزی ها شمار کثیری از اعضای فریب خورده را به کام مرگ و نابودی کشانده اند این بار نیز به سفارش مریم رجوی در شرف وقوع است، آخرین اهرم فشار مسعود و مریم رجوی برای جلوگیری از انحلال اشرف و اخراج فرقه رجوی ازعراق تهدید علنی و خبر از فاجعه ای قریب الوقوع در اشرف است، برای حفظ فرقه ، آن هم به بهای سوختن و کشتار زندانیان بی پناه اسارتگاه اشرف برای ادامه استثمار و بهره کشی، قدرت و حیات ننگین تنها فاجعه و بلایی که اسرای اسارتگاه اشرف را تهدید می کند، همانا شخص مسعود و مریم رجوی و اهداف و نقشه های شیطانی و ضد انسانی آنهاست خود سوزی ها، ، مرگ های دسته جمعی همه و همه ریشه در فرهنگ فرقه مافیایی رجوی دارند.

در چنین شرایطی ساکنین اسارتگاه اشرف نیاز به آزادی و رهایی دارند، باید از زیر یوغ بردگی مسعود و مریم رجوی رها شوند، فریب و فریبکاری بس است فاجعه اشرف در این است که اسرا چشم و گوش بسته سرنوشت خود را به مسعود و مریم رجوی بسپارند، تعیین تکلیف اعضای فرقه رجوی زیر نظر صلیب سرخ بین المللی و دولت عراق، آزادی انتخاب و یا رفتن به کشور ثالث هیچگونه خطری را متوجه اعضا ء نمی کند. مهره های فرقه گردانی که پرونده سیاهشان مانع رفتنشان به اروپا و آمریکا می شود، سد راه مشتاقان جدایی و رهایی از فرقه رجوی شده اند. سرنوشت شوم خود را به ادامه حضور آنها در عراق گره زده اند، وقتی اوضاع را بر وفق مراد خود نمی بینند، به هر ترفندی دست می زنند تا فاجعه ای انسانی بر پا کنند آری تاریخ فرقه رجوی را که پوسیده و رو به مرگ را از صحنه حذف خواهد کرد گر چه از نظر سیاسی و ایدئولوژیک سالیان متمادی است که حذف گردیده است فرقه رجوی به منظور شیطان سازی علیه دولت مردان عراق فاجعه انسانی را طراحی کرد اما این بار بازی که مسعود و مریم رجوی شروع کرده اند به مراتب خطرناک تراز حیله آنها در حوادث پس از ژوئن 2003 است و ماه های قبل است فرقه رجوی پس از تسلط ارتش عراق بر اسارتگاه اشرف بارها نسبت به بروز یک فاجعه انسانی هشدارمیداد اما این بار مسعود و مریم رجوی هدف نهایی خود را نه در سو استفاده از عواطف و احساسات اسیران خود که به جد در اهتمام به قربانی کردن تمامی آنها متمرکز کرده اند با توجه به شرایط اضطراری انسانی که در ماه های قبل بوجود آمده بود در اسارتگاه اشرف و سرنوشت کنونی ساکنان اسارتگاه اشرف حاصل سیاستهای کثیف مسعود و مریم رجوی در طی سه دهه اخیر است و بررسی آن در جای خود ضروری می باشد ولی صرف نظر از آن اگر وضع فعلی تداوم پیدا کند میتواند به فاجعه انسانی بیانجامد که همه نفرات را مسعود و مریم رجوی به قتلگاه بفرستند مسعود ومریم رجوی و شورای ملی مقاومت به طرق مختلف از وجود اردوگاه اشرف نان میخورند و این اردوگاه حاکم یک در بند مغازه ای تجاری پر سود را برایشان دارد مسعود و مریم رجوی یقین دارند که تحت هر شرایطی افراد پایشان به اروپا برسد جنایتهای مسعود رجوی را درباره تجاوز جنسی و ایدئولوژیک به زنان شورای رهبری این فرقه توسط شخص مسعود رجوی را رو خواهند کرد و تمام پافشاری ها مسعود و مریم رجوی برای حفظ اشرف برای این است مبادا پای این افراد به اروپا برسد

مسعود و مریم رجوی براستی که اگر باید در اشرف ایستادگی کرد وحتی کشته شد پس کجا هستید و شعارش را میدهید اگر درست است پس چرا خودت در اشرف نیستید؟

مسعود رجوی در پیامهایش قبلا گفته بود :

خطاب به دولت عراق همان چیزهای را نقض کند که جامعه بین المللی و دولت امریکا و کاخ سفیدو سفارت امریکا و پارلمان کشورهای اروپایی آن را در مورد حقوق ساکنان اسارتگاه اشرف موردتاکید قرار داده اند آن وقت تا پای جان می ایستیم و شاهد فاجعه های انسانی بودیم حال مسعود و مریم رجوی به گوشه رینگ افتاده اند و مفری برای فرار و نجات خود ندارند تنها سرمایه ممکن شان یعنی اسیران اسارتگاه اشرف را وجه المصالحه و قربانی خود خواهند کرد

مسعود و مریم رجوی هر چه بیشترنفرات اسیر در اسارتگاه اشرف را به قسمت تاریکتر ایدئولوژی فرقه ای سوق داده اند

نفرات اسیر موجود در اسارتگاه اشرف چند مدار بالاتر از مردگان معمولی مرده اند اما مردگان به ظاهر زنده در قبرستان اسارتگاه اشرف به مردگان فراموش شده ای تاریخ بشری مبدل شده اند

نفرات اسیر در اشرف برای 15 تا 25سال و شاید هم بیشتر مرده اند وکسی نمی تواند بر سر قبرشان برود ،خودشان هم فراموش کرده اند که روزی متعلق به خانواده و جامعه انسانی بوده اند و بدتر از همه نمی توانند بپذیرند زنده هستند و نمی توانند قبول کنند که اراده دارند و بایستی خودشان هم مینیمم تصمیمی برای عاقبت خود اخذ کنند .این مردگان به ظاهر زنده برای فرقه رجوی نواخته اند و خوانده اند و جنگیده اند و چرخ های فرقه رجوی را به حرکت در آورده اند و تخت های روان مسعود و مریم رجوی را در صحراهای گرم و خشک و سوزان عراق بر دوش های رنجور خود کشیده اند، آری این صدای سرکوب شدگان است که باید به گوش جهانیان برسد و جهان خفته و غرق شده در بازی های ننگین سیاسی مسعود و مریم رجوی را بیدار کنند و هشدار دهند که ای مدعیان دموکراسی، گوش فرا دهید و ببینید که ،در نقطه ای از این کره خاکی انسان هایی با عواطف پاک انسانی دربند کشیده شده و با انواع مغزشویی ها، طلسم شده اند، و دم بر نمی آورند و سال های سال است که در زنجیرند و دست ها و پاهایشان از حرارت و سوزندگی غل و زنجیرهای گداخته شده از گرمای سوزان عراق زخمی و مجروح و خون آلود است، ولی همچنان آنها در زنجیرند و کسی در جهان به صدای آنها گوش نمی دهد یا صدای آنها را نمی شنود و یا اینکه معاملات کثیف سیاسی نمی گذارد صدای آنها شنیده شود.

راستی این مسعود رجوی افعی و مریم رجوی لاشخور کی می خواهند از کشتار و خوردن گوشت و خون این افراد نگونبخت درعراق سیراب شوند و چرا این افراد نگونبخت را به حال خودشان رها نمی کنند

مسعود و مریم رجوی برای ایجاد تنش و بهره برداری سیاسی ساکنان نگونبخت اشرف

از همه جا بی خبر برای درگیری فرا می خوانند و آتش زیر خاکستر را شعله ور میکنند، و این درحالیست که این افراد نمی دانند در واقع فقط خوراک تبلیغاتی و رسانه ای و سیاسی فرقه رجوی هستند، و در واقع به بهای جان آنها از آنها سوءِ استفاده می شود و این تحریکات مسعود و مریم رجوی به فاجعه انسانی می انجامد و نفرات اسیر اشرف را به کشتن میدهند .

عملکرد مسعود و مریم رجوی است که خود، آگاه هستند که به دلیل عملکرد غیر صحیح و غیر اصولی همه پل های پشت سر خود و فرقه خود را خراب کرده اند و جایی و روزنه ی امیدی برای خود در منطقه باقی نگذاشته اند، پس بنابراین به دنبال ادامه راه و استراتژی غیر اصولی خود سعی شان بر این خواهد بود که با تهدید مقامات حقوق بشری به خودکشی و یا خودسوزی قضیه را هرچه پیچیده تر کنند

مسئول اصلی این فاجعه های انسانی خود مسعود و مریم رجوی می باشدکه با تنگنا قرار دادن نفرات نگون بخت مرده های متحرک خود مهیا کننده این شرایط می باشند

لذا تمامی نهادهای بین المللی و حقوق بشری و صلیب سرخ درعراق که در این رابطه فعال هستند باید این القائات ضد بشری مسعود و مریم رجوی را محکوم کرده و از آن جلوگیری کنند.

چون این روند به نابودی و یک تراژدی دوباره در اشرف خواهد انجامید

 

 

همچنین .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

ویژه نامه ابقای «سازمان مجاهدین خلق» در لیست تروریسم بین الملل

 

 

آریا ایران، پاریس، چهاردهم سپتامبر 2011
http://ariairan.com/fa/?mod=view&id=11771

 

 

این ویژه نامه که به زبان فرانسه منتشر شده است،به ابقای «سازمان مجاهدین خلق ایران» در لیست تروریسم بین المللی می پردازد.

" وزارت امورخارجه آمریکا روز پنجشنبه 18 اوت 2011 گزارش کامل خود را در زمینه تروریسم بین المللی منتشر کرد.این لیست شامل 47 سازمان تروریستی فعال در جهان می باشد که همه ساله از طرف دولت آمریکا منتشر می گردد.

سازمان مجاهدین خلق،شورای ملی مقاومت و ارتش آزادیبخش ملی ایران که توسط مریم و مسعود رجوی هدایت می شوند برای پانزدهمین سال متوالی در لیست تروریستی بین المللی قرار گرفته اند. "

در این ویژه نامه مصور،اسناد خبرگزاری های بین المللی از تلاش بی نتیجه سازمان مجاهدین خلق و پرداخت رشوه به لابی های آمریکایی برای خروج از لیست تروریستی گنجانده شده است.همچنین اشاره ای دارد به فعالیت های تروریستی سازمان مجاهدین در ایران و سایر کشورها.

 

لینک برای دانلود

http://document.issuu.com/110913225218-d9f114b957c049e3a5da69da69d53466/original.file?AWSAccess
KeyId=AKIAJY7E3JMLFKPAGP7A&Expires=1315961676&Signature=NBKVX5nGdiVKciVr%2B6x7IqCegnY%3D

 

لینک برای دیدن فایل

http://issuu.com/ariairan/docs/_dition__sp_ciale
_moudjahiddine_khalgh_-_mek-pmoi-?mode=a_p

http://issuu.com/ariairan/docs/_dition__sp_ciale
_moudjahiddine_khalgh_-_mek-pmoi-?mode=window

 

 

 

همچنین .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

مجاهدین و یازده سپتامبر

 

بهزاد علیشاهی، کانون وبلاگ نویسان مستقل ایرانی، به نقل از بی بی سی، سیزدهم سپتامبر 2011
http://www.cibloggers.com/?p=7031

صحبتهاو خاطرات بهزاد علیشاهی از یازده سپتامبر سال دوهزار و یک در قرارگاه باقرزاده مجاهدین با حضور مسعود رجوی در برنامه نوبت شما در بی بی سی فارسی -

فیلم را ببینید

 

 

 سایت ایران قلم از انتشار مطالب و مقالاتی که در آن کلمات توهین آمیز استفاده شده، معذور است

مسئولیت مطالب درج شده بر عهده نویسندگان آن می باشد