_________ استفاده از مطالب اين سايت با ذکر منبع بلامانع است _________

" کانون ایران قلم"

kanoon@iran-ghalam.de

info@iran-ghalam.de

www.iran-ghalam.de

فرقه تروریستی رجوی از لیست سازمان‌های تروریستی وزارت امور خارجهً آمریکا خارج نشد. چرا؟

 

 

عباس صادقی نژاد، ایران سبز، بیست و دوم سپتامبر 2011
http://www.iran-sabz.de/2Haupt/2011/septamber/051.HTM

 

سازمانها وگروهای تروریستی میتوانند «قابل اصلاح» باشند وصلاحیت خروج از «لیست سازمان‌های تروریستی وزارت امور خارجهً آمریکا» را کسب نمایند ؛همچنان که میتوانند در زمره سازمانها و نهادهای سیاسی بعنوان حزب ,جریان یا جبهه قرار بگیرند وبه فعالیت سیاسی بپردازند و اپوزسیون ویا آلترناتیو مطلوب باشند.

سازمانهاو گروههای تروریستی میتوانند ره چند دهساله را یک شبه طی کنند و از گذشته سراسر سیاه خود فاصله بگیرند ,گذشته خود را نقد کنند وراهنمای عمل آینده سیاسی خود را ترسیم و در معرض انتقاد قرار دهند.

سازمانها و گروههای تروریستی میتوانند با پشت پا زدن به گذشته سیاه تروریستی خود به جمع اپوزسیون وفعالین سیاسی موجود در خارج کشور بپیوندند و نقشی تاثیر گذار بر روند سیاسی جامعه داشته باشند.(ارتش آزادیبخش ایرلند نمونه قابل استناد آن است).

سازمانهاو گروههای تروریستی میتوانند..........  

اما فرقه های تروریستی بطور عام نمیتوانند این مسیر را نه دهساله که صد ساله هم طی کنند و فرقه تروریستی رجوی بطور خاص نمیتواند حتی به دهها کیلومتری این مسیر نزدیک شود حتی اگر در «لیست سازمان‌های تروریستی وزارت امور خارجهً آمریکا»قرار نداشته باشد؛ زیرا بنیاد این سازمان با ایدئولوژی فرقه گرایانه ؛رهبری تمامیت خواه؛ فرهنگ خشونت و افراطی گری وهزار مرض بی درمان دیگر تلفیق شده و موجودی بنام فرقه تروریستی رجوی محصول از دیروز تا به امروز ان است و هرگز نمیتواند به اولین الزام خروج که همانا تبدیل شدن به یک حزب و یا تشکل سیاسی باشد تن در دهد و به آن پاسخ دهد؛ همچنان که موجودات آبزی نمیتوانند از زیستگاه خود خارج شوند و به زندگی ادامه دهند و بعبارتی که در خور این فرقه باشد اقنضای طبیعتش چنین است.«افعی نمیتواند کبوتر بزاید».

صحبت بر سر این نیست که سازمانهای تروریستی بهتر از فرقه تروریستی رجوی هستند بلکه صحبت بر سر اینست که فرقه تروریستی رجوی خطرناکتر ار سازمانهای تروریستی موجود میباشد.

سازمانها و گروههای تروریستی برای بقاء خود رهبری خدا گونه تولید نمیکنند واعضاء آنها همواره در بدترین شرایط نظامی هم قادر به خروج از جمع تروریستها بوده اند .

سازمانها و گروههای تروریستی برای جذب نیرو اقدام به آدم ربایی با شیوه های فرقه ای حتی از بین خانواده اعضاء خود نمیکنند؛اما فرقه رجوی راهی جز آدمربایی برای جذب نیرو ندارد وهمواره از شیوه فریب وربایش و حبس برای جذب نیرو استفاده کرده است.

اعضاءتشکیل دهنده سازمانهای تروریستی ملزم به قطع ارتباط با دنیای خارج از جمله پدر ؛مادر ؛فرزند ؛خواهربرادر....نیستند و اجباری ندارند روابط عاطفی خود را فدای رهبر کنند واگر چنین نکردند دشمن تلقی نمیشوند ومستحق مرگ نمیشوند. اما فرقه رجوی چنین میکند؛صدها مرگ مشکوک در فرقه رجوی گویای این واقعیت است.

سازمانهاو گروههای تروریستی برای حفظ نیرو ؛آنها را سالیان متوالی در حصر وبیخبری مطلق از جهان پیرامون نگه نمیدارند اما فرقه رجوی بیش از 20سال است که اعضاء به اسارت گرفته شده خود را ازهرگونه ارتباط خبری خارج از کنترل خود محروم کرده است.

سازمانهاو گروههای تروریستی افراد خود را مجبور به طلاق اجباری برای رهبر نمیکند اما فرقه رجوی با افراد خود چنین کرد وسپس با همسران افراد خود ازدواج کرد.(کاری را که حتی قذافی هم با افراد خود نکرد)

فرقه رجوی برای مسحور کردن اعضاء از هیچ رذالتی در حق اعضاء کوتاهی نکرده است ؛از نظارت بر خصوصی ترین مسائل افراد ؛جلسات مغزشویی بنام انقلاب ایدئولوژیک؛جلسات اعترافگیری وسلب هویت افراد بنام عملیات جاری ؛جلسات اعترافات جنسی بنام غسل هفتگی؛اظهاراطاعت مکرر از تشکیلات وتقاضای مکرر عفو رهبری وتمرین اطاعت مطلق واتظباط آهنین ..... که فقط به عقل دیکتاتورها وبیماران روانی با درجه خطرناک خطور میکند.

با این اوصاف ایا خروج فرقه تروریستی رجوی از «لیست سازمان‌های تروریستی وزارت امور خارجهً آمریکا»برای رهبری این فرقه از همان نوع خوش‌خیالی نیست که ملانصرادین و زنش برای درست کردن نیمرو با تخم پرندگان مهاجر داشتند.

حتی با خروج از «لیست سازمان‌های تروریستی وزارت امور خارجهً آمریکا» ٬ دردی از این فرقه تروریستی دوا نخواهد شد هرچند که این فرقه بدلائل فوق و دلائل دیگری که این فرقه را عضو ثابت این لیست کرده ؛هرگزنمیتواند از لیستی که در سال ۱۹۹۷ به آن وارد شده خارج شودزیرا اراده وانگیزه عمل تروریستی در ذات تفکر فرقه ای این سازمان نهادینه شده ؛سازمانهای تروریستی میتوانند تغییر مسیر داده تبدیل به تشکل سیاسی شوند وبا قوائد بازی سیاسی همتراز شوند اما فرقه های تروریستی تنها در یک کوچه یکطرفه حرکت میکنند که به تروریسم وخودکشی ختم میشود.

اینها جدای از جرائم و خیانتهایی است که فرقه رجوی با همکاری صدام علیه مردم ایران مرتکب شده است اما امروز میتوان از پایانی صحبت کرد که از (دیروزآن) محیا شده بود.

 

 

 

همچنین .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

ملاقات نماینده انجمن ایران پیوند با آقای " یوس د مه یر" نماینده پارلمان فلامان بلژیک

 

 

انجمن پیوند، بیستم سپتامبر 2011

 

 

روز سه شنبه سیزدهم سپتامبر 2011 آقای کریم حقی به نمایندگی از طرف انجمن ایران پیوند با آقا " یوس د مه یر " نماینده پارلمان فلامان از حزب دمکرات مسیحی دیدار و گفتگو کردند.

اقای " یوس د مه یر " مابین سالهای 1995 تا 2009 نماینده پارلمان بلژیک بوده و همچنین عضو شورای شهر سنت نیکلاس و عضوین در کمیسیون آموزش و پرورش را بر عهده داشته اند.

در این ملاقات که بیش از دو ساعت به طول انجامید؛ آقای حقی به طور مشروح وضعیت حاکم بر اردوگاه اشرف و اهداف رهبری فرقه رجوی از حفظ مناسبات کنونی اردوگاه و رنج و استثمار تحمیل شده بر اعضای گرفتار در اردوگاه را تشریح کردند.

اقای " د مه یر " که به شدت تحت تاثیر قرار گرفته بودند از اینکه اطلاع رسانی جامع و کاملی در مورد کمپ اشرف نمی شود و ایشان تا قبل از این ملاقات تنها از کانال فرقه رجوی اخبار و اطلاعات دریافت می کردند انتقاد کردند.

طی این ملاقات اسناد و مدارک متعددی در اختیار آقای " د مه یر " گذاشته شد و ایشان قول دادند موارد ذکر شده را از نماینده فرقه رجوی پیگیری و دنبال کنند و همچنین کمک کنند تا انجمن ایران پیوند بتواند با سایر نمایندگان و سیاستمداران بلژیکی ملاقات نموده و راه کار کمک به انحلال مسالمت آمیز کمپ اشرف مورد بحث و بررسی قرار بگیرد.

انجمن سیاسی فرهنگی ایران پیوند
سه شنبه سیزدهم سپتامبر 2011

 

 

همچنین .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

سی امین سال تاسیس شورای وابسته به مسعود رجوی و سوالات بی جواب

 

 

سعید سلطانپور، کانون بیان، کانادا، نوزدهم سپتامبر 2011
http://kanoun-e-bayan.blogspot.com/2011/09/blog-post_18.html

 

شورای وابسته به مسعود رجوی در حالی در مرداد 1390 ، بیانیه ای طولانی بیرون داده است که تکرار بیانیه های آنها و رسانه های تبلیغاتی وابسته به رجوی در این سالها بوده است . تکرار مکررات و ردیف کردن فاکت ها و تخیلات سیاسی عده ای در حوالی 60 سالگی ، که نشان از گیر کردن این جریان در دهه 60 هست .

این شورا می تواند هر آنچه می خواهد بگوید و هر ادعایی داشته باشد ولی سوالی که از این گروه دارم این است ایا شما نسل های جدید ایرانی را می شناسید . کسانی که در سال 60 متولد نشده بودند .و الان 30 ساله هستند یعنی سنی که بسیاری از رهبران و فعالین مجاهدین خلق در انقلاب 57 داشتند. در دورانی که می خواستند ریشه امپریالیزم امریکا و سرمایه داری جهانی را ریشه کن کنند و بسیاری از آنان نیز جان خود را نیز بر سر این باور گذاشتند .

اینکه شورای فعلی و عده ای از ان رهبران سی ساله ان دوره مجاهدین ، سالهاست که برای برسمیت شناخته شدن از سوی آمریکا ( هم جنا ح نو محافظه کاران جنگ طلب و هم دمکرات ها ) چقدر هزینه و تلاش کرده اند ، بر کسی پوشیده نیست . اساسا این جریان سالهاست که با افتخار از این دگر دیسی ، نام می برند.

این جریان در حالی ادعا می کند که " شورای ملی مقاومت ایران در ۳۰ سال گذشته با شما و در کنار شما و در پیکارهای بی‌امان شما در هر کوی و برزن و در هر کارخانه و مدرسه و دانشگاه ایستاده است " که یک نفر از نسل جدید 30 ساله ها در این شورا حضور ندارد. و تا انجا که با این گروه آشنا هستم ، در لیست این شورا سالها هست که تغییر ی حاصل نشده است مگر کسانی که بعلت بیماری و یا کهولت سن ، فوت کرده اند . مسعود رجوی از اواخر 59 ، در هیج تجمع ایرانیها حضور نداشته است مگر در جلسات درون سازمانی بخصوص در عراق در پایگاه اشرف که به مانند فیدل کاسترو گاهی 8 ساعت یک ضرب صحبت می کرد .

شورا در حالی از بهار عربی سخن می گوید که بخوبی میداند ، حضور طولانی مدت حکام در پست های کلیدی کشور های تونس و مصر و سوریه و عراق و یمن ، عاملان زمستان کشورها و بیداری مردم در بهار انقلاب ها هستند . و از سوی دیگر در مصر که هنوز شورای نظامی به ریاست ژنرال طنطاوی بر سر کار هست و در لیبی ، رهبر شورای انتقالی ، تا 8 ماه پیش وزیر دادگستری سرهنگ دیکتاتور بود .

چگونه مسعودر جوی که در 1364 به رهبری بلامنازع از راه های غیر دمکراتیک و کودتای خزنده " انقلاب اید ئولوژیک " رسیده است و مریم رجوی که در سال 68 از سوی همسرش ، مسعود به مقام ریاست جمهوری موقت ایران رسیده است ، وهمچنین تداوم حضور اعضای شوراد رپست ها شورا و عدم برگزاری انتخابات ( چه ازاد و چه غیر آزاد ) ، با توجه به تحولات ایران و خاورمیانه و جهان ، نشانه ای از رکود ، استبداد و فساد اقتصادی نیست .

اینکه در سی امین سال تاسیس شورا ، غیبت 8 ساله مسعود رجوی ، که عدم حضور ش دلیل اشکاری بر عدم آزادی عمل توسط دولت آمریکا هست ، همچنان فریبکارانه از وی به عنوان مسول شورای ملی مقاومت یاد می شود در حالی که اطلاعیه های رجوی ، سالهاست که بدون هیچ عنوانی منتشر می شود . زمانی که اطلاعیه صاد رشد من در بغداد بودم و شهید محمود ، روزنامه مجاهد را به خانه بخش اطلاعات آورد. رجوی از فرط عجله برای تحقق رویاهایش که سرابی بیش نبود ، فرمان تشکیل شورا را در نامه ا ی با ارم مجاهدین نوشته بود.

رجوی چند سال بعد در سالگرد تاسیس شورا در سوم مرداد 1368 ، صدها نفر از بهترین کادرهای با تجربه مجاهد را در طرحی کودکانه ، به قتلگاه فرستاد . شورا ، هیچگاه سوالی و یا ، کمیته ای حقیقت یاب برای بررسی شکست فروغ ، مطرح و یا تشکیل نداد وهرساله ، تحلیل ها را با تعویض تاریخ آن ، تکرار می کند. و این در حالی است که اعضای شورا بخوبی آگاه بودند که رجوی از علت شکست نظامی و سیاسی در فروغ را رجوی عدم اتصال به رهبری وی و مریم ، خواند و زندگان و مجروحان را به این دلیل سرزنش می کرد .در حالیکه کسی که الفبای نظامی را می دانست و در تنگه چارزبر ، شدت اتش توپخانه رژیم را می دید ، می دانست که اشتباه نظامی رجوی مسبب شکست هست .

بر خلاف انچه که در انتهای بیانیه شورا ، ادعا شده است ، که " هر کس که با دیکتاتوری دینی و ولایت فقیه نیست و هر کس به رأی مردم و حاکمیت جمهور مردم پایبند است، با ماست " باید گفت هر کسی که با دیکتاتوری ولایت فقیه مخالف باشد حتما با دیکتاتوری از نوع ولایت فقیه کت و شلواری اش هم ( رجوی ) مخالف خواهد بود.

اساسا این رجوی و شورای وابسته به وی هستند که باید در عمل ثابت کنند که آیا د رکنار مردم ایران هستند یا با دشمنان آزادی و استقلال مردم ایران . سابقه حضور رجوی در عراق از 1365 و عملکرد آنها تا امروز نشان داده است که رجوی اپوزیسیونی است از جنس حاکمیت که برای رسیدن به قدرت ،بقول فرماندهان آن دوره ارتش رجوی ، از معامله با شیطان هم ابایی نخواهند داشت.

برای رسیدن به دمکراسی ، اپوزیسیون خود باید الگوی دمکراسی باشد و حقوق بشر را در تشکیلات خود رعایت و نهادینه کرده باشد

 

 

همچنین .......

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

پاریس: شرکت اعضای پیشین مجاهدین در کنگرۀ بین المللی قربانیان تروریسم

 

 

فریاد آزادی - پاریس - 19 سپتامبر 2011

http://faryade-azadi.com/2Haupt/Kongerh%20Ghorbanian%20Terorizm.HTM

 

 

 

در پی برگزاری هفتمین کنگرۀ بین المللی قربانیان تروریسم در پاریس که به مدت سه روز در جریان بود، آقایان حسن پیرانسر، جعفر ابراهیمی و حامد صرافپور با حضور در محل برگزاری این کنگره، ضمن ملاقات با تعدادی از مسئولین و شرکت کنندگان از کشورهای مختلف، به افشاگری حول جنایات رهبران و سران فرقۀ مجاهدین و همچنین پیرامون خطرات و تهدیدات بالقوه ای که حضور چنین فرقه ای در اروپا برای اروپاییان بویژه فرانسه در بر خواهد داشت به بحث و گفتگو پرداختند.

 

 

در حاشیۀ این کنگره (که همزمان شده بود با قرار گرفتن رسمی نام فرقۀ مجاهدین در لیست تروریستی وزارت خارجه آمریکا) و محل برگزاری آن یکی از سالنهای مدرسۀ نظامی (Ecole Militaire)  پاریس بود، هیئت جداشده از سازمان مجاهدین، با توجه به تهدیدات مسعود رجوی (که در سال 1374 کلیه اعضای جداشده از فرقه اش را به مرگ محکوم کرده بود)، از برخی مسئولین فرانسوی حاضر در کنگره خواستند نسبت به پادگان جدید مجاهدین در اورسورواز حساسیت بیشتری به خرج داده و مراقب باشند که این پادگان مبدل به مقر فرماندهی عملیات تروریستی علیه اعضای جدا شده از مجاهدین در اروپا نشود.

 

 

همچنین، هشدار دادند که این فرقه به دلیل منفور شدن در نزد ایرانیان ممکن است به سمت عضوگیری جوانان ناآگاه فرانسوی حرکت کند که در این صورت بایستی منتظر عواقب خطرناک آن همچون کشتاری که در نروژ رخ داد باشند.

 

 

در پایان اجلاسیه، تعدادی بولتن و بروشور در مورد وضعیت اشرف و مناسبات درونی مجاهدین و اقدامات ضدانسانی و نقض حقوق بشری که رجوی علیه اعضای خود انجام داده است، در بین حاضرین پخش گردید.

17 سپتامبر 2011

پاریس

 

 

 

 سایت ایران قلم از انتشار مطالب و مقالاتی که در آن کلمات توهین آمیز استفاده شده، معذور است

مسئولیت مطالب درج شده بر عهده نویسندگان آن می باشد