_________ استفاده از مطالب اين سايت با ذکر منبع بلامانع است _________
" کانون ایران قلم"
آیا اپوزسیون جمهوری اسلامی بازیچه دست مجاهدین خلق قرار خواهد گرفت
بهزاد علیشاهی، کانون وبلاگ نویسان
مستقل ایرانی، دهم اکتبر 2011
سازمان مجاهدین خلق بعد از سالها ترویج ترور و خشونت و کوبیدن بر طبل مبارزه مسلحانه ، بعد از سالها همدستی با دشمن ایران و ایرانی و بعد از سالیان سال پروراندن رویای قدرت در سر؛ امروزه به دلیل بی آیندگی ناشی از غلط بودن خط و خطوط استراتژیکش به مخصمه افتاده است ، این سازمان در حالی که حامی اصلیش یعنی صدام حسین را از دست داده و توسط ارتش آمریکا نیز خلغ سلاح شده ، امروز قرارگاه و محل امن فرقه سازی اش را نیز از دست رفته میبیند ، به دلیل تنفر عمومی مردم ایران نه دیگر توان ادامه مبارزه چریکی و یا حتی ایذایی در داخل خاک ایران را داردو نه توان نفوذ از هیچ مرزی را ، نشان دادن تانک و توپ های از دست رفته اش در تلویزیون ماهواره ای و نیز مراسم و جشن برای سالگردهای خشونت بار گذشته هم کمکی به این سازمان نکرده و حتی در تلاش برای سبز نمایی وغصب تلاش و توان سبزها هم ناموفق بوده . در چنین شرایطی و با پذیرش انحلال ارتش آزادیبخش ملی یعنی اصلی ترین خط استراتژیک سازمان و پذیرش پناهندگی تک به تک اعضایش ؛ حالا سازمان مجاهدین این همیانهَ تنفرزای مملو از نفرت و خشونت ،راهکار دیگری را در سر دارد ؛ اینبار نیز مثل همیشه سازمان با استفاده از لولوی جمهوری اسلامی میخواهد بچه ها را بترساند و به خدمت در آورد اما اینبار بچه ها نه اعضای دربند که گروهها و دستجات مختلف اپوزسیون هستند ، سازمان مطرح میکند که جمهوری اسلامی پول و انرژی زیادی برای تفرقه و شکل نگرفتن یک تشکل بزرگ از اپوزسیون حاضر خرج میکند ، سازمان میگوید که همه تلاشها برای تفرقه بین گروهها کار جمهوری اسلامی است و صد البته نمیگوید که چرا تا به امروز با تهمت به بقیه و فحاشی و تنگ نظری مصرانه خط جمهوری اسلامی را دنبال میکرده ؟ سازمان خطاب به اپوزسیون میگوید که خواست جمهوری اسلامی این است که آنها همان مبارزه مسلحانه را دنبال کنند و بقیه هم به آنها فحاشی کنند تا اینهمه توان تشکیلاتی و مادی آنها هرز برود ، این همه برای است که مجاهدین خلق بعنوان یک گروه سیاسی اپوزسیون پذیرفته شده و با ویژگیهایی که برای خودش قائل است رهبری و با پوزش و از زبان نشستهای درونی شان “افسار” اپوزسیون خُردِ جمهوری اسلامی را در دست گرفته و همه را به ارابه بزرگ سازمان ببندد تا به تاخت به سوی آرزوی دیرینه اش “قدرت ” بتازد. در این راه البته پول باد آورده سازمان هم علاوه بر استدلال سازمان بسیار مجاب کننده است ، گروههایی که یک نشریه یا یک کانال ماهواره ای یا حتی یک سایت برایشان چندان مقدور نبوده ، این پولها دلیل خوبی بر نقش محوری مجاهدین خلق در اپوزسیون جمهوری اسلامی میتواند باشد. باید دید تا کجا اپوزسیون به حقارت دست نشاندگی مجاهدین تن خواهد داد ، راهی که از پذیرش آنها بعنوان اپوزسیون آغاز میشود و البته اضافه کنم که مشکلی در ترک مبارزه مسلحانه و روی آوردن مجاهدین خلق به کار و فعالیت سیاسی نیست و این هم مبارک است و هم خواست دیرین من ، اما بعنوان یک ترفند بلکه با نقد گذشته شان از طرف مسئولین و بخصوص شخص مسعود و مریم رجوی و اعلام انزجار از عملکردهایشان در جلسات و نشست های حضوری و یا تلویزیونی با امکان گفتگوی آزاد و اعلام تغییر مشی و رفتار سازمان بطور رسمی . البته سازمان از همان زمان شاه به بهانه حضور دستگاه امنیتی ساواک و خطرتهدید جان افراد و شرایط پلیسی و نظامی همواره از هر گونه توضیحی در باره عملکردش و هر گونه پاسخگویی سر باز زده است و همواره هم سعی داشته که با تشدید این فضای امنیتی و پلیسی و نظامی دستش برای هر گونه توضیح ندانی پُر باشد ، اما آیا در شرایط فعلی لااقل در خارج کشور که شاهد شدیدترین انتقادها به مسئولین دیگر اپوزسیونها و نیز سبزها همراه با حضور و پاسخگویی آنها بوده ایم و هستیم این خواست زیادی از مجاهدین خلق است ؟ بدیهی است که حمایت از این سازمان قبل از تحقق این خواسته را باید همان تطمیع مالی تلقی کرد.
همچنین ....... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ اگر پایداری در اشرف، شرف است مریم رجوی که بیشتر از همه نیاز به شرف دارد (چرا همه سینه چاکان قرارگاه اشرف خودشان فرار کرده اند؟)
مجید روحی، وبلاگ روحی، ششم اکتبر
2011
این روزها تمام خبرهای سایتها و خبرگزاریهای را که نگاه می کنیم وگوش می دهیم همه در رابطه با بسته شدن درب زندان و اسارتگاه اشرف است وقتی خبرها را می خواندم یاد نشست عمومی در باقر زاده افتادم که گردانده آن مریم رجوی بود که در نشست رو به عکس مسعود رجوی کرد و زد زیر گریه ( اشک تمسا بود که می ریخت ) بعد به تمام نفرات اسارتگاه اشرف گفت همه شما در فرقه رجوی سیاهی لشگر هستید 20 نفر در فرقه رجوی بماند کافی است مسعود رجوی با بیست نفر خطش را پیش میبرد بقیه نفرات در فرقه رجوی اضافه هستید و دخلتان به خرجتان نمی ارزد باید از مریم رجوی سوال کرد اگر نفرات گروگان در اسارتگاه اشرف سیاهی لشگر هستن و دخلشان به خرجشان نمی ارزد چرا نفرات را گروگان گرفتید در زندان و اسارتگاه اشرف نگه داشتید وقتی مریم رجوی درمورد سیاهی لشگر که از سر ناچاری دراشرف مانده اند ادعا می کند که آنها همانند ستار خان و باقرخان هستند و حاضرند از برگ درختان و حتی علف نیز تغذیه کنند و تا پای جان در مقابل دشمنان این فرقه که به زعم آنها نظام جمهوری اسلامی ایران است ایستادگی کنند! کافی است این روزها سری به حال و هوای اسارتگاه اشرف بزنیم تا مشخص شود سیاهی لشگری که قرار است در زمره ستار خان و باقر خان قرار گیرند از دسترس ترین حقوق انسانی یعنی حق آزادی بیان محروم هستند : " وقتی سازمان ملل اعلام میکند سیاهی لشگرهای فرقه رجوی انفرادی حق پناهندگی دارند مریم رجوی در اقدامي ضد حقوق بشر اجازه بررسي نظرات سیاهی لشگر اسارتگاه اشرف را در انتخاب سفر به كشوري ثالث را نميدهد. و البته این یعنی اینکه سیاهی لشگرهای مسعود و مریم رجوی که باید همانند ستار خان و باقر خان باشند نمی توانند حتی حرف هایی که در درون دل خویش دارند را بر زبان بیاورند ، چه برسد به اینکه بخواهند از مردم ایران! دفاع کنند . البته برای مقاومتی که مریم رجوی می گوید همانند ستار خان و باقرخان – درمقابل فروپاشی اشرف – انجام می دهیم ، باید از مریم رجوی پرسید چرا به اشرف بازنمی گردد و به جای غذاهای آنچنانی که هر روز در اور می خورد خود را برای علف خوردن آماده نمی کند که حقیقتا حال و روز سیاهی لشگرها در اسارتگاه اشرف نه از بی آب و نانی ، که از تشنجات شدید فکری و فشارهای عصبی و روحی شدید در آستانه از خود بی خودی و حتی خوردن علف – بدون اختیار و اراده – است . و برای چند روز هم که شده به جای "میک آپ " کردن و حضور در مجالس همپیمانان اروپایی ، با همان صورت چروکیده به اشرف بیاید و از اشرف پیام بدهد و بیانیه صادر کند و طعم خوش علف را نه از اور که از اشرف بچشد جالب اینجاست تمام کسانی که قرار است از اشرف دفاع کنند و همانند مدافعان این قلعه عمل کنند ، زمانی که از این قلعه پای خود را بیرون می گذارند یکی از منتقدان سرسخت سلب آزادی سیاهی لشگران موجود در اشرف می شوند : راستی چرا اگر پایداری در اشرف، شرف است مریم رجوی که بیشتر از همه نیاز به شرف دارد چرا عزیز دور دونه مریم رجوی حضور ندارند. چرا مریم رجوی در قصرهای مجلل و اشرافی زندگی میکند برای تمام سیاهی لشگرهای اسارتگاه اشرف مسلم است که طبق شاهد و مثال هایی که مسعود رجوی آورده است، اگر جریان علف خوردن به جایی نرسد ، قرار نیست آزادگی سیاهی لشرهای موجود در اشرف حفظ شود و باید فاز بعد از علف خوردن راهم طبق خواست مسعود رجوی برده وار اطاعت کنند : سوال اینجاست که چرا مریم رجوی آزاد مردی ستارخان و باقر خان را با سیاهی لشگرهای خود مقایسه می کند: "سیاهی لشگرها در اسارتگاه اشرف مثل ستارخان و یارانش که در حماسه امیر خیز در تبریز علفهای بیابان را خوردند و ایستادگی کردند… از برگها و ریشه درختان تغذیه کنند و هر سختی را بپذیرند، تردیدی نیست که سیاهی لشگرها فرقه رجوی به عهد خود وفا می کنند" مریم رجوی که تا قبل از سقوط صدام زیر پرچم صدام حسین بودید بعد از آن هم زیر پرچم بیگانگان. حالا هم مستقیم وغیر مستقیم و با عجز و التماس میخواهید پرچم آمریکا بالای سرتان باشد. آیا شما سنخیتی با ستارخان دارید؟ مریم رجوی ستارخان کجا از بیگانگان پول و سلاح و… گرفت در صورتیکه رسوایی گرفتن پول و سلاح و تجهیزات شما زبانزد خاص و عام شده. مریم رجوی "ستار خان کجا یاران خودش را زندانی وشکنجه کرد؟ در صورتیکه شکنجه گران سیاه چالهای فرقه شما روی شکنجه گران اوین را سفید کردند! اگر منکرش هستید من و دوستانم حاضر هستیم در هر دادگاه و ارگانی بر وجود سیاهچال و شکنجه و… شهادت بدهیم، با ذکر اسامی شکنجه گران فرقه مافیایی رجوی". مریم رجوی ستارخان کجا در خانه اش میلیونها دلار پول مزدوری و وطن فروشی جمع کرده بود! "مریم رجوی ستارخان کجا یاران خودش را به دشمن تحویل داد؟ در صورتیکه شما بهترین فرزندان این میهن را یا در میدان مین های بین ایران وعراق رها کردید یا تحویل زندان بد نام ابوغریب دادید مریم رجوی ستارخان کجا فرمان سر به نیست کردن اعضا خودش را به شكلها و سناریوهای مختلف صادر می کرد مریم رجوی ستارخان کجا در وطن فروشی از همه سبقت گرفته بود و به وطن فروشی خودش افتخار میکرد مریم رجوی ستارخان کجا برای ملاقات خانواده های زندانهای ایران اشک تمساح می ریخت و خودش اجازه ملاقات به خانواده های که یک سال و چند ماه است پشست درب اسارتگاه اشرف در انتظار دیدار جگرگوشه هایشان هستن را نمیداد و ممنوع کرده بود مریم رجوی ستارخان کجا برای بزرگ نمای و خود نمای خودش پناهنده های بی گناه افغانی و پاکستانی و سومالیای و .... را با کلک به متینگ میکشاند تا بگوید هوادار دارم و آمار دروغ به ثبت برساند راستی این مسعود رجوی افعی و مریم رجوی لاشخور تا کی می خواهند از کشتار و خوردن گوشت و خون این سیاهی لشگر نگونبخت درعراق سیراب شوند و چرا این سیاهی لشگر نگونبخت را به حال خودشان رها نمی کنند؟ مسعود و مریم رجوی برای ایجاد تنش و بهره برداری سیاسی سیاهی لشگر نگونبخت اسارتگاه اشرف که از همه جا بی خبرند برای درگیری فرا می خوانند و آتش زیر خاکستر را شعله ور میکنند، و این درحالیست که این سیاهی لشگر نمی دانند در واقع فقط خوراک تبلیغاتی و رسانه ای و سیاسی فرقه رجوی هستند، و در واقع به بهای جان آنها از آنها سوءِ استفاده می شود و این تحریکات مسعود و مریم رجوی به فاجعه انسانی می انجامد و سیاهی لشگر اسارتگاه اشرف را به کشتن میدهند . عملکرد مسعود و مریم رجوی است که خود، آگاه هستند که به دلیل عملکرد غیر صحیح و غیر اصولی همه پل های پشت سر خود و فرقه خود را خراب کرده اند و جایی و روزنه ی امیدی برای خود در منطقه باقی نگذاشته اند، پس بنابراین به دنبال ادامه راه و استراتژی غیر اصولی خود سعی شان بر این خواهد بود که با تهدید مقامات حقوق بشری به خودکشی و یا خودسوزی قضیه را هرچه پیچیده تر کنند . مسعود و مریم رجوی برای هیچکس ارزش انسانی قائل نیستند و در مرام و ایدئولوژیشان جایگاهی برای انسان وجود ندارد چه برسد به حقوق انسان! در یک کلام می گوییم که مسعود و مریم رجوی دروغگو هستند، بی جرأت هستند، عوامفریبی و فریبکاری، خیانت و جنایت و وطن فروشی و خود فروشی ذات و ماهیت و هویت مسعود و مریم رجوی همین ها هستن.شیطانهای مجسم، هزارچهره های مکار، روباه های حیله گری هستند. مسعود و مریم رجوی کلیله و دمنه یا روباه و شغالهای قرن معاصرند. مسعود و مریم رجوی مکار این بار قرآن را بر سر نیزه کرده اند تا به فریبکاری شان ادامه دهند، خودشان از مهلکه گریخته اند و سیاهی لشگر اسیر در اسارتگاه اشرف را هیزم معرکه اشرف کرده اند. راستی اینهمه كینه توزی را در قاموس كدام انسان می توانید پیدا كنید؟ مسعود و مریم رجوی هستند دشمن تاریخی سیاهی لشگران اسارتگاه اشرف و مردم خلق قهرمان ایران. مسعود و مریم رجوی مرتجعان پست و خونخوار انقلابی ؟! ایران هستند. مسعود و مریم رجوی دجالان و خونریزان و خون آشامان و فرزند نا خلف صدام هستند. مسعود و مریم رجوی صد و پنجاه رحم خارج کردند از جسم زنان سیاهی لشگر بی گناه اسیر در اسارتگاه اشرف مسعود و مریم رجوی دیدید انقلاب ایدئولوژیک تان بود تجاوز جنسی و شکنجه و کشتار سیاهی لشگر اسیر در اسارتگاه اشرف آخرش مسعود رجوی تجاوز جنسی کردی به زن سیاهی لشگر موحد مجاهد خلق شورای رهبری مریم نشانت. مسعود و مریم رجوی اگر جرات دارید بیاید به میدان ای ضد انسانها. حال مسعود و مریم رجوی در باتلاق عراق و بن بست آمریکا و سراب اور در فرانسه گرفتار شده اند، و شاید دیگر آرزو و امیدی برایشان نمانده که روی آن سرمایه گذاری کنند و یا به آن دل ببندند. و این در حالیست که در ایران هیچ نوع مشروعیتی در میان مردم برایشان باقی نمانده و فقط تعداد معدودی آنها را می شناسند و همه دستاورد های آنها مانند کف روی آب از بین رفته و پراکنده شده است و در حال حاضر بعنوان فسیل های سیاسی و محتضرهای ایدئولوژیک فقط اسمی از آنها در اپوزیسیون ضد رژیم موجود است، و شاید دیگر رژیم ایران برخلاف گذشته حتی از آنها استفاده می کند و در واقع فرقه رجوی مانند" زن روسپی" که خود را در اختیار همه قرار می دهد و فقط به دنبال کسب درآمد است، هرکس که قیمت بیشتری بدهد خود را به او می فروشد، حال اگر امپریالیزم باشد یا صهیونیسم یا سران مرتجع عرب و یا... . مجید روحی قربانی فرقه رجوی
همچنین ....... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ خاطره ای از مهرداد امیری
بنیاد خانواده سحر، شهرک آزادی،
عراق، ششم اکتبر 2011
مهرداد امیری که چندی قبل توانست در یک اقدام جسورانه از پادگان فرقه ای اشرف فرار کند را خانواده های متحصن به صداقت، پرکاری و خوشروئی می شناسند. او در حال نوشتن کتاب خاطرات خود است که تاکنون ظاهرا حدود 130 صفحه نوشته است. از او خواستیم چند سطری بطور نمونه از خاطراتش را در اختیار سایت سحر قرار دهد که چند روز پیش آنرا تحویل ما داد و ما هم عینا در زیر می آوریم:
صبح روز شنبه سوم يا چهارم مهر 1389
به ما گفتند امروز در برنامه روزانه مان كار نيست بلكه بايد به نشست برويم.
معمولا نشستهاي لايه اي بعد از ظهر انجام مي شد. وقتي درمورد محل نشست
سئوال كردیم معلوم شد كه نشست در یکان خودمان (یکان 14 در پادگان اشرف)
است. خيلي دلم مي خواست موضوع نشست را بفهمم.
نشست از ساعت 9 صبح شروع شد و تا
ساعت 11شب ادامه داشت و فقط 2 الي 3 ساعت براي نهار و استراحت تعطيل گردید
و شام هم همانجا داده شد. يعني به صورت مفيد بیش از 10 ساعت نشست بود.
مسئولين وقتي ديدند كه اينطوري كاري
پيش نمي رود و نزد بچه ها خراب مي شوند، چند دقيقه زمان تنفس اعلام كردند.
من همانجا داخل سالن ماندم و ديدم كه او را از سالن خارج كردند و نفهميدم
به كجا بردند. بعد از زمان تنفس و برگشت نفرات، او را دوباره آوردند. خيلي
عجب بود او كه تا چند دقيقه پيش از حرفش كوتاه نمي آمد در يك چرخش 180 درجه
اي گفت كه اشتباه كرده و دیگر قصد خارج شدن از سازمان را ندارد و نشست تمام
شد.
همچنین ....... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ورود افراد فریب خورده به فرقه رجوی بسیار ساده و خروج از آن غیر ممکن فقط فقط فرار
مجید روحی، وبلاگ روحی، چهارم اکتبر
2011
اعتراض و انتقاد به عملکردهای مسعود
و مریم رجوی در تدوین خط مشی استراتژیکی و ایدئولوژیکی به یک معضل جدی
تشکیلاتی تبدیل شده بود.طوریکه گستره آن با به دام انداختن "جوانان ایرانی"
به بهانه کار در کشورهای خارجی و گرفتن پناهندگی سیاسی بعد از چند ماه در
اشرف ماندن و هضم آنان در تشکیلات و همچنین فریب هواداران اروپایی و انتقال
آنان به عراق، روز به روز بیشتر و بیشتر میشد. مسعودرجوی معتقد بود که برای
انتقال هر عضو فرقه از ایران به عراق یک عملیات انجام داده که بهای آن
معادل چند "شهید" بوده است. و در نشستهای عمومی اعتراف میکرد و میگفت که
رفسنجانی هم در مجلس این را گفته که هر نفر از ایران به فرقه رجوی بپیوندد
یک عملیات است از اینرو برخلاف سخنان مسعود رجوی و تبلیغات انجام شده در
این زمینه "ورود افراد به فرقه رجوی بسیار ساده و خروج از آن غیر ممکن
بود". به همین دلیل مسعود و مریم رجوی با خروج و جدایی اعضاء هیچوقت موافق
نبودند.اما عدم موافقت مسعود و مریم رجوی در کلام خلاصه نمی شد.مسعود و
مریم رجوی با ایجاد مدیریت های پرسنلی،قضایی ،داخله و زندان ها سیستمی
بوجود آورده بودند که خروج اعضای ناراضی ازفرقه رجوی را غیر ممکن می کرد.
در حواشی این سیستم ها قوانینی در تشکیلات وضع کرده بود که فرد معترض یا
خواهان جدایی برای رسیدن به دنیای آزاد الزاما می بایست آن را بپذیرد.این
موارد عبارت بودند از:
کسانی که باید پیام این فرارها را
بگیرند، براحتی می گیرند و کسانی هم که نمی خواهند حقیقت را بپذیرند کماکان
بر طبل ادعاهای کلیشه ای خواهند کوبید. با این حساب و نتیجه بدیهی و
حداقلی، هر فراری از اسارتگاه اشرف حامل تکرار این پیام است، که فدائیان
مورد ادعای مسعود و مریم رجوی در محاق مناسبات امنیتی و فرقه ای رجوی اسیر
هستند، که ساکنین اسارتگاه اشرف به کمترین روزنه و امکان برای فرار از
سیستم محاق مسعود و مریم رجوی دل بسته اند، که چشم و دل بسیاری از آنها
برای دیدن والدین و بستگان شان لحظه شماری می کند، که بسیاری آنها آرزو می
کنند والدین شان از کارزار یک سال و چند ماهه عقب نشینی نکنند، با جان و دل
بر ادامه حضور آنها امید بسته اند. هر فرار و گسستی از تارهای عنکبوتی
مسعود و مریم رجوی به همان اندازه که والدین را شاد و دل های شان را به
آینده امیدوار می کند، به همان اندازه در میان ساکنین اسارتگاه شور و فتور
به راه می اندازد.
همچنین ....... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ اثبات شکست فرقه رجوی با حمله علیه فعالین حقوق بشر و جداشده ها در ژنو (خدا را شکر کنیم که مثل رجوی خائن، مزدور، قاتل و شکنجه گر نیستیم)
مجید روحی، وبلاگ روحی، دوم اکتبر
2011
در سایتها خبر حمله چماقداران فرقه رجوی علیه فعالین حقوق بشر در ژنو را می خواندم که یاد این شعر افتادم که می گوید:
اصل بد نیکو نگردد چونکه بنیادش کج
است ترور ( Terror ) و ترورگری ( Terrorism) در لغت در زبان فرانسه به معنای هراس و هراس افکنی ست . در سیاست به رفتارها ، کنش های خشونت آمیز و غیر قانونی برای سرکوبی مخالفان سیاسی و ترساندن آنها ترور می گویند. و نیز کردار گروههای سیاسی که برای رسیدن به هدف های سیاسی خود دست به اعمال و کارهای خشونت آمیز و هراس انگیز میزنند ، ترور نامیده می شود. فاشیسم به جریان های و گروههای سیاسی اطلاق می گردد که در آن یک گروه انحصار قدرت را در دست داشته باشد و یک رهبر عقیدتی با ویژگی های فرهمندانه یا کاریزماتیک ( Charisma ) و با قدرت دیکتاتوری بر آن گروه و دسته ، رهبری و اعمال قدرت کند. یکی از وجوه فراگیر و عام فاشیسم بهره گیری از خشونت در اشکال گوناگون به ویژه به کار بردن ترور ، تهدید و سر انجام حذف فیزیکی مخالفان و منتقدان است. در این میان توهین ، حمله و هجوم به عناصر سیاسی منتقد و معترض به کمک دسته های اوباش درخیابانها و تهدید به مرگ آنان از مصادیق عینی رفتار فاشیستی ست. مسعود و مریم رجوی ، حال با دقت و تعمق در توضیح مفاهیم سیاسی ذکر شده چگونه می توان رفتار ستیزه جوبان دار و دسته ی مسعود و مریم رجوی در آزار و تهدید به ترور فعالین حقوق بشر و جداشده ها در ژنو را توجیه و درک نمود وقتی مریم رجوی در مواجه شدن با برخی پارلمانترها و سیاستمداران اتحادیه اروپا از ضرورت رعایت حقوق بشر حرف ها می زنید و شعار عوافریبانه می دهند باید باور کنید که ،ناخشنودی از رفتار ستمگرانه و ستیزه جویانه ی نیروهای حرفه ای و تبهکار فرقه رجوی در آزار و سرکوبی منتقدین قانونی و منطقی آن هم در جوامع توسعه یافته و در میان بهت و ناباوری شهروندان کشورهای عضو اتحادیه اروپا که بر اساس اصول و ضوابط دموکراتیک اداره می شوند ، انگیزه های اصولی و انتقاد از دارودسته رجوی را به مثابه ی یک فرقه ی سیاسی خشن و تروریستی در ذهنیت افکار عمومی ، اندیشمندان و سیاستمداران هوادار رعایت حقوق بشر ، پایه ریزی می کند من با شناختی که از این فرقه دارم فکر نمی کنم که این اقدام تروریستی علیه فعالین حقوق بشر در ژنو یک عمل خود به خودی و یا فردی باشد بلکه سناریو از طرف سران فرقه نوشته شده و به اجرا کننده دستور تشکیلاتی داده شده که آنرا به انجام برساند و این تصمیمات هم مشخص است که کجا گرفته می شود (اورسواز) مرکز فرماندهی فرقه در اروپا فرقه رجوی به خاطر داشتن ماهیت وساختار فرقه گرایانه نمی تواند و نمی خواهد از خشونت و تروردست بردارد هموطنان، ارگانهای اروپایی، ارگانهای بین المللی همانطور که اطلاع دارید ما جدا شده ها قربانیان خشونت و تروریسم هستیم و با پشت سر گذاشتن صدها مانع و خطر توانسته ایم خود را به کشورهای آزاد و دمکراتیک برسانیم اما باز هم در اینجا مورد تهدید و آزار قرار می گیریم و این بار فرقه رجوی به نیابت از رژیم جمهوری اسلامی می خواهد حذف فیزیکی ما را به مرحله اجرا در بیاورد. بله فرقه رجوی در مقابل افشاگری های فعالین حقوق بشر در ژنو و جدا شده ها هیچ حرفی جز تهدید و حذف فیزیکی ندارد و به همین خاطر اوباش و تروریستهای خود را به صورت افسار گسیخته روانه خیابانهای اروپا کرده تا فعالین حقوق بشر در ژنو و جداشده ها و قربانیان فرقه که شاهدان زنده جنایت و خیانت مسعود و مریم رجوی هستند را از صحنه حذف کنند. به همین خاطر و با وجود این تهدیدها لازم می بینم ضمن محکوم کردن این عمل تروریستی فرقه رجوی در رابطه با حمله علیه فعالین حقوق بشر در ژنو به اطلاع ارگانهای امنیتی کشورهای اروپایی برسانم که با برخورد قانونی با عوامل تروریستی فرقه رجوی اجازه ندهند سران این فرقه از آزادی و دمکراسی کشورهایشان برای پیاده کردن اعمال تروریستی خود سوء استفاده کنند و من از این طریق اعلام می کنم که بکار گیری هر گونه عمل تروریستی و خشونت آمیز روی افراد فعالین حقوق بشر در ژنو و جدا شده از فرقه رجوی باید محکوم گردد وتامین امنیت این افراد طبق قانون هر کشورمتوجه همان کشور می باشد. ما جداشده ها در مقاله های خود یاد آور کرده بودم که اعزام مزدوران اجیر شده برای به سکوت کشاندن فعالان حقوق بشری و جداشده ها راه به جایی نخواهد برد و تهدید کردن جداشده ها راه درست واصولی و منطقی نمی باشد ولی متاسفانه گوش مسعود و مریم رجوی بسته و نمی خواهند این واقعیت را بپذیرند. مگر فعالان حقوق بشر و جداشدگان چه کرده اند که اینطور مریم رجوی را بیقرار کرده که ایشان مجبور به کنار زدن نقاب فریبنده دمکراسی خواهی !!!! و ازادیخواهی !!!! خود شدند و دقیقا همان کاراکتر و ماهیتی را که در پادگان اشرف در نشستهای ، دیگ،دیگچه،طعمه، عملیات جاری ، غسل هفتگی و…………از خود نشان میدادند که شامل ضرب و شتم ،توهین ، فحاشی ، تف کردن، زندانی کردن ، و در نهایت به دست مامورین اطلاعاتی صدام حسین افتادن و به ابوقریب رفتن و استرداد به ایران بود را در اروپا الگو برداری می کنند اما ما جدا شدگان و فعالان حقوق بشر همیشه اعلام کرده ایم که اما در هر مناظره ای هستیم تا مردم قضاوت کنند و تصمیم با مردم است تا تشخیص دهند که خائن واقعی کیست ما برخلاف این فرقه تروریستی رجوی خواهان ازادی فکر وعقیده هستیم در دنیای امروز همه چیز قانونمند است و ما هم تابع قانون واجرای ان من ضمن محکوم کردن این اقدام بی شرمانه تروریستی معتقد هستم اقدامات تروریستی و خشونت طلبانه فرقه رجوی قادر به وادار کردن مخالفان به سکوت و گوشه گیری نیست بلکه باعث هرچه رساتر شدن این صدا ها میشود مسعود و مریم رچوی فکر میکنیداروپا هم عراق است و اسارتگاه اشرف، که هر صدای مخالفی را در نطفه خفه کنید، بکشید و به زندان بیاندازید بر اساس تجربه عینی و بودن در مناسبات این فرقه و با تاکید مکرر بگویم که این فرقه تروریستی رجوی ماهیتی به جز خشونت و ترور راه دیگری برای بقاء بلد نیست و از همین عملکرد های خشونت بارش در کشورهای ازاد اروپایی نسبت به منتقدان و جدا شده هایش می شود فهمید که در داخل مناسبات بسته اش در اسارتگاه اشرف چه اعمالی در مورد اعضاء نا راضی انجام گرفته و اکنون نیز ادامه دارد مسعود و مریم رچوی معنای ازادی و دمکراسی که در تریبونهای اروپا و امریکا مستمرا و بی وقفه از ان دم میزنید چیست حمله و ضرب وشتم و هتاکی، به افرادیکه خود سالیان عمر و جوانی و هست و نیست خود را برای کلمه مقدس ازادی و دمکراسی فدا کرده اند، پیام ازادی و دمکراسی شما برای مردم ایران است مسعود و مریم رچوی امیدوارم فرصتی بشود تا تاریخ شفاهی فرقه رجوی و آنچه برای جذب، حفظ و کنترل نیرو و همچنین پول انجام دادید و آنچه که بر سر کسانی که میخواستند جدا شوند آوردید نوشته و تنظیم گردد. در این خصوص صدها و بلکه هزاران شاهد زنده در داخل یا خارج از کشور وجود دارند که هر کدام داستان ها دارند در همین رابطه از مسئولان و سیاستمداران اروپائی میخواهم که نسبت به این فرقه خطرناک هوشیار باشند و نگذارند خاک کشورشان جولانگاه تروریستها و چماقداران فرقه رجوی شود هیچ حقیقتی در پس پرده باقی نمانده و نمی ماند روزی که مسعود و مریم رجوی فرمان کشتن مخالفین و منتقدان داخل فرقه را در اسارتگاه اشرف صادر میکردند فکرنمی کردند که صدام حسین هم میرود به همین دلیل تا توانستند زدند وکشتند و زندان به راه انداختند و حالا روز پاسخ گوئی انهاست مجرمین واقعی باید به دادگاه کشانده شوند و باید پاسخ دهند تا معلوم شود که فرمان قتل مخالفین و جداشدگان از فرقه رجوی را چه کسی صادر کرده است و معلوم شود که در زندان های درون اسارتگاه اشرف چه گذشته است و چه خونهائی انجا برزمین ریخته شده است و تا معلوم شود که پول های اهدائی صدام حسین به کدام خزانه و به کدام حساب ریخته شده است و باید پاسخ دهند که ……..بعد از ان میتوان گفت که خائن کیست و مزدورکیست و قاتل کیست و شکنجه گر کیست
خدا را شکر که ما جداشده ها مثل
مسعود و مریم رجوی در صف وطن فروشی ؛ جاسوسی؛ مزدوری ؛ در صف خائنان به خدا
و خلق ؛ در صف شکنجه گران فرقه؛ خود فروشان سیاسی ؛ در صف شارلاتان باز
هایی مثل مسعود و مریم رجوی ؛ پا بوس امریکا و انگلیس و اسرائیل ؛ سرویسهای
جا سوسی ؛ در پی ارباب یابی و در صف حرمسراداران نه ایستاده ایم مسعود و
مریم رجوی بايد بدانند که دوران عوام فريبي و نيرنگ در عراق به پايان رسيده
است و با ملیونها حامی عراقی! و حمایت میلیونی مردم ایران! در داخل و خارج
کشور ، دیگر نیازی نیست که از دیدن ما چند "جداشده " در مخفیگاهتان نماز
وحشت بخوانید و حکم قتل ما جداشگان را صادر کنید
سایت ایران قلم از انتشار مطالب و مقالاتی که در آن کلمات توهین آمیز استفاده شده، معذور است مسئولیت مطالب درج شده بر عهده نویسندگان آن می باشد |