_________ استفاده از مطالب اين سايت با ذکر منبع بلامانع است _________

" کانون ایران قلم"

kanoon@iran-ghalam.de

info@iran-ghalam.de

www.iran-ghalam.de

ویدئو کنفرانس مسعود رجوی با ساکنان اشرف: رجوی چه هدفی را در خصوص اشرف دنبال میکند؟

 

 

بنیاد خانواده سحر، بغداد، دوازدهم اکتبر 2011
http://www.saharngo.com/fa/story/1641

 

مسعود رجوی در تاریخ 26 شهریور 90 یک ویدئو کنفرانس با اسرای گرفتار در پادگان فرقه ای اشرف برگزار نمود که اهم محورهای آن به صورت زیر است:

1. کمیساریای عالی پناهندگان، اتحادیه اروپا و نمایندگان سیاسی کشورهای مختلف، خواهان به رسمیت شناختن حق پناهندگی اعضای مجاهدین خلق در اشرف بوده و این موضوع را به دولت عراق نیز اعلام کرده اند.
2. مالکی (ظاهرا دست نشانده رژیم ایران) حق حمله به اردوگاه اشرف را ندارد و چنانچه دست به حمله بزند در مجموع به نفع ما (یعنی شخص رجوی) تمام میشود.
3. مالکی باید این ضرب الاجل مصنوعی خارج شدن مجاهدین خلق از عراق (تا پایان سال میلادی) را هر چه زودتر بر دارد و ملغی کند.
4. از همه نیروها، طبق روال سالهای قبل، تعهدی مبنی بر "مسیر راه" گرفته و نام "صندوق صدق" (صندوق حمل حضرت موسی (ع) بر روی رودخانه نیل) بر آن نهاده شده است.
5. تعهد نامه های گرفته شده دال بر این است که همه اعضا تا زمان حضور در اشرف و در عراق، پایداری میکنند و حق خروج (بخوانید فرار) ندارند.
6. به ما انگ خیانت می زنند در حالیکه در سالهای 65 و 66 صدام حسین اظهار داشت که ما اطلاعاتی را از مجاهدین خلق در خصوص مسائل اقتصادی ایران خواستار شدیم ولی آنها گفتند که ما به هیچ عنوان اطلاعات کشورمان را در اختیار خارجی قرار نمیدهیم و او (صدام حسین) از این صفت ما تمجید کرد.
7. شما تا الان مراحل مختلف جنگ صد برابر را گذرانده اید و لیکن با شرایط جدید بحرانی رژیم کارزار ما از اول مهر شروع میشود و سرنگونی قرب الوقوع است.
8. طبق کنوانسیون 1951 ژنو، ما دارای حق پناهندگی هستیم و عراق نمیتواند متعرض ما شود.
9. در دور قبل تهاجم نیروهای عراقی 36 کشته دادیم، اگر 360 کشته هم میدادیم و یا چند صد نفر هم کشته شوند مهم نیست و ما مقابله خواهیم کرد.

این که کمیساریای عالی پناهندگان ملل متحد بطور اصولی درخواست استاتوی پناهندگی ساکنان اشرف را پذیرفته است درست است. یعنی چون آنان تک به تک درخواست پناهندگی داده اند مسئولیت آنان (باز به صورت تک به تک) با ملل متحد است تا تعیین تکلیف شوند. یعنی تا زمانی که درخواست پناهندگی آنان از جانب کشورهای پناهنده پذیر (حدود 50 کشور امضا کننده کنوانسیون 1951 ژنو) به صورت قطعی رد یا تأیید نشده تحت پوشش ملل متحد (به صورت فردی و نه سازمانی و با هماهنگی با دولت عراق) می باشند.

اما هدف اصلی سازمان از طرح چنین درخواستی (چون رجوی هرگز با پناهندگی تک به تک موافقت نکرده است) چیزی جز وقت تلف کردن و تلاش برای منتفی نمودن ضرب الاجل جابجائی تا پایان سال میلادی از جانب دولت عراق نیست. پارلمانتر های اروپائی حامی سازمان بر این اساس خواسته اند تا ضرب الاجل مربوطه حداقل شش ماه دیگر تمدید گردد.

موضوع استاتوی پناهندگی و سایر مسائل حقوقی را وکلای بنیاد بررسی و تحقیق کرده و همچنان در حال بررسی هستند. طبق قوانین بین المللی دخالت ملل متحد تحت هیچ شرایطی نباید حاکمیت عراق بر خاکش را نقض کند. از طرف دیگر وکلای سازمان مجاهدین خلق از بغداد گرفته تا لندن و لابی صهیونیستی، با صرف هزینه های هنگفت و تبلیغات زیاد و وارونه جلوه دادن قوانین بین المللی و اختیارات ملل متحد، در حال پیش برد مقاصد خاص خود می باشند.

برنامه ملل متحد در حال حاضر، بعد از این درخواست از جانب سازمان، اینست که با هماهنگی و کمک دولت عراق محلی مشخص کند که افراد سازمان تک به تک بدون حضور هیچ مسئول و واسطه ای مصاحبه و تعیین تکلیف گردند. البته این پیشنهاد در گذشته توسط سفیر آمریکا باتلر طی شش روز مذاکره با سران مجاهدین خلق داده شده بود که مسئولین اشرف آنرا قویا رد کرده بودند. در حال حاضر هم نشانه ای وجود ندارد که رجوی نظر خود را در این خصوص تغییر داده باشد. او اخیرا در نشست های داخلی شبهای ماه مبارک رمضان، پناهندگی تک به تک را توطئه ای برای منحل کردن فرقه اش خوانده بود.

در حال حاضر از جانب سازمان های بین المللی و حقوق بشری فشار روی تمامی کشورهای غربی وجود دارد که در این مسئله دخالت کنند که البته هیچ کدام از دولت ها تمایل چندانی به دخالت ندارند و میخواهند مسئله همچنان یک موضوع داخلی عراق باقی بماند و بین المللی نشود. دولت عراق نیز مایل است با ملل متحد تعامل داشته باشد ولی از حق حاکمیت بر خاک خود ذره ای کوتاه نمی آید و اجازه مداخله در امور داخلی کشور خویش را هم به کسی نمیدهد.

سازمان مجاهدین خلق به شدت تلاش میکند تا با بین المللی و خصوصا ایرانی (مسئله ای مربوط به رژیم ایران) کردن مسئله جلوی بسته شدن پادگان اشرف (ظرف متدولوژی روانی القای ذهن فرقه ای) را بگیرد. رجوی میخواهد که اگر اشرف بسته میشود این کار با حداکثر خونریزی همراه باشد تا خون کافی برای ادامه راه ذخیره نماید.

این هم واقعیت دارد که برخی کشورهای غربی و ارگان های بین المللی در خصوص عواقب توسل به زور و استفاده از نیروهای مسلح برای ورود به پادگان اشرف هشدار داده اند. رجوی تهدید کرده است که مواردی مثل پایان فاجعه بار سایر فرقه ها، مانند خودکشی دستجمعی، بوجود خواهد آورد که این مسئله سازمان های حقوق بشری را به شدت نگران میکند.

برخی حامیان غربی سازمان از دولت عراق خواسته اند که مداخله ای نکند و فرصت بدهد تا مسئله را بصورت مسالمت آمیز حل کنند که این فقط یک دروغ برای طولانی کردن موضوع است که ماجرا به یک دور فرسایشی بیفتد و رجوی همچنان به اسیر نگاه داشتن افرادش (به زیان ساکنان اشرف و نفع حامیان بین المللی رجوی) ادامه دهد. بین المللی شدن موضوع این تهدید را دارد که قضیه سالهای سال به همین منوال باقی بماند. یعنی ملل متحد و سران سازمان مثل شش روز مذاکره با سفیر آمریکا در عراق صرفا چانه بزنند و کاری از پیش نرود و سازمان همچنان بر پناهندگی بصورت گروهی، که در هیچ کنوانسیون و قانون بین المللی پیش بینی نشده است، اصرار بورزد. در این رابطه سازمان مجاهدین خلق با داشتن وکلای گرانقیمت و حمایت لابی صهیونیستی و صرف هزینه های هنگفت برای کارهای سیاسی و تبلیغاتی قطعا میتواند مسئله را همچنان طول بدهد.

خلاصه اینکه در حال حاضر با بررسی هائی که انجام شده میتوان گفت که مراجع وابسته یا تحت تأثیر مجاهدین خلق و حقوقدانان مربوطه با صرف هزینه های سرسام آور سعی میکنند که:

اولا – تا جائی که امکان دارد سعی شود قضیه از دست دولت عراق خارج شده و به مراجع بین المللی سپرده شود که تقاضای پناهندگی از جانب سازمان شروع این کار است. معنی این هم در واقع هرچه طولانی کردن پروسه حل مسئله می باشد.
ثانیا – راه حل دیگری این میان مطرح باشد که گوئی سازمان خود نیز میخواهد مسئله را به صورتی حل کند و لذا کشورهای غربی از دولت عراق بخواهند که دست نگاه دارد و منتظر باشد تا مسئله بدون اعمال قانون حل و فصل گردد. در همین رابطه جوسازی هائی هم شده است که گوئی مجاهدین خلق انجام مصاحبه های خصوصی توسط ملل متحد را پذیرفته اند.
ثالثا – عراق از جانب مخالفین داخلی دولت در منگنه قرار گیرد که وجهه عراق را نباید خدشه دار کرد. خصوصا اینکه سازمان تبلیغات زیادی هم کرده که تمامی اقدامات دولت عراق صرفا به دستور مستقیم ایران صورت میگیرد.

آنچه عراق در این میان میخواهد که البته حقش است و کسی نمیتواند مانعش شود اینست که در میان این افراد کسانی وجود دارند که مشخصا بر اساس انبوهی شواهد و مدارک در داخل خاک عراق مرتکب جرم و جنایت شده اند و لذا سران این فرقه از نظر محاکم عراقی تحت تعقیب قانونی هستند. همچنین احکام تفتیش پادگان اشرف از جانب مراجع قضائی عراق به دلیل ارتکاب جرم و جنایت و موارد متعدد قتل صادر گردیده که اجرا نشده است. واقعیت اینست که بیش از 8 سال پس از سرنگونی صدام حسین هنوز کسی از آنچه در درون این پادگان مخوف بر سر ساکنان آن آمده و می آید خبر ندارد. افرادی که خصوصا ظرف مدت اخیر توانسته اند با به خطر انداختن جان خود از این اسارتگاه فرار کنند حقایق وحشتناکی را فاش نموده اند که متأسفانه گوش ارگان های بین المللی به آنها بدهکار نیست. همچنین زمین وسیع پادگان اشرف غصبی است و صاحبان خصوصی دارد و کشاورزان محل زمین های زراعی خود را میخواهند.

موضع عراق در این رابطه تاکنون این بود که اولا مسئله کاملا داخلی و مربوط به عراق است و مسئله نه ربطی به ایران و نه ارتباطی به غرب دارد. ثانیا اگر طرف های غربی و بین المللی حسن نیت دارند و سازمان مجاهدین خلق هم خواهان حل مسئله است در قدم اول به یک اردوگاه دیگر در همان داخل عراق جابجا شود و با این حرکت و قبول جابجائی، صداقت گفتار خود را نشان بدهند.

اگر سازمان تا پایان سال میلادی، یعنی ضرب الاجل اعلام شده از جانب دولت عراق، تن به جابجائی در داخل عراق بدهد، دولت عراق میتواند امیدوار باشد که مسئله روزی حل خواهد شد، در غیر اینصورت در نیت خیر سازمان و حامیان غربی اش شک کرده و مجبور به اعمال قانون و حفظ حاکمیت ارضی خود می باشد.

در رابطه با "انگ خیانت" که رجوی به آن اشاره کرده است هم دیگر نیازی به اشاره به 120 ساعت نوارهای ضبط شده مخابرات و استخبارات در خصوص نشست های مسعود رجوی و اعوان و انصارش با مقامات امنیتی صدام حسین نیست. تصویر و صدای رجوی و ایادیش موجود است که در منتهای دریوزگی به وطن فروشی و دادن اطلاعات نظامی و دریافت کارتن های اسکناس مشغول هستند. رجوی بهتر است بگذارد این نسل سرشان را بر زمین بگذارند و بعد ادعای شرافت بکند.

لازم به ذکر و قابل توجه است که در نشست های ویدئوئی که مسعود رجوی در ماه مبارک رمضان برگزار کرد حدود 400 نفر برای انتظامات و نگهبانی گمارده شده بودند و این در حالی بود که مسعود و مریم رجوی مثل سالهای حاکمیت صدام حسین در نشست حضور نداشتند که نیاز به حفاظت باشد. در آن زمان حداکثر 40 نفر صرفا به خاطر حضور رجوی مسئول حفاظت از وی بودند ولی الان 400 نفر باید مراقب نشست های ویدئوئی او، بدون حضور خودش یا همسرش، باشند که کسی از این فرصت استفاده نکرده و فرار نکند.

در جریان ورود ارتش عراق در 19 فروردین سال جاری به داخل پادگان اشرف جهت آزاد کردن بخشی از زمین های کشاورزی غصب شده توسط صدام حسین و اهدا شده به مسعود رجوی، سازمان برای تکمیل پروژه شهید سازی و مظلوم نمائی، یک گردان از زنان را که اصلا در جلوی خط نبودند و محل مأموریت آنان جای دیگری بود و از موضوع هم کاملا بی اطلاع بودند را به جلوی خط می فرستد و به آنها اطمینان میدهد که خبری نیست. این در حالی بود که بقیه، خصوصا مسئولین و افراد رده بالا، سنگر گرفته بودند و وضعیت را می دانستند و در جریان اولتیماتوم های مکرر عراق بودند. این زنان، که تعدادی از ناراضیان هم در میان آنها بودند، با توجه به توجیه نبودن و عدم اطلاع از موضوع، بیگدار به آب زدند که این مسئله موجب کشته و زخمی شدن تعدادی از آنها شد.

یکی از جداشدگان اخیر میگفت در داخل اشرف محال است که یک لیوان آب بدون اذن رهبر فرقه بنوشید و بعد متهم نشوید که این یک لیوان آب را به دستور مستقیم رژیم ایران نوشیده اید. از نوری مالکی نخست وزیر عراق گرفته تا اما نیکلسون پارلمانتر انگلیسی و از جداشدگان فرقه گرفته تا ناراضیان زندانی در داخل اشرف همگی کارمند و حقوق بگیر وزارت اطلاعات ایران هستند و با این ترفند رجوی تاکنون مخالفین و منتقدین خود را سرکوب کرده و کار خود را به پیش برده است.

 

 

 

همچنین .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

نامه سرگشاده محسن عباسلو به گزارشگر ویژه حقوق بشرسازمان ملل متحد در امور ایران

 

محسن عباسلو، کانون آوا، دهم اکتبر 2011
http://www.iran-aawa.com/index.php?option=com_content&view
=article&id=2213:1390-07-18-09-35-29&catid=64:1388-10-16-13-15-37

 

فرقه مجاهدین خلق ایران ، سابقه نزدیک به چهار دهه انجام عملیات تروریستی و خشونت طلبانه در ایران و کشور عراق رادرکارنامه سیاه خویش دارد. از این نظر فرقه مجاهدین خلق یکی از با سابقه ترین سازمانهای تروریستی شناخته شده، در خاورمیانه و حتی جهان در قرن بیستم و بیست و یکم میباشد.

در طول این چهار دهه فعالیتهای خشونت آمیز این فرقه ، هزاران فرد غیرنظامی اعم از کودک ، زن ، پیر و جوان کشته شده ،صدها تن نقض عضو گردیده و هزاران تن نیز مجروح شده‌اند . عده زیادی نیز به دلیل فعالیتهای خشونت آمیز این فرقه خانه وکاشانه خویش را از دست داده و آواره گردیده اند.

جناب آقای احمد شهید، گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل متحد در امور ایران

با ادای درود ویژه به شما

چندی است که جنا‌بعالی به عنوان گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل متحد در امور ایران منصوب شده اید، به شما شادباش گفته و آرزوی پیروزی شما در راستای انجام این مأموریت مهم را دارم.

اینجانب محسن عباسلو، عضو فعال کانون حقوق بشری آوا در کشور اتریش و اروپای شرقی میباشم. کانون آوا متشکل از اعضای جدا شده فرقه مذهبی تروریستی مجاهدین خلق ایران میباشد. تک تک فعالین کانون آوا در‌واقع قربانیان فرقه ای میباشند که به هیچ معیار و ارزش بشری به ویژه به معیارهای شناخته شده حقوق بشری بین‌المللی پایبند نمیباشد.

اینجانب و سایر فعالین کانون آوا با جسم و تن خویش طعم تلخ بی‌عدالتی‌های فرقه مجاهدین خلق را چشیده و شناخت کامل و دقیقی از مناسبات درونی این فرقه داریم.

اعضای کانون آوا با وجود تمام سختی‌های راه و همچنین تهدیدها و فشارهای ادامه دار مسئولین و مزدوران فرقه مجاهدین خلق ، در راستای رهائی اسرا و قربانیان این فرقه، از هیچ تلاشی فروگذار نکرده و همیشه پیگیر سرنوشت غمبار نزدیک به 3500 تن از اسرای این فرقه در پادگان عراق جدید(کمپ اشرف سابق) واقع در کشور عراق و همچنین پادگان مریم واقع در اورسورواز فرانسه بوده و میباشیم.

جناب آقای احمد شهید ،گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل متحد در امور ایران

از آنجا که مسئولیت شما پیگیری و رسیدگی به وضعیت حقوق بشر و موارد نقض آن در ایران میباشد و نظر به این که بیشتر قربانیان و اسرای فرقه مجاهدین خلق ایران، ایرانی هستند و با توجه به اینکه این فرقه به هیچ معیار و ارزش شناخته شده حقوق بشری بین‌المللی پایبند نبوده و در طول سالیان متمادی و در حال حاضر، روزانه حقوق بشر در این فرقه به طرز بسیار غیر انسانی نقض میشود، لذا توجه ویژه شما را به وضعیت نزدیک به 3500 تن از اسرای این فرقه در کمپ عراق جدید واقع در استان دیالی کشور عراق و همچنین پادگان مریم واقع در کشور فرانسه، جلب مینمایم.

در اینجا به مواردی از نقض حقوق بشر در درون فرقه مجاهدین خلق ایران اشاره‌ای اجمالی میکنم :

یک : فرقه مجاهدین خلق ایران ، سابقه نزدیک به چهار دهه انجام عملیات تروریستی و خشونت طلبانه در ایران و کشور عراق رادرکارنامه سیاه خویش دارد. از این نظر فرقه مجاهدین خلق یکی از با سابقه ترین سازمانهای تروریستی شناخته شده، در خاورمیانه و حتی جهان در قرن بیستم و بیست و یکم میباشد.

در طول این چهار دهه فعالیتهای خشونت آمیز این فرقه ، هزاران فرد غیرنظامی اعم از کودک ، زن ، پیر و جوان کشته شده ،صدها تن نقض عضو گردیده و هزاران تن نیز مجروح شده‌اند . عده زیادی نیز به دلیل فعالیتهای خشونت آمیز این فرقه خانه وکاشانه خویش را از دست داده و آواره گردیده اند.

دو: در درون فرقه مجاهدین خلق، اعضای این فرقه حق ازدواج، تشکیل خانواده و سرپرستی کودکان خویش را ندارند.

سه: در صورتی که اعضای فرقه دارای همسر میباشند، میباید از همسر خویش جدا شوند.

چهار : اسرای فرقه مجاهدین خلق ایران، حق دسترسی به رسانه‌های آزاد از قبیل اینترنت، رادیو، تلویزیون، روزنامه، کتاب و ... را ندارند. اسرای فرقه تنها حق دارند که روزنامه وابسته به فرقه را خوانده و تنها میتوانند از رادیو و تلویزیون وابسته به فرقه استفاده نمایند.

پنج: سلب حق سرپرستی فرزندان از والدین عضو فرقه. در صورتی که یک عضو فرقه دارای فرزند باشد، فرزند وی از او گرفته شده و به مراکز سرپرستی کودکان بی والدین فرستاده شده و یا مستقیماٌ توسط فرقه در امور غیر انسانی مورد بهره کشی قرار میگیرد.

شش:شنکجه فیزیکی و جسمانی اعضای ناراضی فرقه و حتی قتل آن‌ها توسط مسئولین فرقه. خود اینجانب از جمله افرادی میباشم که توسط مسئولین فرقه رجوی مورد غیر انسانی ترین شکنجه های جسمانی و روحی قرار گرفته ام.

هفت: سلب حق انتخاب آزادانه روش زند گی از افراد. مسئولین فرقه رجوی بر این باورند که اگر کسی به عضویت این فرقه در آمد تا آخر عمر باید در خدمت این فرقه باقی‌مانده و حق خروج از فرقه مجاهدین خلق ایران را ندارد.

هشت: اعضای فرقه مجاهدین خلق حق تماس مستقیم و غیر مستقیم با اعضای خانواده خویش را ندارند.

نه:سلب حق مالکیت فردی افراد، هیچ عضو فرقه مجاهدین خلق حق برخورداری از اموال شخصی منقول و غیرمنقول را ندارد. در درون فرقه مجاهدین خلق به هیچ عنوان مالکیت فردی وجود نداشته و هرچه هست از آن رهبر فرقه یعنی آقای مسعود رجوی میباشد.

ده : تمام 24 ساعت شبانه‌روز اسرای درونی فرقه مجاهدین خلق برنامه‌ریزی شده از سوی مسئولین فرقه میباشد و فرد برای زند گی روزمره خویش نیز ،هیچ حق انتخاب و گزینشی ندارد.

یازده : نقض آزادی ادیان و مذاهب توسط فرقه مجاهدین خلق ایران، اعضای فرقه مجاهدین خلق ایران حق انتخاب آزادانه مذهب و دین مورد دلخواه خویش را ندارند.تمامی اعضای فرقه مجاهدین خلق باید شیعه دوازده امامی مسلمان باشند. هیچ دین و مذهب دیگری در فرقه مجاهدین خلق ایران به رسمیت شناخته نمیشود. لازم به یادآوری میباشد که رهبری مجاهدین خلق دارای تعریف خاص خویش از مذهب شیعه دوازده امامی مسلمان را داشته و تنها این برداشت، مورد قبول فرقه میباشد.

دوازده :اعضای فرقه مجاهدین خلق هیچ حق انتخاب و فعالیت آزادانه سیاسی، اجتماعی و فرهنگی را ندارند. تا کنون در درون فرقه مجاهدین خلق هیچ انتخابات درون حزبی آزادانه برگزار نگردیده است و فرقه دارای رهبری مادام العمری میباشد که تمام امور فرقه تحت هدایت و کنترل شخصی شدید وی میباشند.

جناب آقای احمد شهید، گزارشگر ویژه حقوق بشر ملل متحد در امور ایران

به موارد اسفبار نقض حقوق بشر توسط فرقه مجاهدین خلق ایران و کادر رهبری این فرقه، نگاهی کلی، اجمالی و گزینشی انداختم. گزارش ریز موارد به همراه اسناد مربوطه، شامل تعداد زیادی سی دی ، فیلم، عکس ، کتاب و مقالات نگارش شده در این زمینه و تعداد دیگر اسناد را به صورت زمیمه به دفتر شما و همچنین آقای نوید ،مسئول بخش ایران در کمیساریای حقوق بشر سازمان ملل متحد، ارسال خواهم نمود.

گزارشگر ویژه حقوق بشر ملل متحد در امور ایران ، جناب آقای احمد شهید

با توجه به وضعیت اسفبار و دردناک حقوق بشر در درون فرقه مجاهدین خلق ایران در کمپ عراق جدید و همچنین پایگاه مریم در اورسور واز فرانسه و با نظر به اینکه بیشتر اعضای درونی فرقه از مناسبات درون فرقه ای ناخشنود بوده و خواستار جدایی از فرقه میباشند و به این دلیل هر لحظه جانشان مورد تهدید جدی رهبری و مسئولین ارشد فرقه مجاهدین خلق قرار دارد، لذا نگاه و توجه ویژه شما را به رسید گی به وضعیت حقوق بشر در درون این فرقه جلب نموده و خواستار تهیه گزارش مربوطه در این زمینه و ارائه آن به کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل متحد در امور ایران میباشم.

لازم به یاد آوری است که سفر شما به پادگان عراق جدید (کمپ اشرف سابق) و همچنین بازدید شما از پادگان مریم واقع در اورسورواز سرژی فرانسه کمک شایانی به روشن شدن وضعیت حقوق بشر در این فرقه خواهد نمود.

در صورت تأمین و تضمین حفظ جانی اینجانب از سوی مقامات مربوطه دولت عراق و همچنین نیروهای اشغالگر این کشور و نیز در صورت دریافت تضمینهای لازمه از سوی دولت فرانسه، من شخصاً حاضر به همراهی شما در بازدید از کمپ عراق جدید واقع در استان دیالی عراقی و نیز پادگان مریم واقع در اورسورواز سرژی فرانسه و نیز ارائه مشاوره و کمکهای لازمه برای روشن شدن وضعیت حقوق بشر در فرقه مجاهدین خلق ایران میباشم.

با تقدیم احترامات ویژه

 

 

همچنین .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

ملاقات نماینده انجمن ایران پیوند با خانم " دورین خریتسن " عضو حزب سوسیالیستهای چپ انقلابی

 

 

انجمن پیوند، نهم اکتبر 2011

روز شنبه برابر با هشتم ماه اکتبر 2011؛ آقای کریم حقی به نمایندگی از طرف انجمن سیاسی – فرهنگی ایران پیوند با خانم " دورین خریتسن" از اعضای کمیته رهبری حزب سوسیالیستهای چپ انقلابی بلژیک دیدار و گفتگو کرد.

در طی این دیدار و گفتگوی دوستانه؛ طرفین تحولات مربوط به خاورمیانه را مورد کنکاش و بررسی قرار دادند.

اقای کریم حقی؛ بر روی این نکته کلیدی انگشت گذاشتند که در امورات مربوط به کشورهای خاورمیانه و کشورهای جهان سوم؛ تاکید بر رعایت و احترام به حقوق بشر توسط حکومتها بدون در نظر گرفتن میزان پایبندی اپوزیسیونهای کشورهای مربوطه به اصول بنیادین حقوق بشر امری ناقص و ابتر است. و بعنوان دلیل مدعا؛ نقض حقوق بشر به مدت بیش از سه دهه توسط فرقه مجاهدین را مثال زدند. فرقه ای که از یک سو جهت نیل به اهداف خود به روشهای غیر دمکراتیک و تروریستی متوسل می گردد. هیچگونه حق انتخابی برای مردم ایران قائل نیست؛ و در درون مناسبات تشکیلاتی خود حقوق انسانی اعضاء را به شدت نقض می کند و با برپایی زندان و شکنجه گاه به سرکوب معترضین درونی می پردازدو در حالیکه همین گروه در کشورهای اروپایی از موضوع آزادیهای دمکراتیک و حقوق بشر بعنوان وسیله ای برای پیشبرد اهداف خود سوء استفاده می کند.

خانم " دورین خریتسن" که از توضیحات و مدارک ارائه شده توسط آقای حقی شوکه شده بودند قول دادند این اطلاعات و اسناد را در جلسات کمیسیون حقوق انسانی حزب سوسیالیستهای چپ انقلایی به بحث بگذارند.

در انتهاء آقای کریم حقی از خانم " دورین خریتسن" دعوت کردند تا به همراه هیئتی از حزب سوسیالیستهای چپ با حضور در دفتر مرکزی انجمن ایران پیوند بتوانند با سایر اعضای شکنجه شده در فرقه رجوی دیدار و ملاقات نموده و همچنین اسناد و مدارک بیشتری را مورد مطالعه و بررسی قرار بدهند.

انجمن ایران پیوند

 

 

همچنین .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

دو راهي مرگ

 

 

محمد بازیارپور، ششم اکتبر 2011، ایران اینترلینک

http://www.iran-interlink.org/fa/?mod=view&id=10875

 

فرقه رجوي بعد از هشت سال از اشغال عراق و سرنگوني رژيم صدام، بالاخره پذيرفت كه نيروهايش تحت نظارت سازمان ملل براي پناهندگي ثبت نام كنند. بنابه گفته خبرنگاربي بي سي در آمريكا «كمسارياي عالي پناهندگان دو موضوع را بعنوان پيش شرط به رهبري مجاهدين پيشنهاد كرده است كه در صورت برآورده شدن آن، اين كميساريا حاضر به مصاحبه براي پناهندگي مي شود، يكي اينكه اين مصاحبه بصورت انفرادي و خصوصي صورت گيرد و ديگري اينكه در محلي غير از كمپ اشرف باشد» ظاهرا مجاهدين هم اين شرايط را پذيرفته اند.

قطعا هيچكدام از كساني كه مسائل مجاهدين را دنبال ميكنند نعره هاي وا اشرفا يادشان نرفته كه چه رجوي از مخفيگاه خود بصورت تلفني خطاب به «اشرفيان» و چه مريم از فرنگ سر ميدادند. و اينكه تا آخرين نفس در اشرف مي مانيم و «اشرف نقطه استراتژيك مبارزه» و هزاران جملات قلمبه و سلمبه ديگر كه اكنون همه آنها مثل باد روي معده آمده و رفته اند و نه رجوي و نه مريم و نه ساير سران فرقه كه در برنامه هاي رنگارنگ تلويزيوني آنرا اعلام مي كردند، يادشان نمي آيد كه چنين چيزي گفته اند!!

عواملي كه باعث شد رجوي به اين نقطه برسد را مي توان به چند دسته تقسيم كرد:

1ـ شكست مفتضحانه در خارج كردن نام فرقه از ليست سياه وزارت خارجه آمريكا. رجوي روي اين موضوع بسيار بسيار حساب كرده بود و با ميليونها دلار خرج ميخواست از ليست خارج شود و فكر ميكرد كه اين موضوع برايش «بود و نبود» است كه اينبار كه تاس به زمين افتاد روي «نبود» ظاهر شد.

2ـ اتمام حجت سفارت آمريكا در عراق و همينطور نماينده وزارت خارجه با اين فرقه. طي چندين جلسه باتلر با رهبري فرقه تمام راههاي كه ممكن بود براي حل اين مسئله بطور مسالمت آميز باشد را جلوي پاي آنها گذاشتند ولي سران فرقه هرگز آنها را نپذيرفتند. در نتيجه نماينده آمريكا نيز مسئوليت عواقب اين موضوع را بعهده خودشان گذاشت.

3ـ ضرب العجل دولت عراق براي خارج شدن آنها از خاك عراق تا آخر سال ميلادي جاري كه تقريبا روزي يكبار اين موضوع از طريق مقامات مختلف عراقي به آنها گوشزد ويادآوري مي شود.

4ـ فعاليت خانواده هاي اعضاي در بند در جلوي درب اشرف و همينطور فعاليت هاي گسترده اعضاي جدا شده در سراسر جها ن كه رجوي هيچگونه جوابي براي آنها ندارد. همينطور فرار گسترده اعضاي ناراضي از داخل كمپ كه بوق و كرناي رجوي كه ميگويد اشرفيان به انتخاب خودشان در آنجا مانده اند را كاملا بي اثر كرد.

5ـ نارضايتي گسترده داخلي فرقه كه فشار را بطور مضاعف بر رهبري زياد ميكند و موج مخالفت با خط و خطوط و سياستهاي آبكي رجوي كه همه تحليلها و تفاسير آن از شرايط سياسي مفتضح از آب در آمد. مثلا تحليل آنها در مورد انتخابات عراق كه درست برعكس شد، سرمايه گذاري سياسي روي اياد علاوي كه باز هيچ اثرگذار نبود، سرمايه گذاري روي اعتراضات اجتماعي داخل عراق كه باز هم هيچ آبي براي رجوي گرم نكرد. تحليل خارج شدن از ليست كه رجوي تقريبا صد در صد مطمئن بود كه خارج مي شود ولي اين يكي هم هيچ!!! تحليل از شرايط داخل ايران كه حرفي را كه در اولين جمعبندي جنگ مسلحانه در سال 61 گفته بود را همچنان تكرار مي كند كه «رژيم روي به سقوط...» و «سال سرنگوني» و غيره كه همچنان اين تحليل غلط از آب در آمد و نه تنها غلط از آب در آمد بلكه برعكس شد يعني خود رجوي اكنون در حال سرنگوني است.

خلاصه همه اين عوامل و شايل عللهاي ديگر دست به دست هم دادند و رجوي را به نقطه اي رساندند كه سر يك دو راهي قرار گرفت. يك راه ماندن در اشرف با يك دنيا مشكل و مصيبت داخلي و خارجي و چك و چونه زدن تا دو سال ديگر كه نوبت بررسي دوباره ليست تروريستي شود، و بازيهاي احمقانه مريم در خارج كه جز رسوايي چيزي برايشان ارمغان ندارد و راه دوم هم اينكه از همه حرفهاي گذشته اش چشم پوشي كند و يك غلط كردم بزرگ بگويد و تن به خروج نيروها و پلمب درب اشرف شود.
اما معني سياسي اين حركت چيست؟

رجوي يكبار در يك نشست عمومي گفت كه ما اگر بخواهيم از عراق خارج شويم، بايستي قدم به قدم به عقب برگرديم، يعني ارتش آزاديبخش غلط بود، بعد ورود به عراق غلط بود، بعد مبارزه مسلحانه غلط بود و بعد هم سي خرداد و الي آخر... و اكنون رجوي به اين نقطه رسيده است يعني پس ارتش آزاديبخش غلط بود، مبارزه مسلحانه هم غلط بود يعني به كشتن دادن اين همه جوان بيگناه كه دروغ حرفهاي آزاديخواهانه رجوي را خورده بودند هم غلط بود، يعني نگهداري اينهمه آدم بيست و سه سال پس از پايان جنگ ايران و عراق در بيابانهاي عراق هم اشتباه بود و الي آخر.

آيا رجوي حاضر هست به اين حرفها پاسخ دهد؟ آيا حاضر هست مسئوليت كارهاي غلطي را كه كرده بعهده بگيرد؟ آيا جوابي براي «اشرفياني» كه عمر و زندگي خود را بعد از سي سال برباد رفته مي بينند جوابي دارد؟ كساني كه هيجده ساله وارد مجاهدين شدند و اكنون پنجاه و هشت ساله از آن خارج مي شوند؟؟

 

همچنین .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

سازمان ملل درخواست پناهندگی ساکنان اشرف را بررسی می کند

(عراق: مجاهدین اردوگاه اشرف را ترک کنند)

 

 

بهمن کلباسی، بی بی سی، نیویورک، پنجم اکتبر 2011
http://www.bbc.co.uk/persian/rolling_news
/2011/10/111004_u01_rln_ashraf.shtml

 

یک مقام سازمان ملل متحد می گوید که حدود ۳۲۰۰ نفر از ساکنان اردوگاه اشرف از کمیساریای عالی پناهندگان تقاضای پناهندگی کرده اند.

اندرو هارپر، از مقام های سازمان ملل متحد در عراق، به بهمن کلباسی، خبرنگار بی بی سی در نیویورک گفته است که این دفتر با همکاری کمیساریای عالی پناهندگان در حال مذاکره با دولت عراق هستند تا محلی را در عراق برای مصاحبه جداگانه و خارج از اردوگاه اشرف با متقاضیان تعیین کنند.

او گفت سازمان ملل متحد دو شرط برای رسیدگی به تقاضای پناهندگی اعضای سازمان مجاهدین خلق دارد: مصاحبه انفردای با هر متقاضی و انجام این مصاحبه ها در خارج از قرارگاه اشرف.

به نظر می آید که تقاضای اکثر ساکنان اشرف نشان از پذیرفتن شرط های سازمان ملل متحد از سوی رهبران سازمان مجاهدین خلق دارد.

اندرو هارپر گفت که زمان رسیدگی به تقاضای این افراد به مذاکرات مقام های سازمان ملل متحد با مقام های عراقی برای فراهم کردن امکان مصاحبه با اعضای سازمان مجاهدین خلق بستگی دارد.

دولت عراق به اعضای این سازمان تا پایان سال جاری میلادی فرصت داده است که اردوگاه اشرف را ترک کنند.

 

 

همچنین .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

ملاقات نمایندگان انجمن سیاسی ـ فرهنگی ایران فانوس با کارکنان کنسولگری عراق در شهر فرانکفورت

 

 

ایران فانوس - آلمان 05 اکتبر 2011

http://iran-fanous.de/middle/266-Fanus-Molagat-05,10,2011.htm

 

 

روز سه شنبه به تاریخ 4 ماه اکتبر 2011، دو تن از نمایندگان انجمن سیاسی ـ فرهنگی ایران فانوس، با چند تن از کارکنان کنسولگری عراق در شهر فرانکفورت آلمان، برگزار کردند.

در این ملاقات صمیمی که آقایان مهرداد ساغرچی و مهدی خوشحال به نمایندگی از جانب انجمن ایران فانوس، حضور داشتند، با کارکنان این سازمان در موارد نقض حقوق افراد باقیمانده در کمپ اشرف که از جانب سران مجاهدین اعمال می گردد و هم چنین سوء استفاده های دیگری که از اعضای اسیر می شود، گفتگو کرده و نامه ای را که اخیراً در باب اعضای اسیر مجاهدین در اردوگاه عراق نوشته شده و به امضای قریب به اتفاق جداشدگان از این گروه نیز رسیده است، حضوراً به دست مقامات مسئول کنسولگری عراق سپرده و ایضاً نسخه ای از نامه را برای نهادهای دیگر به ویژه سازمان حقوق بشری امنستی که مرکزش در برلین واقع است، ارسال داشتند.

در این گفتگو همچنین از بیانیه اخیر کمیساریای عالی پناهندگان یاد شد که تمام مفاد بیانیه در مورد اعضای اسیر و گرفتار در کمپ مجاهدین رعایت گردد. در اینجا همچنین به بیانیه کمیساریای عالی پناهندگان که در زیر می آید به مقامات کنسولگری تذکر داده شد تا چنین شرایط انسانی برای اعضای اسیر که به بازسازی زندگی ویران شده آنان منجر خواهد شد، در نظر گرفته شود.

بیاینه کمیساریای پناهندگان سازمان ملل در 13 سپتامبر سال 2011 برابر با 22 شهریور منتشر شده است که بطور مشخص بر این اصول زیر تأکید دارد.

 

1 ـ کمیساریای عالی پناهندگان اعلام کرد که درخواست تک تک افراد برای درخواست پناهندگی از سازمان ملل را دریافت کرده است. در حالیکه سازمان مجاهدین مایل به گرفتن حق پناهندگی جمعی به صفت سازمانی و گروهی بوده است.

 

2 ـ کمیساریای پناهندگان ساکنان کمپ عراق جدید را به عنوان  پناهجو( و نه پناهنده ) در عراق میشناسد. یعنی افراد هم اکنون پناهنده محسوب نمی شوند و باید مراحل قانونی پناهندگی را طی کنند.

 

3 ـ  در این بیانیه  بطور مشخص نام قرارگاه اشرف برسمیت شناخته نشده و همانطور که بارها دولت عراق تأکید داشته نام این پادگانی که هدیه صدام حسین به رجوی بود با نام جدید آن ( عراق جدید) به رسمیت شناخته شده است که این موضوع  برای رهبری سازمان مجاهدین بسیار گران آمده و به همین دلیل آن را باج دادن کمیساریای عالی پناهندگان به مزدور مالکی ( دکتر ماللکی نخست وزیر منتخب و قانونی دولت عراق ) دانسته است.

 

4ـ کمیساریای عالی پناهندگان به صراحت تأکید میکند به رسمیت شناختن پناهندگی گروهی و سازمانی را مناسب تشخیص نمیدهد.

این اساسی‌ترین و مهمترین نکته این بیانیه تاریخی است که سازمان مجاهدین قادر نخواهد بود تشکیلات  خود را به اسم پناهندگی و پناهندگان به دنیای بیرون معرفی کند و در این رابطه کارشناسان سازمان ملل متحد بسیار هوشیارانه عمل کرده اند.

 

5 ـ کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل  تأکید میکند که پناهندگی گروهی را با عمل‌کرد و راهنمای عمل سازمان ملل متحد منطبق نمیشناسد و اشاره میکند که آنرا در مورد گروه هایی که سابقه فعالیت مسلحانه داشته باشند، به اجرا میگذارد .

      

6 ـ کمیساریای پناهندگان سازمان ملل در بیانیه خود اشاره می کند که تلاش میکند همراه با دولت عراق، یونامی و طرف‌های ذیربط (ساکنان عراق جدید ـ  اشرف)  راه حلی برای این مشکل پیدا کند و در این قسمت بطور مشخص  هیچ نامی از سازمان مجاهدین نیاورده است و هیچ مذاکره یا مصاحبه با تشکیلات این سازمان را برسمیت نمیشناسد وتنها برای افراد شخصیت حقوقی قائل شده است.

 

7 ـ  در همین رابطه کمیساریای پناهندگی اعلام میکند که برای مصاحبه شخصی و محرمانه با تک تک افراد در محلی مطمئن و امن و بی‌طرف بدور از نمایندگان سازمان مجاهدین برنامه‌ریزی میکند و به این ترتیب امکان و فرصتی که سالیان جدا شدگان از این سازمان خواستار آن بودند مهیا و عملی گردیده است.

 

8 ـ  در این بیانیه تأکید می‌شود که افرادی که مرتکب جرایم حقوقی یا جنایی شده باشند طبق کنوانسیون 1951 ژنو درخواست پناهندگی آنان بطور دقیق مورد بررسی قرار خواهد گرفت و پیش‌بینی می‌شود که به این ترتیب بخش بزرگی از رهبران مجاهدین که آنان نیز احتمالا تک به تک درخواست پناهندگی داده‌اند، پناهندگی آنها  برسمیت شناخته نشود.

 

9 ـ مفهوم حقوقی و قانونی این قسمت از بیانیه کمیساریای عالی پناهندگان این است که پرونده افرادی که تقاضای پناهندگی فردی داده اند را مورد بررسی قرار می دهد ، یعنی اگر بخشی از مسئولین ارشد این فرقه به امید واهی رهبری فرقه هنوز از دادن پناهندگی انفرادی خودداری کرده باشند، طبعا از این مرحله به بعد حضور غیرقانونی در عراق خواهند داشت.

 

10 ـ در پایان سازمان کمیساریای عالی پناهندگان تأکید میکند که درخواست پناهندگی ساکنان کمپ عراق جدید بر اساس محتوای درخواست و قانون بین الملل مورد قضاوت قرار خواهد گرفت و برای پیدا کردن محل جدیدی که امنیت آن‌ها حفظ شود پیگیری میکند.

 

انجمن سیاسی ـ فرهنگی ایران فانوس از بیانیه کمیساریای عالی پناهندگان حمایت کرده و همچنین خواستار اجرای همه مفاد بیانیه در مورد اعضایی است که هنوز در قرارگاههای مجاهدین به سر می برند.

 

 

همچنین .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

چرا باید از طرح دولت عراق برای بستن اردوگاه اشرف حمایت کرد؟

 

 

کریم غلامی - آلمان - ایران فانوس

03.10.2011

http://iran-fanous.de/middle/261-Gholami-TarheDolateIrag-03,10,2011.htm

 

در این رابطه چند سرفصل را بطور خلاصه یادآوری میکنم:

1.       سال1391 (1370) مسعود رجوی، انقلاب ایدئولوژیک را در درون فرقه عمومی کرد. این تاریخ مصادف بود با حمله آمریکا به عراق برای بازپسگیری کویت از صدام حسین. در این تاریخ، برای همه کاملا عیان بود که مسعود رجوی از حیث استراتژیک و سیاست و ایدئولوژی، کاملا شکست خورده است. ولی مسعود رجوی با راه اندازی خیمه شب بازی انقلاب ایدئولوژیک و نشستهای مغزشویی که همراه با تهدید و زندانی کردن نفرات ناراضی بود، مانع از آن شد تا بسیاری از تصمیمشان برای خروج از فرقه صرف نظر بکنند. البته کسانی بودند که شهامت ایستادن در مقابل این فرقه را داشتند و از زندان اشرف رهایی پیدا کردند. به عنوان مثال میتوان به کتاب شبهای تارک بغداد به قلم آقای محمدحسین صبحانی استناد کرد. البته به دو نام دیگر اشاره میکنم. آقای مهدی افتخاری خار چشم مسعود رجوی درون تشکیلات مجاهدین بود. او علناً انقلاب ایدئولوژیک مسعود رجوی را رد کرد و نهایتاً تابستان 2011 در اثر بیماری فوت کرد و یا مانند "حمید" که از فرمانده هان عملیاتی فرقه بود، به دلیل رد کردن انقلاب ایدئولوژیک، او را به عنوان یک فرد روانی، درون تشکیلات معرفی شد.

2.       سال 1995 (1374) مجموعه نشستهای مغزشویی به نام "حوض" در این سال که سازمان به شدت ضعیف بود و رو به ازهم پاشیدن، مسعود رجوی این خیمه شب بازی را راه انداخت تا هر صدای اعتراضی را خاموش کند. سه راه پیش پای نفرات گذاشت. راه اول، قبول انقلاب ایدئولوژیک و نشستهای مغزشویی روزانه به نام "عملیات جاری" بود، راه دوم، بازگشت به ایران بطور"داوطلبانه!" یعنی فرد را میبردند دم مرز و تحویل نیروهای نظامی ایرانی میداند، راه سوم، تحویل به دولت عراق. یعنی فرد به عنوان یک نفوذی به عراق و درون فرقه محصوب میشد. نتیجه آن، زندانی شدن در زندان ابوغریب بغداد به مدت سالیان طولانی و حتی سر حد مرگ.

3.       سال 2001 (1380) در این سال تمام تئوریهای مسعود رجوی به شکست انجامیده بود. مثل توهم ازهم پاشیدن دولت ایران با نام "استحاله و شقه درونی" که با ریاست جمهوری مجدد آقای خاتمی و حمایت خامنه ای از او، این موضوع تمام تحلیلهای مسعود رجوی را پنبه کرد و موشکباران اردوگاه های فرقه در سراسر مرز عراق که هیچ واکنشی نه از طرف دولت عراق و نه جامعه جهانی صورت نگرفت و این شکست استراتژی مسعود رجوی به نام "راهگشایی" بود. این استراتژی، مبتنی بر ضربه زدن مستمر به نیروهای نظامی و انتظامی ایرانی بود که نهایتاً موجب ضعف و از هم پاشیدن نیروهای نظامی میشد. ولی با موشکباران اردوگاه های این فرقه نشان داد که در دولت ایران و نیروهای نظامی آن، یکپارچگی وجود دارد و نمیتوان آن را از هم پاشاند. به همین دلیل، نشستهای مغزشویی همراه با زندان و شکنجه نفرات ناراضی و معترض شروع شد. نام این نشستها"طعمه" بود و هر کس که ناراضی بود و ایستادگی می کرد، مدتی در زندانهای اردوگاه اشرف باید سپری می کرد و بعد تحویل دولت عراق می شد. این افراد مدتهای طولانی در زندان ابوغریب بغداد به سر بردند.

4.       سال 2003 (1382) در این سال ارتش آمریکا عراق را اشغال کرد و مریم رجوی به پاریس گریخت و مسعود رجوی قایم شد و مجاهدین کاملا خلع سلاح شدند. تمامی چشم اندازها و امیدهایی که وجود داشت، با خیانت مسعود و مریم رجوی به نیروهایش کاملا از بین رفت. تشکیلات مجاهدین بطور کامل از هم پاشید. طی سال 2003 تا سال 2005، 600 نفر از اردوگاه اشرف گریختند. ولی به یکباره این فرارها متوقف شد. مسعود رجوی با خیمه شب بازی جدید به نام "اپورتونیزم" و خبرهای ضد و نقیض در رابطه با کمپ "تیف" مانع ادامه فرار افراد شد.

5.       ژانویه سال 2009 (1388) دولت عراق به ریاست آقای مالکی اعلام کرد که اردوگاه اشرف را خواهد بست و در این رابطه برای کمک به اسیران در زندان اشرف، با تک به تک نفرات بطور خصوصی مصاحبه خواهد شد که هر فردی داوطلبانه خواهان خروج از زندان اشرف بشود، به او کمک خواهد شد. از این روز به بعد ماشین تبلیغاتی فرقه شروع شد. از خراب کردن چهره آقای مالکی تا آقای موفق الربیع و اینکه آنها ماموران وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی هستند!

چند روز بیشتر از مصاحبه ها نگذشته بود، در این روز تعدادی از نفراتی که از زندان اشرف گریخته بودند با تلویزیون عراق مصاحبه کردند. تعداد کسانی که فرار میکردند رو به گسترش بود، مسعود رجوی از ترس گسترش فرارها یک پیام فرستاد که هر کس که میخواهد برود، به تشکیلات فرقه اطلاع بدهد تا آنها خودشان او را بفرستند و اینکه هر کسی که به مصاحبه میرود، باید اشرفی باشد. بلافاصله بعد از این پیام نشست های یکانی برای مغزشویی افراد گذاشته شد و بعد از خواندن پیام فضایی ایجاد کردند که همه را مجبور به دادن تعهد برای 2 سال دیگر کردند. بخوبی بیاد دارم در مقری که من بودم، نصف نفرات مقرمان میخواستیم در جریان مصاحبه ها فرار کنیم. ولی همین کارها باعث شد که همه بترسند و از تصمیمشان صرف نظر بکنند. برای همین تنها کسی که از آن مقر نجات پیدا کرد، فقط من بودم.

 

موارد فوق، به خوبی نشان میدهد که این فرقه در داخل دیوارهای زندان اشرف، چنان فضای رعب و وحشتی ایجاد کرده اند که افراد شجاعت زیادی به خرج میدهند تا بتوانند از آنجا فرار بکنند، برای همین بایستی این زندان درهم بشکند و افراد بتوانند آزادانه و بطور فردی به مسائل فکر بکنند و تصمیم بگیرند. برای همین، بایستی از کمیساریای عالی پناهندگی برای مصاحبه فردی و به دور از زندان اشرف، حمایت کرد تا اسیران زندان اشرف بتوانند احساس امنیت بکنند و آزادانه و به دور از هرگونه فشار و شانتاژهای این فرقه، برای زندگیشان تصمیم بگیرند. باید از تصمیم دولت عراق برای برچیدن زندان اشرف حمایت کرد. زیرا با بسته شدن این زندان، تشکیلات جهنمی این فرقه تروریستی برای همیشه از هم می پاشد و همه کسانی که در اسارت این فرقه هستند، آزاد میشوند و زندگی نوینی را شروع میکنند و آن روز، روزی است که سران این فرقه باید پاسخگوی عدالت باشند.

 

 

 سایت ایران قلم از انتشار مطالب و مقالاتی که در آن کلمات توهین آمیز استفاده شده، معذور است

مسئولیت مطالب درج شده بر عهده نویسندگان آن می باشد