_________ استفاده از مطالب اين سايت با ذکر منبع بلامانع است _________

" کانون ایران قلم"

kanoon@iran-ghalam.de

info@iran-ghalam.de

www.iran-ghalam.de

ضرب العجل پایان 2011 عراق و مسئولیت حساس راهبران فرقه رجوی

 

 

حسن پیرانسر، فریاد آزادی، پاریس، بیست و پنجم اکتبر 2011
http://www.faryade-azadi.com/2Haupt/Zarbol%20Ajal.HTM

 

چند روز پیش آقای باراک اوباما رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا رسما اعلام کرد که کلیه نیروهای آمریکایی تا پایان سال 2011 که فقط 2 ماه به پایان آن مانده است خاک کشور عراق را ترک میکنند. رئیس جمهور و نخست وزیر کشور عراق هم در ضرب العجل تعیین شده که پایان سال 2011 میباشد (یعنی فقط 2 ماه) با اعلام قبلی و از پیش تعیین شده، رسما تعطیل شدن پادگان عراق جدید( پادگان اشرف) را اعلام و در دستور کار خود قرار داده است. سازمان ملل و کمیساریای عالی پناهندگی ( یو ان اچ سی آر) نیز اعلام کرده است که نیروهای فرقه رجوی بصورت انفرادی و ایندیویجوال آنهم نه بصورت گروهی و کولکتیو مورد مصاحبه قرار خواهند گرفت.

فرقه رجوی در این موقعیت حساس که با این 2 ضرب العجل تعیین شده یعنی خروج نیروهای آمریکایی از خاک کشور عراق و بسته شدن پادگان عراق جدید توسط دولت عراق تا پایان سال 2011 روبرو شده است واز طرف دیگر کارت مصاحبه جمعی نیز که بهانه ای بیش نبود تا آن 3400 اسیر را باز در این پادگان در اسارت افکار فرقه ای قرار دهند نیز با اعلام مواضع قاطع سازمان ملل و کمیساریای عالی پناهندگی از دست رهبران این فرقه خارج گشت، با این اوصاف منطقا رهبران اینفرقه باید به ضرب العجل دولت عراق گردن دهند و با همکاری با کمیساریای عالی پناهندگی و سازمان ملل مقدمات مصاحبه و انتقال نیروها بصورت انفرادی را به کشورهای اروپایی ،آمریکایی و کانادا مهیا سازند. رهبران اینفرقه باید بفهمند که این 3400 تن زن و مرد اسیر در افکار فرقه ای انسان هستند و نه بازیچه، و زندگی و حیات و انتخاب حق مسلم تک تک آنها میباشد و باید بدور از محیط واتمسفیر فرقه ای و خارج از هرگونه خشونت و رویارویی بی ثمربا نیروهای عراقی راه کار آینده خود را خود آزادانه و بدور از هرگونه فشار و تلقینات فرقه ای انتخاب کنند.

همانطور که گفتم این یک راه کار منطقی و اصولی در چنین دوران و زمان حساس میباشد یعنی همکاری با کمیساریای عالی پناهندگی و احترام به قوانین کشور صاحبخانه یعنی کشور عراق. در چنین حالتی مطمئنا هیچ اتفاق خاصی نخواهد افتاد و از بروز هرگونه خشونت و خونریزی جلوگیری به عمل خواهد آمد که کلا این به تصمیم رهبران فرقه رجوی مربوط است ، ولی آن چیزی که مسلم است دولت عراق اینبارعزم جزم کرده است که درب این پادگان صدامی را بسته و زمین و خاک خود را پس بگیرد چون فرقه رجوی در کشور عراق نیروی خارجی محسوب میشوند که با دیکتاتور معدوم عراق روابط سیاسی و نظامی خاص داشته اند و از طرفی این پادگان و زمینهایش متعلق به کشور و دولت عراق میباشد و حالا مالک آن یعنی دولت عراق پادگان و زمینش را طلب کرده است.

پس اینبار مسئولیت رهبران فرقه بسیار بسیار حساستر از قبل شده است چون اینبار همه شرایط جهت آماده کردن نیروها جهت خروج از پادگان عراق جدید بدون خونریزی و خشونت مهیا شده است که آنهم احترام به قوانین کمیساریای عالی پناهندگی و سازمان ملل و احترام به قوانین دولت صاحبخانه یعنی عراق میباشد و همه بهانه ها و اشکال تراشی های بی محتوی رهبران فرقه هم از دست آنها خارج شده است (مانند حفاظت پادگان توسط نیروهای آمریکایی ، که عملا با خروج نیروهای آمریکایی تا 2 ماه دیگر از کشور عراق این راهکار راهبران فرقه نیز منتفی میشود) پس اگر باز رهبران فرقه بخواهند مانع تراشی و سنگ اندازی کنند و به قوانین کمیساریای عالی پناهندگی و قوانین کشور عراق تن ندهند و مانند قبل نیروهای اسیر در افکار و ایدئوالوژی فرقه ای را به مصاف با نیروهای عراقی تحریک و تجهیزکنند، اینباردیگر چه توجیهی رهبران اینفرقه میتوانند بیاورند؟ همانطور که برای خونریزی های بیدلیل قبلی هم هیچ توجیهی نتوانستند بیاورند و مسئولیت آن خونها با راهبران اینفرقه میباشد و اینبار هم هرگونه تهریک و تجهیز اسیران نیز مسئولیت مستقیم راهبران فرقه میباشد و همانطور که میشد از خونریزی های قبلی هم اجتناب کرد اینبار هم هیچ دلیلی وجود ندارد که از دماغ کسی خونی بیاید. اینبار با راهکار کمیساریای عالی پناهندگی راه مسالمت آمیز جهت خروج از پادگان صدام حسین مهیا شده است پس دیگر هیچ بهانه ای برای خونریزی وجود ندارد.

حسن پیرانسر/ پاریس
25 اکتبر 2011

 

 

همچنین .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

سازمان مجاهدین خلق- وطن فروشان دست نشانده

 

 

علیرضامیرعسگری، کانون آوا، بیست و پنجم اکتبر 2011
http://www.iran-aawa.com/index.php?option=com_content&view
=article&id=2256:1390-08-02-09-59-42&catid=66:1388-10-16-13-16-55


در تاریخ 19اکتبر (27مهر ۱۳۹۰) کنفرانسی با حضور مریم رجوی و شخصیتهای جنگ طلب اروپایی و آمریکایی در پارلمان اروپا برگزار شد.

با نگاهی کوتاه به سخنان مریم رجوی و سخنرانان این کنفرانس و همچنین با بررسی کوتاه سایت ها وابسته به سازمان مجاهدین و تحرکات این فرقه به روشنی می توان دریافت که این گروه به مانند گذشته در صدد است با مزدوری و وطن فروشی به آرزوی دیرینه خود که ایجاد جنگ و بحران در ایران است برسد.

مریم رجوی در قسمتی از سخنرانی خود می گوید :

دولتهای غرب و مشخصاً اتحادیه اروپا همه ساله کمک مالی چشمگیری، همراه با انواع کمکهای فنی، آموزشی و تسلیحاتی، به بازسازی عراق می‌کنند. این موقعیت، قدرت بزرگی مثل اتحادیه اروپا را قادر می‌سازد که نقشی کلیدی در وادار سازی دولت عراق به تن‌دادن به التزامات بین‌المللی خود داشته باشد.

من از آنها می‌پرسم چرا نسبت به ضرب‌الاجل جنایتکارانه دولت عراق برای بستن اشرف، سکوت کرده‌اید.

آیا اعضای اتحادیه اروپا باز می‌خواهند نظاره‌گر فاجعه‌یی باشند که پیشاپیش از آن خبر داشتند؟ این طرحی است برای به شکست کشانیدن راه‌حل پارلمان اروپا. طرحی است برای خنثی کردن تلاشهای ملل ‌متحد برای یافتن راه‌حلی برای اشرف. دولتهای غرب باید برای حذف این ضرب‌الاجل اقدام کنند تا کمیساریای عالی پناهندگان بتواند وظایف خود در رابطه با ساکنان اشرف را انجام بدهد.( به نقل از سایت رسمی سازمان مجاهدین ).

در واقع مریم رجوی در تلاش است زمان بیشتری برای حضور نیرو های خود در عراق بخرد که شاید گروه مزدور وی در تشنهای موجود بین دولت آمریکا و ایران مورد استفاده قرار بگیرد.

درخواست از اتحادیه اروپا و دولت های غرب برای تحریم کشور عراق هم بدرستی نشان از عدم آگاهی مریم رجوی از معادلات بین الملی و نا آگاهی سیاسی وی می باشد .

مریم رجوی در قسمتی دیگر از سخنرانی خود می گوید :

از یاد نبرید که رژیم ملاها مانع پیشرفت بهار عرب است. اگر به موقع جلو آن‌ گرفته نشود، دستاورد مردم این کشورها را از بین می‌برد. تنها راه مقابله با این رژیم، مردم و مقاومت ایران است. جامعه جهانی باید با حمایت معنوی از این جنبش در کنار مردم ایران قرار گیرند. نه این‌که راه آنها را ببندند ( به نقل از سایت رسمی سازمان مجاهدین ).

مریم رجوی در این قسمت از سخنان خود پرده را بکلی کنار زده و با خواهش و تمنا ؛خود و گروه مزدور خود را به جنگ طلبان غربی که خواهان حمله به ایران هستند عرضه می کند.

تشکیل این کنفرانس در اتحادیه اروپا که با چراغ سبز سیاستمداران جنگ طلب ضد ایرانی و حضور مریم رجوی برگزار شد اهداف زیر را دنبال میکند :

1.خرید زمان بیشتر برای حضور نیروهای سر خورده مجاهدین در کمپ عراق جدید( اشرف سابق) تا در صورت حمله احتمالی آمریکا به ایران از این گروه مزدور علیه کشور ایران استفاده شود.
2.عرضه این گروه به عنوان نیرویی مزدور که قابلیت مورد استفاده قرار گرفتن توسط آمریکا و جنگ طلبان را دارا می باشد.
3.در همین راستا خروج نام سازمان مجاهدین از لیست سازمان های تروریستی وزارت خارجه آمریکا تا راه را برای مورد استفاده قرار گرفتن این گروه مزدور باز کند.

همچنین سازمان مجاهدین با تحت پوشش قرار دادن اخبار لیبی تحت عنوان ارتش آزادیبخش لیبی تلاش دارد به آمریکا و دول غربی یاد آوری کند که الگوی حمله نیروهای ناتو به لیبی و تغییر حکومت در این کشور در مورد ایران هم مورد اجرا است؛ با این تفاوت که نیروی مزدور امتحان پس داده ایی به نام سازمان مجاهدین می تواند نقش کاتالیزور را اجرا کند!!

هر چند که ممکن است که دولت آمریکا در راستای ایجاد تنش بیشتر با ایران نام سازمان مجاهدین را از لیست سازمان های تروریستی خارج کند ولیکن آنچه که رهبران این گروه و جنگ طلبان ضد ایرانی باید مد نظر قرار دهند این است که :

این گروه در اوج سرسپردگی و با کمک های فراوان صدام حسین زمانی که کشورمان ایران زیر آماج هجوم نیروهای صدام با جنگ افزارهای آمریکایی و دول غربی بود نتوانست کاری از پیش ببرد و مطمئنا سرمایه گذاری آمریکا بر روی نیروهای مزدوری که برای روزمرگی خود در بیابانهای عراق دست و پا می زنند اشتباهی جبران ناپذیر در بر خواهد داشت.

سازمان ضد ایرانی مجاهدین و جریانهای جنگ طلب باید این نکته را به خوبی مد نظر قرار دهند که در تاریخ ایران زمین ؛ نیروهای مزدور و وطن فروش هیچگاه جایگاهی نداشته و ایرانیان همواره در برابر هجوم دشمنان خارجی متحد و یکپارچه در برابر تعرض دشمنان ایستاده اند

 

 

همچنین .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

من درد مشترکم مرا فریاد کن

گزارش جلسه آموزشی رها شدگان از فرقه رجوی

 

 

پیام رهایی، بیست و سوم اکتبر 2011
http://payamerahai.com/?p=2024

گزارشی از اولین نشست آموزشی رھاشدگان از فرقھ رجوی " کلن-آلمان"

لینک به متن کامل گزارش (پی دی اف)

روز شنبھ ٨ اکتبر گروھی از جدا شدگان فرقھ برای اولین بار بدور از ارزیابی ھای سیاسی، قصھ غصھ ھای یکدیگر را شنیدند و با ھم بھ بررسی و چگونگی پاک کردن داده ھای ذھنی فرقھ ای پرداختند. با توجھ بھ محدودیت زمانی در این نشست آموزشی، فقط توانستند چند موضوع را کھ بنظرشان از اھمیت خاصی برخوردار بود مورد بررسی قرار دھند. و قرار شد کھ در گردھمائی ھای بعدی وقت بیشتری برای بررسی و نقد این نکات ظریف احساسی گذاشتھ شود.

دوستان شرکت کننده در این ھمایش آموزشی خود را آماده نمودند تا بھتر بتوانند بھ دوستانی کھ بزودی از اشرف خواھند آمد ، یاری رسانند. محتوای نشست در ابتدا فیلم پرواز دستھ جمعی پرندگان، چگونگی اتحاد و با ھم بودن و ھماھنگی آنان در طبیعت در ابعاد روانشناسانھ نمایش داده شد.

لینک به متن کامل گزارش (پی دی اف)

همچنین .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

نامه جمعی از حامیان حقوق بشر وجدا شده ها به کمیساریای عالی پناهندگان در پاریس

 

 

ایران قلم - 20.10.2011

http://www.iran-ghalam.de/2Haupt/5408-IranGalam-Name-20.10.2011.htm

 

 

با سلام، ما امضاء کنندگان زیر خواهان رسیدگی به وضعیت طاقت فرسای اسیران و ناراضیان در کمپ اشرف هستیم. ما نگران وضعیت این جوانان و ناراضیان در زندانهای رجوی هستیم، زیرا هیچ کدام از افرادی که در کمپ اشرف هستند، ذره ای با اختیار و رضایت خود در آنجا نمانده وهمه را به زور و نیرنگ و با سرکوب و تهدید، وادار به ماندن در قلعه اشرف کرده اند. از آنجایی که ما اطلاع کامل از این کمپ داریم و با توجه به شناختی که از دوستانمان داریم، هیج کدام از آنها نخواسته و نمی خواهند در زندانهای رجوی باقی بمانند. زیرا از سالهای پیش این افراد در این تلاش هستند تا جان خود را از چنگالهای این خونخواران نجات دهند. اما هر بار با نشستهای سرکوب و تهدیدهای جانی آنها را خاموش میکنند. نکته قابل توجه این است که این اسیران صدایشان به هیچ جایی نمی رسد واگر ادامه دهند با جان خود بازی کرده اند، زیرا تعداد زیادی از دوستانمان به همین سرنوشت دچار شدند وهیچ کس از آنها اطلاعی ندارد و معلوم نیست که جلادان چه بلایی برسرشان آورده و در کدامین سیاه چال کشته و یا در بند هستند. لذا از تمامی سازمانهای بین المللی، مجامع حقوق بشر، کمیساریای عالی پناهندگان، صلیب سرخ و انسانهای بشر دوست میخواهیم که شخصا به این کمپ رفته و دور از حضور سران فرقه با تک به تک آنها گفتگو نمایند و به کمک آنها بشتاند. زیرا سران فرقه هرگز اجازه خروج و یا دور از سران فرقه یعنی بصورت جدا و دور از  حضور فرماندهان، نمی دهند و اسیران به خاطر عواقب بعدی مجبورند تا سکوت پیشه کنند.

 حال ما امضاءکنندگان به صورت انفرادی و یا گروهی، حاضریم که با شما به کمپ اشرف آمده وتک به تک افرادی که ناراضی و اسیر این فرقه هستند را به شما ها معرفی نماییم.

با احترام مجدد:

 

غفور فتاحیان

محمود سپاهی

سعید ناصری

همایون کهزادی

 

همچنین .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

رهبران جنگی و پیروان غیر جنگی

 

تحریریه ایران فانوس

18.10.2011

http://iran-fanous.de/middle/285-Fanus-Rahbaran-18,10,2011.htm

 

آخرین سخنرانی مسعود رجوی که چند هفته قبل و به دنبال طرح عقب نشینی نیروهایش از خاک عراق به پشت جبهه، اتفاق افتاد، او این بار نیز مانند دفعات قبل، به جز سر دادن شعارهای تکراری، معکوس گویی های همیشگی، روحیه دادن های کاذب، تحلیلهای دروغ و دست پیش گرفتن برای نیروهایش، چیز تازه ای بر زبان نیاورد.

او با زرنگی خاص خود عقب نشینی نیروهایش را مانند شکست عملیات فروغ جاویدان|مرصاد، توصیف کرد و مانند جمع بندی آن عملیات، تحلیلهای حق به جانب خود را به آنان گوشزد کرد.

اگر یادمان باشد، او پس از 12 روز از شکست عملیات فروغ جاویدان|مرصاد که در تابستان سال 1367 اتفاق افتاد، در نشستی برای نیروهای باقیمانده، شکست خورده و زخمی اش، قبل از روحیه دادن به آنان، به دنبال رفع تقصیر از خودش برآمد و صراحتاً نیروهایش را شکست خورده و خود را فاتح آن عملیات برشمرد و علت اصلی شکست نیروهایش را چنین اذعان کرد که آنان در حین جنگ به فکر منافع رهبری نبوده، بلکه به فکر زن و فرزند خود بوده اند، آنها ایدئولوژیک نجنگیده، بلکه تعادل قوایی و کلاسیک جنگیدند! و در این میان یعنی از ابتدا تا انتهای گفتار یک جانبه اش، کسی نبود تا از وی سئوال کند، در عملیاتی که 7000 تن نیروی مجاهد حضور داشتند و 1400 کشته و 900 تن زخمی شده اند، اگر آن جنگ نبود، پس جنگ به چه معناست و شما لطف کنید یک بار جلو بیفتید تا دیگران از شما شجاعت و جنگیدن را یاد بگیرند! ولی از آنجا که در مرام و ایدئولوژی رهبری سازمان، نه جنگیدن او "جنگ" و جنگیدن نیروهایش "نه جنگ" نامیده می شود، او این بار نیز مانند جمع بندی عملیات فروغ جاویدان|مرصاد، نیروهایش را به "نه جنگیدن" متهم کرد که مثلاً رهبری سازمان همه شرایط جنگ و پیروزی را در عراق مهیا کرده بود، ولی نیروها از این همه موهبت و فرصت استفاده نکرده و سرانجام ناچار شدند تا از خاک عراق عقب نشینی کنند.

او سرانجام برای روحیه دادن و حفظ تتمه نیروهایش، اضافه کرد، طی این ایام هر جا که پیشروی داشتیم از موهبت "جنگ" بوده و هر جا که عقب نشینی داشتیم، به خاطر "نه جنگ" بوده است!

درجمع بندی سخنرانی اش، عقب نشینی نیروهایش از خاک عراق، به خاطر نه جنگیدن بود و از آنجا که به رسم و سیاق قبل، جرقه جنگ به پای رهبران و هنر جنگیدن به پای پیروان بوده است، بنابراین، پیروانش از این پس نباید از رهبری سازمان طلبکار باشند و طرح و برنامه و تحلیلهای او را در عراق به زیر سئوال ببرند، بلکه مانند عملیات فروغ جاویدان|مرصاد، هم اکنون نیزمی باید خود را مسئول شکست و عقب نشینی از خاک عراق بدانند. در این جا نیز مانند آن عملیات، رهبری سازمان فاتح، اما پیروان به خاطر نه جنگیدن در عراق، شکست خورده و بدهکارند.

اما رهبری سازمان در سخنرانی اخیرش، جهت حفظ نیروهای شکست خورده، نتیجه گرفت که شما هر کجا که رفتید، روحیه جنگی را با خود ببرید. جنگ و داشتن روحیه جنگی، یعنی این که کما فی السابق، رهبران امروز سازمان همچنان می بایست رهبران آینده باقی بمانند. چون که رهبران کنونی، تنها در فضای عاری از عقل و منطق و دموکراسی، و برعکس تنها در فضای ایدئولوژیک و جنگی، می توانند همچنان و مانند سابق بر گرده پیروان شان باقی بمانند.

این جا نیز کسی نبود تا از رهبرش سئوال کند، عراق صدام حسین که بزرگترین ظرف جنگ و با حداکثر سلاح و خون و نیرو، نتوانست کاری از پیش ببرد، اروپا که ظرفی تماماً سیاسی و عقلانی است، چگونه می تواند جرقه و جنگ و پیروزی را بر روی تابلو به تصویر بکشد و همچنان به نیروهایش امیدواری کاذب بدهد.

واقعیت امر این است که خاک عراق، ظرف مناسب جنگ و پیروزی برای نیروهای مجاهدین نبود، بلکه ظرف مناسب برای پیروزی رهبران مجاهد و حفظ موقعیت آنان در راس هرم قدرت سازمانی بوده است.

"پایان"

 

همچنین .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

خشونت، چتر نجات رهبران مجاهدین خلق

 

 

تحریریه ایران فانوس - 07.10.2011

http://iran-fanous.de/middle/270-Fanus-Khoshonat-07,10,2011.htm

 

 

طی روزها و هفته های اخیر، مواردی از نوشته ها و مقالات و شکایات، از جانب قربانیان ترور و خشونت، بر روی سایت های اینترنتی، دیده و شنیده شد مبنی بر تهدید جدیدی از جانب چماقداران سازمان مجاهدین.

واقعیت امر این است، سازمان مجاهدین همان گونه که از اسمش پیداست، یعنی سازمانی منظبط، جهادگر و تروریستی. به ویژه اگر کارنامه رهبران این سازمان، بخصوص شخص مسعود رجوی را دقت کنیم، درمی یابیم که آنان به جز خشونت، حرف دیگری و به جز تهدید و ترور، حرف تازه ای برای گفتن ندارند. آنان نه در مصاف با دشمن، بلکه در ارتباط با مردم و اعضای راضی و ناراضی خود نیز به روش مختلف با همین زبان یعنی زور و زور عریان، استفاده می کنند.

گذری به زندگی سیاسی مسعود رجوی در مواجه با حکومت هایی که او با آنها سر جنگ و دعوا داشت و زندان و حذف رقبایش در زندان و سرانجام به دست آوردن موقعیتی ابدی در سازمانش، همه و همه گویای کاربرد خشونت در همه پهنه ها و امور بوده است. او نه تنها زاده خشونت و زندان و تحقیر و توبه و تشکیلات و سازمان و فرقه و ارتش آزادیبخش و ترور و تهدید و پنهانکاری و خاک دشمن و غیره است، در ادامه همین راه و روش، بدون خشونت قادر به حفظ جایگاه خود در راس سازمانش، نبوده و نخواهد بود.

اسامه بن لادن، که شخصی خشونت طلب و در راس سازمانی تماماً خشونت طلب بوده و با همه دنیا و بالاخص با مردم افغانستان سر جنگ داشته، او تنها می توانست از طریق خشونت و هراس، نام و آوازه خود را در دنیا بگستراند و ضمناً اتوریته خود را بر سازمان و هوادارانش محفوظ بدارد. شخصی که از خشونت زاده شد، با خشونت کور زندگی کرد و سرانجام با همان روش خشونت و توسط اربابانش، از دنیا رفت.

خشونت این گونه رهبران و سازمان شان شباهت زیادی به یک کارخانه اسلحه سازی دارد. رهبران و کارگران یک کارخانه اسلحه سازی اگر چه ادا و اطوار دموکرات ها را درآورند و بدور از خشونت و جنجال زندگی کنند، اما همواره بقاء و خواست و نیات شان، بر ایجاد آشوب و جنگ و خشونت است، چرا این که آنان بدون خشونت و جنگ، ناچارند درب کارخانه شان را گل بگیرند. رهبران همین دستگاه ها و کارخانه ها، وقتی در بالا و خفاء و به دور از دید دیگران، می نشینند و گپ می زنند، از قضا خشونت و سلاح های ساخته شده را برای دفاع و تهاجم و کنترل جمعیت و مابقی دستاوردهایی که لابد خودشان به نفع مردم و مثبت می خوانند، توجیه می کنند و به تولید سلاح و سلاح های پیشرفته اصرار می ورزند.

درنتیجه، رهبران مجاهدین خلق که عمری را با خشونت اجین بوده و نانش را خورده اند، دست از خشونت به ویژه خشونت علیه افراد آسیب پذیر جامعه بر نخواهند داشت. چرا این که خشونت، موتور محرکه و سوخت آنان و اعضاء و هواداران شان به ویژه در سر فصل های عقب نشینی و سرخوردگی است. معهذا، آنچه را که خاک عراق نام دارد و آنان آن را طی سه دهه اخیر به عنوان ظرف مناسب خشونت به کار بردند و طی ماههای آینده چنین ظرف حیاتی را از دست خواهند داد، بدون شک خشونت را به عنوان سوخت موتور محرکه خود و هواداران شان از دست نخواهند داد و بر آن همچنان اصرار خواهند ورزید.

سخنرانی رهبری سازمان که روز 26 شهریور امسال و به دنبال طرح عقب نشینی از خاک عراق و روحیه دادن به نیروهایش انجام گرفت، او با غیظ  و عصبانیت تمام این بار نیز صدها بار واژه گان خشونت از جمله جنگ و شمشیر انقلاب مریم و غیره را بر زبان آورد و در این رابطه نتیجه معکوس گرفت و هر جا که در مسیرش عقب نشینی و شکست بود، از فواید "جنگ" دانست و هر جا که راه هموار بود آن را نیز معکوس وار به خاطر معضل" نه جنگ" ارزیابی کرد!

با این وصف، رهبری سازمان مجاهدین در حال حاضر و پس از این نیز به مثابه خلبانی می ماند که در اثر حادثه، هواپیمایش در حال سقوط است اما او خود را از هواپیما به بیرون پرتاب کرده و ناچار است برای زنده ماندن چتر نجاتش را که همان خشونت بوده و خواهد بود را باز کند تا به مابقی عمرش ادامه دهد. وگرنه، او بدون خشونت و با چتر بسته، با سقوط آزاد به زمین واقعیت خواهد رسید، که در آن روز و آن لحظه، نه از خودش و نه از سازمانش، اثری باقی نخواهد ماند.

"پایان"

 

همچنین .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

ملاقات نمایندگان انجمن سیاسی ـ فرهنگی ایران فانوس با کارکنان کنسولگری عراق در شهر فرانکفورت

 

 

ایران فانوس - آلمان 05 اکتبر 2011

http://iran-fanous.de/middle/266-Fanus-Molagat-05,10,2011.htm

 

 

روز سه شنبه به تاریخ 4 ماه اکتبر 2011، دو تن از نمایندگان انجمن سیاسی ـ فرهنگی ایران فانوس، با چند تن از کارکنان کنسولگری عراق در شهر فرانکفورت آلمان، برگزار کردند.

در این ملاقات صمیمی که آقایان مهرداد ساغرچی و مهدی خوشحال به نمایندگی از جانب انجمن ایران فانوس، حضور داشتند، با کارکنان این سازمان در موارد نقض حقوق افراد باقیمانده در کمپ اشرف که از جانب سران مجاهدین اعمال می گردد و هم چنین سوء استفاده های دیگری که از اعضای اسیر می شود، گفتگو کرده و نامه ای را که اخیراً در باب اعضای اسیر مجاهدین در اردوگاه عراق نوشته شده و به امضای قریب به اتفاق جداشدگان از این گروه نیز رسیده است، حضوراً به دست مقامات مسئول کنسولگری عراق سپرده و ایضاً نسخه ای از نامه را برای نهادهای دیگر به ویژه سازمان حقوق بشری امنستی که مرکزش در برلین واقع است، ارسال داشتند.

در این گفتگو همچنین از بیانیه اخیر کمیساریای عالی پناهندگان یاد شد که تمام مفاد بیانیه در مورد اعضای اسیر و گرفتار در کمپ مجاهدین رعایت گردد. در اینجا همچنین به بیانیه کمیساریای عالی پناهندگان که در زیر می آید به مقامات کنسولگری تذکر داده شد تا چنین شرایط انسانی برای اعضای اسیر که به بازسازی زندگی ویران شده آنان منجر خواهد شد، در نظر گرفته شود.

بیاینه کمیساریای پناهندگان سازمان ملل در 13 سپتامبر سال 2011 برابر با 22 شهریور منتشر شده است که بطور مشخص بر این اصول زیر تأکید دارد.

 

1 ـ کمیساریای عالی پناهندگان اعلام کرد که درخواست تک تک افراد برای درخواست پناهندگی از سازمان ملل را دریافت کرده است. در حالیکه سازمان مجاهدین مایل به گرفتن حق پناهندگی جمعی به صفت سازمانی و گروهی بوده است.

 

2 ـ کمیساریای پناهندگان ساکنان کمپ عراق جدید را به عنوان  پناهجو( و نه پناهنده ) در عراق میشناسد. یعنی افراد هم اکنون پناهنده محسوب نمی شوند و باید مراحل قانونی پناهندگی را طی کنند.

 

3 ـ  در این بیانیه  بطور مشخص نام قرارگاه اشرف برسمیت شناخته نشده و همانطور که بارها دولت عراق تأکید داشته نام این پادگانی که هدیه صدام حسین به رجوی بود با نام جدید آن ( عراق جدید) به رسمیت شناخته شده است که این موضوع  برای رهبری سازمان مجاهدین بسیار گران آمده و به همین دلیل آن را باج دادن کمیساریای عالی پناهندگان به مزدور مالکی ( دکتر ماللکی نخست وزیر منتخب و قانونی دولت عراق ) دانسته است.

 

4ـ کمیساریای عالی پناهندگان به صراحت تأکید میکند به رسمیت شناختن پناهندگی گروهی و سازمانی را مناسب تشخیص نمیدهد.

این اساسی‌ترین و مهمترین نکته این بیانیه تاریخی است که سازمان مجاهدین قادر نخواهد بود تشکیلات  خود را به اسم پناهندگی و پناهندگان به دنیای بیرون معرفی کند و در این رابطه کارشناسان سازمان ملل متحد بسیار هوشیارانه عمل کرده اند.

 

5 ـ کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل  تأکید میکند که پناهندگی گروهی را با عمل‌کرد و راهنمای عمل سازمان ملل متحد منطبق نمیشناسد و اشاره میکند که آنرا در مورد گروه هایی که سابقه فعالیت مسلحانه داشته باشند، به اجرا میگذارد .

      

6 ـ کمیساریای پناهندگان سازمان ملل در بیانیه خود اشاره می کند که تلاش میکند همراه با دولت عراق، یونامی و طرف‌های ذیربط (ساکنان عراق جدید ـ  اشرف)  راه حلی برای این مشکل پیدا کند و در این قسمت بطور مشخص  هیچ نامی از سازمان مجاهدین نیاورده است و هیچ مذاکره یا مصاحبه با تشکیلات این سازمان را برسمیت نمیشناسد وتنها برای افراد شخصیت حقوقی قائل شده است.

 

7 ـ  در همین رابطه کمیساریای پناهندگی اعلام میکند که برای مصاحبه شخصی و محرمانه با تک تک افراد در محلی مطمئن و امن و بی‌طرف بدور از نمایندگان سازمان مجاهدین برنامه‌ریزی میکند و به این ترتیب امکان و فرصتی که سالیان جدا شدگان از این سازمان خواستار آن بودند مهیا و عملی گردیده است.

 

8 ـ  در این بیانیه تأکید می‌شود که افرادی که مرتکب جرایم حقوقی یا جنایی شده باشند طبق کنوانسیون 1951 ژنو درخواست پناهندگی آنان بطور دقیق مورد بررسی قرار خواهد گرفت و پیش‌بینی می‌شود که به این ترتیب بخش بزرگی از رهبران مجاهدین که آنان نیز احتمالا تک به تک درخواست پناهندگی داده‌اند، پناهندگی آنها  برسمیت شناخته نشود.

 

9 ـ مفهوم حقوقی و قانونی این قسمت از بیانیه کمیساریای عالی پناهندگان این است که پرونده افرادی که تقاضای پناهندگی فردی داده اند را مورد بررسی قرار می دهد ، یعنی اگر بخشی از مسئولین ارشد این فرقه به امید واهی رهبری فرقه هنوز از دادن پناهندگی انفرادی خودداری کرده باشند، طبعا از این مرحله به بعد حضور غیرقانونی در عراق خواهند داشت.

 

10 ـ در پایان سازمان کمیساریای عالی پناهندگان تأکید میکند که درخواست پناهندگی ساکنان کمپ عراق جدید بر اساس محتوای درخواست و قانون بین الملل مورد قضاوت قرار خواهد گرفت و برای پیدا کردن محل جدیدی که امنیت آن‌ها حفظ شود پیگیری میکند.

 

انجمن سیاسی ـ فرهنگی ایران فانوس از بیانیه کمیساریای عالی پناهندگان حمایت کرده و همچنین خواستار اجرای همه مفاد بیانیه در مورد اعضایی است که هنوز در قرارگاههای مجاهدین به سر می برند.

 

 سایت ایران قلم از انتشار مطالب و مقالاتی که در آن کلمات توهین آمیز استفاده شده، معذور است

مسئولیت مطالب درج شده بر عهده نویسندگان آن می باشد