_________ استفاده از مطالب اين سايت با ذکر منبع بلامانع است _________

" کانون ایران قلم"

kanoon@iran-ghalam.de

info@iran-ghalam.de

www.iran-ghalam.de

چرا مجاهد خلق خود را نیش میزند؟

 

 

رضا اسدی، اخبار روز، ششم نوامبر 2011
http://www.akhbar-rooz.com/news.jsp?essayId=41451

 

برخی تصوٌر می کنند که وقتی عقرب در محاصره آتش قرار می گیرد، برای پایان دادن به غم و اندوه وارده، خودش را نیش میزند. اما واقعیت این است که عقرب با اقتضاء به طبیعتش تلاش میکند تا به جای پیدا نمودن راه نجات، به آتش هم نیش بزند و این دگم اندیشی باعث سوختن او می گردد.

اخبار واصله از خبرگذاری های مختلف - از جمله صدای آمریکا – حاکی از آن است که دولت عراق از تصمیمش در رابطه با اخراج مجاهدین خلق ایران تا آخر سال میلادی از آن کشور کوتاه نیآمده است.

و با نزدیک شدن به پایان آخرین مهلت شاهد تشدید تشنج ها ، تهدید ها و عکس العمل های مکرر و هیستریک رهبران این سازمان در جهت اقدام به یک " خود کشی جمعی و فرقه گرایانه" هستیم. و این نه تنها روش عاقلانه ای برای پیدا نمودن راه نجات انسان های در بند نیست، بلکه نوعی تقلید از دگماتیسم عقرب معابانه است.

تجربه نشان داده است که گرایش و پایبندی به استفاده از سلاح ، تنفر از دگراندیشان، در به کار گیری خشونت، در روابط درونی و بیرونی مجاهدین سمبلیزه شده و نقض حقوق انسانی را تشدید نموده است. این نقض میتواند از ایجاد تنفر و اعمال خشونت به مخالفین سیاسی ،عقیدتی و یا نیش زدن به خویش شروع گردد. گویا که اتکاء به اسلحه و زندگی در انزوا، گوش آنها را برای برقراری گفتمان سالم و شنیدن هر نوع راه حل منطقی کر ، و چشمشانشان را برای دیدن و پیدا نمودن راه حل های دیپلوماتیک کور کرده است.

پیشرفت و تلاش برای چنگ انداختن به تمدن بشری، انسان ها را بسوی عشق ورزیدن به همنوعان خود و تلاش در حفظ طبیعت، وانزجار از خشونت رهنمود می دهد. لذا:

"عشق به زندگی ، خلاقیت، امید به حیات ،تلاش و پشتکار از ارکان اصلی رسیدن به موفقیت، و نافی اقدام به خشونت و خود کشی هستند."

اگرچه مجاهدین بطور مداوم دم از عشق به خلق ، رعایت حقوق انسانی و برقراری دموکراسی در جامعه را سر میدهند؛ اما در عمل نشان داده اند که اکثر این بیانات در قالب تئوری بوده است و شعاری بیش نیستند، زیرا که تا کنون رفتار مجاهد خلق، در عمل ، بر خلاف شعار هایی که سر داده است بوده.

مجاهدین در قرارگاهشان شعر می گویند و سرود هم میخوانند. جشن می گیرند و مسابقات ورزشی ترتیب می دهند. واضح است که تمامی ا شعار، سرودهایشان و شعارهای رقابتی آنها نه در جهت شادی روح و روان انسان بلکه در قالب خشونت گرائی وجنگ طلبی است، و دارای رنگ و لعاب انتقام جوئی و آدم کشی هستند. آنها از تساوی حقوق و برابری حقوق انسانی نیز بسیار میگویند، در صورتی که طبق عدله های غیر قابل انکار در قرارگاه اشرف هیچ گونه برابری حقوق بین زن و مرد، مسئول و تحت مسئول برقرار نیست. بدون اغراق میتوان گفت که نه تنها در روابط سازمانی مجاهدین اثری از دموکراسی مشهود نیست، بلکه آنچه که در آنجا جریان دارد به یک روابط قبیله ای و فرقه گرایانه بی شباهت نیست.

علاوه بر دوری جستن عنصر مجاهد خلق از عشق و عاطفه ، به نظر می رسد که آنها از پیوستن به جامعه بشری و پیروی از تغیرات، در جهت پیشبرد فرهنگ و تمدن بشری نیز گریزانند. قراین دال بر این مدعا است که این عدم تغیر در پیشرفت و ترقی را میشود درهمان ساختار و نماد هایی که در قرارگاه و یا کمپ اشرف - که آنها آن را شهر می نامند – ساخته شده است، بوضوح دید. چنانچه به این نمادها ، فرهنگ، ادبیات، اعتقادات مجاهدین توجه نمائیم،همگی حاکی از تعلقات آنها به گذشته و آداب و رسوم واپسگرایانه را دارد وکمتر اثری از نو آوری متعلق به زمان حال و آینده در آن محل مشهود است.

دست رد زدن این رهبران به سینه افراد و سازمان های جهانی مدافع حقوق بشر - از جمله صلیب سرخ و عفو بین الملل - و تهدید به خودکشی جمعی در برابر خواست دولت عراق مبنی بر خروج مجاهدین از آن کشور، مصداق این پند و اندرز فارسی است که می گوید:

"هندویی عقربی را دید که در آب برای نجات خویش دست و پا میزند..
هندو به قصد کمک دستش را به طرف عقرب دراز کرد؛ اما عقرب تلاش کرد تا نیشش بزند!
با این وجود مرد هنوز تلاش میکرد تا عقرب را از آب بیرون بیاورد؛ اما عقرب دوباره سعی کرد او را نیش بزند.
مردی در آن نزدیکی به او گفت: چرا از نجات عقربی که مدام نیش میزند دست نمیکشی؟!
هندو گفت: عقرب به اقتضای طبیعتش نیش میزند، طبیعت عقرب نیش زدن است و طبیعت من عشق ورزیدن..
چرا باید از طبیعت خود که عشق ورزیدن است فقط به علت این که طبیعت عقرب نیش زدن است دست بکشم."

توصیه به مجاهدین این است که عشق و امید به آینده را نه در قالب سلاح ،نیش زدن، منافع فردی و گروهی، بلکه به عنوان یک نیاز انسانی ببینند و سعی در صیقل دادن زنگار های خشونت طلبانه خویش نمایند. لذا به جای ترسیم آینده ای تاریک از وضعیت موجود، به پیروی از گفتمان سازنده با سازمان ها و حکومت های درگیر این مسئله بپردازند.

بهتر است که رهبران مجاهدین خود را اولین مسئولین حل این بحران بدانند، و تمامی تلاش خودشان را در جهت حل آن به بهترین روش انسانی و بدور از درگیری و خشونت بنمایند، و بطور صادقانه با صلیب سرخ ، عفو بین الملل ، دول اروپایی و دیگر مجامع جهانی برای پیدا نمودن محلی امن برای پناهندگی افراد اقدام نمایند. بهتر است که دست از سخت سری بردارند و بطور رسمی اعلان نفی استراتژی جنگ مسلحانه گروهی بنمایند. به اشراف برسند که جامعه ایران در حال حاضر با جنگ مسلحانه گروهی مخالف است و نسبت به گروه های جنگ طلب و وابسته به بیگانگان تنفر دارد. این رهبران بپذیرند که تنها راه اقدام در مورد قبول شدن پناهندگی ، درخواست به صورت فردی و نه در قالب گروهی و تشکیلاتی است. و درک کنند که هیچ کشوری درخواست پناهندگی مجاهدین را که در لیست سیاه آنها به داشتن سوابق تروریستی به ثبت رسیده است را در یک مجموعه پذیرا نخواهد بود.

و از طرف دیگرایجاب میکند تا ما ایرانی ها و دیگر انسانها با هر نوع گرایشات عقیدتی و سیاسی به اعضای مجاهدین و آینده اشان نیز به مانند دیگر انسانهای بی گناه و دربند عشق بورزیم، و به تعهداتمان در قبال انجام مسئولیت های بشر دوستانه و انسانی، بدور از هرگونه تعصب فردی و گروهی پایبند باشیم، وبه رهبران مجاهدین تفهیم کنیم که عواقب ایجاد هرگونه خشونت و کشتار جمعی در کمپ اشرف در مرحله اول به عهده و تحت مسئولیت آنها انجام گردیده و خواهد گردید؛ لذا بهتر است که به خوبی به عواقب ناگوار آن و سرنوشت اسفبار خودشان بیاندیشند.

 

 

همچنین .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

مسعود رجوی و افکار شوم  خونخواری

 از جان بیگناهان وگروگانهای اسیر در اشرف

 

 

هیئت تحریه  ایران قلم

04.11.2011

 

تنها کمتراز 8 هفته به پایان ضرب الجعل دولت عراق برای پایان دادن به حکومت رجوی در پادگان اشرف باقی‌مانده است و علی رقم اینکه سالهای متمادی دولت و حکومت قانونی عراق خواهان خروج نیروهای مجاهدین از عراق بوده ،اما سازمان مجاهدین به فرماندهی رجوی از اواخر سال 2003  و تشکیل دولت قانونی عراق تاکنون که نزدیک به 9 سال میگذرد پیوسته این خواست قانونی را به تمسخر گرفته وحال که زمان سپری گشته و تمامی تیرهای رجوی به سنگ خورده است با به دست و پا افتادن و آویزان شدن به دامان شرق وغرب عالم و لابی های صهونیسم  برای به تعویق انداختن همین تصمیمی که پیوسته آنرا به تمسخر میگرفت به چاره‌اندیشی افتاده است .

 

نکته خیلی مهم و با اهمیت اینکه که سازمان مجاهدین هرگز تصور نمیکرد که سربازان آمریکایی ،عراق را ترک کنند و وقتی که 2 هفته پیش این مطلب بیرونی شد باعث شوک و حیرت دم افزون رهبران مجاهدین بویژه مسعود رجوی گردید که تمامی تلاش‌های خود را نقش بر آب میدید.

 

ضربه سنگین اعلام خروج نیروهای آمریکایی تا پایان سال2011 از عراق آنچنان برای مسعود رجوی و همسر سوم اش مریم قجراز بازماندگان عصر قاجار گران آمده است که کاملاً از تعادل روحی و روانی خارج شده وچون خودشان جرأت ندارند این تصمیم آمریکا را به چالش بگیرند از زبان دست نشاندگان شورایی و نمایندگان استخدامی به فحش و ناسزا گویی پرداخته اند. از سویی دیگر اکنون مشخص میگردد که چرا دولت قانونی عراق پایان همین سال 2011 را پایان حضور مجاهدین درپادگان اهدایی صدام حسین به آنان تعیین کرده بوده است چون به خوبی و روشنی از این تصمیم آمریکا در عراق آگاه بوده و براحتی برای این منظور ضرب الجعل فوق را مشخص کرده بود.

 

جالب اینکه آمریکا بی‌اعتنا به درخواست های مکرر مجاهدین برای پذیرش قیمومیت آنان بشکلی تحقیر‌آمیز آنان به کناری پرتاب کرده و علناً و رسما میگوید کسئول رسیدگی به وضعیت شما دولتمردان و مسئولین عراقی هستند و این از هر تحقیری بیشتر آنان را زجر میدهد ، به هر صورت شرایط از هر زمان دیگری برای رهبری مجاهدین خرد کننده تر ودر همان حال شرایط آزادی فرزندان مردم ایران که اسیر این جریان ضد ملی و وابسته است مهیا تر وچشم انداز آن روشن‌تر گردیده است .

 

حلقه ها و دسیسه های بی سرانجامی که مجاهدین پس از تشکیل دولت قانونی عراق برای ایجاد فشار و بحران در این کشور بوجود آوردند عبارت بودند :

 

1.      ابتدا رهبری مجاهدین بویژه شخص رجوی از شکست خوردگان و بازماندگان حزب بعث صدام حمایت مالی و لجستیکی کرد.

2.      در گام بعدی با صرف میلیون‌ها دلار دست به تشکیل احزاب و انجمن‌ها و روزنامه های دست سازدر ابعاد گسترده برای تأثیر گذاری روی انتخابات عراق نمود.

3.      برگزاری دهها جلسه و کنفرانس و جشن و پایکوبی فرمایشی با پرداخت هزینه رفت و آمد و سورچرانی های بی مانند برای رأی و امضا جمع کردن و ضربدر 10000 کردن همین امضا ها برای ایجاد مشروعیت از دست رفته این سازمان که مورد تنفر اجتماعی مردم عراق بوده و هست.

 

4.      ولخرجی های ملیونی برای استخدام نمایندگان اروپایی وآمریکایی و فشار روزمره روی دولت عراق .

 

5.      ایجاد درگیری با سربازان عراقی و خونریزی و سنگر بندی و حمله با ادوات دست ساز برای ایجاد بحران و کشمکش و مظلوم نمایی در نزد رسانه‌های خارجی.

 

6.      و نهایتاً پس از به سنگ خوردن تمامی این تیرها مسعود رجوی تنها راه چاره را، خروج از لیست تروریستی آمریکا را به عنوان آخرین تیر در ترکش شیطانی خود آنرا بچگانه چاره حل مشکلات لاعلاج وبی بازگشت خود ارزیابی کرد و اینکه شاید از این طریق بتواند جلوی حرکات قانونی کشورعراق  را بگیرد و این اقدام هم با صرف میلیون‌ها دلار به شکست انجامید وبه نظر میرسد که این  از آخرین گام ها وحلقات دجالیت و فریب رجوی برای اسیران گم  کرده ره و گروگانهای وی بوده که برای ماندن در عراق طراحی و برای تحمیل تشکیلات جهنمی خود به این کشور برداشته است.

 

خانم هیلاری کلینتون در مصاحبه اخیرش در اواخر ماه اکتبر 2011 در رابطه با آینده این جریان ضمن اینکه آب پاکی را برای برچیده شدن این پادگان تا پایان سال جاری روی دست آنان ریخته است تأکید دارد که خروج آنان از لیست تروریستی وزارت خارجه آمریکا هم هیچ تأثیری در بررسی پروسه پناهندگی آنان نخواهد داشت و به نوعی از خود و کشور مطبوعش پیرامون آینده این جریان سلب مسئولیت کرده است بخصوص که مسعود رجوی پس از نا امید شدن  از اروپا و کشورهای اروپایی تنها راه نجات اش را آمریکا و خروج از لیست گروههای تروریستی این کشور میدانست و آن هم با شکست غیر قابل جبران روبرو گردید.

 

کانون ایران قلم

بار دیگر نگرانی  خود را از تصمیات فرماندهی این جریان ضد ملی در عراق و پاریس که بدست مسعود رجوی و مریم قجر اجرا میگردد اعلام میدارد و تأکید میکند که این تصمیات بوضوح مبین خونریزی های بیشتر و بهره برداری از خون های به ناحق ریخته شده قربانیانی است که در کسوت خود سوزی یا عملیات انتحاری در قرارگاه اشرف باردیگر اعمال خواهد شد و تصمیم آن به نظر میرسد پیشاپیش توسط فرماندهی جنایت کار این جریان  گرفته شده است.

کانون ایران قلم هشدار میدهد که سازمان مجاهدین راهی جز برگزیدن عدالت در باره تشکیلات خود و آزاد سازی نیروهای اسیر و به قربانی گرفته شده خود نداشته و بهتر آن است که رجوی خود را برای دادگاهی عادلانه در نزد مردم ایران و عراق آماده کند .

 

 

هیئت تحریه  ایران قلم

04.11.2011

 

 

همچنین .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

کانون ایران قلم تهدید و تعرض به خانم بتول سلطانی را محکوم می کند

مسئولیت هر گونه اقدام تروریستی علیه خانم بتول سلطانی بر عهده رهبری فرقه مجاهدین است

 

03.11.2011

ایران قلم

 

مطلع شدیم که تشکیلات مافیایی فرقه مجاهدین که زبانی جز خشونت و ترور نمی شناسد، در برابر افشاگری های خانم بتول سلطانی عضو سابق شورای رهبری این فرقه طاقت از دست داده است و با اعزام چماقدار تروریست بر جلوی درب محل استقرار ایشان قصد تعرض و تهدید و حمله به ایشان را داشته است که با اقدام به موقع و هوشیارانه خانم سلطانی نقشه این فرقه نقش برآب شده است.

همانطور که در گزارش خانم سلطانی آمده است، گزارش دقیق این اقدام تروریستی به اداره های مسئول در این مورد داده شده است و باید گماشته ، چماقداران این فرقه برای توضیحات آماده شوند.

همچنین رهبری فرقه مجاهدین که  در برابر افشاگری های خانم سلطانی  هیچ حرف و پاسخی نداشته  و در برابر حجم عظیمی از حقایق بازگو شده تنها به سکوت خفیفانه بسنده کرده با فرستادن نامه هائی با محتوای دروغین بر علیه خانم سلطانی به اداره های مختلف سعی می کند تا مانع ادامه افشاگریها و موضع گیریهای خانم بتول سلطانی بر علیه این تشکیلات گردد که با واکنش شجاعانه خانم بتول سلطانی مواجه شده است و حتی برخی از ا داره های مذکور نامه را که بصورت ایمیل ناشناس به این اداره ها ارسال شده است به خانم بتول سلطانی ارجاء داده اند و طرحهای مزورانه این تشکیلات در بکار گیری همسایگان و یا افراد دیگر کاملا شناخته شده و لو رفته است و دیگر حنای ا ینگونه نامه ها و ایمیلها و خرابکاریها برای ارگانهای مربوطه رنگی ندارد و باعث بی آبروئی بیشتر این تشکیلات و گماشتگان آن شده است. اگر چه چگونکی اعمال این تهدیدات و مشخصات چماقدار تروریست این فرقه به اطلاع مقامات پلیس و مقامات حقوقی کشور مربوطه رسیده و آنان را درجریان این امر قرار گرفته اند، اما کانون ایران قلم بر اساس مسئولیت انسانی خود توجه افکار عمومی بویژه ایرانیان خارج از کشور را به شیوه های حذف فیزیکی و تهدیدات مجاهدین در قبال منتقدان و ناراضیان خود جلب میکند .

کانون ایران قلم همچنین تاکید میکند مسئولیت هر گونه سوء قصد و یا هر گونه مزاحمت، ضرب و شتم جسمی و ایجاد فشار روحی و روانی در مورد سرکار خانم بتول سلطانی عضو ناراضی شورای رهبری این سازمان قبل از هر کس بر عهده مسعود رجوی و مریم رجوی مستقر در اورسوآواز فرانسه خواهد بود.

 

همچنین .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

تهدیدات چماقدار، تروریست های رجوی علیه خانم بتول سلطانی

شتر در خواب بیند پنبه دانه که من سکوت کنم

 

03.11.2011

بتول سلطانی

 

مدتی است بعد از افشاگریها و واقعیتهائی که من بازگو کردم تشکیلات سازمان مجاهدین که زبانی جز خشونت و سلاح و وحشیگری نمی شناسد و در برابر این افشاگری ها هیچ حرف و پاسخی ندارد تلاش می کند تا با اعزام گماشتگان تشکیلاتی اش  به خانه من باعث اذیت و آزار روحی و روانی من بشوند صبح روز  دوم نوامبر ساعت 07.15 صبح دو گماشته، چماقدار تروریست این سازمان درب خانه من را زدند که وقتی درب را باز کردم یکی از آنها جلو آمده و گفت که ببین مزدوراگر یک لجن پراکنی کنی دیگر بر علیه سازمان و خون شهدا بکنی فلانت می کنیم که من به محظ شنیدن این جمله فریاد زدم که تروریست! تروریست و همسایه ترک زبان را با فریاد صدا می کردم و به طرف داخل دویدم تا تلفن را بردارم که به پلیس زنگ بزنم که وی فرار کرد و من به دنبال او تا 5 متری ماشینش که در خیابان مقابل ساختمان پارک بود تعقیب کردم و بعد او زبونانه  سوار ماشین سفید رنگ شد و به سرعت گریخت و رفت مشخصات و نام این دو مزدور بهمراه مزدور فریب خورده ای  بنام ح.ص که با آنها در رابطه با جمع آوری ا طلاعات در مورد من همکاری می کند تماما به اداره پلیس با جزئیات کامل تحویل داده ام این فرد مدتی است به استخدام این تشکیلات در آمده است و در تظاهرات پاریس این سازمان شرکت کرده و غیر قانونی از محل خود به پاریس و محل گردهم آئی مریم رجوی رفت و با این فرقه نخ نما شده رفت و آمد می کند وی همینطور با فرستادن نامه هائی بر علیه من به اداره های مربوط به کار یا اقامتم به این ترتیب سعی می کنند تا مانع تراشی و اشکال در کار و زندگی من ایجاد کنند و هدف آن که توسط سازمان دنبال می شود این است که مانع ادامه افشاگریها و موضع گیریهای من بر علیه این تشکیلات بشوند که همگی این تلاشهای مذبوحانه خوشبختانه با شکست مواجه شده است و حتی برخی از ا داره های مذکور نامه را که بصورت ایمیل ناشناس ارسال کرده اند با بعضا از آنها خواسته اند که نامی از آنها نبرند را به من تحویل داده اند و گفته اند که ما می دانیم شما از این گروه فرار کرده اید  و طرحهای مزورانه این تشکیلات در بکار گیری همسایگان و یا افراد دیگر کاملا شناخته شده و لو رفته است و دیگر حنای ا ینگونه نامه ها و ایمیلها و خرابکاریها برای ارگانهای مربوطه رنگی ندارد و باعث بی آبروئی بیشتر این تشکیلات و گماشتگان آن شده است.و این تشکیلات فرومانده هرگز نباید اروپا را با قرارگاه اهدائی صدام حسین و اسارت یک عمر افراد اشتباه بگیرد اما ما بر اساس مسئولیت انسانی خودم توجه افکار عمومی بویژه ایرانیان خارج از کشور را به شیوه های حذف فیزیکی و تهدیدات مجاهدین در قبال منتقدان و ناراضیان خود جلب میکنم . دوم اینکه به کسانی که بخاطر ترس و یا با وعده های تو خالی یا پول تن به همکاری با این تشکیلات می دهند هشدار می دهم که بخاطر هیچ و پوچ خود را بی آبرو نکنند و از باتلاق این تشکیلات فاصله بگیرند چرا که هر کمک و کاری باعث فرو رفتن بیشتر در باتلاق است. در آخر هم از همین الان می گویم که هر گونه سوء قصد و یا هر گونه مزاحمت، ضرب و شتم جسمی و ایجاد فشار روحی و روانی من قبل از هر کس بر عهده مسعود رجوی و مریم رجوی مستقر در اورسوآواز فرانسه خواهد بود.

 

 

همچنین .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

محکومیت حمله به منتقدان تشکیلات رجوی در ژنو

 

 

بتول سلطانی

03.10.2011

 

باز هم مانند گذشته تشکیلات بی آبرو و درمانده رجوی در ژنو دست به کار احمقانه و برخواسته از ماهیت خشونت و ترور و دیکتاتوری تشکیلات دست زد آنهم در قلب کشور پناهندگان حقوق بشر متأسفانه من نتوانستم در این گردهمائی شرکت کنم و جائی بسی شرم برای این گروه دارد که حتی حاضر نیست صدای منتقدان خود را بشنود و در حسرت این است که کاش آنها را هم به گونه ای سر به نیست می کرد وگرنه چگونه اینها در یک کشور آزاد و اروپائی همچون سوئیس دست به چنین کاری می زنند.

جالب توجه افکار عمومی و دیدبان حقوق بشر است که سرکوب آزادی بیان توسط تشکیلات این فرقه در اروپا و حضور فرقه ای این گروه سابقه ای طولانی دارد.

سال گذشته هم در پاریس این تشکیلات دست به اقدام مشابهی زد و با حمله فیزیکی به منتقدان خودش همچون آقای محمد حسین سبحانی و محمدکرمی آنها را مضروب و مصدوم کرد. 

سوزش این فرقه که تاب تحمل را از آنان ربود و منجر به باز هم حمله فیزیکی به منتقدان خود شد از این ناحیه است که دست آنها رو شده و آنها نمی توانند کماکان به فریب افکار عمومی بپردازند

در اینجا لازم است با تشکر از همه حاضرین در این اکسیون و بخصوص از حضور و فعالیت سرکارخانم بتول ملکی بعنوان کسی که خسته ناپذیر از همه اتهامات و اقدامات مذبوحانه آشکار و نهان این تشکیلات باز هم به انتقاد و فعالیت خودش شجاعانه ادامه می دهد تشکر و قدردانی می کنم و من این حرکت زشت و ضد دمکراسی و آزادی عقیده را توسط سرسپردگان این فرقه را محکوم می کنم و باز هم به نوبه خودم به آنها هشدار می دهم که مراقب اعمال ضد آزادی و عقیده خودشان باشند

بتول سلطانی

 

 

همچنین .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

فرانسه و اروپا میدان تاخت و تاز تروریست های مجاهدین خلق

نامه رسمی آریا ایران به مقامات دولت فرانسه و آمریکا

 

 

آریا ایران، پاریس، سی ام سپتامبر 2011
http://ariairan.com/fa/?mod=view&id=11820

 

مجاهدین خلق ایران با کارنامه 30 سال فعالیت تروریستی و داشتن پرونده هایی در عراق،ایران،فرانسه،کانادا،آمریکا و برخی کشورهای دیگر،و علیرغم فعالیت برای خروج از لیست تروریستی آمریکا، خشونت طلبی خود را ترک نکرده اند.
این گروه ترد شده از ایران که در 18 اوت 2011 برای پانزدهمین سال متوالی در لیست تروریسم آمریکا جای گرفته است1*،فرانسه و برخی کشورهای اروپایی را میدانی برای تاخت و تاز بر علیه دگراندیشان تعیین کرده اند.

بر اساس آخرین اخبار رسیده گروه هایی از اعضای مجاهدین که در اورسوراواز سکونت دارند، به تعدادی از جداشدگان در فرانسه،آلمان،هلند و سوئیس حمله ور شده و مانع از فعالیت افشاگرانه آنان گردیده اند. توطئه ، یورش و ضرب و شتم اعضای جداشده که در مسیر حقوق بشر و افشای اعمال تروریستی این گروه فعالیت میکنند،سابقه دار است.

آنان در سال 2003 در پاسخگویی به حمله پلیس فرانسه خودسوزی گروهی راه انداختند.در ژوئن 2007 با بیش از 50 عضو تروریست خود به جلسه انجمن آریا در فیاپ یورش برده نزدیک به ده تن را زخمی نمودند.در سال های 2008 ،2009 و 2010 به اجتماعات جداشدگان در پاریس و سرژی تهاجم کرده و تعدادی را مجروح نمودند.در سالهای 2010 و 2011 با پلیس دولت عراق در پادگان اشرف درگیر شدند.علاوه براین با یک توطئه حساب شده برای شیطان سازی از سال 2005 میلادی دست به تهیه و انتشار یک کتاب جعلی با رئیس سابق سازمان ضد جاسوسی فرانسه زدند که سالهای 2010 و 2011 در دادگاه پاریس بشدت محکوم شدند. 2*

آخرین مورد از این گونه اعمال تروریستی یورش گروهی از اعضای مجاهدین خلق به رهبری "بهزاد نظیری" عضو ارشد مجاهدین و مترجم مریم رجوی در اورسوراواز است که تعدادی از جداشدگان فعال در ژنو را مورد ضرب و شتم قرار داده اند.بهزاد نظیری بین سالهای 1990 الی 1994 در پادگان اشرف جزو فرماندهان واحد های نظامی مجاهدین خلق بود که مستقیما در کشتار کردها و شیعیان عراقی فعالانه شرکت داشت. 3 *

با نزدیک شدن به زمان اخراج تشکیلات رجوی از عراق، فعالیت های خشونت بار آنان در اروپا بر علیه دگر اندیشان شدت یافته است.تهاجم به تجمعات حقوق بشری و افراد جداشده در مسیر فعال کردن چهره تروریستی رجوی و تغییر میدان عمل از عراق به فرانسه و دیگر کشورهای اروپایی است.زنگ خطری برای دموکراسی و نقض قوانین مدنی که بیش از پیش باید جدی گرفت و راه کارهای مقابله با آن را بکار بست.

درچند سال گذشته هشدارها و راهکارهای لازم در برخورد با گسترش تروریزم مجاهدین را ارائه کرده ایم.رهبری تروریست مجاهدین خلق می خواهد میدان دشمنی خود با مردم عراق ، ایران و دگراندیشان را در فرانسه و کشورهای اروپایی بازگشایی کند.میدانی که بیشترین ضرر کننده آن مردم فرانسه و اروپا خواهند بود.

نگذارید یک گروه تروریست ایرانی که در سیستم قضایی فرانسه پرونده تبهکاری و تروریسم دارد، برهم زننده صلح و آرامش مردم شود!

30 سپتامبر 2011 – آریا ایران

3-2-1*اسناد و مدارک لازم در این رابطه ضمیمه است.

رونوشت به
وزارت دادگستری فرانسه
دفتر ریاست جمهوری فرانسه
وزارت کشور فرانسه
وزارت امورخارجه فرانسه
دیدبان حقوق بشر فرانسه
اتحادیه اروپا
وزارت امورخارجه آمریکا

 

 

همچنین .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

مشروح گزارش اقدام خشونت طلبانه و تروریستی فرقه تروریستی مجاهدین علیه فعالین حقوق بشر در ژنو

 

 

 

29,09,2011 

 

گزارش شماره 2

 

همانطور که در گزارش شماره 1 که به تاریخ 28 سپتامبر منتشر شد همزمان با اجلاس سالانه کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل متحد گروهی از فعالین حقوق بشر و منتقدین فرقه تروریستی مجاهدین خلق از جمله سرکار خانم بتول ملکی و آقایان مهرداد ساغرچی، روح الله تاجبخش، علی قشقاوی، امیر موثقی، میلاد آریایی، علی اکبر راستگو، علی جهانی و محمدحسین سبحانی در تاریخ 27 سپتامبر 2011 در شهر ژنو حضور یافتند و در حمایت از نجات اسرا و قربانیان این فرقه خشونت طلب در کمپ عراق جدید (اشرف سابق) به روشنگری پرداختند.

 

اما بدلیل عدم تحمل هر گونه دیگراندیشی و صدای مخالف توسط رهبران خشونت طلب این فرقه تروریستی وهمچنین بدلیل وجود جو سرکوب و خشونت نهادینه شده در این جریان ضد ملی گروهی از چماقداران اعزامی این فرقه با حمله ور شدن و توهین و گرفتن عکس و فیلمبرداری از منتقدان این سازمان برای سازماندهی حملات احتمالی اقدام به موارد زیر نمودند:

 



 

پش از اجرای موفقیت آمیز آکسیون روشنگرانه فعالین حقوق بشری که در غالب انجمن‌های متعدد سازمان داده شده بود و به مدت سه ساعت به طول انجامید باعث خشم وغضب مسئولان این جریان گردید که بطور مشخص تروریست بهزاد نظیری نماینده و سرکرده این جریان تروریستی پس از دیدن این فعالیتها با تماس تلفنی اقدام به اعزام این تروریست ها به محل اجرای آکسیون اعتراضی در مقابل مقر اروپایی سازمان ملل در شهر ژنونمود.

 

سپس دقایقی بعد یکی از اعضای شورای رهبری فرقه با روسری وحجاب فرقه پسند به همراه یک نفر دیگرهمراه با یک خودروی  در محل حاضر شده و از درون ماشین مشغول فیلمبرداری وعکسبرداری از آکسیون مزبور شدند.

 

 

لحطاتی بعد تیم های اعزامی که پیوسته با تلفن همراه مشغول گرفتن خط وخطوط از فرماندهان پشت صحنه خود بودند در میان آکسیون آمده و آنان نیز در حالیکه بشدت ترسیده ورنگ پریده بودند از فاصله نزدیک 3-4 متری از افراد فیلم تهیه میکردند و در همین رابطه یک تیم چند نفره از چماقداران فرقه همزمان با تهدید و فحاشی به خانم ملکی و آقای سبحانی و آقای ساغرچی و علی جهانی خود را برای حمله فیزیکی به فعالین حقوق بشر آماده می کردند که لازم است در اینجا از شجاعت و جسارت سرکار خانم بتول ملکی در این تهاجم فرقه تروریستی به فعالین حقوق بشر تشکر ویژه داشته باشیم. در ادامه یک تیم دو نفره دیگر فرقه تروریستی به تیم های قبلی این فرقه اضافه شدند که عکس های بعضی از آنها در این گزارش مشاهده می کنید.

 

فعالین حقوق بشر با توجه به اینکه اساساً برای فعالیت‌های افشاگرانه و تبلیغی و برای نجات اسیران و گروگانهای این فرقه در عراق تلاش میکردند و قصد داشتند روشنفکران جامعه جهانی را با اهداف خود آشنا سازنند بلافاصله با پلیس شهر ژنو تماس گرفته و درخواست کمک کردند و همزمان  اعضای جدا شده از مجاهدین همزمان با خونسردی و متانت اقدام به ادامه فعالیتهای روشنگرانه خود نموده  و با پخش بیانیه و اطلاعیه های متعدد و نشریات انگلیسی و فرانسوی و همچنین ترجمه نامه سرگشاده به آقای اد مرکلت نماینده ویژه سازمان ملل در عراق و …..  و همچنین  توضیح و تشریح آن برای فعالین حقوق  بشرو مراجعه کنندگان به مقرسازمان ملل در ژنو وکمیسیون حقوق بشرخواستاراین شدند که  جامعه جهانی و مجامع حقوق بشری برای نجات و آزادی قربانیان ازبند فرقه، تلاش کنند.

 

پر واضح است  فیلم‌برداری چماقداران این فرقه برای آن صورت میگیرد که در شرایط احتمالی ودرسرکمینگاه های مورد نظر اقدام به تروراعضای ناراضی در اروپا کنند اما لازم به یادآوری است که تمامی فعالیت‌های آنان توسط پلیس کشورها مانیتورینگ می‌شود و با توجه به سابقه سیاه و طولانی این گروه و حضور پانزده سالانه در لیست گروههای تروریستی تاکنون موفق به انجام اهداف پلید خود نگردیده و منتقدین این سازمان با توجه به حفاظت از جانب مسئولان امنیتی کشورها به کارشان همچنان مصمم و پرشور ادامه خواهند داد.

 لازم به یادآوری است که هفته گذشته پس از انتشار بیانیه کمیساریای عالی پناهندگان فعالین حقوق بشر  منتقدین این سازمان هشدار داده بودند که مجاهدین به هر وسیله ممکن و با سنگ اندازی مانع اجرای بیانیه کمیساریای عالی پناهندگان میشوند ومریم رجوی سرکرده این فرقه در فرانسه باتمام وقاحت گفت:

 

 

"…  ما ا جازه نمیدهیم خط مالکی وبارزانی مزدورپیش برود که تحت عنوان مصاحبه با تک تک افراد خط حکومت ایران پیش را ببرد...." و در ادامه این تلاش‌های مزبوحانه  میگوید" ….کلیه افراد مجاهدین می بایست با هلیکوپتربرای مصاحبه برده شوند..."و این به این مفهوم است که برای مصاحبه اسیران در بند این سازمان حداقل 7هزار سورتی پرواز برای رفت و برگشت و انجام مصاحبه‌ها صورت گیرد وهمه این ها بخشی از موانع و مشکلاتی است که برای عدم اجرای طرح کمیساریای عالی پناهندگان توسط بالاترین مراجع این سازمان بوجود می آید .

 

تأکید میکنیم که این بیانات یک شارلاتان سیاسی است که تلاش میکند برای بازمانده بقای خود راه خروجی اندیشیده و بیش از هر چیز از به خطر افتادن جان  سرکرده این جریان یعنی  مسعود رجوی به هول و ولا افتاده  وبی ربط نیست که بگوئیم که حضور بلا تردید  مسعود رجوی در این قلعه باعث بیان وطرح این خزعبلات سیاسی میشود وگرنه همه میدانند این فرقه برای جان اعضای خود هیچ اهمیتی قائل نیست و ازسویی دیگر از آنجا که میداند چنین هزینه وامکانی برای کمیساریای عالی پناهندگان ممکن نیست این فرار به جلو را پر شتاب و بی دنده و ترمزانجام میدهد.

 

بار دیگر ضمن تشکر از همه دست اندرکاران و حاضر شدگان در آکسیون اعتراضی در گزارش های بعدی سایر فعالیت های صورت گرفته حقوق بشری در شهر ژنو به اطلاع علاقمندان خواهد رسید.

 

عکسهای از سایر چماقداران در حمله به آکسیون های قبلی

 

 

 

 

 

 سایت ایران قلم از انتشار مطالب و مقالاتی که در آن کلمات توهین آمیز استفاده شده، معذور است

مسئولیت مطالب درج شده بر عهده نویسندگان آن می باشد