|
ادبیات چاله میدانی مجاهدین خلق +فیلم
کانون وبلاگ نویسان مستقل ایرانی،
هفتم نوامبر 2011 به جرم روشنگری مجاهدین خلق در این فیلم علیرضا نوریزاده “سگ ولایت که عو عو میکند ” و “مزدور کثیف” و جیرخوار و … خوانده میشود این است برخورد مجاهدین با منتقدانشان , البته در این حد که هنوز قدرت و توانی ندارند و از ترس لیست تروریستی مجبورند دست به اقدامات تروریستی نزنند ؛ فیلم را ببینید
همچنین ....... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ سیزده آبان58 ،مواضع ضد امپریالیستی دیروز و غلط کردم گویی امروز رجوی
محمد علوی، آریا ایران، پاریس، پنجم
نوامبر 2011
حال که رجوی با استفاده از تمامی ابزارها نتوانست چند روزی بیشتر به عمر ننگین تشکیلات دروغپرداز خود در عراق بیافزاید،از طریق "مادر رضایی ها" دست به دامن"کلاه آبی ها" شده تا با انسانی کردن مسئله، دل "امپریالیست ها" را برحم بیاورد.این درخواست دقیقا در روزی اتفاق می افتد که 32 سال پیش از این، برای سربریدن کلاه آبی ها و کلاه سبز های سفارت آمریکا در تهران از گروه های سیاسی تندرو آنموقع سبقت می گرفتند. سی و دو سال پیش در چنین روزهایی مسعود رجوی با نوشتن نامه ای به "امام خمینی"،خواستار شدت عمل بیشتر ،بازجویی و اعدام "تفنگداران و مزدوران آمریکایی مقر سیا در تهران" بدست اعضای کارکشته و با تجربه سازمان مجاهدین خلق شده بود. رجوی در تلگرافی به "امام خمینی" که در نشریه شماره 10 به تاریخ 21 آبان 1358 درج گردید با چهره ای انقلابی و ضد امپریالیست تر از دیگران تاکید کرده بود؛ "خلق قهرمان ، ازهمان آغاز توسط دانشجویان پیرو خط امام ، بخوبی دریافت که کماکان دشمن اصلی او و عامل تمامی نابسامانی های اجتماعی ، اقتصادی و سیاسی این میهن خون بار ، امپریالیسم آمریکا ست ."
علی محمد تشید فرمانده میلیشیای مجاهدین در تهران - نشسته روی صندلی او به همراه مهدی عقبایی از مسئولین اطلاعات و امنیت مجاهدین در سال 2011 در پادگان اشرف مشاهده شده است
اسماعیل وفا یغمایی،محمد سیدی کاشانی و محمد شمس نیز شاعر،تهیه کننده و آهنگسازی اصلی ترین ترانه سرودهای آنموقع را بعهده داشتند.این گروه فرهنگی با همکاری تعداد دیگری چندین مجموعه از سری سرودهای سازمان مجاهدین را تولید و منتشر نمودند که در این میان می توان از ترانه-سرودهای "سرکوچه کمینه ، مجاهدین پر کینه" و "نبرد با آمریکا " نام برد که پس از تسخیر سفارت آمریکا در تهران در دسترس عموم قرار گرفت.
http://www.onmvoice.com/play.php?a=28104
سر کوچه کمینه نوشته روی جلد نوار سازمان مجاهدین خلق: از ترانه های اولیه "سازمان مجاهدین خلق ایران" است که در سال 51 پس از اعدام انقلابی سرهنگ هوکینز مزدور امپریالیسم و شاه خائن و همآهنگ با یکی از ترانه های زیبای محلی در زندان سروده شد و به خارج زندان رفت و در سالهای بعد همیشه در برنامه های کوهنوردی توسط هواداران سازمان خوانده می شد. این ترانه در سال 58 تکمیل گردیدترانه‌ی "سر کوچه کمینه"، جلوه‌ای از فرهنگ حاکم بر ایدئولوژی و رفتار مجاهدین در آن دوران است:
مرز سرخ و خط کشی رجوی با گروه های سیاسی آنموقع نیز حول معیار "ضدیت با امپریالیست ها" بود.یکی از اصلی ترین تضاد ها واختلاف رجوی با نهضت آزادی –مهندس بازرگان در باره سفارت آمریکا شکل گرفت.بازرگان مخالف گروگانگیری و شدت عمل در برابر آمریکا بود.اما رجوی معتقد بود که سفارت آمریکا مقر سازمان سیا در تهران است و "دانشجویان پیرو خط امام" باید زیر نظر و رهنمود های مجاهدین عمل کنند. استدلال رجوی این بود که کسی به اندازه مجاهدین ضدیت و شناخت واقعی از "امپریالیست ها" را ندارد.اعضای مجاهدین با تجارب انقلابی می توانند آنان را بطور موثر تخلیه اطلاعاتی کرده و در نهایت اقدام به محاکمه یا اعدام انقلابی نمایند.چرا که معتقد بودند به همین دلیل با نظام شاهنشاهی مبارزه کرده و به موثر ترین شکل می توانند "ببر کاغذی" را در تهران نقش بر زمین کنند تا درس عبرتی برای آمریکا و تجربه ای غنی برای خلق های تحت ستم خاورمیانه باشد. بدستور مسعود رجوی تمام اعضا،هواداران و تشکیلات سازمان مجاهدین در تهران از 13 آبان 1358 به بعد در برابر سفارت آمریکا در تهران جمع شده وبا چادر زدن،توزیع مواد خوراکی نذری،ایجاد میز کتاب،پخش سرودهای انقلابی،تظاهرات و سردادن شعارهای ضد آمریکایی بر مواضع خود پای فشرده و در این میان خود را "ضد امپریالیست " تر از هر گروهی معرفی و تبلیغ می کردند.مقاله ها و سخنرانی های مسعود رجوی ،موسی خیابانی و مهدی ابریشمچی که در فرانسه با نام جعلی بهمن تهرانی پناهندگی گرفته است، حول تشدید مبارزه با "امپریالیسم آمریکا" بود. طوری که در زیر نشریه مجاهد و گاها در سربرگ آن "مرگ برامپریالیسم آمریکا" با خط قرمز و درشت سرلوحه و وجه تمایز این سازمان با دیگر گروه های سیاسی آنموقع تلقی می گردید. همزمان با نفوذ به تشکل غیر منسجم "دانشجویان پیرو خط امام "،مجاهدین توانستند به گروگان ها و سفارت دست یافته و بخشی از اسناد را به یغما ببرند.تعدادی از این اسناد که مربوط به ارتباط مجاهدین با سرویس های جاسوسی بیگانه بود از بین برده شد و بخشی دیگر که به دست مجاهدین افتاده بود در ویژه نامه ها و شماره های آنموقع نشریه مجاهد چاپ گردید. تاریخچه ارتباط سازمان مجاهدین،شعارها و اعمال ضد امپریالیستی آنان در ارتباط با گروگان گیری و اشغال سفارت آمریکا به این مقاله کفایت نمی کند.هدف یادآوری و اشاره به برخی مواضع ضد امپریالیستی آنموقع رهبری مجاهدین بود.
اما اکنون وضع بسیار فرق کرده است.بنا به گزارش بسیاری از افراد جداشده از مجاهدین ،از سال 2003 زمانیکه صدام سرنگون شد رهبری مجاهدین در برابر آمریکا رنگ عوض کرد.در پادگان اشرف و تمامی پایگاه های مجاهدین در اروپا اسناد ضدیت مجاهدین با آمریکا از بین برده شد.کتاب ها و ترانه سرودهای ضد آمریکایی مجاهدین سوزانده شد.تشکیلاتا به افراد آموزش داده می شد که ؛"مجاهدین هیچ وقت ضد امپریالیست و ضد آمریکایی نبوده اند."مجاهدین هیچ آمریکایی نکشته اند.قاتلان 7 آمریکایی اوپورتونیست های چپ نما هستند که در سازمان مجاهدین دست به کودتای نظامی زده بودند.و ...
به این شکل غلط کردم گویی و فرافکنی امروز سازمان مجاهدین در باره وقایع 13 آبان سال 1358 و لابی گری جناح جنگ طلب آمریکا برای عمر بیشتر تشکیلاتشان در عراق جالب و خواندنی است.سرنوشتی عبرت انگیز و غیر قابل جبران که شاید بتواند راهنمای عمل دیگران باشد!
همچنین ....... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ روزگار غریبی است نازنین در حالی که فعالان حقوق بشری و مجامع بین المللی در تب وتاب وضعیت اسیران در کمپ اشرف هستند سران فرقه به فکر جیب خود هستند
محمد کرمی، وبلاگ عیاران، چهارم
نوامبر 2011
در حالی که کمتر از دو ماه به تعین تکلیف ضرب الاجل دولت عراق برای بستن کمپ عراق جدید ( کمپ اشرف ) در عراق نمانده است ، سازمان مجاهدین خلق ایران و بطور مشخص مسعود رجوی و مریم قجر عضدانلو بدون جدی گرفتن این ضرب الاجل ، که بخواهند با مجامع بین المللی که دست اندکاران حل مسله پناهندگی آن اسیران هستند،همکار ی های لازمه را داشته باشند. طبق روال رو چین سازمانی که هر ساله دوماه آخر سال میلادی برای جمع آوری کمک های مالی ، با نام کمک به کودکان بی سرپرست ، خانواده های بی سرپرست ، خانواده های زندانیان ،….. بدنبال بسیج مالی کاری ( جمع آوری پول از شهروندان اروپائی و امریکائی ….) هستند . در این رابطه اکثر نیروهایشان را در خارچه بسیج این کار کرده اند ، همین طور بیش از 75% تشکیلات . تعدادی هم درقلعه اورسوراواز مقر فرماندهی فرقه نشسته اند ، بعنوان سخنگوی اسیران کمپ اشرف از کنار رود سن مصاحبه می کند و آیه یأس کشتار خون ریزی و……. را بزبان می آورند و ضمینه سازی آن را می کنند ، که ای ما گفتیم که می خواهند حمام خون راه بیندازند و کشتار راه بیندازند به آخرین موضع گیری سخگوی اسیران که از سران فرقه در قلعه اورسوراواز است نگاهی بیندازیم بدون شرح : * ( سایت ایلاف مینویسد، مسئول کمیسیون امور خارجه شورای ملی مقاومت محمد محدثین گفت ضرب الاجل پایان ۲۰۱۱ برای بستن کمپ اشرف نقض آشکار بسیاری از موازین بین المللی و قانون حقوق بشر بین المللی است و اپوزیسیون ایران بستن کمپ اشرف را زمینه سازی برای کشتاری می داند….. در مورد بستن کمپ اشرف واقع در شمال بغداد در پایان سال کنونی را آماده سازی برای آنچه آّن را حمام خون نامید, ….. جنبش اپوزیسیون تأکید کرد که علائم این کشتار از امروز سه شنبه با تحصن برخی از عراقیهایی همدست رژیم ایران در پیرامون قرارگاه شروع میشود که نیروهای محاط کننده نیز همراه آنها میباشند. , او نیز قطعا در این اعمال که جنایت علیه بشریت و جنایت جنگی است شریک و قابل تعقیب و محاکمه» خواهد بود ). از طرفی دیگر در بعضی شهرهای اروپائی چادر های برای جمع آوری ها برپا کرده اند ، کجا این سران فرقه بفکر اسیران اشرف هستند؟ آن اسیران فقط ابزار کاری شده اند در دست فرقه ، که به انواع مختلف از نام آنها استفاده می کنند . در این رابطه هموطنان خارج از کشور هوشیار باشند که در دام فرقه رجوی نیفتند . هموطنانی که قصد کمک کردن به اسیران در عراق را دارند خود مستقیما به یکی از ارگان های بین المللی یا حقوق بشری مراجعه کنند . باشد که اسیران در بند فرقه رجوی رها شوند و روسیاهی برای ذغال بماند .
همچنین ....... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
شمارش معکوس آزادی یا کشتاری مجدد؟
محمود سپاهی -
پاریس 03.11.2011
تا پایان سال 2011 چیزی حدود دو ماه وقت داریم که به زندانیان زندان اشرف کمک کنیم. چه آنانی که در اشرف اسیر بودیم،.چه آنهایی که برای نجات جان انسانها تلاش میکنند. جدیدا در اشرف شعاری را به اجبار به دهان اسرا انداخته اند "بیا بیا" این شعار از همان دجال بازیهای رجوی است که دوباره دولت عراق را تحریک کند تا بتواند افراد را به کشتن بدهد تا شاید چند روزی بیشتر زنده بماند. اگر عراق طبق گفته خود عمل کند یعنی زمان نهایی باشد شروع 2012 و سران فرقه هم از موضع خود کوتاه نیایند، در این میان چه خواهد شد؟ آیا جز اسیران بیگناه کسی در این میان ضرر خواهد کرد؟ بدون شک نه، چون در شرایط حساس این همیشه بوده که رهبران مجاهدین در صحنه نبودند و میگویند شهادت طلبی خود فرار از مبارزه است! همیشه باید یک سری انسان بیگماه کشته شوند. کسانی که در زبان عامیانه قربانی نامیده میشوند. کسانیکه حتی نمی دانند برای چه چیزی باید کشته شوند و در مقابل هر چیزی میگویند ما انقلابی هستیم و برای مردم ایران مبارزه میکنیم. سوال اول از هر انسان عاقلی این هست که آیا واقعا باید به دنبال آزادی مردم ایران در بیابانهای عراق بود و سر جنگ و خشونت را با ارتش عراق باز کرد؟ و یا نه، در یک روند نرمال و دور از خشونت به دنبال آزادی بود؟ داستان فدایی گری و انقلابی گری به پایان رسیده و دیگر این حنا برای ریش خود مسعود هم رنگی ندارد، چه رسد به مردم ایران. حرف من امروز این نیست که در این سالیان چه کردید، حرف این هست که به این جنایات پایان بدهید و آدم کشی را متوقف کنید. درب زندان را باز کنید. دو ماه فرصت زیادی نیست. در یک معادله ساده نه تو کوتاه بیا و نه دولت عراق. در این وسط چه خواهد شد؟ جای تو که خوب است، مریم خانم هم که در اروپا و اکثر سران فرقه ات هم که مشکل و تهدید جانی ندارند. میمانند چند فرد بیگناه که اگر امروز در را بازکنید این افراد از اشرف میروند. بروند بهتر از این هست که کشته بشوند. در هر حال 2012 بنا بر تجارب قبلی در اشرف کشتار دیگری توسط شخص تو یعنی با فرمان و برنامه ریزی و تحریک تو صورت خواهد گرفت و مسئولیت جان تک به تک افراد موجود در اشرف با تو خواهد بود. هدف تو فقط ماندن تشکیلاتت در اشرف به هر قیمت است. الان همه میدانند که کسی در اشرف به دنبال آزادی مردم ایران نیست و مقصد حفظ تشکیلات پوسیده تو است. از تمامی دوستان، از تمامی ارگانهای حقوق بشری، از تمامی خانواده ها باید درخواست کرد که اقدامی جدی تر باید کرد و نباید بگذاریم که بار دیگر این صحنه آدم کشی در اشرف اتفاق بیفتد و تنها راه حل خارج کردن افراد ناراضی از چنگالهای آلوده به خون رجوی و دیگر مزدورانش هست . درضمن خانواده های محترم برای جلو گیری از کشتار در اشرف که فرمان این کشتارها را مسعود و مریم رجوی میدهند، باید اقداماتی بین المللی بکنید و نباید بگذارید که مریم قجر از اروپا فرمان قتل صادر کند و ناراضی ها را به زیر تانک ها هدایت کند. با آرزوی آزادی همه زندانیان در زندان اشرف
محمود سپاهی-پاریس 3/11/2011
همچنین ....... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ از پیام مریم قجر بوی مرگ و خون می اید!
محمد رزاقی، وبلاگ رزاقی، پاریس،
اول نوامبر 2011
دولت عراق تصمیم گرفته تا پایان سال
2011 اردوگاه عراق جدید ( اشرف سابق ) را ببندد و از اعضاء سازمان مستقر در
این اردوگاه خواسته تا خاک عراق را تا پایان مهلت تعیین شده ترک کنند .
سایت ایران قلم از انتشار مطالب و مقالاتی که در آن کلمات توهین آمیز استفاده شده، معذور است مسئولیت مطالب درج شده بر عهده نویسندگان آن می باشد |
