_________ استفاده از مطالب اين سايت با ذکر منبع بلامانع است _________

" کانون ایران قلم"

kanoon@iran-ghalam.de

info@iran-ghalam.de

www.iran-ghalam.de

نامه حسن زبل به هیلاری و جک کین و روبل مارک گیریشت

 

 

حسن زبل، وبلاگ حسن زبل، هشتم نوامبر 2011
http://hasanzebel.blogfa.com/post-854.aspx

 

خانم جان و آقای عزیز سلام , ! بنده حسن زبل, به عنوان یک مجاهد خلق عرض میکنم که ارباب خودم سلام وعلیکم ؛ ارباب خودم چرا نمیخندی؟ حالا قبل از هر چیز برای اینکه بخندید یک لطیفه بگم .
یک آقایی به زنش نصیحت میکنه و میگه : هر وقت یه سوسک تو دستشویی دیدی با دمپایی فورا نکوب رو سرش… بی توجه از بغلش رد شو… این کار از صدتا فحش براش بدتره .

حالا ما هم سوسک درگاهتان هستیم اما از بدشانسی اونکه باید به ما بی توجهی کنه و از کنار ما رد شه و بگذاره تواشرف بمونیم داره با دمپایی ما رو میزنه , عوضش شما دارین به ما بی توجهی میکنید .چرا مثل شوهر اون خانم یه نصیحتی به دولت عراق نمیکنید؟

هیلاری جان و بقیه ما نفهمیدیم به کدام ساز شما برقصیم از یک طرف میگید اگه کار تروریستی نکنیم ما را از لیست در میاورید و از طرف دیگه وقتی کار تروریستی نمیکنیم میگید به درد ما نمیخورید , الان که دلتون میخواد فرماندهان سپاه را ترور کنید کی بهتر از ما ؟ تو کار ترور و بمب گذاری ما همه جوره تجربه داریم از فرمانده گرفته تا بقال و زن خانه دار هر کدوم دلت خواست ما در خدمتیم فقط شما بگذارید تو اشرف بمونیم , ما هرکی را خواستی برات ترور میکنیم , بخدا تو این کار نیم قرن تجربه داریم ,

هیلاری خانوم , یه وقت فکر نکنی من خیلی عشق ترور و این چیزام و بعد بیای سازمان را از لیست در بیاری من بیچاره را توی لیست بگذاری ها! من که میگم بخاطر سلامت و سعادت و زنده ماندن خودم میگم , آخه میترسم مجبور بشم در یک حرکت اعتراضی خودسوزی کنم , خودت هم که میدانی خودسوزی نه برای روحیه خوبه نه برای پوست ,گرچه ما اگر هم تو اشرف بمونیم سرنوشتی بهتر از خودسوزی نداریم ,

اجازه بده یه لطیفه دیگه برات بگم که وضع ما اشرف نشین ها را درک کنی ,: میگن یه پشت کنکوریه نذر میکنه اگه دانشگاه قبول بشه ،،،ننه اش رو با پای برهنه و پیاده بفرسته کربلا. حالا ما اعضای سازمان هم مثل ننه اون یارو گیر افتادیم اگه از لیست بیایم بیرون و قرار بشه تو اشرف بمونیم رهبری نذر کرده که تا ابد تو اشرف بمونیم , اگه جنگ بشه و شما و یا هرکسی حمله کنه به ایران رهبری نذر کرده ما بشیم سپر بلاتون , اگه هم هیچکدوم و قرار بشه طبق زمانبندی ما را از اشرف بیرون کنن ,رهبری نذر کرده که ما همه مون خودمون رو بسوزونیم .

هیلاری بخدا ما میتونیم رابطه نزدیکی با هم داشته باشیم , فکر بد نکن منظورم سازمان ما و دم و دستگاه شماست وگرنه من نه بیل هستم نه برادر مسعود , داشتم میگفتم ما میتوانیم از امکانات و اجازه شما برای ترور و هرکاری که بخواهید استفاده کنیم و شما هم میتوانید ازتجربیات ما استفاده کنید وبه اهدافتان برسید تازه شما شخصأ میتوانید از خواهر مریم کلی چیز یاد بگیرید , اینکه کدوم دکتر رفته برای عمل زیبایی و پوستش را کجا کشیده و چقدر کشیده و همه جزئیات لازم ,

حالا من گفتم خود دانی ؛ فردا پس فردا که منم مجبور به فرار از اشرف بشم دیگه نه کسی هست که از این پیشنهادات همکاری بده و نه کسی هست که از سازمان دفاع کنه .

 

(ذره بین دات کام)

 

همچنین .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

برای تفکر در دخل و خرج مجاهدین خلق و جلوگیری از سوء استفاده هایشان

 

 

بهزاد علیشاهی، کانون وبلاگ نویسان مستقل ایرانی، هفتم نوامبر 2011
http://www.cibloggers.com/?p=7973

 

اخبار رسیده حاکی است که مجاهدین خلق در خارج از عراق اعضا و هوادارانش را برای یک بسیج سه ماهه به دو گروه تقسیم کرده اند , همه اعضا باید توان و استعداد و وفاداری خود را در یکی از این دو قسمت نشان دهند , گروه اول برای جلب حمایت ؛گرفتن امضا؛جمع آوری نیرو برای تجمعات احتمالی وهر فعالیت سیاسی و اجتماعی دیگر در جهت ماندن مجاهدین در عراق و در اشرف است و گروه دوم کارشان جمع آوری پول و تامین هزینه برای گروه اول است , هر گروه تعهدات خاص خود را دارد و به آنها گفته شده که از هر راهی میتوانند کارشان را پیش ببرند و شیوه ها و روشها به سازمان ربطی ندارد و حتی برای گروه دوم در نشستی گفته شده شما باید به تعهد خود برسید حالا میخواهید از مردم پول بگیرید , قرض کنید ؛ کار کنید یا دزدی کنید فقط رسیدن به تعهد مهم است .

البته بعید است که در آمدهای سازمان تنها به این کار و یا جمع آوری کمک های ماهواره ای محدود باشد ؛ براحتی از خرجهای هنگفت مجاهدین میتوان فهمید که راههای زیادی برای کسب در آمد در اختیار دارند ؛ آنها برای خریدن سخنرانان خارجی که همه مقامات سابق و بازنشسته هستند تاکنون پولهای هنگفتی خرج کرده اند که خود آنها نیز اذغان داشته اند ؛ همچنین هزینه های بی حد برای جمع کردن بی خانمانها و افراد غیر مرتبط جهت تجمعات این گروه و هزینه غیر قابل تصور و بیهوده برای یک کانال ماهواره ای بیست و چهار ساعته بدون بیننده و بدون آگهی ؛ کمک مالی به افرادی از اپوزسیون دست چندم جمهوری اسلامی , هزینه مقرهای فرقه ای در عراق و فرانسه و آلمان و هلند و ایتالیا وچند شهر در آمریکا؛ هزینه تبلیغات و دادن آگهی به جراید مهم و هزار و یک هزینه و خرج دیگر نشان از یک دخل خوب دارد .

گرچه به نظر میرسد جمع آوری کمک مالی توسط اعضا به اسم خیریه و نیز جمع آوری کمک های ماهواره ای بیشتر برای سرگرم کردن افراد و نیز بستن ذهن و دهان آنها و بقیه از سئوال در مورد راههای کسب در آمد سازمان و بیشتر پولشویی و سفید کردن درآمدهای سازمان باشد, اما از آنجا که این روش با دروغ و دغل و شیوه های غیر انسانی همراه است همیشه روی اعضا و هوادارانی که آن را به کار میبرند نتیجه معکوس داشته و بیشتر آنها را متناقض کرده .

در این باره دوستان و عزیزان جداشده که دست اندرکار هم بوده اند زیاد نوشته و گفته اند که بخشی را در زیر این مطلب لینک کرده ام ؛ آگاه کردن دولت ها و سازمانها ی خیریه و پلیس در هرکشوری با توجه به نزدیک بودن سال نو میلادی و روزهای طلایی جمع آوری کمک مالی به اسم خیریه توسط مجاهدین به نظر میرسد که یک کار ضروری جهت جلوگیری از سوأستفاده مجاهدین از احساسات مردم و نیز مانعی برای پولشویی آنها باشد , در همین راستا در هلند و بلژیک نامه هایی برای پلیس سازمان ثبت انجمن های خیریه و نیز شهرداری شهرهای دن هاخ و روتردام و آمستردام در هلند و نیز آنفرپن و بروکسل در بلژیک ارسال شده است و این فعالیت با کمک سایر دوستان کماکان ادامه خواهد داشت .

 

 

http://azadegi1.blogspot.com/2011/07/blog-post_30.html
http://edalat-s.org/pages/?id=1988
http://edalat-s.org/pages/print.asp?id=910
http://banoiesabz.persianblog.ir/
http://balatarin.com/permlink/2011/7/30/2643704
http://www.nejatngo.org/fa/post.aspx?id=7144
http://gomnamian.blogspot.com/2011/10/blog-post_19.html
http://www.iran-aawa.com/index.php?option=com_content&view=article&id=434:1389-02-05-08-26-07&catid=73:1388-10-23-10-08-10
http://irandidban.com/fa/print-3460
http://www.nejatngo.org/fa/post.aspx?id=6042
http://www.psri.ir/mojahedin/27-3.pdf

 

 

 

 

همچنین .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

چرا مجاهد خلق خود را نیش میزند؟

 

 

رضا اسدی، اخبار روز، ششم نوامبر 2011
http://www.akhbar-rooz.com/news.jsp?essayId=41451

 

برخی تصوٌر می کنند که وقتی عقرب در محاصره آتش قرار می گیرد، برای پایان دادن به غم و اندوه وارده، خودش را نیش میزند. اما واقعیت این است که عقرب با اقتضاء به طبیعتش تلاش میکند تا به جای پیدا نمودن راه نجات، به آتش هم نیش بزند و این دگم اندیشی باعث سوختن او می گردد.

اخبار واصله از خبرگذاری های مختلف - از جمله صدای آمریکا – حاکی از آن است که دولت عراق از تصمیمش در رابطه با اخراج مجاهدین خلق ایران تا آخر سال میلادی از آن کشور کوتاه نیآمده است.

و با نزدیک شدن به پایان آخرین مهلت شاهد تشدید تشنج ها ، تهدید ها و عکس العمل های مکرر و هیستریک رهبران این سازمان در جهت اقدام به یک " خود کشی جمعی و فرقه گرایانه" هستیم. و این نه تنها روش عاقلانه ای برای پیدا نمودن راه نجات انسان های در بند نیست، بلکه نوعی تقلید از دگماتیسم عقرب معابانه است.

تجربه نشان داده است که گرایش و پایبندی به استفاده از سلاح ، تنفر از دگراندیشان، در به کار گیری خشونت، در روابط درونی و بیرونی مجاهدین سمبلیزه شده و نقض حقوق انسانی را تشدید نموده است. این نقض میتواند از ایجاد تنفر و اعمال خشونت به مخالفین سیاسی ،عقیدتی و یا نیش زدن به خویش شروع گردد. گویا که اتکاء به اسلحه و زندگی در انزوا، گوش آنها را برای برقراری گفتمان سالم و شنیدن هر نوع راه حل منطقی کر ، و چشمشانشان را برای دیدن و پیدا نمودن راه حل های دیپلوماتیک کور کرده است.

پیشرفت و تلاش برای چنگ انداختن به تمدن بشری، انسان ها را بسوی عشق ورزیدن به همنوعان خود و تلاش در حفظ طبیعت، وانزجار از خشونت رهنمود می دهد. لذا:

"عشق به زندگی ، خلاقیت، امید به حیات ،تلاش و پشتکار از ارکان اصلی رسیدن به موفقیت، و نافی اقدام به خشونت و خود کشی هستند."

اگرچه مجاهدین بطور مداوم دم از عشق به خلق ، رعایت حقوق انسانی و برقراری دموکراسی در جامعه را سر میدهند؛ اما در عمل نشان داده اند که اکثر این بیانات در قالب تئوری بوده است و شعاری بیش نیستند، زیرا که تا کنون رفتار مجاهد خلق، در عمل ، بر خلاف شعار هایی که سر داده است بوده.

مجاهدین در قرارگاهشان شعر می گویند و سرود هم میخوانند. جشن می گیرند و مسابقات ورزشی ترتیب می دهند. واضح است که تمامی ا شعار، سرودهایشان و شعارهای رقابتی آنها نه در جهت شادی روح و روان انسان بلکه در قالب خشونت گرائی وجنگ طلبی است، و دارای رنگ و لعاب انتقام جوئی و آدم کشی هستند. آنها از تساوی حقوق و برابری حقوق انسانی نیز بسیار میگویند، در صورتی که طبق عدله های غیر قابل انکار در قرارگاه اشرف هیچ گونه برابری حقوق بین زن و مرد، مسئول و تحت مسئول برقرار نیست. بدون اغراق میتوان گفت که نه تنها در روابط سازمانی مجاهدین اثری از دموکراسی مشهود نیست، بلکه آنچه که در آنجا جریان دارد به یک روابط قبیله ای و فرقه گرایانه بی شباهت نیست.

علاوه بر دوری جستن عنصر مجاهد خلق از عشق و عاطفه ، به نظر می رسد که آنها از پیوستن به جامعه بشری و پیروی از تغیرات، در جهت پیشبرد فرهنگ و تمدن بشری نیز گریزانند. قراین دال بر این مدعا است که این عدم تغیر در پیشرفت و ترقی را میشود درهمان ساختار و نماد هایی که در قرارگاه و یا کمپ اشرف - که آنها آن را شهر می نامند – ساخته شده است، بوضوح دید. چنانچه به این نمادها ، فرهنگ، ادبیات، اعتقادات مجاهدین توجه نمائیم،همگی حاکی از تعلقات آنها به گذشته و آداب و رسوم واپسگرایانه را دارد وکمتر اثری از نو آوری متعلق به زمان حال و آینده در آن محل مشهود است.

دست رد زدن این رهبران به سینه افراد و سازمان های جهانی مدافع حقوق بشر - از جمله صلیب سرخ و عفو بین الملل - و تهدید به خودکشی جمعی در برابر خواست دولت عراق مبنی بر خروج مجاهدین از آن کشور، مصداق این پند و اندرز فارسی است که می گوید:

"هندویی عقربی را دید که در آب برای نجات خویش دست و پا میزند..
هندو به قصد کمک دستش را به طرف عقرب دراز کرد؛ اما عقرب تلاش کرد تا نیشش بزند!
با این وجود مرد هنوز تلاش میکرد تا عقرب را از آب بیرون بیاورد؛ اما عقرب دوباره سعی کرد او را نیش بزند.
مردی در آن نزدیکی به او گفت: چرا از نجات عقربی که مدام نیش میزند دست نمیکشی؟!
هندو گفت: عقرب به اقتضای طبیعتش نیش میزند، طبیعت عقرب نیش زدن است و طبیعت من عشق ورزیدن..
چرا باید از طبیعت خود که عشق ورزیدن است فقط به علت این که طبیعت عقرب نیش زدن است دست بکشم."

توصیه به مجاهدین این است که عشق و امید به آینده را نه در قالب سلاح ،نیش زدن، منافع فردی و گروهی، بلکه به عنوان یک نیاز انسانی ببینند و سعی در صیقل دادن زنگار های خشونت طلبانه خویش نمایند. لذا به جای ترسیم آینده ای تاریک از وضعیت موجود، به پیروی از گفتمان سازنده با سازمان ها و حکومت های درگیر این مسئله بپردازند.

بهتر است که رهبران مجاهدین خود را اولین مسئولین حل این بحران بدانند، و تمامی تلاش خودشان را در جهت حل آن به بهترین روش انسانی و بدور از درگیری و خشونت بنمایند، و بطور صادقانه با صلیب سرخ ، عفو بین الملل ، دول اروپایی و دیگر مجامع جهانی برای پیدا نمودن محلی امن برای پناهندگی افراد اقدام نمایند. بهتر است که دست از سخت سری بردارند و بطور رسمی اعلان نفی استراتژی جنگ مسلحانه گروهی بنمایند. به اشراف برسند که جامعه ایران در حال حاضر با جنگ مسلحانه گروهی مخالف است و نسبت به گروه های جنگ طلب و وابسته به بیگانگان تنفر دارد. این رهبران بپذیرند که تنها راه اقدام در مورد قبول شدن پناهندگی ، درخواست به صورت فردی و نه در قالب گروهی و تشکیلاتی است. و درک کنند که هیچ کشوری درخواست پناهندگی مجاهدین را که در لیست سیاه آنها به داشتن سوابق تروریستی به ثبت رسیده است را در یک مجموعه پذیرا نخواهد بود.

و از طرف دیگرایجاب میکند تا ما ایرانی ها و دیگر انسانها با هر نوع گرایشات عقیدتی و سیاسی به اعضای مجاهدین و آینده اشان نیز به مانند دیگر انسانهای بی گناه و دربند عشق بورزیم، و به تعهداتمان در قبال انجام مسئولیت های بشر دوستانه و انسانی، بدور از هرگونه تعصب فردی و گروهی پایبند باشیم، وبه رهبران مجاهدین تفهیم کنیم که عواقب ایجاد هرگونه خشونت و کشتار جمعی در کمپ اشرف در مرحله اول به عهده و تحت مسئولیت آنها انجام گردیده و خواهد گردید؛ لذا بهتر است که به خوبی به عواقب ناگوار آن و سرنوشت اسفبار خودشان بیاندیشند.

 

 

همچنین .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

مسعود رجوی و افکار شوم  خونخواری

 از جان بیگناهان وگروگانهای اسیر در اشرف

 

 

هیئت تحریه  ایران قلم

04.11.2011

 

تنها کمتراز 8 هفته به پایان ضرب الجعل دولت عراق برای پایان دادن به حکومت رجوی در پادگان اشرف باقی‌مانده است و علی رقم اینکه سالهای متمادی دولت و حکومت قانونی عراق خواهان خروج نیروهای مجاهدین از عراق بوده ،اما سازمان مجاهدین به فرماندهی رجوی از اواخر سال 2003  و تشکیل دولت قانونی عراق تاکنون که نزدیک به 9 سال میگذرد پیوسته این خواست قانونی را به تمسخر گرفته وحال که زمان سپری گشته و تمامی تیرهای رجوی به سنگ خورده است با به دست و پا افتادن و آویزان شدن به دامان شرق وغرب عالم و لابی های صهونیسم  برای به تعویق انداختن همین تصمیمی که پیوسته آنرا به تمسخر میگرفت به چاره‌اندیشی افتاده است .

 

نکته خیلی مهم و با اهمیت اینکه که سازمان مجاهدین هرگز تصور نمیکرد که سربازان آمریکایی ،عراق را ترک کنند و وقتی که 2 هفته پیش این مطلب بیرونی شد باعث شوک و حیرت دم افزون رهبران مجاهدین بویژه مسعود رجوی گردید که تمامی تلاش‌های خود را نقش بر آب میدید.

 

ضربه سنگین اعلام خروج نیروهای آمریکایی تا پایان سال2011 از عراق آنچنان برای مسعود رجوی و همسر سوم اش مریم قجراز بازماندگان عصر قاجار گران آمده است که کاملاً از تعادل روحی و روانی خارج شده وچون خودشان جرأت ندارند این تصمیم آمریکا را به چالش بگیرند از زبان دست نشاندگان شورایی و نمایندگان استخدامی به فحش و ناسزا گویی پرداخته اند. از سویی دیگر اکنون مشخص میگردد که چرا دولت قانونی عراق پایان همین سال 2011 را پایان حضور مجاهدین درپادگان اهدایی صدام حسین به آنان تعیین کرده بوده است چون به خوبی و روشنی از این تصمیم آمریکا در عراق آگاه بوده و براحتی برای این منظور ضرب الجعل فوق را مشخص کرده بود.

 

جالب اینکه آمریکا بی‌اعتنا به درخواست های مکرر مجاهدین برای پذیرش قیمومیت آنان بشکلی تحقیر‌آمیز آنان به کناری پرتاب کرده و علناً و رسما میگوید کسئول رسیدگی به وضعیت شما دولتمردان و مسئولین عراقی هستند و این از هر تحقیری بیشتر آنان را زجر میدهد ، به هر صورت شرایط از هر زمان دیگری برای رهبری مجاهدین خرد کننده تر ودر همان حال شرایط آزادی فرزندان مردم ایران که اسیر این جریان ضد ملی و وابسته است مهیا تر وچشم انداز آن روشن‌تر گردیده است .

 

حلقه ها و دسیسه های بی سرانجامی که مجاهدین پس از تشکیل دولت قانونی عراق برای ایجاد فشار و بحران در این کشور بوجود آوردند عبارت بودند :

 

1.      ابتدا رهبری مجاهدین بویژه شخص رجوی از شکست خوردگان و بازماندگان حزب بعث صدام حمایت مالی و لجستیکی کرد.

2.      در گام بعدی با صرف میلیون‌ها دلار دست به تشکیل احزاب و انجمن‌ها و روزنامه های دست سازدر ابعاد گسترده برای تأثیر گذاری روی انتخابات عراق نمود.

3.      برگزاری دهها جلسه و کنفرانس و جشن و پایکوبی فرمایشی با پرداخت هزینه رفت و آمد و سورچرانی های بی مانند برای رأی و امضا جمع کردن و ضربدر 10000 کردن همین امضا ها برای ایجاد مشروعیت از دست رفته این سازمان که مورد تنفر اجتماعی مردم عراق بوده و هست.

 

4.      ولخرجی های ملیونی برای استخدام نمایندگان اروپایی وآمریکایی و فشار روزمره روی دولت عراق .

 

5.      ایجاد درگیری با سربازان عراقی و خونریزی و سنگر بندی و حمله با ادوات دست ساز برای ایجاد بحران و کشمکش و مظلوم نمایی در نزد رسانه‌های خارجی.

 

6.      و نهایتاً پس از به سنگ خوردن تمامی این تیرها مسعود رجوی تنها راه چاره را، خروج از لیست تروریستی آمریکا را به عنوان آخرین تیر در ترکش شیطانی خود آنرا بچگانه چاره حل مشکلات لاعلاج وبی بازگشت خود ارزیابی کرد و اینکه شاید از این طریق بتواند جلوی حرکات قانونی کشورعراق  را بگیرد و این اقدام هم با صرف میلیون‌ها دلار به شکست انجامید وبه نظر میرسد که این  از آخرین گام ها وحلقات دجالیت و فریب رجوی برای اسیران گم  کرده ره و گروگانهای وی بوده که برای ماندن در عراق طراحی و برای تحمیل تشکیلات جهنمی خود به این کشور برداشته است.

 

خانم هیلاری کلینتون در مصاحبه اخیرش در اواخر ماه اکتبر 2011 در رابطه با آینده این جریان ضمن اینکه آب پاکی را برای برچیده شدن این پادگان تا پایان سال جاری روی دست آنان ریخته است تأکید دارد که خروج آنان از لیست تروریستی وزارت خارجه آمریکا هم هیچ تأثیری در بررسی پروسه پناهندگی آنان نخواهد داشت و به نوعی از خود و کشور مطبوعش پیرامون آینده این جریان سلب مسئولیت کرده است بخصوص که مسعود رجوی پس از نا امید شدن  از اروپا و کشورهای اروپایی تنها راه نجات اش را آمریکا و خروج از لیست گروههای تروریستی این کشور میدانست و آن هم با شکست غیر قابل جبران روبرو گردید.

 

کانون ایران قلم

بار دیگر نگرانی  خود را از تصمیات فرماندهی این جریان ضد ملی در عراق و پاریس که بدست مسعود رجوی و مریم قجر اجرا میگردد اعلام میدارد و تأکید میکند که این تصمیات بوضوح مبین خونریزی های بیشتر و بهره برداری از خون های به ناحق ریخته شده قربانیانی است که در کسوت خود سوزی یا عملیات انتحاری در قرارگاه اشرف باردیگر اعمال خواهد شد و تصمیم آن به نظر میرسد پیشاپیش توسط فرماندهی جنایت کار این جریان  گرفته شده است.

کانون ایران قلم هشدار میدهد که سازمان مجاهدین راهی جز برگزیدن عدالت در باره تشکیلات خود و آزاد سازی نیروهای اسیر و به قربانی گرفته شده خود نداشته و بهتر آن است که رجوی خود را برای دادگاهی عادلانه در نزد مردم ایران و عراق آماده کند .

 

 

هیئت تحریه  ایران قلم

04.11.2011

 

 سایت ایران قلم از انتشار مطالب و مقالاتی که در آن کلمات توهین آمیز استفاده شده، معذور است

مسئولیت مطالب درج شده بر عهده نویسندگان آن می باشد