_________ استفاده از مطالب اين سايت با ذکر منبع بلامانع است _________
" کانون ایران قلم"
هراس رجوی از معترضان عراقی مقابل اشرف
پویا افراسیابی، آریا ایران، بیست و
یکم نوامبر 2011
حضور معترضان عراقی در برابر پادگان
اشرف و تاکید آنان بر تعطیلی اردوگاه،خواب طلایی رجوی برای ماندگاری در
عراق را آشفته ساخت.اخبار گزارش شده توسط رسانه ها حاکی است، روز جمعه 18
نوامبر 2011 چند هزار عراقی زخم خورده از گروه رجوی در برابر پادگان اشرف
دست به تظاهرات زده و خواستار اخراج و محاکمه سران و اعضای سازمان مجاهدین
خلق شده اند.
همچنین ....... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ آیا سکوت و بی عملی وظیفۀ احزاب و شخصیت های سیاسی ایرانی در مقابل فاجعه ای است که بزودی در پیش است؟
نادر نادری، فریاد آزادی، هجدهم
نوامبر 2011
آیا سکوت و بی عملی وظیفۀ احزاب و شخصیت های سیاسی ایرانی در مقابل فاجعه ای است که بزودی در پیش است؟
پاسخ فاجعه ای که توسط مریم و مسعود
رجوی از پیش طراحی شده و رقم می خورد، آیا سکوت و بی عملی است؟
همچنین ....... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ به عنوان یک ایرانی مخالف جنگ و جنگ طلبان هستم
میلاد آریایی 17.11.2011
این روزها باز هم ماشین تبلیغاتی جنگ طلبان براه افتاده و برای مسموم کردن فضای موجود صحبت از آغاز جنگی دیگر علیه ایران وایرانیان به میان آمده است و صحنه گردان این خیمه شب بازی تهوع آور شماری از رسانههای پلاک دار نشاندار غربی و منابع اسراییلی است. از آن تهوع آور تر نقشی است که مزدوران فارسی زبان صدام حسین یعنی مجاهدین به رهبری مسعود رجوی که نام ونشان شان ننگ هر ایرانی شرافتمند است ، اکنون در غالبی نو و جدید برای خود قایل میشوند و آرزو دارند صبح دمی رویایی از خواب برخیزند و« ارتش اسارت بخش ناتو» آنان را در بغل گیرد وبه پشتوانه سلاح های اسراییلی شاید بتوانند مردمان خود را آماج گلوله و بمب قرار دهند و در تهران بر مسند قدرت بنشینند. بواقع حماقت و شهوت قدرت تا کجا باید سراپای رجوی و همسر سوم اش را درربوده باشد که این چنین آشکارا رؤیاهای کودکانه خود را قرقره میکنند و آنرا به خورد نیروهای اسیر و گروگانهای شان میدهند.دم از بهار عربی میزنند و در چهارچوب پادگان 10در 10 کیلومتری اهدایی صدام حسین جز سرکوب اندیشه وعقیده و جز اختناق و مغز شویی چیزی در چنته برای همان نیروهای از جان گذشتهشان ندارند. سالیان گذشته و باز هم میگذرد و این تجربه تاریخی همچنان روشن و روشنتر خود را نشان میدهد که هیچ نیروی و قدرت قهر نظامی قادر نبوده و تاکنون نتوانسته دمکراسی رویایی را برای کشوری به ارمغان ببرد جنگ جویان و جنگ طلبان برای حفظ منافع حقیرخودشان است که با شیره مالیدن بر سر ملتها منابع ونفت آنها را به یغما میبرند و در خلوت به ریش آنان میخندند. کدام کشور بوده که توانسته به کمک قهرو نیروی سلاح روند دمکراسی در یک کشور را سمت و سو دهد از کوبا در آمریکای لاتین گرفته تا لیبی و عراق در خاور میانه ، مگر به نیروی سلاح به قدرت نرسیدند و روسای جمهور مادالعمر دقیقاً دراین کشورها نهادینه شده است ودقیقا درچنین سرزمین هایی بود که قدرت رنگ وبوی سلطنت را به خود گرفت و موروثی شد . رجوی هم مثل یکی دیگر از همین دیکتاتورها است البته از نوع کوتوله آن . او تصور میکند که قادر خواهد بود در قرن بیست ویکم و ارتباطات نوین مردمی چون مردم ایران را بفریبد و بر تخت سلطنت ناداشته تکیه زند.او فکر میکند دانشجویان و روشنفکران ایرانی معطل این مانده که کوتوله ای چون او که از قدرت تنها وابسته بودن را آموزش دیده است بیاید و برایش هورا بکشند غافل از اینکه یک پاپاسی هم برای افکار پریشان این مردک ارزش قایل نیستند و رد هر نوع وابستگی را اتفاقاً از رد خود او و افکار سرکوب گرانه اش شروع کرده اند. او تنها میتواند درصحرای عراق آن هم به کمک دیکتاتوری چون صدام بر 3000 بخت برگشته حکم براند و آنان را مغزشویی کند و چون دایی جان ناپلئون با شمشیر چوبی فرمان جنگ صد برابر صادر کند و اکنون همچون آن زبانبسته در گرداب عراق بدنبال راه نجاتی برای خود چاره بیندیشد و فعلاً هم وغم اش این است که دولت عراق ضرب العجل اخراج آنان را عقب بیندازد تا شاید بتواند پس ازخروج کامل آمریکاییان خاکی بر سرش بریزد. بنابراین سخن کوتاه کنم به عنوان یک ایرانی مخالف جنگ و جنگ طلبان هستم و هر مزدور فارسی زبانی که چون مجاهدین عادت دارند هر شب بغل یک قدرت خارجی شب را به صبح سر کنند تأکید و یادآوری کنم که تا حافظه تاریخی مردم ایران رؤیای ایرانی آزاد و آباد را درسر دارد و تا ایران و ایرانی برقرار و پایدار است، آنان آب در هاون میکوبند و هرگزقادر نخواهند بود حتی بر یک دهات ایران حکم برانند ونقش کدخدای یک ده را نیز با خود به گور خواهند برد چه برسد که به کمک نیروی خارجی و ارتش ناتو قدرت را در ایران به دست بگیرند . این برداشت من از این جریان وابسته و ضد ملی است امیدوارم تغییری غیرقابل تصور در تارو پود این جریان ضد ملی حاصل شود که عکس نظریه من ثابت شود .
میلاد آریایی نوامبر 2011
همچنین ....... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
تهدید
تروریستی علیه جان خانم سلطانی را محکوم می کنم
علی جهانی 15.11.2011
همچنین ....... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ باز هم قلدر بازی تشکیلات رجوی در اروپا
سعید ناصری - پاریس 12.11.2011
در خبرها مطلع شدم که چماقداران رجوی در اروپا در اوج استیصال و سر خوردگی تمام و از سر ضعف و بد بختی ،شاید هم برای دلخوشی به سران دل شکسته و خسته فرقه و شاید هم برای روحیه دادن به نیروهای فرسوده و اسیر در زندان اشرف (کمپ اشرف) به خانه سرکار خانم بتول سلطانی حمله کرده و با تهدید و ناسزاگویی ایشان را تهدید کرده اند که دست از افشاگری خود علیه سران فرقه بردارد،اما خوشبختانه خانم سلطانی با شجاعت تمام در مقابل انها ایستادگی و مقاومت کردند و انها را عقب راند و در همین زمینه دست به افشاگری گسترده ای زدند.
ضمن درود به سر کار خانم سلطانی و تحسین شجاعتشان به ایشان تبریک میگویم وآفرین بر شما خانم سلطانی که اگر به قول مسعود رجوی و همسر سوم اش مریم عضدانلو در پادگان اشرف برای روحیه دادن به نیروه اصطلاح شیر زن را استفاده میکردند، من میگویم اگر یک شیر زن واقعی باشد آن هم شما هستید که این را در کارهایتان و در مقابل تهدید قلدران و شارلاتانهای رجوی نشان دادید ،درود بر شما و شجاعتتان باد.
من هم به عنوان یک شخص مستقل و مدافع حقوق بشر این عمل و هر عمل خشونت آمیز دیگررا محکوم میکنم. اما سوال اصلی اینجاست چرا سران فرقه در همچین شرایط خطیری و در این برهه از زمان دست به چنین اقداماتی میزنند،این اقدامات چه دردی از تشکیلات رو به اضمحلال را دوا میکند.
در این شرایط اگر بخواهم به شکل خلاصه به ان اشاره کنم سازمان مجاهدین بسیج گسترده ای راه انداخته بود تا در امریکا و اروپا و پول های کلانی خرج کرد تا برای اینکه از لیست سیاه تروریستی امریکا بیرون بیاد اما بدلیل عملکرد سازمان در سالهای گذشته و حال و اقدام به عملیات های تروریستی و کارهای خرابکارانه ، مجدداً در لیست گروههای تروریستی وزارت خارجه امریکا باقی ماند واسم این فرقه و همدستانش برای هفدهمین سال متوالی در لیست باقی ماند و سازمان مجاهدین مجددا پذیرای ضربه مهلک بار دیگری گردید ،این در حالی بود که سازمان برای بیرون امدن از لیست کیسه ای بزرگی دوخته بود که چند صباحی سر نیروهای خود در اشرف را گرم نگاه دارد که دقیقاً عکس خواسته و تحلیل رهبری فرقه عملی شد و ضربه ای به پوزه مسعود رجوی خورد که به شدت احساس سوختگی میکنند و میخواهند دق دلی خود را سر کسان دیگری همچون خانم سلطانی و نفرات فعال حقوق بشری که در اروپا فعالیت دارند، خالی کنند .
نکته دیگر که قابل تامل میباشد ضرب العجل دولت عراق برای بیرون کردن این سازمان از خاک عراق تا پایان سال 2011 است که این ضربه میتواند به عمر تشکیلات مخوف رجوی پایان دهد و رجوی به شدت بهم ریخته و گیج شده است از طرفی میخواهد به نفرات داخل کمپ روحیه بدهد و از طرفی هم میخواد مخالفین اش را از بین برذه که بایستی گفت اقای رجوی این بار داستان فرق میکند و مثل گذشته نیست، این بار نه تنها بایستی به خواست مردم عراق و دولت عراق تن بدهی و تشکیلاتت را جمع کنی بلکه بایستی پاسخگو خیلی از مسائل دیگر هم باشی بهتر این که خودت را اماده کنی برای پاسخگویی که سالیان سال به مردم ایران به جوانان ایران و مردم منطقه خیانت کردی الان وقت جواب دادن است.
به امید ازاد شدن نفرات اسیر در پادگان اشرف. درود بر خانواده های مقاوم که الان ماهها در گرما و سرما دست از تلاش بر نداشته و منتظر فرزندان خود میباشند. به امید نابودی تشکیلات مخوف رجوی.
سعید ناصری پاریس 12.11.2011
سایت ایران قلم از انتشار مطالب و مقالاتی که در آن کلمات توهین آمیز استفاده شده، معذور است مسئولیت مطالب درج شده بر عهده نویسندگان آن می باشد |