_________ استفاده از مطالب اين سايت با ذکر منبع بلامانع است _________

" کانون ایران قلم"

kanoon@iran-ghalam.de

info@iran-ghalam.de

www.iran-ghalam.de

پیام صوتی آقایان محمد کرمی و بهزاد علیشاهی به افرادی که به دست فرقه مجاهدین در عراق به اسارت گرفته شده اند

 

 

کانون وبلاگ نویسان مستقل ایرانی، بیست و ششم نوامبر 2011
http://www.cibloggers.com/?p=8333

بعد از سرنگونی صدام حسین نزدیک به دهسال است که سازمان فرقه ساز مجاهدین خلق سه هزار و دویست نفر را بیهوده در قراگاهی در عراق نگاه داشته است , بدون هیچگونه امکان فعالیت سیاسی یا نظامی و بدون هیچگونه تماسی با جهان خارج و از هر تلاشی چه از طرف دوستان و خانواده های این گروگانها و چه از طرف مجامع بین المللی و ملل متحد برای رها شدن این عده به شدت جلوگیری میکند و برای ماندن در اشرف و گروگان نگاه داشتن این تعداد شعار میدهد , سازمان میخواهد آنها را به کام مرگ بفرستد درحالی که رهبران این سازمان در فرانسه و در امن و آسایش سکنی کرده اند , دوستان این گروگانها در تلاشند که آنها را نجات دهند و راه باقی مانده قبل از فاجعه شاید فرار باشد . در زیر پیامهای آقایان علیشاهی و کرمی را خطاب به دوستانشان در عراق و در اشرف خواهید شنید.

پیام صوتی آقای محمد کرمی

پیام صوتی آقای بهزاد علیشاهی

پیام بهزاد علیشاهی به اسیران فرقه مجاهدین در خاک عراق
پیام محمد کرمی به اسیران فرقه مجاهدین در خاک عراق
متن پیام بهزاد علیشاهی را اینجا بخوانید
پیام صوتی آقای کرمی
پیام صوتی آقای علیشاهی
http://www.cibloggers.com/?p=8333

 

 

همچنین .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

سران فرقه مجاهدین بر طبل خشونت و خونریزی می کوبند

 

علی جهانی

25.11.2011


همانطور که همگان مطلع هستند چیزی به پایان سال جاری میلادی نمانده که مصادف هست با پایان مهلت دولت عراق به سران فرقه که باید دست از اشغال قسمتی از خاک عراق دست بکشند و خاک عراق را ترک کنند. همچنین در خبرها آمده بود که عده ای از اعضای جدا شده از این فرقه که همگی از اعضای قدیمی و از کادر های بالای این فرقه بودند از جمله آقایان مسعود خدابنده ، حسن عزیزی ، محمد حسین سبحانی و مهدی خوشحال و علی قشقاوی و عباس صادقی که همگی اکنون در کشورهای اروپائی مشغول روشنگری علیه سران فرقه و از فعالین حقوق بشری هستند طی یک دیداری از عراق و کمپ اشرف مایه دلگرمی برای قربانیان گرفتار در ای قلعه شدند ولی از طرف دیگر باعث وحشت سران فرقه و بطور خاص رجوی ها شدند و ترس و وحشت سراپای وجود کثیف و ننگین شان را که دیگر رو به نابودی و زوال هست فرا گرفته است چون سران فرقه و بطور اخص رجوی ها خوب می دانند که این حرکت شجاعانه و انساندوستانه تعدادی از جدا شده ها موجب ریزش بیشتر نیروهای روحیه باخته خواهد گردید وهمگان در داخل قلعه می بینند که چطور همرزمان سابق شان در دنیای آزاد هستند و اکنون هم برای یاری آنان جهت رهائی از چنگال سران فرقه شتافته اند و همه اون دروغپردازی ها و لجن پراکنی های سران فرقه علیه این جدا شدگان که بیشتر لایق خودشان میشود بر ملا شد و همگان دیدند که چطور این عزیزان جداشده از فرقه تمام هم وغم شان شده کمک برای آزادی اسیران از چنگال فرقه و دیگر تمامی تبلیغات دروغ فرقه رو شد و از طرف دیگر در این روزهای واپسین عمر ننگین فرقه ضربه مهلکی بود بر پیکر پوسیده اش و این ترس و وحشت شدیدش هم از اوج استیصال ودرماندگی و بن بستی هست که درش گرفتار گشته که دیگر چنان در ضعف شدید قرار گرفته که تاب تحمل یک حرکت انساندوستانه تعداد معدودی از جدا شدگان را ندارد و وحشت سرا پای وجودش را فرا گرفته است

ولی در چنین شرایطی با کمال تاسف می بینیم که سران فرقه و بطور خاص رجوی ها بجای اینکه دنبال راه حل منطقی و صلح جویانه برای حل این مشکل باشند بر طبل جنگ و خونریزی می نوازند و بدنبال کشت و کشتار و تکرار حوادث دلخراش گذشته هستنند تا بدینوسیله به مطامع کثیف و شیطانی خودشان برسند و با تحریک مقامات دولت عراق و نیروهای ارتش عراق به دست زدن به خشونت و به کشتن دادن تعدادی از بی گناهان که در قلعه اشرف در چنگال سران فرقه گرفتار هستند و بدینوسیله چند صباحی به عمر ننگین و سراپا جنایت و خیانت خودشان بیفزایند

لذا می بینیم که از یک طرف مقامات عراقی مصصم هستند و مستمرا بر خروج این فرقه از خاک عراق تا پایان مهلت تعیین شده تاکید دارند ولی با کمال تاسف می بینیم که سران فرقه دنبال خشونت و کشت و کشتار بازم بیشتر هست البته جای تعجب ندارد چون خشونت گرائی ومیکیدن زالو وار خون افراد بی گناه جزو ذات گروه های فرقه گرا نهادینه شده و قسمت لاینفک آنان گشته است و بطور خاص در این فرقه رجوی که علاوه بر اندیشه فرقه گرائی یک باند مافیائی و یک گروه تروریستی خطرناک هم هست این مقوله خشونت گرائی ضریب می خورد وبطور خاص رجوی در این زمینه برای حفظ اندیشه پوشالی خودش و برای حفظ جانش از هیچ جنایتی فروگذار نمی کند و همگان شاهد بودند که چطور در این زمینه گوی سبقت را از همه جنایتکاران و دیکتاتورها ربوده هست وحتی به کسی طرح فرارش را از ایران در سال 60 ریخته بود هم رحم نکرد.

دراین زمینه با نیم نگاهی به گذشته سراپا جنایت و خیانت رجوی دیگر جای شک و تردید برای کسی باقی نمی ماند در سال 60 وقتی احساس خطر جانی کرد همه نیروهای بی دفاع و بی گناه رها کرده و فرار را بر قرار ترجیح داده و حتی زن و بچه خردسالش را در ایران جا گذاشت و در کنار رود اورسورواز به خوش گذرانی مشغول شد و بعدش هم دیدیم که برای شرکت در جنگ بین ایران عراق به عراق رفت و در کنار صدام پدر خوانده اش علیه سربازان بی گناه در جنگ شرکت کرد و به کشت و کشتار آنان مشغول شد تا بدینوسیله با خودشیرینی و اثبات نوکری خودش به صدام را به اوج برساند و بعدش هم دیدیم وقتی دید دارد بین ایران و عراق صلح می شود و اعلام آتش بس شده و موجودیت خودش را در خطر دید عملیات به اصطلاح فروغ را براه انداخت تا با به کشتن دادن بیش از هزار و پانصد تن از نیروها به عمر ننگینش ادامه دهد و بعدش در زمان جنگ خلیج هم احساس خطر کرد و برای حفظ صدام که حفظ خودش هم بود وارد جنگ و کردکشی و سرکوب شیعیان جنوب عراق شد و همینطور دیدیم که چطور وقتی در داخل مناسبات استالینی و تار عنکبوتی خودش از طرف نیروهای ناراضی احساس خطر کرد و موجودیت کثیفش را در خطر دید چطور با براه انداختن زندان و شکنجه و کشتن نیروهای ناراضی به عمر ننگینش ادامه داد و بعد سرنگونی صدام هم همه شاهد بودند که چطور هر جا که چوب اخراج مقامات دولت عراق را بالا سر خود احساس کردند با متکی بودن به حمایت ارتش آمریکا اقدام به تحریک نیروهای ارتش عراق زده و آن حوادث دلخراش را ایجاد کرده تا با ریخته شدن خون بی گناهان و مکیدن زالو وار خونشان به ادامه حیات خفیف و خائنانه خودش بپردازد

لذا در همین راستا می بینیم که الان با نزدیک شدن به پایان مهلت دولت عراق که یک ماه و چند روز دیگر ازش مانده باز بر طبل جنگ می کوبد و مستمرا سران فرقه در رسانه خبری خودشان تحت نام سیمای آزادی که ذره ای بوئی از آزادی نبرده توسط گردانندگانش تبلیغ خشونت می کند و رجوی ها هم در این زمینه با پیامهای خودشان از یک طرف به تشویق نیروهای اسیر در این قلعه برای دست زدن به خشونت علیه نیروهای عراقی و تحریک این نیروها برای دست زدن به خشونت می پردازند و از طرف دیگر با تهدید به مقامات عراقی فشار می آورند تا دست از این خواسته بر حق و قانونی شان بر دارند تا بتواند باز هم به عمر ننگینش در عراق ادامه دهد و به فرقه گرائی مشغول باشد.

در اینجا برای من جای بسی شگفتی و تعجب هست که چرا نیروهای سیاسی خارج کشور با سکوت و بی عملی خودشان مهر تائید بر اقدامات خشونت جویانه این فرقه می زنند و آنرا محکوم نمی کنند تا جلوی تکرار حوادث دلخراش و تلخ گرفته شود نکند باز مثل گذشته منتظرند تا باز سران فرقه با اقدامات تهدید آمیز و تحریک کننده خودشان خشونت آفرینی کنند و باز خون عده ای بی گناه بر زمین ریخته شود بعد این آقایان گروههای سیاسی و فعالین حقوق بشری بر طبق روال همیشگی و عادی خودشان به محکوم کردنش بپردازند

من در اینجا بعنوان یک عضو جدا شده از این فرقه که سالیان زیادی در اسارت فکری این فرقه بودم و از قربانیان این فرقه هستم از تمامی گروههای سیاسی خارج کشور و فعالین حقوق بشری ایرانی و خارجی و مجامع بین المللی خواهشمندم که جلوی خشونت آفرینی و حادثه سازی سران فرقه و بطور خاص رجوی ها را بگیرند و مانع از اجرای مطامع شیطانی و ضد انسانی آنان گردند تا بعدا مجبور نشوند که به محکوم کردن آن مشغول شوند و با وارد شدن و کمک به نیروهای گرفتار در این قلعه موجبات رهائی آنان را فراهم سازند و خانواده های شان را خوشحال نمایند.

و از دولت های غربی و بطور خاص دولت آمریکا می خواهم که بجای حمایت از سران این فرقه که در این سالیان به آن مشغول بودید یک بار هم شده از سر حس انساندوستانه و حقوق بشری وارد شده و جانب افراد بی گناه و بی دفاعی که در این قلعه گرفتارند را بگیرید و با کمک به دولت عراق سعی کنید تا هم جلوی

خشونت گری و حادثه آفرینی سران فرقه و بطور خاص رجوی ها گرفته شود و هم این مشکل دولت قانونی و مردم شریف عراق به صورت مسالمت جویانه حل و فصل گردد و این فرقه را وادار نمائید بجای گردنکشی و کوبیدن بر طبل جنگ و خونریزی به خواسته قانونی و بر حق دولت و مردم شریف عراق تن بدهد تا بدینوسیله موجبات آزادی اسیران مستقر در این قلعه استالینی و تار عنکبوتی که اکنون دیگر پوسیده و روزهای پایانش را می گذراند را فراهم سازند.

در پایان به سران فرقه و بطور خاص رجوی ها می گویم که دیگر دوران ترک تازی های شما به سر رسیده و بقول معروف آن سبو بشکست و آن پیمانه ریخت و شتر در خواب بیند پنبه دانه گهی لف لف خورد گه دانه دانه پس جناب مسعود خان این شیر همیشه خفته که چه عرض کنم بهتره بگوئیم موش در سوراخ خزیده هم بهتره از خواب طولانی مدت که اکنون بیش از ده سال ازش می گذرد بیدار شود و دور و برش را خوب نگاه کند و ببیند که دیگر دوران خشونت و فرقه گرائی بسر رسیده و دیگر نمی توانی با تحلیل های آب دوغ خیاری سر همه را شیره بمالی و به فرقه گری خودت و حفظ قلعه اشرف که ظرف این اندیشه پوشالی توهست ادامه بدهی لذا بهتره که بجای ارسال پیامهای تهدید آمیز و تحریک کننده و تشویق نیروها به خشونت در مقابل نیروهای عراقی و به جای دادن این پیامهای آماده باش جنگی و هیاهوی تبلیغاتی در دنیا و بدنبال ایجاد خونریزی و بعدش مظلوم نمائی در دنیا برای رسیدن به مطامع ضد انسانی و شیطانی خودت برای حفظ جانت و ادامه حیات خفیف خائنانه خودت نباشی و اینقدر بر طبل تو خالی و بلند آواز جنگ و خونریزی نکوبید چون نه تنها دردی از درد بی درمانت را حل نخواهد نمود بلکه نابودی و سقوط تو و انیشه پوشالی ترا از اوج قله بلاهت به ته دره ظلمت تسریع می کند.

بنابر این بجای کوبیدن بر طبل جنگ و خونریزی به فکر پاسخ گوئی در مقابل این همه جنایت و خیانتی که به مردم ایران و عراق مرتکب شدی باشی و آنروز هم دیر نیست به امید آزادی همه اسیران در قلعه اشرف

 

 

همچنین .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

سلام و درود بر خانواده های مقاوم متحصن در مقابل اسارتگاه اشرف
 

 

 

سعید ناصری -  پاریس

 24.11.2011

در حالی به روزهای آخر بسته شدن کمپ اشرف نزدیک میشویم و ضرب الاجل دولت محترم عراق برای بیرون کردن فرقه تروریستی رجوی از خاک کشورشان شاهد فعالیت های خانواده های قربانیان و اسیران در بند رجوی هستیم که شبانه روز با تلاشهای زیادی در پی این هستند که فرزندان خویش را از بند رجوی رها سازند. از سوی دیگر حضور اعضای سابق مجاهدین در عراق که از کشورهای مختلف اروپایی به این کشور سفر کرده اند و فعالیت های آنها این روند را سرعت بیشتری بخشیده است.

در اینجا به عنوان کسی که سالیان سال بیش از 15 سال در اسارتگاه رجوی بودم، بایستی به خانواده های مقاوم و پدران و مادران پیر و سال خورده که تا همین لحظه میدانم متحمل سختی های فراوانی شدند ولی دست از پا ننشسته و باز به فعالیتهای خویش ادامه میدهند.

با این امید که در روزهای آینده فرزندان خویش را در آغوش بگیرند و سران فرقه را که سالیان سال از احساس و جسم و روح اعضا استفاده کرده و آنان را گروگان گرفته اند برای منافع رهبری فرقه رجوی خائن آنان را به دست عدالت بسپارند، برای این پدران و مادران عزیز و گرامی آرزوی سلامتی دارم و به آنان درود میفرستم که این روزها هر چه بیشتر بایستی به فعالیتهای خویش ادامه بدهند تا اینکه به همت شما عزیزان و مهر خداوند به هدف و آرزوی خویش برسید.

در حالی که مریم رجوی سنگ اعضای اسیر را به سینه میزند ، در ظاهر ولی همچنان از حرف خودش کوتاه نیامده و همچنان با حرفهای بچه گانه و تکراری باز هم اعلام کرده که ما حاضر به جابجایی در داخل خاک عراق نیستیم، باز هم میخواهد اعضای در بند را بدون شک به کشتن بدهد و باز هم در حساب کتاب خودشان فکر میکنند میتوانند این بار هم بهره سیاسی آن را ببرند ولی باید گفت ان سبو بشکست و آن پیمانه بریخت. این بار با دفعات قبل فرق میکند.

خود شما هم به خوبی میدانید که تشکیلات نکبت بار و سکت شما رو به اضمحلال میباشد هر چند میدانم که الان شما شب و روز ندارید و مستمر در حال برنامه ریزی هستید و گروه بندی میکنید شاید راه فرجی حاصل شود .اما بی فایده است.

به پدران و مادران و عزیزانی که در جلوی قلعه اشرف دست به فعالیت زدند خسته نباشید میگم، تا این لحظه که خبرهای شما را دنبال میکردم تلاشهایی که در این مدت داشتید نسبتا به ثمر نشسته و نبایستی خسته بشین و این شما هستید که بایستی ضربه نهایی را به تشکیلات مخوف رجوی بزنید و فرزندان خلق و فرزندان خود را آزاد کنید. آن اعضای دربند تمام امیدشان به شماها است، ای کاش میتوانستم در کنار شما میبودم و دست تک تک شما ها را میبوسیدم دست ان مادرانی که سالیان سال چشم به انتظار فرزندانشان بودند و دست آن پدرانی که سالیان سال غم و اندوه جای خالی فرزندانشان را خوردند و من این را به وضوح در چهره تک تک این مادران و پدران و دیگر عزیزان میبینم.

به امید نجات اسیران در قلعه مخوف اشرف، درود بر خانوده های مقاوم که هر لحظه به فعالیتهای خودشان ادامه میدهند

سعید ناصری پاریس 24.11.2011
 

 

همچنین .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

وحشت فرقه مجاهدین از حضور اعضای سابق و منتقد این سازمان در مقابل قلعه اشرف در عراق

 

 

هیأت تحریریه انجمن ایران قلم

23 نوامبر 20

 

بدنبال تصمیم دولت عراق مبنی بر خروج سازمان مجاهدین از این کشور تا پایان سال 2011 و سراسیمگی این سازمان که در لیست گروههای تروریستی جهانی طبقه بندی شده است با جدی ترین مساله در طول حضور خود درعراق که با حمایت صدام حسین در این کشور به مدد جاسوسی علیه ایران و اجرای ترورهایی که از طرف ژنرال های عراقی دستورش صادر میشد،  روبرو شده است.

 

مسعود رجوی رهبر مادام العمر سازمان مجاهدین بوضوح پایان خط وابستگی و در خدمت دیکتاتورترین مرد عرب صدام حسین را به چشم می‌بیند او بود که می‌گفت صلح طناب دار رژیم است ولی عملاً صلح طناب دار ارتشی شد که از سر تا پا همه سلاح ها وادوات اش اهدایی صدام حسین بود.

 

آنچه محاسبات این سازمان را زیر ورو کرده است ابتدا خروج کامل آمریکاییان از عراق تا پایان سال 2011 و همزمان عدم خروج  نام این سازمان از لیست گروههای تروریستی و شکست تمام‌عیار رشوه دهی میلیونی به سیاست مداران آمریکایی بود و این هر دو شکست که بطور همزمان اتفاق افتاده است رهبری این جریان ضد ملی و وابسته را دچار تنش‌های بی پایان و بی تعادلی وحشتناک کرده بطوری که راه چاره را تنها درخونریزی و قربانی گرفتن از گروگانهایش می‌بیند که هزینه زنده ماندن  مسعود رجوی در خاک اشرف از خون انان بایست پرداخت شود و این استراتژی جدید آنان را ترسیم میکند.

 

ازسوی دیگر اعضای سابق این سازمان با شناخت از ماهیت وتصمیم مسعود رجوی با پذیرش خطرات احتمالی برای پشتیبانی ازخانواده ها و حمایت از تصمیم دولت عراق و آزاد سازی دوستان در بندشان از کشورهای مختلف اروپایی به عراق سفر کردند تا در این شرایط بحرانی کمک کار یاران شان باشند از جمله‌ این افراد میتوان از آقای حسن عزیزی از هلند، آقای مسعود خدابنده از انگلستان  و همچنین آقایان محمد حسین سبحانی ، عباس صادقی ، علی قشقاوی و مهدی خوشحال از آلمان اشاره کرد.

 

صرف حضور اعضای سابق مجاهدین در مقابل پادگان اشرف که از کشورهای مختلف اروپایی از جمله آلمان – انگلیس و هلند که به دعوت دولت و سازمانهای غیر دولتی به عراق سفر کرده بودند خبر از یک چرخش اساسی در وضعیت سازمان مجاهدین در عراق میدهد.

 

سراسیمگی و سوزش سازمان مجاهدین ازسفر اعضای سابق سازمان به عراق در حمایت از خانواده‌ها  بعد دیگری از وحشت رهبری این جریان که روزه‌های پایانی خود در عراق را سپری میکند به نمایش گذاشت . پخش لجن پراکنی های  این سازمان ابداً چیز جدیدی نیست گوشه از بیان همین حقیقت انکار ناپذیر است .

 

حضور اعضای منتقد سازمان که در خاک اروپا با مجامع حقوق بشری در ارتباط منظم هستند و  دعوت سازمانهای غیر دولتی از این افراد  در خاک عراق ، بسیار پر بار و معنی دار بوده و طی مدتی که درعراق حضوردارند با برگزاری سمینارها  وانجام  مصاحبه‌های متعدد  با رسانه‌های مختلف به تنویر افکار عمومی وروشنگری پیرامون دسیسه های رهبری این سازمان  با هدف  ادامه حضور این فرقه در عراق و ادامه اسارت اعضای قربانی پرداختند .

  

فعالین حقوق بشر و اعضای سابق سازمان مجاهدین در طول مسافرت خود در عراق قعالیت های مختلفی انجام دادند که لازم است از زحمات و برنامه‌ریزی دقیق بنیاد خانواده سحر و حمایت  خانواده‌های اسیران در فرقه مجاهدین و سرکار خانم مریم سنجابی قدردانی ویژه کرد و به امید روزی که شاهد  آزادی فرزندان ایران زمین از دست فرقه مجاهدین باشیم.

 

هیأت تحریریه انجمن ایران قلم

23 نوامبر 2011

 

 

 سایت ایران قلم از انتشار مطالب و مقالاتی که در آن کلمات توهین آمیز استفاده شده، معذور است

مسئولیت مطالب درج شده بر عهده نویسندگان آن می باشد