_________ استفاده از مطالب اين سايت با ذکر منبع بلامانع است _________

" کانون ایران قلم"

kanoon@iran-ghalam.de

info@iran-ghalam.de

www.iran-ghalam.de

سخنرانی آقای عباس صادقی در کنفرانس بزرگ بغداد

 

 

ایران اینترلینک، بغداد، ششم دسامبر 2011
http://iran-interlink.org

 

حصار ذهنی که رجوی ایجاد کرده در حال فروپاشی است. این شکسته شدن حصار فقط و فقط بواسطه ارتباط با خانواده ایجاد شده است. روزی که وارد سازمان مجاهدین شدم همسرم هفت ماهه باردار بود. قرار بود من ده روزه برگردم. اما سازمان من را بمدت شش ماه اینجا سر گرداند. بعد از شش ماه اعلام کرد که همسر من هنگاه زایمان فوت کرده. از این نقطه به بعد من هیچ انگیزه ای برای خارج شدن از عراق نداشتم. سازمان مثل همه فرقه ها از سه اهرم برای کنترل نیرو استفاده می کند. قطع نیرو با بیرون و جامعه. قطع نیرو با خانواده. و در مرحله پایانی قطع ارتباط فرد با خودش. تکمیل این سه مرحله امکان پذیر نیست مگر این که قطع ارتباط با خانواده قطعا میسر بشود

 

لینک به فایل تصویری جهت دانلود (80 مگا بایت) 

 

 

 

همچنین .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

تصاویری از فعالیت های اعضای سابق مجاهدین در سفر به عراق ـ قلعه اشرف

بخشی از پیام تصویری محمد حسین سبحانی به قربانیان فرقه رجوی در  مقابل اسارتگاه اشرف در عراق

 

 

ایران قلم

03.12.2011

 

برای تماشای پیام کلیک کنید

متن پیام محمد حسین سبحانی:

... همه شما را تک تک دوست دارم . همه ما شما را قربانی مثل خودمان میدانیم . ای برادران ، ای خواهران ، دختران و پسران ما . فکر کنید برای چی 25 سال 30 سال در این چهاردیواری اسیر ذهنی و فیزیکی هستید؟  رهبری این فرقه مسعود رجوی کجا است؟  شما چرا لحظه ای درنگ نیمکنید؟  شما چرا از یک ساختمان داخل این قرارگاه وقتی میخواهید به یک ساختمان دیگر بروید باید ویزا داشته باشید؟  باید امضاء 3 تا فرمانده را داشته باشید،  این بی اعتمادی نیست؟  فرار کنید ، همه خانواده ها پشت این دیوار منتظر شما هستند . همه ما با شما هستیم . نترسید ، همه بیایید به تک تک کشورهای اروپایی.  بایید ما کمکتان میکنیم . نترسید همه ما شما را دوست داریم . شما مثل خود ما قربانی هستید . برادر،  پدر و مادری که فرزندانتان را نمیگذارند،  ببینید. چرا رجوی نمیگذارد 5 دقیقه، فقط 5 دقیقه با خانواده هایتان ملاقات کنید؟  با این پدرهای پیر و مادرهای پیر،  مادری که 20 سال که دخترش را ندیده  است.

افسانه طاهریان ! افسانه  طاهریان! دخترت  سارا منتظرته ، پدرت منتظرته،  مادرت منتظرته ، یک لحظه اراده کن ، فرار کن ، نترس .  افسانه ها،  حمید ها،  نرگس ها فرار کنید .

 

 

بخدا قسم من دیشب با یک دختری صحبت میکردم اینجا . 45 روزه بوده که پدرش اینجا اسیر شده ،  20 سال است که پدرش را ندیده.  5 دقیقه بگذارید او  پدرش را ببیند . ما همه از شما حمایت میکنیم. از  تک تکتان،  تک تکتان ، نترسید این چیزی که رجوی میگوید سرابی بیش نیست،  استراتژی مبارزه مسلحانه چی شد ؟ کو سلاح ؟ سلاح یعنی خشونت یعنی تروریست ، بگذارید زمین . تفکرتان را از این اندیشه جدا کنید . نترسید ما همه شما را دوست داریم ، تک تکتون را . الان بچه هایی که توی هفته های گذشته،  توی ماه های گذشته از درون همین قرارگاه جدا شده اند ، هر کدام الان از اینجا رفته و آزاد شده اند ....

 

 

 



 

 

همچنین .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

سفر اعضای سابق مجاهدین به عراق ـ قلعه اشرف

مزار اشرف یا دکان شهید سازی!!؟

 

 

ایران قلم

26.11.2011

 

Benachrichtigungssymbol
Zum Ansehen dieses Videos benötigst du den Adobe Flash Player.
Player von Adobe herunterladen

 

محمد حسین سبحانی:

سلام به بینندگان عزیز ، ما از اروپا امده ایم به اتفاق دوستان عزیز آقایان قشقاوی ، آقای خوشحال آقای عزیزی و همینطور دوست عزیزمون آقای صادقی نژاد. خب هدف اولمون از مسافرت به عراق این بود که بیاییم خانواده ها رو ببینیم به خانواده هایی که پشت درب قرارگاه اشرف تحصن کرده اند کمک کنیم و در چند جلسه این کمک ومشاوره و همفکری رو باهاشون کردیم.

از یک طرف قرارهایی داریم که با نهادهای بین المللی بتوانیم این موضوع را بیشتر دنبال کنیم که این موضوع تسریع بشود. صبح هم همایشی بود که بخشی از مردم عراق امده بودند دم درب قرارگاه اشرف و اعتراض داشتند به حضور سآزمان مجاهدین خلق توی خاک خودشون . در همین اثنا و فرصتی که وجود داشت ما گفتیم که سری بزنیم به محلی که سازمان مجاهدین مزار اشرف نام گذاشته و در واقع قبرستانی است که افرادی مثل خود ماها قربانی شده و در اینجا به خاک سپرده شده اند.

توی مسیر که داشتیم می امدیم اقای مهدی خوشحال خاطره بسیار نکته اموزی راگفتند که من میخواهم خودشون توضیح بدهند، بفرمایید.

 

 

مهدی خوشحال:

باسلام خدمت دوستان اخرین باری که ینجا امدم تقریبا ۲۰ سال قبل بود زمانی که بعد از انقلاب ایدئولوژیک رذالت بار مسعود رجوی که قصد ماندن در پادگان اشرف را نداشتم، یکی از روزها مسئولم من را اینجا اورد و البته ان موقع درختان زیتون و گل و سبزه به این صورت نبود و خیلی ساختش تازه بود و خلاصه آورد اینجا و بعد از کار توضیحی که انگیزه بگیری از این قبرستانی که جدیدالتاسیس بود و به من تاکید کرد که هر موقع مشکلی داشتی کمبودی داشتی و یا انگیزه ات کم شد میتوانی مجددا به اینجا سر بزنی واز این اینجا انگیزه بگیری.

از آنجا بود که من با تامل به این موضوع پرداختم خب من در مورد قبرستان یک تعریف عمومی داشتم فکر میکردم خب جایی است که ادمها بعد از مرگ انجا دفن میشوند اما بعد از ان فهمیدم که قبرستان در سازمان مجاهدین دکانی هست که زنده ها را تبدیل به مرده میکند و مرده ها را به گروگان میگیرد که بتواند از زنده های جدید بهره برداری کند و انها را مجاب به ماندن در فرقه کند ، بعد بدل به همین دستگاه شهید سازی خودش بکند و النهایه همه جا را تبدیل به مزار شهدای خودش بکند که به کارنامه شیطانی خودش بیفزاید و بتواند به مردم القا کند که این مزار و شهید و اینها نتیجه مبارزات بر حق ماست . در صورتی که شهید تلفاتی بوده ضایعاتی بوده و خساراتی بوده که این میداده ولی معکوس جلوه می داده مقدس جلوه می داده و از این دکان و دستگاه برای فریب زنده ها استفاده شایان می کرده است.

محمد حسین سبحانی :

آقای عزیزی داشتیم با خانواده ها صحبت میکردید نقل قول میکردند چه بخشی از خودشان و چه بخشی از خانواده های که از استانهای دیگر آمده بودند در واقع بعضی ها اسیر دارند و بعضی ها هم بچه هایشان کشته شده من خودم چندین بار خانواده نوروزی از ما خواستند تا به مجامع بین المللی برویم و بگویید که بچه ما را کشتید حالا جسدش را میخواهیم.  به نظر شما در واقع آن خانواده حداقل باید جسد فرزندشان را داشته باشد ؟ آیا شما فکر میکنید در آینده که سازمان مجاهدین باید اینجا و خاک عراق را ترک کند .

برنامه ای که صبح دولت عراق داشت شما مشاهده کردید آیا اجساد این قبرستان حق پدر مادرها و خواهر و برادرهایشان نیست؟  هر صورت عراق کشور ایران نیست. عراق یک کشور بیگانه است. آیا باید این اجساد منتقل بشود؟

 

 

حسن عزیزی :

سلام عرض میکنم و فکر میکنم همانطور که شما اشاره کردید این اجساد یا این کشته شده ها اصلا متعلق به رجوی نیست رجوی صاحب اینها نیست اینها کسانی هستند که گروگان بودند همانند ما به نوعی کشته شدند بخاطر مطامع قدرت طلبانه رجوی کشته شده اند.  خوب همین قسمتی که من وایستادم قبل از این که خروج بکنم جریان کرد کشی بود اینجا با نام جنگ مروارید اکثر بچه هایی که اینجا میبینید کشته های سال 70 هستند مثلا ماه اول 70 هستند همه در این جریان کشته شده اند اصلا ربطی به مردم ایران نداشت اصلا هیچ ربطی به آزادی مردم ایران نداشت و فقط بخاطر مطامع و قدرت خواهی رجوی که با صدام در واقع یکی بود اینها کشته شده اند . خود من کسی بودم که اینجا حفاظت این قرارگاه بودم آن موقع خود من خیلی از اینها اجساد را خودم دفن کردم مسلما اینها خانواده های دارند که صاحب اصلی این اجساد هستند.  و واقعا یک روزی امیدوارم که این اجساد انتفال پیدا بکند به خاک خودمون و واقعا خانواده ها بتوانند سر قبور بچه هاشون برن . ولی رجوی هیچ حقی در این رابطه نداره این اجساد را به عنوان شهید به خودش منتصب بکند بگه اینها مال من هستند نه تو قاتل اینها هستی و باید روزی جواب بدهی.

مهدی خوشحال:

به نظر من همچنین اینجا یک نمایشگاه رجوی بود برای ارباب خودش (صدام حسین) که این پولهای  که شما به ما میدید و هدف شما ریختن خون ایرانی هست حال چه ایرانی،  چه اینطرفی چه آنطرفی ما نمونه ای از او خونهای ایرانی را الان در معرض تماشا در نمایشگاه خود شما آوردیم و تماشا کنید و لذت ببرید و قیمت بیشتری بدهید.

محمد سبحانی:

شما آقای قشقاوی نظرتان چیست شما با خانواده های دیگر در این زمینه صحبت میکنید؟

علی قشقاوی:

بله همانطور که دوستان گفتند ، طبق تجربه خود من هم همینطور بوده همیشه سازمان سعی میکرد که از این مکان از این قبرستان به عنوان یک مکان و یک فضایی برای انگیزه دادن افرادی که واقعا نمیخواستند اینجا بمانند و معترض بودند از جمله خودم. بارها معترض بودم بعد از برخوردی که با من میکردند از مسئولین سازمان از جمله همین ابراهیم ذاکری که عکسش اینجا هست از مسئولین این سازمان بود همیشه به ما میگفتند که ما خون دادیم و تو میخواهی از روی خون این بچه ها عبور کنی و بری دنبال زندگی شخصی ات ما هم صحبت ها و اعتراضات خودمان را داشتیم.

محمد سبحانی:

ولی الان حضور شما نشان میدهد که دنبال زندگی شخصی خودت نبودی زندگی شخصیت را الان ول کردی از آلمان کارت را ول کردی و آمده ای به این خانواده ها کمک بکنی .

 

 

قشقاوی:

دقیقا این که وظیفه هر جدا شده ای است که چه به قول معروف دنبال زندگی شخصی باشی یا نباشی این حس احساس مسئولیت هست این افراد خیلیهایشان به خاطر اعتراضشان به سازمان مجاهدین داشتند اینجا کشته شده اند خیلی ها را آگاهانه سازمان میفرستاد عملیات کشته بشوند که از اسمشان استفاده هایی ببرد بلحاظ سیاسی در حالی که کسی انجا نیست که خودش داوطلبانه کشته بشود . اساسآ سازمان کارش این بود که اول افرادی که معترض هستند به شکلی به کشتن بدهد خیلی ها هستند از جمله همین یک بنای اینجا هست که از جمله اون ستاره های که زنده اند روی آن دیوار خودم شاهد بودم فردی به نام احمد پهلوان از هم یگانی های ما بود چون او موقع میفرستادند اینها را به عملیات نامنظم کسانی را میشناختم که راضی نبودند بروند میرفتند کشته میشدند و بعضی از جنازه ها را می آوردند بعضی از جنازه ها میماند از جمله احمد پهلوان که خودش بعدا رفت کشته شد بعد از اینکه این پیشنهاد به مسئولین ملک محمدی فرمانده مرکز بود ما باید یک بنایی درست بکنیم برای بچه هایی که میروند کشته میشوند این خودش هم جز آنهای بود که بعد از یکسال رفت کشته شد و جنازه اش را نیاوردند بعضی ها را می آوردند همینجوری دفن میکردند و بعضا برای خیلی از جنازه ها را شبانه دفن میکردند مخفیانه دفن میکردند  ما بعدها متوجه میشدیم که دفن شده اند اینها معلوم بود که یک اشکالی در کار است یا خودکشی کرده بخاطر اعتراض یا کشتنش واقعا ما با شناختی که نصب به بچه ها داشتیم بیشترین اینها یا خودکشی میکردند یا میکشتندشان.  اگر فردی که زیاد اعتراض میکرد و مقاومت میکرد و درگیر میشد میکشتندش . به هر حال این مکان را هم از این طریق برای خودشان به قول دوستان یک دکانی باز کرده بودند و ازش استفاده سیاسی میکردند.

محمد حسین سبحانی:

خوشبختانه ولی مطلع شدیم که دولت عراق به شکلی میخواهد این دکان را از آن صورت و موضوعیتش  بیندازد و افرادی که جدیدا به دلایل مختلف فوت میکنند و یا تحت فشارهای روانی آسیب های روانی و جمسی که در این فرقه دیدند در سنین خیلی کم فوت میکنند . شنیدم که دولت عراق اجازه نمیدهد که افراد را بدون اینکه به پزشک قانونی ارجاء بشود جسد . در هر صورت روال قانونی طی شود.  از یک طرف میگویند ما شهر هستیم و از یک طرف قوانین را رعایت نمیکنند . آقای عباس صادقی نظر شما چیست؟

عباس صادقی:

با عرض سلام خدمت بیننرگان عزیز اجازه بدهید قبل از پرداختن به این سئوال شما من به خانواده ها تبریک بگویم که امروز به صورت نمادین مزاری را که رجوی مدتهای مدید به عنوان ارتزاق کننده ایدئولوژیک اسفتاده میکرد به تسخیر خودشان در آوردند از چنگ خودشان در آوردند به این معنا است که امروز جنازه ها را از دست رجوی در آوردیم و فردا زنده هامون را از دست رجوی درخواهیم آورد.

در رابطه با موضوعاتی که فرمودید در رابطه با مسائل قانونی تا قبل از این همانطور که شما فرمودید حتی بعد از اینکه صدام سقوط کرد خیلی از افراد ناراضی کشته شدند و سازمان اعلام کرد که اینها سکته کرده اند یا خود زنی کرده اند یا حتی یا مورد خود سوزی را سازمان ربطش میداد اعتراض به آمریکا یا هر کس دیگر.  هیچ منبع و مرجعی وجود نداشت که اثبات بکند که این به چه دلیل کشته شده و یا خودکشی کرده که این را باید یک پزشک قانونی تایید بکند تا قبل از این اتفاق افتاد و خیلی از افرادی که شما در اینجا میبینید جزء همین افراد هستند.  کسانی بودند یا سازمان به نحوی سربه نیست کرد شبانه دفن شد و هیچ کس با خبر نشد روی سنگ قبر مزارهایشان دیگر هیچ چیزی نمینوشتند انا لله و انا الیه راجعون  فقط همین این شاخص افرادی بود که سازمان به نحوی یا با اینها مشکل داشت یا به نحوی خودش سربنیست شان کرده بود بعد از اینکه دولت عراق بطور نسبی مستقر شد در اینجا همزمان با تحویل و تحول نیروهای آمریکایی و عراقی این سمت گیری به سمت قانون گرایی در عراق از جمله تحت قانون قرار دادن کارکردهای سازمان مجاهدین قرار گرفت . به این صفت که هر اتفاقی که در قرارگاه اشرف می افتد از این به بعد رجوی به راحتی دیروز نمیتواند روی آن سرپوش بگذارد افراد ناراضی را نمیتواند به راحتی سربنیست بکند به هر حال موانع بسیار زیادی سر راهش قرار گرفته است و این آن چیزی که شما میگویید خودشان میگویند اینجا شهر است ولی البته خنده دار است چون هیچ آثاری از شهر وجود ندارد در این مکان، در این حصار در این فرقه ای که به افراد خودش حتی اجازه نمیدهد که به خانواده های که به درب قرارگاه آمده اند ، چیز زیادی هم نمیخواهند میخواهند فقط فرزندمان را ببینیم در آغوش بگیریم و بعد اگر خواست برگرده پیش شما.  این حرف حرف بسیار کاملا قانونی است وقتی چنین مینی موم هایی رضایت نمیدهد قطعا رضایت دادن به ماکزیمم های قانونی برایش خیلی سخت و دشوار است طبعا در مسیر درست قرار گرفته و دولت عراق حق دارد که بخواهد هر جنازه ای را ابتدا باید به ثبت برساند دلیل خودش را دارد مثل همجای دنیا مثل همه شهرها بعد به خاک بسپارند خوشبختانه این مکان به قول معروف رجوی سالیان سال ازش به عنوان دکان شهید سازی استفاده میکرد امروز به دست مادران بسته شد و به دست مادران و خانواده ها افتاده و انشاءالله امیدواریم در روزهای آینده و بزودی افراد زنده این خانواده ها به نزد خانواده ها برگردند .

محمد حسین سبحانی:

با تشکر از شما عزیزان

 

 

همچنین .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

وحشت فرقه مجاهدین از حضور اعضای سابق و منتقد این سازمان در مقابل قلعه اشرف در عراق

 

 

هیأت تحریریه انجمن ایران قلم

23 نوامبر 20

 

بدنبال تصمیم دولت عراق مبنی بر خروج سازمان مجاهدین از این کشور تا پایان سال 2011 و سراسیمگی این سازمان که در لیست گروههای تروریستی جهانی طبقه بندی شده است با جدی ترین مساله در طول حضور خود درعراق که با حمایت صدام حسین در این کشور به مدد جاسوسی علیه ایران و اجرای ترورهایی که از طرف ژنرال های عراقی دستورش صادر میشد،  روبرو شده است.

 

مسعود رجوی رهبر مادام العمر سازمان مجاهدین بوضوح پایان خط وابستگی و در خدمت دیکتاتورترین مرد عرب صدام حسین را به چشم می‌بیند او بود که می‌گفت صلح طناب دار رژیم است ولی عملاً صلح طناب دار ارتشی شد که از سر تا پا همه سلاح ها وادوات اش اهدایی صدام حسین بود.

 

آنچه محاسبات این سازمان را زیر ورو کرده است ابتدا خروج کامل آمریکاییان از عراق تا پایان سال 2011 و همزمان عدم خروج  نام این سازمان از لیست گروههای تروریستی و شکست تمام‌عیار رشوه دهی میلیونی به سیاست مداران آمریکایی بود و این هر دو شکست که بطور همزمان اتفاق افتاده است رهبری این جریان ضد ملی و وابسته را دچار تنش‌های بی پایان و بی تعادلی وحشتناک کرده بطوری که راه چاره را تنها درخونریزی و قربانی گرفتن از گروگانهایش می‌بیند که هزینه زنده ماندن  مسعود رجوی در خاک اشرف از خون انان بایست پرداخت شود و این استراتژی جدید آنان را ترسیم میکند.

 

ازسوی دیگر اعضای سابق این سازمان با شناخت از ماهیت وتصمیم مسعود رجوی با پذیرش خطرات احتمالی برای پشتیبانی ازخانواده ها و حمایت از تصمیم دولت عراق و آزاد سازی دوستان در بندشان از کشورهای مختلف اروپایی به عراق سفر کردند تا در این شرایط بحرانی کمک کار یاران شان باشند از جمله‌ این افراد میتوان از آقای حسن عزیزی از هلند، آقای مسعود خدابنده از انگلستان  و همچنین آقایان محمد حسین سبحانی ، عباس صادقی ، علی قشقاوی و مهدی خوشحال از آلمان اشاره کرد.

 

صرف حضور اعضای سابق مجاهدین در مقابل پادگان اشرف که از کشورهای مختلف اروپایی از جمله آلمان – انگلیس و هلند که به دعوت دولت و سازمانهای غیر دولتی به عراق سفر کرده بودند خبر از یک چرخش اساسی در وضعیت سازمان مجاهدین در عراق میدهد.

 

سراسیمگی و سوزش سازمان مجاهدین ازسفر اعضای سابق سازمان به عراق در حمایت از خانواده‌ها  بعد دیگری از وحشت رهبری این جریان که روزه‌های پایانی خود در عراق را سپری میکند به نمایش گذاشت . پخش لجن پراکنی های  این سازمان ابداً چیز جدیدی نیست گوشه از بیان همین حقیقت انکار ناپذیر است .

 

حضور اعضای منتقد سازمان که در خاک اروپا با مجامع حقوق بشری در ارتباط منظم هستند و  دعوت سازمانهای غیر دولتی از این افراد  در خاک عراق ، بسیار پر بار و معنی دار بوده و طی مدتی که درعراق حضوردارند با برگزاری سمینارها  وانجام  مصاحبه‌های متعدد  با رسانه‌های مختلف به تنویر افکار عمومی وروشنگری پیرامون دسیسه های رهبری این سازمان  با هدف  ادامه حضور این فرقه در عراق و ادامه اسارت اعضای قربانی پرداختند .

  

فعالین حقوق بشر و اعضای سابق سازمان مجاهدین در طول مسافرت خود در عراق قعالیت های مختلفی انجام دادند که لازم است از زحمات و برنامه‌ریزی دقیق بنیاد خانواده سحر و حمایت  خانواده‌های اسیران در فرقه مجاهدین و سرکار خانم مریم سنجابی قدردانی ویژه کرد و به امید روزی که شاهد  آزادی فرزندان ایران زمین از دست فرقه مجاهدین باشیم.

 

هیأت تحریریه انجمن ایران قلم

23 نوامبر 2011

 

 

همچنین .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

ما خانواده ها تا آخر ایستاده ایم: گردهمائی در شهرک آزادی در مقابل پادگان اشرف

 

 

بنیاد خانواده سحر، بغداد، بیست و یکم نوامبر 2011
http://www.saharngo.com/fa/story/1655

روز جمعه 18 نوامبر 2011، صدها تن از سران عشایر و مقامات و شخصیت های حقوقی و سیاسی عراقی، به حمایت از خانواده های متحصن در برابر پادگان فرقه ای اشرف که یکسال و نه ماه است چشم انتظار دیدار عزیزان خود هستند، به محل استقرار آنان آمدند.





تعدادی از اعضای سابق فرقه رجوی که توانسته بودند طی این سالیان از پادگان اشرف فرار کرده و خود را به اروپا برسانند نیز به منظور همدردی با خانواده های رنج کشیده و رساندن پیام خود به رفقای گرفتارشان و برای شرکت در این گردهمائی به عراق و شهرک آزادی آمده بودند.





افرادی که به تازگی توانسته بودند علیرغم تمامی مشکلات و خطرات از قلعه مخوف اشرف فرار کنند نیز در جمع خانواده ها بودند.

تعدادی از خبرنگاران رسانه های عراقی و بین المللی در این گردهمائی حضور بهم رسانده و به تهیه عکس و خبر پرداختند.

در این گردهمائی آخرین شماره های نشریه سحر به زبان عربی و بروشورهائی که به همین منظور تهیه شده بود در میان شرکت کنندگان عراقی توزیع گردید.

در همین حال طبق معمول تعدادی از قربانیان کنترل ذهن فرقه رجوی در پشت حصارهای تودرتوی پادگان اشرف حاضر شده و شروع به فحاشی و توهین نسبت به خانواده ها و حتی مقامات عراقی نموده و به پرتاب سنگ مبادرت ورزیدند. البته آنان زمانی که خبرنگاران را در حال تهیه عکس و فیلم دیدند از استفاده از سلاح مخفی و پیشرفته شان که لابد از آخرین ابداعات و اختراعات رهبری است (یعنی همان فلاخن) منصرف شدند.

خانواده ها در مقابل آنان مستمرا شعار "ملاقات، ملاقات، حق مسلم ماست" را تکرار میکردند که شعار دادن یک لحظه هم قطع نمیشد.

تصاویر زیادی از این گردهمائی توسط بنیاد خانواده سحر تهیه شده که به مرور و پس از تأیید کسانی که در عکس ها دیده میشوند منتشر خواهند شد.

اعضای سابق رها شده از فرقه رجوی که از کشورهای مختلف به عراق آمده بودند از مقر استقرار خانواده ها در شهرک آزادی دیدار کردند و از خانواده ها به خاطر پایداری و استقامت 21 ماهه شان تشکر و قدردانی نمودند.

روز بعد از این گردهمائی نفراتی که از خارج از کشور آمده بودند علاقه نشان دادند تا به مزار اشرف بروند و فاتحه ای برای بستگان و رفقای خود بخوانند. خانواده های متحصن هم اظهار تمایل کردند که همراه آنان باشند. لازم به ذکر است که مزار اشرف در شمال خیابان صد از 8 آوریل امسال تحت کنترل نیروهای عراقی می باشد.

در میان خانواده ها سرکار خانم زهرا جهان تاب اهل مازندران که به اتفاق همسرشان جناب آقای رفیعی آمده بودند نیز دیده میشدند.

خانواده ها و اعضای سابق فرقه رجوی در حال فاتحه خواندن بودند که ناگهان فریاد خانم جهان تاب نظر همگان را جلب کرد. آنان متوجه شدند که خانم جهان تاب خود را بر روی یکی از قبرها انداخته و به شدت گریه میکند و با زاری میگوید: "برادرم، برادر عزیزم".

روی این سنگ قبر نوشته شده بود: "احمد جهان تاب سال وفات 1384"

لازم به ذکر است که خانواده جهان تاب تاکنون 4 بار به عراق آمده اند و هر بار که به دلیل مشکلات ویزا و غیره مجبور به بازگشت بوده اند مجددا به فاصله کوتاهی برگشته اند. همچنین تاکنون تعداد 7 نفر از خانواده جهان تاب به کرات در جمع خانواده ها حضور داشته اند.

سران فرقه رجوی طی این سالها خبر فوت وی که به مدت 24 سال تمام در فرقه اسیر بود را منتشر نکرده و به کسی هم اطلاع نداده اند. حتی وقتی مسئولین پادگان اشرف مطلع شدند که خانواده وی در مقابل دروازه اشرف هستند هم از گفتن حقیقت به آنان خودداری نمودند.

بنیاد خانواده سحر مصیبت وارده را به خانواده محترم جهان تاب تسلیت میگوید. متأسفانه هنوز علت و نحوه فوت مرحوم احمد جهان تاب مشخص نیست.

بنیاد خانواده سحر – بغداد
21 نوامبر 2011

 

 

 

 سایت ایران قلم از انتشار مطالب و مقالاتی که در آن کلمات توهین آمیز استفاده شده، معذور است

مسئولیت مطالب درج شده بر عهده نویسندگان آن می باشد