_________ استفاده از مطالب اين سايت با ذکر منبع بلامانع است _________

" کانون قلم"

نهادينه شدن   شيوه هاي ساواك  و ساواما در سازمان  مجاهدين - گروه رجوي

بخش 4

سعيد سلطانپور

شيوه هاي ماكياوليستي

 

‌سايت اصلي سازمان ، سايتي است كه در مواقع حساس  اطلاع رساني  ا زكار مي افتد به عنوا ن مثال د رجريان اشغال عراق ،‌اين سايت به مدت 3 ماه از مارس 2003 به روز نشده بود .  مدتي هم آرم سازمان كه  ارم سازمان  برداشته شد ولي بعدا برگردانده شد.

  مدت يكماه و نيم  است  كه بخش  انگليسي سايت حذف شده است بدون اينكه  توضيحي حتي برا  ي هواد را ان خودشان بدهند .

. د ربخش فارسي با بخش انگليسي تفاوت اساسي در متن ها  وجود داشت.

 با د رنظر گرفتن نقش تبليغات در پيشبرد خط سازمان ،‌   تناقضات جدي ،  دروغ پردازي و بزرگ نمائي ها ي نمايشي از ميزان موقعيت سازمان درداخل كشور و نيز تحريف هاي تبليغاتي و ‌تهديد به قتل مخالفين  و منتقدين كه با امضاي اعضاي پادگاه اشرف انجام مي گيرد را بين بخش فارسي و انگليسي پديا كرد  ،‌ كه  مسولان سازما ن را  با مشكلات  حقوق بين المللي روبرو مي كرد.   تحريف سخنان نمايندگان و شخصيتهاي غربي  در حمايت از اين جريان  نيز نمونه ديگري ازاين شيوه ها ي غير اخلاقي ( ماكياوليستي )  و فرصت طلبي (‌اپورتونيتزيم )‌ميباشد. 

 

 برخي از نمايندگان احزاب كانادائي كه ا زانان به عنوان حاميان مقاومت ياد برده شده بود و عكسهاي انان هم  منتشر شده بود به اين تحريف سازمان اعتراض كرده بودند.

 

به عنوان نمونه روز شنبه 17 فوريه در جلسه پرسش و پاسخ حزب ليبرال با شركت اقليتهاي قومي در انتاريو  در هتل شرايتون شهر ريچموند هيل دو تن از نمايندگان پارلمان كه سازمان مدعي حمايت انان از سازما ن هستند عمر  القبرا (‌ميسي سيگا) و كارولين بيو ماير (برامتون )‌ شركت داشتند و ي اعلام كرد كه رهبر جديد با نمايندگاني مانند وي مشورت ميكند ه رچند كه نظر وي نظر مشورتي است . من در خواست نوبت كردم و  از وي پرسيدم اين خبر خوبي است ولي اگرمنابع مشاوره مانند شما اطلاعات كافي نداشته باشند ؤمشكل ايجاد م يكند زيرا بعضي زا نمايندگان  ا ز يك  گروه  بدنام و  خشونت طلبي وغير دموكراتي  مانند گروه رجوي حمايت كرده اند كه  اشكالات جدي براي صلح د رمنطقه دارد . ‌عمر بشدت ناراحت شد و گفت من از هيج گروه تروريستي حمايت نكرده ام . من گفتم انها در سايت خودشان اعلام كرده اند شما حمايت كرده ايد  . من اصلا د رمورد تروريست بودن انان صحبت نمي كنم من تاكيد ميكنم انان نمايندگي بخش بسيار اندكي از جامعه ايراني در كانادا هستند و دافعه شديدي هم دارند .   

 

عمرالقبرا بعداز جلسه  به مهرداد حريري  از اعضاي  ايراني حزب ليبرال گفت كه  وي نامه اي در حمايت از خانواده هاي پناهندگان ايراني در عراق بدرخواست يك خانواده ايراني در محل نمانديگي خودش نوشته بود.

سازمان به نمايندگان پارلمان از طريق اعضاي تشكيلات كمك مالي ميكند و موقع انتخابات نيروي انساني هم براي انان فراهم مي كند. در اين مواقع با اطلاعات غلط به نماينده مربوطه تماس گرفته و از انان نامه مي گيرند.   و با توجه به مخاافت  ايرانيان د رخارج كشور از جمهوري اسلامي ،‌ تشكيلات سازمان اين مخالفتها را به حساب خود ميگذاشت.

نكته در اين است كه تبليغات رجوي به هرشيوه اي سعي ميكند با دادن اطلاعات غلط نمايندگان رافريب بدهند و از انان نامه و تاييد يه بگيرند و براي هواداران و اعضاي بشدت خسته ، عصبي و بي برنامه ، انطور وانمود كنند كه تحولات سياسي در جريان است.

 انان كه در سياست كانادا نيستند بدانند ،‌ تنها نمايندگاني كه عضو كابينه هستند و يا عضو كابينه سايه در احزاب مخالف  ، در سياست گزاري حزب نقش دارند والا اين نمايندكان در سال هر كدام بيش از 5  دقيقه در پارلمان  وقت صحبت كردن پيدا نمي كنند و به انان نمايندگان “ ته نشين “‌ گفته ميشود. 1

در چندين ماه گذشته ، هيج نما ينده اي  ا زكانادا ا زهيچ حزبي ، از اين جريان حمايت نكرد ه است .  اشاره اين موضوع هم لاز م است كه تنها يك  نماينده بازنشسته دست راستي ؛ ‌ديديوكيلبور از سازمان حمايت ميكند كه چندي قبل با هزينه سازمان به ژنو رفت . و از يك  ليست 1500 نفر زا شخصيتيها كانادائي از حق پناهندگي قرار گاه نظامي اشرف خبر دارد كه تا انجا كه من كم و بيش مي دانم اين ليست مانند بقيه  ليستها هيچ گاه اعلام نميشود زيرا با توجه به سابقه  سازمان شكي نيست كه افراد امضا كننده ،  از ماهيت غير دموكراتيك و نقض پيوسته حقوق بشر در سازمان اطلاع كافي ندارند و تشكيلات با نام اصلي خخود وارد نشده است و از پوشش هاي ديگر برا يجكع اور ياين امضا ها استفاده كرده است .

در هر حال  اگر چنين ي افرادي وجود دارند  چرا سازمان اسامي انان را اعلام نميكند .  ؟

 

چرا هويت امضا كنندگان زير سوال مي رود ؟

 

نامه هائي كه با امضاي اسامي مختلف  نوشته ميشود  اشكالات اساسي دارد

 

الف :‌ در اشرف ،‌هيچ كامپيوتري به اينترنت وصل نيست . در اشرف سالهاست كه تنها يك خط تلفن  در اشرف وجوددارد. بدليل سانسور خبري در عرا ق  و د ر” پادگان  اشرف”  اجازه استفاده ازاينترنت  در دوران قبل از سقوط صدام نبود چه بر سد به اين زمان .

 بسيار ي از اعضاي قديمي تر مانند نجف و تشييد ، اصلا با كامپيوتر آشناني ندارند .    بنابر اين امكان اينكه اين افراد مطالب ونقد   ديگران را از روي اينتر نت خواند ه باشند و جود ندارد. يعني اصلا دسترسي به دنياي ازاد و منابع مختلف خبري ندارند .اگر قرار بود مسولين ساواك سازمان اين مقالات را چاپ و د راختيار اعضا مي گذاشتند  كه اصلا كار سازمان به اين فضاحت نرسيده بود و اپوزيسيون د رتبعيد هر روز كم رنگ تر نمي شد . ازسوي ديگر انرژي و  وقت ما  بجاي  اينكه اين شيوه هاي غير اخلاقي و ضد دمكراتيك  را براي عبرت نسل آينده و تصحيح ان ،‌ بيان كنيم،  صرف كارهاي تحقيقي بهتر ي ميشد.

به نمونه اي درمورد سميه محمدي كه به گفته خانواده اش بر خلاف ميلش د راشرف نگه داشته شده است  توجه كنيد . سميه محمدي فرزند مصطفي در سن نو جواني به طور  غير قانوني توسط تشكيلات در واشنگتن  با مسوليت عليرضا جعفر زاده  در سال 1997 به عراق برده شد ه است 

 

ميل سرهنگ ارتش آمريكا به روزنامه نگار كانادائي روزنامه نشنال پست در مورد سميه محمدي كه نوشته ها يوي در 6 شماره در 26سپتامبر منتشر شده بود . شوراي موسوم به مقاومت رجوي به زبان انگليسي اطلاعيه اي داد كه به فارسي ترجمه نشد زيرا لحن ان  ديپلماتيك و مودبانه بود بر خلاف متن هاي فارسي  رايج و تكراري .

 

 

چرا سميه بعد  از سه هفته به سراغ افسر آمريكائي  مي رود  ؟ ‌

 سميه اگردسترسي به اينترنت داشت چرا خودش با خبرنگار تماس نمي گيرد ؟‌ وي ا زچه واهمه دارد ؟‌ سميه اطلاعات اينكه  پدر و مادرش  با رژيم هستند را ا زكجا بدست اورده ؟‌چرا فقط حبرهاي اين جوري به افراد مي رسد ؟ چرا سميه كه بقول سازمان در كانادا درس خواند ه است  هر چند سميه دو سال هم كامل در كانادا درس نخواند ه است .  ولي سازما ن مي خواهد بدنياي بيرون نشان بدهد كه نسل جديد تحصيكرده ،  آگاهانه انتخاب كرده است.پس چكونه است كه اين نو جوان تحصيلكره غرب  حتي يك دوست هم   در دنياي ازاد ندارد كه بخواهد با وي مراوده تلفني و اينترنتي  داشته باشد ،  چرا ؟  چگونه  كسي كه بخاط رد ديدن  مسعود در سالن ناهار خوري آرزويش بر اورده شده است و  حاضر است جانش را هم  بدهد چگونه تلا ش نمي كند دوستان ديگر ش را د ردنياي بيرون مجاب كند كه به انها بپيوندند  ؟    و  هزاران سوال ديگركه البته پاسخ ان مشخص است .

 ان اعضا در خنتاق و سانسور مطلق خبري بسر ميبرند و سازمان اجازه تماس با بيرون و افراد غيرتشكيلا ت را نمي دهد زيرا مي داند كه مانند كره شمالي و ديكتاتور ان ،‌ ، تنها بقاي سيستم در بي خبر ي قرار دادن انا ن هست.

اگر سازمان توانست يك نمونه  اي ميل هايئ بين اعضا باقي مانده  در اشرف و خانواده و يا دوست هايشان را  را به خبر نگاران نشان بدهد.  تا مشخص شود چقدر سازمان دمكرات است .

 

 

 

. با هم به اي ميل هاي رد وبدل شده نگاه مي كنيم. ،‌

 

تاريخ 16 اكتبر 2006 ساعت 10:17 صبح ( بوقت عراق)

موضوع: ‌سميه محمدي

 

آقاي بل- من سرهنگ در ارتش آمريكا هستم كه در اشرف در عراق مستقر هستم.

من سميه محمد ي را ديشب ملاقات كردم و بطور خلاصه در مورد مطلب شما در  23 سپتامبر2006 بحث كردم.

او از من خواست كه بجاي او با خبرنگاران  صحبت كنم . ولي من اشاره كردم كه اگر از خود وي خبرنگاران بطرو مستقيم بشنوند بيتشر وي را باور ميكنند.

او مي خواهد با شما صبت كند و داستان خودش را بگويد . لطاف به من بگوئيد اگر  كه شما علاقه مند هستيد

 

 

From: amy.turluck
> > Sent: Monday, October 16, 2006 10:17 AM
> > To: sbell@nationalpost.com
> > Cc: jarrod.groves@us.army.mil
> > Subject: Somayeh Mohammady
> > > Mr. Bell - I am a Lieutenant Colonel in the United States Army,
>currently
> > stationed in Ashraf, Iraq. I met with Somayeh Mohammady last night and
>we
> > briefly discussed your article dated 23 September 2006. She asked that
>I
> > be her voice for her, with the press, but I indicated that she would be
> > believed more, if reporters heard from her directly. She indicated that
> > she is willing to talk with you and tell you her side of the story.
> > > > > Please let me know if you are interested.
> > > > > LTC Amy Turluck
> > > Joint Interagency Task Force (JIATF)
> > > TF 134, Iraq

استوارت بل بلافاصله موافقت خود را با اين موضوع اعلام مي كند و موضوع را به مصطفي محمد ي‌( پدر سيمه ) هم اطلاع ميدهد.

 مصطفي محمدي به بل مي گويد من تا زماني كه شما با وي صحبتت نكرده ايد با شما تماس نخواهم كرد تا در ازاد ي كا مل با و ي صحبت كنيد ولي بدانيد كه تمامي بند بند وجود من و مادر ش مشتاق  شنيدن صداي سميه وخبر ي از وي  هستيم

 

 

دوران سختي بر خانواده محمدي گذشت 25 روز  از خبرنگار خبر ي نشده بود . انان نكران سميه بودند  تا اينكه در  اا نوامبر خبرنگار انها را مطلع كرد كه مجاهدين از گفتگو منصرف شده اند. مصطفي محمد ي به بل مي گويد
دخترم در اسارت است و مشتاق بر گشتن به آغوش خانواده ولي اين ها اجاز ه نمي دهند تو بگو چه بكنم ؟‌

 . بل ميگويد به عنوان يك پدر مي گويم  هر كاري ميتواني بكن من بتو حق مي دهم .

از :امي

شنبه 11 نوامبر 2006

به : استيوارت بل (‌نشنال پست )‌


آقاي بل ، من يم يادداشت از سميه  روز سه شنبه دريافت كردم كه و ي تاكيد كرده است كه وي نمي خواهد با شما بطور مستقيم صحبت كند .

متاسفانه موقعيت من اجازه نمي دهد كه اين موضوع را بحث كنم و يا به عنوان رابط در اين موضوع كمك كنم.

من برا ي هر گونه مشكلي كه بوجودامده است معذرت خواهي ميكنم.

 
>----------
>From: amy.turluck
>Sent: Saturday, November 11, 2006 2:43 AM
>To: 'Bell, Stewart (National Post)'
>Subject: RE: Somayeh Mohammady
>
>Mr. Bell, I received a note from Somayeh on Tuesday, and she indicated
>that
>she does not want to talk directly with you. Unfortunately, my position
>does not allow me to discuss this any further or serve as an intermediary
>in
>this matter. I apologize for any inconvenience.
>
>LTC Turluck
>
>-----
>
> > ----------
> > > > >

 

 

ب:  آيا  جاي تعجب ندارد كه هيچ كدام  از اين نويسندگان ،‌ آدرس پست الكترونيكي ندارند ؟‌

 

اگر امضا كنندگان ، .‌نويسندگان واقعي نامه ها هستند و  ادرس الكترونيكي دارند چرا  آنرا اعلام نمي كنند ؟‌  شخصا ا يميل هاي زيادي از كسانيكه كه  مطالب را مي خوانند دريافت ميكنم . البته  اوايل اي ميل هاي تهديد آميز و فحاشانه ا زهوادران رجوي دريافت ميكردم كه كم شده است .  .و  من به تمامي تك تك انان پاسخ داده ام  زيرا به انچه كه مينويسم باور دارم .

 

در هر دو حال چه داشتن ادرس الكتر ونيكي ونداشتن ان  نشان از روابط غير دمكراتيك در اين جريان دارد كه جلوي ازادي اطلاعات را گرفته است و خود مبدل به سانسور چي شده است. 

 

 

 

رهبري سازمان بجاي مسوليت پذيري و شفاف ساز ي و پاسخ گوئي  در مورد نقض  حقوق بشر در سازمان مانند برقراري جو سانسور و اختناق درون تشكيلات ،‌ استراق سمع تلفنهاي اعضا به خانواد ه هايشان ،‌‌خواند ن  نامه هاي ارسالي توسط اعضا،‌ عدم تحويل انان به خانوادهها ( اگربا سياست رهبري سازمان تطابق نداشته باشد ) ، ‌نفرستادن نامه هاي اعضا به خانواده هايشان بدون اطلاع دادن به انان ، ونيز اتهامات جدي تري نظير ‌ زنداني كردن ، توهين كردن ،‌ شكنجه كردن افراد ناراضي كه به كشته شدن بسياري مانند سعيد نوروزي و علي زركش ،‌علينقي حدادي ،‌پرويز احمدي ،  قربانعلي ترابي و خودكشي افرادي نظير‌ ياسر اكبر ي نسب، آلاله محمدي و دهها موردديگر انجاميده است  با استفاده از اعتماد اعضاي باقي ماند ه و ،   بنام  ا عضاي  سازمان ، ‌‌جواب مخالفين را با تهمت ،‌فحاشي و تهديد با سبك تكراري و مشابه  مي دهد  تا منتقدان را خاموش و خاموشان درون سازمان را به خفقان كامل بكشانند .

 

 

با توجه به سرعت اطلاعات ، اي‌ميل يكي از پذيرفته ترين متدها در دنياي ازاد و بدو ن سانسوراست.  سازماني كه صدها هزار دلار براي رژه و تظاهرات  و تبليغات خرج ميكند. 80000 دلار امريكا  برا ي آگهي در روزنامه هاي وابسته به جمهوري خواهان امريكا  هزينه مي كند پس جرا براي  اينترنت  هزينه نميكند ؟

 

 هر چند به نظر من تبليغات  ميليوني و تشريفات  ،‌  در حالي كه بخشهاي بزرگي از مردم ايران ،‌ زند انيان  سياسي سابق ،‌ خانواده هاي شهداي سازمان ،‌كارگران براي تشكيل سنديكاها ، كودكان بي سرپرست و كارتن خواب كه همگي  محصول سياست هاي غلط اقتصادي  جمهوري اسلامي هستند ، نياز به حداقل كمك ها ي مالي دارند كه زنده بمانند ، .  چگونه سازماني كه كه مدعي مبارزه برا ي مردم هست و ادعاي انقلابي گري ا زنوع اسلامي انرا مي كند ،‌ حتي  يك ريال ا زاين پولهار ا براي   اين مردم خرج  نمي كند و همه را به روز سرنگوني حواله مي دهد  ؟ چگونه هر روز دعا ميكيند تعدا د گرسنگان بيشتر شود ، به  تعداد خودفروشان نوجوان افزوده تر شود ،‌به تعداد فروشندگان كليه اضافه گردد تا   نارضياتي مردم به حد انفجار برسد . اين طرز تفكر كه شيوه  عملكردتان هست همان تفكر ضد انساني انجمن حجتيه هست با اين تفاوت كه شما مسعود رجوي را امام زمان ميدانيد .

 

بجاي فحاشي كردن و تهمت زدن   در رفتارهاي ضد انساني خود تجديد نظر كرده وبه حقوق بشر در تشكيلات خود احترام بگذاريد . بديهي است كه نقض حقوق بشر توسط رژيم جمهوري اسلامي ،‌هيچ توجيهي براي عدم احترام به حقوق مصرحه انساني در منشور حقوق بشرو نيز پايمال كردن كرامت انساني افراد ،‌ توسط رهبر ي و مسولين سازمان  نمي باشد.

رهبري سازمان و فرماندهان مسول حفظ جان تك تك افراد در پادگان اشرف هستند كه بنابر كنوانسيون ژنو مشمول پناهندگي هستند . بشرط اينكه اسلحه نداشته باشند . زيرا غي رنظاميان هستند كه جانشان د رخطر است . . اين قسمت پناهندگي را را رهبري سازمان ،‌تحريف ميكند . 

بديهي است كه تاييد  بهبود وضعيت حقوق بشر در قرار گاه نظامي اشرف، منوط به بازرسي نهادهاي بين المللي مانند سازمان ملل و صليب سرخ جهاني است  كه بتوانند بدون وجود ناظرين سازمان بطور آزادانه و مستقيم با اعضا ي مستقر د راشرف صحبت كنند.   

 

 

 

ssultanpor@yahoo.com

وب لاك نويسندهwww.kanoun-e-bayan.blogspot.com

 

 

پاورقي:‌

1. Backbenchers MP

 

 

 

 سایت ایران قلم از انتشار مطالب و مقالاتی که در آن کلمات توهین آمیز استفاده شده، معذور است

مسئولیت مطالب درج شده بر عهده نویسندگان آن می باشد