_________ استفاده از مطالب اين سايت با ذکر منبع بلامانع است _________

" کانون ایران قلم"

iran-ghalam@hotmail.com

www.iran-ghalam.de

نامه علی اکبر راستگو به وزیر کشور آلمان

06.02.2012

علی اکبر راستگو، کانون آوا
http://aawaassociation.com/index.php?option=com_content&view
=article&id=574:1390-11-16-19-53-32&catid=89:pacific&Itemid=463

جناب آقای فریدریش وزیرمحترم کشور آلمان!

از منابع مختلف مطلع شده ایم که سازمان مجاهدین خلق درنظردارد در آینده کشور آلمان را به صحنه اصلی تبلیفات سیاسی خود تبدیل کند.

در کنار پاریس، مرکز مجاهدین و مرکز به اصطلاح "شورای ملی مقاومت ایران" و ایالات متحده که در آن سازمان مجاهدین خلق از مدتها پیش لابی گری شدیدی میکند، آلمان نیز اخیرا صحنه بازیگری های سیاسی سازمان قرارگرفته است.

دیدارهای سالیانه مریم رجوی ازبرلین، کنفرانس های بین المللی با عنوان اشرف، مصاحبه های مطبوعاتی، اعتصاب غذاها و یا تظاهرات جلوی وزارت امورخارجه ویا جمع آوری سئوال برانگیز و مشکوک کمک های مالی در خیابانها، نشاندهنده فعالیت های شدید سازمان مجاهدین درعرض سالیان اخیر در آلمان می باشد که بارها مورد توجه رسانه ها قرارگرفته است.

تلاش برای جاانداختن سیاسی خود در آلمان را در حامیان و هوادارانی می شود مشاهده کرد که سازمان درعرض سالهای اخیر توانسته بطرف خودش بکشد:

مثلا رئیس مجلس سابق فدرال دکتر ریتا زوسموت Rita Süssmuth که این اواخر در رابطه با مسئله اشرف زیاد اظهارنظرمی کند و به طور منظم بعنوان مهمان وسخنران در مراسم سازمان مجاهدین خلق شرکت می کند.

ویا اوتو برنهارد Otto Berndhard، یک نماینده سابق مجلس، لابی گر و رئیس "کمیته همبستگی برای ایران آزاد (DSFI)، که حتی زمانی که عضو پارلمان بود اظهار حمایت شدید برای سازمان مجاهدین می کرد.

علاوه بر اینها، کمیسار سابق اتحادیه اروپا Guenter Verheugen، که در حال حاضرصاحب یک شرکت لابیگری نیز می باشد ومانند همکاران بالایی بشدت تلاش می کند ازطریق مقالات روزنامه، شرکت در مراسم سازمان مجاهدین و نادیده گرفتن سئوالات انتقادی و شیوه های مشکوک این سازمان، چهره سازمان را تحت عنوان حقوق بشر بزک کند.

رسانه های ایالات متحده در جستجوی علت افزایش ناگهانی حامیان خارجی سازمان مجاهدین خلق به نکات برجسته ای برخوردند. آنها پی بردند که بسیاری از این "حامیان" هواداران سیاسی نیستند بلکه سخنرانان مهمانی هستند که درازای دریافت پول در مراسم مجاهدین شرکت می کنند انطوری که در صحنه سیاسی و لابی عرف می باشد.

شرکت های لابی مانند Brown Lloyd James و یا Akin Gump Strauss Hauer & Feld و برخی از سیاستمداران آمریکایی از جمله Patrick Kennedy, Ed Rendell, Anthony Zini, Michael Mukasey و غیره در مصاحبه با رسانه های ایالات متحده تایید کرده اند که در مقابل فعالیت هایشان برای مجاهدین "دستمزدهای معمول" دریافت کرده اند.

مریم رجوی "رئیس جمهورآینده منتخب ایران" دوست دارد تا در بغل این سیاستمداران سابق، شوی تبلیغاتی همانند شوهای انتخابات امریکا راه بیاندازد تا اهدافش از جمله - حذف از لیست تروریستی آمریکا، عدم جابجایی ساکنان اشرف و حفاظت بین المللی از قرارگاه اشرف – را به رسانه ها بفروشد.

اما در پشت این نمای دموکراتیک، یک کیش شخصی توتالیتر پنهان شده است.

جداشدگان به طور مرتب از آزار روحی و جسمی گزارش می دهند، رابطه اعضای سازمان با جهان خارج و به ویژه با خانواده هایشان قطع شده است، منتقدان و جداشدگان به عنوان "عوامل اطلاعاتی ایران" سرکوب شده و هر نوع انتقاد با اتهام "تبلیغ رژیم ایران" محکوم می شوند.

سازمان مجاهدین خلق یک سازمان با ساختار مشابه به ساینتولوژی می باشد و با تمام قوا سعی می کند خودش را به عنوان یک اپوزیسیون دموکراتیک نشان بدهد.

جناب وزیر

ما مطلع شده ایم که که خانم رجوی در تاریخ 7 فوریه 2012 دوباره به آلمان می آید چیزی که در درون سازمان به اعضاء به عنوان یک دیدار رسمی در سطح دولت نشان داده می شود. خانم رجوی در این سفر طبق معمول ملاقات هایی با سیاستمداران آلمانی و حامیان خارجی همیشه در صحنه خود خواهد داشت. در تجمع بزرگی که طبق معمول براه خواهند انداخت به هواداران سازمان مجاهدین خلق اینطور القا خواهند کرد که سازمان حمایت بزرگ دولت فدرال آلمان را دارد.

ما می خواهیم به شما هشدار بدهیم که از فضا دادن به مجاهدین جهت بزک کردن چهره شان خودداری کنید. برگزاری شوهای تبلیغاتی باعث بیشترتثبیت شدن آنها خواهد شد.

ما درخواست بررسی انتقادی و برخورد توام با احتیاط با این سازمان بسیار بحث برانگیزرا خواستاریم.

با احترام
کانون آوا
علی اکبر راستگو
رئیس هیئت مدیره
6 فوریه 2012 – 17 بهمن 1390

لینک به متن آلمانی
http://aawaassociation.com/index.php?option=com_content&view
=article&id=574:1390-11-16-19-53-32&catid=89:pacific&Itemid=463

_______________________________________________________________

نامه دوم کانون ایران قلم به مسئولین کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل

06.02.2012

ایران قلم

 

با احترام

اگر به یاد داشته باشید حدود 4 ماه پیش در تاریخ 20 سپتامبر 2011 کانون ایران قلم  در نامه‌ای سرگشاده به کمیساریای عالی پناهندگان ضمن خشنودی از پذیرش درخواست قربانیان مجاهدین به عنوان کسانی که درخواست پناهندگی خود را پس 20 تا 30 سال به این ارگان بین اللمللی تسلیم کرده‌اند و پذیرش شما برای بررسی درخواست انان به شکلی روشن و واضح از آن استقبال کردیم . اما همچنین اعلام کردیم که رهبران این فرقه تلاش خواهند کرد در مقابل این تصمیم تاریخی کمیساریای عالی پناهندگان که بویژه حقوق فردی این افراد را محترم شمرده سنگ اندازی خواهد کرد. در همان نامه مزبوربا توجه موضع گیری رهبری سازمان مجاهدین اشاره کردیم که :

 

«... پس از انتشار بیانیه کمیساریای عالی پناهندگان فعالین حقوق بشر منتقدین این سازمان مجاهدین هشدار داده بودند که مجاهدین به هر وسیله ممکن و با سنگ اندازی مانع اجرای بیانیه کمیساریای عالی پناهندگان میشوند و مریم رجوی همسر رهبر این گروه در فرانسه بیانیه داده که :

 

"... ما ا جازه نمیدهیم خط مالکی وبارزانی مزدور تحت عنوان مصاحبه با تک تک افراد خط حکومت ایران پیش برود ...." و در ادامه این تلاش‌های مزبوحانه میگوید" . کلیه افراد مجاهدین می بایست با هلیکوپتربرای مصاحبه برده شوند..."و این به این مفهوم است که برای مصاحبه اسیران در بند این سازمان حداقل 7هزار سورتی پرواز برای رفت و برگشت و انجام مصاحبه‌ها صورت گیرد وهمه این ها بخشی از موانع و مشکلاتی است که برای عدم اجرای طرح کمیساریای عالی پناهندگان توسط بالاترین مراجع این سازمان بوجود می آید .عکس العمل رهبری فرقه مجاهدین ، اشاره شده  موجب نگرانی شدید فعالین حقوق بشر می باشد، زیرا که تصور می کنیم که رهبری سازمان مجاهدین سنگ اندازی های خود را برای عدم خروج از این بن بست آغاز کرده است...»

 

اکنون پس ازپایان سال 2011 و امضای قرارداد جابجایی این تشکیلات  و زمان آغاز انتقال این افراد از اردوگاه کار اجباری اشرف به کمپ لیبرتی علی‌رغم اینکه شرایط مناسبی بوجود آمده تا کمیساریای عالی پناهندگان به مسئولیت هایش بپردازد از طرف رهبران این سازمان با انواع بهانه جویی های غیر واقعی و اینکه شرایط این کمپ استاندارد نیست اعلام می‌شود که حاضر نیستند به کمپ لیبرتی نقل مکان کنند.

 

خوشبختانه بر اساس اطلاعیه ای که سایت رسمی سازمان ملل  که در تاریخ 31 ژانویه 2012 در بغداد انتشار یافت ، آقای مارتین کوبلر ، نماینده ویژه دبیر کل سازمان ملل متحد اعلام کرد:

«..  ضمن تشکر از کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل و تیم حقوق بشر برای تلاش‌هایی که در راستای آماده‌سازی پادگان لیبرتی انجام دادند، به نقل از مسوولان کمیساریای عالی پناهندگان و حقوق بشر سازمان ملل گفت که زیرساخت‌ها و امکانات کمپ جدید در عراق برای ساکنین اشرف با استانداردهای بین‌المللی مطابقت داشته و طبق موافقت‌نامه‌ای که ماه گذشته بین سازمان ملل و دولت عراق برای جابجایی داوطلبانه منعقد شد، این کمپ آماده است....»

 

 همین اطلاعیه تأکید میکند که دلایل سازمان مجاهدین ازبیناد دراین رابطه بی‌اساس است ، از سوی دیگر آقای مارتین کوبلر اعلام داشته است:

« ...موافقت‌نامه تنها راه حل مسالمت‌آمیز برای جابجایی داوطلبانه ساکنین کمپ اشرف است وبسیار مهم است که تفاهم نامه کلمه به کلمه و در عمل رعایت شود.

 

وی همچنین افزود: موضع ثابت سازمان ملل متحد این است که نتیجه خشونت‌بار غیرقابل قبول است. تفاهم‌نامه منعقد شده راه را برای کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل جهت بررسی وضعیت پناهندگی آغاز می‌کند که این قدم اول و لازم برای اسکان در کشورهای دیگر و بهره‌مندی از آزادی و رهایی است...»

 

مسئولین محترم کمیساریای عالی پناهندگان

همانطور که ملاحظه می‌فرمایید توافق امضا شده بین سازمان ملل و دولت عراق راه را بطور جدی برای بررسی وضعیت اعلام پناهندگی قربانیان  سازمان مجاهدین فراهم کرده و در محیطی امن بدور از اجبارات تشکیلات مجاهدین افراد میتوانند دلایل کافی خود را ارائه دهند.

 

به نظر میرسد ورود مسئولانه شما بار دیگر میتواند کمک جدی در این مسیر فراهم آورد و تصمیمات و بهانه جویی های رهبران این سازمان را با شکست مواجعه سازد . ازشما درخواست میکنیم سازمان مجاهدین را مجبور سازید در پای الزاماتی که رسما به آن تن داده ودر مقابل نماینده سازمان ملل امضا گذاشته متعهد بماند و در این مسیر تبعات عدم پذیرش این توافق نامه را بایست گردن بگذارد.

 

مطمئناً سازمان مجاهدین در صورتی که متوجه باز شدن مشت اش توسط مراجع ذیصلاح قانونی گردد کمااینکه این امر توسط نماینده سازمان ملل مبنی بر استاندارد بودن شرایط کمپ لیبرتی اعلام گردیده است عرصه مانور و خیمه شب بازی این جریان تروریستی کمتر شده و قادر نیست بیش از این قربانیان خود را مجبور به قبول اندیشه‌اش کند .

 

تجربه عملی در مقابل رهبران این سازمان نشان میدهد قاطعیت و فشار سیاسی و حقوقی هر چه بیشتر نتیجه بخش بوده و رهبران دیکتاتور این سازمان قادر نخواهند بود مسیر مسالمت آمیز بررسی پروسه حقوقی این افراد را با خشونت و خونریزی قابل پیش‌بینی از طرف مسعود و مریم رجوی لکه دار سازند.

با احترام

کانون ایران قلم – 06.02.2012

 

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

The second letter of Iran-Pen Club to the officials of United Nations High Commissioners for Refugees (UNHCR) 

The Mujahedin's cult should evacuate Ashraf camp located in iraq as soon as possible

Respectfully

If you remember, around 4 months ago on 20 September 2011 , the Iran Pen Club in an open letter addressed to UNHCR showed its appreciation to the UNHCR decision to accept the refuge requests of the pmoi victims who after 20 to 30 years could finally submit their refuge request to this international organization and we welcomed your decision for accepting their refuge requests in clear and transparent form. But we also announced that the leaders of this cult are going to struggle against this historical decision of UNHCR which has respected the rights of these people individually and we mentioned that they will disrupt this decision by creating obstacles and hurdles . In that letter we, with consideration to the positioning of the pmoi leadership , mentioned that :

 

“…. After issuing of the UNHCR statement , the human rights activists and the critics of this organization warned that the pmoi by utilizing any possible facility will create obstacles to prevent carrying out of the UNHCR statement and Maryam Rajavi the wife of the spiritual leader of this group issued a statement in France that:

“…. We do not permit the decision of the mercenaries ,Maliki and Barzani , as interview with each individual to go ahead….”

And in continuation of these fruitless endeavors , she says

“ all the people of Mujahedin must go for their interviews by helicopter ….” And this means that it takes 7000-S of flying for the interview of these pmoi stranded captives , taking and returning them , and all those things are part of the obstacles and problems which have been created by the highest rank of this organization to prevent implementing of the UNHCR plan.  the pmoi leadership’s reaction which is mentioned above , has concerned and worried deeply the human rights activists because we think that the leadership of pmoi has begun its efforts to prevent getting out of this dead-end…..”

Now ,after the end of the year 2011, and signing the pmoi resettlement contract and in the beginning of transferring the people from the Ashraf concentration camp to the Liberty camp and despite very good situation which has been begotten for UNHCR to implement and carry out its responsibilities and tasks , the leadership of this organization ,by variety of unreal excuses  and pretexts that the Liberty camp does not have the standards required , are not willing to go to the Liberty camp.

Fortunately based on the announcement which was issued in the official site of UNHCR on 31 January 2012 in Baghdad , Mr. Martin Kobler , the special envoy of the UN secretary general , announced :

“…. With many thanks to the UNHCR and human rights team for their efforts to make the Liberty garrison ready , quoting the officials of UNHCR and UN-human rights , he said that the infrastructure and the facilities of the new camp in Iraq for the residents of Ashraf is par with international standards and according to the agreement which last month between UN and Iraqi government for voluntary relocation was concluded , this camp is ready…….”

The same announcement reiterate that the pmoi reasons and reasoning in this regard are baseless  completely, on the other hand Mr. Martin Kobler has announced that :

“…..the agreement is the only peaceful solution for voluntary relocation of Ashraf residents and it is very important that the agreement is observed word by word in action…..”

He also added : the constant position of UN is that the violent outcome is unacceptable . the concluded agreement opens the way for UNHCR to determine the refugee status which is the first and necessary step for resettlement In other countries to benefit from freedom and liberation…..”

 

Honorable officials of UNHCR

As you have observed that the signed agreement between UN and Iraqi government has paved the way seriously for determination of the refugee status for all those pmoi stranded victims and in a safe and secure perimeter far from all pmoi forcible organizational laws , the people can freely submit their reasons and requests.

It seems that your official intervention can be a serious help in this regard and it can overcome all the pmoi leadership’s excuses , pretexts and decisions. We are urging you to force pmoi to stay devoted to its own commitments which officially accepted and signed in front of the UN representative and in this regard they should accept all the consequences if they do not accept and reject the concluded agreement.

Surely ,while pmoi finds out that the lawful competent organizations have found out about their unreal excuses  like the announcement of the UN representative concerning to the camp liberty which is par international standards , the maneuver and domain of this terrorist stream will be reduced and they will not be able to force their victims to accept their cultic thoughts.

The practical experiences in front of the leadership of this organization has shown that decisiveness and political juridical pressure have a very good impact to neutralize and thwart the pmoi totalitarian leaders’ plans which want to convert the peaceful plan for determination of the pmoi victims ‘ refugee status to the Massoud and Maryam Rajavi’s violent and bloody solution .  

Respectfully

Iran Pen Club

06.02.2012

 

Postfach 90 06 63
51116 Köln - Deutschland
Telefon: +49 (0) 1774829905
Email: iran-ghalam@hotmail.com

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

ساکنان کمپ عراق جدید (سابقا اشرف) و تعیین تکلیف وضعیت پناهندگی متقاضیان

04.02.2012

کمیساریای عالی پناهندگی سازمان ملل متحد به نقل از ایران اینترلینک
ترجمه ایران اینترلینک

لینک به متن اصلی (انگلیسی)
http://iran-interlink.org/?mod=view&id=11577

- کمیساریای عالی پناهندگی سازمان ملل متحد (از این پس بنام کمیساریا آورده می شود - م) مدتی است که آماده شروع تعیین تکلیف و تصمیم گیری در باره وضعیت پناهندگی ساکنان کمپ عراق جدید (سابقا اشرف) می باشد. کمیساریا در این رابطه تیم هایی را مشخص کرده است تا با حضور خود در صحنه بتواند زمینه های لازم و پشتیبانی مورد نظر برای این کار را تدارک ببینند. مشخص است که مصاحبه های فرد به فرد باید در محیطی امن، خنثی و خصوصی برگزار گردند.

- این پروسه بر اساس قراردادی که با دولت عراق منعقد شده است الزاما می بایست در بیرون کمپ عراق جدید و در محلی صورت پذیرد که ساکنین کمپ بصورت غیر اجباری به آن محل منتقل گردیده و در این محل در شرایطی امن و قابل قبول بصورت موقت نگهداری خواهند شد.

- کمیساریا بر اهمیت یافتن راه حلی صلح آمیز تاکید دارد و این شامل این مسئله نیز می گردد که هر گونه انتقال به محل جدید بصورت غیر اجباری انجام پذیرد و پس از انتقال امکان ترددات کاملا آزادانه افراد وجود داشته باشد.

زمینه و پیشینه

ساکنین کمپ اشرف که درخواست پناهندگی کتبی ارائه داده اند بر اساس قوانین بین المللی "متقاضی پناهندگی" تلقی می گردند و منتظر تصمیم گیری در قبال تقاضایشان هستند. در شرایط کنونی که سیستم تصمیم گیری کشوری در این رابطه در عراق موجود نیست، کمیساریا این تصمیم گیری را بر مبنی مصاحبه شخص به شخص و بصورتی عادلانه و با راندمان بالا انجام خواهد داد. هر پرونده و هر فردی با توجه به شرایط مشخص شخصی اش و بر طبق قوانین بین المللی مورد بررسی قرار خواهد گرفت.

اصل عدم بازگرداندن اجباری به کشور مبدا (ایران- م)

کمیساریا با همراهی دولت عراق و یونامی (دفتر سازمان ملل در بغداد) و دیگر دست اندرکاران بدنبال دستیابی به راه حلی دراز مدت است که شامل مهاجرت و جابجایی افراد به کشورهای ثالث می گردد.

کمیساریای عالی پناهندگی،
اول فوریه 2012

-
این سند بر حسب ضرورت بروز خواهد شد

(پایان)

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

تلاش های مذبوحانه سران فرقه رجوی برای زیر پا گذاشتن توافقنامه جابجائی

04.02.2012

علی جهانی

همانطور که همگان مطلع هستند با توافق اولیه قرار بود جابجائی نفرات از قلعه اشرف به کمپ لیبرتی آغاز شود اما از روز اول مشخص بود که سران فرقه بطور خاص رجوی ها به این سادگی حاضر نیستند به این خواسته جهانی تن بدهند ودست از سر قربانیان مستقر در این قلعه بردارند و در این راستا با انواع و اقسام بهانه تراشی ها سعی کردند که زیر بار نروند و یکی از بهانه های پوشالی آنان این بود که این کمپ از استاندارهای انساندوستانه بین المللی برخودار نیست و باید متخصصین ما آنرا تائید کنند که خوشبختانه یونامی این بهانه را از سران فرقه گرفت.

بر اساس اطلاعیه یونامی در بغداد در 31 ژانویه در باره آمادگی کمپ لیبرتی برای استقرار 5500 نفر طبق استانداردهای انساندوستانه بین المللی هست و سازمان ملل تائید می کند که کمپ جدید از استانداردهای بین المللی برخوردار هست و در این رابطه سران فرقه که بعد از اینکه از ارباب جدید شان آمریکا رو دست خورد و نا امید شد وسعی می کرد به شیوه های خاص خودش را به سازمان ملل آویزان کنند و حالا با تائید سازمان ملل و یونامی در بغدا د حسابی شوکه شده اند و با یک موضع گیری خنده دار و مضحک گفته اند که این عمل یونامی توجیه حکومت ایران برای انهدام نیروهای اصلی اپوزسیون هست و دلیل مسخره شان هم اینست که کسی این ارزیابی یونامی را تائید و گواهی نکرده است که البته منظورشان از کسی سران فرقه هستند که گفته بودند تحت عنوان متخصصین و تکنیسن های سازمان برای ارزیابی کمپ بروند که کمیساریای عالی در جواب این خواسته سران فرقه گفت خودمان کارشناس می فرستیم و نیازی به شما نیست.

وحال با این شرایط سران فرقه دیدند که تیرشان به سنگ خورده و بهانه جوئی هایشان در به تاخیر انداختن این جابجائی و سنگ اندازی در راستای حل مسالمت آمیز این مشکل راه به جائی نبرده اکنون در تلاش هستند تا در خارجه کشور یکسری تلاشهای مذبوحانه ای را آغاز کنند که در همین زمینه در خبرها آمده بود که مریم عضدانلو ریئس جمهور مادام العمر و ترشیده که توسط مسعود خان به این سمت برگزیده شده است در ادامه جست و خیز های میمون وارش قصد داره با خرج های کلان به برلین برود تا افکار عمومی را از بن بستی که درش گرفتار شده اند منحرف کند و تلاش کند تا بیشتر قربانیان گرفتار در قلعه اشرف را در اسارتش نگه دارد .

این دعوت که توسط تعدادی معدودی از نمایندگان باز نشسته آلمان صورت گرفته هم راه به جائی نمی برد و پیشاپیش محکوم به شکست هست اما امیدوارم که دولت مردان آلمان جلوی این سفر سرکرده تروریستها به کشور ی که مهد دمکراسی هست را بگیرند و نگذارند اینان بدینوسیله دمکراسی را خدشه دار کنند و من به عنوان یک جدا شده از این فرقه سکت که بیست سال از بهترین دوران عمر جوانی ام قربانی اش بودم از همه دوست داران آزادی و فعالین حقوق بشری و سازمانهایی که کارهای انساندوستانه انجام میدهند می خواهم که این سفر را محکوم کنند زیرا این تلاشی هست در راستای طولانی تر شدن اسارت قربانیان گرفتار در چنگال سران فرقه در قلعه اشرف وبدینوسیله رجوی ها می خواهند چند صباحی به عمر ننگین شان بیفزایند .

و همچنین به دولتمردان آلمان یاد آوری می کنم که مریم عضدانلو همان کسی هست که فرمان آن خودسوزی ها را در فرانسه صادر کرد که موجب وحشت مردم در خیابانهای پاریس شد و خودش هم پای شوهر فراریش مسعود خان در تمامی اقدامات تروریستی و جنایاتی که علیه مردم ایران و مردم شریف عراق و اذیت و آزار مخالفان و ناراضیان در داخل مناسبات استالینی و تا رعنکبوتی  سازمان توسط این فرقه در طی دوران حکومت صدام دیکتاتور سابق عراق و پدر خوانده رجوی صورت گرفته است دست داشته بنابراین اجازه دادن سفر به چنین شخصی ناقض حقوق بشر و دمکراسی هست و امیدوارم که دولت مردان آلمان با درایت جلوی این سفر را بگیرند تا بدیوسیله گامی در جهت آزادی اسیران مستقر در قلعه اشرف بردارند .

و در پایان خطاب به سران فرقه و بطور خاص مریم عضدانلو خاطر نشان می سازم که همانند همه این تلاشهای مذبوحانه و جست و خیزهای میمون وارتان در گذشته که با خرجهای گزاف و آوردن نیروها از این طرف و آنطرف و از افغانی ها گرفته تا عربها و آفریقائی ها و تا سوء استفاده از پناهندگان و کشاندن آنان تحت عنوان تور پکنیکی به این خیمه شب بازی راه به جائی نمی برید به شما توصیه می کنم که بجای این بهانه تراشی ها و وقت کشی ها و این قبیل تلاشهای مذبوحانه و بی فایده  با شوهر فراریت که همچنان در سوراخ موش خزیده به فکر پاسخ گوئی نسبت به این همه جنایات و خیانت هائی که در طی این سالیان زمامداری تان مرتکب شده اید در پیشگاه مردم ایران و در یک دادگاه عادلانه باشید و همانطور که نتوانستید با این همه هیا هو و جار و جنجال بپا کردن برای حفظ اشرف این ظرف فرقه گرائی و شیشه عمرتان کاری از پیش ببرید و همه تیر های تان به سنگ خورد باز هم این دفعه را ه بجایی نمی برید و نمی توانید جلوی سیر پر شتاب حوادث به جلو را بگیرید و سیر وحرکت تحولات به مثابه سیلی هست که شما با این تلاشهای مذبوحانه و بی ثمرتان مثل ریگی هستید که توان و یارای مقاومت در جلوی این سیل بنیاد کن را ندارید و واین سیل شما را با خودش به قعر اقیانوسها خواهد برد و بساط فرقه گرائی تان در عراق برچیده خواهد شد و همه اسیران در بندتان آزاد خواهند گشت و آنروز بسیار نزدیک هست به امید آنروز و به امید آزادی همه اسیران گرفتار در قلعه اشرف.

 

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

 

با توجه به سفر احتمالی  مریم رجوی به برلین، استفاده از تروریسم محکوم است

 

تحریریه ایران فانوس

01.02.2012

 

پس از این که اتحادیه اروپا در ارتباط با تحریم نفتی ایران، اقداماتی صورت داده و طی یک هفته اخیر جواب لازم را دریافت نکرد، پس از آن نوبت به استفاده ابزاری از کارت های دیگری به میان آمد، اگرچه نانوشته اما عملاً به تروریسم مجاهدین خلق میدان داده شد تا حرکاتی را در راستای ترساندن طرف مقابل و حفظ بقای تروریستی اش، سازمان دهند.

روز شنبه 28 ژانویه، هواداران سازمان در برلین گرد هم جمع شدند و پس از این که پیام مریم عضدانلو برایشان پخش شد، نوبت به سخنرانی چند تن از لابی های خارجی و بازنشسته سازمان فرا رسید که اتفاقاً یک نظامی بازنشسته در راستای حمایت از اردوگاه اشرف، سخنان مضحک و مبسوطی ارائه داد و اشرف کنونی را با برلین دوران جنگ سرد، مقایسه کرد که هر دو شهر در دوران اسارت، کانون مبارزه برای دموکراسی بوده اند! و همین طور بازنشستگان دیگری که بعضاً مثل همین نظامی بازنشسته که نمی دانست اردوگاه اشرف در کدام کشور و کجای جهان قرار دارد، به حمایت کورکورانه از اردوگاه اشرف پرداختند که معنای سخنرانی شان همان حمایت از رجوی ها در راستای به گروگان داشتن اسیران باقیمانده در اردوگاه است و نه چیزی بیشتر از این!

همچنین روز سه شنبه 31 ژانویه، گردهم آیی مشابه ای در لندن بر پا شد که در آن گردهم آیی نیز تعدادی از لابی های سازمان که با دلارهای خونین دعوت شده بودند، در راستای ابقای اسارتگاه اشرف و روحیه دادن به هواداران سازمان، به سخنرانی پرداختند. اینها در اصل پیش زمینه ای بود تا هفته آینده 7 فبروار، مریم عضدانلو در برلین به ایراد سخنرانی بپردازد و فی المثل موقعیت خطیر خود و سازمانش را معکوس و کارتی برای بازی کردن جلوه دهد، به نیروهای روحیه باخته اش روحیه بدهد و از اروپایی ها دلربایی کند و تحریم های نفتی را مورد تشویق و ستایش قرار بدهد!

مریم عضدانلو که یکی از رهبران برگزیده توسط مسعود رجوی بر سازمان مجاهدین و در فرانسه زندگی می کند، طی سالیان دراز از عمر تشکیلاتی و سیاسی اش، جز اسارت و گروگانگیری و زندان و شکنجه و دروغ و ترس و تهدید اعضای خود و برای مردم چیز دیگری در چنته نداشته است که این بار و در برلین بخواهد حرف تازه ای برای مردم و اپوزسیون ایران و یا مردم اروپا داشته باشد، او و سازمانش در تقابل با آزادی و دموراسی شکل گرفته و در راستای این تقابل نیز بقاء یافته است.

بدین سبب، انجمن سیاسی فرهنگی ایران فانوس، با بیرون آمدن از دل چنین جریانی و با آنکه سالها در اروپا به سر می برد و همیشه قواعد دموکراسی را در ارتباط با آزادسازی اسیران مجاهد به کار برده است و با سالها تجربه و شناخت از ماهیت واقعی مریم عضدانلو و سازمانش، به اتحادیه و مردم اروپا خاطرنشان می کند که از سازمان تروریستی مجاهدین به ویژه سرکرده تروریست پرورش مریم عضدانلو، جز عناد با دموکراسی و اسارت و گروگانگیری اعضای مجاهد در اشرف و توسعه فرهنگ تروریستی، آن هم در اتحادیه اروپا، کار دیگری بر نمی آید و او این بار نیز در برلین، همچنان بر گروگانگیری اعضایش در اردوگاه اشرف و تقابل با دموکراسی و آزادی، سخن خواهد گفت که اینها خود مسخرگی و دهن کجی به همه ارزشهای مدرن اتحادیه و مردم اروپاست.

تحریریه ایران فانوس

_________________________________________

مصاحبه سایت ایران قلم با خانم بتول سلطانی در مورد آخرین وضعیت مجاهدین در عراق

رجوی بجای باج خواهی و بجای داد و فریاد و شهید سازی و وادار کردن نفرات تشکیلاتش به خودزنی پاسخ جنایتهای خودش را بدهد بگوید که با چه حقی با زنانی که آنها را وادار کرده بود از همسرانشان طلاق بگیرند رابطه جنسی برقرار کرد؟

01.02.2012

ایران قلم :

با تشکر از شما خانم سلطانی که در این مصاحبه شرکت کردید. اخبار دریافتی از درون کمپ اشرف و همچنین بخش هایی از آن که در رسانه های فرقه مجاهدین منعکس شده است، حاکیست که رجوی ها دوباره خط تعهد گرفتن از اعضا برای باقی ماندن آنها در عراق و در درون تشکیلات فرقه را در پیش گرفته است. نظر شما در این مورد چیست؟

خانم بتول سلطانی:

من هم از شما تشکر می کنم. بله من چنین خبری را خودم در سیمایاسارت فرقه مجاهدین دیدم که رجوی دوباره اعضای مجاهدین را فراخوانده و حرفهای سابقش را تکرار کردهو آنها را به حاضرحاضر گفتن و گرفتن تعهد وادار کرده است. رجوی این ایام چاره دیگری ندارد و تشکیلات از جا دررفته اش مستلزم روزانه یک تعهد است . او بجای پاسخ دادن و بیان واقعیتهای موجود طبق شیوه همیشگی با فرار به جلو به مجیز گوئی سخیفانه از خود و خط مشی اش پرداخت و به گونه ای تهوع آور از خودش و همسرش مریم تعریف کرد و به جیب خودش ریخت و در جائی دیگر صحبت از جنگ صد برابر و کارزار آزادی2زد کرد. واقعیت این است که رجوی طرد شده از جامعه و خائن به میهن و آزادیخواهان توجه ندارد که آنجا عراق است . بعد از سرنگونی صدام و جنگ با پلیس عراق و در تکه خاکی که مال کشاورزانی است که صدام دیکتاتور برکنار شده از این کشاورزان تصاحب کرده و بابت خدمات وطن فروشانه رجوی به وی هدیه داده است و بجای اینکه شرافتمندانه این زمین را به صاحبانش برگرداند و اسیران و قربانیان اسیر را هم آزاد کند به جنایتهای بیشتر متوسل می شود .

ایران قلم :

به نظر می رسد ، ظرف و خمیر مایه ای که رجوی برای گرفتن های چنین تعهد هایی که افراد موظف هستند بطور کتبی امضا کنند ، ترساندن آنها از محیط بیرون، اعضای منتقد و خانواده ها باشد. این در حالیست که ماشین سرکوب و تجاوز و جنایت خودش در درون تشکیلات فرقه در عراق روزانه قربانی می گیرد. نظر شما چیست؟

خانم بتول سلطانی:

در واقع وظیفه اصلی که رجوی برای خودش در تشکیلات تعریف می کند، در مرحله اول جنگ با هر اعتراض و انتقادی در بین اعضاء و نفراتش و همچنین ، جنگ با اعضای منتقدی است که از این تشکیلات فرار کرده اند تا تحت عنوان اضداد از صبح تا شب بر علیه آنها سند سازی و عکس قلابی تهیه و صدا شبیه سازی کرده و بصورت نوار پارازیت بر روی صدای ما پخش کند. جنگ رجوی با خانواده های مظلومی است که فقط در آرزوی دیدار با بستگانشان هستند. کار و سناریوی رجوی برای اعضای اسیر در اشرف این است که خلاطه آنها باید بروند پشت دوربین و بگوئید که اینها مزدور هستند و خانواده من نیستند تا تشکیلات دست از سر آنها بردارد. رجوی گفت "اگر خانواده ما هستی بیا تو بیا داخل اشرف! " اما هیچگاه به این فکر نکرد که این حق طبیعی آنهاست که از این تشکیلات و ورود به آن بهراسند وقتی که شاهدانی چون جدا شده ها را می بینند ووقتی که عزیزانشان را به بهانه اعزام به خارج و استخدام و کار و دیدن فامیل در آنجا نگهداشته و بعد اسیر و مقهور شده اند معلوم است که وارد نمی شوند. اما چرا رجوی توضیح نداد که او از چه می ترسد که به قول خودش مجاهد لم یرتابو یعنی برگشت ناپذیر و انتخاب کرده خودش را نمی گذارد که بیرون بیاید. مگر رجوی نمی گوید که اینها اعضاء قسم خورده من هستند و به من امضاء داده اند اگر در این شکی ندارد بگذارد آنها بیایند بیرون و خانواده هایشان را دیدار کنند. رجوی از این می ترسد که با واقعیتها رو برو می شوند و دست او رو می شود ولی تا کی می خواهد با خرید پارلمانتر با دادن رشوه به مخالفان دولت مالکی با کلاه گذاشتن سر اعضا با قطع از دنیای بیرون با سانسور فیلمها و اخبار با نشستهای عملیات جاری و نشستهائی سرکوب نشستهای ترساندن با تخریب شخصیت جدا شده ها نشستهائی که حکم اعدام برای بریدگان صادر می کرد با گرو گرفتن و هزار اهرم فشار با تهدید قطع کمک مالی هوادارها و شورائی ها در خارج ، با تهدید اینکه مشکلات زیادی برای آنها در خارج کشور بوجود می آورند تاکی رجوی می خواهد بر مسند رهبری و مریم بر مسند رئیس جمهور خیالی باقی بمانند؟

رجوی برای توجیه خشونت ذاتی و قانون ستیزی فطری و گردنکشی ایدئولوژیک، و پیشبرد اهداف تشکیلاتی، هر بار پای حکومت ایران ودشمن خونخوار و جرار را به میان می کشد و به تکرار دعاوی بی اساس می پردازد رجوی در اهداف حداکثری به دنبال جدی نشان دادن تهدید درگیری و رویارویی با دولت عراق بود برای همین فورا فیل هوا کرد که به ما خمپاره زدند تا از این طریق حضانت خود را به آمریکا تحمیل نماید و در آن صورت از آوارگی و بدبختی که با پذیرفته نشدن از سوی کشورهای جهان برای سالیان متمادی در انتظارش است بگریزد، اما دید که هیچ بردی نداشت و متأسفانه فعلا تاوان بی اعتباری رجوی را دولت عراق و نفرات گرفتارش باید بپردازند. برای همین هم بود که رجوی با تمسخر در همان نشست گفت " ببینیم و تعریف کنیم"

رجوی بجای باج خواهی و بجای داد و فریاد و شهید سازی و وادار کردن نفرات تشکیلاتش به خودزنی پاسخ جنایتهای خودش را بدهد بگوید که با چه حقی با زنانی که آنها را وادار کرده بود از همسرانشان طلاق بگیرند رابطه جنسی برقرار کرد؟ چرا تجاوزکرد؟ چرا زنان بیچاره ای را که برای آرمان آزادی قدم به تشکیلات او گذاشتند وادار کرد که برهنه در برابرش برقصند در عین حال که با آنها دیده بوسی و تماس برقرار می کرد و به آنها هدایا می داد اظهار بی نیازی هم بکند و به آنها زشت و ایکبیری هم بگوید اما در ادامه شب را با یک یا چند تا از آنها تا صبح به سر کند است رجوی دروغگوی مکاری که مسئولیت هیچ کاری را بعهده نگرفته و نمی گیرد آیا فکر عواقب آن را نمی کرد؟ چطور توانست اینکار را بکند و این در حالی بود که دقیقا در همان ایام در همان شبها که وی با یکی یا تعدادی از همین زنان همبستر بودبرادر و خواهری برای مثلا یک نگاه کردن به یکدیگر یا بقول رجوی یک اشعه در زندان بودند چقدر به آنها تف می انداختند و بنگالی می کردند و در نشست او را شکنجه کردند. و در کمال وقاحت می گفتند نباید نگاه به این زنها بکنید اینها ناموسهای رجوی هستند مگر فلان برادر را بخاطر اینکه از زنی خوشش آمده بود النهایه در مرز ایران و عراق با کمترین دفاعی در بیابانها رها نکرد یا در جائی دیگر برادری دیگر فقط برای اینکه درخواست تعیین تکلیف و دیدن همسرش داده بود در زندان و حبس نبود پستی تا چه حد آیا رجوی فکر می کرد که این روزی برملا می شود؟ مسلما نه و اکنون مطمئنم که چقدر گیتی مسئول امنیت و دیگران زیر توبیخ و فحاشی های وی هستند او پایش خیلی روی امنیتش سفت بود. روزی هزار بار این دستگاه یعنی دستگاه ارتباط جنسی خودش را آب بندی می کرد تا در لایه ها و بخصوص، بخصوص در میخ ها منظور بالاترین برادرها کسانی همچون برادر رحمان، شریف، واقف، کاظم، کاک عادل، فضلی،محمد حیاتی، جابرزاده،جلیل،اسفندیار، یوسف، کمال، حکمت، غفور، جوادآقا، جهانگیر، جواد قدیری، صفر،بهنام ،احد، میر رحیم و سایر افراد رسوخ نکند اما این خواست خدا بود که وی رسوا و بی آبرو گردد.

ادامه دارد

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

ایران قلم حضور احتمالی مریم رجوی، رهبر فرقه تروریستی مجاهدین ، برای یک خیمه شب بازی در برلین را محکوم می کند

حضور مریم رجوی در آلمان خطری برای دمکراسی

 

تحریریه ایران قلم

31.01.2012

براساس اخبار دریافت شده از مهاجران در اردوگاه های پناهندگی به نظر می رسد که فرقه مجاهدین قصد دارد در چند روز آینده گردهمایی را در برلین برگزار کند و در همین ارتباط  قرار است مریم رجوی نیز برای گرم کردن این خیمه شب بازی به برلین برود.

جدا از جنبه های تبلیغاتی این موضوع برای فرقه مجاهدین، به نظر می رسد که رهبری فرقه برای خروج از بن بستی که در عراق گرفتار شده ، در صدد برآمده است تا با شانتاز تبلیغاتی  نقض و زیرپاگذاشتن قول و قرارهای کتبی  با کمیساریای عالی پناهندگان و دیگر مراجع بین المللی برای خروج از عراق را که در نخستین گام قرار بود  اولین دسته از اعضای  گروه در ماه جاری محل فعلی کمپ اشرف را ترک کرده و به کمپ آمریکایی ها ( کمپ لیبرتی ) در نزدیکی بغداد بروند را تحت الشعاع قرار بدهد.

از سوی دیگر نفس حضور رهبر یک فرقه تروریستی که در لیست گروه های تروریستی طبقه بندی شده  ، در آلمان تاسف برانگیز است و در عین حال تهدید و خدشه ای بر دمکراسی حاکم بر کشور آلمان می باشد، چرا که مریم رجوی قصد دارد با این حضور تبلیغاتی و پر خرج در آلمان کماکان توجه  و تایید افکار عمومی را برای اسارت هر چه بیشر قربانیان و اسیران این فرقه در عراق جلب کند. مجاهدینی که مریم رجوی آنها را نمایندگی می کند فجایع بسیاری تا کنون در داخل عراق و خارج از عراق و بطور مشخص خودسوزی های 17 ژون 2003 را در خیابان های پاریس  آفریده است.

ما مجددا نسبت به حضور مجاهدین و همسر رهبری فرقه مجاهدین یعنی مریم رجوی در برلین هشدار می دهیم  . اگر چه مطمئن هستیم که دعوت کنندگان از مریم رجوی ، تنها چند پارلمانتر محدود یا بازنشسته می باشند. فراموش نباید کرد که در همین کشور المان که قرار است رهبر تروریست فرقه مجاهدین اکنون مورد استقبال قرار گیرد،  چند سال پیش مطبوعات راجع به دزدی مجاهدین و سوءاستفاده از سرمایه شهروندان آلمانی بنام کودکان چه پولهای هنگفتی به جیب زدند و افتضاحی را برای دست اندر کاران آلمانی که به سهل انکاری متهم شده بودند،  ببار آورد.

آیا دعوت کنندگان آلمانی مطلع هستند که از هم اکنون و روزها قبل از برگزاری این گردهمایی در برلین ، سازمان مجاهدین در کمپ های پناهندگی در کشورهای مختلف با دادن پول و هزینه مسافرت و قطار و هتل به پناهندگان آنها را ترغیب به یک پیک نیک در برلین می کنند؟ آیا این افراد که بسیاری از آنها هم ایرانی نیستند، پشتوانه مردمی این فرقه تروریستی محسوب می شود؟

دعوت کنندگان محدود آلمانی  از رهبر تروریست های ایرانی باید مطلع باشند یا باید دوباره به آنها یادآوری کرد که همین خانم رجوی بود که دستور آتش سوزی اعضای سازمانش را در اعتراض به دستگیری خود در 17 ژوئن 2003 صادر نمود و باعث ترس و وحشت عابرین از این همه وحشی گری گردید.

تحریریه ایران قلم  این نوع برخورد گزینشی با  تروریست ها و فرقه ها را نه تنها  اشتباه می داند، بلکه تصور می کند این رفتار بعضی از سیاستمداران آلمانی موجب اسارت بیشتر اعضای مجاهدین در اسارتگاه اشرف خواهد شد، افرادی که چند دهه در یک چاردیواری چند کیلومتر در چند کیلومتر اسیر می باشند و از ابتدایی ترین حقوق اولیه خود با خبر نیستند. علاوه بر این برای برقراری دمکراسی در ایران نیز این علامت مثبت به رهبر یک فرقه تروریستی تروریستی نه تنها فایده ای نخواهد داشت، بلکه با بودن رجوی ها در برلین که در سرسپردگی به دیکتاتورهای منطقه خاورمیانه و استبداد در درون تشکیلات خود به بدنامی معروف هستند، بر این موضوع نیز تاثیر منفی خواهد گذاشت. بنابراین ما همچنان امیدوار هستیم که سفر مریم رجوی به برلین با درایت و هوشیاری مقامات مسئول دولت فدرال آلمان منتفی گردد.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

نامه سرگشاده غفور فتاحیان به هیلاری کلینتون وزیر خارجه آمریکا

 

 

غفور فتاحیان

30.01.2012


وزیر خارجه محترم آمریکا خانم هیلاری کلینتون!
باسلام
خانم وزیر، قبل از هر نکته ای مایلم خودم را معرفی کنم. این جانب غفور فتاحیان، به مدت 20 سال از بهترین دوران زندگیم یعنی از سن 18 سالگی، به مدت 20 سال را به صورت حرفه ای در قرارگاه های مختلف در عراق، اسیر تشکیلات رجوی بودم و به یقین میتوانم بگویم که رجوی و حامیانش، تمام آزادی عمل را از همه ما گرفته و هیچ حق و حقوقی برای هیچکس باقی نگذاشته و تنها حق فدا شدن در راه هوس های شوم ش بود و اگر کسی برخلاف هوسهای رجوی فکر می کرد، او را در نشستهای جمعی که روزانه و ساعتها ادامه داشت، مورد بازخواست قرار میدادند و به اندازه ای او را اذیت میکردند که از خواسته هایش پشیمان شود، و سپس او را به زندانهای انفرادی که در جاهای مختلف قرارگاه ساخته بودند، میفرستادند و بعد او را تحویل زندانهای ابوغریب میدادند و این به وضوح روشن است که شخص زندانی چه سر انجامی داشت!

خانم وزیر!
اگر بخواهم تمام شکنجه ها که بر من و امثال من اعمال شده را بازگو کنم، نیاز به روزها زمان دارد. ولی مایلم برای اثبات حرفهایم در هر دادگاهی حاضر شده و جواب دهم و اثبات کنم.
همانطور که شما در جریان وضعیت اسارتگاه اشرف هستید، متاسفانه چند روز پیش در پاریس، مریم قجر عضدانلو و تعدادی افراد اجیر شده که با دلارهای میلیونی به آنجا آورده بودند با ترفندها وشیادیهای جدیدی از اینکه کمپ لیبرتی غیر استاندارد است و یک زندان است و حتی آب آشامیدنی ندارد!
حال بماند که کمپ لیبرتی، توسط نیروهای آمریکا با استانداردهای مشخص ساخته شده است، در ضمن باید یادآوری کنم که این خانم قجر عضدانلو، نماینده هیچکس نیست که بخواهد از جانب کسی حرفی بزند.
دوم اینکه همین خانم دوهفته پیش اعلام کرد که ما به هیچ عنوان حاضر به ترک اشرف و جابجایی نیستیم و تا آخرین قطره خون از اشرف دفاع میکنیم .
مگر همین خانم اعلام نکرد که تعداد 400 نفر آمادگی دارند به کمپ آزادی بروند، در صورتی که حتی یک نفر هم خارج نشده و به آنجا نرفته است.
آری، از آنجایی که من اطلاع کامل از این فرقه دارم، اینها همه شیادی ودجالیتهایی است برای مظلوم نمایی و به چالش کشیدن جوامع بین المللی. زیرا رجوی و حامیانش حاضر نیستند حتی یک روز از این اسارتگاه بیرون بروند و میخواهند با حیله گری و شیاد بازی زمان بخرند، زیرا رجوی یک هدف بیشتر ندارد و آنهم نگاه داشتن افراد اسیر در این قلعه است که میخواهد آنها را با نیروهای عراقی درگیر کند.
بنابراین از شما میخواهم تا دیر نشده به کمک این اسیران بروید و نگذارید تا آنان فدای هوسهای شوم رجوی وهمدستانش شوند.


با احترام غفور فتاحیان
30.01.2010
 


Honorable US Secretary of State , Mrs. Hillary Rodham Clinton,


Greetings
Madam Secretary of State, before mentioning anything , I would like to introduce myself. I , Ghafour Fatahian , who spent 20 years of the best years of my life professionally and full time , from age 18, in different pmoi bases in Iraq as a captive in Rajavi’s organization , can assure you according to the best of my knowledge of this organization that Rajavi and his supporters and advocates , have taken our freedom of action utterly from all of us and they have not left any rights whatsoever for anyone ,except the right of being sacrificed for his ominous desires and whims and if someone was thinking against the Rajavi’s whims , he or she was going to be interrogated harshly for hours and even days in collective sessions and the pmoi operatives were putting them under severe harassment till they were going to become remorseful of their request or their thoughts , then they were transferred to solitary confinement cells in different places in Ashraf Garrison and after passing through the procedures , they were handed over to the Abou Ghraib prison in Iraq and we can all understand clearly what would have happened to those people in there!
Madam Secretary
If I want to talk about all those tortures which were exerted upon us , it needs days to explain but for proving my claims I would like to participate in any courts of law to substantiate and prove my words .
As you are well informed about the condition of Ashraf captivity place ,unfortunately few days ago in Paris, Maryam Ghajar Azdanlo accompanied by some hirelings who were brought there by new deceits and tricks and thousands of dollars to say that the Liberty camp is non standard and it is a prison which even does not have any drinking water!
We know that the liberty camp had been constructed by Americans by specific standards to serve the US soldiers and in this regard I would like to mention that Mrs . Maryam Ghajar Azdanlo is not the representative of anyone in Ashraf to speak on behalf of them. This lady two weeks ago announced that they will not evacuate and leave Ashraf Garrison by no means and they will defend Ashraf till the last drop of their blood, but This lady announced before that 400 people of Ashraf residents are ready to leave Ashraf to go to the Liberty Camp , whereas until now no one has gone to the Liberty Camp yet.
According to the best of my knowledge of this cult , all these tricks and deceptions have been utilized by the leaders of pmoi to deceive the international societies because Rajavi and his supporters and advocates are not willing to leave this notorious garrison even for one day and their real intention is to buy time as much as possible by deception and fraud , because Rajavi does not have more than one objective which is keeping all those stranded captives in that castle and provoking them to fight with Iraqi forces .
As a result of those facts mentioned above , I am urging you to help those stranded captives in Ashraf before is too late and do not allow them to be sacrificed for the Rajavi ominous whims and desires.
Respectfully


Ghafour Fatahian
30-1-2012 / Paris
 

 

همچنین .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

پیام خانم فرح صالحی به خواهرش ویدا صالحی عضو شورای رهبری سازمان مجاهدین
این چه آرمانی است که دایره وار باید حرکت کرد و چرخید و راه خروج ندارد ؟
 

 

فرح صالحی

28.01.2012

 

لینک دانلود پیام صوتی خانم صالحی

 

 

ویدا جان فریاد بزن ، فریاد بزن، فریادت را در دل نهان نکن
با سلام
ویدای عزیزم، سلام می خواهم بعد از سالها از طریق این نوار صدایم به گوش ات برسد. سالها تلاش کردم که بطور خصوصی با تو صحبت کنم ولی نشد، تنها راه چاره را در این دیدم که با این پیام صوتی شاید صدایم به تو برسد.
ویدا جان عزیزم بسیار بسیار دوستت داریم همه اعضای این خانواده تک تک منتظر تو هستند ما هیچ وقت تو را فراموش نکرده و نمی کنیم ویدا جان نمی خواهم در این پیام صوتی، طولانی سخن بگویم ولی یادت هست که رهبری مجاهدین با نام خدا و خلق قهرمان آغاز کردند با این نام شروع شد و به کجا انجامید؟ سپس رهبری مجاهدین خود خدا شد و بقیه بنام خدایش مریم و مسعود آغاز کردند می خواستند ایرانی آزاد با انسانهائی آزاد بسازند اما چه شد؟ آنها آمدند آزادی اعضای خودشان را گرفتند و در بندشان کردند. ویدای عزیزم نور چشمم تصمیمات گرفته شد و نظرها داده شد و ما به انتظار اخبار بی خبر نشستیم. عزیزم بعد از آن زمانی که تو به فرمان خدایگان مسعود رجوی از من خواستی از طریق صلیب سرخ پیگیر کارت نباشم من به احترام وجود خودت این را پذیرفتم دست روی دست گذاشتم بدون اطلاع از درون کمپ اشرف خواسته ات را عملی کردم ولی الان دیگر به حرف تو گوش نمی دهم و عزمم را جزم کرده بدنبال نجات تو هستم چرا که بعد از جدا شدن تعدادی از اعضاء از آن کمپ نه جدا شده نه نه بگویم نجات یافته از آن اندرونی در تماسی که با آنها داشتم متوجه شدم در آن اندرونی چه می گذرد آنقدر که اسارت هست آزادی نیست کسی نمی تواند خودش باشد کسی نمی تواند آزادانه فکر کند نظر بدهد.
ما را بر این داشت که از طریق سازمانهای حقوق بشری و نهاد های دیگر و صلیب سرخ پیگیر کارت باشیم چه از طریق نوشتن نامه و چه تلفنی و از آنها تقاضای کمک برای نجات تو را کرده ایم.

 


ننه همیشه آرزو می کرد که تو هم پیش ما باشی در اروپا همه دور هم ماهائی که زنده هستیم با یاد و برآورده کردن خواسته های رفتگان زندگیمان را شکل قشنگتری بدهیم.
ویدای عزیز همه ما در انتظار آمدن تو لحظه شماری می کنیم وهرلحظه اخبار را دنبال می کنیم آرزوی قلبی من و تمامی فامیل است که تو را در آغوش گرفته و به آغوش خانواده ات برگردی .
ویدا جان شاید پیش خودت فکر کنی پدرم را از دست داده ام برادرم را از دست داده ام مادرم را از دست داده ام پس چه آغوش گرم خانواده ای دارم؟ عزیزم جواب دادن به خواسته های پدر و مادرت که همیشه آرزو می کردند تو هم در کنار ما در آلمان یا در اروپا باشی برگشت تو در کنار ما جواب دادن به خواسته های آنهاست.
ویدای عزیز نگران رفته ها نباش رفته ها آنچه را کردند که تو می خواستی پس وقتش رسیده که تو آنچه را بکنی که آنها می خواستند نه فقط بخاطر آنها بلکه به خاطر خودت ویدا جان الان چند ساله ای؟ چرا تا به الان باید زندگی را داشته باشی ؟ زندگی بدون خانواده آیا شش ملیارد مردم جهانی که خانواده را بعنوان هسته اولیه جامعه به رسمیت می شناسند و برای آن احترام قائل هستند نمی فهمند و تنها مسعود و مریم رجوی می فهمند؟

 


من دختر گلم را می شناسم که با اراده ای آهنین هر حلقه تنگی را بازو در آن حلقه عبور خواهد کرد و خودش را به خواسته اش خواهد رساند .گلم ،عزیزم دوستت دارم تا الان به آرمانهایت به خواسته هایت به آقا و رهبرت فکر کرده ای حالا هم به خودت و به ما فکر کن تا به الان عمر عزیز و گرانمایه ات را در حصار آنها به چهل و اندی رساندی حالا بقیه اش را در خانه بی حصار خودت بگذران همه ما آرمان و هدف داریم انسان بدون هدف وجود ندارد ولی هدف و آرمانمان را زندانی نمی کنیم و آن را فریاد می زنیم چون در خانه بی حصاریم ولی در حصارهیچ فریادی جواب ندارد و فقط یک نفر جواب می دهد و آنهم تکرار تکرارها است شما هم در حصار و بی خبر از دنیای آزاد بیرون، آیا این چه آرمانی است که بوی عاطفه نمی دهد؟ چه آرمانی است که محدود به تعدادی آدم است بقای نسل در آن اهمیت ندارد؟ معنی ندارد.

 


آرمانی است که سیستم ارتباطی اش فقط یک کانال است.
این چه آرمانی است که دایره وار باید حرکت کرد و چرخید و راه خروج ندارد ؟
چه آرمانی است که هیچ دریچه ای به دنیای ارتباطات ندارد؟
آرمانی که بوی انسانیت و عاطفه نمی دهد .
آرمانی که سلاح گرم دارد آرمانی که سلاح سرد دارد، قرص سیانور دارد و فقط برای حصار خودش و برای دردمندهای خودش می خواهد کسی که آرمان و هدف دارد نقطه مقابلی هم دارد.
دوستت داریم منتظرت هستیم تمام فامیل چشم به انتظار تو هستند همه چیز برای تو در بیرون برای تو مهیاست از عاطفه گرفته تا چیزهای دیگرتو همه کس را داری تو بی کس و تنها نیستی همه ما در بیرون آماده کمک به تو هستیم فریاد بزن فریاد بزن فریادت را در دل نهان نکن پشت تو خانواده ات و تمام نهادهای بین المللی هستند آنچه نتیجه می دهد فریاد است و آنچه نابود می کند سکوت است. سکوت راه رهائی نیست فریادم را به تمام جهانیان می رسانم تا تو را که بیصدا و بی فریاد در سکوت و خفقان حصار در حصار هستی نجات دهم تو زندگی ما هستی تو خواهی آمد ما به هم نیاز داریم تلاش کن تلاش کن قربونت برم ویدا جان خدا نگهدار همه شما باشد.
خواهرت فرح صالحی

 

همچنین .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

پاسخ آقای مسعود جابانی به سوالات اعضای فرقه مجاهدین در اروپا و کمک به رهایی آنان از چنگال فرقه

مجاهدین خلق از درون- برای آنها چه میتوان کرد؟

 

 

مسعود جابانی، کانون وبلاگ نویسان مستقل ایرانی، بیست وهفتم ژانویه 2012
http://www.cibloggers.com/?p=9193

 

چند روز قبل ایمیلی از دوست گرامیم که مستقیم و غیر مستقیم با بسیاری از اعضاء سازمان در بیرون و درون مناسبات در ارتباط بوده و به انان در چگونگی فرار از دام مجاهدین در اشرف و اورسوراز یاری می رساند، دریافت داشتم. آنچه که بیش از همه نظرم را جلب می کند اینست که اکثر اعضا فرقه دیگر مایل به ماندن در مناسبات نیستند و فقط به دنبال تضمین حداقل های زندگی برای ادامه حیات خویش پس از فرار از روابط می باشند.

بسیاری از اعضاء هیچگونه اطلاعاتی در مورد مسائل حقوقی و امکاناتی پناهجوئی ندارند و در واقع هنوز اسیر تخیلات داستان کودکانه “گرگ و بره ها و شنگول و منگول” می باشند. فرقه برای اسیر کردن نیروهایش سالهاست که شنگول منگول مطیع می سازد و انان را از دندان های تیز گرگ ! که پشت در های بسته نشسته ، می ترساند. درحالیکه گرگ های فرقه سالهاست که مشغول جویدن و پاره کردن تمامی مناسبات خانوادگی و احساسی اعضاء خود به منظور استثمار صد در صد قربانیان خویش بوده و هستند.

در اینجا متن ارسالی دوست گرامیم را با هم مروری می کنیم و بعد از آن به سئوالاتی که از سوی دوستان عزیز درون مناسبات مطرح شده است پاسخ می دهیم. به امید آنکه این دوستان هرچه زودتر بتوانند پس از خروج از مناسبات استثمارگرانه فرقه ، زندگی خویش را نجات داده و خانواده شان را نیز امیدوار و شادمان نمایند.

اتفاقی در سازمان مجاهدین خلق در حال روی دادن است ؛ به نظر میرسد که توان این فرقه برای مسدود کردن همه روزنه ها و ارتباط اعضا با خارج بسیار کم شده است ؛ چشم انداز از دست رفتن اشرف , سیاست های مضحک و همراهی با بیگانه و شادی در رنج مردم ایران و نیز نگاه های ناظرین و حضور خانواده ها این سازمان را از درون هدف قرار داده است.

شاید برای اولین بار در تاریخ سازمان است که اعضای آن آنهایی که هنوز اسیر ذهنی و عینی فرقه هستند دست به مدد خواهی برداشته اند آنهم ازکسانی که دشمن تلقی میشوند.

سازمان مجاهدین بسیار کوشیده که همزمان با بستن راههای ارتباط و تماس اعضایش با جهان خارج بصورت مکانیکی؛ از سوی دیگر هم با تهمت به مخالفان و خطرناک و سیاه نشان دادن آنها راه را مسدود کند ؛ با اینهمه در ماههای اخیر تعدادی نامه از اعضای اسیر در اور و سایر کشورهایی که سازمان پایگاه و عضو اسیر دارد دریافت کردم ؛ آنها نوشته اند و پرسیده اند و یاری خواسته اند , برخی از سئوالات را که از لابلای نوشته هایشان میتوانم لیست کنم چنین است .

- اگر از سازمان خارج شوم با توجه به اینکه با مترجم سازمان و وکیل سازمان درخواست پناهندگی داده ام چه اتفاقی برایم رخ میدهد ؟ آیا سیستم پناهندگی حرف مرا باور میکند و یا به من دروغگو خطاب میکند و کارم پیچ میخورد؟

- اگر از سازمان جداشوم میتوانم دنبال زندگی عادی خودم بروم ویا اسیر دست مخالفان سازمان و جمهوری اسلامی میشوم ؟

- یکی دیگر از اعضای خانواده ام هم با سازمان است اگر من جداشوم نمیدانم برای او چه اتفاقی می افتد و اصلا نمیدانم او الان در چه وضعیتی است ؟

-با کجا و چه ارگانی میتوانم تماس بگیرم چطور تماس بگیرم ؟

-شهردار و مقامات اینجا با مجاهدین هستند و این ممکن است کار مرا بعد از خروج حسابی خراب کند آیا میتوانم به کشور دیگر بروم و پناهندگی درخواست کنم ؟

این شاید اولین نشانه ها از سست شدن قل و زنجیرهای فرقه مجاهدین خلق بر دست و فکر اعضا باشد سئوالهایی که با مدد از اسم مستعار و ایمیل ناشناس به ما رسیده است و علیرغم همه شانتاژهای فرقه ای از ما درخواست کمک کرده است , من البته به هرکدام در حدی پاسخ داده ام اما از همه دوستان و دلسوزان درخواست کمک دارم ,شاید وقت آن رسیده که همچنان که در اشرف خانواده ها با بلندگو پیام رهایی از فرقه را برای اعضای دربند فریاد میزنند در خارج از عراق هم وبخصوص در اورسوراز کاری انجام گیرد , وحالا من میپرسم که چطور میشود رهنمود رهایی را به گوش این اسرا رساند ؟ جواب سئوالات آنها چیست ؟ و چطور میشودبه آنها کمک کرد ؟ چه بلحاظ حقوقی و چه به لحاظ فکری .

به امید رهایی همه اسیران و گروگانهای سازمان مجاهدین خلق

- اگر از سازمان خارج شوم با توجه به اینکه با مترجم سازمان و وکیل سازمان درخواست پناهندگی داده ام چه اتفاقی برایم رخ میدهد ؟ آیا سیستم پناهندگی حرف مرا باور میکند و یا به من دروغگو خطاب میکند و کارم پیچ میخورد؟

خوشبختانه اکثر سازمان های پناهندگی سالهاست که با شگرد فرقه های تروریستی برای اسیرکردن نیروهایشان مطلعند. سازمان هیچگونه اعتباری در سیستم های پناهندگی ندارد و دوستان جداشده براحتی می توانند حقیقت را همانطور که هست با مسئولین پناهندگی در میان بگذارند و خود را به قانون بسپارند و اسیر صحنه سازی های فرقه نشوند. مترجم ها و وکلای فرقه در تمامی کشورها شناخته شده هستند و هرگونه ارتباط با آنان بضرر موکلین می باشد. در تمامی کشورها برای کسانیکه هنوز شهروند اعلام نشده اند و یا از حقوق مکفی برای گرفتن وکیل و مترجم برخوردار نیستند امکانات ویژه گذاشته شده و هزینه آنها را خود دولت پرداخت می کند. ” وکلای سوشیال”

بنابرین نه تنها این دوستان به دروغگو متهم نشده و کارشان پیچ نمی خورد بلکه می توانند به عنوان کسانیکه قربانی فرقه می باشند تحت حمایت دولت قرار گیرند و از حقوق پناهندگی برخوردار شوند.

- یکی دیگر از اعضای خانواده ام هم با سازمان است اگر من جداشوم نمیدانم برای او چه اتفاقی می افتد و اصلا نمیدانم او الان در چه وضعیتی است ؟

دوست گرامیم شما در وهله اول می بایست خودتان را نجات بدهید. پس از اینکه وارد سیستم پناهندگی شدید وضعیت خود را صادقانه و بدور از تمهیدات فرقه با وکیلتان در میان بگذارید و از وضعیت اعضاء خانواده تان هم گزارش مفصلی به آنها بدهید و نگرانی خودتان را در این مورد ابراز نمائید. در بسیاری از موارد اگر عضو خانواده درجه یک باشد موقعیت او نیز شامل پرونده شما می شود و فرقه توسط وکیلتان تحت فشار قانونی قرار گرفته و الحاق خانواده صورت میگیرد. بنابرین اول از همه شما می بایست خودتان را نجات بدهید و به این فکر کنید که نجات آن عضو دیگر خانواده تان هم به همت شما بستگی دارد. به یاد داشته باشید که فرقه برای نگهداشتن نیروهایش سرنوشت اعضا خانواده را بهم گره می زند تا همه را با هم نگهدارد. برای شکستن این طلسم باید بصورت فردی عمل کرد و در هر فرصتی خود را به دنیای آزاد رسانید.

-با کجا و چه ارگانی میتوانم تماس بگیرم چطور تماس بگیرم ؟

شما می بایست در اولین فرصت به نزدیکترین پست پلیس در هرکجا که هستید، مراجعه نمائید. پس از معرفی خود و ثبت مشخصاتتان در دفتر، شما را به اولین مرکز پناهندگی راهنمائی می کنند. در بسیاری از موارد آدرس محل و حتی هزینه رفتن به اولین محل استقرار پناهندگی داده می شود و بلافاصله محل خواب و امکانات زندگی اولیه تا به جریان افتادن پروسه پناهندگی به شما داده می شود.

شهردار و مقامات اینجا با مجاهدین هستند و این ممکن است کار مرا بعد از خروج حسابی خراب کند آیا میتوانم به کشور دیگر بروم و پناهندگی درخواست کنم ؟

دوست گرامیم بسیاری از دوستان جداشده سالهاست که در همان شهر اورسوراز زندگی می کنند و روزی مانند شما آنطرف دیوار اسیر بودند. در ضمن شهرک کوچک اورسوراز در کشور فرانسه اصلا خوانده نمی شود . شما پس از ده دقیقه از محدوده شهر کاملا فاصله گرفته اید و در هر جائی که می خواهید می توانید خود را به پلیس معرفی کرده و تقاضای پناهندگی بدهید.

در مورد اینکه ایا می توانید در کشور دیگری تقاضای پناهندگی بدهید بستگی به اجازه اقامتتان در فرانسه دارد. اگر شما در فرانسه اقامت داشته باشید و یا خودتان را رسما در آنجا به ثبت رسانیده باشید به هر کشور دیگری هم که مراجعه کنید شما را به فرانسه باز می گردانند. بنابرین اگر در فرانسه ثبت شده اید بهترین راه اینست که در همانجا بمانید و زندگی خودتان را جدا از مناسبات فرقه سازمان دهید مطمئن باشید که امکانات دولتی و مددکاران اجتماعی پس از شنیدن حروج شما از یک فرقه تروریستی به شما کمک خواهند نمود. تماس و تقاضای کمک از دوستان جداشده در فرانسه و استفاده از تجارب آنها مطمئنا راه را برایتان باز خواهد کرد.

 

همچنین .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

زمینه سازی رهبری مجاهدین برای جنگی دیگر با نیروهای عراقی
 

 

روح الله تاجبخش
26.01.2010


درپی تمدید ۶ ماهه ضرب الاجل خروج فرقه رجوی از خاک عراق توسط دولت نوری المالکی و توافقات اولیه که بین نمایندگان سازمان ملل ودولت عراق بر سرطرح انتقال ساکنان اشرف به کمپ لیبرتی بعمل آمده است ، مقرر گردید در اجرای مرحله اول طرح ، حدود ۴۰۰ نفراز ساکنان اشرف به کمپ لیبرتی منتقل شوند تا مراحل ثبت و مصاحبه صلیب و کمیساریای عالی پناهندگان برای انتقال آنان به کشوری ثالث انجام پذیرد ، دولت عراق تمام سعی خود را می نماید تا هر گونه بهانه و موانع موجود درمسیر خروج مسالمت آمیز ساکنان اشرف از خاک عراق را برطرف نماید ، به همین خاطر با هماهنگی و تأیید نمایندگان سازمان ملل متحد و صلیب سرخ جهانی ، کمپ لیبرتی که توسط نیروهای آمریکایی ساخته شده و مجهز به انواع وسایل استقراری، رفاهی و تاسیساتی بوده ودارای ظرفیت مناسب و استاندارد برای اسکان چندین هزار تفر می باشد را برای اسکان نیروهای فرقه آماده نموده است ، اما متاسفانه علیرغم هماهنگیها و اقدامات بعمل آمده ، سران فرقه رجوی ماهیت خود را آشکار کرده و با هدف ایجاد شکاف در توافقات بعمل آمده و نهایتا به شکست کشاندن راه حل مسالمت آمیز جابجایی ، دست به ایجاد تنش و کارشکنی در روند اجرای طرح زده و بهانه های غیر معقول و غیر قانونی می آورند. سران فرقه قصد دارند با دجالیت خاص خودشان ، دولت عراق را در عدم اجرای طرح مقصر جلوه دهند.
در حالیکه دولت عراق از ۹ ماه قبل ضرب الاجل خروج ساکنان کمپ اشرف از عراق تا پایان سال میلادی ۲۰۱۱ را رسمأ اعلام کرده بود ، سران سازمان در این مدت هیچ اقدام مثبتی که دال بر تمایل آنها بر پرهیز از خشونت و تلاش برای حل مسالمت آمیز موضوع اشرف باشد انجام ندادند و فرصت ۹ ماهه را عملا صرف جنگ تبلیغاتی کردند ، رجوی با تظاهر به قبول طرح جابجایی قصدی جز خرید زمان بیشتر برای هر چه شعله ورتر کردن آتش جنگ با مالکی را نداشته و ندارد.
در این شرایط که امکان جابجایی و انتقال امن ساکنان قراراه اشرف پیش آمده ، تقابل ، کار شکنی وبهانه تراشی های واهی سران فرقه قابل فهم است چرا حیات آنان به ارتزاق از خون نیروهایی وابسته است که در اشرف اسیرند ، رهایی این نیروها از قید و بند تشکیلات و ایدئولوژی فرقه مساوی با فروپاشی فرقه خواهد بود
این روزها سایتها و سیمای ضد آزادی فرقه رجوی با شانتاژ و بلوای تبلیغاتی ، اطلاعیه ها و خبرهای عوام فریبانه متعددی که فاقد هرگونه مبانی حقوقی و قانونی هستند را با هدف فرافکنی و سنگ اندازی در روند کار جابجایی نیروهایش به کمپ لیبرتی پخش می نمایند
.
از هفته گذشته تا کنون،رهبری مجاهدین با براه انداختن دسته های حقوق بشری و ارسال نامه به ارگان های بین المللی و دولت آمریکا،در تلاش است توافقنامه انتقال به کمپ لیبرتی را برهم زده و مانع از اجرای قانون و عدالت در عراق گردد.ترس مجاهدین از دستگیری افراد جنایتکار و فاش شدن اسرار بیشتری از جنایت های رهبری و اعضای این سازمان موجب شده است فرافکنی های جدیدی را بعنوان مانع برسرراه پیشرفت انتقال ساکنان اشرف به کمپ لیبرتی قرار دهد.دستاویز اینگونه شگردها نیز نفوذ ارگان های حکومتی در تصمیم دولت عراق یاخواسته جمهوری اسلامی ذکر می گردد.در حالیکه دولت عراق بطور کامل مشرف به مسئله بوده و نیازی به حکومت ایران در این زمینه ندارد.
راه انداختن تبلیغات در حواشی تصمیم دولت مالکی از طرف رهبری سازمان مجاهدین و نامه مظلومانه رجوی از زبان ۳۴۰۰ اسیرساکن پادگان اشرف به "مارتین کوبلر"،هدفی جز به بن بست کشاندن راه حل سازمان ملل و دولت عراق ندارد.ترفند رجوی در وابسته کردن خواسته های دولت عراق به خواسته حکومت ایران نیز نمی تواند راه حل فرار از این حقیقت باشد که روزگار حاکمیت تشکیلات فرقه بر اسیران اشرف به سرآمده و بساط اشرف به زودی برچیده خواهد شد

 

همچنین .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

نامه سرگشاده به رییس جمهوری کشور فرانسه آقای نیکلای سارکوزی



ایران فانوس - آلمان

25.06.2012

http://iran-fanous.de/middle/544-IranFanous-Name-25.01.2012.htm

 

رییس جمهور محترم!


موضوع نامه سرگشاده ما به شما، به مقوله تروریسم و طبعاً سازمان مجاهدین خلق بر می گردد که شما از دیرباز با این سازمان آشنایی داشته ولی ما می خواهیم که این آشنایی تان بیشتر و ملموس تر شود.
ما گروهی از جداشدگان یا بهتر بگوییم قربانیان مجاهدین خلق هستیم که جملگی خارج از این سازمان و هم اکنون در اروپا زندگی می کنیم. مورد مهمی که هم اکنون در ارتباط با مجاهدین خلق در کشور شما و اروپا در جریان است، ما و مردم ایران و ایضاً جامعه جهانی را نگران کرده است. نزد ما ایرانیان کشور شما مهد دموکراسی و آزادی اشتهار دارد. با این وجود، کشورتان به مدت سه دهه میزبان یکی از گروههای تروریستی و خطرناک است. تروریستهایی که در اثر سالیان سوء استفاده از آزادی و دموکراسی در کشور فرانسه، تحت برخورد قانونی قرار گرفته و سرانجام در سال 1986ناچار شدند مدتی خاک فرانسه را ترک نموده و به عراق صدام حسین نقل و مکان نمایند. گروهی که بعد از آن ناگزیر شد به استخدام سازمان امنیت صدام حسین درآید و به سرکوب شیعیان و اکراد عراقی بپردازد و دربست در اختیار منویات شخص صدام حسین قرار گیرد. این گروه، به خاطر امکانات و ثروتی که از عراق دریافت کرده بودند آن چنان مغرور و متوهم شده بودند که وقتی تاریخ مصرف صدام حسین در سال 2003 به پایان رسید و آنان ناچاراً می بایست تکیه گاه و جای پایی در اروپا دست و پا می کردند، این بار نیز مجدداً خاک فرانسه را برای جولان دادن اهداف خود انتخاب کردند و مریم رجوی سراسیمه خود را به پاریس رساند و از آنجا که مجدداً و طبق روال قبل به باجخواهی از آزادی و دموکراسی پرداخته بود، این بار نیز تحت برخورد قانونی قرار گرفت و او برخلاف مردم که در مقابل قانون سر تعظیم فرود می آورند، به باجخواهی از قانون و قوه قضاییه، اقدام به شانتاژ و خودزنی اعضایش در ملاء عام نمود. شما که آن روز وزیر کشور فرانسه بودید، چه خوب ماهیت باجخواهانه این گروه را  تعریف کردید که آنان یکی از وحشی ترین گروههای تروریستی در جهان هستند!
  
آقای رییس جمهور! 


این کلام شما کاملاً درست است و این شناخت شما از یکی از گروههای ایرانی که سرکوب و شکنجه و کشتار و دیکتاتوری را تحت حاکمیت صدام حسین آزمایش پس داده بود، باعث رضایت اپوزسیون ایرانی و خیل قربانیان این گروه شده است. اما تعجب ما اینجاست که شما امروز به بهانه های دموکراسی و مسایل سیاسی که با حکومت ایران دارید، کماکان به میزبانی از این گروه تروریستی مشغولید، در حالی که جنگ علیه تروریسم، در اکثر نقاط جهان همچنان ادامه دارد و تروریسم دارد با ایدئولوژی تبهکارانه خود از آزادی و دموکراسی، باجخواهی و از مردم قربانی می گیرد. به ویژه تروریستهایی که همه نوع فریب و ترفند و سرکوب و توطئه و غیره را در رکاب صدام حسین آموزش دیده و با ثروتی که از عراق به دست آوردند، اکنون هم در عراق و هم در فرانسه سیاستهای فریبکارانه و توطئه و دشمنی و تهدید را علیه مردم و به ویژه قربانیان سابق خود، به کار می برند.

آقای رییس جمهور!


تروریسم با ایدئولوژی فریب و تهدید و خشونت، تغییر ماهیت نداده و نخواهد داد. آنان بیش از چهار دهه است که با این روش و با ابزار خشونت، برای حفظ خویش و به دست آوردن قدرت استفاده می کنند و طی این همه مدت و همه نقاط جهان ثابت کرده اند که جز این، روش دیگری را نمی شناسند و هرگز روشها و متدهای دیگر و عقلانی و منطقی و مدرن را امتحان نمی کنند. آنان هیچگاه نه در داخل روابط و مناسبات خود با اعضای ناراضی و نه در بیرون از خود با اعضاء و گروههای اپوزسیون، به بحث و گفتگو برای حل و فصل مسایل خود نپرداختند، بلکه تنها با توسل به زور و ارعاب است که در هر رابطه و برخوردی، از آن کمک می گیرند و به کار می برند.

آقای رییس جمهور!


جدا از خیل نیروهای تروریستی که در سال 2003 و پس از سقوط حکومت صدام حسین، به همراه خانم رجوی به فرانسه آمدند، طی هفته های اخیر و به دنبال انبوه فشارهای دولت و مردم عراق، آنان ناچار شدند تا بخشی دیگر از نیروهای آموزش دیده و وفادار خود را از عراق بیرون آورده و در اختیار فرامین جنگ طلبانه و تروریستی خانم مریم رجوی قرار دهند. نیروهای اخیر، به بهانه های مختلف و برای پناهندگی به خاک اروپا و فرانسه آمده اند که النهایه مقصد نهایی و عراق بعدی آنان خاک فرانسه و سوخت آنان نیز برای فریب مردم و ارعاب و خشونت علیه منتقدین، همین سوء استفاده هایی که از آزادیها و دموکراسی در اروپا و به ویژه از فرانسه می کنند. آنان کمافی السابق به راه و روش تروریستی خود ادامه خواهند داد، توسط ابزارها و امکاناتی که از عراق و اروپا به دست آورده و مجدداً فرصت هایی که از فرانسه به دست خواهند آورد، به تهدید و ارعاب علیه منتقدین و قربانیان خود ادامه خواهند داد. آنان از پیشینه سراسر خشونت و سیاهی که در ایران و عراق و اروپا، داشته اند هنوز ندامت نکرده، بلکه همچنان تجارب گذشته را سرمشق و توشه راه آینده خود قرار خواهند داد و اینها را دستگاه تبلیغانی کنونی شان به عیان ثابت می کند.

آقای رییس جمهور!


دست آوردها و ارزشهای دموکراسی و آزادیهایی که مردم اروپا و به ویژه کشور فرانسه طی قرنهای اخیر به دست آورده اند و امروز مورد تمسخر و سوء استفاده گروهی تروریست قرار گرفته است، بیش از این در اختیار این گروه قرار ندهید. آنان چه امروز و چه در فردا، ارمغانی جز خشونت و انتقام و تبهکاری، با خود به همراه نخواهند داشت. آنان ثابت کرده اند که حرمت میزبان را نگه نخواهند داشت، کاری که هم اکنون با مردم و دولت عراق می کنند، گواه این مدعاست. بنابراین، از شما به عنوان ریاست جمهور و نماینده مردم فرانسه، تقاضا داریم در راستای رعایت قانون و حفظ ارزشهای کشور فرانسه، بیش از این به این گروه تروریستی فرصت و مجال سوء استفاده از دموکراسی و آزادی را ندهید. بنا بر اطلاعاتی که اخیراً به آن دست یافته ایم و مسعود رجوی در یکی از سخنرانی های اخیرش به آن اذعان داشت، این گروه پس از شکست سیاستهای جنگ طلبانه اش و خروج از خاک عراق، قرار است از مخالفین خود در خاک اروپا و کشور فرانسه انتقام بگیرد و از این طریق شکست سیاست های تروریستی اش را به گردن مخالفینش در اروپا بیاندازد. رهبری سازمان به نیروهایش گوشزد کرد، از عراق که به اروپا می روید، جنگ و روحیه جنگی را با خود ببرید، چرا که اینها رمز ماندگاری شماست!


با احترام ـ کانون سیاسی فرهنگی ایران فانوس

 

 

Open letter to the president of France Mr. Nicolas Sarkozy

 

Honorable President

The subject of our open letter to Your Excellency is about the terrorism and specifically pmoi ( People’s Mujahedin Organization) which you have been familiar and acquainted with them since long time ago but we want your acquaintance with them become more transparent and more tangible.

We are a group of separated members of pmoi or we would better to say the victims of pmoi who have separated from them and currently we are living in Europe. The very important affair and event about Mujahedin is happening in your country and Europe has created lots of concerns and anxiety among Iranian people , international society and us .

Among Iranian people , your country is very famous for its democracy and freedom but despite of its reputation , your country has been the host of a dangerous terrorist organization for 3 decades. The terrorist group which took advantage and misuse of the democracy and freedom in your country for years and because of that they were confronted with the rules of law in your country and finally in 1986 they were forcibly and unwillingly left the French soil temporarily and they transferred themselves to Saddam Hussein’s Iraq. The pmoi organization ,which later were employed by Saddam Hussein’s notorious and horrifying security and intelligence service, began suppression and oppression of Iraqi Shies and Kurds and they become completely devoted to Saddam Hussein himself and his government.

This group , as a result of too many facilities and too much fortune which had gained them from Iraq , became very swanky and arrogant and in 2003 when their political and military consumption date finished , they began looking for fulcrum and a foothold in Europe , they chose France again for implementing their objectives and as a result of that Maryam Rajavi arrived in Paris in a hurry but later she ,as a result of taking advantage of French democracy and freedom , was confronted with the French rules of law and its regulations but she ,in stead of paying homage to the French law and its regulations , began blackmailing the law and judiciary system and ordering the members of her organization to do self immolation in public.

You ,who were then in the position of French interior minister , said perfectly about their blackmailing essence and nature which they are one of the most brutal and savage terrorist organizations in the world.

 

Mr. President

Your statement about pmoi is completely genuine and your recognition of this organization which has passed its test in suppression , torture, mass killing and dictatorship under the sovereignty of Saddam Hussein , has caused the satisfaction of the Iranian opposition groups as well as the victims of this brutal organization, but it is a surprise for us that you ,by the pretexts of democracy and political problems which you have with Iranian government , are still hosting of this terrorist organization , whereas the war against terrorism has been continuing throughout the world , and terrorism by its criminal ideology is blackmailing and taking advantage of the democracy and freedom and victimize the people specially the terrorists who have learned all kind of tricks , suppression , plot, and etc under direct supervision of Saddam Hussein and by the fortune which they earned it in Iraq , they continue their plots, deceitful policies , enmity and threat in Iraq and France against people specially against their former victims .

 

Mr. President

Terrorism by the ideology of deceit , threat and violence , has not changed its nature and essence and it will not. They have utilized the same method and they have been using violence to preserve themselves and gain the power more than 4 decades and during those decades they have proven throughout the world that they do not know any other methods except violence and they have never tried other logical, rational and modern methods. They have never tried to solve their internal problems by allowing their own members to stress their point of view and outlooks and outside of their internal relations , they have never tried to exchange views with other Iranian opposition groups, and in stead they always utilize force and threat to go forward.

 

Mr. President

Apart from the terrorist forces who came to France a long with Mrs. Maryam Rajavi in 2003 after the fall of Saddam Hussein , during recent weeks as a result of the pressure of Iraqi people and their government , they were forced to take some of their devoted and trained members out of Iraq and put them at Maryam Rajavi ‘s terrorist and warmongering service .

The pmoi forces ,by different pretexts and by taking refuge , have begun coming to Europe and their final destination will be France . They will continue using their method such as deceit, threat , and violence against the critics by taking advantage of the democracy and freedom which exist in Europe specially in France. They will continue their terrorist methods . They will continue threatening and intimidating their critics and victims by utilizing the tools and facilities which they have gained them in Iraq and by taking advantage of the democracy and freedom in European countries.

They have not regretted yet for their violent and dire past which they had in Iran, Iraq, and Europe but in stead they have been following their past experiences and they use them as a pattern for their future activities and their current propaganda substantiate and prove it clearly.

 

Mr. President

The achievements and democratic values as well as the freedom which European people specially French people have gained during recent centuries but today they have been all ridiculed and misused by this terrorist group , do not allow them to misuse those values and achievements for their objectives and goals. They will have no benefit for your country except violence, revenge, vengeance and crime . they have proven in the past that they do not and will not respect their host , their behavior and attitude toward Iraqi people and their government prove our claim, so we urge you as the president of France and the representative of French people , not to allow this terrorist organization to misuse your democracy and freedom to carry out their objectives on your soil. According to the information which we have gained recently and Massoud Rajavi ,the pmoi spiritual leader ,has spoken about that in one of his recent speeches , this terrorist group after their failure and fiasco in their warmongering policies and expulsion from Iraq , they are supposed to take revenge of their opponents on Europe and French soil and by this tactic they want to accuse their opponents in Europe for their failure in their terrorist policies . the pmoi spiritual leader reiterated and emphasized to his forces quote ¨ when you leave Iraq to go to Europe , you should keep your war mongering morale and attitude with you in there, because these are the secret of your persistence¨, end of the quote.

Respectfully

 

Iran Fanous cultural and political club

 

همچنین .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

نامه جمعی از رها شدگان وفعالان حقوق بشر در فرانسه به  سازمان عفو بین الملل در پاریس

 

ایران قلم

23.01.2012

جناب اقای رئیس

ما گروهی ار رهاشدگان از فرقه رجوی که در پاریس اقامت داریم ، مایل هستیم با توجه به سال ها تجربیات تلخ خود در این فرقه  مطالبی را به اطلاع شما برسانیم:
 
1. سازمان مجاهدین بعنوان یک گروه تروریستی در جهان شناخته  شده میباشد واز روز اول بنیانگذاری این سازمان خط مشی خودرا روی ترور وقتل وعام سوار کرده وبدفعات بی شمار علیه مردم ایران دست به خشنونت وعملیات تروریستی زده است .

2. با اشراف به این حقیقت که سازمان مجاهدین اولین سازمانی بوده است  که عملیات انتحاری را در خاور میانه ابداع وگسترش داده است والان نیز به شیوه های پیشرفته تری همان خط را دنبال میکند .

3. با تأیید بر این امر که  امنیت واسایش جدا شدگان از طرف این فرقه تروریستی پیوسته تهدید و با انواع خطرات روبرو شده ودر داخل قلعه اشرف نیز همان ترور ومرگ تدریجی را برای اسیران وناراضیان در قلعه حاکم کرده است.

4. با اطلاع از اینکه سازمان مجاهدین از سال 1997 توسط وزارت امور خارجه امریکادر لیست سازمانهای تروریستی طبقه بندی شده است و از آن زمان تاکنون این سازمان در فهرست سازمان های تروریستی خارجی این وزارت خانه باقی مانده است.

5. با توجه به این واقعیت که تعداد زیادی از اسیران خواهان ماندن در زیر یوغ رجوی نیستند اما سران فرقه از خروج انها ممانعت میکنند وهیچکس خبردار نشد که بر سر ناراضیان در زندانهای رجوی چه گذشته وصدای آنان نیز به جایی نمی رسد واز این بابت سران فرقه با خیال راحت هر بلایی میتوانند سرناراضیان میآورند .

آگاهی داشته باشید که :


1. افراد مستقر در کمپ اشرف حق ارتباط با همدیگر را ندارند.
 

2. ناراضیان نباید از مقر خود خارج شوند.

 

3. هرشب برای ناراضیان نشستهای مغز شویی وفحش وناسزا بطور یکنواحت گذاشته میشود .
 

4. افراد مستقر حق ندارند با خانواده های خود ملاقات کنند .
 

5. کسانی که نشانه ای از خروج از مناسبات این سازمان را بروز دهند ، انهارا در نشستهای جمعی با فحش وکتک

 کاری وزندان کردن به سکوت وادار میکنند.

6. برای ناراضیان وافراد مستقر در کمپ لحظه لحظه نوارهای رجوی وسرودهای سازمان را پخش و فیلم‌های ساختگی ازرها شدگان از این سازمان و مبنی بر ارتباط با دولت ایران برای بد نام کردن و ایجاد رعب و وحشت گروگانهای که در اردوگاه کار اجباری اشرف بسر میبرند .

اکنون آقای رئیس
خود قضاوت کنید که با این شرایط مهلک و کشنده و مرگ تدریجی آیا کسی جز شمایان و بطور مشخص سازمان عفو بین الملل میتواند به داد این اسیران بشتابد ؟
با این امید که به صدای این اسیران و شرایط دردناک آنان توجه لازم را مبذول دارید .

سعید ناصری                                                                    
محمود سپاهی
غفور فتاحیان
همایون کهزادی
علیرضا نصراللهی   
 
پاریس ـ 23.01.2012

 

 


The letter of a group of the freed and human rights activists in France to the honorable Amnesty international in Paris


Honorable director of Amnesty international


We are a group of freed and liberated people from Rajavi’s cult who are currently living in Paris , we would like to draw your attention to the facts which we experienced them bitterly during our stay in this cult ;


1.     The pmoi( People’s Mujahedin Organization ) has been recognized as a terrorist organization throughout the world and from the day one of their foundation , they established their strategy and policy on violence , terror , and mass killings and they have perpetrated many violent and terrorist crimes against Iranian people.


2.    By having the knowledge of this fact that pmoi has been the first organization which has begotten and expanded suicide missions in the middle east and currently they are  following it with more progressive methods than before.


3.    By confirmation of this fact that the security and the well being of the separated members of this cult throughout the world has been threatened consecutively by the Rajavi’s terrorist cult and these separated members have confronted with variety of dangers  and also inside the Ashraf castle , the leaders and operatives of this organization have created and established the same terror and slow death for their captives and dissidents in there.


4.    By having the knowledge of this fact that the pmoi has been listed and categorized as a foreign terrorist organization in the US state department terrorist list since 1997 and they have remained in that terrorist list since then.


5.    By having the knowledge of this fact that many of those stranded captives do not want to stay under the tyrant domination of Rajavi , but Rajavi does not allow them to leave the organization and nobody has been informed and heard  that what has happened exactly against the dissidents inside the Rajavi’s prisons and because of that the cult leaders have been carrying out any possible harassment comfortably against the dissidents inside Ashraf.


You should be also informed of the following facts ;


1.    The people residing in Ashraf camp do not have any authorization to communicate with each other freely by no means.


2.    The dissidents should not leave their designated perimeter .


3.    Every night , the dissidents should face the brainwashing and indoctrination sessions which is accompanied by  swearing , curse and insult.


4.    The residents of Ashraf  camp are not allowed to meet and visit their family and their loved ones

.
5.    The people who show their willingness to leave the organization , they will be facing harsh punishment in collective sessions such as swearing , curse , insult , beat up and incarceration to pipe down and change their minds .


6.    The residents of Ashraf camp who are living in the Ashraf concentration camp,  consecutively have been forced to watch and listen to the Rajavi’s audios and videos and Organizational  Anthems  as well as the fake and false movie clips about the freed and separated members and their connection with Iranian government to insult them and terrorize the dissidents of their future decisions .
 
Honorable director of the Amnesty international
Now with all these facts which mentioned above , you should judge that under those fatal and slow death and horrifying and scary circumstances , is it true that all humanitarian organizations specifically your honorable Amnesty international are the only one who are able and capable of helping those stranded captives?
By hoping for the best that you pay enough attention to the captives’ voice and their painful and agonizing condition .
The former members of pmoi


Saeed Naseri
Mahmoud Sepahi
Ghafour Fatahian
Homayoun Kahzadi
Alireza Nasrollahi
 
23.01.2011/ Paris
 
 

همچنین .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

 

 سایت ایران قلم از انتشار مطالب و مقالاتی که در آن کلمات توهین آمیز استفاده شده، معذور است

مسئولیت مطالب درج شده بر عهده نویسندگان آن می باشد