_________ استفاده از مطالب اين سايت با ذکر منبع بلامانع است _________

" کانون ایران قلم"

iran-ghalam@hotmail.com

www.iran-ghalam.de

به بهانه سی و سومین سالگرد انقلاب مردم ایران

 

 

سید حجت سید اسماعیلی، عضو سابق شورای مرکزی و ستاد اطلاعات مجاهدین، ششم فوریه 2012:

 

سی و سه سال از انقلاب مردم ایران گذشت. هنوز هم بوی خاک باران زده بهار سال 1358 به مشامم میرسد. هنوز هم بیاد دارم لحظاتی را که قطرات باران بر گونه برگ ها و گل های بهاری می نشست و صدای جیک جیک پرندگان با زمزمه ای که بر زبانم جاری می گشت در هم می آمیخت و تخت روانِ آرزوهایم، در سُرسُره رنگین کمان آسمان آبی انقلاب بالا و پایین میرفت. چه لحظاتی ، مایلم پی در پی نگاهش کنم دل جویم و ره پویم. اما همین که به خود آمدم رفته بود.

چقدر زود گذشت . گویی همین دیروز بود که دست در دست هم آثار باقی مانده از شعارهایی که بر در و دیوار شهر ها و بر علیه شاه نوشته بودیم را پاک می کردیم و یکصدا سرود " هوا دلپذیر شد گل از خاک بردمید … " را فریاد می کشیدیم.

در آن سالها همه جا بهار و دلها سرشار از امید و زندگی بود.

تاریخ ایران هرگز چنین همبستگی و انقلابی را به خود ندیده بود. مردمی که یکصدا و با تمام قدرت شان آزادی را فریاد زدند تا خود را از زیر یوغ بیگانگان و پس از 50 سال حاکمیت دیکتاتوری سلسله پهلوی رهایی دهند.
در این میان اما ، مردم با تشکل ها و گروههای سیاسی مختلفی روبرو میشدند که هرکدامشان نگرش خاصی به مسائل سیاسی روز کشور داشتند . آنها گروههایی بودند که باز هر کدامشان با ایدئولوژی های متفاوت در زمان شاه مبارزه کرده ، شهید داده و شکنجه شده بودند و سهمی چه اندک و چه زیاد در به ثمر رسیدن انقلاب مردم ایران داشتند.

فضای ایجاد شده اما ، خود آزمایشی برای سنجش ظرفیت ها هم بود و اینکه چگونه همدیگر را تحمل کرده و چه با حاکمیت قانونی و مردمی و چه با همدیگر تعامل داشته و به نظرات و عقاید همدیگر احترام بگذاریم و این برای همه آحاد مردم و بویژه طبقه روشنفکر و دانشگاهی تجربه جدیدی بود و صد البته اگر صداقتی در کار بود خیلی از مسائل حل میشد و صد افسوس که تجربه و شناخت کافی نداشتیم. به همین دلیل هم نسلی که گرفتار گروهها و دسته بندیهای سیاسی آن موقع ایران بعد از شاه شد را باید نسل سوخته نامید چرا که به آرمانهایشان به آرزوهایشان و به همه باورهایشان توسط کسانی که خود را باصطلاح پیشتار رهایی خلق می نامیدند ، خیانت شد.

درگیریهای کردستان، غائله خوزستان، ماجراجویی سازمان چریک های فدایی خلق در ترکمن صحرا ، "قیام آمل" توسط اتحادیه کمونیست های ایران (سربداران) ، کودتای نوژه ، ... و بالاخره اعلام جنگ مسلحانه توسط سازمان مجاهدین لطمه بر نظام پارلمانتاریستی و تعامل و همزیستی مسالمت آمیز در کشور بود.

مجاهدین با اعلام جنگ مسلحانه در سی خرداد سال 1360 ، مبارزات حق طلبانه مردم ایران را در مسیر دیگری رقم زدند و خیلی ها در دامی که مجاهدین پهن کرده بودند گرفتار آمدند دامی که هنوز هم مردم ایران تاوان آنرا با جانشان می پردازند.

رجوی در اوج ناصداقتی از صداقت اعضا و هواداران سازمان، از فضای باز سیاسی موجود در جامعه سواستفاده کرده و آنرا به سمت خشونت و نهایتا تروریسم سوق داد. . چرا که رجوی در اندرون خود رویای حاکمیت و رهبری بر جامعه و مردم ایران را در سر می پروراند.

نتیجه اینکه : تحمیل سلاح و زبان گلوله به حاکمیت و شروع عملیات کور ترور و ایجاد درگیری در نقاط مختلف کشور توسط مجاهدین و گروههایی مانند ؛ حزب دموکرات ، کومله ، . . . از یک سو و جنگ تحمیلی و لزوم حفظ وحدت ملی در مقابل تجاوز بیگانه ، همچنین بی تجربگی برخی مسئولین از سوی دیگر ، هیچ زمینه ای برای تعامل و گفتمان باقی نگذاشت و باعث شد فضای باز سیاسی موجود در کشور ناخواسته با محدودیت هایی مواجه شده و فعالیت های را هم که میشد در چارچوب قانون آنرا پیش برد تقریبا سخت و غیر ممکن گردد.

مجاهدین و در راس آن شخص مسعود رجوی شیفته قدرت بود . او بواسطه برخی توانمندیها و سوابق مبارزاتی اش بعنوان یک شخصیت کاریزما در ذهن طیفی از طبقه روشنفکر مسلمان و آگاه آنروز جامعه ما شناخته شد و هزاران نفر از این جوانان و بی خبر از نیات واقعی شخص رجوی و به اعتبار سواق مبارزاتی مجاهدین در زمان شاه و بویژه اینکه آنها نام اسلام را هم با خود یدک میکشیدند شیفته او و تشکیلاتش شدند.

شرایط بوجود آمده در جامعه ایران در سالهای اولیه بعد از انقلاب، این توهم را در رجوی بوجود آورد که او میتواند در مدت زمان کوتاهی دولت مرکزی را که با رای اکثریت قاطع مردم ایران برسر کار آمده است ساقط کند و خود قدرت را بدست گیرد.
او تحلیل میکرد که چنین پتانسیلی در جامعه و بویژه نسل جوان و تحصیل کرده کشور وجود دارد که میتواند او را در ماجراجویی هایش یاری دهند.

در همین رابطه میتوان به سخنرانی چهارم اسفند ماه سال 1357 وی که در دانشگاه تهران انجام گرفت اشاره کرد. رجوی در این سخنرانی گفت : " ... انقلاب ما ناقص و ناتمام است ...." .

رجوی برای قدرت نمایی و نشان دادن آنچه آنرا "نظم آهنین" در مجاهدین می نامید در 20 فروردین سال 1359 و در خیابانهای مرکزی تهران رژه میلیشیا را راه انداخت و بدین ترتیب دست به یک قدرت نمایی در مقابل دولت نوپایی زد که بیش از هر زمان دیگری نیاز به کمک و تعامل همه جانبه داشت.

ترور شخصیت، مظلوم نمایی، وارونه جلوه دادن واقعیات جامعه و عدم تحمل انتقادات سایر جریانات سیاسی و تلاش برای برتری جویی هم در پهنه سیاسی و هم ایدئولوژیک و ملتهب کردن فضای جامعه و درگیر کردن خودشان و سایر گروههای سیاسی با حاکمیت ، خط جدیدی بود که مجاهدین آنرا در پیش گرفتند.

روند متعادل و طبیعی فعالیت های سیاسی در کشور به نفع مجاهدین نبود. چرا که خیلی زود میتوانست ماهیت و نیات واقعی آنها را بر مردم و بویژه طبقه روشنفکر و دانشگاهی جامعه برملا کند. مجاهدین بخوبی میدانستند که در درازمدت نمی توانند در فضای سیاسی ایران عرض اندام کنند به همین دلیل تلاش کردند مسیر مبارزات سالم و سیاسی مردم را به سمت خشونت و درگیریهای خیابانی بکشانند و در نتیجه ی پیش گرفتن چنین سیاستی بود که ما هر روز در خیابانهای تهران و سایر شهرها شاهد درگیریهای گسترده ای بین اعضاء و هواداران سازمان با هواداران و نیروهای حاکمیت و حتی سایر گروهها بودیم.

نبرد مسلحانه چیزی نبود که رجوی در جریان عمل و پس از به بن بست رسیدن راههای مسالمت آمیز و پارلمانتاریستی مبارزه به آن رسیده باشند. رجوی خیلی خوب میدانست چکار میکند. غارت سلاح از پادگانهای ارتش و انبار کردن آنها در خانه های تیمی که هنوز هیچ ساختار سیاسی بر کشور حاکم نبود، دقیقا در راستای همان هدفی بود که رجوی و مجاهدین میخواستند آنرا محقق کنند.

 

 

همچنین .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

استقبال سرکرده منافقین برای استقرار در پایگاه "لیبرتی" در غرب بغداد

 

 

06.02.2012

السومریه نیوز، بغداد
ترجمه خبرگزاری فارس
http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13901115000548

 

لینک به متن اصلی (عربی)
http://www.alsumarianews.com/ar/1/35805/news-details
-رجوي%20تبدي%20استعدادها%20للتفاوض%20مع%20الحكومة%20العراقية%20و
تؤكد%20أن%20اعضاء%20في%20خلق%20راغبون%20بالانتقال%20إلى%20ليبرتي.html

 

خبرگزاری فارس: سرکرده گروهک تروریستی منافقین از پیشنهاد سازمان ملل مبنی بر مذاکره با بغداد درباره موضوع ساکنان کمپ اشرف و انتقال به پایگاه "لیبرتی" در غرب بغداد استقبال کرد.

به گزارش فارس به نقل از پایگاه خبری "السومریة نیوز"، گروهک تروریستی منافقین از پیشنهاد سازمان ملل برای مذاکره با دولت عراق استقبال و تاکید کرد که 400 تن از ساکنان اردوگاه اشرف به همراه اموال منقولشان برای انتقال به پایگاه "لیبرتی" در غرب بغداد اعلام آمادگی کرده‌اند.

سرکرده این گروهک تروریستی در حاشیه یک کنفرانس خبری در شهر "بروکسل" با حضور "مارتین کوپلر" نماینده ویژه دبیرکل سازمان ملل در عراق گفت: ما با کمال میل از پیشنهاد نماینده ویژه دبیرکل سازمان ملل در عراق مبنی بر آغاز مذاکرات سازنده با دولت عراق در چارچوب بیانیه کمیساریای سازمان ملل در امور پناهندگان استقبال می‌کنیم.

سرکرده منافقین حتی برای سفر به بغداد و گفت‌وگو با دولت عراق با حضور کوپلر اعلام آمادگی کرد و گفت که 400 تن از ساکنان اردوگاه اشرف به منظور نشان دادن حسن نیت خود، برای انتقال به پایگاه لیبرتی با استفاده از خودروهای شخصیشان و دیگر دارایی‌های منقولشان آماده هستند.

به نظر می‌رسد که سرکرده منافقین که تا چندی پیش یکی از سران تروریستی تحت تعقیب در فهرست کشورهای اروپایی بود و بدلیل خوش‌خدمتی به منافع آنها در منطقه از این فهرست خارج شده، بسیار خشنود است که تحت حمایت اروپایی‌ها و صرف‌نظر از جنایاتی که منافقان علیه ملت عراق و ایران انجام داده، می‌تواند بعنوان یک طرف رسمی با بغداد وارد مذاکره شود.

سرکرده منافقین در ادامه خواستار برگزاری یک کنفرانس بین المللی یا دستکم یک کمیته حقوقی مشترک با حضور وکلای طرف‌های مسئول برای امضای توافقنامه‌ای جامع برای انتقال امن ساکنان اشرف شد.

این سرکرده منافقان تاکید کرد: مذاکرات باید با حضور سفیر "دن فِرید" مشاور ویژه وزیر خارجه آمریکا درباره اشرف، "مارتین کوبلر" نماینده ویژه دبیرکل سازمان ملل در عراق، سفیر "ژان دورویت" نماینده ویژه اشتون در امور اشرف، "آلخو ویدال کوادراس" نایب رئیس پارلمان اروپا، "استراون استیونسون" رئیس هیأت رابطه با عراق، و وکیلان اشرف برگزار شود.

سرکرده منافین در ادامه خاطرنشان کرد این پیشنهاد را قبلاً از طریق ملل متحد و همچنین مقامهای آمریکایی به دولت عراق اطلاع داده اما تا کنون پاسخ مثبت دریافت نکرده است.

پایگاه لیبرتی در بخش غربی بغداد و در نزدیکی فرودگاه بین‌المللی واقع شده است و تا پیش از خروج نیروهای آمریکایی از خاک عراق، یکی از مهمترین و مجهزترین پایگاه‌های نظامی ارتش آمریکا به شمار می‌رفت.

سازمان ملل و بغداد چندی پیش یادداشت تفاهمی را برای انتقال منافقین ساکن اردوگاه اشرف به مکان دیگری در عراق برای اسکان موقت چندماهه آنها و سپس انتقال آنها به کشور سوم امضا کردند که انتقال داوطلبانه 326نفر از ساکنان اشرف به پایگاه لیبرتی در چارچوب یادداشت تفاهم امضا شده میان دولت عراق و سازمان ملل صورت گرفت و بغداد متعهد به تامین امنیت این افراد تا انتقال نهایی آنها به یک کشور ثالث است.

در این یادداشت تفاهم سازوکاری ایجاد شده تا به موجب آن ساکنان اردوگاه اشرف به طور موقت به یک مکان دیگر در عراق انتقال یابند. در این فرصت انتقالی، کمیساریای امور پناهندگان سازمان ملل ابتدا اقدامات لازم برای پذیرفتن این افراد بعنوان «پناهنده» را فراهم کند و پس از این گام، این افراد به خارج از عراق اسکان داده شوند.

در اردوگاه اشرف حدود 3 هزار و 400 نفر وجود دارند. این اردوگاه در فاصله 80 کیلومتری شمال بغداد و در استان دیالی عراق قرار دارد.از سال 2003 و پس از اشغال عراق توسط آمریکا، نیروهای آمریکایی حفظ امنیت این اردوگاه را بر عهده گرفتند اما پس از سال 2010 نیروهای عراقی این مسئولیت را بر عهده گرفتند. بر اساس اسناد و مدارک، گروهک تروریستی منافقین علاوه بر اقدامات تروریستی علیه ملت ایران، ضمن همکاری با رژیم دیکتاتوری بعث سابق و القاعده جنایت‌های فراوانی نیز علیه ملت عراق مرتکب شده است. اما بدلیل خوش‌خدمتی‌های این گروهک به اهداف آمریکا و اروپا در منطقه، بسیاری از کشورهای اروپایی اقدام به حذف اسم آن از لیست سازمان‌های تروریستی کردند و با انتخاب اسمی جدید، جان تازه‌ای به این گروهک مزدور خود دادند.

 

همچنین .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

ساکنان کمپ عراق جدید (سابقا اشرف) و تعیین تکلیف وضعیت پناهندگی متقاضیان

 

 

04.02.2012

کمیساریای عالی پناهندگی سازمان ملل متحد به نقل از ایران اینترلینک
ترجمه ایران اینترلینک

لینک به متن اصلی (انگلیسی)
http://iran-interlink.org/?mod=view&id=11577

 

- کمیساریای عالی پناهندگی سازمان ملل متحد (از این پس بنام کمیساریا آورده می شود - م) مدتی است که آماده شروع تعیین تکلیف و تصمیم گیری در باره وضعیت پناهندگی ساکنان کمپ عراق جدید (سابقا اشرف) می باشد. کمیساریا در این رابطه تیم هایی را مشخص کرده است تا با حضور خود در صحنه بتواند زمینه های لازم و پشتیبانی مورد نظر برای این کار را تدارک ببینند. مشخص است که مصاحبه های فرد به فرد باید در محیطی امن، خنثی و خصوصی برگزار گردند.

- این پروسه بر اساس قراردادی که با دولت عراق منعقد شده است الزاما می بایست در بیرون کمپ عراق جدید و در محلی صورت پذیرد که ساکنین کمپ بصورت غیر اجباری به آن محل منتقل گردیده و در این محل در شرایطی امن و قابل قبول بصورت موقت نگهداری خواهند شد.

- کمیساریا بر اهمیت یافتن راه حلی صلح آمیز تاکید دارد و این شامل این مسئله نیز می گردد که هر گونه انتقال به محل جدید بصورت غیر اجباری انجام پذیرد و پس از انتقال امکان ترددات کاملا آزادانه افراد وجود داشته باشد.

زمینه و پیشینه

ساکنین کمپ اشرف که درخواست پناهندگی کتبی ارائه داده اند بر اساس قوانین بین المللی "متقاضی پناهندگی" تلقی می گردند و منتظر تصمیم گیری در قبال تقاضایشان هستند. در شرایط کنونی که سیستم تصمیم گیری کشوری در این رابطه در عراق موجود نیست، کمیساریا این تصمیم گیری را بر مبنی مصاحبه شخص به شخص و بصورتی عادلانه و با راندمان بالا انجام خواهد داد. هر پرونده و هر فردی با توجه به شرایط مشخص شخصی اش و بر طبق قوانین بین المللی مورد بررسی قرار خواهد گرفت.

اصل عدم بازگرداندن اجباری به کشور مبدا (ایران- م)

کمیساریا با همراهی دولت عراق و یونامی (دفتر سازمان ملل در بغداد) و دیگر دست اندرکاران بدنبال دستیابی به راه حلی دراز مدت است که شامل مهاجرت و جابجایی افراد به کشورهای ثالث می گردد.

کمیساریای عالی پناهندگی،
اول فوریه 2012

-
این سند بر حسب ضرورت بروز خواهد شد

(پایان)

 

همچنین .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

تلاش های مذبوحانه سران فرقه رجوی برای زیر پا گذاشتن توافقنامه جابجائی

 

 

04.02.2012

علی جهانی

همانطور که همگان مطلع هستند با توافق اولیه قرار بود جابجائی نفرات از قلعه اشرف به کمپ لیبرتی آغاز شود اما از روز اول مشخص بود که سران فرقه بطور خاص رجوی ها به این سادگی حاضر نیستند به این خواسته جهانی تن بدهند ودست از سر قربانیان مستقر در این قلعه بردارند و در این راستا با انواع و اقسام بهانه تراشی ها سعی کردند که زیر بار نروند و یکی از بهانه های پوشالی آنان این بود که این کمپ از استاندارهای انساندوستانه بین المللی برخودار نیست و باید متخصصین ما آنرا تائید کنند که خوشبختانه یونامی این بهانه را از سران فرقه گرفت.

بر اساس اطلاعیه یونامی در بغداد در 31 ژانویه در باره آمادگی کمپ لیبرتی برای استقرار 5500 نفر طبق استانداردهای انساندوستانه بین المللی هست و سازمان ملل تائید می کند که کمپ جدید از استانداردهای بین المللی برخوردار هست و در این رابطه سران فرقه که بعد از اینکه از ارباب جدید شان آمریکا رو دست خورد و نا امید شد وسعی می کرد به شیوه های خاص خودش را به سازمان ملل آویزان کنند و حالا با تائید سازمان ملل و یونامی در بغدا د حسابی شوکه شده اند و با یک موضع گیری خنده دار و مضحک گفته اند که این عمل یونامی توجیه حکومت ایران برای انهدام نیروهای اصلی اپوزسیون هست و دلیل مسخره شان هم اینست که کسی این ارزیابی یونامی را تائید و گواهی نکرده است که البته منظورشان از کسی سران فرقه هستند که گفته بودند تحت عنوان متخصصین و تکنیسن های سازمان برای ارزیابی کمپ بروند که کمیساریای عالی در جواب این خواسته سران فرقه گفت خودمان کارشناس می فرستیم و نیازی به شما نیست.

وحال با این شرایط سران فرقه دیدند که تیرشان به سنگ خورده و بهانه جوئی هایشان در به تاخیر انداختن این جابجائی و سنگ اندازی در راستای حل مسالمت آمیز این مشکل راه به جائی نبرده اکنون در تلاش هستند تا در خارجه کشور یکسری تلاشهای مذبوحانه ای را آغاز کنند که در همین زمینه در خبرها آمده بود که مریم عضدانلو ریئس جمهور مادام العمر و ترشیده که توسط مسعود خان به این سمت برگزیده شده است در ادامه جست و خیز های میمون وارش قصد داره با خرج های کلان به برلین برود تا افکار عمومی را از بن بستی که درش گرفتار شده اند منحرف کند و تلاش کند تا بیشتر قربانیان گرفتار در قلعه اشرف را در اسارتش نگه دارد .

این دعوت که توسط تعدادی معدودی از نمایندگان باز نشسته آلمان صورت گرفته هم راه به جائی نمی برد و پیشاپیش محکوم به شکست هست اما امیدوارم که دولت مردان آلمان جلوی این سفر سرکرده تروریستها به کشور ی که مهد دمکراسی هست را بگیرند و نگذارند اینان بدینوسیله دمکراسی را خدشه دار کنند و من به عنوان یک جدا شده از این فرقه سکت که بیست سال از بهترین دوران عمر جوانی ام قربانی اش بودم از همه دوست داران آزادی و فعالین حقوق بشری و سازمانهایی که کارهای انساندوستانه انجام میدهند می خواهم که این سفر را محکوم کنند زیرا این تلاشی هست در راستای طولانی تر شدن اسارت قربانیان گرفتار در چنگال سران فرقه در قلعه اشرف وبدینوسیله رجوی ها می خواهند چند صباحی به عمر ننگین شان بیفزایند .

و همچنین به دولتمردان آلمان یاد آوری می کنم که مریم عضدانلو همان کسی هست که فرمان آن خودسوزی ها را در فرانسه صادر کرد که موجب وحشت مردم در خیابانهای پاریس شد و خودش هم پای شوهر فراریش مسعود خان در تمامی اقدامات تروریستی و جنایاتی که علیه مردم ایران و مردم شریف عراق و اذیت و آزار مخالفان و ناراضیان در داخل مناسبات استالینی و تا رعنکبوتی  سازمان توسط این فرقه در طی دوران حکومت صدام دیکتاتور سابق عراق و پدر خوانده رجوی صورت گرفته است دست داشته بنابراین اجازه دادن سفر به چنین شخصی ناقض حقوق بشر و دمکراسی هست و امیدوارم که دولت مردان آلمان با درایت جلوی این سفر را بگیرند تا بدیوسیله گامی در جهت آزادی اسیران مستقر در قلعه اشرف بردارند .

و در پایان خطاب به سران فرقه و بطور خاص مریم عضدانلو خاطر نشان می سازم که همانند همه این تلاشهای مذبوحانه و جست و خیزهای میمون وارتان در گذشته که با خرجهای گزاف و آوردن نیروها از این طرف و آنطرف و از افغانی ها گرفته تا عربها و آفریقائی ها و تا سوء استفاده از پناهندگان و کشاندن آنان تحت عنوان تور پکنیکی به این خیمه شب بازی راه به جائی نمی برید به شما توصیه می کنم که بجای این بهانه تراشی ها و وقت کشی ها و این قبیل تلاشهای مذبوحانه و بی فایده  با شوهر فراریت که همچنان در سوراخ موش خزیده به فکر پاسخ گوئی نسبت به این همه جنایات و خیانت هائی که در طی این سالیان زمامداری تان مرتکب شده اید در پیشگاه مردم ایران و در یک دادگاه عادلانه باشید و همانطور که نتوانستید با این همه هیا هو و جار و جنجال بپا کردن برای حفظ اشرف این ظرف فرقه گرائی و شیشه عمرتان کاری از پیش ببرید و همه تیر های تان به سنگ خورد باز هم این دفعه را ه بجایی نمی برید و نمی توانید جلوی سیر پر شتاب حوادث به جلو را بگیرید و سیر وحرکت تحولات به مثابه سیلی هست که شما با این تلاشهای مذبوحانه و بی ثمرتان مثل ریگی هستید که توان و یارای مقاومت در جلوی این سیل بنیاد کن را ندارید و واین سیل شما را با خودش به قعر اقیانوسها خواهد برد و بساط فرقه گرائی تان در عراق برچیده خواهد شد و همه اسیران در بندتان آزاد خواهند گشت و آنروز بسیار نزدیک هست به امید آنروز و به امید آزادی همه اسیران گرفتار در قلعه اشرف.

 

همچنین .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

با توجه به سفر احتمالی  مریم رجوی به برلین، استفاده از تروریسم محکوم است

 

 

تحریریه ایران فانوس

01.02.2012

 

پس از این که اتحادیه اروپا در ارتباط با تحریم نفتی ایران، اقداماتی صورت داده و طی یک هفته اخیر جواب لازم را دریافت نکرد، پس از آن نوبت به استفاده ابزاری از کارت های دیگری به میان آمد، اگرچه نانوشته اما عملاً به تروریسم مجاهدین خلق میدان داده شد تا حرکاتی را در راستای ترساندن طرف مقابل و حفظ بقای تروریستی اش، سازمان دهند.

روز شنبه 28 ژانویه، هواداران سازمان در برلین گرد هم جمع شدند و پس از این که پیام مریم عضدانلو برایشان پخش شد، نوبت به سخنرانی چند تن از لابی های خارجی و بازنشسته سازمان فرا رسید که اتفاقاً یک نظامی بازنشسته در راستای حمایت از اردوگاه اشرف، سخنان مضحک و مبسوطی ارائه داد و اشرف کنونی را با برلین دوران جنگ سرد، مقایسه کرد که هر دو شهر در دوران اسارت، کانون مبارزه برای دموکراسی بوده اند! و همین طور بازنشستگان دیگری که بعضاً مثل همین نظامی بازنشسته که نمی دانست اردوگاه اشرف در کدام کشور و کجای جهان قرار دارد، به حمایت کورکورانه از اردوگاه اشرف پرداختند که معنای سخنرانی شان همان حمایت از رجوی ها در راستای به گروگان داشتن اسیران باقیمانده در اردوگاه است و نه چیزی بیشتر از این!

همچنین روز سه شنبه 31 ژانویه، گردهم آیی مشابه ای در لندن بر پا شد که در آن گردهم آیی نیز تعدادی از لابی های سازمان که با دلارهای خونین دعوت شده بودند، در راستای ابقای اسارتگاه اشرف و روحیه دادن به هواداران سازمان، به سخنرانی پرداختند. اینها در اصل پیش زمینه ای بود تا هفته آینده 7 فبروار، مریم عضدانلو در برلین به ایراد سخنرانی بپردازد و فی المثل موقعیت خطیر خود و سازمانش را معکوس و کارتی برای بازی کردن جلوه دهد، به نیروهای روحیه باخته اش روحیه بدهد و از اروپایی ها دلربایی کند و تحریم های نفتی را مورد تشویق و ستایش قرار بدهد!

مریم عضدانلو که یکی از رهبران برگزیده توسط مسعود رجوی بر سازمان مجاهدین و در فرانسه زندگی می کند، طی سالیان دراز از عمر تشکیلاتی و سیاسی اش، جز اسارت و گروگانگیری و زندان و شکنجه و دروغ و ترس و تهدید اعضای خود و برای مردم چیز دیگری در چنته نداشته است که این بار و در برلین بخواهد حرف تازه ای برای مردم و اپوزسیون ایران و یا مردم اروپا داشته باشد، او و سازمانش در تقابل با آزادی و دموراسی شکل گرفته و در راستای این تقابل نیز بقاء یافته است.

بدین سبب، انجمن سیاسی فرهنگی ایران فانوس، با بیرون آمدن از دل چنین جریانی و با آنکه سالها در اروپا به سر می برد و همیشه قواعد دموکراسی را در ارتباط با آزادسازی اسیران مجاهد به کار برده است و با سالها تجربه و شناخت از ماهیت واقعی مریم عضدانلو و سازمانش، به اتحادیه و مردم اروپا خاطرنشان می کند که از سازمان تروریستی مجاهدین به ویژه سرکرده تروریست پرورش مریم عضدانلو، جز عناد با دموکراسی و اسارت و گروگانگیری اعضای مجاهد در اشرف و توسعه فرهنگ تروریستی، آن هم در اتحادیه اروپا، کار دیگری بر نمی آید و او این بار نیز در برلین، همچنان بر گروگانگیری اعضایش در اردوگاه اشرف و تقابل با دموکراسی و آزادی، سخن خواهد گفت که اینها خود مسخرگی و دهن کجی به همه ارزشهای مدرن اتحادیه و مردم اروپاست.

تحریریه ایران فانوس

 

همچنین .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

مصاحبه سایت ایران قلم با خانم بتول سلطانی در مورد آخرین وضعیت مجاهدین در عراق

رجوی بجای باج خواهی و بجای داد و فریاد و شهید سازی و وادار کردن نفرات تشکیلاتش به خودزنی پاسخ جنایتهای خودش را بدهد بگوید که با چه حقی با زنانی که آنها را وادار کرده بود از همسرانشان طلاق بگیرند رابطه جنسی برقرار کرد؟

 

 

01.02.2012

ایران قلم :

با تشکر از شما خانم سلطانی که در این مصاحبه شرکت کردید. اخبار دریافتی از درون کمپ اشرف و همچنین بخش هایی از آن که در رسانه های فرقه مجاهدین منعکس شده است، حاکیست که رجوی ها دوباره خط تعهد گرفتن از اعضا برای باقی ماندن آنها در عراق و در درون تشکیلات فرقه را در پیش گرفته است. نظر شما در این مورد چیست؟

خانم بتول سلطانی:

من هم از شما تشکر می کنم. بله من چنین خبری را خودم در سیمایاسارت فرقه مجاهدین دیدم که رجوی دوباره اعضای مجاهدین را فراخوانده و حرفهای سابقش را تکرار کردهو آنها را به حاضرحاضر گفتن و گرفتن تعهد وادار کرده است. رجوی این ایام چاره دیگری ندارد و تشکیلات از جا دررفته اش مستلزم روزانه یک تعهد است . او بجای پاسخ دادن و بیان واقعیتهای موجود طبق شیوه همیشگی با فرار به جلو به مجیز گوئی سخیفانه از خود و خط مشی اش پرداخت و به گونه ای تهوع آور از خودش و همسرش مریم تعریف کرد و به جیب خودش ریخت و در جائی دیگر صحبت از جنگ صد برابر و کارزار آزادی2زد کرد. واقعیت این است که رجوی طرد شده از جامعه و خائن به میهن و آزادیخواهان توجه ندارد که آنجا عراق است . بعد از سرنگونی صدام و جنگ با پلیس عراق و در تکه خاکی که مال کشاورزانی است که صدام دیکتاتور برکنار شده از این کشاورزان تصاحب کرده و بابت خدمات وطن فروشانه رجوی به وی هدیه داده است و بجای اینکه شرافتمندانه این زمین را به صاحبانش برگرداند و اسیران و قربانیان اسیر را هم آزاد کند به جنایتهای بیشتر متوسل می شود .

 

ایران قلم :

به نظر می رسد ، ظرف و خمیر مایه ای که رجوی برای گرفتن های چنین تعهد هایی که افراد موظف هستند بطور کتبی امضا کنند ، ترساندن آنها از محیط بیرون، اعضای منتقد و خانواده ها باشد. این در حالیست که ماشین سرکوب و تجاوز و جنایت خودش در درون تشکیلات فرقه در عراق روزانه قربانی می گیرد. نظر شما چیست؟

 

خانم بتول سلطانی:

در واقع وظیفه اصلی که رجوی برای خودش در تشکیلات تعریف می کند، در مرحله اول جنگ با هر اعتراض و انتقادی در بین اعضاء و نفراتش و همچنین ، جنگ با اعضای منتقدی است که از این تشکیلات فرار کرده اند تا تحت عنوان اضداد از صبح تا شب بر علیه آنها سند سازی و عکس قلابی تهیه و صدا شبیه سازی کرده و بصورت نوار پارازیت بر روی صدای ما پخش کند. جنگ رجوی با خانواده های مظلومی است که فقط در آرزوی دیدار با بستگانشان هستند. کار و سناریوی رجوی برای اعضای اسیر در اشرف این است که خلاطه آنها باید بروند پشت دوربین و بگوئید که اینها مزدور هستند و خانواده من نیستند تا تشکیلات دست از سر آنها بردارد. رجوی گفت "اگر خانواده ما هستی بیا تو بیا داخل اشرف! " اما هیچگاه به این فکر نکرد که این حق طبیعی آنهاست که از این تشکیلات و ورود به آن بهراسند وقتی که شاهدانی چون جدا شده ها را می بینند ووقتی که عزیزانشان را به بهانه اعزام به خارج و استخدام و کار و دیدن فامیل در آنجا نگهداشته و بعد اسیر و مقهور شده اند معلوم است که وارد نمی شوند. اما چرا رجوی توضیح نداد که او از چه می ترسد که به قول خودش مجاهد لم یرتابو یعنی برگشت ناپذیر و انتخاب کرده خودش را نمی گذارد که بیرون بیاید. مگر رجوی نمی گوید که اینها اعضاء قسم خورده من هستند و به من امضاء داده اند اگر در این شکی ندارد بگذارد آنها بیایند بیرون و خانواده هایشان را دیدار کنند. رجوی از این می ترسد که با واقعیتها رو برو می شوند و دست او رو می شود ولی تا کی می خواهد با خرید پارلمانتر با دادن رشوه به مخالفان دولت مالکی با کلاه گذاشتن سر اعضا با قطع از دنیای بیرون با سانسور فیلمها و اخبار با نشستهای عملیات جاری و نشستهائی سرکوب نشستهای ترساندن با تخریب شخصیت جدا شده ها نشستهائی که حکم اعدام برای بریدگان صادر می کرد با گرو گرفتن و هزار اهرم فشار با تهدید قطع کمک مالی هوادارها و شورائی ها در خارج ، با تهدید اینکه مشکلات زیادی برای آنها در خارج کشور بوجود می آورند تاکی رجوی می خواهد بر مسند رهبری و مریم بر مسند رئیس جمهور خیالی باقی بمانند؟

رجوی برای توجیه خشونت ذاتی و قانون ستیزی فطری و گردنکشی ایدئولوژیک، و پیشبرد اهداف تشکیلاتی، هر بار پای حکومت ایران ودشمن خونخوار و جرار را به میان می کشد و به تکرار دعاوی بی اساس می پردازد رجوی در اهداف حداکثری به دنبال جدی نشان دادن تهدید درگیری و رویارویی با دولت عراق بود برای همین فورا فیل هوا کرد که به ما خمپاره زدند تا از این طریق حضانت خود را به آمریکا تحمیل نماید و در آن صورت از آوارگی و بدبختی که با پذیرفته نشدن از سوی کشورهای جهان برای سالیان متمادی در انتظارش است بگریزد، اما دید که هیچ بردی نداشت و متأسفانه فعلا تاوان بی اعتباری رجوی را دولت عراق و نفرات گرفتارش باید بپردازند. برای همین هم بود که رجوی با تمسخر در همان نشست گفت " ببینیم و تعریف کنیم"

رجوی بجای باج خواهی و بجای داد و فریاد و شهید سازی و وادار کردن نفرات تشکیلاتش به خودزنی پاسخ جنایتهای خودش را بدهد بگوید که با چه حقی با زنانی که آنها را وادار کرده بود از همسرانشان طلاق بگیرند رابطه جنسی برقرار کرد؟ چرا تجاوزکرد؟ چرا زنان بیچاره ای را که برای آرمان آزادی قدم به تشکیلات او گذاشتند وادار کرد که برهنه در برابرش برقصند در عین حال که با آنها دیده بوسی و تماس برقرار می کرد و به آنها هدایا می داد اظهار بی نیازی هم بکند و به آنها زشت و ایکبیری هم بگوید اما در ادامه شب را با یک یا چند تا از آنها تا صبح به سر کند است رجوی دروغگوی مکاری که مسئولیت هیچ کاری را بعهده نگرفته و نمی گیرد آیا فکر عواقب آن را نمی کرد؟ چطور توانست اینکار را بکند و این در حالی بود که دقیقا در همان ایام در همان شبها که وی با یکی یا تعدادی از همین زنان همبستر بودبرادر و خواهری برای مثلا یک نگاه کردن به یکدیگر یا بقول رجوی یک اشعه در زندان بودند چقدر به آنها تف می انداختند و بنگالی می کردند و در نشست او را شکنجه کردند. و در کمال وقاحت می گفتند نباید نگاه به این زنها بکنید اینها ناموسهای رجوی هستند مگر فلان برادر را بخاطر اینکه از زنی خوشش آمده بود النهایه در مرز ایران و عراق با کمترین دفاعی در بیابانها رها نکرد یا در جائی دیگر برادری دیگر فقط برای اینکه درخواست تعیین تکلیف و دیدن همسرش داده بود در زندان و حبس نبود پستی تا چه حد آیا رجوی فکر می کرد که این روزی برملا می شود؟ مسلما نه و اکنون مطمئنم که چقدر گیتی مسئول امنیت و دیگران زیر توبیخ و فحاشی های وی هستند او پایش خیلی روی امنیتش سفت بود. روزی هزار بار این دستگاه یعنی دستگاه ارتباط جنسی خودش را آب بندی می کرد تا در لایه ها و بخصوص، بخصوص در میخ ها منظور بالاترین برادرها کسانی همچون برادر رحمان، شریف، واقف، کاظم، کاک عادل، فضلی،محمد حیاتی، جابرزاده،جلیل،اسفندیار، یوسف، کمال، حکمت، غفور، جوادآقا، جهانگیر، جواد قدیری، صفر،بهنام ،احد، میر رحیم و سایر افراد رسوخ نکند اما این خواست خدا بود که وی رسوا و بی آبرو گردد.

ادامه دارد

 

همچنین .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

ایران قلم حضور احتمالی مریم رجوی، رهبر فرقه تروریستی مجاهدین ، برای یک خیمه شب بازی در برلین را محکوم می کند

حضور مریم رجوی در آلمان خطری برای دمکراسی

 

تحریریه ایران قلم

31.01.2012

براساس اخبار دریافت شده از مهاجران در اردوگاه های پناهندگی به نظر می رسد که فرقه مجاهدین قصد دارد در چند روز آینده گردهمایی را در برلین برگزار کند و در همین ارتباط  قرار است مریم رجوی نیز برای گرم کردن این خیمه شب بازی به برلین برود.

جدا از جنبه های تبلیغاتی این موضوع برای فرقه مجاهدین، به نظر می رسد که رهبری فرقه برای خروج از بن بستی که در عراق گرفتار شده ، در صدد برآمده است تا با شانتاز تبلیغاتی  نقض و زیرپاگذاشتن قول و قرارهای کتبی  با کمیساریای عالی پناهندگان و دیگر مراجع بین المللی برای خروج از عراق را که در نخستین گام قرار بود  اولین دسته از اعضای  گروه در ماه جاری محل فعلی کمپ اشرف را ترک کرده و به کمپ آمریکایی ها ( کمپ لیبرتی ) در نزدیکی بغداد بروند را تحت الشعاع قرار بدهد.

از سوی دیگر نفس حضور رهبر یک فرقه تروریستی که در لیست گروه های تروریستی طبقه بندی شده  ، در آلمان تاسف برانگیز است و در عین حال تهدید و خدشه ای بر دمکراسی حاکم بر کشور آلمان می باشد، چرا که مریم رجوی قصد دارد با این حضور تبلیغاتی و پر خرج در آلمان کماکان توجه  و تایید افکار عمومی را برای اسارت هر چه بیشر قربانیان و اسیران این فرقه در عراق جلب کند. مجاهدینی که مریم رجوی آنها را نمایندگی می کند فجایع بسیاری تا کنون در داخل عراق و خارج از عراق و بطور مشخص خودسوزی های 17 ژون 2003 را در خیابان های پاریس  آفریده است.

ما مجددا نسبت به حضور مجاهدین و همسر رهبری فرقه مجاهدین یعنی مریم رجوی در برلین هشدار می دهیم  . اگر چه مطمئن هستیم که دعوت کنندگان از مریم رجوی ، تنها چند پارلمانتر محدود یا بازنشسته می باشند. فراموش نباید کرد که در همین کشور المان که قرار است رهبر تروریست فرقه مجاهدین اکنون مورد استقبال قرار گیرد،  چند سال پیش مطبوعات راجع به دزدی مجاهدین و سوءاستفاده از سرمایه شهروندان آلمانی بنام کودکان چه پولهای هنگفتی به جیب زدند و افتضاحی را برای دست اندر کاران آلمانی که به سهل انکاری متهم شده بودند،  ببار آورد.

آیا دعوت کنندگان آلمانی مطلع هستند که از هم اکنون و روزها قبل از برگزاری این گردهمایی در برلین ، سازمان مجاهدین در کمپ های پناهندگی در کشورهای مختلف با دادن پول و هزینه مسافرت و قطار و هتل به پناهندگان آنها را ترغیب به یک پیک نیک در برلین می کنند؟ آیا این افراد که بسیاری از آنها هم ایرانی نیستند، پشتوانه مردمی این فرقه تروریستی محسوب می شود؟

دعوت کنندگان محدود آلمانی  از رهبر تروریست های ایرانی باید مطلع باشند یا باید دوباره به آنها یادآوری کرد که همین خانم رجوی بود که دستور آتش سوزی اعضای سازمانش را در اعتراض به دستگیری خود در 17 ژوئن 2003 صادر نمود و باعث ترس و وحشت عابرین از این همه وحشی گری گردید.

تحریریه ایران قلم  این نوع برخورد گزینشی با  تروریست ها و فرقه ها را نه تنها  اشتباه می داند، بلکه تصور می کند این رفتار بعضی از سیاستمداران آلمانی موجب اسارت بیشتر اعضای مجاهدین در اسارتگاه اشرف خواهد شد، افرادی که چند دهه در یک چاردیواری چند کیلومتر در چند کیلومتر اسیر می باشند و از ابتدایی ترین حقوق اولیه خود با خبر نیستند. علاوه بر این برای برقراری دمکراسی در ایران نیز این علامت مثبت به رهبر یک فرقه تروریستی تروریستی نه تنها فایده ای نخواهد داشت، بلکه با بودن رجوی ها در برلین که در سرسپردگی به دیکتاتورهای منطقه خاورمیانه و استبداد در درون تشکیلات خود به بدنامی معروف هستند، بر این موضوع نیز تاثیر منفی خواهد گذاشت. بنابراین ما همچنان امیدوار هستیم که سفر مریم رجوی به برلین با درایت و هوشیاری مقامات مسئول دولت فدرال آلمان منتفی گردد.

 

همچنین .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

نامه سرگشاده غفور فتاحیان به هیلاری کلینتون وزیر خارجه آمریکا

 

 

غفور فتاحیان

30.01.2012


وزیر خارجه محترم آمریکا خانم هیلاری کلینتون!
باسلام
خانم وزیر، قبل از هر نکته ای مایلم خودم را معرفی کنم. این جانب غفور فتاحیان، به مدت 20 سال از بهترین دوران زندگیم یعنی از سن 18 سالگی، به مدت 20 سال را به صورت حرفه ای در قرارگاه های مختلف در عراق، اسیر تشکیلات رجوی بودم و به یقین میتوانم بگویم که رجوی و حامیانش، تمام آزادی عمل را از همه ما گرفته و هیچ حق و حقوقی برای هیچکس باقی نگذاشته و تنها حق فدا شدن در راه هوس های شوم ش بود و اگر کسی برخلاف هوسهای رجوی فکر می کرد، او را در نشستهای جمعی که روزانه و ساعتها ادامه داشت، مورد بازخواست قرار میدادند و به اندازه ای او را اذیت میکردند که از خواسته هایش پشیمان شود، و سپس او را به زندانهای انفرادی که در جاهای مختلف قرارگاه ساخته بودند، میفرستادند و بعد او را تحویل زندانهای ابوغریب میدادند و این به وضوح روشن است که شخص زندانی چه سر انجامی داشت!

خانم وزیر!
اگر بخواهم تمام شکنجه ها که بر من و امثال من اعمال شده را بازگو کنم، نیاز به روزها زمان دارد. ولی مایلم برای اثبات حرفهایم در هر دادگاهی حاضر شده و جواب دهم و اثبات کنم.
همانطور که شما در جریان وضعیت اسارتگاه اشرف هستید، متاسفانه چند روز پیش در پاریس، مریم قجر عضدانلو و تعدادی افراد اجیر شده که با دلارهای میلیونی به آنجا آورده بودند با ترفندها وشیادیهای جدیدی از اینکه کمپ لیبرتی غیر استاندارد است و یک زندان است و حتی آب آشامیدنی ندارد!
حال بماند که کمپ لیبرتی، توسط نیروهای آمریکا با استانداردهای مشخص ساخته شده است، در ضمن باید یادآوری کنم که این خانم قجر عضدانلو، نماینده هیچکس نیست که بخواهد از جانب کسی حرفی بزند.
دوم اینکه همین خانم دوهفته پیش اعلام کرد که ما به هیچ عنوان حاضر به ترک اشرف و جابجایی نیستیم و تا آخرین قطره خون از اشرف دفاع میکنیم .
مگر همین خانم اعلام نکرد که تعداد 400 نفر آمادگی دارند به کمپ آزادی بروند، در صورتی که حتی یک نفر هم خارج نشده و به آنجا نرفته است.
آری، از آنجایی که من اطلاع کامل از این فرقه دارم، اینها همه شیادی ودجالیتهایی است برای مظلوم نمایی و به چالش کشیدن جوامع بین المللی. زیرا رجوی و حامیانش حاضر نیستند حتی یک روز از این اسارتگاه بیرون بروند و میخواهند با حیله گری و شیاد بازی زمان بخرند، زیرا رجوی یک هدف بیشتر ندارد و آنهم نگاه داشتن افراد اسیر در این قلعه است که میخواهد آنها را با نیروهای عراقی درگیر کند.
بنابراین از شما میخواهم تا دیر نشده به کمک این اسیران بروید و نگذارید تا آنان فدای هوسهای شوم رجوی وهمدستانش شوند.


با احترام غفور فتاحیان
30.01.2010
 


Honorable US Secretary of State , Mrs. Hillary Rodham Clinton,


Greetings
Madam Secretary of State, before mentioning anything , I would like to introduce myself. I , Ghafour Fatahian , who spent 20 years of the best years of my life professionally and full time , from age 18, in different pmoi bases in Iraq as a captive in Rajavi’s organization , can assure you according to the best of my knowledge of this organization that Rajavi and his supporters and advocates , have taken our freedom of action utterly from all of us and they have not left any rights whatsoever for anyone ,except the right of being sacrificed for his ominous desires and whims and if someone was thinking against the Rajavi’s whims , he or she was going to be interrogated harshly for hours and even days in collective sessions and the pmoi operatives were putting them under severe harassment till they were going to become remorseful of their request or their thoughts , then they were transferred to solitary confinement cells in different places in Ashraf Garrison and after passing through the procedures , they were handed over to the Abou Ghraib prison in Iraq and we can all understand clearly what would have happened to those people in there!
Madam Secretary
If I want to talk about all those tortures which were exerted upon us , it needs days to explain but for proving my claims I would like to participate in any courts of law to substantiate and prove my words .
As you are well informed about the condition of Ashraf captivity place ,unfortunately few days ago in Paris, Maryam Ghajar Azdanlo accompanied by some hirelings who were brought there by new deceits and tricks and thousands of dollars to say that the Liberty camp is non standard and it is a prison which even does not have any drinking water!
We know that the liberty camp had been constructed by Americans by specific standards to serve the US soldiers and in this regard I would like to mention that Mrs . Maryam Ghajar Azdanlo is not the representative of anyone in Ashraf to speak on behalf of them. This lady two weeks ago announced that they will not evacuate and leave Ashraf Garrison by no means and they will defend Ashraf till the last drop of their blood, but This lady announced before that 400 people of Ashraf residents are ready to leave Ashraf to go to the Liberty Camp , whereas until now no one has gone to the Liberty Camp yet.
According to the best of my knowledge of this cult , all these tricks and deceptions have been utilized by the leaders of pmoi to deceive the international societies because Rajavi and his supporters and advocates are not willing to leave this notorious garrison even for one day and their real intention is to buy time as much as possible by deception and fraud , because Rajavi does not have more than one objective which is keeping all those stranded captives in that castle and provoking them to fight with Iraqi forces .
As a result of those facts mentioned above , I am urging you to help those stranded captives in Ashraf before is too late and do not allow them to be sacrificed for the Rajavi ominous whims and desires.
Respectfully


Ghafour Fatahian
30-1-2012 / Paris
 

 

 

 سایت ایران قلم از انتشار مطالب و مقالاتی که در آن کلمات توهین آمیز استفاده شده، معذور است

مسئولیت مطالب درج شده بر عهده نویسندگان آن می باشد