_________ استفاده از مطالب اين سايت با ذکر منبع بلامانع است _________

" کانون ایران قلم"

iran-ghalam@hotmail.com

www.iran-ghalam.de

زمان انتقال ساکنان اردوگاه اشرف فرا رسیده است

(کوبلر: صبر دولت عراق رو به پایان است)

 

 

بی بی سی، شانزدهم فوریه 2012
http://www.bbc.co.uk/persian/iran/2012/02/120216_u09_ashraf_un.shtml

 

لینک به متن نوشته آقای مارتین کوبلر در نیویورک تایمز
http://iran-interlink.org/?mod=view&id=11685

 

سخنگوی دبیر کل سازمان ملل متحد روز چهارشنبه (۱۵ فوریه) با انتشار بیانیه ای خواستار آغاز انتقال ساکنان اردوگاه اشرف به اردوگاه لیبرتی شده است.

در این بیانیه آماده است:" دبیر کل اعتقاد دارد زمان برای آغاز بلادرنگ فرایند انتقال ساکنان اردوگاه اشرف فرا رسیده است."

دبیر کل سازمان ملل متحد از مقامات عراقی و ساکنان اردوگاه اشرف خواسته تا به انجام رسیدن این انتقال، به همکاری مسالمت آمیز با یکدیگر ادامه دهند.

در این بیانیه، دبیر کل سازمان ملل متحد ضمن تاکید بر مسئولیت دولت عراق نسبت به تامین امنیت و رفاه ساکنان اردوگاه اشرف، به ساکنان آن اردوگاه متذکر شده که مسئولند از قوانین عراق تبعیت کنند.

این بیانیه می افزاید "باید از هر نوع اقدام تحریک آمیز یا خشونت اجتناب شود و هر اقدامی از این نوع غیر قابل قبول خواهد بود."

دبیر کل سازمان ملل متحد بار دیگر از کشورهای عضو این سازمان خواسته تا با نشان دادن آمادگیشان برای قبول ساکنان واجد شرایط این اردوگاه در کشورهایشان، به یک راه حل پایدار کمک کنند.

مارتین کوبلر نماینده ویژه دبیر کل سازمان ملل در عراق هم با انتشار مقاله اى در روزنامه نیویورک تایمز این موضع سازمان ملل را با جزییات تشریح کرده است.

در این مقاله، آقای کوبلر در تشریح مراحل انتقال اعضای سازمان مجاهدین خلق از اردوگاه اشرف می گوید، در گام نخست، از ساکنان اردوگاه خواسته می شود که به طور داوطلبانه به یک محل موقت در نزدیکی فرودگاه بغداد منتقل شوند. در این محل، این افراد توسط کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل متحد مصاحبه خواهند شد تا شرایط آنها برای پناهندگی در کشوری به جز عراق بررسی شود.

به گفته آقای کوبلر، اکثر ساکنان اردوگاه اشرف پیشتر درخواست پناهندگی کرده اند، گروه کوچکی از این افراد به ایران بازگشته اند اما اکثر آنها مایل اند به جای دیگری بروند.

نماینده ویژه دبیر کل سازمان ملل متحد در عراق می افزاید، بر اساس این طرح که به تائید دولت عراق نیز رسیده است، دولت عراق نسبت به تامین امنیت ساکنان این اردوگاه در جریان جا به جایی، و عدم اجبار آنها به بازگشت به ایران متعهد شده است.

مارتین کوبلر می افزاید: "اردوگاه جدیدی که برای اسکان این افراد در نظر گرفته شده، یک پایگاه سابق تفنگداران ارتش آمریکا است که امکان اسکان بیش از ۵۰۰۰ نفر را دارد. این پایگاه اکنون با صرف هزینه قابل توجهی برای اسکان ساکنان اردوگاه اشرف آماده شده است."

به گفته نماینده ویژه دبیر کل سازمان ملل متحد در عراق، پس از موافقت اولیه رهبران اردوگاه اشرف با انتقال نخستین گروه ۴۰۰ نفره از این اردوگاه، این رهبران طی روزهای اخیر شرایط جدیدی را مطرح کرده اند که توسط دولت عراق رد شده است. آقای کوبلر هشدار داده که صبر دولت عراق رو به پایان است و هر تاخیر بیشتری می تواند به اقدامات تحریک آمیز و خشونت منجر شود.

مارتین کوبلر ضمن تاکید بر این که حفظ وضعیت به شکل موجود "نه ایمن و نه امکان پذیر است" در نتیجه گیری می نویسد: "زمان رو به پایان است و جان افراد می تواند در معرض خطر قرار گیرد. کلیه طرفین، اعم از ساکنان اردوگاه اشرف، دولت عراق و جامعه بین المللی – باید برای اطمینان حاصل کردن از اتخاذ مسیر مسالمت آمیز نسبت به اردوگاه اشرف، نقش خود را ایفا کنند."

 

همچنین .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

نامه علیرضا میرعسگری به مارتین شولتز رئیس پارلمان اروپا

(از حضور تروریستها در پارلمان اروپا جلوگیری کنید)

 

 

کانون آوا، آلمان، پانزدهم فوریه 2012
http://aawaassociation.com/index.php?option=com_content&
view=article&id=630:1390-11-25-11-14-02&catid=89:pacific&Itemid=463

 

جناب آقای مارتین شولتز

اینجانب علیرضا میرعسگری از اعضای سابق سازمان مجاهدین هستم که در مخالفت با اعمال تروریستی و نقض ابتدای ترین حقوق انسانی توسط مریم و مسعود رجوی تحت نام انقلاب ایدئولوژی از این سازمان جدا شده و هم اکنون در کشور آلمان اقامت دارم.

بعداز خروج نام سازمان مجاهدین از لیست گروههای تروریستیاتحادیه اروپا،فعالیتهای این گروه در کشورهای اتحادیه اروپا افزایش یافته است.

حضور مریم رجوی تحت نام رئیس جمهور برگزیده مقاومت در پارلمان اروپا و حمایت گروهی از همکاران شما، از گروهی با سابقه خشونت و ترور قابل تامل است.

مایل هستم نکاتی را در ارتباط با سازمان مجاهدین خلق به اطلاع شما برسانم .

نقض حقوق بشر

فاکت های زیادی از اقدامات خشونت بار در سازمان مجاهدین خلق وجود دارد . در این گروه ازدواج ممنوع است و اعضای ازدواج کرده با اجبار مجبور به طلاق از همسرانشان شده اند .

زندانی شدن به خاطر انتقاد یا مخالفت با رهبران سازمان مجاهدین امری طبیعی است. مجازات اعدام یا شکنجه افراد بصورت سیستماتیک در سازمان مجاهدین اجرا می شود.

شخصا در سال 1994 به دلیل مخالفت با اعمال تروریستی سازمان مجاهدین و همکاری این گروه با دیکتاتور سابق عراق ( صدام حسین ) به زندان محکوم شده و مورد شکنجه و آزار قرار گرفتم .

دو تن به نامهای قربانعلی ترابی و پرویز احمدی در سال 1994 در زندان به قتل رسیدن که از نزدیک شاهد مرگ پرویز احمدی بودم.شهادت من در گزارش ماه می 2005 دیدبان حقوق بشر موجود می باشد.

این جزئیات نمونه کوچکی از نقض سیستماتیک حقوق بشر در داخل سازمان مجاهدین است که در گزارش ماه می 2005 سازمان دیده بان حقوق بشر ( خروج ممنوع) تشریح شده است.

خشونت و ترور

سازمان مجاهدین از زمان شروع به کار خود، اصلی‎ترین نیروی ضدغربی، قبل و در طول انقلاب 1979 در ایران، بوده است. مجاهدین خلق 6 امریکایی را در طول دهه 1960 در ایران به قتل رساند.

ازسال 1980این گروه با اعلام مشی مسلحانه برای سرنگونی جمهوری اسلامی به خشونت عریان روی آورد،از آن زمان تا سرنگونی صدام حسین در عراق، مجاهدین خلق حملات خمپاره‎ای علیه اهداف غیرنظامی را ادامه داده که منجر به کشته‎شدن مغازه داران و رهگذران زیادی شد. صدام حسین به مجاهدین دستور می‎داد به کدام اهداف حمله کنند، و در عوض مزد آن‎ها را پرداخت می‎کرد.اسناد و فیلم های دیدار مسعود رجوی و دریافت پول توسط وی از سران حزب بعث عراق موجود می باشد.

شبکه خبری «ان بی سی آمریکا در تاریخ 9 فوریه 2012 به نقل از چند مقام بلندمرتبه آمریکایی اعلام کرد ترور دانشمندان هسته ای ایران توسط اعضای سازمان مجاهدین خلق که توسط موساد آموزش دیده بودند انجام گرفته است.

جناب رئیس

سازمان مجاهدین خلق بر اساس ایدوئولوژی خشونت و ترور بنیانگذاری شده و این گروه در طی پروسه تبدیل به یک فرقه مذهبی خطرناک شده است.

خود سوزی های ژوئن 2003 در اعتراض به دستگیری مریم رجوی که به دستور رهبران این گروه در اروپا و کانادا صورت گرفت بیانگر پتانسیل این گروه در عملیات خشونت آمیز است.

به اطلاع میرسانم که سازمان مجاهدین خلق ایران با توجه به همکاری نظامی و اطلاعاتی با صدام حسین در زمان جنگ ایران و عراق به شدت نزد مردم ایران منفور می باشندو و اساسا دارای پایگاه اجتماعی نمی باشند.

مدارک و مستندات زیادی وجود دارد که سازمان مجاهدین والقاب دیگر آن ( ارتش آزادی بخش یا شورای ملی مقاومت و..) یک فرقه تروریستی خطرناک هستند.

جناب رئیس

تحرکات این گروه در پالمان اروپا و کشورهای عضور اتحادیه اروپا راه را برای اقدامات خشونت آمیز این گروه باز می گذارد.

با تشکر از توجه شما

کانون آوا
علیرضا میرعسگری
کلن- آلمان

 

همچنین .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

بهانه جدید مریم قجر عضدانلو

 


علی جهانی

14.02.2012


بعد از اینکه بر اثر فشار جامعه جهانی و فعالیت های مجامع حقوق بشری و کارهای انساندوستانه آنان و بر اثر روشنگری ها  زحمات شبانه روزی جدا شدگان و منتقدین سازمان سران فرقه مجبور شدند که به جابجای افراد در قلعه اشرف به کمپ لیبرتی تن بدهند و در همین راستا به توافق رسیدند و طبق توافق اولیه قرار شد که ابتدا چهار صد تن به این کمپ منتقل شوند. اما  سران فرقه و بطور خاص رجوی ها که بهتر از هر کسی خوب می دانند که با برچیده شدن قلعه اشرف این ظرف فرقه گرائی را از دست می دهند و این قلعه به مثابه شیشه عمر رجوی ها عمل می کند لذا از همان ابتدای کار شروع به جر زنی و بهانه جوئی کردند تا بتوانند زیربار نروند و این توافق نامه را زیر پا بگذارند و نه تنها جلوی پیشرفتش را بگیرند بلکه با شیادی خاص خودشان این کار شکنی ها را به گردن دولت عراق بیندازند و نیروهای عراقی را تحریک کنند تا وارد یک درگیری شوند و دوباره حوادث دلخراش گذشته تکرار گردد. اما خوشبختانه با درایت دست اندر کاران سازمان ملل در عراق که مسئولیت این کار را برعهده دارند و همکاری تنگاتنگ دولت عراق با این موضوع سرانجام مقامات دست اندر کار سازمان ملل در امر این جابجائی اعلام کردند که کارشناسان خودشان از این کمپ بازرسی کرده اند و آنجا از استاندارد های بین المللی بر خوردار هست. و سران فرقه بعد از اینکه از ارباب جدیدشان یعنی دولت آمریکا ناامید شده بودند و دولت آمریکا نه تنها  از بقای قلعه اشرف حمایت نکرده بود بلکه به رجوی ها گوشزد کرده بود که با این جابجائی موافقت کنند سعی می کردند با شیادی خاص خودشان آویزان سازمان ملل گردند و مقامات دست اندر کار سازمان ملل در عراق را که در امر این جابجائی دخیل هستند را متقاعد کنند که این کمپ فاقد حداقل های معیشتی هست و از حداقل تضمین ها برخوردار نیست و فاقد استاندارد های بین المللی هست .با این اعلام خبر از سوی مسئولین زیربط در امر جابجائی کمیساریای عالی پناهندگان در عراق سران فرقه شوکه شدند و ابتدا در حالی که حسابی گیج شده بودند از این ضربه چون همه بهانه های پوشالی شان به یک باره پودر شده بود و بقول معروف همه رشته هائی را که رشته بودند پنبه شده بود.لذا به این فکر افتادند در خارج کشور به یکسری اقداماتی دست زدند که از جمله این اقدامات این بود که در تاریخ هفت فوریه برابر با هیجده بهمن مریم قجر عضدانلو در ادامه جست و خیزها ی میمون وار خودش دوباره به پارلمان اروپا رفته و با خرج های کلان تعداد معدودی از نماینده گان باز نشسته و ورشکستگان سیاسی در آمریکا را جمع کرده تحت عنوان اجلاس بین المللی در پارلمان اروپا که مرغ پخته را هم از این عنوان به خنده وا می دارد . در آنجا ریئس جمهور بر گزیده مسعود خان که مادام العمر هم هست طی افاضاتی یک بار دیگر اعلام کرد که حاضر هست برای پیشبرد امر جابجائی به عراق بره و با مقامات عراقی گفتگو کند البته همان مقاماتی که روز و شب در رسانه سازمان دست نشانده ایران خطاب می شوند البته این تنها یک ژست تو خالی برای فریب افکار عمومی بیش نیست چون اگر این خانم به فکر جان و امنیت نیروها بود در زمان جنگ نیروها را در زیر مهیب ترین بمباران ها رها نمی کرد و به پاریس فرار نمی کرد .همچنین ایشان در ادامه  اراجیفش گفت کمپ لیبرتی شبیه زندان هست چون دیوار بلند دارد و افراد آزادانه نمی توانند به بیرون تردد کنند و این بهانه جدید شان برای زیر پا گذاشتن توافق نامه هست اولا اگه دیواری هست برای حفظ امنیت ساکنان هست تا از گزند خطرات محفوظ باشند و دوما مگر نیروها در قلعه اشرف آزاد بودند که به بیرون تردد کنند که حالا می خواهید در این کمپ آزاد باشند اگر نیروها در قلعه اشرف آزاد بودند که خیلی زودتر از اینها این قلعه استالینی و تا عنکبوتی برچیده می شد همچنین این خانم در ادامه اراجیفش با تکرار بهانه های گذشته اش که باید حد اقل تضمینها داده بشه تا نیرو ها بروند و بازهم با شیادی خاص خودش که از شوهر فراریش آموخته دولت عراق را در امر کند شدن روند جابجائی مقصر دانست و گفت ما نه تنها مقصر نیستیم بلکه در تلاش هستیم که روند این جابجائی سریعتر گردد که باز همگان می دونند که این یک دروغ شاخداری هست چون دولت عراق بیش هر کسی می خواهد که این مشکل سریعتر حل گردد تا از شر این فرقه در کشورش خلاص گردد و تا بحال هم این سران فرقه و بطور خاص رجوی ها بودند که با انواع و اقسام بهانه جوئی ها می خواستنند زیر بار نروند و در راستای حل این مشکل نه تنها قدمی رو به جلو بر نداشته اند بلکه همواره در این زمینه با بهانه تراشی و بهانه جوئی های بنی اسرائیلی شان مانع ایجاد کرده و سنگ اندازی می کردند و هنوزم به این کار مشغولند تا به خیال خام و ابلهانه خودشان جلوی پیشرفت این روند را بگیرند .مریم قجر در ادامه افاضاتش در این اجلاس بقول خودشان بین المللی گفت خواستار این هست که بیماران سریعتربه خارج کشور عراق منتقل شوند البته نفس این خواسته منطقی هست اما این یک ترفندی بیش نیست که این خانم با شیادی خاص خودش که از شوهر مفقودش به ارث برده مطرح می کند تا افکار عمومی و مجامع حقوق بشری را بفریبد چون این خانم می خواهد تحت لوای بیماری تعدادی از سوگلی های خودش و آنانی که جزو سران فرقه هستند و در جنایتها علیه مردم شریف عراق و مردم ایران و در امر شکنجه و زندانی کردن و کشتن ناراضیان در سازمان دست داشتند را را بدر ببرد وگرنه این خانم و آن شوهر فراریش که در سوراخ موش خزیده نه تنها هیچگاه برا افراد بیمار در سازمان دل نمی سوزاندند بلکه هر مریض می شد رجوی می گفت مریض نیست خودش را به تمارض زده است و آن فرد بیمار را به صلابه می کشیدند و افراد جرات نداشتند بگویند که مریض هستند و نیاز به استراحت و دوا و دکتر دارند .حال من از این خانم دجاله می پرسم چی شده که الان به فکر بیماران افتادی این یک حقه و فریبی بیش نیست برای اینکه بتونی بدین وسیله سوگلی های خودت را زودتر فراری دهی و بقیه را در آنجا
به امان خدا ول کنی که البته هیچکس را دیگر نمی توانید با این لطایف الحیل بفریبید و سیر تحوالات رو به جلو با شتاب در حرکت هست تا بساط فرقه گرائی شما در کشور عراق برچیده شود و این شیشه عمر تان شکسته خواهد شد و همه اسرای گرفتار در این قلعه رهائی خواهند یافت و شما هم بجای این جست و خیز های میمون وار تان به این طرف و آنطرف به همراه شوهر شیاد و فراریتان بفکر پاسخگوئی در قبال این همه جنایات و خیانت هائی که در این سالیان زمامداری و ترک تازی تان مرتکب شده اید باشید.


 که آنروز نزدیک هست به امید آنروز


 و به امید آزادی همه اسیران گرفتار در قلعه اشرف

 

همچنین .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

ملاقات اعضای انجمن ایران فانوس با صلیب سرخ

 

 

تحریریه انجمن ایران فانوس - آلمان فرانکفورت

11.02.2012

http://iran-fanous.de/middle/610-Fanous-Molagat-11.02.2012.htm

 

سه تن از اعضای انجمن سیاسی ـ فرهنگی ایران فانوس، روزپنج شنبه 09.02.2012  در شهر فرانکفورت آلمان با چند تن از کارمندان صلیب سرخ، طی نشست کوتاهی به گفتگو پرداختند. طی گفتگوی دوستانه اعضای انجمن ایران فانوس با کارمندان صلیب سرخ فرانکفورت، آنان پس از ابراز احساسات عمیق و همدردی، قول کمکهای انساندوستانه را داده و قول دادند تا راه حلها و تالمات اعضای جداشده از مجاهدین را به سمع مقامات بالاتر برسانند.

 

 

اعضای ایران فانوس با آنکه خود از قربانیان فرقه مجاهدین و جنگ زده هستند، به ویژه یکی از اعضاء شان به نام کریم غلامی هنوز هم مجروح جنگی باقی مانده و دچار آسیب های فیزیکی فراوان است و آثاز زخم و جراحت جنگ و سالیان اختناق سازمانی بر پیکر ایشان به وضوح دیده می شود، با این وصف، اعضای انجمن ایران فانوس برای خود کمکی نخواسته بلکه از صلیب سرخ کمکهایی را در راستای آزادسازی دیگر اعضای دربند فرقه در عراق، درخواست نمودند.

اعضای انجمن ایران فانوس ضمن یک گفتگوی شفاهی با صلیب سرخ، همچنین نامه ای کتبی را ارائه دادند و در آن راه حل انسانی و سریع در جهت کمکهای دارویی و پزشکی و انساندوستانه به اعضای فرقه در عراق ارائه دادند.

 

 

اعضای انجمن ایران فانوس طی گفتگوی شفاهی، ضمن نقل بخشی از تالمات و رنجهای سازمانی که طی سالیان در عراق گرفتارش بودند، به اعضای صلیب خاطرنشان کردند که سران فرقه مجاهدین در وهله اول جنگ شان با اعضای داخلی است و جنگ علیه حکومت ایران در درجه دوم قرار دارد. هم اکنون نیز سران مجاهدین از اعضای اسیر و دربند، به گونه ای ابزاری و خلاف شان انسانی آنان انجام می دهند. رهبران فرقه، اعتقاد به خون و قربانی برای گشایش هر درب بسته ای را دارند و زین سبب آنان هرگز اعضای داخل فرقه را به مثابه انسان محسوب نمی کنند، انسانی که در جهان امروز دارای حق و حقوقی برابر با همه انسانهای دیگر باشد. لهذا ما از شما که یکی از ارگانهای انسانی سازمان ملل هستید، خواستاریم تا بدانچه ما تعریف کرده و گواهی می دهیم، به داد اعضاء و قربانیان یکی از خطرناک ترین فرقه های تروریستی در عراق که مجاهدین خلق نام دارند برسید.

 

تحریریه انجمن ایران فانوس

 

همچنین .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

فقط خانم مریم رجوی بخواند

ابراز نگرانی برای وضعیت بیماران یا سوء استفاده سیاسی

 

 

کریم غلامی - آلمان

10.02.2012

http://iran-fanous.de/middle/602-Gholami-Javabie-10.02.2012.htm

 

خانم مریم رجوی شما حتما مرا بیاد دارید و بخوبی میدانید که من کی هستم و برای سازمان مجاهدین چه فداکارها و از خودگذشتگی ها داشتم. بسیار برای من جالب و از طرفی هم دردناک بود که درست بعد از ارسال نامه ام به آقای مارتین کوپلر شما در بروکسل ابراز داشته اید که "از اتحادیه اروپا و ایالات متحده می‌خواهم تا فوراً تعدادی از ساکنان بیمار و زخمی اردوگاه اشرف را بپذیرند. ". خانم مریم رجوی واقعا برای من سئوال شده چه چیزی در شما تغییر کرده که بعد از 25 سال یاد بیماران و مجروحین اسیر در اشرف افتاده اید و از اتحادیه اروپا و ایالات متحده آمریکا هم شاکی هستید که "هرگونه تأخیر در این زمینه غیر قابل قبول و غیر موجه است." راستی مرگ عباس و فرهاد دوتا از مجروحین عملیاتهای مجاهدین که به دلیل عدم رسیدگی به وضعیت آنها و بیماریشان در اسارتگاه اشرف "غیر موجه" نبود، آیا صدا بیمار در اسارتگاه اشرف که شما آنها را از هرگونه دسترسی به دکتر و دارو محروم کرده اید که بسیاری از آنها در درد و رنج و بیماری و سکوت میمیرند آیا "غیر موجه" نیست.

خانم مریم رجوی مگر شما نبودید که فتوا دادید که هر کسی ابراز بیماری و درد میکرد او را تمارض میخواندید و برایش نشست تشکیلاتی تشکیل میدادید و حتی او را مورد ضرب و شتم قرار میدادید که "تو بیمار نیستی و تمارض میکنی". خانم مریم رجوی آیا فراموش کرده اید در بهار سال 80 من به دلیل عفونت ریوی سخت بیمار شده بودم و تب 41 درجه داشتم ولی تو دو تا از چماقدارانت را فرستادی دنبال من که کشان کشان هم شده مرا به نشست خودت بیاورند آیا این را فراموش کرده ای.

خانم مریم رجوی آیا فراموش کرده ای در سال 2003 در حمله ارتش آمریکا به عراق شما به فرانسه گریختید و بسیاری از همین مجاهدین بیمار و اسیر را زیر بمباران رها کردید تا کشته شوند نکند یادتان رفته همه کسانی که در اسارتگاه جلولا کشته شدند همگی بیمار و مجروح بودند که توان راه رفتن نداشتند در آنجا به شکل فجیعی کشته شدند نکند که فراموش کرده اید که شما و همسرتان آقای مسعود رجوی پا به فرار گذاشتید ولی دکتر اکبر شجاعانه کنار بیماران ماند و همراه آنها کشته شد.

خانم مریم رجوی آیا فراموش کرده این که صندوق های بزرگ دارو که توسط ارتش آمریکا تحویل بیمارستان اشرف میشد ولی حتی یک دانه از این داروها به ساکنان اسیر در اشرف هم نمیرسید و این داروها در بازارهای بغداد به فروش میرسید و تو به همین بیماران و مجروحین میگفتی که ما در محاصره هستیم و دارو نمیتوانیم وارد بکنیم. خانم مریم رجوی آیا فراموش کرده اید که من از سال 2005 پایم شکست و به دستور تو مرا از هرگونه امکاناتی محروم کردند و حتی مرا از یک ویلچر (صندلی چرخدار) محروم کرده بودی و با همین وضعیت بیمار و مجروح بودنم بدستور تو مرا در نشست جمعی مورد ضرب و شتم قراردادند چرا به دلیل بیماری میخواهی سازمان را ترک بکنی.

خانم مریم رجوی چرا طی سالهای 1986 تا سال 1990 نه جنگی بود و نه تحریمی نه سایر مشکلات دیگر چرا حتی یک مجروح را اجازه ندادی به اروپا و یا آمریکا برود تا درمان شود اگر آن زمان عباس و فرهاد را که خواهان رفتن به اروپا بودند میگذاشتید که بروند امروز هر دو آنها زنده بودند. خانم مریم رجوی اگر طی همان سالها همان تعداد محدود مجروح و بیمار را به اروپا و آمریکا می فرستادی آنها در شرایط خیلی بهتری نبودند.

خانم مریم رجوی من در نامه ام به آقای کوپلر قطره ای از اقیانوس را گفتم و شما خودتان این را بخوبی میدانید. خانم مریم رجوی شما اگر کمی به فکر همین مجاهدین اسیر در زندان اشرف و یا فقط به فکر بیماران و مجروحین بودید سازمان نهایتا به خفت بارترین شکل از بین نمیرفت و هنوز نیروهایش به سازمان و رهبریش اعتماد داشتند ولی متاسفانه قدرت طلبی و فساد چنان شما را در بر گرفت که همه چیز را از جمله شرافت را به پول فروختید.

و حال خانم مریم رجوی از شناختی که از شما و تفکرتان و عمل کردتان دارم به فکر مجروحین و بیمارن بودن شما چیزی جزء فریبکاری و بازی سیاسی بیش نیست یا میخواهی اینبار بیماران و مجروحین را سپر قرار بدهی و با بازدادن جسم و جان آنها چند روزی زمان بخری و یا در پوشش و نام بیمار و مجروح جنایتکاران و سران سازمان را فراری بدهی ولی به شما قول میدهم که هرگز اجازه نخواهم داد که چنین اتفاقی بیفتد. با خود عهد بسته ام که یار و پشتیبان و مدافع حقوق بیماران و مجروحین اسیر در زندان اشرف باشم. پس خانم مریم رجوی دست از جان و عمر و جسم دوستانم در زندان اشرف بردار اگر راست میگویی همین مجروحین و بیماران را بگذارید آزادانه و بدون کتک و ضرب و شتم (همان کاری که با من کردید) از زندان اشرف خارج شوند خانواده ها آنان و سازمانهای حقوق بشری به مشکلات آنها رسیدگی خواهند کرد "ما را به لطف تو امید نیست شر مرسان".

 

همچنین .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

نامه سرگشاده آقای کریم غلامی به آقای مارتین کوپلر

 

کریم غلامی - آلمان

07.02.2012

http://iran-fanous.de/middle/584-Gholami-Name-07.02.2012.htm

 

 

با احترام

من به عنوان یکی از مسئولین سابق سازمان مجاهدین و با 25 سال سابقه و مجروح عملیاتهای این سازمان، میخواهم توجه شما را به وضعیت بیماران و مجروحین این سازمان جلب بکنم. بعداز گذشت نزدیک به یک ماه از سال 2012 هنوز یک نفر از ساکنان اردوگاه اشرف خارج نشده و به مکان دیگری منتقل نشده اند. این شیوه و کارکرد رهبری سازمان مجاهدین است که با سنگ اندازی و بهانه تراشی در این روند اخلال ایجاد بکند، ولی در این میان بدترین شرایط شامل بیماران و مجروحین ساکن در اردوگاه اشرف میشود بنا بر این از شما میخواهم که توجه ویژه ای نصب به وضعیت مجروحین و بیماران داشته باشید و برای خارج کردن این افراد اولویت قائل شوید در همین رابطه به چند نکته توجه شمار جلب میکنم:

1. سازمان مجاهدین یک تشکیلات فرقه ای است که اعضای آن هیچ اختیاری برای تصمیم گیری ندارند. ایرانیانی که درون این فرقه اسیر هستند سالیان زیادی است که از هر گونه دسترسی به رسانه های جمعی محروم بوده اند. اعضای این سازمان از ابتدایی ترین امکانات مثل رادیو، تلوزیون، تلفن، اینترنت و روزنامه محروم هستند اخباری هم که به اعضای این گروه داده میشود تحریف شده و دست چین شده است. به همین دلیل اعضای این فرقه هیچگونه آگاهی نصبت به حق و حقوق خود و قوانین بین المللی ندارند که بتوانند آزادانه و آگاهانه تصمیم بگیرند.


2. رهبران این فرقه با اختناق و سرکوب شدید از درون و شانتاژ علیه تمامی اعضای جدا شده از این فرقه ترس شدیدی در درون تشکیلات ایجاد کرده است که اعضای این فرقه از ترس مجازات جدا شدن این فرقه را ترک نمی کنند. اعضایی که میخواهند جدا بشوند با مجازاتهای شدیدی روبرو میشوند مانند برگذاری نشست های مغز شویی و ضرب وشتم افراد در این نشست ها و در ادامه زندان و شکنجه و حتی مواردی بوده که این افراد سربنیست و اعدام شده اند.


3. این فرقه با احرم های زیادی اعضایش را مغزشویی میکند یکی از این احرم ها نشست های مغزشویی طولانی است طی سالیان طولانی و تکرار مکرر مغز اعضای خود را پر از دروغ کرده است دروغ های مثل اینکه هر فردی از این فرقه جدا شود توسط وزارت اطلاعات ایران و دولت عراق تحت تعقیب قرار میگرد و زندانی و شکنجه و اعدام میشود به همین دلیل اعضای این فرقه از ترس جانشان این فرقه را ترک نمی کنند.


4. از سال 2003 تا سال 2009 اردوگاه اشرف تحت کنترل ارتش آمریکا بود به این فرقه تسحیلات فراوانی مثل دارو امکانات پزشکی و سوخت و مواد غذایی میرساند ولی هیچ یک از این اقلام به دست اعضای این گروه نمی رسید این اقلام یا در بازادهای سیاه عراق فروخته میشد و یا در انحصار رهبران این فرقه بود. به عنوان مثال من یک بانک اطلاعاتی برای داروخانه اردوگاه اشرف برنامه نویسی کردم. به مدت یکسال برای نوشتن این بانک و توسعه آن به این داروخانه در رفت و آمد بودم، بارها شاهد بودم که جعبه های بزرگ دارو در ابعاد 2 متر مکعب توسط ارتش آمریکا تحویل این داروخانه میشد ولی طی این سالیان حتی یکی از این داروها را من در دست هیچ یک از اعضای این فرقه ندیدم و رهبران این فرقه به اعضای بیمارشان می گفتند که دولت عراق از ورود دارو به اردوگاه ممانعت میکند و ما دارو نداریم.


5. مرگ بیماران و مجروحین این فرقه به دلیل عدم درمان آنها. به دوتا از دوستانم اشاره میکنم آقای عباس حاج حسینی عباس در یکی از عملیات های این فرقه در سال 1988 از ناحیه نخاع گردن مورد اثابت گلوله قرار گرفت و فلج شد عباس همیشه خواهان رفتن به اروپا بود تا مورد معالجه قرار بگیرد ولی رهبران این فرقه نه تنها توجهی به این مسئله نکردند بلکه دوبار که من شاهد بودم توسط مسعود رجوی رهبر این فرقه مورد تحدید قرار گرفت که اگر به این خواسته اش اسرار بکند او را تحویل دولت ایران خواهد داد. بار اول در نشستهای مغز شویی سال 1995 و بار دوم در نشست های مغز شویی سال 2002. ولی متاسفانه به دلیل عدم توجه به عباس او به دلیل بیماری فوت کرد و قبر عباس اکنون در قطعه مروارید اردوگاه اشرف است. و دوست دیگرم آقای فرهاد ... در یکی از عملیاتهای این فرقه در سال 1986 از ناحیه نخاع کمر مورد اثابت گلوله قرار گرفت و فلج شد. فرهاد همیشه خواهان خروج از این فرقه بود ولی رهبران این فرقه مانع میشدند تا اینکه در سال 2008 به دلیل شکستگی استخوان پا و عدم درمان او پایش عفونت میکند و نهایتان به دلیل بیماری فوت میکند.


6. رهبران این فرقه همیشه در تلاش بودند که وضعیت بیماران و مجروحین را مخفی کنند و تا هیچ ارگان بین المللی نتواند به بیماران و مجروحین این فرقه دسترسی داشته باشد تا این فرقه پاسخگوی مرگ این بیماران و مجروحین نشود.

با توجه به نکات فوق از شما درخواست دارم بطور ویژه به وضعیت بیماران و مجروحین رسیدگی شود و وضعیت حقوقی آنها در اولویت قرار بگیرد تا هرچه سریعتر به پزشک و دارو دسترسی پیدا بکنند تا از مرگ تعداد بیشتری جلوگیری شود. من تا سال 2009 درون این فرقه بودم آمار آن روز بیش از 50 مجروح که شامل فلج و قطع عضو بود و بعد از سال 2009 طی دو درگیری و اتفاقاتی که افتاده تعداد این مجروحین بیشتر شده است.
برای کمک به این افراد ابتدا آنها را از سیطره این فرقه خارج کنید تا در رابطه با حقوق و امکانات درمانیشان به آگاهی برسند که بتوانند آزادانه و آگاهانه در رابطه با آینده و زندگیشان تصمیم بگیرند. در این رابطه من بطور داوطلبانه با شما هماری میکنم حتی از سفر به عراق و یاری رساندن به این افراد کوتاهی نمیکنم.


با احترام
کریم غلامی
 

 

Open letter of Mr. Karim Gholami to Mr. Martin Kobler


Respectfully


I , as one of the former officials of pmoi( People’s Mujahedin Organization of Iran) with 25 years record of service and a wounded of pmoi military operations, would like to draw your attention to the conditions of the patients and the wounded in this organization. after passing almost one month of the new year , 2012, no one has left Ashraf camp to another place yet. This is the method and the function of the pmoi leadership which by putting obstacles and hurdles and creating different excuses ,disrupt the peaceful routine, but amid all problems the conditions of the patients and the wounded who are residing in Ashraf camp , is the worst , so I am urging you to have special attention to the wounded and patients in this camp and you should prioritize them in leaving the camp , in this regard I draw your attention to the following points:


1. Pmoi is a cultic organization which its members do not have any authority to make a decision . the Iranians who are captive in this cult , for years have been deprived of having any access to the Media . the pmoi members have been deprived of the preliminary facilities such as Radio, TV, Telephone, internet, and Newspaper , and the News which is given to the members of this cult is censored and chosen by the pmoi operatives. For this reason the members of this cult do not have any idea about their rights and international laws to make a decision freely and consciously .


2. The leaders of this cult by severe strangulation and suppression against their own members inside the organization and making false and fake accusations against all separated members of this cult , have created great concern and fear inside the organization and as a result of that the members of this cult because of their fear of punishment do not dare to leave the cult. the members who want to separate from the cult will be facing harsh and cruel punishments such as forcible participation in brainwashing sessions which in these sessions they will be beaten up and in continuation they will be facing imprisonment accompanied by inhuman tortures and in some cases even the dissidents got executed and disappeared .


3. This cult by different ways and methods brainwashes its own members and during many years of nonstop brainwashing, it has filled the head of its own members with many lies, for instance if someone separates from the cult will be indicted by Iranian and Iraqi intelligence service and they will be imprisoned , tortured and finally executed by them , so the members of this cult because of their fear of being caught and executed , do not dare to leave this cult whatsoever.


4. From 2003 to 2009 the Ashraf camp had been under the supervision and control of the US army and during those years , they had been receiving many facilities such as medication and medicine, medical facilities , fuel and food but non of those stuffs had never reached to the hands of the cult members and instead those items were sold in Iraq black markets or they were used by the leaders and operatives of this cult. For instance I programmed a database for the pharmacy in Ashraf camp and to complete this programming I was going to this pharmacy consecutively for one year . I had seen many times that very big size boxes of medicine by the dimensions of 2 cubic meters were given to that pharmacy by the US army but during those years I had never seen even one of those medicines in the hands of the cult members whatsoever, and instead the leaders of this cult were saying to their patients that the Iraqi government does not allow the medical facilities to enter to the camp and we do not have any medicine .


5. The death of the patients and the wounded of this cult as a result of the lack of treatment : I would like to draw your attention to the health situation of the two of my friends , the first one Mr. Abbas Haj Husseini who in one of the cult military operations in 1988 got wounded by a bullet in his Cervical Spinal Cord and he got paralyzed , Abbas always wanted to go to Europe to be treated and cured but the leaders of this cult not only did not pay attention to his request , but also as I saw twice he was threatened by Massoud Rajavi , the leader of this cult , to be handed over to the Iranian government. The first time was in 1995 and the second time was in 2002 , but unfortunately as a result of the lack of attention and treatment , he died and was buried in pmoi cemetery called Ghatayeh Morvarid( The Pearl) in Ashraf Camp.
My second friend , Mr. Farhad……… who in one of the pmoi military operations in 1986 got wounded by a bullet in his Lumbar Spinal Cord and he got paralyzed . Farhad always wanted to leave this cult but the leaders of this cult rejected his request all the time and finally in 2008 as a result of the foot bone fracture and the lack of treatment ,his foot got infected and he died.


6. The leaders of this cult have been always endeavoring and struggling to cover up and conceal the situation of their patients and wounded so no international organizations be able to have access to these patients and wounded because the leaders of this cult do not want to be accountable and responsive for their death .


According to the facts mentioned above , I am urging you to pay special attention to those patients and wounded and their juridical situation be prioritized so they can be able to have access to the doctor and medicine as soon as possible to prevent the death of many more. I had been in this cult till 2009, till then the number of the wounded , paralyzed and mutilation , was 50 and after 2009 during two conflicts which occurred in there , the number of injured has increased.
To help these people , first you should take them out of the cult perimeter so they can meet their medical needs and get familiar with their rights to make a decision for their future and life freely and consciously . in this regard I am ready to cooperate with you voluntarily and even, if it is necessary to go to Iraq to help those people , I will do it.


Respectfully
Karim Gholami
 

 

همچنین .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

نامه دوم کانون ایران قلم به مسئولین کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل

 

06.02.2012

ایران قلم

 

با احترام

اگر به یاد داشته باشید حدود 4 ماه پیش در تاریخ 20 سپتامبر 2011 کانون ایران قلم  در نامه‌ای سرگشاده به کمیساریای عالی پناهندگان ضمن خشنودی از پذیرش درخواست قربانیان مجاهدین به عنوان کسانی که درخواست پناهندگی خود را پس 20 تا 30 سال به این ارگان بین اللمللی تسلیم کرده‌اند و پذیرش شما برای بررسی درخواست انان به شکلی روشن و واضح از آن استقبال کردیم . اما همچنین اعلام کردیم که رهبران این فرقه تلاش خواهند کرد در مقابل این تصمیم تاریخی کمیساریای عالی پناهندگان که بویژه حقوق فردی این افراد را محترم شمرده سنگ اندازی خواهد کرد. در همان نامه مزبوربا توجه موضع گیری رهبری سازمان مجاهدین اشاره کردیم که :

 

«... پس از انتشار بیانیه کمیساریای عالی پناهندگان فعالین حقوق بشر منتقدین این سازمان مجاهدین هشدار داده بودند که مجاهدین به هر وسیله ممکن و با سنگ اندازی مانع اجرای بیانیه کمیساریای عالی پناهندگان میشوند و مریم رجوی همسر رهبر این گروه در فرانسه بیانیه داده که :

 

"... ما ا جازه نمیدهیم خط مالکی وبارزانی مزدور تحت عنوان مصاحبه با تک تک افراد خط حکومت ایران پیش برود ...." و در ادامه این تلاش‌های مزبوحانه میگوید" . کلیه افراد مجاهدین می بایست با هلیکوپتربرای مصاحبه برده شوند..."و این به این مفهوم است که برای مصاحبه اسیران در بند این سازمان حداقل 7هزار سورتی پرواز برای رفت و برگشت و انجام مصاحبه‌ها صورت گیرد وهمه این ها بخشی از موانع و مشکلاتی است که برای عدم اجرای طرح کمیساریای عالی پناهندگان توسط بالاترین مراجع این سازمان بوجود می آید .عکس العمل رهبری فرقه مجاهدین ، اشاره شده  موجب نگرانی شدید فعالین حقوق بشر می باشد، زیرا که تصور می کنیم که رهبری سازمان مجاهدین سنگ اندازی های خود را برای عدم خروج از این بن بست آغاز کرده است...»

 

اکنون پس ازپایان سال 2011 و امضای قرارداد جابجایی این تشکیلات  و زمان آغاز انتقال این افراد از اردوگاه کار اجباری اشرف به کمپ لیبرتی علی‌رغم اینکه شرایط مناسبی بوجود آمده تا کمیساریای عالی پناهندگان به مسئولیت هایش بپردازد از طرف رهبران این سازمان با انواع بهانه جویی های غیر واقعی و اینکه شرایط این کمپ استاندارد نیست اعلام می‌شود که حاضر نیستند به کمپ لیبرتی نقل مکان کنند.

 

خوشبختانه بر اساس اطلاعیه ای که سایت رسمی سازمان ملل  که در تاریخ 31 ژانویه 2012 در بغداد انتشار یافت ، آقای مارتین کوبلر ، نماینده ویژه دبیر کل سازمان ملل متحد اعلام کرد:

«..  ضمن تشکر از کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل و تیم حقوق بشر برای تلاش‌هایی که در راستای آماده‌سازی پادگان لیبرتی انجام دادند، به نقل از مسوولان کمیساریای عالی پناهندگان و حقوق بشر سازمان ملل گفت که زیرساخت‌ها و امکانات کمپ جدید در عراق برای ساکنین اشرف با استانداردهای بین‌المللی مطابقت داشته و طبق موافقت‌نامه‌ای که ماه گذشته بین سازمان ملل و دولت عراق برای جابجایی داوطلبانه منعقد شد، این کمپ آماده است....»

 

 همین اطلاعیه تأکید میکند که دلایل سازمان مجاهدین ازبیناد دراین رابطه بی‌اساس است ، از سوی دیگر آقای مارتین کوبلر اعلام داشته است:

« ...موافقت‌نامه تنها راه حل مسالمت‌آمیز برای جابجایی داوطلبانه ساکنین کمپ اشرف است وبسیار مهم است که تفاهم نامه کلمه به کلمه و در عمل رعایت شود.

 

وی همچنین افزود: موضع ثابت سازمان ملل متحد این است که نتیجه خشونت‌بار غیرقابل قبول است. تفاهم‌نامه منعقد شده راه را برای کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل جهت بررسی وضعیت پناهندگی آغاز می‌کند که این قدم اول و لازم برای اسکان در کشورهای دیگر و بهره‌مندی از آزادی و رهایی است...»

 

مسئولین محترم کمیساریای عالی پناهندگان

همانطور که ملاحظه می‌فرمایید توافق امضا شده بین سازمان ملل و دولت عراق راه را بطور جدی برای بررسی وضعیت اعلام پناهندگی قربانیان  سازمان مجاهدین فراهم کرده و در محیطی امن بدور از اجبارات تشکیلات مجاهدین افراد میتوانند دلایل کافی خود را ارائه دهند.

 

به نظر میرسد ورود مسئولانه شما بار دیگر میتواند کمک جدی در این مسیر فراهم آورد و تصمیمات و بهانه جویی های رهبران این سازمان را با شکست مواجعه سازد . ازشما درخواست میکنیم سازمان مجاهدین را مجبور سازید در پای الزاماتی که رسما به آن تن داده ودر مقابل نماینده سازمان ملل امضا گذاشته متعهد بماند و در این مسیر تبعات عدم پذیرش این توافق نامه را بایست گردن بگذارد.

 

مطمئناً سازمان مجاهدین در صورتی که متوجه باز شدن مشت اش توسط مراجع ذیصلاح قانونی گردد کمااینکه این امر توسط نماینده سازمان ملل مبنی بر استاندارد بودن شرایط کمپ لیبرتی اعلام گردیده است عرصه مانور و خیمه شب بازی این جریان تروریستی کمتر شده و قادر نیست بیش از این قربانیان خود را مجبور به قبول اندیشه‌اش کند .

 

تجربه عملی در مقابل رهبران این سازمان نشان میدهد قاطعیت و فشار سیاسی و حقوقی هر چه بیشتر نتیجه بخش بوده و رهبران دیکتاتور این سازمان قادر نخواهند بود مسیر مسالمت آمیز بررسی پروسه حقوقی این افراد را با خشونت و خونریزی قابل پیش‌بینی از طرف مسعود و مریم رجوی لکه دار سازند.

با احترام

کانون ایران قلم – 06.02.2012

 

 

The second letter of Iran-Pen Club to the officials of United Nations High Commissioners for Refugees (UNHCR) 

The Mujahedin's cult should evacuate Ashraf camp located in iraq as soon as possible

 

 

Respectfully

If you remember, around 4 months ago on 20 September 2011 , the Iran Pen Club in an open letter addressed to UNHCR showed its appreciation to the UNHCR decision to accept the refuge requests of the pmoi victims who after 20 to 30 years could finally submit their refuge request to this international organization and we welcomed your decision for accepting their refuge requests in clear and transparent form. But we also announced that the leaders of this cult are going to struggle against this historical decision of UNHCR which has respected the rights of these people individually and we mentioned that they will disrupt this decision by creating obstacles and hurdles . In that letter we, with consideration to the positioning of the pmoi leadership , mentioned that :

 

“…. After issuing of the UNHCR statement , the human rights activists and the critics of this organization warned that the pmoi by utilizing any possible facility will create obstacles to prevent carrying out of the UNHCR statement and Maryam Rajavi the wife of the spiritual leader of this group issued a statement in France that:

“…. We do not permit the decision of the mercenaries ,Maliki and Barzani , as interview with each individual to go ahead….”

And in continuation of these fruitless endeavors , she says

“ all the people of Mujahedin must go for their interviews by helicopter ….” And this means that it takes 7000-S of flying for the interview of these pmoi stranded captives , taking and returning them , and all those things are part of the obstacles and problems which have been created by the highest rank of this organization to prevent implementing of the UNHCR plan.  the pmoi leadership’s reaction which is mentioned above , has concerned and worried deeply the human rights activists because we think that the leadership of pmoi has begun its efforts to prevent getting out of this dead-end…..”

Now ,after the end of the year 2011, and signing the pmoi resettlement contract and in the beginning of transferring the people from the Ashraf concentration camp to the Liberty camp and despite very good situation which has been begotten for UNHCR to implement and carry out its responsibilities and tasks , the leadership of this organization ,by variety of unreal excuses  and pretexts that the Liberty camp does not have the standards required , are not willing to go to the Liberty camp.

Fortunately based on the announcement which was issued in the official site of UNHCR on 31 January 2012 in Baghdad , Mr. Martin Kobler , the special envoy of the UN secretary general , announced :

“…. With many thanks to the UNHCR and human rights team for their efforts to make the Liberty garrison ready , quoting the officials of UNHCR and UN-human rights , he said that the infrastructure and the facilities of the new camp in Iraq for the residents of Ashraf is par with international standards and according to the agreement which last month between UN and Iraqi government for voluntary relocation was concluded , this camp is ready…….”

The same announcement reiterate that the pmoi reasons and reasoning in this regard are baseless  completely, on the other hand Mr. Martin Kobler has announced that :

“…..the agreement is the only peaceful solution for voluntary relocation of Ashraf residents and it is very important that the agreement is observed word by word in action…..”

He also added : the constant position of UN is that the violent outcome is unacceptable . the concluded agreement opens the way for UNHCR to determine the refugee status which is the first and necessary step for resettlement In other countries to benefit from freedom and liberation…..”

 

Honorable officials of UNHCR

As you have observed that the signed agreement between UN and Iraqi government has paved the way seriously for determination of the refugee status for all those pmoi stranded victims and in a safe and secure perimeter far from all pmoi forcible organizational laws , the people can freely submit their reasons and requests.

It seems that your official intervention can be a serious help in this regard and it can overcome all the pmoi leadership’s excuses , pretexts and decisions. We are urging you to force pmoi to stay devoted to its own commitments which officially accepted and signed in front of the UN representative and in this regard they should accept all the consequences if they do not accept and reject the concluded agreement.

Surely ,while pmoi finds out that the lawful competent organizations have found out about their unreal excuses  like the announcement of the UN representative concerning to the camp liberty which is par international standards , the maneuver and domain of this terrorist stream will be reduced and they will not be able to force their victims to accept their cultic thoughts.

The practical experiences in front of the leadership of this organization has shown that decisiveness and political juridical pressure have a very good impact to neutralize and thwart the pmoi totalitarian leaders’ plans which want to convert the peaceful plan for determination of the pmoi victims ‘ refugee status to the Massoud and Maryam Rajavi’s violent and bloody solution .  

Respectfully

Iran Pen Club

06.02.2012

 

Postfach 90 06 63
51116 Köln - Deutschland
Telefon: +49 (0) 1774829905
Email: iran-ghalam@hotmail.com

 

 

 سایت ایران قلم از انتشار مطالب و مقالاتی که در آن کلمات توهین آمیز استفاده شده، معذور است

مسئولیت مطالب درج شده بر عهده نویسندگان آن می باشد