_________ استفاده از مطالب اين سايت با ذکر منبع بلامانع است _________

" کانون ایران قلم"

iran-ghalam@hotmail.com

www.iran-ghalam.de

رذالت های بی پایان

از دسیسه های رجوی غافل نشویم

 

 

کریم حقی، انجمن پیوند، هجدهم فوریه 2012

 

بعد از کش و قوس های فراوان؛ نهایتا از ساعت 22.30 شب گذشته؛ عملیات تخلیه 397 نفر از اعضای فرقه رجوی از اردوگاه اشرف آغاز شد.

شاید زمان مناسبی باشد تا برای یک بار هم که شده "رجوی" در خلوت از خود سوال کند:

نتیجه و دستاورد 25 ساله ی اردوگاه اشرف چه بود؟

اردوگاه اشرف به همراه تعداد دیگری از پادگان های نظامی عراق توسط صدام حسین به رجوی اهدا شد به همراه همگونه امکانات نظامی و لجستیکی. و الحق رجوی به بهترین وجهی جواب این دست و دل بازی صدام حسین را با خوش خدمتی های فراوان؛ با جاسوسی در جبهه های جنگ و در شهرها؛ با عملیات ترور و ترورهای سفارشی؛ و ... داد تا زیر بار منت صدام نماند!

اما از آنجائیکه اساس حضور رجوی در عراق به جنگ بسته بود؛ بعد از آتش بس مابین ایران و عراق؛ مجاهدین نقش و توانایی خود را از دست دادند. هر چند که رجوی همچنان امیدوار بود تا دری به تخته ای بخورد و با شروع جنگی دیگر بخت و اقبال به وی؛ روی کند.

بعد از سقوط صدام در سال 2003 ؛ هر ناظر بیطرفی تائید می کرد که آغاز پایان مجاهدین در عراق فرا رسیده است.

اما رجوی که استاد اشتباه محاسبه های سهمگین است؛ همچنان بر ماندن در اشرف اصرار ورزید و گفت:

اگر اشرف بیستاد؛ دنیا خواهد ایستاد.

تلاش کرد با سرمایه گذاری بر روی بقایای حزب بعث عراق و طرفداران صدام حسین و سنی هایی که در یک روند دمکراتیک صحنه حاکمیت سیاسی را به رقبای شیعی خود واگذار کرده بودند پایه های حضور خود در عراق را مستحکم تر کند. اشتباهی مهلک تر از رفتن به عراق.

همزمان با لابیگری گسترده در غرب و همکاری اطلاعاتی و عملیاتی با اسرائیل و عربستان و سایر رقبای منطقه ای و بین المللی حکومت ایران؛ تلاش نمود علاوه بر پر کردن خلاء نبود صدام حسین؛ از طریق رابطین اسرائیلی خود به امریکا برساند که تنها جنگ چاره راه جمهوری اسلامی است و رجوی با اشتیاق فراوان می خواهد نقش چلبی در عراق و اتحاد شمال در افغانستان را برای امریکا بازی کند.

حتی همکاری عملیاتی با ماموران موساد و انجام پروژه مشترک ترور دانشمندان هسته ای ایران؛ بخت و اقبال رجوی را باز نکرد.

علیرغم تمامی مشکلات و بی اعتمادی های موجود در روابط مابین ایران وغرب؛ هنوز درب بر پاشنه مذاکره می چرخد و علیرغم خوش خدمتی های فراوان رجوی به اسرائیل و سرویس های غربی؛ فقط در قد و قامت تروریست و مزدور دون پایه به آنان نگریسته می شود؛ نه یک نیروی سیاسی جدی و دارای پرنسیب.

از نیمه شب دیشب و با شروع انتقال اولین دسته از نفرات فرقه رجوی به کمپ لیبرتی؛ فاز انحلال اردوگاه جرم و جنایت رجوی رقم می خورد؛ اما خیلی خوشبینانه خواهد بود که تصور شود؛ رجوی تمایل داشته باشد روند این انحلال به مسالمت برگزار شود.چرا که از ژانویه 2012 به بعد و بعد از تمدید مهلت تخلیه کمپ اشرف؛ رهبران فرقه با بسیج لشکر حقوق بگیران خود و با بهانه جویی های احمقانه و بی پایان؛ نه تنها قدمی در جهت تسهیل پروسه انحلال اردوگاه اشرف برنداشتند بلکه با تمام قوا به سنگ اندازی و به بن بست کشاندن مسئله روی آوردند.

هر چند تمامی این اقدامات نتیجه مورد دلخواه رهبری فرقه و حامیان معلوم الحال بین المللی اش را ببار نیاورد؛ و دبیر کل سازمان ملل متحد با انتشار بیانیه روز چهارشنبه خود آب پاکی روی دست رهبری دسیسه چین فرقه رجوی ریخت؛ اما نباید به خواست و نیاز رجوی به خون و خونریزی غافل بود.

به سختی بشود باور نمود که رجوی بخواهد بدون دردسر و بر زمین ریختن خون عده ای بیگناه تسلیم شرایط دولت قانونی عراق و سازمان ملل متحد بشود.

تعداد زیادی از نفرات ساکن در اردوگاه اشرف؛ تنها در صورت برقرار ماندن اردوگاه اشرف و در همان محیط جغرافیایی و در همان شرایط به درد رجوی می خوردند و این نفرات در اروپا کارآئی چندانی برای رجوی ندارند؛ این بخش از بدنه فرقه رجوی در اشرف ممکن است در ماجراجویی های رهبری فرقه به درگیریهایی کشانده شوند؛ که هم رجوی از شر وجودشان خلاص شود و هم با خون انان بتواند به معاملات بعدی بپردازد.

 

همچنین .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

ارتش کلاسیک چیست و عقیدتی کدام است؟

 

 

رضا اسدی، اخبار روز، هفدهم فوریه 2012
http://www.akhbar-rooz.net/news.jsp?essayId=43718

 

سپیده بود، زجا پا شدند سربازان چه با وقار مهیّا شدند سربازان
خشاب‌های تهی، پر شدند پی‌درپی سپس روانه‌ی صحرا شدند سربازان
سه جفت دشمن میهن، سه جفت اعدامی گروه آتش آن‌ها شدند سربازان
"هدف گروه مقابل" چو گفت فرمانده کمی خمیده، کمی تا شدند سربازان
کمی سکوت، کمی صبر، اندکی تردید همین‌که گوش به نجوا شدند سربازان!
صدای «ای وطن ای مرز پرگهر» آمد عجیب غرق معمّا شدند سربازان
تفنگ‌ها به‌ زمین، زنده باد آزادی وعاشقانه هم‌آوا شدند سربازان
و در«ستون حوادث» سه‌شنبه خواندم من شبانه طعمه‌ی دریا شدند سربازان
محمد سلمانی

به همان میزان که ملت ها در کشورهای غربی به وجود ارتش در مملکتشان اعتراض دارند، دولت ها درممالک جهان سوم بر گسترش و توسعه آن اقدام میکنند.

و به همان مقدار که ملل اروپایی سعی بر وجود و حفظ ارتش کلاسیک دارند، حاکمین بر جهان سوم تاکید برعقیدتی و ایدیولوژیک نمودن سربازهایشان مینمایند.

مردم در کشورهای غربی در صلح و آرامش زندگی میکنند، لذا مصرف بودجه کلان را برای نگهداری یک تشکل نظامی بی مورد میدانند. در مقابل می بینیم که عمده ترین قسمت از بودجه ممالک آسیا و آفریقا صرف خرید تسلیحات ، مسلح و مجهز نمودن نیروی های نظامی میگردد.

برای ارزیابی این اختلاف عدیده لازم است تا در حد امکان به هدف از تشکیل یک ارتش و سپس به بررسی دو نوع کلاسیک و عقیدتی آن بپردازیم.

۱- هدف از تشکیل ارتش چیست؟

الف- دارا بودن یک نیروی منسجم دفاعی برای حفظ مرزهای آبی، خشکی و ندادن امکان به بیگانگان در جهت اشغال سرزمین خودی.

ب– اجتناب از جنګ افروزی، دفاع از ملت و حمایت از آزادی های اجتماعی .

پ- شرکت در ترمیم خسارات ناشی از حوادث طبیعی از قبیل: زلزله ، طغیان دریاها و رودخانه ها.

ت- جمع کردن و خنثی نمودن مواد منفجره و قابل انفجار از معابر عمومی.

۲-ارتش کلاسیک:

کادر ثابت و متغیر در ارتش های کلاسیک بمانند دیگر مشاغل از میان توده مردم ، به خواست و درخواست خودشان انتخاب میگردد. لذا نیل به مصوبه ها و حرکت در جهت اهداف ارتش کلاسیک، نیاز به یک نظام منسجم مردمی و انتخاب سربازان از میان توده مردم را الزامی میکند.

سلسله مراتبی در سربازخانه های ارتش های کلاسیک برقرار است که هر فرد بر اساس توانایی در آن رده و رتبه قرار میگیرد. توانایی ها در بدو استخدام بر میزان تحصیلات هر داوطلب تعین میگردد. و آن هم آموزش هایی هستند که آن فرد در آموزشگاه ها و دانشکده های عمومی، همراه با دیگر شهروندان طی نموده و به اخذ مدارک مورد نیاز نائل گردیده است.

از آنجا که در ارتش کلاسیک انواع و اقسام تخصص های مختلف وجود دارد، هر فرد بنا به سلیقه و استعداد شخصیش، تخصص مورد علاقه اش را انتخاب می نماید. و پس از طی دوره و آموزش تکمیلی مورد نیاز مشغول کار میگردد، سپس در کنار انجام وظیفه اش، بدون هیچگونه محدودیتی به زندگی معمولی و اداره امورات شخصی اش در میان دیگر شهروندان می پردازد.

همانطور که انجام هرگونه شغلی، ریسک و خطرات خاص خودش را دارد، زندگی سربازان در دفاع از سرزمینشان نیز خالی از حوادث جان ستان نیست.

بدین ترتیب و بدون شک میتوان گفت که هرگونه استفاده از پرسنل ارتش توسط حکام سلطه گر در جهت سرکوب اعتراضات اجتماعی، وهمچنین تبعیت سربازان در پیشبرد اهداف چنین رهبرانی مقایر با آئین نامه های نظامی گری است و قابل پیگرد در دادگاه های ذی صلاحیت میباشد.

۳- ارتش عقیدتی (ایدیولوژیک)

"ژاک لکان" فیلسوف و روانکاو مشهور قرن بیستم، متولد سال ۱۹۰۱ میلادی اقدام به پی ریزی سه فرضیه نمود که عبارتند از: امر خیالی، امر واقعی و امر نمادین امر خیالی مبتنی بر غفلت فرد از ذات اصلی و حقیقی آدمی است . در امر خیالی فرد تصویری از دیگران دارد. دیگرانی که لکان آن را "من آرمانی" می نامد. از خصوصیات آن تصویر میتوان از خشونت گرائی ، پرخاشگری، چشم و هم چشمی ، رقابت ، تقلید ، حسادت و بیمارهایی مانند جنون وتوهمات نام برد. در چنین حالت است که فرد خود را در موجود و یا آمالی جستجو میکند که برایش مظهر و سمبل ایده آل ها و رویاهایش گردیده اند.

امر واقعی زمانی به وقوع می پیوندد که فرد مورد نظر به حدی شیفته و فریفته رهبر و عقیده خودش شده است که از دگر اندیشان و بخصوص هرگونه منتقد و مخالف متنفر میگردد. خصلت های نهفته اش فقط به صورت شیفتگی/تنفر برایش مفهوم پیدا میکنند. او در این مرحله حاضر میشود تا برای مراد خود جان فدا کند و آن کسی که مورد تنفرش است را نابود نماید. در واقع فرد در این مرحله به یک نوع حالت نارسیستی گرفتار شده که برای خودش راه حل سومی نمی جوید.

اما از نظر لکان راه حل سوم هم وجود دارد که آن را" امر نمادین" مینامد. و آن حالتی است که انسان سعی بر شناخت از واقعیات در این جهان پهناور مینماید و تلاش میکند تا درک، فهم و آگاهیش به میزانی رشد کند که براحتی با خودش و دنیای پیرامونش ارتباط سالم و سازنده بر قرار نماید. چنین فردی خواهان یک زندگی پر از شور و نشاط برای خودش و دیگران خواهد بود.

رهبران خودکامه برای پیشبرد اهداف خود نیاز به ارتش و سربازانی دارند که بر اساس فرضیه لکان فقط در حالت شیفتگی/ تنفر غرق باشند. یعنی بطور چشم و گوش بسته برای فرمان برداری ازآنها و عقایدشان، در حد فدا نمودن جان خود دریغ نکنند، و هر مخالف و منتقدی را نابود نمایند.

استخدام این افراد عمدتا نه بر اساس میزان تحصیلات عمومی و مورد نیاز جامعه در نظر گرفته می شود، بلکه با سنجش وابستگی و سر سپردگی آنها به عقیده، آرمان های خیالی و رهبران عقیدتی انجام می گردد. این نوع نظام گرایان را سرباز نمی نامند و آنها را با القابی خطاب می نمایند که برآمده از درون عقایدشان و خوش آیند رهبر عقیدتیشان باشد.

ایران از جمله معدود کشورهایی است که اقدام به تاسیس چنین نیروی نظامی با خصوصیات عقیدتی نموده است که قسمتی از آن را" سپاه پاسداران جمهوری اسلامی" و هر عضو آن را نه" سرباز" بلکه " پاسدار" مینامند. و به همین ترتیب سعی شده است تا در کنارپاسداران از وجود دیگر سازمان ها با پرسنل عقیدتی از جمله: "بسیج" و گروهی موسوم به " لباس شخصی ها" بهره برداری شود.

بالطبع ارتش های کلاسیک را نه با پسوندهای عقیدتی، بلکه آنها را فقط با نام ممالکشان مشخص مینمایند.

از آنجا که "پاسدار" بجای دفاع از ملت و هویت ملی سعی در بقای "عقیده و رهبری عقیدتی" میکند، نمیشود عملکردش را در جهت اهداف مردمی محسوب نمود.

و به همین صورت در میان منتقدین و مخالفین حکومت اسلامی، تنها "مجاهدین خلق" هستند که مدعی وجود ارتشی بنام" آزادی بخش ملی" می باشند. و این در صورتی است که ارتش مورد نظر آنها نیز "عقیدتی" است و هر عضو آن را "مجاهد" مینامند. آن ارتش هم برآمده از درون جنگ هشت ساله ایران و عراق بود و وابستگی کامل به آن رژیم را داشت. مجاهدین از همه گونه حمایت های نظامی و لجیستیکی حکومت صدام حسین بهره مند می گردیدند. ارتش نامبرده آنها با همکاری و زیر پوشش ارتش بعث عراق حملات متعددی به مرزهای ایران نمودند که به کشته شدن هزاران مجاهد و سربازان ایران منجر شد. بزرگترین عملیات آنها موسوم به"فروغ جاویدان" در هفتم مردادماه ۱۳۶۷اتفاق افتاد. علاوه بر اینکه مجاهدان "عقیدتی" و "سر سپرده رهبرشان" هستند، بیش از بیست و پنج سال است که در ایزوله و بدور از جهان خارج از تشکیلات خودشان به سر میبرند. از امکانات شهری و کشوری بر خوردار نبوده و نیستند. ازدواج و تولید نسل نمیکنند و دارای بینش "فرقه گرایانه"، همراه با "هژمونی سازمانی" وعقاید "خشونت طلبانه" هستند.

با وجود تبعیت سازمان مجاهدین خلق از "مذهب اسلام" و دارا بودن" رهبری عقیدتی"، نامیدنش به عنوان "ارتش ملی" مغایر با "شئونات ملی" ایرانیان است و آنها فاقد حمایت های مردمی گردیده اند. ارتش آزادی بخش مجاهدین خلق در سال دو هزار و سه میلادی و در زمان حمله آمریکا به عراق توسط ارتش آن کشور منحل و خلع سلاح گردید.

با توجه به سوابق و عملکرد های نیروهای نظامی/عقیدتی نمیشود اهداف و موجودیت آنها را مطابق با آئین نامه های ارتش کلاسیک، و کاربرد آنها را در جهت اهداف مردمی محسوب نمود. بیشترین انرژی فیزیکی و بودجه ای که صرف پایدار ماندن آنها میشود در جهت حفظ حکومت ها و رهبران غیر دموکراتیک و در جهت حفظ عقاید اقلیت محدودی از جامعه میگردد.

مسئولیت و وظیفه انسانی هر سرباز و دیگر نظامیان، در رده ها و رتبه های مختلف، ایجاب میکند که همیشه آگاه و هوشیار باشند تا مورد سوء استفاده رهبران سلطه گر، در سرکوب مردم قرار نگیرند و سد راه ملت برای بدست آوردن آزادی های طبیعی و کسب حقوق انسانیشان نگردند.

 

همچنین .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

دستمزدی که رجوی برای خیانتهایش گرفت!

 

 

محمد رزاقی، فریاد آزادی، پانزدهم فوریه 2012
http://www.faryade-azadi.com/2Haupt/Dastmozdi%20Ke%20Rajave%20Gereft.HTM

 

هفته پیش شبکه ان بی سی خبری در رابطه با همکاری فرقه مافیایی رجوی و موساد (سرویس اطلاعاتی اسرائیل) را در همکاری برای ترور دانشمندان ایرانی پخش کرد.

فرقه مافیایی تروریستی رجوی از رو شدن این خبر چنان وحشت زده شد که چند روزی سکوت کرد اما بعد چند روز یک سخنگوی خودش را برای تکذیب این خبر به میدان فرستاد!

سخنگوی فرقه مافیایی تروریستی رجوی که منگول تشریف دارند اما در شیادی همچون رهبرشان خبره تشریف دارند مدعی شدند که هیچ یک از اعضاء فرقه در اسرائیل نبوده و نیستند.

(((سازمان مجاهدين خلق اين خبر را تکذيب کرده است. به گزارش ان بی سی، آقای علی صفوی، نماينده سازمان مجاهدين خلق در تکذيب اين خبر گفته است "هيچ عضوی از سازمان مجاهدين خلق در اسرائيل نبوده و نيست. سازمان مجاهدين خلق قطعا هرگونه دخالت در اين کار را رد می کند.")))
http://radiokoocheh.com/article/147732

 

اینکه هیچ عضوی از فرقه مافیایی تروریستی رجوی در اسرائیل نباشد خود جای سوال دارد اما میتوان این را پذیرفت که اعضاء عملیاتی فرقه تروریستی رجوی برای اجراء کارهای تروریستی نیاز به اموزش ندارند چون انها به اندازه کافی در زمان صدام حسین از گارد جمهوری صدام و همچنین از فدائیان صدام به اندازه کافی و لازم اموزش گرفته اند و در کار متفجرات خبره هستند بطور خاص کسانی که در عملیاتهای کماندوئی و تکاوری همچنین در بخش مهندسی رزمی فرقه بودند در ساخت و ساز انواع متفجرات و بکارگیری ان فوق متخصص هستند که یک عده از انها توسط فرقه رجوی در کشورهای اروپایی اسکان داده شده اند همچنین یک عده شان هم با تغییر ظاهر در اقامتگاه فرقه مافیایی تروریستی رجوی مستقر هستند مثل همین سخنگوی فرقه رجوی بنام علی صفوی که روزی فرمانده جنگهای نامنظم در عراق بود امروزه سران فرقه رجوی در اوور پاریس به او دستور داده اند تا کت و شلوار بپوشد و از گردنش کروات اویزان کند تا کسی به او شک نکند!

خبر ان بی سی را میتوان از چند جنبه بررسی کرد و به صحت ان پی برد اما باید دید که عملکرد رجوی قبل از صدام و بعد از سرنگونی ارباب سابق اش چگونه بوده؟

ــ همه ما و مدارک موجود نشان می دهد که رجوی در عراق برای صدام کار میکرد اطلاعاتی هم نظامی و.. عملکرد رجوی در طی سالیان حضورش در عراق این را به اثبات رسانده و فیلمهای زیاد و شاهدان زیادی وجود در این رابطه وجود دارد .

ــ بعد از سر نگونی صدام ملعون که رجوی را در همه زمینه ها پشتیبانی می کرد و با ورود امریکاییها به اردوگاه اشرف به دستور رجوی همکاری با نظامیان امریکایی مستقر در اردوگاه اشرف هر روز شتاب می گرفت طوری که امریکاییها اجازه دادند تا سران فرقه در مقر انها دفتری برای همکاری داشته باشند (در قسمتی که معروف به FAB بود) و سران فرقه علاوه بر افرادی که بطور ثابت انجا گماشته بودند هفته ای چند بار هم خودشان با امریکاییها ملاقات داشتند که به گفته خود امریکاییها تمامی این ملاقاتها برای دادن اطلاعات از طرف سران فرقه مستقر در اشرف به ارتش امریکا بود و ما به ازاء ان امریکاییها هم کمک لجستیکی به اعضاء فرقه می کردند، هم حفاظتی هم حمایت سیاسی برای استقرار و ماندگاری اعضاء فرقه در عراق با فشار اوردن به دولت مرکزی عراق که اعضاء فرقه را برای محاکمه و اخراج از عراق کاری نداشته باشند .

رجوی و همپالگیهای رجوی بعد از سرنگونی صدام در عراق و اروپا و امریکا بدنبال اربابی بودند و هستند که به قول خودشان با ایران سر سازش و مماشات نداشته باشند بلکه بدنبال جنگ و سرنگونی رژیم ایران باشند که در بین همه کشورها رجوی امریکا و اسرائیل و در منطقه هم پسمانده های حزب بعث صدام را نزدیک به ایده خودش می دید و به همین منظور در عراق با پس مانده های بعثی و در امریکا با جناح جنگ طلب امریکایی و در اروپا هم با نمایندگان و شخصیتهایی که با اسرائیل رابطه داشتند ارتباط برقرار کردند.

اما ارتباط رجوی با سرویسهای اطلاعاتی عراق زمان صدام یا امریکاییها و انگلیس و اسرائیل سابقه زیادی دارد.

رجوی در نشست داخلی موسوم به حوض سال 74 بالای سن بود که یک عکس هوایی از جماران را نشان ما داد و گفت این عکسها ماهواره ای هستند که به جز امریکا و اسرائیل کس دیگری در پی گرفتن عکس از جماران نبوده و نیست و ما اینها را در زمان جنگ از کانالهای مخصوص بدست اوردیم و به صدام پیشنهاد دادیم که جماران را بمباران بکند!

یا اطلاعاتی را که در رابطه با نطنز اسرائیلی ها داشتند و می خواستند از طریق سلطنت طلبها به نمایش بگذارند اما انها این خیانت را قبول نکرده بودند رجوی در نشست داخلی سال 80 با اب و تاب می گفت که ما توانستیم با کمترین خرج اطلاعات اتمی ایران را افشاء کنیم!

اینها نمونه هایی از همکاری رجوی با سرویسهای اطلاعاتی هست اما در پس پرده همکاری رجوی با سرویسهای اطلاعاتی چه نهفته است؟

رجوی برای ماندگاری در عراق و حفظ تشکیلات فرقه گرایانه اش به هر گونه همکاری دست زده و می زند و می توان گفت که کسانی که از این فرقه در امریکا و اروپا حمایت می کنند علاوه بر گرفتن پول از فرقه برای شرکت در شوهایی که مریم قجر در امریکا و اروپا برگزار می کند با کشورها و سرویسهای اطلاعاتی کشورهایی که با ایران دشمنی دارند همکاری دارند که برای فرقه نقش رابط را بازی می کنند.

اما انچه این خبر را بیشتر اثبات می کند تکاپوی عجیب همین افراد برای ماندگاری اعضاء و تشکیلات فرقه در اردوگاه عراق چون تا قبل از این، از این افراد خبری نبود اما همینکه دولت عراق موضع خودش را بطور رسمی مبنی بر بستن اردوگاه اشرف را اعلام کرد سفرهای اینگونه افراد از امریکا برای شرکت در شوهای فرقه رجوی شدت گرفت و چند تن از نمایندگان اروپائی برای منصرف کردن دولت عراق از تصمیمی که گرفته زود خودشان را به بغداد رساندند تا در لوای بررسی وضعیت حقوق بشر در عراق و حقوق اقلیتها به اردوگاه اشرف بروند!

یا نمایندگان سابق و ریئس های سابق امریکایی که با دولت اسرائیل هم سر و کاری دارند هر بار که فرقه رجوی شوئی می خواهد برگزار بکند انها هم زود خودشان را به این شو برای سخنرانی می رسانانند!

نتیجه ای که می خواهم بگیرم:

چه شد که به یکباره از طرف امریکاییها و بعضی از سیاستمداران و نمایندگان اروپایی ماندگاری اظرف در اولویت کاری انها قرار گرفت و انها فشار خودشان را به دولت عراق و سازمانهای بین المللی در رابطه با حفظ اردوگاه اشرف چندین برابر کردند؟

حال با این اخباری که منتشر شده می توان به راحتی به این نکته پی برد که چه کسانی و برای چه خواهان ماندگاری تشکیلات فرقه مافیایی تروریستی رجوی هستند و تمدید این 6 ماه دستمزد همکاری رجوی با سرویسهای اطلاعاتی کشورهایی هست که دشمنی خونین با ایران و ملت ایران را دارند.

عکسهای زیر که بولتون و مریم قجر در یک جا و عکس بعدی بولتون به همراه ازنار که از فرقه رجوی حمایت می کند همراه با پرز اسرائیلی جلاد مردم فلسطین و دشمن ایران و ایرانی گویای خیلی چیزها هست.

پاریس : محمد رزاقی
15 فوریه 2012

 

همچنین .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

هیچ گربه ای در راه خدا موش نمی گیرد . هیچ مقام سیاسی هم در راه خدا به سازمان مجاهدین کمک نمی کند

 

 

محمد کرمی، وبلاگ عیاران، پاریس، چهاردهم فوریه 2012
http://mohamadkarami.wordpress.com/

 

همانطور که کریستین ساینس مانیتور در اگوست سال گذشته گزارش کرد، ” تک تک این افراد برای سخنرانی های حمایتی شان از سازمان مجاهدن خلق ده ها هزار دلار دریافت کرده اند”

“خارج از این که بطور شخصی چه کسی چه نظری در باره این گروه داشته باشد – حقیقت امر مشخص است و در این لینک خلاصه ای از فعالیتهای آنها آمده ـ واقعیت این است که این سازمان رسما به عنوان یک گروه تروریستی ثبت شده و بر پایه همین ثبت و بر طبق قوانین کنونی ایالات متحده امریکا هر گونه” حمایت و کمک مادی” به این سازمان بعنوان یک جرم جنایی قابل تعقیب است”

این ضرب المثل شیرین فارسی گویا ی حال و هوای فرقه رجوی را دارد . برای هر تجمع چند جین از سیاست بازان از دور خارج شده امریکائی ، فرانسوی و بعضی از نقاط اروپا را برای چند ساعت اجاره می کنند ، برای اجراء یک شو در پاریس یا برلین یا در هر گجای دیگر که برد داشته باشد .دراین رابطه چند صد افغانی یا لهستانی، مجارستان یا ….بعنوان سیاهی لشگر که بخواهند یک سالن چند صد نفره را پر کنند با وعده پول توجیبی ، غذا وهتل، یک تورسیاحتی پاریس مابه ازء پر کردن سالن برای چند ساعت که برنامه دارند و بخورد مهمان های خود می دهند که اینها ایرانی های هوادار آنها هستند. اما جرئت نمی کنند که این ایرانی ها را از نزدیک و روبرو تصویر آنهارا نشان بدهند ، چون آن موقع تمام پته هایشان رو می شود. اسناد زیر خود گواه آن است که همان سیاست بازان امریکائی اعتراف می کنند که مجاهدین برای هر برنامه چند ده هزار دلار به آنها می دهند و همین طور گزارش روزنامه کریستین ساینس مانیتوردر این رابطه خیلی گویا است .

ترجمه مقاله کریستین ساینس مانیتور:
اسرائیل، سازمان مجاهدین و حمایت دولتی از گروههای تروریستی

یکی از موضوعات سیاسی سال گذشته که کمتر گزارش شده است، فعالیت های حمایتی عاشقانه شماری از شخصیتهای برجسته سیاسی آمریکا از یک گروه ایرانی است که سالیان متمادی تحت قوانین آمریکا رسما به عنوان یک سازمان تروریستی ثبت شده است. امروز چهره های شاخصی از هر 2 حزب (احزاب اصلی امریکا) مبدل به مدافعان پر شور این گروه شده اند که تک به تکشان حق الزحمه های کلانی از این گروه یعنی “سازمان مجاهدین خلق ایران” دریافت کرده اند. این گروه لابی سازمان مجاهدین شامل مقامات بلند پایه سابق در دولت بوش و همچنین سایر جمهوری خواهان (میکائیل موکاسی، فرن تان سند، اندی کارد، تام ریج، رودی جولیانی) به همراه دمکراتهای مهم و برجسته ( هوارد دین،اد رندل، بیل ریچاردسون، وسلی کلارک) میباشند. همانطور که کریستین ساینس مانیتور در اگوست سال گذشته گزارش کرد، ” تک تک این افراد برای سخنرانی های حمایتی شان از سازمان مجاهدن خلق ده ها هزار دلار دریافت کرده اند”

“خارج از این که بطور شخصی چه کسی چه نظری در باره این گروه داشته باشد – حقیقت امر مشخص است و در این لینک خلاصه ای از فعالیتهای آنها آمده ـ واقعیت این است که این سازمان رسما به عنوان یک گروه تروریستی ثبت شده و بر پایه همین ثبت و بر طبق قوانین کنونی ایالات متحده امریکا هر گونه” حمایت و کمک مادی” به این سازمان بعنوان یک جرم جنایی قابل تعقیب است”

ادامه

مقاله کریستین ساینس مانیتور :

http://www.salon.com/2012/02/10/israel_mek_and_state_sponsor_of_terror_groups/

FRIDAY, FEB 10, 2012 1:59 PM GMT STANDARD TIME
 

Israel, MEK and state sponsor of Terror groups

 

 

Howard Dean and Rudy Giuliani (Credit: AP)

One of the most under-reported political stories of the last year is the devoted advocacy of numerous prominent American political figures on behalf of an Iranian group long formally designated as a Terrorist organization under U.S. law. A large bipartisan cast has received substantial fees from that group, the Mojahedin-e Khalq (MEK), and has then become their passionate defenders. The group of MEK shills includes former top Bush officials and other Republicans (Michael Mukasey, Fran Townsend, Andy Card, Tom Ridge, Rudy Giuliani) as well as prominent Democrats (Howard Dean, Ed Rendell, Bill Richardson, Wesley Clark). AsThe Christian Science Monitor reported last August, those individuals “have been paid tens of thousands of dollars to speak in support of the MEK.” No matter what one thinks of this group – here is a summary of its activities – it is formally designated as a Terrorist group and it is thus a felony under U.S. law to provide it with any “material support.”

Continue Reading

اعتراف وزیر سابق دادگستری آمریکا به دریافت پول از مجاهدین

http://aawaassociation.com/index.php?option=com_content&view=article
&id=372%3Amagnis-nibh-fringilla-vivamus&catid=71%3Amovies&Itemid=415

اعتراف پاتریس کندی و اد رندل به دریافت پول از مجاهدین

·
http://www.youtube.com/watch?v=F5GMbAsRn0I

·

Ebghaye Mojahedine Khalgh Dar Liste Terroristiye USA-Aug 2011-Voa.wmv

www.youtube.com

روسیاهی برای وطن فروشان که به قدرت نرسیده چوب حراج به به خاک ایران زده اند .

oyanyoldash@yahoo.com محمد کرمی

 

 

همچنین .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

اختلاف در درون مجاهدین بر سر پادگان اشرف

 

 

آرین پارسی، کانون وبلاگنویسان مستقل ایرانی، یازدهم فوریه 2012
http://www.cibloggers.com/?p=9488

یک منبع نزدیک به شورا و مجاهدین فاش ساخت که اختلاف در درون تشکیلات مجاهدین بر سر سیاست های این گروه در قبال پادگان اشرف تنش زا شده است..

بنا بر اظهارات این منبع مطلع یکی از اعضای غیر مجاهد شورا اخیرا انتقادات اساسی را نسبت به سیاست های اتخاذ شده رجوی در خصوص پادگان اشرف ابراز نموده و شخص رجوی را مسئول جان گرفتار شدگان در پادگان اشرف دانسته است.

این عضو شورای ملی مقاومت وابسته به مجاهدین افزوده است: ” پافشاری بر سر ماندن در اشرف، در حالیکه جامعه جهانی خواستار خروج مجاهدین از این پادگان است، بازی با جان افراد گرفتار شده در پادگان می باشد و بس. ما حق نداریم جان آدمها را بازیچه بازی سیاسی کنیم.” (نقل به مضمون)

گفته می شود سیاست رجوی ها در قبال پادگان اشرف خرید زمان و مقاومت بر ماندن است تا شاید ارباب جدیدی یافت شود. البته در این مسیر هم از کشته دادن و شهید سازی ابایی نداشته بلکه بسیار مایلند تا از آن برای مقاصد تبلیغاتی سود برند. گواهی بر این مدعا(علاوه بر اطلاعاتی که از سوی عناصر شورا بصورت غیر رسمی منتشر می شود) بررسی شعار های خود مجاهدین از قبیل : اگر کوه ها بجنبند اشرف نخواهد جنبید است.

پیش از این و در مقاطع مختلف هم اطلاعاتی از مخالفت کادر های مجاهدین و اعضای شورا با سیاست های رجوی منتشر شده بود که بدلیل سیستم فرقه ای و بسته سازمان مجاهدین، در مطبوعات بازتاب کمتری یافته بود اما مخالفت با بخطر انداختن جان اعضای گرفتار در پادگان اشرف از سنخیت دیگری برخوردار است.

شورای ملی مقاومت از سوی ایالات متحده یک تشکیلات وابسته به مجاهدین و گروه تروریستی خارجی ( (FTO قلمداد شده است. )منبع: ویکی پدیا) اکثریت اعضای شورای ملی مقاومت را عناصر تشکیلات مجاهدین – از جمله رییس شورا مسعود رجوی، و رییس جمهور خود خوانده آن مریم رجوی (عضدانلو) – تشکیل می دهند. شمار اعضای غیر مجاهد آن از تعداد انگشتان دو دست تجاوز نمی کند.

گروه مجاهدین خلق که برای رسیدن به قدرت در ایران تلاش می کند یکی از بدنام ترین گروه های اپوزیسیون با سابقه نقض گسترده حقوق بشر است. افراد جدا شده از پادگان مجاهدین موسوم به اشرف معتقدند سران گروه با تحمیق و گسیل کردن نیروها آنها را به نابودی کشانده اند.

اکنون قریب به دو سال است که خانواده های این افراد بیرون پادگان اشرف، چشم براه عزیزان خود تحصن نموده اند

 

همچنین .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

خانم رجوی، ژست انساندوستانه اصلا به شما نمی آید!

 

 

آرین پارسی، کانون وبلاگ نویسان مستقل ایرانی، دهم فوریه 2012
http://www.cibloggers.com/?p=9442

 

مریم رجوی (قجر عضدانلو) که تلاش می کند نقش یک رهبر آزادیخواه را بازی کند حاشیه های زیادی دارد که با توجه به آنها می توان یک برنامه کامل ۹۰ را به او اختصاص داد. از کنار این نقد ها ساده نگذرید. مریم داعیه حکومت و ریاست جمهوری ایران را دارد و برای من مهم است که بدانم جانشینان احمدی نژاد چگونه موجوداتی خواهند بود و این گربه بیچاره من را بعدا چه کسانی به خوشبختی رهنمون خواهند شد!

مریم در آستانه ۶۰ سالگی است. ( متولد ۱۳۳۲) – گرچه گفته می شود که ۳ سال هم پیر تر از سنی است که رسما اعلام شده- اما به لطف جراحی های متعدد پلاستیک، کشیدن پوست و تزریق ژل، یک خواننده پاپ را تداعی می کند که با اینکه بد صداست اما هنوز به فروش آلبوم هایش امیدوار است.

مریم خوش لباس هم هست! فکر کنم از جنس لباس های اسبق او می توان برای چند خانه مختلف پرده ساتن دوخت. البته اگر هفت رنگ بودن پرده خانه را نشانه بد سلیقگی ندانید.

به همان نسبت هزینه های آرایش بالایی هم دارد. نگاهی به عکس های پیروان او نشان می دهد تنها کسی که حق دارد زیر ابرو بردارد و لااقل صورت تمیزتری داشته باشد همین مریم است.

این همهء ماجرا نیست. شاید شما هم مثل من شعار پیروان مریم رجوی را شنیده باشید که : مریم مهر تابان…

خوب شما وقتی مهر تابان یکعده باشید باید خوب بخورید و خوب بخوابید که مهرتابان خوبی بمانید. ” مریم رجوی معمولا تا ساعت ۱۱ صبح می خوابد و تا ۱-۲ شب بیدار است که همین موضوع تاثیر خود را در سلامتی او گذاشته است و به یک بیماری نادر خونی دچار شده.“

خانم مهر تابان در درون فرقه مجاهدین (بعد از همسرش) بالاترین پرستش شونده است. جایی که برای او انسان قربانی می کنند، (خودسوزی) فضای تملق و چاپلوسی قابل اغماض است.

در ماه مارس ۲۰۰۳ ایالات متحده برای حقنه کردن دموکراسی به عراق حمله کرد و نهایتا دیکتاتور اسبق عراق صدام حسین را از سوراخ بیرون کشید. گویا رهبران مجاهدین زرنگ تر بودند چرا که علی رغم شعار های فداکاری بعدا مشخص شد مریم رجوی در حومه پاریس و در منزل برادر همسرش مخفی شده است.

یکی از جداشدگان از این فرقه مذهبی داستانک جالبی را برایم نقل کرد: ” شب قبل ا زعاشورا حسین چراغ ها را خاموش کرد و گفت هرکس می خواهد برود، برود. در سازمان ما هم گویی همین اتفاق افتاد ولی وقتی چراغ ها روشن شد، رجوی ها – رهبران ما- ناپدید شده بودند.”

و ناگهان مریم رجوی توسط پلیس ضد تروریسم فرانسه دستگیر شد!

گویا رهبران مجاهدین تمامی شعار های صداقت و فداکاری خود را فراموش کرده بودند یا اینکه این شعار ها تنها برازنده اعضای رده پایین است. مثلا اگر کتاب قلعه حیوانات – جرج ارول را خوانده باشید می دانید که هفت فرمان ادعایی اول، تنها به یک جمله تنزل پیدا کرد: همه حیوانات با هم برابرند اما برخی از حیوانات با هم برابر ترند.

گفته می شود متعاقب دستگیری مهر تابان در ساعات اولیه بامداد با صورت نشسته ( که زودتر از ساعت طبیعی بیداری او انجام شد) سلسله نشست هایی در پادگان بدنام اشرف برگزار گردید که طی آنها به اعضا گفته شد ” بازهم رهبری سازمان بها پرداخت و بازهم شما به او بدهکارید.“

خانم رییس جمهور تنها یک شخصیت سیاسی نیست. او می تواند یک ژنرال، فرمانده و تانک سوار هم باشد. فرمان آتش هم داده و گفته : کرد ها را زیر تانک له کنید و گلوله هایتان را هدر نکنید.

سرکار علیه تیمسار، در سرکوب کرد های عراق در جریان جنگ اول خلیج فارس فرمان آتش آتش را صادر نموده است.

اما ژست سیاسی اخیر گروگانگیر برای من بسیار جالب بود. او اعلام کرده مایل است بعنوان طرف حساب مذاکره به عراق سفر کند و با دولت عراق به مذاکره بنشیند. سرکار خانم رییس جمهوری انگار دو نکته را فراموش کرده اند:

۱- اگر دلت برای سرنوشت این آدمها می سوخت چرا هنوز جنگ نشده به فرانسه فرار کردی؟

۲- آیا فکر می کنی گروگانگیر می تواند نماینده گروگانها باشد؟

اتفاقا من از رفتن مریم رجوی به عراق استقبال می کنم. او باید دستگیر و محاکمه شود و این بهترین فرصت دولت عراق است تا مریم رجوی را بخاطر جنایاتش در برابر قانون قرار دهد. آقای دولت عراق لطفا به او ویزا بدهید.

 

 

همچنین .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

دل خوش سیری چند؟

 

 

حسن زبل، وبلاگ حسن زبل، نهم فوریه 2012
http://hasanzebel.blogfa.com/post-883.aspx

 

البته که برخلاف شانتاژعده قلیلی از بریده مزدورها و رسانه نماها واپوزسیون نماها و مردم ایران و بعضی از اعضای خودمان ما مجاهدین خلق مثل کوه استوارو پایدار در اشرف ایستاده ایم و چون اشرف همچنان ایستاده؛ به گفته برادر مسعود, جهان هم ایستاده وگرنه تا الان صد بار جهان نشسته بود, دوستانمان هم که برای ما در ژنو متحصن شده اند اعلام کرده اند که هیچ چیز نمیتواند آنها را از ادامه تحصن باز دارد حتی اگر مسئله ای که به خاطر آن تحصن کرده اند هم به خوبی حل شود , خب حق هم دارند که اینطور ایستادگی کنند روزی نیم ساعت میروند تحصن کلی هم پول گیرشان میاید , اینها حتی اگر صدام هم از گور برخیزد ودوباره سیدالرئیس ما شود و برادر مسعود هم خوش و خندان بیرون بیاید و باز انقلاب ایدئولوژیک کند ؛ باز به تحصن خود ادامه خواهند داد کما اینکه سخنرانان خارجی هم دائم میپرسند کجا سخنرانی هست و حاضرند کنار پیاده رو هم سخنرانی کنند چه رسد به جلسات .

وقتی پول اینهمه انقلاب خواهر مریم وچیز برادر مسعودر را وادار به ایستادگی میکند, ببخشید چون یادم رفته بود گفتم” چیز” منظورم استراتژی و تاکتیک برادر مسعود بود که همچنان سرپا و مقاوم است ,بله همان استراتزی ارتش آزادیبخش و نبردمسلحانه , بعضی ایراد میگرند که ارتش آزادیبخش از بین رفته , به این کوردلان باید گفت نه خیر از بین نرفته؛ بروید لیست تروریستی آمریکا را نگاه کنید ! ما هم اینجا کلی پرچم و آرم از ارتش آزادیبخش داریم .
داشتم میگفتم که پول وقتی اینهمه کارائی دارد, ما چرا باید مفت و مجانی اشرف را ترک کنیم و اینهمه جنس که در اشرف داریم از دست بدهیم ؟ یکی از شرطهای خواهر مریم این است که اگر قرار است جابجا شویم یا باید وسایلمان را ببریم یا اینکه قبل از رفتن بفروشیم , حالا یک عده که به ما مارک وطن فروشی میزدند بروند خجالت بکشند و شرم کنند ,ما مجاهدین سرافراز؛ اشرف خودمان را هم وقتی لازم باشد میفروشیم چه رسد به وطن و اینچیزها. ما بین خودمان و مردم ایران تبعیض قائل نمی شویم , لابد این ها که تا حالا تبلیغ میکردند و میگفتند ما دین فروش و وطن فروش هستیم حالا میگویند اشرف فروش هم هستیم , بله با افتخار میگوییم ما کلا به کار فروش علاقه داریم قبل از رفتن آمریکائیها , کلی سیم و کابل و مس و آهن قراضه از اشرف جمع کردیم و در بازار عراق فروختیم , قبل تر هم چیزهایی که میشد خوب فروخت دین و وطن و آدم بودکه صدام بابتش خوب پول میداد ,کلا ما مجاهدین هرچه دم دستمان بیاید میفروشیم خود برادر مسعود هم در زندان شاه بنیانگذار سازمان حنیف نژاد دم دستش بود و بس .

الان اما ما قبل از رفتن به کمپ لیبرتی خیلی چیزها داریم که بفروشیم؛ یک مجسمه” اشرف” داریم که البته عکس است ولی کاربرد مجسمه دارد با مانتو و حجاب کامل اسلامی با ژست مناسب دویدن در اندازه طبیعی که سلاح هم به دست دارد .قابل شستشو که به درد تبلیغ سلاح ژ ث و یا برای تبلیغ مانتو و کفش هم کارائی دارد, به درد خیلی از اصناف دیگر هم میخورد که این عکس مجسمه به قیمت بیست و نه دلار به فروش میرسد.

همچینی در اشرف دو تا مشعل داریم که با خرید یکی دومی را میتوانید مجانی دریافت کنید این مشعلها در اندازه بزرگ و به درد مراسم رژه و این چیزها میخورد چهل دلار برای آن در نظر گرفته شده که همره با آن شلینگ و کپسول گاز برای روشن کردنش هم رایگان تقدیم خواهد شد . این مشعلها به درد کسانی که برای مجالس عقد و عروسی سالن دارند محیط مناسب و قشنگی را برای فیلم و عکس مهیا میکند ولی به دلیل ضدیت این صنف و کلا عقد و ازدواج دیگران با انقلاب خواهر مریم برای این صنف بیست درصد اضافه حساب خواهد شد.

حافظیه و کلا بناهای یادبود میدان آزادی و غیره هم در اشرف وجود دارد که نرخ آن بر حسب مقدار یونولیت و مقوا و تخته سه لای به کار رفته در آن محاسبه خواهد شد . البته خود جناب حافظ هم با فروش همه چیز موافق بوده و مثلا میگه :

بیا که وقت شناسان دو جهان بفروشند به یک پیاله می صاف و صحبت صنمی

البته که حافظ ارزان هم میفروخته مثلا میگوید

پدرم روضه روضوان به دو گندم بفروخت ناخلف باشم اگر من به جویی نفروشم

با این اوصاف وقتی برادر مسعود بینانگذار و زن اول و وطن و اینچزها را به آن ارزانی فروخته حالا ما سر این وسایل زیاد وسواس بخرج نمیدیم و ارزان میفروشیم..

خب مقادیر زیادی پرچم از همه رنگ داریم از پرچم سازمان و ارتش آزادیبخش گرفته تا انواع و اقسام عکسها روی پارچه که همه پارچه ها هم با جنس و رنگهای عالی مناسب برای دوخت زیر شلواری و پیزاما و دستگیره و پرده میباشد که نصف قیمت روز بازار به فروش خواهد رسید.

یک کتابخانه کامل با کتابهای دست نخورده و سالم , نه اینکه فکر کنید دارم تبلیغات میکنم و مثل بنگاه دارهای ماشین میخواهم بگویم که کتابها مال یک خانم دکتر بوده , نه خیر همه میدانند که ما اینجا اصلا اجازه خواندن کتاب نداشتیم و برای همین هم کتابها سالم در کتابخانه مانده و فقط برای عکس و فیلم از آنها استفاده میشده که الان به قیمت روی جلد به فروش میرسد.

قابل توجه همه مبارزان بزرگ جهان و گروههای مبارز و اعضا و ساکنان لیبست تروریستی !مقادیر زیادی گیتار و تار و دف و لباس رقص و لباس فرم رژه و چوب جارو و غیره هم داریم که حاصل بیش از دو دهه مبارزه بی وقفه است که همه نصف قیمت و بصورت کلی بفروش میرسد؛این ابزار علاوه بر نقش مبارزه و سرگرم کردن اعضا ممکن است برای بیرون آمدن از لیست هم کارائی داشته باشد که خرید آن را به همه گروهها ی نام برده شده توصیه میکنیم .در ضمن همراه با این وسایل مقادیر زیادی وسایل برای بیگاری و سرگرمی اعضا منجمله دستکش کا و بیل و ابزار خارکنی و جارو و غیره هم بصورت مجانی تحویل خواهد شد.

مهم تر از همه اینها عکسهای بزرگ مریم رجوی و برادر مسعود در ابعاد بیست متر در ده متر هم با جنس اعلا به فروش میرسد لازم به ذکر است که عکس خواهر مریم با عشوه و لبخند و بعد از عمل جراحی و قبل از اوضاع پتال کنونی گرفته شده , البته اگر این قلم یا هرکدام از اقلام فوق به فروش هم نرسد یا دیر به فروش برسد برای ما مجاهدین جای نگرانی ندارد بلکه بعنوان یک پیروزی به آن نگاه کرده و بابتش جشن میگیریم چون طبق شرط خواهر مریم ما قرار است تا فروش کامل این اجناس در اشرف بمانیم , پس هرچه دیرتر بفروش برسد دیرتر میرویم و بیشتر خواهیم ایستاد و چون ما می ایستیم جهان هم خواهد ایستاد.

عکسهایی از وسایل فروشی ذکر شده

 

 

همچنین .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

دانیل فراید: زمان خروج مجاهدین خلق از اشرف فرا رسیده

مارتین کوبلر: سری اول نفرات از اشرف به لیبرتی منتقل می شوند

 

 

انجمن عدالت به نقل از منابع غربی، هشتم فوریه 2012
http://edalatjusticesociety.com

 

لینک به متن اصلی گزارش وزارت خارجه امریکا و بریف دانیل فراید (انگلیسی)
http://iran-interlink.org/?mod=view&id=11615

 

آمریکا از فرقه مجاهدین خلق خواست پادگان اشرف را تخلیه کنند

انجمن عدالت، هشتم فوریه 2012
http://edalatjusticesociety.com/pages/?id=2557

 

دولت امریکا از مجاهدین خلق خواست پادگان اشرف را تخلیه و به کمپ لیبرتی، پایگاه نظامی سابق این کشور در نزدیکی بغداد بروند.

به گزارش انجمن دفاع از قربانبان تروریسم خاورمیانه دانیل فراید، مشاور ویژه وزارت خارجه آمریکا در امور کمپ اشرف اعلام کرد : زمان آن فرا رسیده که مجاهدین خلق تصمیم بگیرند از پادگان اشرف به کمپ لیبرتی بروند. به گفته وی دولت امریکا از جابجایی صلح طلبانه و موقت آنها در کمپ لیبرتی سپس بازاسکان دائم و نهایی ساکنین کمپ اشرف در ایران یا کشورهای ثالث استقبال و حمایت می کند.

دانیل فراید با اشاره به اینکه دولت عراق متعهد شده در زمان انتقال این گروهک به کمپ لیبرتی از آنان حفاظت کند، افزود: روز دوشنبه نمایندگان دولت عراق با رهبران کمپ اشرف درباره چگونگی انتقال ساکنین کمپ اشرف به مذاکره پرداختند؛ مذاکراتی که مفید و مثبت بوده است.

بر اساس توافق نامه میان دولت عراق و سازمان ملل قرار است به محض جابجایی ساکنان پادگان لیبرتی به کمپ اشرف، دفتر کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل به تعیین وضعیت پناهندگی آنان خواهد پرداخت.

به گفته دانیل فرید ممکن است برخی به صورت داوطلبانه به ایران بازگردند و برخی به کشورهای ثالثی که شهروندی شان را دارند.

لازم به ذکر است سازمان مجاهدین خلق در سال 1997 توسط وزارت امور خارجه امریکا به عنوان سازمانی تروریستی شناخته شد. در طی دهه 1970، این گروه 6 امریکایی در ایران را به قتل رسانده و در دفاتر شرکت های امریکایی در این کشور بمب گذاری کرد.

این گروه کمپینی در کشور امریکا به راه انداخته اند تا حمایت دولت امریکا را به دست آورده و از فهرست سازمان های تروریستی وزارت امور خارجه امریکا خارج شوند. از حامیان این سازمان شامل رودی جولیانی، شهردار سابق نیویورک و هاوارد دین، استاندار سابق ورمونت می باشند.

پس از پایان سال 2011 و تمدید ضرب العجل دولت عراق برای تخلیه کمپ اشرف، ساکنین این کمپ قرار بود به کمپ لیبرتی منتقل شوند. هفته گذشته سازمان ملل اعلام کرد که این پایگاه آماده سکونت می باشد.

در همین حال مریم رجوی دیروز در پارلمان اروپا اظهار داشت ساکنین کمپ اشرف تمایل دارند به مکان جدید منتقل شوند ولی خواستار حداقل ضمانت ها و برخوردی محترمانه و انسانی در محل جدید استقرار هستند.

وی گفت : اتحادیه اروپا، امریکا و سازمان ملل باید به صورت فعال و بی درنگ وارد عمل شوند تا از تبدیل شدن کمپ لیبرتی به یک زندان جلوگیری کنند. این در حالی است که مارتین کوپلر نماینده ویژه سازمان ملل در امور عراق، و کمیساریای عالی پناهندگان اعلام کردند کمپ لیبرتی دارای استانداردهای لازم برای سکونت ساکنان پادگان اشرف است.

.

هماهنگی های نهایی برای انتقال 400 نفر از ساکنان کمپ اشرف

انجمن عدالت، هشتم فوریه 2012
http://edalatjusticesociety.com/pages/?id=2559

 

نماینده دبیر کل سازمان ملل متحد در عراق از توافق خود با سرکرده گروهک تروریستی منافقین درباره انتقال 400 نفر از اعضای این گروهک به پایگاه لیبرتی بغداد خبر داد.

به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از پایگاه النهرین، منابع آگاه عراقی اعلام کردند: "مارتن کوبلر" نماینده دبیرکل سازمان ملل متحد در عراق عصر دیروز نشستی با رهبران گروهک تروریستی منافقین داشته است.

این منابع بیان کردند: مارتن کوبلر نماینده دفتر سازمان ملل متحد در عراق با یازده نفر از اعضای گروهک منافقین بدون حضور خبرنگاران دیدار کرده است.

منابع فوق ذکر کردند: کوبلر پس از نشست خود با سرکرده منافقین، از پایان هماهنگی ها برای انتقال 400 نفر از اعضای گروهک تروریستی منافقین به پایگاه لیبرتی بغداد خبر داده است.

خاطرنشان می شود چندی پیش اعلام شد که 326 نفر از منافقین از اردوگاه اشرف به پایگاه لیبرتی منتقل خواهند شد که در ادامه رسانه ها از به تعویق افتادن این اقدام خبر دادند.
گروهک تروریستی منافقین از دهه هشتاد پادگان نظامی اشرف دراستان دیاله (57 کیلومتری شمال شرق بغداد) را به عنوان مقر خود برگزید.

گروهک تروریستی منافقین علاوه بر اقدامات تروریستی علیه ملت ایران در همکاری با رژیم دیکتاتوری بعث سابق و القاعده جنایتهای فراوانی نیز علیه ملت عراق مرتکب شد.

 

 سایت ایران قلم از انتشار مطالب و مقالاتی که در آن کلمات توهین آمیز استفاده شده، معذور است

مسئولیت مطالب درج شده بر عهده نویسندگان آن می باشد