_________ استفاده از مطالب اين سايت با ذکر منبع بلامانع است _________

" کانون ایران قلم"

iran-ghalam@hotmail.com

www.iran-ghalam.de

یک سوال ساده از سران مجاهدین و تمامی عوامل لابی ایرانی و خارجی مجاهدین

 

 

ن. هدایت، فریاد آزادی، بیستم فوریه 2012
http://www.faryade-azadi.com/2Haupt/Soal%20Az%20Mojahedin.HTM

در اینکه رژیم ایران بر رژیم عراق نفوذ دارد هیچ شک و تردیدی نیست و اینکه رژیم عراق هم تمایلی به داشتن چنین مهمانان از زمان صدام دیکتاتور باقی مانده و زیر چتر اشغالگران مدتی در امان بودن را نمی خواهد شک وتردیدی نیست ولی شما جنابان که در برلن، لندن و واشنگتن با دریافت پول و یا بخاطر اهداف سیاسی خود از این گروه مورد تنفر ایرانیان آزاده ضد رژیم و ضد هر دیکتاتور و ارتجاعی حمایت میکنید و نگران این میباشید که حقوق این گروه توسط رژیم عراق که بوسیله بمب های امریکایی بر سر مردم عراق تسلط پیدا کرده است نقض شود، چرا بجای نق سیاسی و شکویه های سیاسی از رژیمهای "باصطلاح دمکراتیک" خود حتی یک کلمه نمیخواهید که این افراد را بپذیرد؟ خانم سوسموت که قبلا رئیس مجلس آلمان بوده است با یک مشت پیر و پتول های بازنشسته آلمانی باز زمزمه عدم رعایت حقوق بشر را سرداده اند .

اگر اولا شما مقداری شرف دارید درهای کشور های خود را بر سر پناهندگان نبندید و بدور اروپا سیم خاردار الکترونیکی و نیروهای سرکوبگر مجهز برعلیه پناهندگان ننمایید و اگر صداقتی در کارتان و نگرانی تان وجود دارد که ندارد، بجای بازی سیاسی با جان این افراد، تمامی همّ و غمّ خود را بر این بگذارید که از "دولت های دمکراتیک" خود که باصطلاح "ّبرای حقوق بشر" هم حاضر به هر جنایتی از جمله کشتن یک میلیون انسان در عراق و صدها هزار نفر در افغانستان و لیبی میباشد فشار بیاورید که این "آزادگان" و "مبارزین حقوق بشر" در عراق را به خاک آلمان بیاورند و یک گوشه هم به آنها بدهند که "اشرف" خود را دوباره برپا کنند. چرا دودوزه بازی میکنید و در حالیکه سران و رهبران آنها را در تحت حفاظت خود گرفته اید، پناهندگی دادن به افراد پایین مجاهدین را "ریسک آمیز" مینامید؟

جنگجویان کمونیست ایرانی را بپذیریم.سوئیس

این قدر دروغگویی و دکان های چند نبش سیاسی تا کی؟ و دقیقا همین رفتار فریبکارانه شما و سران مجاهدین نشان میدهد که مشکل شما جان این افراد نیست وگرنه میخ بر سنگ یک رژیمی که خود آنرا قبول ندارید و انرا "مزدور" رژیم ایران مینامید نمی کوبیدید بلکه از همان رژیمهای جنگ طلب و فاشیست خود میخواستید که این افراد را بپذیرند-بهرحال کبوتر با کبوترو باز با باز . ولی دقیقا در همین نقطه که حتی یک کلمه در این مورد خواسته ندارید نشان میدهد که در زمین چه کسی بازی میکنید. در زمین و جنگ و جنگ طلبی و در زمین یک گروه ارتجاعی که ابزار دست شماست و یا مانند بعضی از لابی های انها دستمزد بگیر انها میباشید که با دهها هزار دلار خریده شده اید؟ اگر شرافت انسانی دارید چرا جایی زور میزنید که میدانید که طرف عقب نمی نشیند؟ پس چرا میخواهید این ها را در زمین ولایت فقیه رژیم بقول خودتان نگه دارید؟ به دولتهای خود فشار بیاورید به انها نامه بنویسید و تومار.

ولی شما نه! این کارها را نمیکنید. شما فریبکارید و دروغگو مانند رجوی. مشکل شما جای دیگر است. شما میخواهید که این ابزار شما همچنان در عراق جسدش را نگه دارید در حالیکه صاحبان اصلی و پرنفوذ انها این افراد را رها کرده اند و یا به انها گفته اند و یا "توصیه" نموده اند که باید بروند. شما هنوز در زمین سران و رهبران مجاهدین به دروغ بازی میکنید و ادعای حقوق بشری میکنید؟ این نوع حقوق بشری و نگرانی شما برای جان این افراد مانند نگرانی دوستی خاله خرسه میباشد که در مورد مردم لیبی با صد و شصت هزار کشته، مردم عراق با بیش از یک میلیون و پانصد هزار کشته و بیش از صدها هزار کشته مردم افغانستان داشته اید و امروز هم در سوریه ادامه دارد! ننگ بر شما دروغگویان.

 

كنفرانس در پارلمان برلين،مسئوليت آمريكا، ملل متحد و اتحادية اروپا در تضمين حفاظت و حقوق ساكنان اشرف

 

همچنین .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

مصاحبه ن.هدایت با یک عضو سابق مجاهدین خلق در بارۀ وضعیت امروز و آیندۀ مجاهدین

 

 

ن. هدایت، فریاد آزادی، نوزدهم فوریه 2012
http://www.faryade-azadi.com/2Haupt/Mosahebeh%20Paiman.HTM

 

با درود به شما جناب "پیمان " لطف بفرمایید و مقداری از سابقه خود با این سازمان برای خوانندگان توضیح دهید؟

ج- من مدت هفده سال در عراق بودم که پس از مدتی به اروپا آورده شدم و از آنها جدا شده و اکنون در یکی از کشورهای اروپایی پناهنده سیاسی میباشم .

س- شما وضعیت فعلی مجاهدین را چگونه ارزیابی میکنید؟ آیا "لیبرتی" پایانی است بر مجاهدین در عراق؟

ج-من فکر نکنم که رهبران مجاهدین صحنه عراق را بدون خونریزی ترک کنند و این فقط بستگی به فشار های اهرم و همچنین صبوری دولت عراق دارد که بهانه های کافی برای یک درگیری خونین را به سران مجاهدین ندهند و همچنین کسانی که از پشت میتوانند از جامعه بین المللی به این سران فشار بیاورند مانند همین کاری که در مورد عقب نشینی شان در انتقال به لیبرتی انجام داده اند که این ها مجبور شوند بدون یک خونریزی که در واقع نان رجوی را تامین میکند به لیبرتی برسند و در انجا نیز افراد را واقعا از تحت قیومیت رجوی خارج نمایند وگرنه باید در لیبرتی هم در انتظار دردسرهای جدیدی باشند. به نظر من این بازی سیاسی برای رجوی هنوز تمام نشده میباشد و باید منتظر صحنه های دیگری از خونریزی اگاهانه سران مجاهدین باشیم و همانطور که گفته شد افشای ترفندهای رجوی و همچنین اگاهی به این ترفندها توسط دولت عراق و همچنین فشار سازمان ملل و کسانی که اهرم این گروه را درپشت پرده دارند از نوع همان "توصیه های خانم کلینتون به" مریم رجوی است که نهایتا میتواند رهبری مجاهین را از نقشه ها و طرحهای خونریزی که داشته است دور نگه دارد وگرنه به خاطر بیاورید که رجوی شعار "جنگ صد برابر" میداد و فریاد "بیا بیا" با توجیه اینکه این انتقالها "خواست رژیم ایران" است میپرداخت.

س- ولی این خواست رژیم ایران هم هست؟

ج-طبیعی است که رژیم هم بخواهد که بهرروی با دشمنی که با یکدیگر دارند این گروه را از هم بپاشد و یک مقر در کنار مرزهایش برای انها نباشد ولی بیشتر باید گفت که این خواست دولت عراق است چون بهرشکل وجود مجاهدین برای انها یک دردسر اضافی بود که در واقع همان امریکاییها به آنها تحمیل کرده بودند و دیگر مجاهدین مهمان آمریکایی ها بودند و در عراق علی رغم رقم سازیهای دروغین رجوی درواقع "مهمان نامحبوب" بقولی دیگر "مورد تنفر" بوده اند که چون سابقه همکاری با صدام حسین حتی اگر بصورت صوری هم میداشته اند که این گونه نبوده است و خود من بارها سلاح و همچنین پول و دلار برای حمل به کاخ رجوی را شاهد و در آن شرکت داشته ام، و این مردم عراق در واقع بخش عظیمی اشان از این گروه خاطره خوبی ندارند و این است که اگر حمایت امریکاییها و حفاظت پنتاگون نبود این ها شاید در همانروزها توسط خود مردم عراق کشتار میشدند ولی چون دست حفاظت آمریکاییها بر سر آنها بود در واقع این انتقالها نیز در ادامه همان حفاظت از این ها توسط نیروهای امریکایی است که بصورت دنبالچه های آنها در آمده بودند همانطور که روزی دنبالچه صدام بودند و با رفتن صدام در واقع انها نیز مجبور شدند خود را به جریانی از امریکاییها یعنی نئوکانها و پنتاگون بچسبانند و در مقابل هم خدمات خود را به امریکاییها و دستگاه سیا و پنتاگون و موساد عرضه نمایند همانطور که با دستگاه استخبارات عراق بده و بستان داشتند و این را باصطلاح تنها موازنه "بده وبستان در رده دو نیروی هموزن" توجیه میکردند و ابزار واقع شدن خود را و در خیالات خود را در هم قدرتی مثلا صدام معرفی میکردند که بله با "قرار داد صلح به عنوان دولت سایه" بسته اند امروز هم میخوستند قرار داد با ارتش امریکا را در همان سطح معرفی کنند و در واقع رجویها عاشق این بازی ها هستند دیدید در حالیکه از یک طرف مالکی را "مزدرو رژیم" معرفی میکردند از طرف دیگر مریم رجوی پیام میداد که "حاضر است برای مذاکره به عراق برود" چون در خیالات خود میخواست این را القا کند که اگر این بشود پس او به عنوان "یک مقام رسمی" در بازیهای بین المللی به رسمیت شناخته میشود و درواقع این تیتر نگاری بر سر اطلاعیه شورا "بنا به توصیه کلینتون" هم از همان نوع خود بزرگ کردنهای بادکنکی رجوی است که البته همیشه زود میترکد.

س-پس شما این اعتقاد را دارید که بازی رجوی در عراق ادامه خواهد داشت؟

همانطور که گفتم من فکر نکنم که رجوی صحنه را با آن شعارهای تند و تیزی که داده است ترک نماید مگر اینکه در پشت پرده به او قولهایی داده شده است مانند تضمین جان سران رجوی و خود رجوی و در واقع بقولی "کمان را دادند برای حفظ کمان" یعنی همان اشرفی را که بنا بود برای "جهانی بایستد" را تحویل دادن تا بتوان امتیازات دیگری را که در پشت پرده داده شده است بدست آورد . البته رجوی اکنون در موضعی نیست که بتواند زیاد برای امتیاز گیر ی زیاد مانور بدهد ولی بهر روی در هر فازی شروع به نق زدن و سنگ اندازی خواهد کرد تا اینکه این افراد سرنوشتشان معلوم شود. البته همانطور که گفته شد باید این افراد را از اختاپوس هشت پای تشکیلاتی رجوی در ابتدا بیرون آورد و این کار شاید به این سادگی نباشد ولی بهر حال شرایط لیبرتی میتواند از اشرف متفاوت باشد.

س- ولی این روند چه شکلی میتواند داشته باشد. منظورم این روند انتقال به لیبرتی و اینکه بالاخره آینده این تشکیلات رجوی در عراق به چه نقطه ای میرسد؟

ج- تابلوهایی که در این رابطه میتوان درست کرد زیاد نیست:

-تضمین حفظ انتقال سران مهم تشکیلات به اروپا، بعد بردن افراد مطمئن تر به خارج کشور و بعد هم تعدادی را در انجا گذاشتن که سرنوشتشان در دست سازمان ملل باشد که تعدادی مانند گذشته به ایران داوطلبانه بازمیگردند و بعد هم سرنوشت پناهگاه رمادی و یا تیف در انتظار بقیه باشد.

-تابلوی بعدی میتواند این باشد که رجوی پروسه را کش بدهد به امید تحولاتی مانند جنگ با ایران وعلیه ایران به این امید که این تاثیر خود را برروی تحولات انتقال انها بگذارد و حتی زمینه ای برای استفاده بیشتر از انها. البته باید این را بگویم که تعدادی از اینها بصورت مخفی اکنون در اذربایجان در همکاری با موساد مستقر میباشند و تعدادی نیز به خدمت دستگاههای آمریکایی در امده اند که بصورت مخفی از انها استفاده میشود که بیشتر برای عملیات در داخل است. به نظر من رجوی این خط را بیشتر پی گیری میکند یعنی کش دادن پروسه انتقال و حفظ تشکیلات درونی در لیبرتی به امید تحولات جنگ. این هم از دل تحلیل استراتژیک مجاهدین بیرون میاید که معتقد هستند که: یک برخورد نظامی بین آمریکا و متحدینش از جمله اسرائیل با رژیم ایران محتمل ترین میباشد.

س-البته ببخشید من این سوال را در بین میپرسم ولی آمریکا که این ها را دارد میگذارد که انتقال داده شوند و بعضا نیز گفته میشود که چون مجاهدین آلترناتیو "نا مطلوب" برای آمریکا در بین اپوزیسیون میباشد برای همین در واقع دارند زیر آبشان را میزنند؟

چ- این خیالات مجاهدین است. در ابتدا برای اینکه یک جریان بتواند آلترناتیو باشد باید قدرت داشته باشد و مجاهدین فاقد چنین قدرت در دنیای خارج مادی در درون ایران میباشند و عملا هم در عراق در همان زمان صدام هم حتی سالها بود که قفل شده بودند بطوری که رجوی میگفت که برای یک "دوره سوخته" اند و در واقع مجاهدین قد و قواره یک آلترناتیو را ندارند که مثلا همین امروز هم اگر آمریکا رهاشون کند نمیتوانند حتی از خودشان دفاع کنند پس دستگاهی برای مانور جز همین تبلیغات برای روی تشکیلات خودشان ندارند و در استراتژی جنگی امریکا هم عراق بخاطر حساسیتش از نظر وجود شیعیان و قدرت جریانهای شیعه یک نقطه حتی در صورت حمله نظامی نیست که امریکا بخواهد آنها را در عراق بکار بگیرد و برای جاسوسی و خرابکاری پیش از جنگ که همه جا میتواند انها را بکار گیرد. و سران مجاهدین هم که بارها و بارها با زبان صریح اعلام کرده ا ند که حاضر به پذیرش هژمونی آمریکا میباشند و حاضر به بازی در سناریوی آنها میباشند ولی در واقع این آمریکاست که از انها استفاده دیگری میکند و این جریان بهرروی خطری برای هیچ نیروی دیگری در چهار چوب اپوزیسیون سازی نیست بلکه مجاهدین میبایستی که خود را با استراتژی آمریکا وفق بدهند و این امریکاست که با انها استفاده و بازی ابزاری میکند و امروز هم بدلائل حفاظت از آنها در جهت انتقال انهاست چون حفاظت از انها در عراق برای آمریکا هزینه دارد و این هم در صورتی که نیروهای شیعه عراقی حتی حاضر به تحمل خود نیروهای آمریکایی در عراق نمیباشند. نباید دچار جو سازی ها و بزرگنمایی ها و یا بقول خودشان "فیل هوا" کردنهای رجوی شد این ها چوس فیل هم نیست و تنها ادعا یی است که مصرف داخلی برای یک مشت هوادار متوهم دارد.

س-آیا بجز این دو سناریوی بالا سناریوی دیگری برای آینده مجا هدین در عراق فرض دارید؟

نه به نظر من همانطور که گفته شد سعی در کش دادن و یا اگر به نقطه قطعی رسید سناریوی اول را بکار خواهد برد که ته مانده افراد مهمش را انتقال به اروپا دهد که به آنها اطمینان کامل دارد و بر سر بقیه هم بازی خونینی در آورد و صحنه را هم در اخر ترک نماید و نیروهایی ته مانده غیر مهم خود را نیز سرگردان بگذارد و این را قبلا هم تقریبا در زمان اشغال عراق توسط امریکاییها انجام داد و بدنه پایین خود را در عراق حفظ کرد بطوریکه مهدی سامع میگوید در همان نقطه: در انتظار این بودند که نود درصد این نیروها از بین بروند و بقیه هم بدست رژیم بیفتند و این در حالی بود که رجوی در اردن خیمه زده بود و مریم رجوی هم با دار و دسته های گوناگونش به پاریس فرارکرده بود.

س- آیا با این اوضاع فعلی یعنی تشکیلات مجاهدین از هم پاشیده است؟

نه! به همان دلائل بالا که عرض کردم که رهبری مجاهدین زمین را خالی نخواهد کرد مگر اینکه قولهایی به آنها داده باشند و یا هنوز با گروگان گرفتن افرادش حتی در لیبرتی که به شکل های مختلف انها را تحریک نماید به امتیاز گیری خواهد پرداخت ولی بهرروی تشکیلات رجوی در عراق رو به فروپاشی است که رو به نابودی کامل در حرکت است ولی چه پروسه ای و چه وقایعی میتواند این روند را کند و یا تند کند بستگی به فاکتهای متفاوتی دارد که قبلا در موردش توضیح داده ام.

س - نقش مجاهدین در صورت جنگ بین آمریکا و ایران چه خواهد بود؟

ج- در دیدگاه من جنگ همه گیری رخ نخواهد داد که مجاهدین و یا امثالهم بتوانند وارد گود شوند . ضمن اینکه جنگی در سایه است که در انجا برای ترور وخرابکاری تعدادی از افراد مورد اعتماد مجاهدین در این جنگ در سایه شرکت دارند ولی جنگ گسترده ای برای اشغال را آمریکا نمیتواند انجام دهد بعلاوه در یک چنین جنگ گسترده ای مجاهدین نقشی نمیتوانند داشته باشند چون چه کسی به یک نیرویی نیاز دارد در حالیکه خود آمریکا در منطقه چهل هزار نیروی مجهز دارد پس ابدا و اصلا استفاده از مجاهدین بصورت نظامی مستقیم مطرح نیست چون بعید است که امریکا ظرفیت چنینی را داشته باشد که درگیر یک جنگ همه گیر با ایران شود ولی اگر هم شود یک دیوانگی است که عواقبش نامعلوم است و نقشی هم برای مجاهدین بجز برای جاسوسی و خرابکاری و ترور در یک جنگ سایه توسط موساد و سیا و دستگاه امنیتی پنتاگون و شرکتهای امنیتی نمیتوان در نظر گرفت این هم نه برای تمامی افراد چرا که اکثر مجاهدین سنی بالاتر از پنجاه داشته و در واقع در بازنشستگی میباشند پس از نظر فیزیکی هم دارای چنین توانی نیستند همانطور که گفته شد از بزرگ سازی مجاهدین مجاب نشوید این "فیل" موش هم نیست .

س-مجاهدین در روند سیاسی اینده ایران چه نقشی خواهند داشت ؟

ج- علی رغم تبلیغات مجاهدین، مجاهدین در درون ایران نقش اساسی ندارد و این را در اعتراضات شاهد بودیم که حتی رجوی مجبور به حمایت از موسوی شده و نامه به خبرگان مینویسد و امروز هم که نقشی برای خود قائل نمیبیند مجبور میشود که از زبان لابی های خارجی اش بر علیه "سبزها" بزند و بگوید که "آنها جزئی از رژیم" میباشند و به کاخ سفید این را بگوید که بر روی آنها سرمایه گذاری کند و سران سبز را مثلا محسن رضایی "خائن" مینامد! همان سرانی که رجوی انها را تا چندی پیش اجبارا و فرصت طلبانه حمایت میکرد و اکنون میبیند که یک رقیب جدی در پارلمانهای اروپایی و کنگره امریکا در آمده اند و این را اینطور ی فهمیده است که غرب بر روی مجاهدین سرمایه گذاری نمیکند و در واقع نو آمده است به بازار و کهنه شده است دل ازار و یا دیگر این راغرب فهمیده است که لاف در غربت های خانم رجوی به عنوان "شبکه های گسترده مقاومت" یک دروغ محض است . بهرروی آنچه که مشخص است روند تاثیر گذاری مجاهدین در بازیهای قدرت از بالا است یعنی همیشه در یمن حمایت خارجی از زمان خروجشان از عراق بوده است بویژه از زمان رفتنشان به عراق در یمن حضور در عراق و حمایت صدام رجوی مانور میتوانست بدهد و بعد هم به یمن تبلیغات بر سر اشرف تنها تبلیغات برای بقای تشکیلاتشان در عراق مینمودن و هرگز یک روند تاثیر گذار در زندگی سیاسی روزانه اخیر در ایران نداشته اند و بعید هم میرسد که حتی در آینده بدلیل ماهیت عقب افتاده اشان که مربوط به دهه های شصت و همچنین روند رو به کا هش جریانهای سنتی در ایران مانند مجاهدین با شکل فناتیک و همچنین وجود نسلی جدید در ایران مجاهدین با ا فکار عقب افتاده دگماتیک خود با کولت کیش شخصیت یک پایگاه واقعی در ایران داشته باشند. مجاهدین با این ماهیت به گذشته تعلق دارند.

 

همچنین .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

مواجب بگیران فرقه رجوی همه به خط شدند

 

 

محمد کرمی، وبلاگ عیاران، پاریس، هجدهم فوریه 2012
http://mohamadkarami.wordpress.com/

 

تعدادی تحت عنوان روشنفکر و هنرمند ، نویسنده ……… در نامه ای خطاب به دبیرکل به سوز و گداز افتاده اند و از روی پیسی همان اطلاعیه را که در یک ماه گذشته چند بار مریم قجر عضدانلو آمده به نمایش گذاشته و کلی عجزولابه کرده و دیده خریداری ندارد . الان آن را بنام هنرمندان، روشنفکران ….. دارند قلقله می کنند . سوال اصلی اینجاست ایا این از این افراد که نام برده شده واقعا روشنفکر و هنرمند هستند ؟ آیا این افراد واقعا ایرانی هستد ؟ من به شخصه بر سر اینکه این افراد ایرانی باشند شک دارم بنا بدلیل اینکه هر ایرانی شرافت مندی به خاطر بحریم های که بر علیه مردم ایران شده و مردم ایران را هدف مستقیم قرار داده است این شیوه تحریم را محکوم کرده اند . چطور می شود 72 میلیون نفر بخاطر تحریم ها تحت فشار باشند از این آقایان و خانم های ایرانی نما صدای در نیاید اما الان به یک باره صف کشیده اند و دارند اطلاعیه های مریم قجر عضدانلو را قلقله می کنند.چرا تا بحال این افراد یک مورد از کارهای تروریستی که در داخل ایران انجام شده را محکوم نکرده اند بخصوص پنح دانشمندی که اخیرا ترور شده اند. آیا این عغمل کرد آنها سوال برانگیز نیست ؟ دقیقا این طظور است . این بار ارباب آنها از این طور خواسته است .این افراد تحت نام هنرمند و روشنفکران خو را به پول فروخته اند و برای پول به فرقه خیانت و جنایت کار رجوی همدم و همکار شده اند .

این هم نامه خود فروخته گان با اسامی آنها که این نامه با نامه های که مریم قجر در دوماه اخیر داد یکی است که می توانید در تمام سایت ها ی فرقه ببینید.

پنجشنبه ۱۶ فوریهٔ ۲۰۱۲
نامه شماری از روشنفکران و هنرمندان ایرانی خطاب به آقای بانکی مون
۲۳:۲۹ | ارسال شده توسط Goale-omid |

عالیجناب بانکیمون، دبیر کل ملل متحد،
هم چنان که اطلاع دارید، در اواخر سال گذشته (۲۰۱۱) توافق نامه یی بین نماینده ملل متحد و دولت عراق به امضا رسید که موضوعش انتقال داوطلبانه ساکنان اشرف به کمپ لیبرتی در نزدیکی بغداد بود. هر چند در گفتگوهای مربوط به این انتقال داوطلبانه، خود داوطلبان را شرکت ندادند، ولی ساکنان اشرف روایتی از آن را که آقای کوبلر به آنها عرضه کرده بود پذیرفتند و حتی برای نشان دادن حسن نیت خود در همکاری با هر راه حل مرضی الطرفین و مسالمت آمیز، با صرفنظر کردن از حق مسلم خود برای اقامت در مکانی که بمدت ۲۶ سال بطور قانونی در آن زیسته و بدست خود آنرا از یک بیابان بی آب و علف به یک شهر سرسبز و مدرن تبدیل کرده اند، اعلام کردند که نخستین گروه مرکب از ۴۰۰ تن از ساکنان به همراه اموال منقول و اتوموبیلهایشان آماده حرکت فوری به سوی کمپ لیبرتی هستند. از آن پس بود که دولت عراق ، زیر فشار شدید رژیم حاکم بر ایران ، کارشکنی در اجرای توافقنامه یی را که خود با نماینده ملل متحد امضا کرده بود، شروع کرد و تا کنون با ایجاد انواع ممانعت ها و محدودیت ها، در راه نقض تعهدش آن قدر پیش رفته که پروژه یی را که قرار بود انتقال پناهجویان از یک محل اسکان به محل دیگر باشد ، به یک برنامه انتقال اجباری مجرمانی که حق استفاده از اموال خود را ندارند به یک زندان تنگ ، فاقد وسایل زندگی روزمره و تحت مراقبت شدید پلیسی مجهز به انواع وسایل استراق سمعی و بصری تبدیل کرده است .
در چنین شرایطی، عدم موضعگیری یونامی و کمیساریای عالی پناهندگان مایه نگرانی شدید ما امضاکنندگان زیر میباشد. این سکوت به مثابه تأیید نقض تعهدات توسط دولت عراق است و عدم موضعگیری صریح از سوی کمیساریای عالی پناهندگان به عنوان بالاترین مرجع بین المللی دفاع از حقوق پناهندگان در مقابل شرایط کنونی کمپ لیبرتی به معنای چراغ سبز برای به زندان فرستادن ساکنان اشرف و زمینه سازی برای کشتار بعدی آنهاست.
با یادآوری اینکه در پشت تمامی این نقض تعهدات ، رژیم ایران با هدف سوزاندن راه حل مسالمت آمیز برای اشرف قرار دارد، ما از شما میخواهیم ضمن محکوم کردن قاطع نقض تعهدات توسط دولت عراق و جلوگیری از ادامه و پیشرفت آن، راه حل مسالمت آمیز را نجات دهید و ترتیبی بدهید که درخواستهای ساکنان اشرف برای حفاظت، امنیت و رفاه آنان تأمین شود و ملل متحد پس از کسب اطمینان از تضمینها ی لازم، آنها را اعلام کند. ما از شما می خواهیم. اجازه ندهید از ارگانهای درگیر ملل متحد در انتقال مسالمت آمیز پناهجویان، برای تأیید ضمنی یک فاجعه انسانی سوء استفاده شود.

اسامی و امضاء
ـ آندرانیک آساطوریان : آهنگساز و رهبر ارکستر و نوازنده پیانو
ـ فاروق امیری : شاعر و پیانیست
ـ آبتین آینه : شاعر
ـ فرامرز اسماعیلی : نوازنده
ـ محمدرضا اولیا: مجسمه ساز
ـ امیر آرام : خواننده
ـ جواد اسدیان : شاعر و نویسنده
ـ عبدالکریم اعظمی : مهندس معمار ـ طراح و نقاش
ـ داریوش ایلداری : نقاش و خطاط
ـ هنگامه افشار : بازیگر تأتر ـ نویسنده ـ برنامه ساز تلویزیون
ـ شاپور باستان سیر : آهنگساز و رهبر ارکستر و نوازنده پیانو
ـ احمد باطبی : فعال حقوق بشر
ـ خسرو باقرپور : شاعر و نویسنده
ـ مرتضی برجسته : خواننده
ـ شهرام بروخیم : بازیگر سینما و تأتر ـ نویسنده و کارگردان
ـ جمشید پیمان : شاعر و نویسنده
ـ صدرالدین تام: فیلمساز
ـ هادی خرسندی : طنزپرداز
ـ نادر خوشدل : نویسنده و نمایشگر تئاتر
ـ اسماعیل خویی : شاعر و نویسنده
ـ شهریار دادور : شاعر و ترانه سرا
ـ جواد دادستان : هنرمند سینماگر
ـ حسن داعی: نویسنده و پژوهشگر
ـ رضا دقتی : عکاس
ـ مهدی ذکایی: نویسنده ،
ـ بهرام رحمانی : نویسنده
ـ کیوان رفیعی : فعال حقوق بشر
ـ مهتاب رهبران: هنرپیشه تئاتر و سینما
ـ زاون : روزنامه نگار و برنامه ساز تلویزیون
ـ فریدون ژورک : نویسنده ـ کارگردان
ـ گیسو شاکری : آوازه خوان ـ شاعر و نویسنده و پژوهشگر
ـ خسرو شهریاری : کارگردان ـ نمایشنامه نویس و پژوهشگر
ـ محمد شمس : آهنگساز و رهبر ارکستر و نوازنده پیانو
ـ حمیدرضا طاهرزاده : آهنگساز و موسیقیدان
ـ بهرام عالیوندی : نقاش مدرن و صاحب سبک
ـ میرزا آقا عسگری : شاعر
ـ هوشمند عقیلی : آوازه خوان ،استاد و مدرس موسیقی سنتی و آواز
ـ ناصر غفرانی فر : کارگردان تئاتر
ـ پرویز غیاثیان : آهنگساز و برنامه ساز تلویزیون
ـ بهراد فردی: برنامه ساز تلویزیون
ـ فرهنگ فرهی : نویسنده محقق در تاریخ و ادبیات و برنامه ساز تلویزیون
ـ حسین فرشید: طنزنویس
ـ فـرشید فرشیدزاده : فیلمساز
ـ حسین فرجی : مفسر سیاسی و برنامه ساز تلویزیون
ـ علی فلاحی: خوش نویس و نقاش
ـ علی فیاض: نویسنده
ـ پرویز قاضی سعید: نویسنده و مقاله نویس مطبوعات
ـ منصور قدرخواه : کارگردان و نویسنده
ـ محمد قربانی : نقاش
ـ کریم قصیم : نویسنده و فعال محیط زیست
ـ پرویز کاردان: بازیگر تئاتر،سینما و تلویزیون
ـ کیوان کابلی : فعال حقوق بشر،
ـ زیبا کرباسی : شاعر
ـ رحیم کریمی : عکاس و فیلمساز
ـ رحمان کریمی : شاعر و نویسنده
ـ حجت کسرائیان: نقاش
ـ فریده گل دره: خواننده
ـ وزیر محمدی : فیلمبردار
ـ مرجان : بازیگر سینما و خواننده
ـ حسین مهینی : سینماگر
ـ بهرام مشیری: نویسنده ـ محقق ـ برنامه ساز تلویزیون
ـ عبدالعلی معصومی : محقق و نویسنده
ـ سیروس ملکوتی : موسیقیدان و فعال سیاسی
ـ ناهید نعیمی : هنرپیشه تئاتر و خواننده
ـ اسماعیل نوری علا: شاعر و نویسنده
ـ منوچهر هزارخانی : نویسنده و مترجم
ـ ناهید همت آبادی : خواننده اپرا و نویسنده
ـ آریانه یاوری : شاعر و نویسنده

 

همچنین .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

هیچ گربه ای در راه خدا موش نمی گیرد . هیچ مقام سیاسی هم در راه خدا به سازمان مجاهدین کمک نمی کند

 

 

محمد کرمی، وبلاگ عیاران، پاریس، چهاردهم فوریه 2012
http://mohamadkarami.wordpress.com/

 

همانطور که کریستین ساینس مانیتور در اگوست سال گذشته گزارش کرد، ” تک تک این افراد برای سخنرانی های حمایتی شان از سازمان مجاهدن خلق ده ها هزار دلار دریافت کرده اند”

“خارج از این که بطور شخصی چه کسی چه نظری در باره این گروه داشته باشد – حقیقت امر مشخص است و در این لینک خلاصه ای از فعالیتهای آنها آمده ـ واقعیت این است که این سازمان رسما به عنوان یک گروه تروریستی ثبت شده و بر پایه همین ثبت و بر طبق قوانین کنونی ایالات متحده امریکا هر گونه” حمایت و کمک مادی” به این سازمان بعنوان یک جرم جنایی قابل تعقیب است”

این ضرب المثل شیرین فارسی گویا ی حال و هوای فرقه رجوی را دارد . برای هر تجمع چند جین از سیاست بازان از دور خارج شده امریکائی ، فرانسوی و بعضی از نقاط اروپا را برای چند ساعت اجاره می کنند ، برای اجراء یک شو در پاریس یا برلین یا در هر گجای دیگر که برد داشته باشد .دراین رابطه چند صد افغانی یا لهستانی، مجارستان یا ….بعنوان سیاهی لشگر که بخواهند یک سالن چند صد نفره را پر کنند با وعده پول توجیبی ، غذا وهتل، یک تورسیاحتی پاریس مابه ازء پر کردن سالن برای چند ساعت که برنامه دارند و بخورد مهمان های خود می دهند که اینها ایرانی های هوادار آنها هستند. اما جرئت نمی کنند که این ایرانی ها را از نزدیک و روبرو تصویر آنهارا نشان بدهند ، چون آن موقع تمام پته هایشان رو می شود. اسناد زیر خود گواه آن است که همان سیاست بازان امریکائی اعتراف می کنند که مجاهدین برای هر برنامه چند ده هزار دلار به آنها می دهند و همین طور گزارش روزنامه کریستین ساینس مانیتوردر این رابطه خیلی گویا است .

ترجمه مقاله کریستین ساینس مانیتور:
اسرائیل، سازمان مجاهدین و حمایت دولتی از گروههای تروریستی

یکی از موضوعات سیاسی سال گذشته که کمتر گزارش شده است، فعالیت های حمایتی عاشقانه شماری از شخصیتهای برجسته سیاسی آمریکا از یک گروه ایرانی است که سالیان متمادی تحت قوانین آمریکا رسما به عنوان یک سازمان تروریستی ثبت شده است. امروز چهره های شاخصی از هر 2 حزب (احزاب اصلی امریکا) مبدل به مدافعان پر شور این گروه شده اند که تک به تکشان حق الزحمه های کلانی از این گروه یعنی “سازمان مجاهدین خلق ایران” دریافت کرده اند. این گروه لابی سازمان مجاهدین شامل مقامات بلند پایه سابق در دولت بوش و همچنین سایر جمهوری خواهان (میکائیل موکاسی، فرن تان سند، اندی کارد، تام ریج، رودی جولیانی) به همراه دمکراتهای مهم و برجسته ( هوارد دین،اد رندل، بیل ریچاردسون، وسلی کلارک) میباشند. همانطور که کریستین ساینس مانیتور در اگوست سال گذشته گزارش کرد، ” تک تک این افراد برای سخنرانی های حمایتی شان از سازمان مجاهدن خلق ده ها هزار دلار دریافت کرده اند”

“خارج از این که بطور شخصی چه کسی چه نظری در باره این گروه داشته باشد – حقیقت امر مشخص است و در این لینک خلاصه ای از فعالیتهای آنها آمده ـ واقعیت این است که این سازمان رسما به عنوان یک گروه تروریستی ثبت شده و بر پایه همین ثبت و بر طبق قوانین کنونی ایالات متحده امریکا هر گونه” حمایت و کمک مادی” به این سازمان بعنوان یک جرم جنایی قابل تعقیب است”

ادامه

مقاله کریستین ساینس مانیتور :

http://www.salon.com/2012/02/10/israel_mek_and_state_sponsor_of_terror_groups/

FRIDAY, FEB 10, 2012 1:59 PM GMT STANDARD TIME
 

Israel, MEK and state sponsor of Terror groups

 

 

Howard Dean and Rudy Giuliani (Credit: AP)

One of the most under-reported political stories of the last year is the devoted advocacy of numerous prominent American political figures on behalf of an Iranian group long formally designated as a Terrorist organization under U.S. law. A large bipartisan cast has received substantial fees from that group, the Mojahedin-e Khalq (MEK), and has then become their passionate defenders. The group of MEK shills includes former top Bush officials and other Republicans (Michael Mukasey, Fran Townsend, Andy Card, Tom Ridge, Rudy Giuliani) as well as prominent Democrats (Howard Dean, Ed Rendell, Bill Richardson, Wesley Clark). AsThe Christian Science Monitor reported last August, those individuals “have been paid tens of thousands of dollars to speak in support of the MEK.” No matter what one thinks of this group – here is a summary of its activities – it is formally designated as a Terrorist group and it is thus a felony under U.S. law to provide it with any “material support.”

Continue Reading

اعتراف وزیر سابق دادگستری آمریکا به دریافت پول از مجاهدین

http://aawaassociation.com/index.php?option=com_content&view=article
&id=372%3Amagnis-nibh-fringilla-vivamus&catid=71%3Amovies&Itemid=415

اعتراف پاتریس کندی و اد رندل به دریافت پول از مجاهدین

·
http://www.youtube.com/watch?v=F5GMbAsRn0I

·

Ebghaye Mojahedine Khalgh Dar Liste Terroristiye USA-Aug 2011-Voa.wmv

www.youtube.com

روسیاهی برای وطن فروشان که به قدرت نرسیده چوب حراج به به خاک ایران زده اند .

oyanyoldash@yahoo.com محمد کرمی

 

 

 سایت ایران قلم از انتشار مطالب و مقالاتی که در آن کلمات توهین آمیز استفاده شده، معذور است

مسئولیت مطالب درج شده بر عهده نویسندگان آن می باشد