_________ استفاده از مطالب اين سايت با ذکر منبع بلامانع است _________

" کانون ایران قلم"

iran-ghalam@hotmail.com

www.iran-ghalam.de

کلينتون: همکاری برای بستن اشرف در تعيين وضعيت مجاهدین خلق موثر است

 

 

رادیو فردا، اول مارس 2012
http://www.radiofarda.com/content/o2_us_mek_fto_list/24500672.html

 

لینک به متن انگلیسی
http://iran-interlink.org/?mod=view&id=11811

 

هيلاری کلينتون، وزير امور خارجه آمريکا، روز چهارشنبه گفته است که همکاری مجاهدين خلق در بستن اردوگاه اشرف تاثير مهمی در تصميم گيری ايالات متحده در خصوص وضعيت اين گروه در فهرست «گروه‌های تروريستی خارجی» دارد.

هيلاری کلينتون که با اعضای کنگره آمريکا صحبت می‌کرد، گفته است: «با توجه به تلاش‌ها برای جابه‌جايی ساکنان (اردوگاه اشرف)، همکاری مجاهدين خلق برای بستن صلح آميز و موفقيت آميز اردوگاه اشرف، پايگاه اصلی شبه نظامی مجاهدين خلق، يک عنصر کليدی در هرگونه تصميم گيری در خصوص وضعيت سازمان مجاهدين خلق در فهرست گروه های تروريستی خارجی است.»

در همین زمینه، يک مقام ارشد دولت آمريکا که نخواسته نامش فاش شود، به خبرگزاری رويترز گفته است: اظهارات خانم کلينتون در روز چهارشنبه پيامی عمدی به مجاهدين خلق بود.

اين مقام آمريکايی اضافه کرده است:«يکی از دلايلی که ما می خواستيم اين پيام را بدهيم اين است که همکاری مجاهدين خلق تاکنون ناهمگون و متناقض بوده است.»

اين مقام آمريکا اضافه کرده است: واشينگتن می خواست به مجاهدين نشان دهد که راهی به جلو برای همکاری در بستن اردوگاه اشرف وجود دارد.

اين مقام آمريکايی در ادامه اضافه کرده است:«اگر آنها تصميم بگيرند که مقابله بکنند، اين را بايد بدانند که رفتار آنها يک عنصر کليدی در تصميم درباره وضعيت (مجاهدين خلق) در فهرست گروهای تروريستی خارجی است.»

دولت ايالت متحده از سال ۱۹۹۷ سازمان مجاهدين خلق را در فهرست گروه‌های تروريستی آمريکا قرار داده است و طی ماه‌های اخير وزارت امورخارجه امريکا اعلام کرده است که در حال بررسی وضعيت اين گروه است اما تاکنون نظر خود را اعلام نکرده است.

در حالی خانم هيلاری کلينتون مساله جابه‌جايی ساکنان اردوگاه اشرف را مطرح کرده است که در ۲۹ بهمن ماه سال جاری نزديک به چهارصد نفر از ساکنان اردوگاه اشرف به اردوگاه حريه (آزادی) در نزديکی بغداد منتقل شدند.

جابه جايی ساکنان اردوگاه اشرف براساس توافقنامه بين سازمان ملل متحد و دولت عراق در ۲۵ دسامبر سال گذشته صورت گرفته است. طبق اين توافقنامه پس از انتقال نزديک به ۳ هزار و ۴۰۰ نفر ساکنان اردوگاه اشرف به اردوگاه حريه در نزديکی بغداد وضعيت آنها توسط کميسياريای عالی پناهدگان سازمان ملل متحد مورد بررسی قرار می‌گيرد.

اعضای سازمان مجاهدين خلق از ۲۵ سال پيش و در دوران جنگ ايران و عراق در اردوگاه اشرف ساکن شده اند. اين اردوگاه در ۶۵ کيلومتری شمال بغداد قرار دارد.

دولت عراق که مخالف حضور اعضای سازمان مجاهدين خلق در در این کشور است بيشتر تا پايان سال ۲۰۱۱ فرصت داده بود تا اعضای مجاهدين خلق اردوگاه اشرف را ترک کنند. به دنبال مذاکرات سازمان ملل متحد با دولت عراق، توافقنامه ای امضا شد که براساس آن مهلت برای خروج مجاهدين خلق از اردوگاه اشرف تمديد شد و قرار شد تا اعضای مجاهدين خلق به اردوگاه حريه منتقل شوند.

 

همچنین .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

بریتانیا آمادگی خود برای جذب مجدد حدود پنجاه تن از اعضای مجاهدین خلق به جامعه عادی را اعلام می کند

 

 

 

پارلمان بریتانیا، بیست و هشتم فوریه 2012
ترجمه ایران اینترلینک
لینک به متن اصلی (انگلیسی)
http://www.theyworkforyou.com/wrans/?id=2012-02-27a.280.0&s=ashraf#g280.2

 

لرد هیلتون:

سوال در رابطه با برآورد و دیدگاه دولت در زمینه مطلبی که نماینده ویژه سازمان لل متحد در عراق در تاریخ شانزدهم فوریه در نشریه هرالد تریبیون نوشته و نظرات وی در خصوص وضعیت ساکنین کمپ اشرف و بخصوص خواسته وی برای یافتن محل هایی در کشورهای ثالت  که در این نشریه عنوان شده است.

 

لرد هاول از گیلفورد (معاون وزیر خارجه)

دولت از تلاش ادامه دار نماینده ویژه سازمان ملل متحد و شخص دبیر کل، آقای مارتین کوبلر، در جهت یافتن راه حلی مسالمت آمیز برای حل مسئله کمپ اشرف استقبال می کند . ما همچنین از امضای توافقنامه بین دولت عراق و سازمان ملل استقبال می کنیم. این توافقنامه به ساکنین کمپ اجازه می دهد تا بصورت داوطلبانه به کمپ لیبرتی منتقل گردند.

تنها شهروند بریتانیایی (تا جایی که ما خبر داریم) ساکن کمپ قبلا این کمپ را ترک کرده و اکنون در بریتانیا زندگی می کند. همچنین از پنج نفری که مدارک پناهندگی مسافرت داشته اند، چهار نفر کمپ را ترک کرده و به بریتانیا برگشته اند. نفر پنجم نیز تا پایان مدت تمدید مدارکش حق دارد به بریتانیا برگردد.

بریتانیا موافقت کرده است تا شرایط حدود پنجاه تن دیگر که قبلا پناهنده انگلستان بوده اند را بررسی کند. این افراد در حال حاضر مدارک معتبر مسافرتی ندارند. این بررسی البته زمانی انجام خواهد پذیرفت که کمیساریای عالی پناهندگی سازمان ملل با بررسی وضعیت افراد بر آورد خود از وضعیت پناهندگی این افراد را ارائه دهد.

بریتانیا قصدی برای ارائه فرصت به بقیه افراد مستقر در کمپ اشرف یا کمپ لیبرتی برای مهاجرت به این کشور را ندارد.

 

 

British House of Parliament, February 28 2012
 

Lord Hylton (Crossbench)

To ask Her Majesty's Government what is their assessment of the views expressed by the United Nations Special Representative for Iraq in the International Herald Tribune on 16 February, concerning the residents of Camp Ashraf, in particular regarding their permanent resettlement in third countries.

Hansard source (Citation: HL Deb, 27 February 2012, c280W)

Lord Howell of Guildford (Minister of State, Foreign and Commonwealth Office; Conservative)

The Government welcome the ongoing efforts of United Nations (UN) Special Representative of the Secretary-General Martin Kobler to broker a peaceful solution to the situation at Camp Ashraf. We welcome the signing of a memorandum of understanding between the Government of Iraq and the UN to allow for the voluntary transfer of some residents to Camp Liberty.

The one British citizen we were aware was in Camp Ashraf has left and returned to the UK. Of the five Iranian residents of Camp Ashraf with valid UK refugee travel documents, four have left Camp Ashraf and arrived in the UK. The fifth is free to return to the UK so long as the refugee travel document remains valid. The UK has agreed to consider further the cases of the approximately 50 residents with previous residence in the UK as refugees who do not have valid refugee travel documents, subject to UNHCR (the Office of the United Nations High Commissioner for Refugees) conducting an assessment of their refugee status. The UK has no plans to provide resettlement opportunities for other residents of Camp Ashraf or Camp Liberty.

 

همچنین .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

دوران ما بعد اشرف

 

 

انجمن پیوند، بیست و هفتم فوریه 2012

 

با خروج اولین دسته از نفرات فرقه رجوی از اردوگاه اشرف؛ حضور پر مسئله نیروهای مجاهدین در عراق وارد فاز جدیدی می شود.

هر چند باید همچنان نسبت به دسیسه ها و انگیزه های رجوی نسبت به راه اندازی حمام خون حساس و مراقب بود؛ اما شرایط کیفا تغییر کرده است.

فاز نهایی و اضمحلال تمامی فرقه ها با خونریزی؛ خودکشی دستجمعی؛ اعضاء به همراه بوده است.

با ورود اولین دسته از اعضای فرقه رجوی به کمپ لییرتی؛ دور تازه ای از بهانه جویی های بی پایان رجوی شروع شده است.

رجوی شرایط کمپ لیبرتی را غیر استاندارد و غیر انسانی می خواند. در حالی که در مقایسه با سایر کمپ های پناهندگی؛ کمپ لیبرتی از استانداردهای بالایی برخوردار است.

رجوی بهتر است شرایط کمپ لیبرتی را با دوران تحول قرارگاه اشرف؛ سعید محسن، و... مقایسه کند.

زمانی که رجوی اردوگاه اشرف را از صدام حسین تحویل گرفت؛ به غیر از چند ساختمان پیش ساخته " فیافی" و چند قلعه تاسیسات دیگری نداشت. مثل سرخ پوستان در چادر زندگی می کردیم و با اولین بارندگی تا خرخره در گل و لای فرو می رفتیم. نه آب به اندازه کافی بود؛ نه توالت و حمام. نه جاده بود و نه تاسیسات زیربنایی دیگر. در تابستان طوفان شن همه را زمین گیر می کرد.

در قرارگاه سعید محسن مور و ملخ؛ هزار هزار از در و دیوار بالا می رفتند و خواب و آرامش را بر ساکنان اردوگاه حرام کرده یودند.

رجوی در دسته بندی های سیاسی به یارگیری های جدید روی آورده و بیشتر از سیاستمداران اروپایی، به سیاست بازان امریکایی و اسرائیلی روی آورده است . رجوی باور دارد؛ کشورهای اروپایی مجبور به تابعیت از جهت گیریهای آمریکا هستند.

به هر حال و با هر کم و کیفی؛ کمپ اشرف بسته خواهد شد. و با تخته شدن درب اشرف؛ رجوی یکی از پایه های استراتژی خود را از دست خواهد داد. کشورهای اروپایی و غربی محل عمده تمرکز فیزیکی مجاهدین خواهد بود.

نیروهای منتقد و جدا شده از رجوی بایستی استراتژی و مسیر حرکت مشخصی برای شرایط جدید داشته باشند.

در راستای تدوین استراتژی و منشور فعالعیت برای دوران مابعد اشرف؛ جلسه ی بحث و گفتگویی در محل دفتر انجمن پیوند برگزار شد.

علاوه بر آقایان حسن عزیری و کریم حقی؛ دوستان و همکاران دیگر پیوند از کشورهای انگلستان؛ سوئد؛ آلمان؛ نروژ و کانادا از طریق پالتاک در مباحث شرکت داشتند.

نهایتا دستور کاری در دو مرحله تنظیم شد.

دستور کار شش ماهه بعنوان مرحله کوتاه مدت.

دستور کار درازمدت و همه جانبه.

انجمن پیوند از تمامی انجمن ها و دوستان جدا شده تقاضا دارد تا با نگرشی دقیق به تبیین و تدوبن شرایط جدید مابعد اشرف بپردازند تا زمینه های همکاری های مشترک جهت مقابله با شرایطی که چندان هم آسان نخواهد بود بوجود بیاید.

انجمن ایران پیوند
26 فوریه 2012

 

همچنین .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

ابراز خرسندی کانون ایران قلم از آغاز ترک پادگان اشرف

رجوی در برابر عزم جزم بین‌المللی، دولت عراق، خانواده های قربانیان و اعضای جداشده از این فرقه سر تعظیم فرود آورد

 

24.02.2012

تحریریه ایران قلم

 

-   در شرایطی که مسعود رجوی نزدیک به 26 سال را در صحراهای عراق، بدنبال سراب جوانان این میهن را قربانی هوس های خود کرد.

-   درحالیکه استراتژی ارتش وابسته باصطلاح آزادیبخش در خاک عراق رسما وعلنا به گل نشسته است.

-   در زمانی که رجوی همه چیز را یک جا باخته است ولی سرافکنده هنوز دعوی پیروزی میکند.

-   در روزگاری که رجوی راه چاره خود را  نه تکیه بر مردم بلکه در سرسپردگی تمام‌عیار به سرویس های غربی و اسراییلی و موساد جستجو کرده و به کمک همین سرویس ها دانشمندان هسته ای ایران را به فرموده اسراییلی ها هدف قرار میدهد.

-   و در شرایطی که سازمان مجاهدین ماکت شرمساری کل اپوزیسیون باصطلاح خارج کشور شده که چشمانشان  را آگاهانه بر همین حقایق روشن وابستگی مجاهدین به غرب بسته اند.

 

آری در چنین شرایطی رجوی وادار شده است که پادگان اهدایی صدام حسین را که بیش از ربع قرن در آن سکنی گزیده بود را شرمگینانه آرام آرام ترک کند و بی سر وصدا به سوی پایگاه ساخته شده آمریکاییان به نام « لیبرتی ! » نقل مکان کند.

 

بارها گفته‌ایم و باز هم تکرار میکنیم که رجوی در دوران حیات اش هرگز از گندم ری نخواهد خورد .  رجوی منفور ایران و ایرانی و تاریخ این سرزمین باقی خواهد ماند . بخاطر آنکه نمونه کم نظیری از وابستگی به بیگانگان آن هم وابستگی به اعراب ضد ایرانی را در تاریخ معاصر به نمایش گذاشت او که با وابستگی به صدام راه خود را آغاز نمود اکئون تا خرخره با اسراییلی ها و دشمنان مردم ایران رفته است .

 از همین روست که  رجوی منفوریت اجتماعی و لعن تاریخی را یک جا برای خود وبازماندگانش به ارمغان برده اس او همچنین در سالهای پایانی عمر لعن ونفرین هزاران هزار خانواده داغدار و جوان از دست داده و یا اسیر را با خود همراه کرده است.

 

این تجربه بسیار تلخ و تأسف آور البته به بهای خون هزاران جوانان ایرانی رقم خورد وسالهای جوانی و سرزندگی پرشور  هزاران جوان دیگر درصحراهای عراق به یغما رفت .

 

آنچه مهم است اینکه رجوی علی‌رغم این گذشته توأم با خیانت و جنایت بلاخره مجبور به اجرای این امر تاریخی و مهم شد که در راستای انحلال ظرف ایدئولوژی و استراتژی عقب‌مانده خود را گام بردارد، اگر چه تا پایان راه هنوز باقیست . آنچه که به وی برمیگردد حداقل در 10 سال گذشته پس از آشغال عراق توسط آمریکا پیوسته سعی داشته و دارد که از این امر سرپیچی کند تا شاید فرجی حاصل شده و مجدداً توسط آمریکاییان مسلح شود . ولی شاید او نمی داند که آمریکاییان دهها همچون او را به سرچشمه برده و تشنه برگردانده است.

 

در همین جا بایست از استقامت و پایداری تک تک خانواده‌هایی که باطل السحر ایدئولوژی رجوی هستند تقدیر نمود و برآنان درود فرستاد،  پدران ومادران پیری که در کهنسالی در سرما و گرما رجوی خیانت‌کار و وطن فروش را با پایداری شان در جلوی درب اصلی‌ترین پایگاهش در جهان به محاکمه کشید اند.

 

همچنین از خیل بسیار رها شدگان و جداشدگانی که با قلم و قدم خویش این ارگان عنکبوتی را افشا نمودند و تشت رسوایی تشکیلات فرقه ای و ایدئولوژی بیمارگونه رجوی را از بام آسمان به زمین انداختند.

 

درود بر همه قهرمانانی که از سختی‌ها و تهمت ها نهراسیدند و از ژنو و کانادا و آمریکا و انگلیس گرفته تا صحراهای عراق ره سپردند و از بام تا شام مرگ ایدئولوژی رجوی و جفایی که در نزد جوانان ایرانی کرده بود را فریاد زدند.

 

البته این از نتایج سحر است واقعیت اینکه رجوی و تشکیلات وی در عراق ضربه‌ای استراتژیک و جبران ناپذیر و فراموش ناشدنی را دریافت کرده است و از همین رو  که هرگز تا پایان و ترک خاک عراق دست بردار نخواهد بود و باز هم با سنگ اندازیهای مستمر در مسیر پناهندگی واقعی افراد اسیرو گروگان دراشرف ایجاد مشکل خواهد کرد، اما اکنون دیگر کار از کار گذشته است چون با باز شدن پای محاکم حقوقی  چون سازمان ملل و کمیساریای عالی پناهندگی رجوی همه چیز را یک جا باخته است و قادر نیست شرایط را به گذشته بازگرداند .

 

اکنون بیش از هر زمان دیگر زمان به زیان رجوی و اندیشه پوسیده و بیمار گونه اش پیش میرود.

همانطور که در گذشته ا شاره کرده بودیم تجربه عملی در مقابل رهبران این سازمان نشان میدهد قاطعیت و فشار سیاسی و حقوقی هر چه بیشتر نتیجه بخش بوده و رهبران دیکتاتور این سازمان قادر نخواهند بود مسیر مسالمت آمیز بررسی پروسه حقوقی این افراد را با خشونت و خونریزی قابل پیش‌بینی از طرف مسعود و مریم رجوی لکه دار سازند.

 

کانون ایران قلم

که طی پنچ سال گذشته تلاش خود را جهت آزادی اسیران و گروگانهای این فرقه تروریستی سازمان داده است یکبار دیگر ضمن خوشوقتی و ابراز شادمانی برای شروع  مرحله تاریخی و لازم الاجرا در پروسه نابودی این فرقه خشونت طلب ابراز امیدواری میکند که با نقل مکان افراد مستقر درپادگان اشرف این مراحل عملی گردد:

 

1.      مصاحبه اختصاصی و بدور از شرایط تحمیلی فرقه رجوی در فضای باز و آزاد توسط مسئولان کمیساریای عالی پناهندگان اجرایی گردد.

2.      شستشوی مغزی و شکنجه روانی و جسمی هزاران قربانی این سازمان پایان پذیرد.

3.      با دخالت ارگانهای بین‌المللی و همچنین دولت عراق امکان ملاقات حضوری خانواده‌ها با فرزندانشان هرچه سریع ترعملی گردد.

4.      شروع فصل جدیدی از زندگی بدور از القائات اندیشه رجوی شرایطی را فراهم کند که باقی عمر این عزیزان همچون هیزمی برای بقای عمر این تشکیلات جهنمی بکار برده نشود .

 

با امید به روزهای بهتر بار دیگر کانون ایران قلم و هیئت تحریریه آن  تبریکات صمیمانه خود را به مناسبت این پیروزی بزرگ ابراز میدارد.

 

همچنین .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

مجاهدین  خلق  بدون اشرف

 

 

تحریریه انجمن ایران فانوس - آلمان

20.02.2012

http://iran-fanous.de/middle/652-Fanous-BedoneAshraf-20.02.2012.htm

 

 

بنا بر اولتیماتوم دولت و مردم عراق مبنی بر خروج بی قید و شرط مجاهدین خلق از خاک عراق و بنا بر وساطت و پا در میانی سازمان ملل و بعضی از کشورهای غربی، سرانجام نفرات سازمان طی روزهای گذشته 397 تن برای اولین بار، ناچار شدند کمپ اشرف را به مقصد کمپ آزادی واقع در نزدیکی بغداد، ترک کنند. نفرات حاضر، قبل از خروج از کمپ اشرف، بنا بر فرمان رهبران شان، برای آخرین بار باصطلاح با شهدای خود واقع در گورستان مروارید، دیدار و خداحافظی کردند که این به مثابه برگشت ناپذیر بودن ماجرا و جدیت دولت عراق در ارتباط با تخلیه اراضی اشرف و رها شدن از یکی از مشکلات بزرگ دولت و مردم، می باشد.

 

کمپ اشرف که در ابتدا حدود 30 کیلومترمربع مساحت داشت و بعدها وسعیتر شد، از اواخر سال 1365 به سفارش صدام حسین به مجاهدین خلق سپرده شد. آن ایام مصادف با جنگهای گردانی مجاهدین خلق بود. یعنی همان جنگهایی که مجاهدین با همکاری ارتش عراق به ارتش ایران شبیخون می زدند. مسعود رجوی که چند ماه قبل تر وارد عراق شده بود، کمپ اشرف را در یک نشست جمعی موهبتی برشمرد که از این پس همه نیروها می توانند با همدیگر و در یک جا آموزشهای سیاسی و تشکیلاتی را فرابگیرند. او با امکانات فراوانی که از دولت وقت عراق دریافت می کرد، به بازسازی کمپ اشرف می پرداخت و این در حالی بود که در ابتدا به نیروهایش وعده دو سال ماندن در عراق را داده بود و او در ادامه تصریح کرد که اگر ماندن ما در عراق بیشتر از دو سال به درازا بکشد، ما خواهیم سوخت، چرا این که از پس تبعات و سوالات فراوان مردم و مخالفینی که ماندن ما در عراق را مورد سوال و نقد قرار خواهند داد، بر نخواهیم آمد.

 

سرانجام مسعود رجوی که خود به دیدار نیروهای پراکنده اش در مرزهای ایران و عراق نمی رفت و در شان خود نمی دید، نیروهایش را از جبهه های جنگ واقع در سراسر مرزهای ایران و عراق، به پادگان اشرف گسیل داشت و برایشان انواع و اقسام آموزشهای تشکیلاتی و سیاسی و ایدئولوژیک، بر قرار کرد تا به زعم خودش در یکسان سازی نیروها و کنترل و مهار آنان هزینه کمتری پرداخت نماید. با این حال، پادگان اشرف از حیث درختکاری و ساختمان سازی و انواع پروژه های دیگر و بسیج نیروها برای آبادانی آن محل تقریباً به شهرکی بدل شد که حتی مدرسه و اسکان خانواده ها را نیز در خود جای داده بود که بعد از دو سال همه امکانات کودکان و خانواده ها به دلیل ضرورت جنگ، برچیده شد و پادگان اشرف تماماً به پادگانی خشک و بی روح بدل شد و اگرچه همه نیروهای سازمان و بعضاً رهبرانش نیز به آنجا تردد داشتند، پادگان اشرف از آن پس به نماد قدرت و امکانات و حضور و جولان دادن مجاهدین خلق در خاک عراق، طی دهه های 70 و 80 بدل شد.

 

با وجود این که پادگان اشرف طی سلسله آموزشهای مسعود و مریم رجوی به یک فرقه بسته و نظامی بدل می شد، از طرف دیگر حصارها و سیم های خارداری که هر روز بر گرد این کمپ کشیده می شد و عرصه را بر اعضا و ناراضیان تنگ تر می کرد، پادگان اشرف ضمن نماد قدرت و اتوریته و هژمونی رهبران سازمان، اختناق و استبداد و دیکتاتوری عریان و افسارگسیخته را علیه نیروهای راضی و ناراضی آنچنان تست و آزمایش می کرد که هنوز هم اعمال و رفتارهای غیرانسانی و ضد حقوق بشری که رهبران سازمان علیه اعضایشان به کار برده و به راه انداخته اند،  برای جامعه جهانی شناخته شده نیست و باورش سخت است.

با این اوصاف که مسعود رجوی از پتانسیل مبارزاتی بخشی از جوانان ایرانی به تمرین دیکتاتوری و تست و آزمایش انواع مفاسد شخصی و تشکیلاتی خود می پرداخت و از شعر و شعارهای سابق سازمانش فاصله می گرفت و قادر بود توسط امکاناتی که از صدام حسین گرفته بود و بسته بودن درب پادگان اشرف، همه نیروهایش را به گروگان بگیرد و به بردگی بکشاند، کم کم سرو صدای مخالفین و معترضین از این نوع دیکتاتوری نوین، بلند و بلندتر شد تا جایی که وجود و صدای اعضای جداشده در اروپا، به یکی از معضلات و موانع بزرگ بر پیش راه مجاهدین خلق بدل شد، رهبرانی که می رفتند تا با فریب و مظلوم نمایی، خلقی را به گروگان بگیرند.

به دنبال همین و طی دو سال گذشته، صدها خانواده ایرانی نیز خود را به صف اول مبارزه علیه مجاهدین رسانده و خواهان یکی از حقوق اولیه خود و فرزندان دربندشان که در داخل قرارگاه اشرف محبوس بودند، شدند. این دومین ضربه، همچنین توانست در بی آبرویی و بی اعتباری رهبران سازمان قوت بیشتری ببخشد و حتی خیل نیروهای ناراضی در درون سازمان را منفعل و از بدنه تشکیلات جدا سازد و به جمع نیروهای معترض و مخالف سازمان ملحق نماید.

 

این چنین بود، البته در ابتدا فعالیت های سیاسی و حقوق بشری اعضای جداشده از این سازمان در پشت جبهه و سپس فعالیت های شبانه روزی خانواده های مجاهدین طی دو سال گذشته و آنهم در خط مقدم نبرد، عرصه را از هر حیث بر رهبران سازمان تنگ کرد و اعتماد به نفس را از آنان گرفت و نگذاشت تا رهبران سازمان که برای حفظ پادگان اشرف و دستاوردهای نامشروعی که در آن انباشته بودند و به قول و به زعم خودشان برای حفظ و بقاء آن، عاشوراگونه ایستادگی خواهند کرد، جامه عمل پوشانده شود.

 

در اینجا جا دارد تا از زحمات همه نیروهایی که چه در عرصه بین المللی، چه در داخل عراق، چه نیروهای ناراضی و خانواده هایی که از ایران برای اعتراض به عراق می رفتند، قدردانی کرد و یقین حاصل نمود که با همین همت و پیکار مجدد، می توان باقیمانده سازمان را از اراضی مردم عراق کوچاند و به عقب نشینی واداشت و البته، النهایه رهبران سازمان را به خاطر سی سال جنایت و خیانت به دادگاه های صالحه کشاند.

 

تحریریه ایران فانوس

 

 

 سایت ایران قلم از انتشار مطالب و مقالاتی که در آن کلمات توهین آمیز استفاده شده، معذور است

مسئولیت مطالب درج شده بر عهده نویسندگان آن می باشد