_________ استفاده از مطالب اين سايت با ذکر منبع بلامانع است _________
" کانون ایران قلم"
iran-ghalam@hotmail.com
افزودن صفرا به مدد سرکنگبین
خانم رجوی دیروز میگفت کمپ لیبرتی زندان
جمهوری اسلامی برای مخالفان است و امروز میگوید که حاضر است در عوض بیرون آمدن از
لیست تروریستی همه مجاهدین را به این زندان منتقل کند . همچنین ....... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ لیبرتی نگو بلا بگو، ترانزیت به فنا بگو
مینا- د، یک فرمانده یگان سابق در اشرف،
وبلاگ حسن زبل، بیست و نهم فوریه 2012
نمیدانم این شعر است یا نه یا اصلا چه جور
شعری است چون ما توی اشرف نه میتوانستیم شعر بخوانیم نه وقت خواندن شعر داشتیم نه
اجازه و نه حالش و دوست داشتن اصلا مهم نبود بعد از خارج شدن از اشرف هم نه ذوقی
بود نه روحی ولی حرفهای مجاهدین در باره کمپ ترانزیت لیبرتی واقعا آدم مفلس را چو
من وا میداره به شاعری , این هم شعر من تقدیم به وبلاگ طنز حسن زبل
همچنین ....... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ نبرد پرشکوه و خاموش ما مجاهدین در لیبرتی
حسن زبل، وبلاگ حسن زبل، نوزدهم فوریه 2012
معلوم نیست اگر یک وقت بلایی به سر من بیاید چه کسی از منافع سازمان مجاهدین باید دفاع کند؟ الان هم همانطور که اطلاع دارید بنده به همراه سیصد و نود و شش نفر دیگر به لیبرتی آمده ایم که حقانیت انقلاب خواهر مریم را ثابت کنیم و نشان دهیم که ممکن است خیلی جاها حرف خواهر و پیش بینی هایش غلط از آب در آمده باشد ولی این یکی حرفش در باره لیبرتی درست است که اینجا شرایط مناسب و انسانی را ندارد و ما به عنوان انسان امتحان کردیم و دیدیم که شرایط مناسب را ندارد و کاری کردیم که حرف خواهر مریم درست ازآب دربیاید و پیش دوستان خارجی و عراقی شرمنده نشود. حالا عده ای مغرض و معاند و مزدور و بریده و فلان فلان شده برایمان حرف در آورده اند که شما قرار بود در جنگلها بجنگید و در کوهها و مدل چگوارا بودید آمده بودید که آتش برافروزید در کوهستانها اونم تودشت و بیابون حالا چی شده که شده اید مجاهدین استرلیزه و پناهنده سوسول و غرغرو ؟ به این افرادباید گفت اولا آنحرفها را ما نزدیم و برادر مسعود زد که قرارنبود خودش درجنگل بخوابد و دوما اینکه ما آنموقع بیست و چند سالی جوان تر بودیم و حال خوابیدن درجنگل را داشتیم واعتراضی نکردیم و سوم اینکه در اصل قرار بود سربازان حزب بعث در بیابان بخوابند و ما فقط به آنها اطلاعات لازم را بدهیم که از بدشانسی ما جنگ تمام شد و صدام رفت و ما شدیم یه ستون پنجم خالی وسط بیابون عراق و چهارم اینکه الان هم ما چندان سوسول نشدیم و دراساس در لیبرتی مشکلی نداریم و لااقل اینکه این دو شب عملیات جاری نداشتیم و فحش نخوردیم ؛ ولی ما برای تحقق آرمانهای خواهر مریم خودمان اوضاع را غیر انسانی میکنیم و خودمان جیغ میزنیم البته نه از سر بیکاری مثل آن زیدی که به فلان عضوش سوزن میزد و جیغ میکشید نه خیر ما در حال یک نبرد پرشکوه و یک حماسه خاموش هستیم ؛ برای اینکه ملتفت شوید چه میگویم به عکس زیر نگاه کنید هر بنگال دو نفر و هر دونفر یک توالت دارند و این هم که در عکس با فلش مشخص شده توالت بنده و دوستم که فرمانده من هم هست میباشد , شما ببینید که در طی این دو روزی که در لیبرتی بوده ایم من و دوست مجاهدم چقدر باید جنگیده باشیم که بتوانیم این چاله را پر کنیم ! آنهم با وجود خاک عراق و متروک بودن این منطقه ؛ این مبارزه البته هم برای کلیه و مثانه ما خوب است و هم برای حقانیت گفته های خواهر مریم .بیخود نیست که میگویند مجاهد خلق هر جا که باشد در حال جنگ و مبارزه و خلق حماسه های پرشکوه است .
و این هم بطری های آبی که برای خلق این حماسه استفاده کرده ایم که خودش حماسه دیگری است .
البته با کمی جابجایی تخت و تشک و بیرون کشیدن کمدها گذاشتن سطل نظافت ما توانستیم شرایط را بخوبی غیر انسانی کنیم
بنده همین جا از همه هم میهنان عزیز که در خاک ایران به شغل تکدی گری اشتغال دارند و در نشان دادن شرایط غیر انسانی مثل نداشتن پا و چشم و عاجز و علیل بودن مهارت دارند میخواهم که تجارب خود را در اختیار مقاومت ایران قرار داده تا ما بتوانیم در گامهای بعدی حقانیت گفته های خواهر مریم را اثبات و برای انجام غسل هفتگی و عملیات جاری وخارکنی و سبزی کاری به اشرف برگردیم و بقیه عمر را در آنجا صرف مبارزه کنیم .
همچنین ....... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ حسن زبل در لیبرتی
حسن زبل، وبلاگ حسن زبل، نوزدهم فوریه 2012
بلاخره راه افتادیم به سمت لیبرتی ؛ نه تنها
ما بلکه تمام سازمان به سمت لیبرتی راه افتاد یعنی وارد یک مرحله و فاز جدید شدیم ؛
البته برادر مسعود گفته بود که اگر لازم شود دامن هم خواهیم پوشید ولی خوشبختانه
کار به آنجاها نکشید و خواهر مریم مثل همیشه با فدا و ایثار جور ما را کشید وگرنه
فکرش را بکنید اگر قرار بود قبل از حرکت به سمت لیبرتی ما "مجاهدین اشرف نشان" دامن
بپوشیم با آن بازرسی های ارتش عراق ........ بگذریم حالا که پیش نیامده چرا در باره
اش صحبت کنیم ؟
همچنین ....... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ دل خوش سیری چند؟
حسن زبل، وبلاگ حسن زبل، نهم فوریه 2012
البته که برخلاف شانتاژعده قلیلی از بریده مزدورها و رسانه نماها واپوزسیون نماها و مردم ایران و بعضی از اعضای خودمان ما مجاهدین خلق مثل کوه استوارو پایدار در اشرف ایستاده ایم و چون اشرف همچنان ایستاده؛ به گفته برادر مسعود, جهان هم ایستاده وگرنه تا الان صد بار جهان نشسته بود, دوستانمان هم که برای ما در ژنو متحصن شده اند اعلام کرده اند که هیچ چیز نمیتواند آنها را از ادامه تحصن باز دارد حتی اگر مسئله ای که به خاطر آن تحصن کرده اند هم به خوبی حل شود , خب حق هم دارند که اینطور ایستادگی کنند روزی نیم ساعت میروند تحصن کلی هم پول گیرشان میاید , اینها حتی اگر صدام هم از گور برخیزد ودوباره سیدالرئیس ما شود و برادر مسعود هم خوش و خندان بیرون بیاید و باز انقلاب ایدئولوژیک کند ؛ باز به تحصن خود ادامه خواهند داد کما اینکه سخنرانان خارجی هم دائم میپرسند کجا سخنرانی هست و حاضرند کنار پیاده رو هم سخنرانی کنند چه رسد به جلسات .
وقتی پول اینهمه انقلاب خواهر مریم وچیز
برادر مسعودر را وادار به ایستادگی میکند, ببخشید چون یادم رفته بود گفتم” چیز”
منظورم استراتژی و تاکتیک برادر مسعود بود که همچنان سرپا و مقاوم است ,بله همان
استراتزی ارتش آزادیبخش و نبردمسلحانه , بعضی ایراد میگرند که ارتش آزادیبخش از بین
رفته , به این کوردلان باید گفت نه خیر از بین نرفته؛ بروید لیست تروریستی آمریکا
را نگاه کنید ! ما هم اینجا کلی پرچم و آرم از ارتش آزادیبخش داریم . الان اما ما قبل از رفتن به کمپ لیبرتی خیلی چیزها داریم که بفروشیم؛ یک مجسمه” اشرف” داریم که البته عکس است ولی کاربرد مجسمه دارد با مانتو و حجاب کامل اسلامی با ژست مناسب دویدن در اندازه طبیعی که سلاح هم به دست دارد .قابل شستشو که به درد تبلیغ سلاح ژ ث و یا برای تبلیغ مانتو و کفش هم کارائی دارد, به درد خیلی از اصناف دیگر هم میخورد که این عکس مجسمه به قیمت بیست و نه دلار به فروش میرسد. همچینی در اشرف دو تا مشعل داریم که با خرید یکی دومی را میتوانید مجانی دریافت کنید این مشعلها در اندازه بزرگ و به درد مراسم رژه و این چیزها میخورد چهل دلار برای آن در نظر گرفته شده که همره با آن شلینگ و کپسول گاز برای روشن کردنش هم رایگان تقدیم خواهد شد . این مشعلها به درد کسانی که برای مجالس عقد و عروسی سالن دارند محیط مناسب و قشنگی را برای فیلم و عکس مهیا میکند ولی به دلیل ضدیت این صنف و کلا عقد و ازدواج دیگران با انقلاب خواهر مریم برای این صنف بیست درصد اضافه حساب خواهد شد. حافظیه و کلا بناهای یادبود میدان آزادی و غیره هم در اشرف وجود دارد که نرخ آن بر حسب مقدار یونولیت و مقوا و تخته سه لای به کار رفته در آن محاسبه خواهد شد . البته خود جناب حافظ هم با فروش همه چیز موافق بوده و مثلا میگه : بیا که وقت شناسان دو جهان بفروشند به یک پیاله می صاف و صحبت صنمی البته که حافظ ارزان هم میفروخته مثلا میگوید پدرم روضه روضوان به دو گندم بفروخت ناخلف باشم اگر من به جویی نفروشم با این اوصاف وقتی برادر مسعود بینانگذار و زن اول و وطن و اینچزها را به آن ارزانی فروخته حالا ما سر این وسایل زیاد وسواس بخرج نمیدیم و ارزان میفروشیم.. خب مقادیر زیادی پرچم از همه رنگ داریم از پرچم سازمان و ارتش آزادیبخش گرفته تا انواع و اقسام عکسها روی پارچه که همه پارچه ها هم با جنس و رنگهای عالی مناسب برای دوخت زیر شلواری و پیزاما و دستگیره و پرده میباشد که نصف قیمت روز بازار به فروش خواهد رسید. یک کتابخانه کامل با کتابهای دست نخورده و سالم , نه اینکه فکر کنید دارم تبلیغات میکنم و مثل بنگاه دارهای ماشین میخواهم بگویم که کتابها مال یک خانم دکتر بوده , نه خیر همه میدانند که ما اینجا اصلا اجازه خواندن کتاب نداشتیم و برای همین هم کتابها سالم در کتابخانه مانده و فقط برای عکس و فیلم از آنها استفاده میشده که الان به قیمت روی جلد به فروش میرسد. قابل توجه همه مبارزان بزرگ جهان و گروههای مبارز و اعضا و ساکنان لیبست تروریستی !مقادیر زیادی گیتار و تار و دف و لباس رقص و لباس فرم رژه و چوب جارو و غیره هم داریم که حاصل بیش از دو دهه مبارزه بی وقفه است که همه نصف قیمت و بصورت کلی بفروش میرسد؛این ابزار علاوه بر نقش مبارزه و سرگرم کردن اعضا ممکن است برای بیرون آمدن از لیست هم کارائی داشته باشد که خرید آن را به همه گروهها ی نام برده شده توصیه میکنیم .در ضمن همراه با این وسایل مقادیر زیادی وسایل برای بیگاری و سرگرمی اعضا منجمله دستکش کا و بیل و ابزار خارکنی و جارو و غیره هم بصورت مجانی تحویل خواهد شد.
مهم تر از همه اینها عکسهای بزرگ مریم رجوی
و برادر مسعود در ابعاد بیست متر در ده متر هم با جنس اعلا به فروش میرسد لازم به
ذکر است که عکس خواهر مریم با عشوه و لبخند و بعد از عمل جراحی و قبل از اوضاع پتال
کنونی گرفته شده , البته اگر این قلم یا هرکدام از اقلام فوق به فروش هم نرسد یا
دیر به فروش برسد برای ما مجاهدین جای نگرانی ندارد بلکه بعنوان یک پیروزی به آن
نگاه کرده و بابتش جشن میگیریم چون طبق شرط خواهر مریم ما قرار است تا فروش کامل
این اجناس در اشرف بمانیم , پس هرچه دیرتر بفروش برسد دیرتر میرویم و بیشتر خواهیم
ایستاد و چون ما می ایستیم جهان هم خواهد ایستاد.
سایت ایران قلم از انتشار مطالب و مقالاتی که در آن کلمات توهین آمیز استفاده شده، معذور است مسئولیت مطالب درج شده بر عهده نویسندگان آن می باشد |