_________ استفاده از مطالب اين سايت با ذکر منبع بلامانع است _________
" کانون ایران قلم"
iran-ghalam@hotmail.com
در مقابل طرحهای شیادانه و فریبکارانه سران فرقه رجوی هوشیار باشیم
محمد رزاقی. پاریس 04 مارس 2012 http://www.faryade-azadi.com/2Haupt/Tarhe%20Shayadaneh%20Rajavi.HTM
هفته پیش خانم کلینتون وزیر امور خارجه امریکا در یک جلسه استماع اعلام کردند در صورتیکه اعضاء فرقه از اردوگاه اشرف بدون مانع تراشی خارج شوند امکان بازنگری لیست تروریستی که فرقه رجوی در ان قرار دارد امکان پذیر است . بعد از درج این سخنرانی خانم کلینتون در سایتها و یا پخش ان توسط خبرگزاریها مریم قجر بلافاصله از پیشنهاد خانم کلینتون استقبال کردند و اظهار کردند که خروج اعضاء فرقه به لیبرتی همزمان با خروج نام سازمان مجاهدین از لیست تروریستی امریکا باشد ! یعنی به عبارت ساده و به زبانی دیگر اعضاء خود معرف، داوطلب، بشکن زنان به کمپ لیبرتی بروند در وحله اول مریم قجر این طرح را پذیرفت دیگر ان داد و فغان و جیغهای بنفشی که سرکمپ لیبرتی می کشیدند خود به خود شد تف سر بالا که بر گشت افتاد روی صورت همه انهایی که مدعی بودند کمپ لیبرتی مثل زندان یا مانند اردوگاه کار اجباری و حتی بعضی از جیره خواران رجوی گفتند کمپ لیبرتی بدتر از اردوگاه نازیها هست ! اما یک روز از این موضوع نگذشته که مریم قجر شروع کرد دبه کردن که نه کمپ لیبرتی نمی رویم اما به بیابانهای اردن میرویم و در انجا چادر میزنیم و دور کمپ چادری را سیاج و سیم خاردار می کشیم و بخشی از اموال را به انجا (مرز اردن) منتقل می کنیم بخش دیگری را با حضور نماینده سفارت امریکا می فروشیم! سران فرقه دراوج شیادی و فریبکاری اقدام به دادن این اطلاعیه داده اند تا شاید به نیات پلید خودشان برسند . یکم: در صورتیکه اعضاء فرقه به کمپ لیبرتی منتقل شوند ضریب جدایی اعضاء به مراتب بیشتر از بیابانهای اردن هست . دوم: سران فرقه در کمپ لیبرتی بدلیل حضور مقامات سازمان ملل و پلیس عراق شبهه اشرف را درست کنند و به همین خاطر سران فرقه به طرح استقرار در بیابانهای اردن و کشیدن سیم خاردار دور کمپ عملا همان شیوه زندانی کردن اعضا در اشرف را در اردوگاه بیابانهای اردن پیاده کنند . سوم: اگر اعضاء فرقه در کمپ لیبرتی مستقر باشند ملاقات اعضاء با خانواده هایشان امکان پذیر هست اما در بیابانهای اردن نه و به همین خاطر سران فرقه برای فرار از دست خانواده ها که خواهان ملاقات هستند از وجود کمپ لیبرتی وحشت دارند . چهارم: سران فرقه در کمپ لیبرتی نمی توانند اعضاء ناراضی را سر به نیست یا زندانی و شکنجه بکنند اما در بیابانهای اردن که پلیس و کنترلی نیست سران فرقه به راحتی می توانند صدای هر منتقدی را خفه بکنند و هر بلایی سر نفر منتقد بیاورند . پنجم: از انجا که تمامی اموال موجود در اسارتگاه اشرف مربوط به دولت و ملت عراق است با رفتن به کمپ لیبرتی سران فرقه نمی توانند انها را فروخته و به جیب نا مبارکشان بریزند حال می خواهند با این شیوه به اموال ملت و دولت عراق چوب حراج بزنند و از پول ملت عراق برای فرقه خودشان لابی های امریکایی، انگلیسی، اسرائیلی استخدام بکنند و در اروپا برای مریم قجر شو راه بیندازند تا ایشان سخنرانی کنند . ششم: آنچه از همه مهمتر و پشتگرمی برای سران فرقه رجوی است اینکه بعضی از سران حزب بعث سقط شده مثل دختر صدام (رغد) که در اردن مستقر هستند به کمک فرقه رجوی بیایند و با نفوذ و پولی که دارند این فرقه را دوباره در مرز اردن سرپا نگهدارند و ان قسمت نه تنها به عنوان اردوگاه اوارگان نباشد بلکه پایگاهی برای فرقه رجوی که هم برای حفظ تشکیلات فرقه گرایانه هم قرار گرفتن در اختیار سرویسهای اطلاعاتی مثل اسرائیل که از طریق اردن خیلی راحت و سریع به هم وصل می شوند . هفتم: فرار رجوی و دیگر سران فرقه از اجرای عدالت از انجا که سران فرقه رجوی در ایرن و عراق و در داخل اردوگاه اشرف مرتکب جنایت علیه بشریت شده و می دانند در صورتیکه یکی از سران فرقه در مقابل یک دادگاه عادلانه قرار بگیرد همه جنایتهای فرقه رو خواهد شد لذا سران فرقه برای فرار از اجرای عدالت مستقر شدن در بیابانهای اردن را به کمپ لیبرتی که دارای حداقلهایی هست که سازمان ملل هم ان را تایید کرده . هشتم******: موضوع ستاره دار و کلیدی و به قول معروف شاه کلید!!! به احتمال زیاد رجوی در یکی از سوراخهای کمپ اشرف خزیده و اگر قرار باشد همه افراد به اسم و رسم و کارتهای صادر شده از طرف نیروهای امریکایی یا عراقی به کمپ لیبرتی منتقل شوند در ان صورت پدر خوانده فرقه (مسعود رجوی) نمی تواند از اردوگاه اشرف به کمپ لیبرتی برود پس 2 راه باقی می ماند بردن نفرات بصورت فله ای و بدون کنترل یا کمترین کنترل یا حتی زیر بار یا داخل بارهایی که می خواهند جابجا کنند تا مسعود رجوی را بدین شکل از انجا خارج کنند . یا اینکه رجوی در اردن تشریف دارند مریم قجر با این شیوه می خواهد بدنه را به سر متصل کند و دوباره با کمک سروسیهای اطلاعاتی کشورهایی مثل عربستان کویت و اردن و اسرائیل یک پایگاه جدیدی برای رجوی احداث کنند . اما به انچه باید توجه کرد اینکه سران فرقه تمامآ از جان اعضاء اسیر در چنگالشان مایه می گذارند ودر هیچ جا حاضر نیستند که بگویند اردوگاه اوور را مثلا به فلان نقطه منتقل می کنیم چون در اردوگاه فرقه سران فرقه بطور خاص رئیس جمهور باسمه ای رجوی کنگر خورده و لنگر انداخته و حاضر نیست هوایی به جزء کنار رود اوور به صورتش بخورد چون ممکن فرم صورت مریم قجر بهم بخورد و دیگر نتواند در شوها کنار شهردار اور یا جولیانی، بولتون، یا ژنرال فلیپس و... بشیند. به همین خاطر بیابانهای اردن و چادر نشینی را تقدیم می کند به اعضاء اسیر در اردوگاه اشرف و کمپ لیبرتی . شما یک ذره شرف وجدان و انسانیت در وجودتان نمانده اگر چادر نشینی در بیابانهای اردن خوب است پس چرا موقع فرار از عراق با بزک و دوزک کردن و با ملیونها دلار از پولهای اهدایی صدام ملعون از اردن مستقیم به پاریس فرار کردید شما هم در همان چادر هایی که صلیب سرخ زده بود می ماندید و یک شب می دیدید که اعضاء جدا شده بمدت بیش از 4 سال در زندان تیف که با همکاری شما و بربرهای امریکایی ساخته شده بود چه کشیده اند ! البته دکترهای امریکایی و اسرائیلی قبلا گفته بودند که هم گلوله هم صدای گلوله برای قلبتان ضرر دارد همینطور گرد و خاک برای صورتیکه عمل زیبایی انجام داده اصلا مناسب نیست و... مجامع بین المللی، دولت عراق، خانواده های اسیران در اردوگاه عراق جدید (اشرف) سابق، شخصیتهای سیاسی، احزاب و سازمانهای حقوق بشری، جدا شده ها از فرقه رجوی بهترین شناخت به ماهیت و عملکرد رجوی را دارند به همین خاطر تقاضا می کنم به مطالب و نوشته ها و پیشنهادات انها خوب توجه کنید تا جلو یک فاجعه انسانی را که رجوی و دیگر سران فرقه خواهان راه اندازی ان هستند را خنثی کنیم . سران فرقه می خواهند با دور زدن دولتها و سازمانهای بین المللی دور از چشم همه بساط شیادانه خودش را به هر طریق ممکن سر پا نگه دارد و من از دولت اردن تقاضا می کنم که اجازه ندهند خاک ان کشور محل استقرار یک فرقه مافیایی تروریستی باشد . همچنین از دولت قانونی عراق و ارگانهای ذیصلاح تقاضا دارم که روند انتقال اعضاء اسیر در چنگال رجوی به کمپ لیبرتی بصورت انسانی ادامه پیدا کند تا هر فرد بتواند ادامه مسیر زندگی خودش را ازادانه انتخاب بکند. و از مسئولین و کنترل کنندگان کمپ لیبرتی تقاضا می کنم در اسرع وقت اجازه ملاقات خانواده ها با عزیزانشان در کمپ لیبرتی صورت بگیرد . دوستان همینطور که با احساس مسئولیت و دلسوزانه مشت سران شیاد رجوی را باز کردید، درود بر همه شما و با هوشیاری و تجربه ای که داریم باید دوستان دربند فرقه رجوی را هر چه زودتر ازاد کنیم ان روز دیر نیست چون این حکم خدا، تاریخ و طبیعت است.
پاریس: محمد رزاقی 4 مارس 2012
همچنین ....... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ جر زدن مریم رجوی: بگذارید به اردن برویم، عربستان، ترکیه!
ن. هدایت، فریاد آزادی، چهارم
مارس 2012
ظاهرا مریم رجوی در ادامه مار
اندازیهای خود برای جابجایی و برای در خواستهای بیشتر از کلینتون
خواستار رفتن به اردن در درجه اول و اگر نشد به عربستان، ترکیه و
کویت... شده است. البته به نظر میرسد که او با "مقامات اردنی" به
توافقاتی رسیده باشد و یا اینکه میخواهد که عمو سام برایشان پیش قدمی
کند و این خواسته را در نزد آنها مطرح نماید که در "مرزهای بین اردن و
عراق" در "مکانی که پناهندگان" قبلا بوده اند باشند و فقط بگذارند که
این ها برای "تامین مخارج" اموال خود را زیر نظر سازمان ملل و آمریکا
به فروش برسانند.
http://ir-efshagari.com/index.php?option=com_content&view
ولی بعد مثل اینکه فهمیده است
که چه زهر ایدئولوژیکی را کلینتون با شکلات لیست تروریستی به حلقش
ریخته است و دست به یک عقب نشینی زده و خواستار رفتن به نزد مرتجعین
دیگرعربستا ن سعودی و شاه اردن و... شد جاییکه قبلا هم گفته میشد که از
نظر مالی به مجاهدین کمک مینمایند. هر چند اردن در زمان صدام به انها
کمک لجیستیکی میکرد و در واقع مسعود رجوی گفته میشود که در اردن بسر
میبرد و همینطور بعضی از سران مجاهدین که هنوز نتوانسته اند به اروپا
برده شوند. (((خانم رجوی به خانم کلینتون اطلاع داد در صورتی که اطمینانهای حداقل در کمپ لیبرتی تأمین نشود، اگر دولت عراق جلوگیری نکند همه ساکنان اشرف و لیبرتی آماده اند در ماه مارس، عراق را با اموال منقولشان ترک کنند و با نظارت صلیب سرخ و کمیساریا، با هزینه خودشان، بهطور موقت در منطقه مرزی اردن مستقر شوند، جایی که در زمان جنگ در سال ۲۰۰۳ صلیب سرخ و سازمان ملل برای پذیرش دهها هزار پناهجو چادر زده بودند)))
همچنین ....... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ بازی تراژدیک الاغ و هویج کلینتون با رجوی زهر استراتژیک کلینتون به گلوی رجوی
ن. هدایت، فریاد آزادی، دوم
مارس 2012
رجوی که روزی میگفت از اشرف
تکان نمیخورد و هر روز با "فاجعه" تهدید میکرد که هرگونه جابجایی را
"قبول" نمیکند با خفت و خواری در ابتدا از تمامی این شعارها خارج شد و
"توصیه" کلینتون را پذیرفت. البته مانند بازاری شده است که یک طرف از
سر قیمتش بهیچ روی کوتاه نمیاید و این را باز کلینتون با نشان دادن
هویج "حذف از لیست ترور" به الاغ لجباز همه چیز باخته و هیچ چیز بدست
نیاورده نشان داد که مریم رجوی هم در هوا با یک عشوه شتری آنرا چسبید و
سر به قدسیت عمو سام بطور کامل داد. البته در گفتار روزانه رجوی این
معنی را دارد که ما "با تلاش خود از حلقوم آمریکا بیرون آوردیم" و گرنه
"آمریکا که نمیخواست این را بما بدهد" و این "نتیجه کار و تلاش
خودماست" که از لیست کذایی آمریکا خارج شود.
همچنین ....... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ اندرباب آب و فاضلاب لیبرتی
محمد. ب. فریاد آزادی، بیست و
نهم فوریه 2012
رسانه های مجاهدین طی روزهای
اخیر پر شده است از وضعیت كمپ لیبرتی و آب و فاضلاب آن. آنقدر این
مطالب سبك و بی مقدار است كه آدم فكر می كند مجاهدین با آن اهن و تلپی
كه برای خودشان قائل بودند چگونه به پیسی افتاده اند كه اینطور خود را
مضحكه خاص و عام می كنند. همین روزهاست كه پیام رهبر مقاومت پیرامون آب
و فاضلاب لیبرتی منتشر شود و رئیس جمهور برگزیده مقاومت هم به «جگر
گوشه هایش» در لیبرتی پیام بدهد كه فعلاً همانجا دستشویی كنید تا من از
طریق مجامع بین المللی و سناتورها جای بهتری برای دستشویی تان پیدا
كنم!!!
اینها تصاویری است كه توسط خود
مجاهدین برای استدلال اینكه این كمپ جایی برای زندگی نیست منتشر شده
است. كسانی كه در تشكیلات مجاهدین زندگی كرده اند بخوبی می دانند زندگی
در آسایشگاههای اشرف به مراتب وحشتناكتر از اینجاست. اما من الان نمی
خواهم به این موضوع بپردازم می خواهم واقعیتی را كه مجاهدین پس از به
قول خودشان نیم قرن مبارزه به آن رسیده اند برای كسانی كه با این فرقه
سر و كار دارند عرض كنم.
همچنین ....... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ پاسخ دبیر کل ملل متحد به مریم رجوی؛ افعی های لیبرتی،کار « رژیم » است!
محمد علوی، آریا ایران، پاریس،
بیست و هشتم فوریه 2012
خانم رجوی عزیز و دوست داشتنی
همچنین ....... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ علیرضا رحمانی در مسیر اشرف به لیبرتی موفق به فرار شد اعلام جدایی علیرضا رحمانی
بنیاد خانواده سحر، بغداد، بیست
و هفتم فوریه 2012
آقای علیرضا رحمانی که هفته گذشته در حین انتقال گروهی از نفرات سازمان مجاهدین خلق به اردوگاه لیبرتی توانست فرار کرده و خود را به خانواده های مستقر در مقابل پادگان اشرف برساند، متن کوتاه زیر را نسبت به اعلام جدائی خود از فرقه رجوی به مسئولین بنیاد خانواده سحر در بغداد تحویل داده است که عینا از نظرتان میگذرد:
بنام خدا من علیرضا رحمانی بدین وسیله جدایی خودم را از فرقه رجوی اعلام می کنم و از این که توانستم در فرصت پیش آمده آزادی خودم را بدست آورم بی اندازه خوشحالم و خدا را شکر میکنم. در تشکیلات فرقه رجوی حق حتی آزاد اندیشیدن هم نداشتم و دائم تحت فشار و شکنجه روحی و زیر شدیدترین نوع تفتیش عقاید با نام عملیات جاری بودم و الان احساس میکنم عشق به زندگی و رهایی که طی ده سال در وجودم مرده بود دوباره زنده شده و از این بابت فوق العاده احساس رضایت میکنم.
علیرضا رحمانی
همچنین ....... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ابراز خرسندی کانون ایران قلم از آغاز ترک پادگان اشرف رجوی در برابر عزم جزم بینالمللی، دولت عراق، خانواده های قربانیان و اعضای جداشده از این فرقه سر تعظیم فرود آورد
24.02.2012 تحریریه ایران قلم
- در شرایطی که مسعود رجوی نزدیک به 26 سال را در صحراهای عراق، بدنبال سراب جوانان این میهن را قربانی هوس های خود کرد. - درحالیکه استراتژی ارتش وابسته باصطلاح آزادیبخش در خاک عراق رسما وعلنا به گل نشسته است. - در زمانی که رجوی همه چیز را یک جا باخته است ولی سرافکنده هنوز دعوی پیروزی میکند. - در روزگاری که رجوی راه چاره خود را نه تکیه بر مردم بلکه در سرسپردگی تمامعیار به سرویس های غربی و اسراییلی و موساد جستجو کرده و به کمک همین سرویس ها دانشمندان هسته ای ایران را به فرموده اسراییلی ها هدف قرار میدهد. - و در شرایطی که سازمان مجاهدین ماکت شرمساری کل اپوزیسیون باصطلاح خارج کشور شده که چشمانشان را آگاهانه بر همین حقایق روشن وابستگی مجاهدین به غرب بسته اند.
آری در چنین شرایطی رجوی وادار شده است که پادگان اهدایی صدام حسین را که بیش از ربع قرن در آن سکنی گزیده بود را شرمگینانه آرام آرام ترک کند و بی سر وصدا به سوی پایگاه ساخته شده آمریکاییان به نام « لیبرتی ! » نقل مکان کند.
بارها گفتهایم و باز هم تکرار میکنیم که رجوی در دوران حیات اش هرگز از گندم ری نخواهد خورد . رجوی منفور ایران و ایرانی و تاریخ این سرزمین باقی خواهد ماند . بخاطر آنکه نمونه کم نظیری از وابستگی به بیگانگان آن هم وابستگی به اعراب ضد ایرانی را در تاریخ معاصر به نمایش گذاشت او که با وابستگی به صدام راه خود را آغاز نمود اکئون تا خرخره با اسراییلی ها و دشمنان مردم ایران رفته است . از همین روست که رجوی منفوریت اجتماعی و لعن تاریخی را یک جا برای خود وبازماندگانش به ارمغان برده اس او همچنین در سالهای پایانی عمر لعن ونفرین هزاران هزار خانواده داغدار و جوان از دست داده و یا اسیر را با خود همراه کرده است.
این تجربه بسیار تلخ و تأسف آور البته به بهای خون هزاران جوانان ایرانی رقم خورد وسالهای جوانی و سرزندگی پرشور هزاران جوان دیگر درصحراهای عراق به یغما رفت .
آنچه مهم است اینکه رجوی علیرغم این گذشته توأم با خیانت و جنایت بلاخره مجبور به اجرای این امر تاریخی و مهم شد که در راستای انحلال ظرف ایدئولوژی و استراتژی عقبمانده خود را گام بردارد، اگر چه تا پایان راه هنوز باقیست . آنچه که به وی برمیگردد حداقل در 10 سال گذشته پس از آشغال عراق توسط آمریکا پیوسته سعی داشته و دارد که از این امر سرپیچی کند تا شاید فرجی حاصل شده و مجدداً توسط آمریکاییان مسلح شود . ولی شاید او نمی داند که آمریکاییان دهها همچون او را به سرچشمه برده و تشنه برگردانده است.
در همین جا بایست از استقامت و پایداری تک تک خانوادههایی که باطل السحر ایدئولوژی رجوی هستند تقدیر نمود و برآنان درود فرستاد، پدران ومادران پیری که در کهنسالی در سرما و گرما رجوی خیانتکار و وطن فروش را با پایداری شان در جلوی درب اصلیترین پایگاهش در جهان به محاکمه کشید اند.
همچنین از خیل بسیار رها شدگان و جداشدگانی که با قلم و قدم خویش این ارگان عنکبوتی را افشا نمودند و تشت رسوایی تشکیلات فرقه ای و ایدئولوژی بیمارگونه رجوی را از بام آسمان به زمین انداختند.
درود بر همه قهرمانانی که از سختیها و تهمت ها نهراسیدند و از ژنو و کانادا و آمریکا و انگلیس گرفته تا صحراهای عراق ره سپردند و از بام تا شام مرگ ایدئولوژی رجوی و جفایی که در نزد جوانان ایرانی کرده بود را فریاد زدند.
البته این از نتایج سحر است واقعیت اینکه رجوی و تشکیلات وی در عراق ضربهای استراتژیک و جبران ناپذیر و فراموش ناشدنی را دریافت کرده است و از همین رو که هرگز تا پایان و ترک خاک عراق دست بردار نخواهد بود و باز هم با سنگ اندازیهای مستمر در مسیر پناهندگی واقعی افراد اسیرو گروگان دراشرف ایجاد مشکل خواهد کرد، اما اکنون دیگر کار از کار گذشته است چون با باز شدن پای محاکم حقوقی چون سازمان ملل و کمیساریای عالی پناهندگی رجوی همه چیز را یک جا باخته است و قادر نیست شرایط را به گذشته بازگرداند .
اکنون بیش از هر زمان دیگر زمان به زیان رجوی و اندیشه پوسیده و بیمار گونه اش پیش میرود. همانطور که در گذشته ا شاره کرده بودیم تجربه عملی در مقابل رهبران این سازمان نشان میدهد قاطعیت و فشار سیاسی و حقوقی هر چه بیشتر نتیجه بخش بوده و رهبران دیکتاتور این سازمان قادر نخواهند بود مسیر مسالمت آمیز بررسی پروسه حقوقی این افراد را با خشونت و خونریزی قابل پیشبینی از طرف مسعود و مریم رجوی لکه دار سازند.
کانون ایران قلم که طی پنچ سال گذشته تلاش خود را جهت آزادی اسیران و گروگانهای این فرقه تروریستی سازمان داده است یکبار دیگر ضمن خوشوقتی و ابراز شادمانی برای شروع مرحله تاریخی و لازم الاجرا در پروسه نابودی این فرقه خشونت طلب ابراز امیدواری میکند که با نقل مکان افراد مستقر درپادگان اشرف این مراحل عملی گردد:
1. مصاحبه اختصاصی و بدور از شرایط تحمیلی فرقه رجوی در فضای باز و آزاد توسط مسئولان کمیساریای عالی پناهندگان اجرایی گردد. 2. شستشوی مغزی و شکنجه روانی و جسمی هزاران قربانی این سازمان پایان پذیرد. 3. با دخالت ارگانهای بینالمللی و همچنین دولت عراق امکان ملاقات حضوری خانوادهها با فرزندانشان هرچه سریع ترعملی گردد. 4. شروع فصل جدیدی از زندگی بدور از القائات اندیشه رجوی شرایطی را فراهم کند که باقی عمر این عزیزان همچون هیزمی برای بقای عمر این تشکیلات جهنمی بکار برده نشود .
با امید به روزهای بهتر بار دیگر کانون ایران قلم و هیئت تحریریه آن تبریکات صمیمانه خود را به مناسبت این پیروزی بزرگ ابراز میدارد.
همچنین ....... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ مجاهدین خلق بدون اشرف
تحریریه انجمن
ایران فانوس - آلمان 20.02.2012 http://iran-fanous.de/middle/652-Fanous-BedoneAshraf-20.02.2012.htm
بنا بر اولتیماتوم دولت و مردم عراق مبنی بر خروج بی قید و شرط مجاهدین خلق از خاک عراق و بنا بر وساطت و پا در میانی سازمان ملل و بعضی از کشورهای غربی، سرانجام نفرات سازمان طی روزهای گذشته 397 تن برای اولین بار، ناچار شدند کمپ اشرف را به مقصد کمپ آزادی واقع در نزدیکی بغداد، ترک کنند. نفرات حاضر، قبل از خروج از کمپ اشرف، بنا بر فرمان رهبران شان، برای آخرین بار باصطلاح با شهدای خود واقع در گورستان مروارید، دیدار و خداحافظی کردند که این به مثابه برگشت ناپذیر بودن ماجرا و جدیت دولت عراق در ارتباط با تخلیه اراضی اشرف و رها شدن از یکی از مشکلات بزرگ دولت و مردم، می باشد.
کمپ اشرف که در ابتدا حدود 30 کیلومترمربع مساحت داشت و بعدها وسعیتر شد، از اواخر سال 1365 به سفارش صدام حسین به مجاهدین خلق سپرده شد. آن ایام مصادف با جنگهای گردانی مجاهدین خلق بود. یعنی همان جنگهایی که مجاهدین با همکاری ارتش عراق به ارتش ایران شبیخون می زدند. مسعود رجوی که چند ماه قبل تر وارد عراق شده بود، کمپ اشرف را در یک نشست جمعی موهبتی برشمرد که از این پس همه نیروها می توانند با همدیگر و در یک جا آموزشهای سیاسی و تشکیلاتی را فرابگیرند. او با امکانات فراوانی که از دولت وقت عراق دریافت می کرد، به بازسازی کمپ اشرف می پرداخت و این در حالی بود که در ابتدا به نیروهایش وعده دو سال ماندن در عراق را داده بود و او در ادامه تصریح کرد که اگر ماندن ما در عراق بیشتر از دو سال به درازا بکشد، ما خواهیم سوخت، چرا این که از پس تبعات و سوالات فراوان مردم و مخالفینی که ماندن ما در عراق را مورد سوال و نقد قرار خواهند داد، بر نخواهیم آمد.
سرانجام مسعود رجوی که خود به دیدار نیروهای پراکنده اش در مرزهای ایران و عراق نمی رفت و در شان خود نمی دید، نیروهایش را از جبهه های جنگ واقع در سراسر مرزهای ایران و عراق، به پادگان اشرف گسیل داشت و برایشان انواع و اقسام آموزشهای تشکیلاتی و سیاسی و ایدئولوژیک، بر قرار کرد تا به زعم خودش در یکسان سازی نیروها و کنترل و مهار آنان هزینه کمتری پرداخت نماید. با این حال، پادگان اشرف از حیث درختکاری و ساختمان سازی و انواع پروژه های دیگر و بسیج نیروها برای آبادانی آن محل تقریباً به شهرکی بدل شد که حتی مدرسه و اسکان خانواده ها را نیز در خود جای داده بود که بعد از دو سال همه امکانات کودکان و خانواده ها به دلیل ضرورت جنگ، برچیده شد و پادگان اشرف تماماً به پادگانی خشک و بی روح بدل شد و اگرچه همه نیروهای سازمان و بعضاً رهبرانش نیز به آنجا تردد داشتند، پادگان اشرف از آن پس به نماد قدرت و امکانات و حضور و جولان دادن مجاهدین خلق در خاک عراق، طی دهه های 70 و 80 بدل شد.
با وجود این که پادگان اشرف طی سلسله آموزشهای مسعود و مریم رجوی به یک فرقه بسته و نظامی بدل می شد، از طرف دیگر حصارها و سیم های خارداری که هر روز بر گرد این کمپ کشیده می شد و عرصه را بر اعضا و ناراضیان تنگ تر می کرد، پادگان اشرف ضمن نماد قدرت و اتوریته و هژمونی رهبران سازمان، اختناق و استبداد و دیکتاتوری عریان و افسارگسیخته را علیه نیروهای راضی و ناراضی آنچنان تست و آزمایش می کرد که هنوز هم اعمال و رفتارهای غیرانسانی و ضد حقوق بشری که رهبران سازمان علیه اعضایشان به کار برده و به راه انداخته اند، برای جامعه جهانی شناخته شده نیست و باورش سخت است. با این اوصاف که مسعود رجوی از پتانسیل مبارزاتی بخشی از جوانان ایرانی به تمرین دیکتاتوری و تست و آزمایش انواع مفاسد شخصی و تشکیلاتی خود می پرداخت و از شعر و شعارهای سابق سازمانش فاصله می گرفت و قادر بود توسط امکاناتی که از صدام حسین گرفته بود و بسته بودن درب پادگان اشرف، همه نیروهایش را به گروگان بگیرد و به بردگی بکشاند، کم کم سرو صدای مخالفین و معترضین از این نوع دیکتاتوری نوین، بلند و بلندتر شد تا جایی که وجود و صدای اعضای جداشده در اروپا، به یکی از معضلات و موانع بزرگ بر پیش راه مجاهدین خلق بدل شد، رهبرانی که می رفتند تا با فریب و مظلوم نمایی، خلقی را به گروگان بگیرند. به دنبال همین و طی دو سال گذشته، صدها خانواده ایرانی نیز خود را به صف اول مبارزه علیه مجاهدین رسانده و خواهان یکی از حقوق اولیه خود و فرزندان دربندشان که در داخل قرارگاه اشرف محبوس بودند، شدند. این دومین ضربه، همچنین توانست در بی آبرویی و بی اعتباری رهبران سازمان قوت بیشتری ببخشد و حتی خیل نیروهای ناراضی در درون سازمان را منفعل و از بدنه تشکیلات جدا سازد و به جمع نیروهای معترض و مخالف سازمان ملحق نماید.
این چنین بود، البته در ابتدا فعالیت های سیاسی و حقوق بشری اعضای جداشده از این سازمان در پشت جبهه و سپس فعالیت های شبانه روزی خانواده های مجاهدین طی دو سال گذشته و آنهم در خط مقدم نبرد، عرصه را از هر حیث بر رهبران سازمان تنگ کرد و اعتماد به نفس را از آنان گرفت و نگذاشت تا رهبران سازمان که برای حفظ پادگان اشرف و دستاوردهای نامشروعی که در آن انباشته بودند و به قول و به زعم خودشان برای حفظ و بقاء آن، عاشوراگونه ایستادگی خواهند کرد، جامه عمل پوشانده شود.
در اینجا جا دارد تا از زحمات همه نیروهایی که چه در عرصه بین المللی، چه در داخل عراق، چه نیروهای ناراضی و خانواده هایی که از ایران برای اعتراض به عراق می رفتند، قدردانی کرد و یقین حاصل نمود که با همین همت و پیکار مجدد، می توان باقیمانده سازمان را از اراضی مردم عراق کوچاند و به عقب نشینی واداشت و البته، النهایه رهبران سازمان را به خاطر سی سال جنایت و خیانت به دادگاه های صالحه کشاند.
تحریریه ایران فانوس
سایت ایران قلم از انتشار مطالب و مقالاتی که در آن کلمات توهین آمیز استفاده شده، معذور است مسئولیت مطالب درج شده بر عهده نویسندگان آن می باشد |