_________ استفاده از مطالب اين سايت با ذکر منبع بلامانع است _________

" کانون ایران قلم"

iran-ghalam@hotmail.com

www.iran-ghalam.de

وحشت از فرو ریختن دیوارمناسبات غیرمتعارف (قسمت دوم) 

 

 

جمشید طهماسبی، بیست و پنجم مارس 2012
Tahmesebi@yahoo.de

 

لینک به قسمت اول

 

درقسمت اول به این پرداختیم که برخلاف انتظارافراد ونهادهای که خارح ازدایره تشکیلاتی مجاهدین درگیرپرونده نجات نفرات نگون بختی که درباطلاق عراق گیرکرده اند،موضوع خروج ازعراق وخلاص شدن ازجهنم عراق در نگاه و خواسته های رهبری مجاهدین جای ندارد.

واقعیت تلخی که تصورآن هم مشکل است درحالی که ظاهرا بعد ازمدتها مقاومت در برابر خروج ازاشرف ومصاحبه تک به تک افراد، تمامی این موارد را بالاخره پذیرفته و از خط قرمزی که دوربحث "خروج بچه های ساکن کمپ اشرف از عراق" کشیده بودند کوتاه آمدند.

واین درحالی بود که صدای خیلی ازهواداران بسیارنزدیک به آنها هم که معمولادرچنین شرایطی سکوت میکنند درآمده بطور مثال خانم عاطفه اقبال می نویسد:

« به عنوان یک راه حل عملی و جدی، آیا نباید درخواست " پذیرش فوری و اورژانس بچه های اشرف توسط کشورهای اتحادیه اروپا" - که در آن مجاهدین دیگر در لیست تروریستی نیستند- را در صدر خواسته های خود در این دو ماه قرار داد و همه سازمانهای حقوق بشری و دیگران را حول این خواسته بسیج کرد؟

آیا نباید از خانواده ها خواست که تک به تک به سراغ نهادهای بین المللی و روزنامه ها رفته و وضعیت فرزندان خود در کمپ اشرف را بعنوان "خانواده" و نه "سازمان" پیگیری کنند و به این ترتیب فشار افکار عمومی را در این رابطه بالا ببرند.

زمان بسیار کمی مانده است. اگر مسئله ی زنده ماندن و نجات تک تک این بچه ها مسئله ی اصلی و نه فرعی است باید روی این مسئله بسیج شد و تمام خواسته های دیگر را تحت الشعاع این خواسته ی اصلی قرار داد.

وگرنه ............... بروال همیشگی باز باید شاهد جسدهای خون آلود جوانان پاکبازمان در بیابانهای خشک عراق باشیم !»

اگرچه فکر می کنم به اندازه کافی گویاست ولی نه برای مستمری بگیرانی همچون آقای رحمان کریمی که بنا به گفته خودش درنوشته« حرفهایی به انگیزه آخرین طرح استاد بهرام عالیوندی»میفرمایند.

« ما توده ای های آن روزگار با اطمینان خاطر ازآنکه با ارتجاع حاکم و حامیان استعمارگراو درنبرد هستیم ، نمی فهمیدیم که داریم تیشه را به چه ریشه عزیزی یعنی مصدق و نهضت ملی او می زنیم .

این رهبران ما بودند که دریک کوران باند بازی ، خودگرایی و دلچسب ومطیع بودن برای حزب کمونیست اتحاد شوروی ؛ چه سان اوضاع روشن روز ایران را به تحلیل سر قدم و قلم می روند .»

روشن است که امروز هم تنها چیزی که برای امثال ایشان مهم نیست مسئله ی زنده ماندن و نجات افراد گرفتار در عراق باشد.

 

همچنین .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

وحشت از فرو ریختن دیوارمناسبات غیرمتعارف

 

 

جمشید طهماسبی، دوازدهم مارس 2012
Tahmesebi@yahoo.de

 

خانم رجوی در یکی از آخرین موضع گیریهایشان اعلام کردند که بیابانهای مرزی اردن را به کمپ لیبرتی ترجیح میدهند:

« اگر دولت عراق جلوگیری نکند همه ساکنان اشرف و لیبرتی آماده اند در ماه مارچ، عراق را با اموال منقولشان ترک کنند و با نظارت صلیب سرخ و کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل متحد، با هزینه خودشان، به طور موقت در منطقه مرزی اردن مستقر شوند.»

برای پی بردن به رمز و راز نهفته دراین نوع تلاشها که بیشتر به دست و پا زدن کسی که در لجنزار گیر کرده می ماند کافیست به کلیدیترین وجه تمایز لیبرتی با بیابانهی مرزی توجه کنیم.

بزرگترین وپایه ای ترین امتیازی که این بیابانها نسبت به لیبرتی ازآن برخوردارند نبودن کنترل است یعنی محیطی ایزوله که نبود آن میتواند راه به فرو ریختن حصارها و مناسبات غیر متعارف تشکیلاتی ببرد.چیزیکه مجاهدین برای حفظ سلطه خود بر تمامی زوایای زندگی افراد به آن قبل از هرچیز نیازمندند و خانم رجوی هم به خوبی به الزامات آنهم اشاره میکند:

« این قطعه زمین به‌وسیله ساکنان سیاج کشی می شود و ساکنان تا رفتن به کشورهای ثالث آن را ترک نمی‌کنند مگر بیماری که معالجه او در داخل سیاج امکانپذیر نباشد»

اگردقت کنیم درتمام پروسه مسئله اشرف چه آنجا که با دولت عراق درگیرمیشوند و چه دربیرون عراق هیچگاه موضوع رسیدن افراد به دنیای آذاد وخلاص شدن ازجهنم عراق در نگاه و خواسته های رهبری مجاهدین یا اصلا جای ندارد و اگر هم برای رد گم کردن در جای مجبور میشوند به آن اشاره ای بکنند موضوعی دست چندم است.

البته اینروزها آش اینقدر شوراست هرناظربیطرفی هم روی آن انگشت میگذارد از جمله:

یک مقام مسئول دولت اوباما درپروندۀ جابجایی اعضای مجاهدین خلق دربارۀ درخواست مریم رجوی برای انتقال به اردن می گوید: « مریم رجوی می خواهد یک اردوگاه خودمختار نظامی را در اختیارش بگذارند»

وی در این باره می افزاید: « هرکس چنین توصیه ای به مریم رجوی کرده، جداً به یک راه حل انسانی آسیب وارد نموده است. روشن است که وی قصد کمک به آنها را ندارد»

وحالا که دیگربه هیچ قیمتی امکان حفظ تاریکخانه اشرف وجود ندارد تمام تلاش خود را برای تبدیل مکان جدید متناسب بااین نیازحیاتی یعنی حقظ حاکمیت بلامنازع تشکیلاتی درمحیطی ایزوله میکنند که آقای رجوی بخوبی از آن به عنوان مکانی استرلیزه شده یاد می کردند.

البته هر کس از نزدیک با مناسبات مجاهدین آشنا ی داشته باشد به آنها حق میدهد، چرا که درزمینه ایجاد رابطه با دنیای بیرون و الزامات جبری آن تجارب بسیار تلخی دارند.

چرا که هرجا چنین امکانی هرچند محدود فراهم بوده باعث گریز و ریزش نیروها شده از جمله در پروسه اعزام نیروبه اروپا درسال 1994به همراه مریم که تعداد زیادی فرار را بر قرار ترجع دادند آنهم از نفراتی که دست چین واز فیلترهای چند لایه مختلف عبور کرده بودند.

و از دل همین تجارب تلخ بود که ظوابط خروج تک نفره از پایگاها ممنوع چه دراروپا وعراق وچه درجاهای دیگردر آمد .

 

ادامه دارد

 

همچنین .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

دم خروس حسن نیت

 

 

جمشید طهماسبی، چهارم مارس 2012
Tahmesebi@yahoo.de

 

مجاهدین روی «حسن نیت ساکنان برای جابجایی» تأکید و مانورزیادی می کنندَ، اما واقعیت این است که جنس و ماهیت این حسن نیت نیز مانند ماهیت تن به خلع سلاح دادن تنها درنقطه استیصال مطلق توسط نیروهای نظامی آمریکایست که ازاساس هیچ دلیلی جزیک عقب نشینی نداشت که به مثابه نوشیدن اجباری جام زهری برای رهبری مجاهدین بود.

پس به خوبی قابل درک است که جبر ترک اشرف نیز نه تنها هیچ ربطی به داشتن حسن نیت ندارد بلکه در واقع با این فرار به جلو بدنبال دست آویزی بودند که بتوانند با اتکا به آن اول خود را از خطر برخورد و رویاروی با سازمان ملل و نهادهای وابسطه به آن نجات دهند.

و در گام بعد در راستای سناریو از قبل تنظیم شده خرید زمان با اتکا به وسط کشیده شدن پای نهادهای فوق دست بازتری برای خرید زمان با این امید که شرایط عراق در راستای رویای بر باد رفته آنان تغیر کند.

چرا تا آنجا که به آنها بر میگردد نه تنها هیچ تمایلی به خروج این نیروهای به گروگان گرفته شده از جهنم عراق ندارند ،بر عکس بر اساس مواضع علنی خودشا ن دم خروس این گونه حسن نیت آنها کاملا هویداست.

ایران اشرف لیبرتی: - سایت همبستگي ملي

«.... با رفتن به لیبرتی، اشرفیان، رژیم ومماشاتگران رااز نظر سیاسی، بین المللی ، حقوقی ، اخلاقی واجتماعی خلع سلاح ومحاصره کرده اند،

... پوش سازمان ملل و توافقاتی که با کوبلر می کند وبطریق اولی زیر سوال رفتن صلاحیت و توانمندی نماینده دبیرکل در ایستادگی بر موضع بی طرفی وتسهیل کننده مورد ادعای وی در این باره است.یعنی کانال عادی سازی شده اعمال نفوذ رژیم برای فشارونابودی بیشتراشرفیان بدین ترتیب گل گرفته وبسته می شود...

این شرایط وموقعیت جدید اشرفیان نه قابل بازگشت دادن به قبل است ونه قابل اغماض.موضوعی است جهانی با پیروزی محتوم.... »

اگر چه آش این دوگانگی در حرف وعمل آنچنان شور شده که وزیر امور خارجه آمریکا خانم کلینتون هم روی آن انگشت گذاشته و اعلام کرد:

«...با توجه به تلاش‌ها برای جابه‌جايی ساکنان (اردوگاه اشرف)، همکاری مجاهدين خلق برای بستن صلح آميز و موفقيت آميز اردوگاه اشرف، پايگاه اصلی شبه نظامی مجاهدين خلق، يک عنصر کليدی در هرگونه تصميم گيری در خصوص وضعيت سازمان مجاهدين خلق در فهرست گروه های تروريستی خارجی است.

... درهمین زمینه، يک مقام ارشد دولت آمريکا که نخواسته نامش فاش شود، به خبرگزاری رويترز گفته است: اظهارات خانم کلينتون در روز چهارشنبه پيامی عمدی به مجاهدين خلق بود اين مقام آمريکايی اضافه کرده است:«يکی از دلايلی که ما می خواستيم اين پيام را بدهيم اين است که همکاری مجاهدين خلق تاکنون ناهمگون و متناقض بوده است»

آری وقتی بر این باور باشیم که میتوان« بحرانی را با بحرانی دیگر مهار کرد» به ناچار به جای نگاه بجلو و انطباق با آن چاره ای جز به گذشته پناه بردن و در رویای آن در غلتیدن نیست.

 

همچنین .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

ارتزاق از خون

 

 

جمشید طهماسبی، بیست و هشتم فوریه 2012
Tahmesebi@yahoo.de

 

فرصت بسیارارزشمندی که با دخالت سازمان ملل برای نجات کسانی که براستی درعراق به گروگان گرفته شده اند بدست آمده، اما ازواکنشهای روزهای اخیر دستگاه تبلیغاتی مجاهدین می توان چنین نتیجه گرفت، که بار دیگر رهبری مجاهدین درراستای به بن بست کشدن این امکان ازهیچ تلاشی فروگزار نخواهد کرد.

اطلاعیه دبیرخانه شورای ملی مقاومت ایران:

( ......لیبرتی از هم اکنون یک تجربه شکست خورده است و انتقال سایر افراد به آن امکانپذیر نیست.....ساکنان لیبرتی به این نتیجه رسیده اند که بدون تأمین و تضمین اطمینانهای حداقل، تنها راه برای جلوگیری از بدتر شدن وضعیت، بازگشت آنها به اشرف است.)

پس تمامی کسانی که نمی خواهند با سکوت خود، در برابر زمینه سازی یک فاجعه انسانی دیگر درآن سهیم باشند.

باید با تمام توان و با تکیه بر بعد انسانی موضوع، به دست اندرکاران این زمینه سازی نشان دهند که ما از اینگونه جنایتها متنفریم و درمقابل این تدارک کشتار خاموش نمی مانیم.

تا فرصت از دست نرفته و تا باردیگر با کشتارو ارائه اجساد تکه پاره شده آن روبرو نشده ایم باید با تمام توان و یکصدا به دست اندر کاران این کشتارنشان دهیم که ما از تجارت خون متنفریم.

با به تصویرکشیدن زشتی این جنایت اجازه ندهیم که مثل همیشه رهبری مجاهدین در پس پرده های خون و احساسات مجالی برای طرح هیچ سئوال دیگری باقی نگذارد .

البته روی سخنم فعالان سیاسی و حقوق بشری شریفی است که سودای جز نجات جان این فرزندان مردم ایران در سر ندارند و اگر نه از حقوق بگیران که به طور حرفه ای کارشان چیزی جز تائید وهورا کشیدن از سر وظیفه، نه تنها انتظاری نیست بلکه گاو چاله دهانی هم از چنین موجوداتی دور از انتظار نخواهد بود

پس به هرشکل که میتوانیم وبا هر آنچه در توان داریم از جمله با روشنگری وپرداختن به ابعاد مختلف شرایط کنونی برای نجات جان هزاران گروگان اشرف با تمام توان و به هر وسیله ای که می توانیم و با هر امکانی که می تواند وجود داشته باشد بیاری برخیزیم.

 

همچنین .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

اشرف برای مجاهدین همه چیز یا هیچ چیز

 

 

جمشید طهماسبی، کانون وبلاگ نویسان مستقل ایرانی، بیست و یکم فوریه 2012
http://www.cibloggers.com/?p=9761

Tahmesebi@yahoo.de

 

خارج شدن اولین گروه مجاهدین از اشرف ظاهرا با قصد ترک عراق و رفتن به کشورهای دیگر آیا به مفهوم این است که ازوقوع فاجعه فاصله گرفتیم و یا این امکان نخواهند داشت و بازهم فجایع دیگری در راه است.

پرونده اشرف برگهای بسیاری دارد و حقیقت آن است که هربرگ آن می تواند برگهای دیگری را از چشم پنهان کند و هر کس با توجه با به مواضع و تمایلش در یک برگ درنگ میکند و برگهای دیگرآن را نمی بیند.

با اشراف به این که برای رهبری مجاهدین، اشرف و عراق نه یک پایگاه نظامی و یا حتی یک پایگاه استراتژیکی، بلکه یک ظرف ایدئولوزیکی و به مثابه همه چیز است پس باید به هرقیمت در آن ایستاد .

حتی به قیمت به زمین ریخته شدن خون کسانی که بخشی از شریف ترین فرزندان ملت ایرانند وهیچ سودای جز آزادی و عدالت برای مردم خود در دل نداشته و ندارند .

حال اگرچه اکثریت قریب به اتفاق نیروها و شخصیتهای سیاسی و حتی بخشی از طرفداران مجاهدین بر این باورند که با رفتن صدام حسین دوران ماندن در عراق و منزوی کردن نیروها به سر آمده و دورانی دیگر آغاز شده و نمیتوان در عراق ماند.

برای پی بردن به اینکه چرا مجاهدین خلع سلاح شده و تحت فشاری که هیچ چشم اندازی نه از نظر نظامی ونه آینده سیاسی در عراق ندارند اما با تمام توان برای ماندن به هر در ودیواری میزنند.

واقعیت این است که خروج از عراق و ترک اشرف یعنی پایان دوران ایزوله نیروها چیزی که از آن به ظرف ایدئولوزی یاد می شود و این رمز رازی است که تمام ارکان مجاهدین و بخصوص رهبری ان را به لرزه در می آورد تا جای که ترجیع میدهند پرونده مجاهدین به هر صورت ممکن در همان عراق بسته شود.

در همین راستاست که در اولین واکنش بعد خروج اولین گروهی افرادی که از قبل برای به بن بست کشیدن طرح سازمان ملل که با هشدار دبیرکل دیگر هیچ راه فراری از آن متصور نبود:

(دبیرکل معتقد است زمان آغاز انتقال به لیبرتی فرا رسیده و از مقامات عراقی و ساکنان اشرف، مصرانه میخواهد، با یکدیگر همکاری کنند و این پروسه را به شکل مسالمت آمیز به انجام برسانند.
دبیرکل تاکید میکند دولت عراق مسئولیت اصلی امنیت و سلامت ساکنان اشرف را بعهده دارد. همزمان، ساکنان اشرف نیز مسئولیت دارند قوانین عراق را محترم شمارند).

اعلام میکنند که: (شورا با اشاره به درگیری ها به حضور پلیس عراق داخل کمپ لیبرتی اعتراض دارد و میگوید ساکنین اشرف دیگری حرکت نخواهند کرد الا اینکه پلیس کمپ را ترک کند.
انتقال گروه های های بعدی فقط وقتی انجام میشود که فرستاده ویژه به سازمان ملل ، دبیرکل و دولت عراق اعلام کنند با مینیمم تضمین ها موافق هستند. بخصوص رفتن پلیس عراق از داخل کمپ لیبرتی ، این را شورا در بیانیه خود روز جمعه گفت).

قکر میکنم که با تمام توان باید در یک کار زار روشنگری، با توحه به فرصتی که با دخالت دبیر کل سازمان ملل بوجود آمده، اجازه نداد که آقای رجوی در راستای دستیابی به اهداف ماجراجویانه خود مجددا خون تعدادی دیگر از فرزندان این مرز و بوم را به ناحق بر زمین بریزد.

 

 سایت ایران قلم از انتشار مطالب و مقالاتی که در آن کلمات توهین آمیز استفاده شده، معذور است

مسئولیت مطالب درج شده بر عهده نویسندگان آن می باشد