_________ استفاده از مطالب اين سايت با ذکر منبع بلامانع است _________

" کانون ایران قلم"

iran-ghalam@hotmail.com

www.iran-ghalam.de

تشکیل انجمن یاران در فرانسه و شتاب گرفتن فروپاشی فرقه مجاهدین
 

 

مهدی سجودی
12.04.2012


در خبرها خواندم که یکسری جدید از افراد اشرف از اردوگاه مخوف آزاد شدند و در همین اوقات نیز مطلع شدم که دوستان دیگری برای پشتیبانی بیشتر از خانواده های قربانیان اسیر در اشرف انجمن یاران در فرانسه را راه اندازی کرده اند. برایم این اخبار بسیار خوشحال کننده بود و ضمن تبریک به همه آنها خواستم با نوشتن این مطلب خوشحالیم را برای این سری و اندوهم را برای آنانی که هنوز در این اسارتگاه باقی مانده اند بیان کرده باشم . میگویند از قدیم کار خوب هیچوقت بی جواب نخواهد ماند .


البته آنچه که به سران فرقه و بطور خاص رجوی ها بر می گشت تمام سعی و تلاش خودشان را کردند که اشرف این ظرف فرقه گری و شیشه عمر خودشان را به قیمتی شده حفظ کنند اما بر اثر تلاشهای شبانه روزی جدا شدگان در کشور های غربی و فشار های مجامع بین المللی و ارگانهای حقوق بشری و از طرف دیگر تحصن خانواده های اسیران گرفتار در چنگال سران فرقه در قلعه اشرف که اکنون وارد سومین سال خودش شده است .آری این عزیزان که اکثرا سالخورده هستند برای دیدن عزیزانشان همه سختی ها را تحمل کردند و در آن گرمای طاقت فرسا و سرمای استخوان سوز عراق در کنار درب این اسارتگاه به تحصن نشستند تا به پایه ای ترین و اولیه ترین حق خود که دیداری کوتاه با عزیزانشان بود برسند که بعضا بیش از بیست سال هست که همدیگر را ندیده بودند که سران فرقه مانع تحقق این خواسته آنان شدند ولی این اقدام شجاعانه این عزیزان تاثیر زیادی در پاشیده شدن این قلعه مخوف داشت و دیدیم که سرانجام رجوی ها کوتاه اومدند و پذیرفتند که اشرف این اسارتگاه را ترک کنند و دست از ادامه اشغال قسمتی از خاک عراق که در زمان صدام دیکتاتور سابق عراق به سبب مزدوری و خوش خدمتی برای صدام بدست آورده بودند بردارند البته در ابتدای امر هم کلی بهانه جوئی کردند و بقول معروف بهانه های بنی اسرائیلی تراشیدند که از جمله این بهانه گیری ها این بود که آنجا استاندارد نیست و توالت هایش خوب نیست و یا افعی دارد و خلاصه از این قبیل بهانه جوئی ها . اما همه این ترفند ها و بهانه تراشی ها فایده ای نداشت و سرانجام رجوی ها با خفت و خواری به اجبار مجبور شدند خاکرا ترک کنند .آری همانطور که ده سال پیش بعد از سقوط صدام مجبور به ترک سلاح شدند و رجوی هم طی اراجیفی مضحک گفت من سلاح را دادیم تا صاحب سلاح را حفظ کنم و حال هم بعد ده سال مجبور به ترک خاک می شود لابد حالا رجوی حتما می گوید من خاک را و تیر کمان را دادم تا صاحب خاک را حفظ کنم البته صاحب اصلی این خاک مردم شریف استان دیالی هستند که زمین کشاورزی شان توسط این فرقه اشغال شده بود بنابراین بهتر است رجوی بگوید من دست از اشغال قسمتی از خاک عراق که زمین کشاورزی روستائیان زحمت کش بوده دست بر می دارم تا کمپ ترانزیت یا همان لیبرتی را بدست بیارم که البته آن هم همانطور که از نامش پیداست محل ترانزیت هست و موقتی می باشد تا مسئله انتقال شان به کشورهای پناهنده پذیر حل و فصل گردد .پیش خودم خیلی سخته آدم کسی را دوست داشته باشد عشقش کنارش باشد ویا رویاها باشه وبتونه رها باشد وهمیشه در قفس همدیگر را ببینی بدون هیچ کلامی.خیلی سخته که کسی بیاد که عزیزانت وهمه چشمات را نگذارت دوست داشته باشی .و خیلی سخته که در گلدونی بدون اب و افتاب رشد و نمو کند و خیلی سخته که چشمات رنگ غم داشته باشد . اری با ترک برداشتن اشرف این اسارتگاه مخوف ، شیشه عمر رجوی هم ترک برداشته و بزودی خواهد شکست و بساط فرقه گری اش هم در عراق برچیده خواهد شد از همین زاویه تشکیل انجمن یاران در فرانسه کمک شایانی است در همین راستا. زیرا بعد از اشرف ، قلعه اوورسورواز را جانشین آن خواهند کرد.


بنابراین رجوی ها هم باید به فکر پاسخگوئی در قبال این سالیان ترک تازی شان در عراق در سایه صدام باشند و باید در یک دادگاه عادلانه محاکمه شوند و جواب این همه جنایت و خیانتی که علیه مردم ایران و مردم شریف عراق و نا راضیان و مخالفان در داخل تشکیلات مخوف و استالینی و تار عنکبوتی در قلعه اشرف مرتکب شده اند را پس بدهند و به نظر من که آنروز هم فرا خواهد رسید و رجوی ها را از آن گریزی نیست به امید آنروز و به امید اینکه همه سختی ها بر طرف گردد و همه اسیران مستقر در قلعه اشرف رها گردند انشاء اله

 

همچنین .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

سایت انجمن یاران در فرانسه آغاز بکار کرد

 

هیئت تحریریه سایت یاران - پاریس 11.04.2012

http://iran-yaran.fr/middle/1004-yaran.HTM

 

 

روز گذشته  سایت انجمن یاران در تاریخ 10.04.2012 میلادی برابر با 22 فروردین 1391 در جلسه ای  در شهر پاریس به صورت رسمی افتتاح شد. در این جلسه اعضای انجمن یاران  شامل آقایان سعید ناصری ، غفور فتاحیان ، علیرضا نصراللهی ، محمود سپاهی و همایون کهزادی به بیان دیدگاه ها و اهداف خود از تشکیل این انجمن در فرانسه پرداختند . همچنین در این جلسه افرادی از کشور آلمان از جمله آقای محمد حسین سبحانی حضور داشتند .

ما در روزهای آینده تلاش خواهیم کرد که مشروح این جلسه را در اختیار علاقمندان قرار خواهیم داد. ولی مایل هستیم در فرصت پیش آمده به صورت کلی دیدگاه ها و اهداف  خود را از تاسیس انجمن یاران در فرانسه بیان کنیم.

واقعیت این است که  ما « یاران » برآمده از نسلی سوخته و غارت شده هستیم که سینه‌ها مان مملو از شرح ناگفته ها ، و روح و جسم مان زخمی از هزاران تیغ ناجوانمردانه است. « یاران »  بازمانده از نسلی است که برای مردم محبوب و میهن عزیزاش گنجینه ای از تجربه‌های شکست‌خورده است. با شناختی که اکنون در پرتو از دست دادن جوانی مان بدست آوردیم به قطع و یقیین  برای جوانان میهنمان عبرتی هستیم تا آنان همچون ما نسوزند وشمع وجودشان آب نگردد و گلبرگ جوانی شان در مسیر ناشناخته‌ها پرپر نشود. ما یاران با یکدیگر در صدد هستیم به مانند همه آریایی ها در پیوند با یکدیگر فریاد آزادی  را با فانوسی فرا روی راهمان،  و با قلمی سبز و  مصلحانه در دست مان ،  آوا و  و پیام رهایی را به سراسر ایران و جهان لینک کنیم، تا در سپیده سحر،  نجات سایر یاران را شاهد باشیم و در این راه دست همه دوستان و عزیزان را می فشاریم .

ما باید اقرار کنیم  ما « یاران » که در راه  دمکراسی و آزادی میهن گام گذاشتیم با صد افسوس در راه خواسته‌های نیک مان گم شدیم . شاید بتوان گفت در ابتدا گمراه نبودیم ولی در راه آرزو هایمان گم شدیم. البته نقش رهبرانی که بوقلمون صفت هر روز به رنگی در می آمدند و با صد نیرنگ و فریب سراب را به جای آب نشان مان میدادند را نبایست در این تجربه  با ارزش ، هر چند تلخ ، ناچیز و هیچ بشمریم.

آنچه حکایت اش رفت  مربوط به گذشته های نه چندان دور بود ، آنچه مربوط به آینده ماست اینکه:

طی سی سال گذشته، سازمان مجاهدین مسیر تبدیل شدن  از یک نیروی سیاسی به یک فرقه مذهبی را عمیقا پشت سر گذاشته و ما محصول چنین عقب گرد و تجربه شکست خورده ای هستیم. سازمانی که اعضای آن تحت فشارها و القائات سیستماتیک، وادار به قبول رهبری بی چون و چرای مسعود و مریم رجوی شده‌اند و در این مسیر تمامی دستورات وی ( نظیر طلاق اجباری، جدایی پدر و مادرها از فرزندان، انجام عملیات نظامی کور در شهرهای ایران، سوگند وفاداری به مسعود و مریم تا آخرین دم حیات و...) عملی کرده ولی اکنون برای جامعه سیاسی خود و میهن عزیزمان حرفی نو و جدید دارند.

ما تأکید میکنیم که شماری از کادرها و اعضای مجاهدین به خاطر عدم موافقت با سیاست های غلط و مزدور صفتی مسعود رجوی، خواهان جدایی از این سازمان هستند ولی سالهاست که مجاهدین (با حمایت نیروها و محافل غربی و عربی ) به شیوه های مختلف، از جمله جلب  و توقیف این افراد و سپس شکنجه های روانی و جسمی مانع از خروج آنها می گردند.

افرادی که سالها قبل با عشق به آزادی به این جریان پیوسته اند امروز بعنوان نسلی گم شده نیازمند کمک هستند. به ما کمک کنید تا بتوانیم آنها را به دنیای واقعی باز گردانیم.

هدف ما « یاران » کمک به روشنگری در عرصه سیاسی و در سطح جامعه ایرانی و همچنین کارشناسان و پژوهشگران غربی است . هدف دیگر ما کمک به خانواده‌هایی است که هم الان فرزندانشان در دستان این سازمان اسیرند.

از دیگر اهداف ما جلب پشتیبانی و همکاری سازمانهای بین المللی حقوق بشری جهت فشار وارد کردن بر رهبران مجاهدین برای رها شدن افراد و گروگانهای است که زندگی خود را قربانی مطامع قدرت پرستانی چون مسعود رجوی «رهبر مادالعمر این سازمان»  و مریم رجوی «رئیس جمهور خود خوانده»  است که سودای سرکوب و تحقیر مردم ایران را در سر میپرورانند . در این مسیر سخت و پر کوشش « یاران » پایگاه خود را در فرانسه  پاریس انتخاب کرده اند، جایی که رهبران و مسئولان این سازمان در آنجا مخفی و از عدالت گریزانند.

بی تردید ما دراین مسیر به کمک تک تک شما نیازمندیم و با امید به کمک خداوند و پشتوانه اراده هایمان قدم برداشته ایم. ما را جز آزادی و رهایی مردمان از دست وابستگان و مزدبگیران خارجی سودای در سر نیست.

 

پاریس ـ فرانسه

لینک به سایت ایران یاران

http://www.iran-yaran.fr/

 

 

همچنین .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

گفتگوی صمیمی
گفتگو پیرامون انتقال اعضای فرقه تروریستی به کمپ موقت ترانزیت موسوم به لیبرتی (قسمت چهارم)
مهمانان این برنامه : علی جهانی و شهروز تاج بخش
 
 

ایران قلم

10.04.2012

 

قسمت اول و دوم و سوم در ادامه آمده است

 

Benachrichtigungssymbol
Zum Ansehen dieses Videos benötigst du den Adobe Flash Player.
Player von Adobe herunterladen

 

آریایی:

پس شما معتقدید که شرایط سخت مردم ایران و مشکلاتی که وجود داره سازمان را درگیر با جنگ در آینده خودش کرده و آنقدر این مشکلات جدی خواهد بود در چشم انداز آدم پایان یک اندیشه رو نه 100 درصد اما  ریزش و رو به افول بودن  این اندیشه رو که در واقع هزینه زیادی از مردم ایران گرفته می بینه.

آقای جهانی برگردیم به بحث خودمون ،  همین الان حدود 400 نفر از اعضا وارد کمپ ترانزیت شدند و پیوسته شنیده میشودکه با مانع تراشیهایی از طرف این نیروها روبه رو میشه، چند نمونه از این مانع تراشیها رو مثال می زنید و هدف را بیان کنید؟

 

جهانی:

سازمان از ابتدا که بحث ترانزیت این 400 نفر بود شروع کرد به بهانه تراشی کردن و علت این بهانه تراشی هم مشخص هست، زیرا اشرف که ظرف تشکیلاتی این سازمان و به طور خاص "مسعود و مریم" هست، و شیشه عمرشون هست نباید از بین بره،

به همین علت سازمان از ابتدا شروع کرد به بهانه ساختن که کمپ ترانزیت افعی دارهف مار داره، دیوارش بلنده برای زندان بودن ساخته شده و از این قبیل بهانه ها در حالی که بعدش پی هشدار های کلینتون ارباب جدیدشون بهشون داد مجبور شدند 400 نفر را بفرستند، که باز در این لیست هم دست بردند و لیست عراق را تغییر دادند، و لیست را جا ب جا کردند که افراد سازمان یافته جا به جا شوند، بعد باز شروع به بهانه تراشی کردند که باز وقت بخرند، وقت کشی کنند، بعد باز بحث اردن مطرح شد، که این بحث را قبل از مهلت 6 ماه که دولت عراق تایین کرده بود عراق خودش مطرح کرده بود ، که سازمان گفت "نه اشرف شهر شرف و پایداری است و ما نمیرویم" حالا چی شد که شما خودتون  مطرح می کنید که بریم اونجا ، تنها برای وقت کشی و برای اینکه بتوانند سیستم تشکیلاتی را حفظ کنند  نیروهای خودرا خارج کنند.

 

 

تاج بخش:

خیلی جالب ما همه در بیابانهای عراق زندگی کردیم و مشخص هست که بیابان مار داره اما جالبتر این است که در عکس منتشر شده عکاس آنقدر احساس راحتی کرده که انگار از "مار" پرتره گرفته!

بحث من به طور خاص این است که بهانه هایی که گرفتن درباره کمپ ترانزیت، خیلی خوبه که ما شرایط اون کمپ را با کمپهای پناهندگی مقایسه کنیم، واقعا کسانی که میان اینجا، و ریل پناهندگی را طی می کنند در شرایطی مشابه در کمپ موقت هستند، و باید در نظر داشت که این کمپ یک کمپ موقت برای آغاز پروسه است، کما اینکه این کمپ پیش از این نیروهای آمریکایی را در خود جاداده بوده. نکته این است که وقتی شما دم از این میزنید که این کمپ استاندارد لازم را نداره، امکان تماس تلفنی نداره، امکان استفاده از اینترنت و تلوزیون نداره، دوربین های امنیتی وحود داره،  شما باید این شرایط را باشرایط داخل اشرف مقایسه کنید، شما اگر ادعای سخن گویی این افراد را می کنید، جواب بدید که آیا نفرات شما اصلا امکان استقاده از تلفن همراه را بلدند، بلدند ازاینترنت استفاده کنند ؟ و خیلی مسایل پیش پا افتاده ابتدایی، اگر شما سخن گو هستید جواب بدید که این شرایط چرا تا کنون در اشرف نبوده؟

 

آریایی:

آنچه اشاره شد به لیستی که دولت عراق تایین کرده من فکر می کنم، اگر دولت عراق و کمیسیار عالی پناهندگان با رویکرد اعتراضی، لیست این افراد و 400 نفر بعد را که قرار است ترنسفر شوند، کمک زیادی است به خانواده هایی که قادر هستند این بار بیان ب کمپ ترانزیت و از انجایی که این کمپ تحت کنترل عراق است، امکان ملاقات آنجا فراهم بشود و بشود نتیجه گیری کرد که سازمان آنجا کنترلی ندارد، قبل از اینکه حتی ریل پناهندگی اغاز شود و این منوط بر این است که اسم افراد منتشر بشود، که حتی شاید خانواده ها بتوانند در انتقال افراد کمک کنند.

 

تاج بخش:

بله همانطوری که خیلی خوب اشاره کردید جا داره که از دولت عراق و کمیساریای عالی پناهندگان درخواست کنیم که با اعلام اسامی کسانی که در این کمپ موقت ترانزیت هستند این امکان را به وجود بیاورند که خانواده ها بتوانند عزیزانشون را ببینند و این ازطرفی کمکی هست برای کسانی که انجا هستند و از طرفی خانواده ها بتوانند فرزندانشون رو ببینند و اون کسانی که سالها تحت یک سیستم مغزشویی بودند بتونند به زندگی عادی خود برگردند

 

آریایی:

آقای جهانی شما درصحبتهاتون اشاره کردید به مسئله خانواده ها ،فکر میکنید با توجه به اینکه کمپ ترانزیت تحت کنترل نیروهای عراقی هست آیا اگر خانواده ها بخشی از انرژی خودشون رو به اون سمت ببرند آیا پاسخگوی دیدار عزیزانشون هست ؟

 

جهانی :

بله قطعا اینطور است من اینجا واقعا از خانواده ها که نزدیک به ۳ سال هست که در گرما و سرمای عراق ایستادگی کردند برای رسیدن به اولیه ترین حقوقشان که میتوان گفت در اثر ایستادگی انها و فعالیت جدا شدگان در صحنه های بین المللی سازمان در این نقطه قرار گرفته که بپذیره نیروها گروه گروه به کمپ ترانزیت بروند ،الان هم نقش مهمی میتوانند داشته باشند با توجه به صحبت های شما و آقای تاج بخش که گفتید اسامی اعلام بشه خانواده ها میتونند راحت تر به آنجا بروند محدودیت ها کمتره راحت تر میتوانند ملاقات کنند و فرزندانشون رو ترغیب کنند که سرنوشت آینده خودشون رو در دست بگیرند.

 

 

آریایی:

من هم فکر میکنم علیرغم اینکه رنج و شکنجی که خانواده های ما برای دیدار عزیزانشون کشیدند یک برگ تازه ای هم سازمان مجاهدین از خودش به جا گذاشت که در ضدیت با خانواده های همین نیروهای خودش ، پدران و مادران سالخورده را مزدور خطاب کرد و شرمگینانه بالاترین تهمت ها را بهشون زد و من فکر میکنم همانجور که روزگاری سازمان با خمپاره باران شهر های ایران مردم بیگناه رو هدف قرار داد و مشخص شد که واقعا یک نیروی تروریستی هست همانطور وقتی با پیام خود رجوی که پدران و مادران ما رو مزدور وزارت اطلاعات خطاب کرد ، این برگ تو تاریخ ایران میمونه که این سازمان یک سازمان دمکراتیک نیست به اصول اولیه حقوق بشر اعتقادی ندارد و از طرفی نه تنها به مردم ایران اعتقادی ندارد بلکه چشم به فشارهای آمریکا و دول غربی دوخته که شاید بتونه یک برگی باشه در دست اونها و به قطعیت میتوان گفت که این سازمان یک جریان وابسته است و نقشی که نیروهای امنیتی اسراییل در پیشبرد خطوط این سازمان دارند بر کسی پوشیده نیست.

ضمن تشکر از شما و وقتی که در اختیارمون گذاشتید و اینکه در اینجا حضور پیدا کردید تا بتونیم بحثی رو با هم پیش ببریم بحثی که آزادی نیروهای این سازمان که در واقع قربانیان یک فرقه مذهبی هستند رو مورد بررسی قرار داد تا بتونیم برای مردم مون وجامعه سیاسی روشنگری کنیم و امیدواریم که بتونیم حضورشما رو در بحثهای آینده شاهد باشیم اگر نکته ای رو به دوربین با شنوندگان و بینندگان این برنامه دارید میتونید اعلام کنید.

 

جهانی:

نکته پایانی اینکه همانطور که سایمان در سالهای اخیر بر داشتن سلاح پافشاری میکرد و میگفت که ناموس مجاهدین است ولی مجبور شد که تن به خلع سلاح بدهد و بعد هم میگفت که اشرف شهر شرف و پایداری ولی باز مجبور شد که ترک کند ، به نظر من در آینده هم گریزی ازپاسخگویی ندارد و باید جوابگوی جنایاتش بر علیه مردم ایران ، مردم عراق و حتی نیروهای خودشون باشد و نکته ای که در حرفهای آقای تاج بخش بود که ریزش نیرو زیاد میشود ، البته که ریزش نیرو همیشه بوده منتها نه فقط ما شاهد ریزش نیرو خواهیم بود بلکه این نیروها سران سازمان و مسعود و مریم رو مورد سؤال قرار میدهند و آنها نیز باید پاسخگوی جنایاتشان باشند و مثلا همین جریانات اخیر و در مقابل نیروهای آمریکایی گفتند هیچ کاری نکننید کلی نیرو کشته شد اینجا گفتند مقابل نیروهای عراقی بایستید باز هم کلی نیرو کشته شد و سازمان میبایست پاسخگو باشد.

 

 

تاج بخش :

من هم تشکر میکنم که این امکان رو فراهم کردید و فعلا در حد این جلسه حرف بیشتری ندارم.

 

آریایی:

و من هم اضافه می کنم اگر چه آقای جهانی خواست این رو دارند که مسعود و مریم رجوی پاسخگوی جنایاتشون باشند ، باور من بر اینه که آنها باز هم در آینده پاسخگو نخواهند بود و قضاوت و پاسخگویی رو میگذاریم بر عهده مردم ایران و وجدان های بیداری که تاریخچه این سازمان رو مورد بررسی قرار میدهند چرا که اگر مسعود رجوی میخواست پاسخگو باشه طی ۴ دهه گذشته شرایط بسیار بسیار مناسب تری بود که در منظر مردم ایران حد اقل از دیدگاه های خودش دفاع کنه ولی در ۱۰ سال گذشته با پنهان شدن در ناکجا آبادی که هیچ نیازی هم نداریم بدونیم کجاست در واقع سکوت پیشه کرده تا بتونه از این جریانات به آرامی بگذره ولی تاریخ سیاسی مردم ایران بر این باوره که اگر نهایتا مسعود رجوی به محاکمه کشیده نشه اما دیدگاه ها و ایدئولوژی این سازمان به بهترین شکل ممکن به محاکمه مردم و تاریخ ایران قرار گرفته با سپاسگزاری از شما و با امید یک برنامه دیگر از گفتگوی صمیمی همه شما رو به خدای بزرگ میسپارم خدا نگهدار


پایان قسمت چهارم
 

همچنین .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

گفتگوی صمیمی (برنامه اول)
گفتگو پیرامون انتقال اعضای فرقه تروریستی مجاهدین خلق به کمپ موقت ترانزیت موسوم به لیبرتی

 


ایران قلم

28.03.2012

Benachrichtigungssymbol
Zum Ansehen dieses Videos benötigst du den Adobe Flash Player.
Player von Adobe herunterladen

 

مهمانان این برنامه : آقایان علی جهانی و شهروز تاج بخش

 


میلاد آریائی:
سلام عرض می کنم خدمت بینندگان آشنایان دوستان دردمندان و رنج کشیدگان از سازمان مجاهدین که بنوعی دردمند مشکلاتی هستند که این سازمان در طول زندگی شان برای شان بوجود آورده است . در کنار دوستان مان هستیم آقای علی جهانی و همچنین آقای تاج بخش با این امید که در واقع از امروز و طی هفته های آینده گفتگوئی را شروع کنیم بنام گفتگوی صمیمی، گفتگوی صمیمی می پردازد به اصلی ترین و جدی ترین مسایلی که سازمان مجاهدین با آن درگیر هست و من فکر می کنم که هیچکس بهتر از رها شده گان از این سازمان دارای صلاحیت نیستند که در رابطه با دیدگاه ها نقطه نظرات و استراتژی سازمان ابراز نظر کنند و تجربه گذشته نشان داده که در واقع ابراز نظرات این دوستان صحت و ثقمش در طول ایام به اثبات رسیده است . ضمن تشکر از شما همچنین آقای جهانی همچنین آقای تاج بخش...

در واقع اولین گفتگوی صمیمی را به این اختصاص دادیم که سازمان مجاهدین تقریبا با یکی از جدی ترین بحرانهای تشکیلاتی سازمانی ایدئولوژیک و استراتژیکی خودش در طول در واقع ایامی که تشکیل شده روبروست و ان چیزی نیست جز اینکه باید خاک عراق را که به مدت سی سال در آن در واقع استقرار پیدا کرده بود با استراتژی به اسم به اصطلاح جنگ آزادیبخش که البته به ان می پردازیم که مطلقا آزادیبخش نبوده . اکنون به هر صورت بعد از گذشت سی سال یا بیش از ربع قرن به اجبار بر اساس توافقی که بین دولت عراق و سازمان ملل صورت گرفته به کمپ ترانزیت که همان لیبرتی منتقل می شوند و بعد از آن باید به یکی از کشورهای پناهنده پذیر نقل مکان کنند . به همین مناسبت اولین سئوالم را آقای جهانی از شما شروع می کنم یا آقای تاج بخش هر کدام که مایل بودید اینکه تصور می کنید که چرا واقعا چرا سازمان مجاهدین به این نقطه الآن رسیده است؟

علی جهانی:
باسلام به شنونده گان و بیننده گان و با تشکر از شما که این فرصت را در اختیار ما قرار دادید . والا این سازمان از آنجائیکه یک فرقه هست یعنی از اولش که این سازمان تشکیل شد به شکل فرقه ای اداره می شد بطور خاص وقتی که سازمان مجاهدین تبدیل شد به سازمان مسعود و مریم و دیگر از سازمان مجاهدینی که حنیف بنیان گذاری کرده بود خارج شد دیگر کاملا بصورت فرقه ای اداره می شد فرقه ها هم اصولا راه نفس شان و شیشه عمر شان از راه خشونت و کارهای تروریستی اینا چیزه و نمی تونند بدون اینا دوام بیاورند این سازمان تو هر پروسه ای که نگاه کنید دارای یک سری بحران داشته از همان اول که درگیری زمان شاه بوده در دهه 50 که به اصطلاح آن ضربه های اپورتونیستی که اصطلاح خودشان بود که آن هم از ضعف ایدئولوژیکی شان بود که آن بحران را داشت و وارد آن بحران شد بعدش در دهه 60 که با رژیم و حکومت اسلامی درگیر شد و آنهم بخاطر چی ضعف ایدئولوژیکی خودش بود چون خود بطور خاص رجوی دنبال قدرت و دنبال هوسرانی خودش بود که جزو مشخصه خاص خودش بود آنموقع دنبال این بود کلی نیروها را از دست داد بدون اینکه هیچ آمادگی داشته باشند بقول خودشان سازمان وارد فاز نظامی شد و سازمان را وارد فاز نظامی کرد و درگیر شد به اصطلاح با جمهوری اسلامی ...


میلاد آریائی:
عذر می خوام که وارد صحبت شما شدم صحبت از مبارزه مسلحانه کردید در واقع در گیری که در آن ایام بخش بزرگی از انرژی که می توانست برای تغییرات در ایران سازمان دهی بشود در واقع باعث شد که درواقع به بیراهه برود بطور مشخص بعد چون فاصله زیادی را داریم صحبت می کنیم بر گردیم به همین روزهای اخیر یعنی این روزهائی که الآن در حال طی شدنش هستیم چرا سازمان مجاهدین با چنین بحرانی مواجه شده است شما می گوئید فرقه بوده ولی فرقه بودن به نظر شما آقای تاج بخش تنها کافی هست واسه اینکه وارد چنین بحرانی بشود ؟

شهروز تاج بخش:
من قبل از اینکه وارد صحبت شوم تشکر می کنم از شما که این چنین امکانی فراهم کردید در واقع این نکته درسته منتهی ما وقتی وضعیت الآن سازمان مجاهدین را برسی می کنیم نباید فقط در این بعد زمانی در واقع از بعد از تصمیم به اخراج شان از اشرف را برسی کنیم این وضعیت در واقع بر آیند انحرافات گذشته این سازمان هست و بطور خاص از روز آمدن سازمان به عراق و تمام مسایلی که تو این مدت گذشته و سیاست های سازمان مجاهدین که در واقع رو در روی هر قانون بشر دوستانه وقانون حتی سیاسی قرار گرفته وا ین به نظر من تمام این انحرافاتی که در طول این دوران سازمان مجاهدین به آن دچار شده و تمام تصمیم گیری های غلط رهبران این سازمان باعث شده که سازمان به این نقطه برسه و الان در واقع داره جواب کرده های گذشته خودش را می گیرد

میلاد آریائی :
منم در واقع چنین نظری دارم واقعیت سازمان مجاهدین بخاطر ظلمی که به مردم ایران کرد در گام نخست و بالاتر از آن در رابطه با نیروهای جوان و پر انرژی که به آزادی میهن شان از جمله خود ما و شما و خانواده های شان به هر صورت برای شرایط بهتر ایران گام گذاشته بودند سازمان مجاهدین در واقع اینها را به یغما برد و آنها را به صحراهای عراق کشاند در زیر دامن صدام حسین بعنوان دیکتاتور ترین مرد عرب و در همان حال که همه فکر می کنند که دارند مبارزه می کنند بخاطر آزادی در حالیکه اینطور نبود رابطه های پنهانی که الآن فیلم هایش در واقع افشاء شده نشان می دهد که همه چیز بخاطر کسب قدرت سیاسی بوده است . در این حال من با آقای جهانی هم موافق هستم آقای جهانی معتقد هست که در واقع فرقه شدن سازمان که سازمان مجاهدین یک سازمان سیاسی نبود یک سازمان فرقه ای شده بود این خودش به نظر من معیار خیلی یا شاخصی هستش که نقطه ابتدائی انحرافات سازمان را نشان می دهد و منم الآن نظر شخصی من این هست سازمان مجاهدین را نباید در جرگه سازمانهای سیاسی برسی کنیم بلکه در جرگه و جریاناتی که فرقه ای که در واقع سمت و سوی شستشوی مغزی افرادشان را بر اساس کاملا کاملا شخصی رهبران شان سازمان می دهند برسی کنیم . سازمان باید الآن بیاد پاسخگو باشد که نقض حقوق بشر در مناسباتش به چه شکل هست . ولی آقای جهانی اگر اخیرا شنیده باشید که خانم مریم رجوی یک اعلامی کردند که به اضافه اینکه خواسته هایی داشتند که نیروهایشان به صحرای اردن بروند حال اینکه دو هفته قبلش پذیرش کرده بودند که نیروهای شان به کمپ ترانزیت یا همان لیبرتی منتقل بشوند این همه اوجاجات توی موضع گیری های سیاسی را شما چطور می بینید ؟
 


علی جهانی:
والا این از یک طرف یک سردرگمی و یک به اصطلاح گور گیجه گرفتنی هست که در حال حاضر اینا از جمله مریم و مسعود بهش گرفتار شدند از یک طرف من خودم فکر می کنم نه اینکه اینا خودشان طرف حساب خودشان را آمریکا می دانند الان من در ادامه تکمیل حرفهای شما گفتم که این سازمان سیاسی نیست سازمان فرقه ای هست چون سازمان سیاسی تکیه دارد به مردم اینکه تکیه به مردم ندارد یک زمان تکیه داشت به صدام و صدام هنوز نرفته بود کنار خودش را آویزان کرد به آمریکا یعنی همیشه به قدرتهای خارجی تکیه داشته نه اینکه فرقه هست سازمان سیاسی و سازمان انقلابی که نیست در نتیجه الآن به صحبتهای مریم رجوی نگاه کنید همه اش طرف حسابش وزیر خارجه آمریکاست میگه من به توصیه خانم کلینتون 400 نفر را فرستادم آنجا از آنطرف عاجزانه درخواست می کند که ما می رویم ولی ما را از لیست در بیاورید در واقع من فکر می کنم که الآن دیده که اگر نیروها را بفرستد به آنجا احتمالا گسستگی نیروها بیشتر می شود و اینکه سازمان وارد یک بحران درونی میشه و سازمان مواجه میشه با اینکه همه نیروها باید سئوال کنند چی شد شما اینکه همه مقاومت و نمی دونم اشرف سنگر مقاومت و پایداری چی شده حالا یه دفعه این همه کشته دادید ملت را آنجا به نابودیکشاندید آدمها را ای همه زخمی و کشته حالا مثلا اینجوری راحت قبول کردید سازمان هیچ جوابی ندارد من فکر می کنم می خواد از یک طرف وقت کشی کند چون آنجا هیچ پایگاهی نیست تا بخوان یک پایگاه درست کنند برای این همه آدم کلی وقت میگیره یک زمان برای خودش بخره که مثلا تو این فاصله حالا بتونه مسعود رجوی و آن سوگلی هایش را یک سری در ببرد از عراق من خودم اینطوری احساس می کنم یا از این طرف تو ذهن خودشان و خیالات ابلهانه خودشان فکر می کنند مثلا در آنجا بتوانند باز در آنجا بصورت یخ اشرف برای خودشان یه پایگاه داشته باشند تا بتونند نیروها را جمع و جور کنند .

میلاد آریائی:
منظورتان کمپ ترانزیت هست یا؟

علی جهانی:
نه همان که میگن بروند توی مرز اردن .

میلاد آریائی:
آقای تاج بخش شما نکته ای داشتید؟

پایان قسمت اول

 

Benachrichtigungssymbol
Zum Ansehen dieses Videos benötigst du den Adobe Flash Player.
Player von Adobe herunterladen

 

شهروز تاج بخش:

بله من می خواستم چند نکته اضافه کنم به صحبتهای آقای جهانی ببینید وقتی ما در چار چوب تعریفهای شناخته شده ای که برسی می کنیم جواب خیلی از سئوالات مان را می گیریم یکی از دلایل این مو ضعگیری خانم مریم رجوی سر صحبتهای خانم کلینتون که بسیار موضعگیری موشمئز کننده ای بود اینست که این سازمان نیاز دارد این ساختار فرقه ای را حفظ بکند و این ساختار فرقه ای در واقع نمی پذیرد که این فرقه به واحد های جدا از هم تقسیم شود یعنی بخشی از اعضا در اشرف باشند و یک بخشی در لیبرتی باشند و با ز شرایط لیبرتی با تمام تدابیر امنیتی که آنجا اندیشه شده این امکان را فراهم نمی کند و اجازه نمی دهد که دوباره همان مناسبات در واقع تشکیلاتی را حاکم بکند در نتیجه سازمان خیلی نیاز دارد که تمام نیروها را در یک جا داشته باشد در کنار هم ریل مغز شوئی شان را برود و دوباره اینها را آماده بکند برای بهره برداری و مسئله دیگر ی هم که هست اینکه خوب می دونیم که در واقع مسئله سازمان طی شدن مسئله پناهندگی افراد نیست همانطوریکه اشاره کردند آقای جهانی بحث وقت کشی هست از طرفی بخاطر این و از طرف دیگر سازمان خوب با تمام تحلیل های غیر واقعی و در واقع توهم آمیزی که رهبریش داشته منتظره که یک جنگی بشود و باز هم خائنانه منتطر هست که جنگی بشود شاید امیدش به نظر من اینست که در همین نزدیکی ها باشد که بعنوان نیروی مزدور از طرف آمریکائی ها طبق الگویی که توی لیبی بود از اینها استفاده بشود .

 

محمد حسین سبحانی:

آقای آریائی من بعنوان ناظر این بحث اگر اجازه بدهید و از سایر دوستان اجازه می خواهم یک سئوالی را مطرح بکنم آقای علی جهانی توی صحبتهای شان فرمودند که سازمان مجاهدین همیشه متکی بوده به قدرتهای خارجی در هر صورت با عجز و ناله و التماس توی تنظیم رابطه با خانم کلینتون در خواست می کند که از لیست تروریستی خارج بشود اما می تواند این سئوال مطرح باشد که خوب اگر من و شما که هر کدام یک قربانی داریم در داخل اشرف چرا وقتی که این سازمان از لیست تروریستی خارج بشود طبعا اینها بهتر نجات پیدا می کنند بنابراین دیگر تروریستی محسوب نمی شوند و راحتر می توانند کشورهای مختلف اینها را پذیرا بشوند بنابر این شما چرا هم سو با سازمان مجاهدین نمی خواهید که سازمان از لیست تروریستی خارج بشود و طبعا دوستان ما هم زودتر آزاد بشوند من می خواهم ببینم که شما برای این سئوالی که از  بعضی از هواداران سازمان مجاهدین از طریق ایمیل من دریافت کردم شما چه پاسخی دارید ؟

 

میلاد آریائی:

با اجازه دوستان من شخصا میگویم سازمان مجاهدین می تواند از لیست سازمانهای تروریستی خارج بشود مبنی بر شروطی یکم:ابتدا بیاید مبارزه ای که بر اساس آن مبارزه به قول معروف قهر آمیزی که اصلا سمت و سوی آزادی ایران را نداشت و به تجربه سی سال گذشته این به شکست منتهی شد اینرا محکوم کند .

دوم:مناسبات فرقه ای که بر اساس به هر حال پرنسیب های سیاسی هر سازمانی باید بر اساس انتخابات آزاد و شرایط دمکراتیک رهبرانشان انتخاب بشوند نه بر اساس اصول ایدئولوژیکی که در سازمان مجاهدین حاکم و ناظر هست مریم و مسعود رجوی را از رهبری این سازمان در واقع خلع بکنند چیزی به اسم رئیس جمهور مادام العمر مقاومت قابل شناخت و قابل پذیرش مردم ایران نیست و مسعود رجوی بخاطر جریان سی ساله گذشته پاسخگوی مردم ایران هست و قبل از آن پاسخگوی ما، رها شدگان و جداشدگانی که عمرمان را برای این سازمان نثار کردیم با همه سختی ها. اگر این دو شرط را سازمان مجاهدین بپذیرد من قطعا میگم که شرایط اینرا دارد که از لیست تروریستی خارج بشود .

 

 

محمد حسین سبحانی:

ببخشید آقای آریائی شما به آن روی سؤال و آن قسمت از سؤال من متمرکز نشدید که در واقع من بتوانم پاسخم را بگیرم،  من که نه در واقع آن کسی که هوادارسازمان هست پاسخی بهش داده باشیم . سئوال اینه که مگر شما نمی گوئید که طرفدار افرادی هستید که قربانیانی هستند که داخل اشرف اسیر هستند آیا اینها اگر سازمان مجاهدین از لیست گروههای تروریستی خارجی آمریکا خارج بشود آیا شرایط آزادی و رهائی برای آنها و پذیرش شان در کشورهای مختلف دنیا سهل تر می شود یا نمی شود ؟ اگر می شود خوب چرا نمی کنید ؟ و اگر نمی شود چرا نمی شود؟

 

میلاد آریائی:

به همین که میگم مطلقا این شرایطی که سازمان مجاهدین با وجود این شرایطش با وجودش از لیست خارج بشود این به نفع رهبران فرقه این سازمان هست افراد را بیشتر اسیر می کنند افراد را بیشتر در چنبره افکار و تفکرات ارتجاعی و عقب مانده شان نگه می دارند اگر نه این نباشد من مطمئنم در شرایط حال اگر خانم کلینتون به دروغ به نظرم یا که در واقع یک بلوف سیاسی نوید اینرا داد که اینها را از لیست تروریستی خارج بکند و با این پیش شرط وارد کمپ ترانزیت بشوند این به نفع سازمان مجاهدین هست در تحلیل نهائی ولی اگر در یک شرایط حاکم دمکراتیک سازمان مجاهدین از درواقع مواضعی که تا الآن داشت عقب بنشیند و در این حال سازمانهای بین المللی و کمیساریای عالی پناهندگان در یک شرایط آزاد وارد مناسبات این سازمان بشوند این قطعا به نفع نیروهای پائین دست و در واقع چیزه از آقای جهانی یا آقای تاج بخش می توانید بپرسید .

 

علی جهانی:

در تکمیل حرف آقای آریائی می خواستم اینرا اضافه کنم ببینید هدف سازمان از خارج شدن این نیست که نیروها آزاد بشوند و سریعتر بروند بیرون آره ما دنبال این هستیم که نیروها بروند ولی هدف سازمان کما اینکه قبل از اینکه تو لیست برود فشاری که رو نیرو ها در داخل سازمان بود خیلی بیشتر بود بعدش که تو لیست رفت یه کمی چیز کرد بخاطر فشار های بین المللی این هدف سازمان اینست که از لیست در بیاید با دست باز تری تو خارج بتواند اخاذی کند .

 

میلاد آریائی:

تحت حاکمیت نیروهایی که به قول معروف مزدور پذیر هستند دست سازمانها و سرویسهای امنیتی قرار بگیرد .

 

علی جهانی :

با دست باز تری فعالیت بکند علیه نیروهای رها شده راحتر اخاذی کند کما اینکه قبلا می کرد هدف سازمان اینه در نتیجه اصلا دنبال رهائی نیروها نیست بلکه هدفش اینست فشار بیاورد به نیروها برای حفظ سیستم فرقه گرایانه اش در واقع هدفش اینست ما هدف مان این هست که جدا بشوند همانطور که آقای آریائی گفتند آره اگر سازمان بیاید علنا اعلام کند که ما مسلحانه را گذاشتیم کنار بعد مبارزه مسلحانه را گذاشتیم کنار یعنی چی یعنی این رهبری باید برود کنار یک انتخابات آزاد بشود یک شورا یا یک نفر بعنوان رهبر انتخاب که بتواند فعالیت سیاسی کند و از این حالت فرقه ای در بیاید که اصلا سازمان دنبال این نیست.

 

 

شهروز تاج بخش:

من فقط یک نکته کوچک می خواستم اضافه کنم که اونم اینه که الآن بودن سازمان در لیست تروریستی آمریکا هیچ تاثیر منفی روی خروج نیروها ندارد کما اینکه نیروها می توانند بیایند به کشورهای اروپائی اعلام پناهندگی بکنند و از این سازمان خارج شوند و الان شرایط مناسب وجود دارد چون دارند به کمپ ترانزیت منتقل می شوند و آنجا با کمیساریای عالی پناهندگان مصاحبه می شوند و این مانعی نیست به نظر من کما اینکه جدا از این بحث که الان مشکلی ندارد با همین شرط هائی که آقای آریائی گفتند چه اشکالی دارد که از لیست تروریستی بیایند بیرون .

 

میلاد آریائی:

نکته ای که من در واقع در ادامه صحبت مان داشتم باورم از تلاشهای سازمان اینست که سازمان مجاهدین طی دهه های متفاوت با بحرانها و اهداف متفاوتی مواجه بود دهه 50 دورانی بود که سازمان جنگ و درگیری با رژیم شاهنشاهی را شروع کرد . دهه 60 شروع درگیری هایش با جمهوری اسلامی شد .

دهه 70 درواقع سر آغاز و نقطه اوج درگیری این سازمان با نیروها اعضا و کادرهای تشکیلاتی خودش هست که در سال 73 منجر شد به وجود زندانها شکنجه ها و در واقع اعترافگیری هائی که در واقع روزی برای مردم ایران بارز خواهد شد . دهه 80 برابر هست با دهه ای که درگیری اصلی سازمان مجاهدین درگیری با دولت عراق هست و تمام مناسبات یک دهه گذشته سازمان روی این عنصر متمرکز شده است . و اکنون که ما وارد دهه 90 داریم می شویم در واقع فصل جدیدی شروع می شود که درگیریهای این سازمان به باور من با نیروها و سازمانهای بین المللی آغاز می شود بدلیل اینکه سازمان وارد وادی خیلی خیلی خطرناکی شد بعد از اینکه پذیرفت شرایط کمیساریای عالی پناهندگان را و پذیرفت که سازمان ملل دخالت کند در امور این سازمان و تصورش این بود که می تواند از این آب گل آلود ماهی بگیرد ولی واقعیت اینست که سازمان وارد معرکه ای شده و وارد دورانی شده که این دوران بغایت سختر از گذشته خواهد بود.

 

پایان قسمت دوم

 

Benachrichtigungssymbol
Zum Ansehen dieses Videos benötigst du den Adobe Flash Player.
Player von Adobe herunterladen


سبحانی:
خوب شما دوستان به درستی به آن سئوالی که شاید خود سازمان مجاهدین یا به زعم آن فرستنده ایمیل یکی از هواداران سازمان مجاهدین فرستاده بود پاسخ دادید من می خواهم که در واقع یک قسمتی را هم اضافه کنم و آن اینه که در واقع شما اگر خاطر تان باشد در همین هفته گذشته وقتی که خانم کلینتون توی جلسه کنگره آمریکا وقتی گفتش که اگر سازمان مجاهدین برای خروج از اشرف همکاری کند ما اینرا یک رویکرد مثبت می بینیم در واقع بنوعی گفت ما آن را با نگاه مثبت به خارج کردن از لیست تروریستی نگاه می کنیم ولی بلافاصله مریم رجوی در یک بیانیه که منتشر کرد گفتش که ما از این امر استقبال می کنیم ولی این موضوع باید یا همزمان باشد یا اینکه ابتداء ما از لیست تروریستی خارج شویم بعد خود بخود این موضوع حل خواهد شد در واقع گره کار و ان نکته ظریف هم همینجاست که در واقع اگر قرار باشد سازمان مجاهدین از لیست تروریستی آمریکا خارج شود بنابر این در گام بعدی ماندن این سازمان توی اشرف و توی عراق در واقع برای خودش این جایگاه را تثبیت تر می بیند چرا؟
بنابراین ما به دولت آمریکا هشدار می دهیم که سازمان مجاهدین خواهد گفت  که خوب من از لیست تروریستی اروپا که خارج شدم آمریکا هم خارج شدم شما دولت عراق فقط توی دنیا مدعی هستید من عضو گروههای تروریستی هستم بنابر این ما به صفت قربانیان که از این سازمان جدا شدیم تاکید داریم که نباید سازمان مجاهدین از لیست تروریستی خارج بشود علاوه بر این نکات محتوائی که شما گفتید یک نکته سیاسی و تشکیلاتی هم وجود دارد که این در واقع یک سوء استفاده است که بتواند این امتیاز را کسب کند و با آن امتیاز بتواند حضورش را توی عراق استمرار بیشتری ببخشد یا بقول آقای جهانی در واقع وقت کشی را بیشتر ادامه بدهد بنابراین من فکر می کنم که این آقا یا خانم هوادار سازمان مجاهدین پاسخی که باید دریافت بکند دریافت کرد.


آریائی:
بسیار سپاسگزارم از همکاری تان و در واقع ورودتان در بحث و ادامه صحبتم را با آقای تاج بخش شما تو صحبت تان اشاره کردید به اینکه به هر صورت منتظر شرایطی هست در ادامه سئوال دوست عزیزمان واقعا بطور واقعی سازمان مجاهدین چرا می خواهد از جرگه سازمان تروریستی خارج بشود این چه شرایطی را پدید می آورد برایش؟امیدوارم که بتونم درست سئوالم را مطرح کرده باشم
 
تاج بخش:
فکر می کنم سئوالتان را فهمیدم حالا من توضیح می دهم جدا از دلیلی که الان دوست مان گفتند یعنی اینکه سازمان مجاهدین می خواهد برای خودش یک معذوریت سیاسی بخرد واز طرف دیگر این عامل را بکند یک اهرم فشاری روی در واقع اعضائی که ناراضی هستند از نظر سازمان و یک دوره دیگری این فشارها و سرکوب تشکیلاتی اش را اضافه بکند از طرف دیگر با خارج شدن سازمان از لیست تروریستی خوب که تبعات خودش را دارد . از جمله موقعیتش را در عراق تثبیت تر بکند توی صحنه بین المللی برای خودش یک معذوریت سیاسی بخرد و مدعی اپوریسیون بودن بشود و اینکه سعی بکند که خودش را در مجمع هائی که اپوزیسیون هست که البته الان سازمان مجاهدین را کسی به رسمیت نمی شناسد خودش را مطرح بکند و آنجا دنبال یک جا پائی برای خودش بگردد .
 


آریائی:
شما آقای جهانی این موضوع و این سئوال را از این زاویه که سازمان مجاهدین اگر از لیست گروههای تروریستی خارج بشود چه شرایطی برای رهبریش مسعود رجوی پیش بیاد آیا می توانید از این زاویه به این سئوال پاسخ دهید ؟
 
جهانی:
والا به نظر خودم هدف اینا برای خارج شدن از لیست تروریستی یکی اینه که می خواهند دست باز تری در خارج کشور داشته باشند یکی هم اینکه بتوانند این رهبری شان را راحت بیاورند بیرون بعد از آنجائیکه همین الانش هم اگه بخواهد بیرون اگه بخواهد فعالیت سیاسی را شروع کند باید پشت سر همه نیروهای سیاسی حتی آن پائین ترین  نیروئی که حتی سه نفر عضو داشته باشد باید پشت سر آن قرار بگیرد از صفر شروع کند پائین تر در نتیجه می خواهد اینجوری از لیست در بیاید باز آنجا خودش را مدعی بکند که من تنها آلتر ناتیو هستم نه تنها آلتر ناتیو بلکه تنها آلتر ناتیو که اینجوری خودش را وارد بکند و این شیادی هست که خاص خود رجوی هست که این هدفش هست به نظر من .
 
تاج بخش:
دقیقا یک نکته ای را اضافه بکنم خوب شد شما به این نکته اشاره کردید ما وقتی در واقع سازمان مجاهدین را بطور خاص دو سه دهه گذشته بررسی می کنیم می بینیم که تمام موضع گیری ها و تمام اهرم هایی تشکیلاتی در داخل این سازمان وجود داشته برای این بوده که راحتی و آسایش رهبری این سازمان را تامین بکند یعنی سازمان مجاهدین شده یک درواقع یک ملاء ای که آسایش و امنیت رهبریش را تامین کند و اصلا به هیچ عنوان سازمان سیاسی هیچکدام از موضع گیری هایش و هیچکدام از حرکت هایش را در جهت یعنی هم سو با آرمانها و شعارهایی که مطرح می کنه نکرده و این مسئله هم می تواند در واقع شاخص باشد برای ما که الان سازمان دنبال اینه از لیست تروریستی بیاید بیرون باز هم برای اینست که بتواند در یک نقطه دیگر بطور خاص برای شخص مسعود رجوی را برای آن امنیت تامین بکند و بتواند برای یک دوره به آن به حیات خائنانه و ننگینش ادامه بدهد .
 


جهانی:
در واقع در ادامه صحبتهای آقای تاج بخش می خواستم همین را بگم این سازمان از اولی که تبدیل به سازمان مسعود و مریم شد یعنی تمام چیزها شد مسعود و مریم اصلا به فکر آرمان و راحتی نیروهایش که نبود یعنی حتی بر عکس حاضر بود نیروها همه فدا بشوند کما اینکه تا حالا دیدیم این حفظ اشرف و این چیزها همه اش بهانه بود اگر به دوره های مختلف سازمان نگاه کنیم نیرو ها را فدا کرده تا آن نقطه را حفظ کند .
 
تاج بخش:
آقای جهانی مثال واضح همین درگیری اخیر با دولت عراق...
 
جهانی :
دقیقا همین جور هست دقیقا برای حفظ الان هم اگر می خواد از لیست در بیاید برای حفظ آن نقطه و آنرا دوباره مطرح کردن و اینکه باز ما هستیم که سازمان را بردیم بالا باز تو این وسط اصلا هدف اینست که نیروها آزاد بشوند و بیایند خارج کما اینکه بقول فرمایشات آقای تاج بخش همین الان هم نیروها می توانند رها بشوند و بیایند بیرون وراحت درخواست پناهندگی بدهند و راحت قبول بشوند .
 
آریائی:
من یک نکته ای که می خواستم برای بینندگان و کسانی که ناظر بر این بحث هستند در واقع یاد آوری کنم آقای جهانی بیست سال عمرشان را در مناسبات این سازمان طی کردند آقای تاج بخش چیزی بالاتر از ده دوازده سال خود من هم چیزی حدود بیست سال یعنی ما کسانی هستیم که وقتی نظراتی را تو این سازمان ارائه می دهیم اینجوری نبود که اینرا در کتابها در آورده باشیم یا فرض کنید مفروض بر این باشد که ما مطالعه کرده باشیم نه این گوشت و پوست خون ،روان ،عاطفه ،مهر ومحبت تمام در واقع بیست ساله گذشته زندگی ما عجین بوده است . تاکتیک های این سازمان روش های سازمان در واقع بنوعی همه اینها شناخته شده است. آقای تاج بخش اشاره کردند درواقع این ها پاسخ های اتو دینامیکی هست که سازمان بخاطر آن در واقع خیانتی که به مردم ایران کردند در واقع امروز دارند پاسخ اش را می گیرند  و آقای جهانی بنوعی اشاره کردند . ولی چیزی که جا دارد همینجا در واقع بهش اشاره کنم و در این حال از جانب همه مان تشکر کنم حضور خانواده هایی هست که از اقصی نقاط ایران پا به خاک عراق گذاشتند در صحرا های عراق بیش از دو سال و اندی پای درب قرارگاه اشرف در واقع ماندند بخاطر تنها و گفتند پایه ای ترین و شاید کوچکترین حقوق انسانی افرادی که خواهان دیدن عزیزان شان فرزندان شان دختر شان پسر شان مادر شان پدر شان بودند . و سازمان مجاهدین از این هم دریغ کرده و سازمان مجاهدین باید بیاید ابتداء به ساکن پاسخگوی نقض ابتدائی ترین حقوق بشر در مناسبات این سازمان باشد و در همینجا باید واقعا باید تشکر کرد از رنج و شکنج این پدران و مادران سالخورده ما کشیدند تا که بتوانند به حقوقشان برسند اما متاسفانه تا الان نرسیدند . اما نکته کلیدی که من دوست داشتم بهش اشاره کنم دوران که داره می گذره اسفند 1390 مارس 2012 درست یک دهه قبل مارس 2002 سازمان مجاهدین به ترک اجباری در واقع بقول خودشان سلاح شد با حضور آمریکا در خاک عراق سلاح را بطور اجباری یا بعضی موقع ها هم می گوید داوطلبانه ازش گرفتند و امروز مجبور به ترک خاک عراق می شود بعد از یک دهه در روندی که با هم بررسی کردیم و آنچه من فکر می کنم اینکه سازمان مجاهدین در جنگ با آینده خودش هست قادر نیست از چنبره مشکلات و بحرانهایی که آنرا احاطه کرده خارج شود با این تصویر که در مارس 2002 سلاح را بطور اجباری گرفتند و در مارس 2012 باید خاکش را بطور اجباری باید از دست بدهد با آن همه شعار ها آینده این سازمان را شما آقای تاج بخش چگونه می بینید ؟
 
تاج بخش:
همانطور که خودتون خیلی خوب اشاره کردید و به سر فصل های کلی یی که این سازمان تضاد های مشخص و درگیری های درونی و بیرونی مشخصی داشته اشاره کردید به نظر من این دوره ، دوره ای است که تضادهابرای سازمان با شتاب بیشتری به سمت تعیین تکلیف پیش میره و اینکه خیلی زودتر از یک دوره 10 ساله به سر انجام میرسه و این رو از دو نقطه نظر میشه مورد بررسی قرار داد : اول موجودیت سازمان به لحاظ ظرف تشکیلاتی اش است که با رفتن سازمان به کمپ موقت ترانزیت، این ساختار فرقه ای دارد از هم گسسته می شود و ما شاهد ریزش بسیار بالایی از اعضای ناراضی و منتقد خواهیم بود و مسئله مهمتر اینکه از فردای آمدن به عراق، رجبی تحلیلهایش را بر این پایه بنا کرده که یک ظرفی اینجا هست که به قول خودش "کانون استراتژیک نبرد" و یک ارتش" ازادی بخش " که پتانسیل ایجاد تغییر را دارد و البته به روش قهر آمیز و بعد از اون شما ببینید طلاق و ازدواج های اجباری که صورت گرفت در واقع عملیات خروج از ایران، با آن همه تلفات همه برای رجوی توجیه پذیر شده با این دست آویز که هنوز اشرفی هست  و وقتی این اشرف وجود نداشته باشه سوالات زیادی بوجود میاد، که خب اگر نتیجه این بود و شما شعار می دادید که این باعث میشه که همه ایستادگی  کنند ، چرا این همه طلاق و ازدواجهای اجباری ، چرا این همه کشته ، چرا این همه کودکی که توی اروپا و امریکا سرگردان شدند؟چرا این همه جوان و کشته ؟ چرا بازی با این همه جوان کسانی که می تونستند نیروهای تغییر باشند  در ایران شما اینها رو از عناصر سیاسی تبدیل کردید به یک مشت آدم صرفا گوش به فرمان و یک سیستم برده داری نوین راه انداختید، وقتی این سوالها پیش روی اینها و به طور خاص پیش روی رجوی قرار می گیرد، به نظر من خود رجوی هم قادر به پاسخ گویی نیست، چرا که پاسخی وجود نداره، در نتیجه این تفکر به طور تاریخی محو میشه و به نظر من این یک نقطه عطف است در تاریخ مردم ما، که این سازمان که نماد یک فرقه مذهبی تروریستی است در تاریخ ایران، با این سوالها مواجه بشه و این تفکر از بین بره، ما یک قدمی رو به جلو برداشتیم که دیگر مردم ما در دام این چنین سازمانهایی گرفتار نخواهند شد .

 

پایان قسمت سوم
 

 

 سایت ایران قلم از انتشار مطالب و مقالاتی که در آن کلمات توهین آمیز استفاده شده، معذور است

مسئولیت مطالب درج شده بر عهده نویسندگان آن می باشد