_________ استفاده از مطالب اين سايت با ذکر منبع بلامانع است _________
" کانون ایران قلم"
iran-ghalam@hotmail.com
گفتگوی صمیمی گفتگو پیرامون انتقال اعضای فرقه رجوی به کمپ ترانزیت مهمان این برنامه : مهرداد ساغرچی ، عضو انجمن ایران فانوس - فرانکفورت
17.04.2012
برای مشاهده فیلم روی عکس کلیک کنید
آریایی: سلام عرض میکنم خدمت بینندگان عزیز دریک برنامه دیگراز مجموعه برنامه های گفتگوی صمیمی خدمت آقای مهرداد ساغرچی هستیم از اعضای انجمن فانوس. خیلی خوشبختم که به خدمتتون عرض کنم که در مجموعه برنامه هائی که داشتیم گفتگوهائی که مربوط به سازمان وموضوعات روز این سازمان هست رو با دوستانی که به هر صورت چیز ی بین ده تا بیست سال در مناسبات این سازمان حضور داشتند و بهتر از هرکس صلاحیت این رو دارندکه درواقع پاسخگوی بحثهای ما باشندداشته ایم.در دفتر انجمن ایران قلم هستیم وبا خوش آمد به شما و بعنوان اولین سوال: شما حدودا چند سال است که توی المان هستید؟
ساغرچی: مرسی از دعوت شما و اینکه فرصتی دادید که بتونیم با دوستان صحبتی داشته باشیم. من حدود 16 ماه است که در المان هستم.
آریایی: پاسپورت پناهندگی سیاسی خودتان را گرفتید؟
ساغرچی: من حدود پنج تا شش ماه منتظر شدم تا پاسپورت و موقعیت پناهندگی خودم را گرفتم.
آریایی: الان وضعیت رو(شخصی شما را منظورم است) ..به هر حال در صورت و چهره شما نشون میده که به هر صورت شرایط خیلی خوبی نسبت به شرایط گذشتتون دارید.حدودا شما چند سال که از سازمان مجاهدین جدا شدید یا بهتر است که بگویم که رها شدید؟
ساغرچی: حدود دوسال ونیم است که من ازسازمان جدا شدم یعنی تونستم در واقع فرار کنم. ...در مصاحبه های اولیه که دولت عراق ترتیب داده بودند ما تونستیم باکمک مسولین عراقی از اشرف خارج بشویم وبعدش مدت چند ماهی در عراق منتظر بودیم تا مصاحبه های ما با صلیب سرخ و کمیساریای عالی پناهندگی انجام شدم و بعد مدت چند ماهی طول کشید که به آلمان رسیدیم.
آریایی: حدودا میتونید بصورت خلاصه بگوئید که چند سال در سازمان بودید؟
ساغرچی: نزدیک هجده سال...
آریایی: میتونم بپرسم سن شما چقدر است؟
ساغرچی: تقریبا اخر ماه جاری میشود 41 سال..
آریایی: درواقع حدود بیست سالگی وارد سازمان شدید...و در اوان جوانی و نزدیک بیست سال در سازمان بودید...فارغ از اینکه با چه انگیزه هائی وارد سازمان شدید میتونم از شما بپرسم که با چه انگیزه هائی از سازمان خارج شدید؟امیدوارم این سوال شما را ناراحت نکرده باشد..من سعی دارم که درپروسه خیلی کوتاه بینندگان ما شما رو بشناسند و این پشتوانه رو ببینند که وقتی کسی دارد به سوال ماجواب میدهد (همچون آقای ساغرچی) چیزی حدود هیجده سال رو در سازمان زندگی کرده و از چند وچون سازمان با جزئیات اطلاع دارد...بنابراین خیلی راحت میتونه درباره آینده این سازمان و حتی حال سازمان نظر بدهد.خیلی کوتاه با چه دلایلی وبا چه انگیزه هائی ازاین سازمان جدا شدید؟
ساغرچی: واقعیت این است که اگر در یک پرانتزخیلی خیلی کوتاه بشود روی این صحبت کرد که بشه چرا هرکسی اومد بیرون ..میگوئی که چرا رفت اونجا ؟ به دلیل" شعارها" وبدلیل انگیزه هائی که درسنین بیست سالگی آدم با آن آشنا میشود وبه آنها جذب میشود " شعارهائی "که.. و اگر هر کسی در هر جائی از کره زمین باشد به دلیل خصلت انسانیش به آن جذب میشود...اما" زمان" چیز بسیار گرانبهائی است که درمرور زمان وقتی میبینی که شعارها وحرفها و همه اون نمایشهائی که برای یک جمعی که برای یک هدف مشخص جمع شده است همه آنها یک پوشالی است ومستمرا هر چه هم جلوترمیره بیشتر به عمق کلکی که خورده پی میبرد باید این تصمیم رو بگیره..مثل هر چی شاید(مثلاشما درفیلمها دیدید) که کسانیکه سالیان درزندان هستند بعد از سالیان بیرون آمدن از زندان یا فکر کردن به زندگی خارج زندان خیلی مشکل است چونکه همیشه علاقه نیست "عادت" است ..وجدای از عادت ترس از بیرون آمدن وترس اززندگی درجامعه است بطور خاص جاهائیکه که بسته است وسکت میشود ومحیطهائی که شما محدود میشوید این ضریب میخورد وکسانی که حتی این رو تجربه نکرده باشند در منطق میتوانند آنرا تصور کنند .
آریایی : دررابطه با این نکته که شما میگفتید بنا بردلایلی که احساس میکردید شعارها محتوای اصلی رو ندارند.الان در روزگاری هستیم که دراسفند سال هزاروسیصدونود (مارس2012) وتقریبا نزدیک به بیست و پنج سال است که سازمان مجاهدین با این شعار که استراژی یک مبارزه ای به اسم مبارزه مسلحانه و" ارتش ازادیبخش" رو بتونه در خاک عراق پیاده کنه وارد این کشور شد والان شرایطی بلحاظ بین المللی پیش اومده که باید از اصلی ترین ومحوریترین شعارش که جنگ مسلحانه بود دست بکشد.. الان شرایط سازمان را چطور ارزیابی میکنید ......؟ و چه دلایلی پیش اومد که از اون اصلیترین شعار به وضعیت فعلی رسید؟؟
ساغرچی: بنظر من وقتی میگوئیم سازمان مجاهدین یعنی مسعود رجوی و وقتی میگوئیم مسعود رجوی یعنی باید این رو در نظر بگیرید که اون شعارها واون استراتژی و اون بحثهائی که بوده به چه سمتی میرفته ؟ ازنظرمن فقط برای تثبیت موقعیت و قدرت طلبی ایشون بوده..چونکه میبینیم در پروسه تمام کسانی که با سابقه بیشتری از مسعود رجوی بودند از صحنه حذف شدند..استراتژی اگر نوشته شده (توسط خودش)برای بقاء ایشون بوده در راس رهبری سازمان و جلوه وجهه ایکه میخواسته داشته باشه در سطح کشورو در سطح بین المللی که متاسفانه وسیله رسیدن به هدف فردی شد این شعارها وبازیهای مسخره و پافشاری هر روز روی آن ...و اگر شاید یک بار میگفت من اشتباه کردم شاید که این مسیر کلا عوض میشد نه بخاطراینکه چیزی به اسم سازمان مجاهدین وجود داشته باشه..بخاطر اینکه کسانی مثل ما که زندگی جوانی امید و انگیزهایمان ..کسانی که دوست داشتیم برای وطنمان کاری بکنیم. بدون اینکه بخواهیم مزدی دریافت کنیم ....وهمه اینها روفقط بدلایل شخصی ازبین برد... الان چرا به اینجا رسید؟بخاطر اینکه هیچوقت شما(درمثال میگویم )نمیتوانید یک بذر فاسد بکارید وبعد محصول خوبی بگیرید..ببینید در خاک دشمن(آنموقع) رفت ..پشت کرد به همه کسانی که به نوعی اپوزسیون بودند وهمه اونها رو دشمن خواند..و هر چیزی غیر از"من" رو ضد "من" گفت و ضد "ما" گفت و ضد" ایران و ایرانی" گفت و ایران رو در شعار ایران رجوی خلاصه کرد و با این انحصار طلبی های بغایت فرقه گرایانه مسیر رو کشاند به نقطه ائیکه الان هست..و این واقعیت "بذر" فاسد ی است که از ابتدا کاشته شده وداره محصولش رو دریافت میکنه...
آریایی : ولی همین الان که با تعبیردرستیکه کردید بذرفاسدیکه در خاک اشتباه کاشت اشاره کردیدهمین الان سازمان داره شعار همبستگی ملی میدهد در واقع این طوروانمود میکنه که معتقد به فراکسیون گروهها وبه یک دولت غیر دینی وبه عنوان تنها آلترناتیوهستش...این شعاررو چطور ارزیابی میکنید؟؟یعنی همبستگی ملی با بحثی که شما میکنید متضاداست؟؟
ساغرچی: ببینید اگر صحبت از همبستگی ملی میکنید باید دید تا به امروز و تا این لحظه که ما کنار شما نشستیم..چه کسانی متحدین سیاسی مجاهدین هستند؟افرادیکه باید قبل از هرچیز نظر ورای شخصی خودشان را کنار بگذارند. شما یک نمونه برای من بیاورید که غیر مجاهد! هستند ووحدت سیاسی با مجاهدین دارند وحرفی غیر از حرف مجاهدین رو میزنند؟! هرگز چنین شخصیتی در شورای ملی کذائی وجود ندارد ومن نود درصد مطالبشان را میخوانم وحرفی رو میزنند که مجاهدین از اونها میخواهند یعنی مستقیم و غیر مستقیم کسائی که باید شخصا خودشون روبه شعارهای اونها بفروشند و... شعارکه سی سال است شعار وحدت ملی میدهند...درخارج کشور اونها حاضر نیستند در تظاهراتی بدون پرچم و تی شرت مریم رجوی در اون نباشه شرکت کنند..
آریایی : پس معتقد هستید که در عین حال اینکه شعار همبستگی ملی میدهند در محتوا یک انحصار طلبی رادیکال رودر برخورد با دیگر نیروها اعمال میکنند.. کما اینکه در باره نیروهای خودشان "چون به هرصورت من و شما و سایر دوستان کسانی هستیم که در درون سازمان ناراضی شدیم یعنی اینطورنبود که ما بیرون بیائیم ..و نهایتا از سازمان خارج شدیم" ....صحبت از شورای ملی مقاومت کردید...میخواستم یک سوال بکنم ..به هر صورت با مسائلی که پیش آمده شنیدیم که تشتت بسیاری در شورای مقاومت ویا شورای مجاهدین بوجود آمده اینکه مجاهدین مجبور به رفتن به کمپ ترانزیت لیبرتی بشوند از این نظر شما فکر میکنید تاثیرش روی آنها(شورائی ها) چطور باشد؟
ساغرچی: من فکر میکنم اگر هنوز شخصیتهائی که هنوز برایشان ذره ای مسائل سیاسی و مردم اهمیت داشته باشند وسالیان در غربت بودن اونها روذلیل پول و مسائل اقتصادی نکرده باشد با دیدن این شرایط من بنظرم اونها خارج میشوند ممکن است بعد دچا رمشکلات اقتصادی میشوند.اما کسانی که بخواهند بخاطرشرایط اقتصادی وپشتیبانی مالی که بهر حال برای گذران زندگی در اروپا باید داشته باشند. ادامه خواهند داد!! من هم تلاش زیادی برای زندگی میکنم.درعین حال که درس میخوانم مجبور هستم کارهای سختی و کارهای یدی وسنگین که به سن بیست سالگی مربوط میشود انجام بدهم .. در عین حال که دولت یک کمک مینیمم میکند که زندگی بگذرد ولی برای گذران چرخ زندگی باید کارکنم. وفکر کنم اگر کسی درون شورا باشد که هنوز حاضرنباشد که همه چیزخودش رو بفروشد(امیدوارم به کسی توهین نشود!) حتما تن به کار میدهد ولی افکارش را نمیفروشد.
آریایی : شما میدانید که در اخبار اخیر که چهار صد نفر به کمپ ترانزیت لیبرتی رفتند و الان هم چهار صد نفر دیگر منتقل شدند..در همان حال سازمان شعار رفتن به مرز اردن را میدهد..میدانیم که صحراهای اردن به مرز اسرائیل نزدیک است و اسرائیل میتواند که خیلی راحت تر اونها رو حمایت مالی ولجستیکی بکند و این نظریه که سازمان از حمایت اسرائیل برخوردار است را تقویت میکند... و همین الان هم در شبکه های بزرگ خبری مثل سی ان ان و سی بی اس به این اشاره میشود..شما این را چطور میبینید؟
ساغرچی: ببینید اینکه من چنین چیزی رو اطلاع داشته باشم و سندی داشته باشم که بگویم اسرائیل ازسازمان حمایت میکند من چنین چیزی ندارم و در ذهن خودم هم نمیگنجدکه کشوری به قدرت اسرائیل نیازی به حمایت یک سازمان با این وضعیت متزلزل داشته باشد! اما یک موقع شما میگوئید که سازمان اگر شرایطش پیش بیاید از کمک احتمالی اسرائیل استفاده میکند..من میگویم طبق شعار همیشگی سازمان که "هدف وسیله رو توجیه میکند "اگر لازم باشد از هیچ کاری برای بقا و مطرح کردن خود خودداری نمیکند و اتفاقا برخلاف شعارهایش خیلی هم در این زمینه "بی پرنسیب" است. من فکر میکنم برای سازمان مهمتر از هر چیز دیگر ""حفظ تشکیلات وحصار نیروها ""در هر شکل میباشد و برای این حاضر هستند که بیابان را هم آباد کنند.واقعا باید دید که هرروز یک بهانه می آورند..برای مثال چونکه یک ایستگاه پلیس در لیبرتی در نزدیک غذاخوری بوده به افراد اجازه رفتن به غذاخوری نداده است و من واقعا میبینم که چقدر از باز شدن چشم نیروها به دنیای خارج از فرقه وحشت دارد..آری من قبلا هم گفتم بگذارید که افراد بدون اینکه تشکیلات بفهمد به کشورهای مختلف پخش بشوند وببینیم چند نفر "اپوزسیون" دیگر برای سازمان تولید میشود و چند "گوهر بی بدیل و ناموس ایدئولوژیک" برایشان میماند.مگر نمیگویدکه ما با عشق خودمان ماندیم پس چرا از تلفن و ماهواره و خانواده مثل جن وآدم وحشت دارد؟باز هم میگویم همه اش بخاطر رولزرویس سواری خانم در فرانسه و ..ماندن در راس سازمان است ..اما رهائی همه درزنجیران نزدیک است.
آریایی: با تشکر از شما آقای ساغر چی در پایان اگر نکتهای دارید بفرمایید .
ساغرچی: خیلی ممنون ا ز دعوت شما و پیشاپیش سال جدید را به همه ایرانیان و ایران دوستان تبریک و شاد باش میگویم وآرزوی بهترین ها وزیباترین ایام را برای همه دارم.باشد که مردم کشورم در آزادی و خرمی و سربلندی همیشگی روزگار و سال جدید رو بگذرانند.
آریایی : تا برنامهای دیگر خدا نگهدار شما.
همچنین ....... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
گفتگوی صمیمی (برنامه اول)
28.03.2012
مهمانان این برنامه : آقایان علی جهانی و شهروز تاج بخش
شهروز تاج بخش: بله من می خواستم چند نکته اضافه کنم به صحبتهای آقای جهانی ببینید وقتی ما در چار چوب تعریفهای شناخته شده ای که برسی می کنیم جواب خیلی از سئوالات مان را می گیریم یکی از دلایل این مو ضعگیری خانم مریم رجوی سر صحبتهای خانم کلینتون که بسیار موضعگیری موشمئز کننده ای بود اینست که این سازمان نیاز دارد این ساختار فرقه ای را حفظ بکند و این ساختار فرقه ای در واقع نمی پذیرد که این فرقه به واحد های جدا از هم تقسیم شود یعنی بخشی از اعضا در اشرف باشند و یک بخشی در لیبرتی باشند و با ز شرایط لیبرتی با تمام تدابیر امنیتی که آنجا اندیشه شده این امکان را فراهم نمی کند و اجازه نمی دهد که دوباره همان مناسبات در واقع تشکیلاتی را حاکم بکند در نتیجه سازمان خیلی نیاز دارد که تمام نیروها را در یک جا داشته باشد در کنار هم ریل مغز شوئی شان را برود و دوباره اینها را آماده بکند برای بهره برداری و مسئله دیگر ی هم که هست اینکه خوب می دونیم که در واقع مسئله سازمان طی شدن مسئله پناهندگی افراد نیست همانطوریکه اشاره کردند آقای جهانی بحث وقت کشی هست از طرفی بخاطر این و از طرف دیگر سازمان خوب با تمام تحلیل های غیر واقعی و در واقع توهم آمیزی که رهبریش داشته منتظره که یک جنگی بشود و باز هم خائنانه منتطر هست که جنگی بشود شاید امیدش به نظر من اینست که در همین نزدیکی ها باشد که بعنوان نیروی مزدور از طرف آمریکائی ها طبق الگویی که توی لیبی بود از اینها استفاده بشود .
محمد حسین سبحانی: آقای آریائی من بعنوان ناظر این بحث اگر اجازه بدهید و از سایر دوستان اجازه می خواهم یک سئوالی را مطرح بکنم آقای علی جهانی توی صحبتهای شان فرمودند که سازمان مجاهدین همیشه متکی بوده به قدرتهای خارجی در هر صورت با عجز و ناله و التماس توی تنظیم رابطه با خانم کلینتون در خواست می کند که از لیست تروریستی خارج بشود اما می تواند این سئوال مطرح باشد که خوب اگر من و شما که هر کدام یک قربانی داریم در داخل اشرف چرا وقتی که این سازمان از لیست تروریستی خارج بشود طبعا اینها بهتر نجات پیدا می کنند بنابراین دیگر تروریستی محسوب نمی شوند و راحتر می توانند کشورهای مختلف اینها را پذیرا بشوند بنابر این شما چرا هم سو با سازمان مجاهدین نمی خواهید که سازمان از لیست تروریستی خارج بشود و طبعا دوستان ما هم زودتر آزاد بشوند من می خواهم ببینم که شما برای این سئوالی که از بعضی از هواداران سازمان مجاهدین از طریق ایمیل من دریافت کردم شما چه پاسخی دارید ؟
میلاد آریائی: با اجازه دوستان من شخصا میگویم سازمان مجاهدین می تواند از لیست سازمانهای تروریستی خارج بشود مبنی بر شروطی یکم:ابتدا بیاید مبارزه ای که بر اساس آن مبارزه به قول معروف قهر آمیزی که اصلا سمت و سوی آزادی ایران را نداشت و به تجربه سی سال گذشته این به شکست منتهی شد اینرا محکوم کند . دوم:مناسبات فرقه ای که بر اساس به هر حال پرنسیب های سیاسی هر سازمانی باید بر اساس انتخابات آزاد و شرایط دمکراتیک رهبرانشان انتخاب بشوند نه بر اساس اصول ایدئولوژیکی که در سازمان مجاهدین حاکم و ناظر هست مریم و مسعود رجوی را از رهبری این سازمان در واقع خلع بکنند چیزی به اسم رئیس جمهور مادام العمر مقاومت قابل شناخت و قابل پذیرش مردم ایران نیست و مسعود رجوی بخاطر جریان سی ساله گذشته پاسخگوی مردم ایران هست و قبل از آن پاسخگوی ما، رها شدگان و جداشدگانی که عمرمان را برای این سازمان نثار کردیم با همه سختی ها. اگر این دو شرط را سازمان مجاهدین بپذیرد من قطعا میگم که شرایط اینرا دارد که از لیست تروریستی خارج بشود .
محمد حسین سبحانی: ببخشید آقای آریائی شما به آن روی سؤال و آن قسمت از سؤال من متمرکز نشدید که در واقع من بتوانم پاسخم را بگیرم، من که نه در واقع آن کسی که هوادارسازمان هست پاسخی بهش داده باشیم . سئوال اینه که مگر شما نمی گوئید که طرفدار افرادی هستید که قربانیانی هستند که داخل اشرف اسیر هستند آیا اینها اگر سازمان مجاهدین از لیست گروههای تروریستی خارجی آمریکا خارج بشود آیا شرایط آزادی و رهائی برای آنها و پذیرش شان در کشورهای مختلف دنیا سهل تر می شود یا نمی شود ؟ اگر می شود خوب چرا نمی کنید ؟ و اگر نمی شود چرا نمی شود؟
میلاد آریائی: به همین که میگم مطلقا این شرایطی که سازمان مجاهدین با وجود این شرایطش با وجودش از لیست خارج بشود این به نفع رهبران فرقه این سازمان هست افراد را بیشتر اسیر می کنند افراد را بیشتر در چنبره افکار و تفکرات ارتجاعی و عقب مانده شان نگه می دارند اگر نه این نباشد من مطمئنم در شرایط حال اگر خانم کلینتون به دروغ به نظرم یا که در واقع یک بلوف سیاسی نوید اینرا داد که اینها را از لیست تروریستی خارج بکند و با این پیش شرط وارد کمپ ترانزیت بشوند این به نفع سازمان مجاهدین هست در تحلیل نهائی ولی اگر در یک شرایط حاکم دمکراتیک سازمان مجاهدین از درواقع مواضعی که تا الآن داشت عقب بنشیند و در این حال سازمانهای بین المللی و کمیساریای عالی پناهندگان در یک شرایط آزاد وارد مناسبات این سازمان بشوند این قطعا به نفع نیروهای پائین دست و در واقع چیزه از آقای جهانی یا آقای تاج بخش می توانید بپرسید .
علی جهانی: در تکمیل حرف آقای آریائی می خواستم اینرا اضافه کنم ببینید هدف سازمان از خارج شدن این نیست که نیروها آزاد بشوند و سریعتر بروند بیرون آره ما دنبال این هستیم که نیروها بروند ولی هدف سازمان کما اینکه قبل از اینکه تو لیست برود فشاری که رو نیرو ها در داخل سازمان بود خیلی بیشتر بود بعدش که تو لیست رفت یه کمی چیز کرد بخاطر فشار های بین المللی این هدف سازمان اینست که از لیست در بیاید با دست باز تری تو خارج بتواند اخاذی کند .
میلاد آریائی: تحت حاکمیت نیروهایی که به قول معروف مزدور پذیر هستند دست سازمانها و سرویسهای امنیتی قرار بگیرد .
علی جهانی : با دست باز تری فعالیت بکند علیه نیروهای رها شده راحتر اخاذی کند کما اینکه قبلا می کرد هدف سازمان اینه در نتیجه اصلا دنبال رهائی نیروها نیست بلکه هدفش اینست فشار بیاورد به نیروها برای حفظ سیستم فرقه گرایانه اش در واقع هدفش اینست ما هدف مان این هست که جدا بشوند همانطور که آقای آریائی گفتند آره اگر سازمان بیاید علنا اعلام کند که ما مسلحانه را گذاشتیم کنار بعد مبارزه مسلحانه را گذاشتیم کنار یعنی چی یعنی این رهبری باید برود کنار یک انتخابات آزاد بشود یک شورا یا یک نفر بعنوان رهبر انتخاب که بتواند فعالیت سیاسی کند و از این حالت فرقه ای در بیاید که اصلا سازمان دنبال این نیست.
شهروز تاج بخش: من فقط یک نکته کوچک می خواستم اضافه کنم که اونم اینه که الآن بودن سازمان در لیست تروریستی آمریکا هیچ تاثیر منفی روی خروج نیروها ندارد کما اینکه نیروها می توانند بیایند به کشورهای اروپائی اعلام پناهندگی بکنند و از این سازمان خارج شوند و الان شرایط مناسب وجود دارد چون دارند به کمپ ترانزیت منتقل می شوند و آنجا با کمیساریای عالی پناهندگان مصاحبه می شوند و این مانعی نیست به نظر من کما اینکه جدا از این بحث که الان مشکلی ندارد با همین شرط هائی که آقای آریائی گفتند چه اشکالی دارد که از لیست تروریستی بیایند بیرون .
میلاد آریائی: نکته ای که من در واقع در ادامه صحبت مان داشتم باورم از تلاشهای سازمان اینست که سازمان مجاهدین طی دهه های متفاوت با بحرانها و اهداف متفاوتی مواجه بود دهه 50 دورانی بود که سازمان جنگ و درگیری با رژیم شاهنشاهی را شروع کرد . دهه 60 شروع درگیری هایش با جمهوری اسلامی شد . دهه 70 درواقع سر آغاز و نقطه اوج درگیری این سازمان با نیروها اعضا و کادرهای تشکیلاتی خودش هست که در سال 73 منجر شد به وجود زندانها شکنجه ها و در واقع اعترافگیری هائی که در واقع روزی برای مردم ایران بارز خواهد شد . دهه 80 برابر هست با دهه ای که درگیری اصلی سازمان مجاهدین درگیری با دولت عراق هست و تمام مناسبات یک دهه گذشته سازمان روی این عنصر متمرکز شده است . و اکنون که ما وارد دهه 90 داریم می شویم در واقع فصل جدیدی شروع می شود که درگیریهای این سازمان به باور من با نیروها و سازمانهای بین المللی آغاز می شود بدلیل اینکه سازمان وارد وادی خیلی خیلی خطرناکی شد بعد از اینکه پذیرفت شرایط کمیساریای عالی پناهندگان را و پذیرفت که سازمان ملل دخالت کند در امور این سازمان و تصورش این بود که می تواند از این آب گل آلود ماهی بگیرد ولی واقعیت اینست که سازمان وارد معرکه ای شده و وارد دورانی شده که این دوران بغایت سختر از گذشته خواهد بود.
پایان قسمت دوم
پایان قسمت سوم
آریایی: پس شما معتقدید که شرایط سخت مردم ایران و مشکلاتی که وجود داره سازمان را درگیر با جنگ در آینده خودش کرده و آنقدر این مشکلات جدی خواهد بود در چشم انداز آدم پایان یک اندیشه رو نه 100 درصد اما ریزش و رو به افول بودن این اندیشه رو که در واقع هزینه زیادی از مردم ایران گرفته می بینه. آقای جهانی برگردیم به بحث خودمون ، همین الان حدود 400 نفر از اعضا وارد کمپ ترانزیت شدند و پیوسته شنیده میشودکه با مانع تراشیهایی از طرف این نیروها روبه رو میشه، چند نمونه از این مانع تراشیها رو مثال می زنید و هدف را بیان کنید؟
جهانی: سازمان از ابتدا که بحث ترانزیت این 400 نفر بود شروع کرد به بهانه تراشی کردن و علت این بهانه تراشی هم مشخص هست، زیرا اشرف که ظرف تشکیلاتی این سازمان و به طور خاص "مسعود و مریم" هست، و شیشه عمرشون هست نباید از بین بره، به همین علت سازمان از ابتدا شروع کرد به بهانه ساختن که کمپ ترانزیت افعی دارهف مار داره، دیوارش بلنده برای زندان بودن ساخته شده و از این قبیل بهانه ها در حالی که بعدش پی هشدار های کلینتون ارباب جدیدشون بهشون داد مجبور شدند 400 نفر را بفرستند، که باز در این لیست هم دست بردند و لیست عراق را تغییر دادند، و لیست را جا ب جا کردند که افراد سازمان یافته جا به جا شوند، بعد باز شروع به بهانه تراشی کردند که باز وقت بخرند، وقت کشی کنند، بعد باز بحث اردن مطرح شد، که این بحث را قبل از مهلت 6 ماه که دولت عراق تایین کرده بود عراق خودش مطرح کرده بود ، که سازمان گفت "نه اشرف شهر شرف و پایداری است و ما نمیرویم" حالا چی شد که شما خودتون مطرح می کنید که بریم اونجا ، تنها برای وقت کشی و برای اینکه بتوانند سیستم تشکیلاتی را حفظ کنند نیروهای خودرا خارج کنند.
تاج بخش: خیلی جالب ما همه در بیابانهای عراق زندگی کردیم و مشخص هست که بیابان مار داره اما جالبتر این است که در عکس منتشر شده عکاس آنقدر احساس راحتی کرده که انگار از "مار" پرتره گرفته! بحث من به طور خاص این است که بهانه هایی که گرفتن درباره کمپ ترانزیت، خیلی خوبه که ما شرایط اون کمپ را با کمپهای پناهندگی مقایسه کنیم، واقعا کسانی که میان اینجا، و ریل پناهندگی را طی می کنند در شرایطی مشابه در کمپ موقت هستند، و باید در نظر داشت که این کمپ یک کمپ موقت برای آغاز پروسه است، کما اینکه این کمپ پیش از این نیروهای آمریکایی را در خود جاداده بوده. نکته این است که وقتی شما دم از این میزنید که این کمپ استاندارد لازم را نداره، امکان تماس تلفنی نداره، امکان استفاده از اینترنت و تلوزیون نداره، دوربین های امنیتی وحود داره، شما باید این شرایط را باشرایط داخل اشرف مقایسه کنید، شما اگر ادعای سخن گویی این افراد را می کنید، جواب بدید که آیا نفرات شما اصلا امکان استقاده از تلفن همراه را بلدند، بلدند ازاینترنت استفاده کنند ؟ و خیلی مسایل پیش پا افتاده ابتدایی، اگر شما سخن گو هستید جواب بدید که این شرایط چرا تا کنون در اشرف نبوده؟
آریایی: آنچه اشاره شد به لیستی که دولت عراق تایین کرده من فکر می کنم، اگر دولت عراق و کمیسیار عالی پناهندگان با رویکرد اعتراضی، لیست این افراد و 400 نفر بعد را که قرار است ترنسفر شوند، کمک زیادی است به خانواده هایی که قادر هستند این بار بیان ب کمپ ترانزیت و از انجایی که این کمپ تحت کنترل عراق است، امکان ملاقات آنجا فراهم بشود و بشود نتیجه گیری کرد که سازمان آنجا کنترلی ندارد، قبل از اینکه حتی ریل پناهندگی اغاز شود و این منوط بر این است که اسم افراد منتشر بشود، که حتی شاید خانواده ها بتوانند در انتقال افراد کمک کنند.
تاج بخش: بله همانطوری که خیلی خوب اشاره کردید جا داره که از دولت عراق و کمیساریای عالی پناهندگان درخواست کنیم که با اعلام اسامی کسانی که در این کمپ موقت ترانزیت هستند این امکان را به وجود بیاورند که خانواده ها بتوانند عزیزانشون را ببینند و این ازطرفی کمکی هست برای کسانی که انجا هستند و از طرفی خانواده ها بتوانند فرزندانشون رو ببینند و اون کسانی که سالها تحت یک سیستم مغزشویی بودند بتونند به زندگی عادی خود برگردند
آریایی: آقای جهانی شما درصحبتهاتون اشاره کردید به مسئله خانواده ها ،فکر میکنید با توجه به اینکه کمپ ترانزیت تحت کنترل نیروهای عراقی هست آیا اگر خانواده ها بخشی از انرژی خودشون رو به اون سمت ببرند آیا پاسخگوی دیدار عزیزانشون هست ؟
جهانی : بله قطعا اینطور است من اینجا واقعا از خانواده ها که نزدیک به ۳ سال هست که در گرما و سرمای عراق ایستادگی کردند برای رسیدن به اولیه ترین حقوقشان که میتوان گفت در اثر ایستادگی انها و فعالیت جدا شدگان در صحنه های بین المللی سازمان در این نقطه قرار گرفته که بپذیره نیروها گروه گروه به کمپ ترانزیت بروند ،الان هم نقش مهمی میتوانند داشته باشند با توجه به صحبت های شما و آقای تاج بخش که گفتید اسامی اعلام بشه خانواده ها میتونند راحت تر به آنجا بروند محدودیت ها کمتره راحت تر میتوانند ملاقات کنند و فرزندانشون رو ترغیب کنند که سرنوشت آینده خودشون رو در دست بگیرند.
آریایی: من هم فکر میکنم علیرغم اینکه رنج و شکنجی که خانواده های ما برای دیدار عزیزانشون کشیدند یک برگ تازه ای هم سازمان مجاهدین از خودش به جا گذاشت که در ضدیت با خانواده های همین نیروهای خودش ، پدران و مادران سالخورده را مزدور خطاب کرد و شرمگینانه بالاترین تهمت ها را بهشون زد و من فکر میکنم همانجور که روزگاری سازمان با خمپاره باران شهر های ایران مردم بیگناه رو هدف قرار داد و مشخص شد که واقعا یک نیروی تروریستی هست همانطور وقتی با پیام خود رجوی که پدران و مادران ما رو مزدور وزارت اطلاعات خطاب کرد ، این برگ تو تاریخ ایران میمونه که این سازمان یک سازمان دمکراتیک نیست به اصول اولیه حقوق بشر اعتقادی ندارد و از طرفی نه تنها به مردم ایران اعتقادی ندارد بلکه چشم به فشارهای آمریکا و دول غربی دوخته که شاید بتونه یک برگی باشه در دست اونها و به قطعیت میتوان گفت که این سازمان یک جریان وابسته است و نقشی که نیروهای امنیتی اسراییل در پیشبرد خطوط این سازمان دارند بر کسی پوشیده نیست. ضمن تشکر از شما و وقتی که در اختیارمون گذاشتید و اینکه در اینجا حضور پیدا کردید تا بتونیم بحثی رو با هم پیش ببریم بحثی که آزادی نیروهای این سازمان که در واقع قربانیان یک فرقه مذهبی هستند رو مورد بررسی قرار داد تا بتونیم برای مردم مون وجامعه سیاسی روشنگری کنیم و امیدواریم که بتونیم حضورشما رو در بحثهای آینده شاهد باشیم اگر نکته ای رو به دوربین با شنوندگان و بینندگان این برنامه دارید میتونید اعلام کنید.
جهانی: نکته پایانی اینکه همانطور که سایمان در سالهای اخیر بر داشتن سلاح پافشاری میکرد و میگفت که ناموس مجاهدین است ولی مجبور شد که تن به خلع سلاح بدهد و بعد هم میگفت که اشرف شهر شرف و پایداری ولی باز مجبور شد که ترک کند ، به نظر من در آینده هم گریزی ازپاسخگویی ندارد و باید جوابگوی جنایاتش بر علیه مردم ایران ، مردم عراق و حتی نیروهای خودشون باشد و نکته ای که در حرفهای آقای تاج بخش بود که ریزش نیرو زیاد میشود ، البته که ریزش نیرو همیشه بوده منتها نه فقط ما شاهد ریزش نیرو خواهیم بود بلکه این نیروها سران سازمان و مسعود و مریم رو مورد سؤال قرار میدهند و آنها نیز باید پاسخگوی جنایاتشان باشند و مثلا همین جریانات اخیر و در مقابل نیروهای آمریکایی گفتند هیچ کاری نکننید کلی نیرو کشته شد اینجا گفتند مقابل نیروهای عراقی بایستید باز هم کلی نیرو کشته شد و سازمان میبایست پاسخگو باشد.
تاج بخش : من هم تشکر میکنم که این امکان رو فراهم کردید و فعلا در حد این جلسه حرف بیشتری ندارم.
آریایی: و من هم اضافه می کنم اگر چه آقای جهانی خواست این رو دارند که مسعود و مریم رجوی پاسخگوی جنایاتشون باشند ، باور من بر اینه که آنها باز هم در آینده پاسخگو نخواهند بود و قضاوت و پاسخگویی رو میگذاریم بر عهده مردم ایران و وجدان های بیداری که تاریخچه این سازمان رو مورد بررسی قرار میدهند چرا که اگر مسعود رجوی میخواست پاسخگو باشه طی ۴ دهه گذشته شرایط بسیار بسیار مناسب تری بود که در منظر مردم ایران حد اقل از دیدگاه های خودش دفاع کنه ولی در ۱۰ سال گذشته با پنهان شدن در ناکجا آبادی که هیچ نیازی هم نداریم بدونیم کجاست در واقع سکوت پیشه کرده تا بتونه از این جریانات به آرامی بگذره ولی تاریخ سیاسی مردم ایران بر این باوره که اگر نهایتا مسعود رجوی به محاکمه کشیده نشه اما دیدگاه ها و ایدئولوژی این سازمان به بهترین شکل ممکن به محاکمه مردم و تاریخ ایران قرار گرفته با سپاسگزاری از شما و با امید یک برنامه دیگر از گفتگوی صمیمی همه شما رو به خدای بزرگ میسپارم خدا نگهدار
سایت ایران قلم از انتشار مطالب و مقالاتی که در آن کلمات توهین آمیز استفاده شده، معذور است مسئولیت مطالب درج شده بر عهده نویسندگان آن می باشد |