_________ استفاده از مطالب اين سايت با ذکر منبع بلامانع است _________

" کانون ایران قلم"

iran-ghalam@hotmail.com

www.iran-ghalam.de

حضور هیئت انجمن پیوند در مقر پارلمان اروپا در شهر بروکسل بلژیک

 

 

انجمن پیوند، هجدهم آوریل 2012
http://www.cibloggers.com/?p=10932

 

هیئتی مرکب از آقایان حسن عزیزی و کریم حقی از طرف انجمن پیوند در مقر پارلمان اروپا در شهر بروکسل حضور یافت.

در این دیدار که با قرار ملاقات قبلی همراه بود، نمایندگان انجمن پیوند با تعدادی از نمایندگان پارلمان اروپا و همچنین مسئولین دفاتر و نمایندگان مطبوعاتی برخی دیگر از نمایندگان پارلمان اروپا دیدار کردند.

در طی این دیدارها گزارش آخرین وضعیت اردوگاه اشرف و پروسه انتقال به کمپ لیبرتی در اختیار نمایندگان پارلمان اروپا قرار گرفت.
 


نمایندگان انجمن پیوند بر لزوم تفکیک وضعیت اعضای رده پائین با مسئولین و رهبری فرقه رجوی و ضرورت محاکمه مسعود رجوی و تعدادی از فرماندهان و مسئولین فرقه را به جرم جنایت بر علیه بشریت؛ نقض فاحش حقوق بشر، ترور و کشتار شهروندان غیر نظامی و بیگناه در ایران؛ کشتار و سرکوب اکراد عراقی در جریان انتفاضه شعبانیه در سال ۱۹۹۰؛ سرکوب های درون تشکیلاتی؛ راه اندازی دستگاه تفتیش عقاید و شستشوی مغزی در درون مناسبات و همچنین به کار گیری سیستم سرکوب؛ شکنجه و سر به نیست کردن مخالفین و منتقدین درون تشکیلات و نقض حقوق انسانی اعضا؛؛ ممنوعیت ازدواج و تشکیل خانواده و طلاق های اجباری؛ ایزوله کردن نفرات و ممانعت از گردش آزادانه اخبار و اطلاعات و دهها مورد ریز و درشت دیگر گوشه ای از پرونده سنگین جرم و جنایت رجوی و همدستانش را تشکیل می دهد.

نمایندگان انجمن پیوند مدارا؛ سازش و بهره گیری از نیروهای فرقه رجوی بر علیه حکومت جمهوری اسلامی را مایه شرمساری دمکراسی غرب و زیر علامت سوال بردن ارزشهای بنیادین حقوق بشر؛ دمکراتیک و آزادیخوانه غرب عنوان کردند.

تحلیل دقبق و میزان بالای اطلاعات نمایندگان انجمن پیوند و اشرافشان به اوضاع اردوگاه اشرف و مناسبات فرقه رجوی موجبات شگفتی و تعجب نمایندگان پارلمان اروپا شده بود.

این نمایندگان با اقرار به بمباران اطلاعاتی یک طرفه از سوی نفرات فرقه و حامیانشان در پارلمان اروپا؛خواستار ارتباط منظم تر با انجمن پیوند شدند.

در خاتمه مدارک؛ بروشورها و کتب متعددی؛ حاوی اطلاعات و دانستنی های مفید جهت آشنایی با ماهیت واقعی فرقه رجوی در اختیار نمایندگان پارلمان اروپا و نمایندگان مطبوعاتی شان قرار گرفت.

انجمن پبوند
۱۷ آوریل ۲۰۱۲

 

همچنین .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

کابوس تنهائی مجاهدین بعد از استراتژی جرقه و جنگ

 


مسعود جابانی

16.04.2012

http://www.cibloggers.com/?p=10898


چندی قبل گزارشی را از آقای توماس اربرینگ گزارشگر معتبر روزنامه هاند لس بلاد مورخ دوشنبه ۲۷ فوریه ۲۰۱۲

با عنوان ” والنتاین در تهران ” خواندم. گزارشگر مزبور از نادر گزارشگرانی است که حدود ده سالیست که ساکن تهران بوده و بعنوان گزارشگر ویژه در کشورهای خاورمیانه و روزنامه انگلیسی تایمز، تمامی ریسک های خبرنگاری را در این کشورها پذیرفته و برای بسیاری از مراکز خبری دارای اعتبار ویژه ای می باشد.

توماس اربرینگ گزارشی هم در مورد اخاذی مجاهدین در کوچه و خیابان با استفاده از نام ” کمک به کودکان بی سرپرست و افراد بی خانمان در ایران تهیه کرده بود که طبق معمول مورد بیمهری آقای رجوی و خاندانشان قرار گرفته و به او در رسانه هایشان توهین نموده بودند.

“و اما در گزارش توماس اربرینگ نکات بسیار مهمی به چشم می خورد که می تواند ذهن متوهم کسانی را که از منابع اطلاعاتی مجاهدین برای کسب اطلاعات استفاده می نمایند از توهم بیرون بیاورد. گزارش فوق نیاز وافر مردم را به ارامش و وضعیت بهتر اقتصادی و تنفر از جنگ و خشونت به خوبی نشان می داد. در گزارش فوق که با عکس تصاویری از دختران و پسران جوان تزئین شده بود یاد آوری شده که هیچکس منتظر شنیدن انفجار و بمباران و ورود سربازان خارجی نیست و همه از فشار مالی و تورم که یکسر آن به تحریم کردن ایران مربوط می باشد می نالند ولی ترجیح می دهند که مسائل و مشکلات خویش را بدون دخالت خارجی حل و فصل نمایند.”

مجاهدین که تمامی سرمایه گذاری خویش را بر روی تطمیع و تجهیز طراحان حمله به ایران مانند جان بولتن که صاحب امتیاز تسلیحات آمریکا و دیگر نظریه پردازان موافق حمله نظامی نموده اند نمی توانند فعالیت های صلح آمیزی را که با گفتگو و تبادل نظر و مذاکره همراه باشند، بپذیرند. زیرا تمامی این شیوه ها در باور مجاهدین خیانت، سازش، مماشات نامیده شده و کسانیکه وارد این محدوده گردند دشمن محسوب می شوند و نابودی حق مسلم آنان است.

این شیوه نگرش بر پایه دیدگاه سیاه و سفید کار آنان را به جائی رسانده که آنان حتی تحمل شنیدن و یا گوش کردن به گزارشگرانیرا که از هوای آفتابی ایران نامی ببرند نداشته و بلافاصله رنجیده می شوند و گزارشگر را جاده صاف کن جمهوری اسلامی می نامند.

همچنین این شیوه نگرش آنان را تا بدانجا رسانده است که هر کس را که با جمهوری اسلامی سرجنگ داشته باشد دوست و همراه خویش می نامد و در این مسیر افراد مزبور از مصونیت کامل برخوردار بوده و صاحب القاب و نشان های افتخار می گردند. با همین دیدگاه است که در صحنه بین المللی آمریکا و اسرائیل و عربستان سعودی و هر انکس که تیری به سمت ایران شلیک کند محرم راز آنان می شود. شاید شعار معروف ” دشمن دشمن من دوست من است ” در این مورد بخصوص برای مجاهدین بسیار زیبنده باشد.

کابوس تنهائی مجاهدین پس از انحلال اشرف و درماندگی آنان از حل نیازهای اولیه ” لیبرتی نشینان” آنان را بشدت سردر گم نموده و به هذیان گوئی واداشته است . آنان به عنوان منزوی ترین گروه در چند ساله اخیر هیچگونه جایگاه و اعتباری در داخل و خارج کشور در میان پوزیسیون و اپوزیسیون نداشته اند، و همکنون در موقعیت بسیار خطرناک روانی قرار گرفته اند و توازون خویش را حتی با کادرهای بالای خویش از دست داده اند.

شکست استراتژی جرقه و جنگ و خروج چهارمین گروه از اشرف به لیبرتی و ریزش نیرو و عدم پذیرش آنان در کشورهای پناهنده پذیر به دلیل عضویت در فرقه ای خشونت طلب و نپذیرفتن اشتباهات انجام شده توسط رهبران فرقه، به کابوس انزوای آنان شدت بخشیده است. چیزی که حداقل برای نیروهای جداشده که مایلند در کشورهای پناهنده پذیر به زندگی معمول خویش بپردازند و خسارات روحی و خانوادگی خویش را جبران کنند، بسیار دردناک به نظر می رسد.

آقای توماس اربرینگ در گزارش مفصلی که در برنامه تلویزیونی روز دوم آوریل در تلویزیون هلند داشت در مورد بازی های سیاسی ومسئله برنامه اتمی ایران تو ضیحات مفصلی داد. و یادآور شد که آمریکا و غرب هیچگاه نخواسته اند که ایران و شرایط و وضعیت مردم را آنطور که بواقع وجود دارد، درک کنند و بپذیرند که تحریم و بایکوت ایران هیچگونه تاثیری برای مرعوب کردن جمهوری اسلامی نداشته و تنها طبقه محروم بیش از پیش تحت فشار قرار خواهند گرفت. او در این گزارش یاد اوری نموده که آمریکا برای حمله نظامیش به عراق از بهانه دسترسی عراق به سلاح های شیمیائی استفاده نمود چیزی که تاکنون به اثبات نرسیده است. حمله نظامی به ایران نیز با بهانه دسترسی ایران به انرژی اتمی و استفاده آن برای حمله به اسرائیل یک بازی سیاسی پیشتر نخواهد بود.

گزارش توماس اربرینگ و مصاحبه او را در اینجا می توانید ببینید.

http://www.uitzendinggemist.nl/afleveringen/1246447

 

همچنین .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

بازنشستگان آمریکایی، بزرگداشت کشته شدگان اشرف!

 

 

حامد صرافپور، فریاد آزادی، پانزدهم آوریل 2012
http://www.faryade-azadi.com/2Haupt/Baz-neshastegan%20USA.HTM

 

گویا در سال گذشته مجاهدین منبع درآمد خوبی برای عده ای از بازنشستگان پیر شده در عالم سیاستبازی شده اند. بنا به گفته منابع مطلع و خبرگزاریهای معتبر و اعتراف مستقیم عده ای از جنگ طلبان بازنشسته آمریکایی طی سال گذشته که گفته هایشان در چندین رسانۀ خبری جهان از جمله بی بی سی، صدای آمریکا، رادیو فردا و سی ان ان انتشار یافت، میلیونها دلار صرف سخنرانی ها و حمایتهای چند دقیقه ای آنها شده است که رقمی حیرت انگیز حتا برای رسانه های غربی می باشد. تنها در یک مورد گفته شد که طی سال گذشته میلادی، 160 هزار دلار به یک سخنران پرداخت شده است و می توان حدس زد دهها سخنران و حامی دیگر مجاهدین روی هم رفته چند میلیون دلار از این آشفته بازار و حاتم بخشی مریم رجوی کسب کرده اند. حقا تجارت سودآوری است برای هر بازنشستۀ بی وجدان و یا هرکسی که در آخر عمر به روبه مزاجی روی آورده باشد و اندک وجدان باقیمانده در وجودش را به حراج گذاشته باشد.

اینبار هم شارلاتانهای سیاست باز در مراسمی برای بزرگداشت کشته شدگان اشرف شرکت کردند. ناگفته نماند که هرکدام از این اشخاص هزینۀ سفر و هتلهای چندین ستاره پاریس و لندن و خورد و خوراک و گردش خود را هم از پیش در صورتحساب مجاهدین گذاشته اند و حتا زحمت رزرو هتل را هم به خود راه نمی دهند. مثل همیشه گروهانی از خونریزان و یا خونخواران معروف که هر کدام به طور مستقیم و غیرمستقیم در کشتار و یا چپاول مردم جهان و یا حتا مردمان خودشان نقش داشته اند شامل: جان بولتون، اد رندل، مایکل موکیزی، استوارت، یوجین سولیوان، جمیزتری کانوی، آلن درشویتز، مارک گینزبرگ، میچل ریس و امثال اینها شرکت کنندگان این مراسم اشکریزان بوده اند.

از رجویها باید پرسید که اینهمه هزینه کردن برای چند سخنرانی و گردهمایی برای چیست؟ آیا همین پولها نمی توانست هزینه شود تا چندهزار نفر اسیر اشرف به مرور خاک عراق را ترک کنند و به محلی امن برسند؟ آیا نمی شد همین پولها را هزینه نمود تا صدها تن از افراد بیگناه اشرف به خاک و خون کشیده نشوند؟ آیا امکان نداشت با هزینه کردن همین پولها فعالیتهایی در راستای دمکراسی به انجام رساند که همان قربانیان اشرف می توانستند در اروپا نیروی آن باشند؟ به چه علت آنها کشته شدند؟ مگر برای حفظ اشرف نبود؟ آیا امروز اشرف حفظ شده است؟ آیا مسعود رجوی نه سال قبل نگفت سلاحها را دادم که صاحبان سلاح را حفظ کنم، پس اینها که کشته شدند بخاطر چه چیزی بود؟ برای مشتی خاک که امروز رهبران مجاهدین دارند با خفت تحویل می دهند؟ آیا همین بودجه های هنگفتی که در ماههای گذشته خرج کردند برای ایجاد یک زندگی مرفه در اروپا برای هزاران مجاهد اسیر کافی نبود؟

راستی خانم قجر عضدانلو، این همه بودجه از کجا تأمین می شود؟ این حاتم بخشی ها از جیب چه کسانی است؟ مگر همان کشته شدگان و اسیران وسیله ای برای تأمین آن نبودند و شما به عنوان رهبر فرقه با استناد به داشتن همان افراد از صدام و از موساد و از عربستان و از پنتاگون و... پول دریافت نمی کردید؟ مگر طی همین سالهای بعد از سقوط صدام به حساب همان قربانیان از نیروهای آمریکایی امکانات مختلف پزشکی و دارویی و خوراک و پوشاک و صنفی و تدارکاتی دریافت نمی کردید که بعد در بازار سیاه می فروختید و جز اندکی به مصرف آن بدبختها نمی رسید؟ پس امروز برای چه کسی عزاداری می کنید؟ پولهای آن قربانیان را به جیب چه کسانی سرازیر می کنید؟ در راستای چه هدفی است جز برای اسیرنگهداشتن همان قربانیان؟

شرمتان باد تبهکاران بازنشسته پیر که همچون کرکس و لاشخور بر پیکرهای عده ای قربانی زنده و بی جان نشسته اید و به پاره های تن آنها هم رحم نمی کنید، چه شما سیاستبازان زشتخوی غربی و چه جیره خواران شورایی که دست در جنایت رجوی دارند و چه دیگر سران و رهبران فرقه ای که جز جنایت و خونریزی و خشونت به چیزی نمی اندیشند و سالهاست علیه عشق و محبت و مهر و عواطف انسانی قیام کرده اند!

شرمتان باد ای خونخواران!
شرمت باد مریم قجرعضدانلو!

حامد صرافپور
15 آوریل 2012

 

همچنین .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

افشای شکنجه گران و زندانبانان فرقه رجوی

 

 

محمد رزاقی، فریاد آزادی، نهم آوریل 2012
http://www.faryade-azadi.com/2Haupt/Shekanjeh-
garan&Zendan-banan%20Fergheh%20Rajavi.HTM

 

با نزدیک شدن مهلت اخراج فرقه رجوی از عراق و بستن اسارتگاه بد نام اشرف، مسعود رجوی و مریم قجر سعی دارند یک عده از سران فرقه را که در شکنجه و کشتار افراد ناراضی دست داشته اند را با نام های جعلی واختصاص دادن مشاغل غیر واقعی به این افراد انها را از عراق خارج کنند تا عمق جنایات رجوی در داخل اردوگاه اشرف پوشیده بماند.

در سالهای 83 و 84 خورشیدی که مصاحبه های مختلفی با ارگانهای امریکایی داشتیم، در مصاحبه با مسئولین وزارت خارجه امریکا و همچنین در تیف در مصاحبه هایی که داشتم مطلع شدم رجوی به امریکاییها هم رکب زده و دستور داده که شکنجه گران و زندانبانان فرقه رجوی که در سال 73 بیش از 500 عضو ناراضی را زندانی و شکنجه کردند و زیرشکنجه چند نفر هم جان باختند، این شکنجه گران مسئولیت سازمانی خودشان را در مصاحبه ها به دروغ راننده یا آشپز، خیاط، تاسیساتی، و... بگویند.

برای اینکه بار دیگر رجوی و دیگر سران فرقه نتوانند به کشورهای اروپایی و ارگانهای بین المللی رکب بزنند و دروغ بگویند لازم است اسامی این شکنجه گران در اختیار کلیه دولتهای اروپایی و ارگانهای بین المللی قرار بگیرد.

همچنین از این طریق اعلام می کنم که من در سال 73 در داخل اشرف زندانی و توسط همین شکنجه گران شکنجه جسمی و روحی شده ام و با دیگر جدا شده ها از فرقه رجوی حاضر هستیم در هر دادگاهی و یا حضور در هر مناظره رو در رو با حضور همه رسانه ها و نمایندگان سازمان ملل و عفو بین الملل، دیده بان حقوق بشر، کمیساریای عالی پناهندگی، صلیب سرخ جهانی، نمایندگان اتحادیه اروپا و... وجود زندان و شکنجه در داخل اسارتگاه اشرف را به اثبات برسانیم.

از آقای مارتین کوبلر نماینده عالی سازمان ملل در عراق نیز تقاضا میکنم که پرونده این افراد به دقت مورد برسی قرار دهند و اجازه ندهند که شکنجه گرانی که دستشان به خون الوده هست از امکانات سازمان ملل برای فرار از عدالت سوء استفاده کنند.

همچنین از دولت محترم عراق و قوه قضائیه و وزارت حقوق بشر عراق درخواست میکنم که ان عده از شکنجه گران فرقه که در عراق حضور دارند را به دست عدالت بسپارند چون این جنایات توسط سران فرقه رجوی و شکنجه گرانش در خاک عراق اتفاق افتاده و باید که در همانجا هم پاسخگوی جنایات خودشان باشند.

اما نکته اخر که به ان اشاره میکنم خطابم به سران فرقه و جیره خواران فرقه رجوی هست که در شوهای مختلفی که برگزار می کنید و سوزش خودتان در مقابل افشاگریهای جدا شده ها را از زبان مزدوران اجاره ای به نمایش می گذارید قابل فهم است و به این مزدوران اجاره ای تازه وارد هم می گویم که قبل از این، سران فرقه با استعمال انواع مختلف مزدور اجاره ای از نوع ایرانی و اروپایی با فرستادن انها روی سن و تلویزیونهای مختلف نتوانستند بر عزم جداشده ها در افشاء ماهیت فرقه رجوی خللی وارد بکنند بلکه هر بار که جیغ های بنفش سران فرقه چه از زبان خودشان و چه از زبان مزدوران اجاره ایش به هوا بر خاسته نشان دهنده این بوده که افشاگریهای جدا شده ها تا حد ممکن تاثیر خودش را گذاشته و این عکس العمل سران فرقه از زبان اجیر شدگان بازتاب ان افشاگریهاست و باز به این مزد بگیران فرقه رجوی می گویم که در هر مقام که هستید یا بودید چه آن ژنرال فیلیپس جنایتکار جنگی رئیس زندان سابق تیف یا سرهنگ مارتین یکی دیگر از جنایتکاران که مدتی رئیس زندان تیف در همکاری با رجوی بود یا هر کسی که مدعی عدم وجود زندان و شکنجه در فرقه رجوی هست، در اسرع وقت در هر کجا که دوست دارند در حضور همه آن نمایندگانی که در بالا اشاره کردم بطورخاص در حضور رسانه هایی همچون سی ان ان، بی بی سی، ام بی سی، الجزیره، العربیه و... در مقابل دوربین همه رسانه ها یک مناظره رو در رو داشته باشیم تا سیه رو شود هر که در او غش باشد.

چنانچه سران فرقه یا مزد بگیرانش هر کجایی که میخواهند باشند به این مناظره تن ندهند معلوم می شود که ادا اطوارهای بوزینه وار این افراد در شوهایی که مریم قجر بر پا میکند و با پرداخت هزاران دلار به انها دیکته می کند که حرفهای سران فرقه را نشخوار کنند، یک پاپاسی هم ارزش ندارد و سفارشم به این مزدوران اجاره ای تازه وارد اینکه بیشتر از این عنتروار به خاطر پول روی سن برای سران فرقه پشتک وارونه نزنید و جفتک پرانی نکنید چون قبل از شماها رجوی از قاچاقچی تا دزد و آدمکش و متجاوز به ناموس مردم را با استعمال انواع نشادر به روی سن فرستاد تا همین حرفها را بزنند که خریداری نداشت و شما را هم اینبار با استعمال نشادر امریکایی-اسرائیلی روی سن فرستاده مطمئن باشید نمی توانید جنایات فرقه رجوی را بپوشانید. این را به شما قول می دهم که هر روز بر افشاء کنندگان فرقه رجوی افزوده می شود و به زودی با بسته شدن درب اسارتگاه بدنام اشرف حقایق بیشتری از جنایات رجوی افشاء خواهد شد.



اسامی آمران سرکوب، شکنجه گران و زندانبانان فرقه رجوی:

1ـ مسعود رجوی (رهبر فرقه که همه جنایات به دستور ایشان انجام شده و در سال 73 بعد از زندانی و شکنجه کردن بیش از 500 عضو ناراضی، آنها را گروه گروه محاکمه می کرد) فراری و محل اقامتشان معلوم نیست.

2 ـ مریم قجر عضدانلو با نام مستعار مریم رجوی جانشین رهبر فرقه رجوی (به دستور مستقیم مریم قجر شکنجه جسمی و روحی اعضاء ناراضی توسط شکنجه گران فرقه اجرا می شد) مقیم در اور سور اواز فرانسه.

3 ـ مهوش سپهری با نام مستعارنسرین (شکنجه گر، رئیس دادگاههای فرمایشی فرقه رجوی که به دستور ایشان دهها نفر یا به زندان ابوغریب فرستاده شده اند یا در میدانهای مین بین مرز ایران عراق رها شده اند و دستور شکنجه و زندان دهها مخالف رجوی در تشکیلات به فرمان ایشان صادر شده، مسئول مستقیم تمامی عملیاتهای تروریستی در داخل خاک ایران از سال 75 به بعد، مسئول تیم اعزام ترور به داخل ایران، نظارت بر عملیات و فرماندهی آن تا پایان عملیات تروریستی... این زن آنقدر در داخل تشکیلات فرقه رجوی منفور بود که به هند جگرخوار معروف شده بود) فراری و محل اقامتشان معلوم نیست.

4 ـ سید محمد سادات دربندی با نام مستعار کاک عادل ( رئیس زندان در اسارتگاه بدنام اشرف، بازجو و شکنجه گر. بعد از مرگ قربانعلی ترابی در سلول، این فرد به شکنجه گران دستور داد تا به سلول ما یورش ببرند و همه را با مشت و لگد می زدند و داد میزد که حق ندارید در سلول هم در مورد مرگ قربانعلی ترابی حرف بزنید) مقیم اردوگاه بدنام اشرف در عراق .

5 ـ مجید عالمیان ( باز جو، شکنجه گر، زندانبان) مقیم اردوگاه بد نام اشرف در عراق.

6 ـ پرویز موسوی سیگاری نیا ـ با نام مستعار فاضل (بازجو، شکنجه گر، زندان بان) مقیم اردوگاه بد نام اشرف در عراق .

7 ـ حسن عزتی با نام مستعار نریمان (بازجو، شکنجه گر، زندانبان این فرد به همراه بهرام جنت سرایی جسد قربانعلی ترابی را که بر اثر شکنجه جان باخت از سلول ما خارج کرد) مقیم اردوگاه بد نام اشرف.

8 ـ محمد محدثین با نام مستعار بهنام (بازجو، جزو هیئت دادگاه رجوی در محاکمه مخالفان که حکم اعدام برای جدا شدگان را صادر میکرد) مقیم اور سور اواز فرانسه.

9 ـ محمد علی جابر زاده انصاری با نام مستعار قاسم (بازجو، جزو هیئت دادگاه رجوی در محاکمه مخالفان که حکم اعدام برای جدا شدگان را صادر میکرد) مقیم اور سور اواز فرانسه.

10 ـ بهرام جنت سرایی با نام مستعار مختار ( بازجو، شکنجه گر، زندانبان، این فرد جسد قربانعلی ترابی که بر اثر شکنجه د ر سلول ما جان داد را به همراه مجید عالمیان از سلول خارج کرد) مقیم اردوگاه بد نام اشرف در عراق .

11 ـ محمد باقر شعبانی با نام مستعار باقر (باز جو، شکنجه گر، زندانبان، مسئول جابجایی نفرات از سلول به دادگاهی که رجوی برگزار می کرد) مقیم اردوگاه بدنام اشرف در عراق.

12 ـ حمید یوسفی ( بازجو، شکنجه گر، زندانبان، فرهاد طهماسبی زیر دست این شکنجه گر در سال 73 کشته شد که فرقه رجوی به دروغ بعد از چند سال فرهاد را شهید نامگذاری کرد تا بدین شیوه بر جنایتهایش سر پوش بگذارد) مقیم اردوگاه بد نام اشرف در عراق .

13 ـ عباس داوری با نام مستعار رحمان (رابط رجوی با سیستم اطلاعاتی صدام ملعون، جزو هیئت دادگاه فرمایشی رجوی که حکم اعدام افراد ناراضی را صادر میکرد، رابط رجوی برای تحویل دادن مخالفان فرقه به زندان ابوغریب همراه نادر رفیعی نژاد، یکی از اعضاء مهم تشکیل دهنده دادگاههای خصوصی در تشکیلات فرقه مافیایی رجوی) مقیم اردوگاه بد نام اشرف در عراق.

14 ـ حسام عاملی ( شکنجه گر، زندانبان ) مقیم اردوگاه بد نام اشرف در عراق.

15 ـ محسن امینی (شکنجه گر، زندانبان، یکی از مسئولین جابجایی نفرات به هنگام تشکیل دادگاه توسط شخص رجوی) مقیم اردوگاه بدنام اشرف در عراق.

16 ـ فهیمه اروانی (شکنجه گر، باز جو، یکی از اعضای هیئت دادگاه فرمایشی رجوی، یکی از اعضاء مهم تشکیل دهنده دادگاههای خصوصی در تشکیلات فرقه رجوی برای اعضاء ناراضی که خواهان جدایی از فرقه رجوی بودند، یکی از رئیس زندانهای سال 73 و برگزار کنندگان دادگاه برای اعضاء ناراضی بطور خاص برای افراد جدید الورود که خیلی ها به دستور ایشان در تشکیلات ازافراد جدید نا پدید شده اند) مقیم اردوگاه بد نام اشرف.

17 ـ مهدی برائی با نام مستعار احمد واقف (باز جو، شکنجه گر، یکی از نفرات تصمیم گیرنده در دادگاههای خصوصی که برای افراد ناراضی تشکیل می شد، یکی از رابطین فرقه رجوی با سیستم اطلاعاتی صدام ملعون، این فرد توسط رجوی انتخاب شده بود و به همراه هیئتی به قرارگاهها می رفت و دادگاه خصوصی برای افراد ناراضی داخل تشکیلات فرقه رجوی برگزار می کرد، عضو هیئت تصمیم گیرنده و مسئول فرستادن نیروهای تروریستی برای حملات خمپاره ای و ترور شخصیتهای ایرانی از قرارگاه جلولا متعلق به فرقه رجوی که قرارگاه انزلی نامگذاری شده بود) مقیم اردوگاه بد نام اشرف در عراق.

18 ـ حجت بنی عامری با نام مستعار حکمت (باز جو، شکنجه گر، زندانبان، یکی از مسئولیت جابجایی نفرات برای دادگاههای فرمایشی رجوی) مقیم اردوگاه بد نام اشرف در عراق.

19 ـ بهمن برومند با نام مستعار ناجی (بازجو، شکنجه گر، زندانبان، این فرد جزو کسانی هست که به دستور رجوی افراد ناراضی تشکیلات فرقه را شکنجه می کرد و در رها کردن نفرات ناراضی در میدان مینهای مرزی ایران و عراق نقش مستقیم داشت) مقیم اردوگاه بدنام اشرف در عراق.

20 ـ اسدالله مثنی (باز جو، شکنجه گر، زندانبان، این فرد برای خوش خدمتی به رجوی اعضاء ناراضی را به شدیدترین شکل شکنجه می کرد و مدعی بود که اگر کسانی هم در زیر شکنجه کشته شوند به نفع رجوی هست. هم یک ناراضی کم شده هم در نشریاتشان از مرده طرف مقابل به نفع خودشان استفاده می کنند!) مقیم اردوگاه بد نام اشرف در عراق.

افشاء اسامی شکنجه گران و زندانبانان فرقه رجوی ادامه دارد ...

محمد رزاقی
9 آوریل 2012

 

همچنین .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

هشدار به کشورهای اروپایی

تروریستها و کلاهبرداران را کنترل کنید!

 

 

محمد رزاقی، فریاد آزادی، سی و یکم مارس 2012
http://www.faryade-azadi.com/2Haupt/Hoshdar%20BE%20Euroopa.HTM

 

با انتقال اعضاء فرقه مافیایی رجوی به کمپ لیبرتی کمیساریای عالی پناهندگی باید با تک تک این افراد بصورت انفرادی مصاحبه کند و استاتو هر فرد مشخص شود.

در میان اعضاء فرقه رجوی عده ای هستند که در اشرف جزو شکنجه گران و زندانبانان بودند و دستشان به خون الوده هست که به زودی اسامی این شکنجه گران که قاتلان مردم ایران هستند و در عالی ترین سطح آموزشهای درست کردن متفجرات و بکارگیری ان را از نیروهای گارد جمهوری و فدائیان صدام آموزش دیده اند و در عملیاتهای تروریستی آن را بکار گرفته اند را به اطلاع عموم و ارگانهای بین المللی خواهم رساند تا این شکنجه گران نتوانند از وضعیت پیش آمده سو استفاده کنند و خودشان را در قالب نانوا یا مسئول کارهای تاسیساتی و خیاط... معرفی بکنند. بلکه این افراد باید به جرم جنایت علیه بشریت در دادگاه عادلانه محاکمه شوند.

اما عده ای از اعضاء فرقه که قبلا در اروپا ساکن بودند بصورت سیستماتیک و به فرمان سران فرقه اقدام به کلاهبرداری از دولتهای اروپایی و بانکهای اروپا کرده اند. برای مثال در بین اعضاء فرقه کسانی هستند که با اسم و مشخصات جعلی، هم در کشور سوئد و هم در نروژ اقدام به گرفتن پناهندگی کرده اند. یعنی یک نفر با 2 اسم البته این زمانی بود که هنوز در اروپا برای گرفتن پناهندگی کسی را انگشت نگاری نمی کردند، به همین خاطر اعضاء فرقه از این خلع نهایت سو استفاده را می کردند.

در سال 75 وقتی مریم قجر می خواست از اوور پاریس به عراق برگردد دستور دادند که همه اعضاء هم به دنبال او روانه عراق شوند، اما قبل از رفتن به عراق، رجوی همه راههای برگشت را بسته بود... دستور می دهد که تا انجا که میتوانند با خودشان برای فرقه پول جمع کنند.

در انگلستان یک موسسه به نام ایران اید و همچنین یک موسسه خیریه برای کودکان ایرانی در المان افتتاح می کنند و از طریق موسسات قلابی اقدام به کلاهبرداری های میلیونی می کنند که پلیس انگلیس در جریان این پرونده کلاهبرداری ایران اید هست و اسناد پولشویی ان هم در عراق انجام گرفته که هر وقت و در هر زمان نیاز باشد من حاضر هستم در دادگاه رسیدگی به این پرونده کلاهبرداری فرقه شرکت کنم و شیوه هایی را که برای پولشویی انجام می دادند بصورت کامل توضیح بدهم.

همچنین اعضاء فرقه که با اسامی مختلف و جعلی اقدام به گرفتن استاتو پناهندگی کرده اند، زمانی که می خواستند به عراق برگردند از بانکهای اروپایی اقدام به گرفتن وام کرده اند تحت عنوان ایجاد شغل و... اما این پولها را برداشته و در عراق به سران فرقه داده اند.

حال همان افراد می خواهند با یک اسم دیگر و دادن مشخصات قلابی به کمیساریای عالی پناهندگی دوباره پناهندگی بگیرند و به همین خاطر از همین الان در کمپ لیبرتی شروع به سائیدن سر انگشتان خودشان کرده اند تا در صورت انگشت نگاری هویت اصلیشان مشخص نشود.

از همین جا از ارگانهای ذیربط اروپایی تقاضا می کنم که در مورد ورود اعضاء جنایتکار و کلاهبردار فرقه رجوی کاملا هوشیار باشند و من و دیگر دوستان جدا شده از این فرقه حاضر هستیم برای شناسائی جنایتکاران و شکنجه گران و زندانبانان در داخل اشرف همکاری لازم را بکنیم.

کشورهای اروپایی باید این موضوع را جدی بگیرند چون هر کدام از این افراد می توانند به جدّ تهدید امنیتی برای آن کشور باشند که نمونه آن در سال 2003 بدستور مریم قجر بیش از 10 نفر خودشان را در اروپا به اتش کشیدند و مردم را به وحشت انداختند.

حال وقت آن هست که کشورهای اروپایی حساب قربانیان اسیر در مناسبات فرقه رجوی را با سران فرقه جدا کنند و اجازه ندهند یک اردوگاه اشرف در اروپا شکل بگیرد. این هشدار را جدی بگیرید وگرنه بعد از ورود این جنایتکاران به اروپا باید مردم اروپا هر روز شاهد ترور و خودسوزی باشند.

برای جلو گیری از ساختن یک یا چند اردوگاه مثل اشرف نیاز هست که اردوگاه اوور که مقر فرماندهی فرقه رجوی است و سران جنایتکار فرقه در آن مستقر هستند تحت کنترل باشد. همچنین کشورهای اروپایی بطور خاص دولت محترم فرانسه نباید اجازه بدهد فرقه رجوی یک اردوگاه اشرف مانند در دل فرانسه تشکیل بدهند.

قانون اساسی فرانسه اجازه نمی دهد که شکنجه گران و جنایتکاران در این کشور اقامت داشته باشند لذا از مسئولین ذیربط خواهش می کنم که بطور کامل هوشیار باشند تا فرقه رجوی نتواند شکنجه گران و قاتلان را با اسم پناهنده در اوور پاریس یا در مقرهای دیگر خودشان مستقر کنند.

شکنجه گران، زندانبانان، کلاهبرداران مالی سران فرقه و عده ای که از هم اکنون در اوور پاریس می لولند باید در دادگاه عادلانه محاکمه شوند تا عدالت در رابطه با این جنایتکاران تصمیم بگیرد.

پاریس : محمد رزاقی
30 مارس 2012

 

 سایت ایران قلم از انتشار مطالب و مقالاتی که در آن کلمات توهین آمیز استفاده شده، معذور است

مسئولیت مطالب درج شده بر عهده نویسندگان آن می باشد