_________ استفاده از مطالب اين سايت با ذکر منبع بلامانع است _________

" کانون ایران قلم"

iran-ghalam@hotmail.com

www.iran-ghalam.de

ارتش پر اقتدار یا لشکر بیماران؟

 

 

حامد صرافپور، فریاد آزادی، بیست و دوم آوریل 2012
http://www.faryade-azadi.com/2Haupt/Artesh%20Por%20Eghtedar.HTM

 

مدتی است که مریم قجرعضدانلو و سایتهای وابسته به ایشان و شورای به اصطلاح ملی مقاومت رجوی که جز چند جیره خوار در آن باقی نمانده است، مدام پیام و اطلاعیه بیرون می دهند و از «ایست قلبی به دلیل ایستادن در صف» و «گرمازدگی ناشی از طولانی شدن سفر»، «بیماری ناشی از طول کشیدن زمان بازرسی»، «ترس و نگرانی ناشی از وجود افعی!» و «شرایط سخت زندگی در کمپ پناهندگی» کسانی سخن می گویند که تا چندی پیش از آنان به عنوان افسران پر اقتدار ارتش مریم یاد می شد که دهها سال است در راستای رسیدن به آزادی و دمکراسی مردمشان!، انواع سختی ناشی از شکنجه و زندان و حضور در میادین جنگ و سرما و گرمای سوزان و توفانهای خاک را متحمل شده اند (و شخص مریم قجرعضدانلو، چهره های آفتاب سوخته زنانشان را زیبا خوانده بود) و مدعی بود بخاطر ایستادگی شان جهان هم ایستادگی کرده است و مدام از اربابان غربی درخواست می کردند که آنان را به رسمیت شناخته و مسلح کنند و مورد حمایت قرار دهند و به سوی تهران سرازیر نمایند!!!

در همین رابطه، می توان از ایست قلبی بردیا امیر مستوفیان در سری سوم نام برد که گفته شد بخاطر ایستادن در صف بازرسی به مدت طولانی سکته نموده است!
 


اما اینبار و در دور چهارم انتقال افراد به کمپ لیبرتی، رهبران فرقه رجوی ادعاهای مضحک تری را عنوان نموده اند که جز تمسخر جداشدگان را به همراه ندارد. شورای ملی مقاومت رجوی (که نام دیگر فرقه رجوی می باشد و تعدادی هم اجیرشده تحت همین نام مشغول گذران زندگی در اروپا هستند)، طی اطلاعیه ای اعلام نمود که:

http://www.mojahedin.org/pages/detailsNews.aspx?newsid=108577


(((يازده ساعت و نيم بازرسی موهن و آزاردهنده در اشرف و چندين ساعت معطلی برای بازرسی در ليبرتی، زمان لازم برای طی اين فاصله صد کيلومتری را به ۲۰ساعت افزايش داد. به همين دليل شماری از افراد اين گروه از جمله سه زن دچار گرمازدگی شدند که دو تن از آنها به بيمارستان منتقل شدند. بازرسی اموال ساکنان قبل از آن به مدت ۵ روز به طول انجاميده بود.

.......

نيروهای عراقی علاوه بر ممانعت از انتقال وسايل و امکانات ضروری برای معلولان و مجروحان از جمله خودروها و بنگالهايی که برای استقرار آنها ساخته شده بود، از انتقال هرگونه خودروی مسافری جلوگيری کردند. در حاليکه در فصل گرما ساکنان به شدت به اين خودروها نيازمندند.)))

 

 

این ادعاها که به دلیل گذشته های پر ننگ و فضیحت مناسبات درونی این فرقه بشدت منزجر کننده و نفرت انگیز است، در عین حال بشدت مضحک هم می نماید. خنده دار بودن آن زمانی بیشتر عیان می شود که یادآوری کنیم تا همین چندی پیش و به طور خاص در دوران ارباب پیشین رجوی (صدام حسین)، تمامی نیروهای مجاهدین برای منتقل شدن و جابجایی در خودروهایی قرار می گرفتند که هر آدم سالمی را دچار بیماری می کرد چه رسد به آدمهای بیمار و معلول را... و حال انتقال این افراد با اتوبوسهایی که همه شهروندان از آن استفاده می کنند مورد نقد قرار گرفته است!. همان اتوبوسهایی که مسعود رجوی برای سالیان طولانی از آنان دریغ نموده بود و همه افراد آرزو می کردند به جای تردد با خودروهای نظامی، از آن استفاده کنند!. شارلاتان بازی سران فرقه پایان ندارد و تنها برای کسانی می تواند فریبنده باشد که این فرقه را از نزدیک نشناسند. کافی است اشاره ای به گذشته ها داشته باشم:

رهبران فرقه مجاهدین که خود با بهترین خودروهای لندکروز جابجا می شدند (و البته مسعود و مریم به کمتر از بنزهای ضدگلوله رضایت نمی دادند)، به شکلی غیرانسانی و غیرقابل توصیف تا حدود 30 نفر را همانند گونی آرد و شکر درون آیفا (کامیونهای نظامی ساخت آلمان شرقی) قرار می دادند و در سرمای زمستان و یا گرمای شوک آور تابستان عراق، آنان را بین بصره و خالص و یا اشرف و قرارگاه مخوف باقرزاده یا دیگر قرارگاههایی چون فائزه، همایون، سردار و... جابجا می کردند. اینکار به حدی سخت و طاقت فرسا بود که در سال 1371 افسران آموزش ارتش صدام هم به چنین وضعیتی معترض شدند و گفتند در شرایط جنگی این خودروها ماکزیمم می توانند 20 نفر را جابجا کنند، دو نفر جلو و 18 تن در عقب و بیش از آن ممنوع است. و به همین خاطر رجوی ناچار شد تعداد را پایین بیاورد و به 20 نفر برساند. گاه در مسافتهای چندین ساعته چادرهای این کامیونها طبق ضوابط امنیتی باید بسته می شد و افراد مثل گونی سیب زمینی درون آن قرار داده شده و از اشرف به قرارگاه مخوف باقرزاده منتقل می گشتند. شیوه انتقال به شکلی بود که نمی شد تشخیص داد چه زمانی از شبانه روز است. تابستانها مقداری از سقف باز می شد و زمستانها یک عدد بخاری هم داخل آیفا قرار می دادند که دیگر امکان نفس کشیدن هم نبود چون محیطی بسته و تاریک و تنگ بود و حداقل 15 تا 18 نفر آدم که در دست اندازها و پیچها روی هم ریخته می شدند... همچنین، در مأموریتهای مشابهی در خطوط مرزی و یا در خارج از اشرف، همین کار در محیطهای بشدت خاک آلود انجام می شد به گونه ای که تمامی افراد موجود در پشت این خودروهای نظامی غرق خاک می شدند و چند سانتی متر خاک در پشت این کامیونها انباشته می شد که برای نظافت آن از کمپرسورهای بزرگ بادی استفاده می کردیم!

سران ریاکار فرقه رجوی و رهبر جنایتکار آن فراموش کرده که چگونه افراد بیمار (از جمله نگارنده) را در حالی که دیسک کمر و سنگ کلیه و بیماریهای قلبی و بیماریهای شدید دیگر داشتیم، در پشت همین مدل کامیون از بصره به اشرف منتقل می نمودند و در زمانهای آماده باش نیز با همین خودروهای نظامی در بیرون اشرف و در دست اندازهای بیابانی می چرخاندند و ساعتها دچار آزار و اذیت می کردند و در حالی که مدار رهبری در آسایشگاههای خود در اشرف آرمیده بودند ما را به اسم آماده باش با وجود بیماریهای سخت و دردناک مانند دیسک کمر و... در بیابان آواره می کردند و دوباره صبح با همان وضع به اشرف بازمی گردانیدند. این جنایتکاران جنگی چه زود می خواهند با شامورتی بازی گذشته های خود که بخاطر افشاگریهای مستمر جداشدگان به رسوایی کشیده شده را بپوشانند! اما دیگر دیر شده است و هیچ بازی سیاسی نمی تواند پوشانندۀ آنهمه ننگ و رسوایی باشد.

شگفتا! امروز که خطر فروپاشی و خطر افشای بیشتر جنایتهایشان در کمپ جدید، آرامش و آسایش آنها را به هم زده است، برای رزمندگان خویش اشک تمساح می ریزند و نگران سلامت آنان می باشند!.

بانوی جنگ رجوی باید پاسخ دهد که چگونه در دوران صدام حسین نگران سلامت کسی نبودند و از هر خودرویی برای انتقال عده ای بیمار و پیرمرد نگونبخت استفاده می کردند و امروز که با اتوبوس می خواهند نیروها را جابجا کنند شما دردتان آمده و اتوبوس را هم به عنوان خودروی مناسب به حساب نمی آورید؟

خانم مریم قجرعضدانلو!

لطفاً پاسخ دهید که چرا در کمپی که مسئولیت آن با سازمان ملل و دولت عراق است و تمام امکانات مورد نیاز محل را باید خودشان تهیه کنند، شما تصمیم گرفته اید گچ و سیمان ببرید و جاده سازی کنید؟ آیا جز این است که می خواهید نیروهای خود را در آنجا باز هم با بیگاری گرفتن سرگرم کنید که به مسائل سیاسی فکر نکنند؟

شما به دريل برقی، دستگاه فرز، دستگاه جوش، جعبه ابزار، رنگ، کمپرسور هوا، پروژکتور... چه نیازی دارید وقتی که قرار است نیروها برای مصاحبه با سازمان ملل به یک کمپ موقت بروند؟ آیا دوباره قصد دارید آدمها را به بازی بگیرید و برایشان کار تولید کنید؟

شما به اینهمه خودرو چه نیازی دارید، مگر خودتان هیاهو براه نینداخته بودید که کمپ حتا یک کیلومتر مربع هم نیست؟ در یک محیط کوچک چه نیازی به خودرو هست؟ جز اینکه در داخل آنها مواد خطرناک و اسناد و مدارک و لوازم جاسوسی و شنود مخفی نموده اید؟

شما به ژنراتور چه نیازی دارید؟ چه چیزی در داخل آن پنهان نموده اید و برای چه کارهایی است؟ اتاق برای چه کاری می خواهید؟ چه وسایلی در درون دیواره های آن پنهان نموده اید؟ اساساً برای چه نوع سرگرمی است و چه کسانی را می خواهید با اینهمه دم و دستگاه سرگرم کنید؟

خانم قجرعضدانلو!

شما اگر بودید برای بازرسی کل وسایل شخصی 400 نفر چند روز وقت می گذاشتید؟ مگر برای هر نشست مسعود رجوی 150 نیرو برای بازرسی اختصاص نمی دادید و باز هم ساعتها وقت برای نیروهایی صرف می شد که هیچکدام جز یک پاکت سیگار و یک دفتر و قلم با خود نداشتند، چطور از نیروهای خارجی که نام شما را در لیست تروریستی گذاشته اند انتظار دارید که یک ساعته چهارصد نفر را با تمام وسایلشان بازرسی کنند؟ آیا بازرسی 40 نفر با آنهمه وسایل و تجهیزات در عرض یکساعت خیلی زیاد است؟ این زمانی است که خودتان مدعی آن شده اید و حتماً بسیار هم غلو نموده اید.

پیشنهاد می کنم، بیش از این خود را خفیف نکنید چون برخلاف تصور شما مردم ایران بسیار آگاه تر از آن هستند که با آنهمه افشاگری ذره ای از سخنان شما را باور کنند و سازمان ملل هم در همین مدت شما را شناخته است و دیگر با ساز شما نخواهد رقصید. بهتر است بدنبال وقت کشی هم نباشید چون اربابان جدید شما جرأت حمله به ایران را نخواهند داشت و شما را در بازیهای خود شریک نخواهند کرد. آنها می دانند که از یک فرقه منافعی به آنان نخواهد رسید و تنها مدتی از شما به عنوان وسیله استفاده کردند و دیگر مصرفی برایشان ندارید جز اینکه از نیروهای شما در کارهای تروریستی استفاده کنند تا دانشمندان وطن سابق خود را ترور نمایید و ننگ همیشگی را به جان بخرید و بعد هم با افشای همان کارهای تروریستی، حداقل امکان پذیرش نیروهای شما در کشورهای اروپایی را نیز از بین ببرند. و البته می دانم که این خواست قلبی شماست که نیروهایتان را هیچکجا تحویل نگیرند تا در عراق بپوسند، اما همۀ کارها آنگونه که مطلوب شماست پیش نخواهد رفت.

حامد صرافپور
21 آوریل 2012

 

همچنین .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

بازنشستگان آمریکایی، بزرگداشت کشته شدگان اشرف!

 

 

حامد صرافپور، فریاد آزادی، پانزدهم آوریل 2012
http://www.faryade-azadi.com/2Haupt/Baz-neshastegan%20USA.HTM

 

گویا در سال گذشته مجاهدین منبع درآمد خوبی برای عده ای از بازنشستگان پیر شده در عالم سیاستبازی شده اند. بنا به گفته منابع مطلع و خبرگزاریهای معتبر و اعتراف مستقیم عده ای از جنگ طلبان بازنشسته آمریکایی طی سال گذشته که گفته هایشان در چندین رسانۀ خبری جهان از جمله بی بی سی، صدای آمریکا، رادیو فردا و سی ان ان انتشار یافت، میلیونها دلار صرف سخنرانی ها و حمایتهای چند دقیقه ای آنها شده است که رقمی حیرت انگیز حتا برای رسانه های غربی می باشد. تنها در یک مورد گفته شد که طی سال گذشته میلادی، 160 هزار دلار به یک سخنران پرداخت شده است و می توان حدس زد دهها سخنران و حامی دیگر مجاهدین روی هم رفته چند میلیون دلار از این آشفته بازار و حاتم بخشی مریم رجوی کسب کرده اند. حقا تجارت سودآوری است برای هر بازنشستۀ بی وجدان و یا هرکسی که در آخر عمر به روبه مزاجی روی آورده باشد و اندک وجدان باقیمانده در وجودش را به حراج گذاشته باشد.

اینبار هم شارلاتانهای سیاست باز در مراسمی برای بزرگداشت کشته شدگان اشرف شرکت کردند. ناگفته نماند که هرکدام از این اشخاص هزینۀ سفر و هتلهای چندین ستاره پاریس و لندن و خورد و خوراک و گردش خود را هم از پیش در صورتحساب مجاهدین گذاشته اند و حتا زحمت رزرو هتل را هم به خود راه نمی دهند. مثل همیشه گروهانی از خونریزان و یا خونخواران معروف که هر کدام به طور مستقیم و غیرمستقیم در کشتار و یا چپاول مردم جهان و یا حتا مردمان خودشان نقش داشته اند شامل: جان بولتون، اد رندل، مایکل موکیزی، استوارت، یوجین سولیوان، جمیزتری کانوی، آلن درشویتز، مارک گینزبرگ، میچل ریس و امثال اینها شرکت کنندگان این مراسم اشکریزان بوده اند.

از رجویها باید پرسید که اینهمه هزینه کردن برای چند سخنرانی و گردهمایی برای چیست؟ آیا همین پولها نمی توانست هزینه شود تا چندهزار نفر اسیر اشرف به مرور خاک عراق را ترک کنند و به محلی امن برسند؟ آیا نمی شد همین پولها را هزینه نمود تا صدها تن از افراد بیگناه اشرف به خاک و خون کشیده نشوند؟ آیا امکان نداشت با هزینه کردن همین پولها فعالیتهایی در راستای دمکراسی به انجام رساند که همان قربانیان اشرف می توانستند در اروپا نیروی آن باشند؟ به چه علت آنها کشته شدند؟ مگر برای حفظ اشرف نبود؟ آیا امروز اشرف حفظ شده است؟ آیا مسعود رجوی نه سال قبل نگفت سلاحها را دادم که صاحبان سلاح را حفظ کنم، پس اینها که کشته شدند بخاطر چه چیزی بود؟ برای مشتی خاک که امروز رهبران مجاهدین دارند با خفت تحویل می دهند؟ آیا همین بودجه های هنگفتی که در ماههای گذشته خرج کردند برای ایجاد یک زندگی مرفه در اروپا برای هزاران مجاهد اسیر کافی نبود؟

راستی خانم قجر عضدانلو، این همه بودجه از کجا تأمین می شود؟ این حاتم بخشی ها از جیب چه کسانی است؟ مگر همان کشته شدگان و اسیران وسیله ای برای تأمین آن نبودند و شما به عنوان رهبر فرقه با استناد به داشتن همان افراد از صدام و از موساد و از عربستان و از پنتاگون و... پول دریافت نمی کردید؟ مگر طی همین سالهای بعد از سقوط صدام به حساب همان قربانیان از نیروهای آمریکایی امکانات مختلف پزشکی و دارویی و خوراک و پوشاک و صنفی و تدارکاتی دریافت نمی کردید که بعد در بازار سیاه می فروختید و جز اندکی به مصرف آن بدبختها نمی رسید؟ پس امروز برای چه کسی عزاداری می کنید؟ پولهای آن قربانیان را به جیب چه کسانی سرازیر می کنید؟ در راستای چه هدفی است جز برای اسیرنگهداشتن همان قربانیان؟

شرمتان باد تبهکاران بازنشسته پیر که همچون کرکس و لاشخور بر پیکرهای عده ای قربانی زنده و بی جان نشسته اید و به پاره های تن آنها هم رحم نمی کنید، چه شما سیاستبازان زشتخوی غربی و چه جیره خواران شورایی که دست در جنایت رجوی دارند و چه دیگر سران و رهبران فرقه ای که جز جنایت و خونریزی و خشونت به چیزی نمی اندیشند و سالهاست علیه عشق و محبت و مهر و عواطف انسانی قیام کرده اند!

شرمتان باد ای خونخواران!
شرمت باد مریم قجرعضدانلو!

حامد صرافپور
15 آوریل 2012

 

همچنین .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

افشای شکنجه گران و زندانبانان فرقه رجوی

 

 

محمد رزاقی، فریاد آزادی، نهم آوریل 2012
http://www.faryade-azadi.com/2Haupt/Shekanjeh-
garan&Zendan-banan%20Fergheh%20Rajavi.HTM

 

با نزدیک شدن مهلت اخراج فرقه رجوی از عراق و بستن اسارتگاه بد نام اشرف، مسعود رجوی و مریم قجر سعی دارند یک عده از سران فرقه را که در شکنجه و کشتار افراد ناراضی دست داشته اند را با نام های جعلی واختصاص دادن مشاغل غیر واقعی به این افراد انها را از عراق خارج کنند تا عمق جنایات رجوی در داخل اردوگاه اشرف پوشیده بماند.

در سالهای 83 و 84 خورشیدی که مصاحبه های مختلفی با ارگانهای امریکایی داشتیم، در مصاحبه با مسئولین وزارت خارجه امریکا و همچنین در تیف در مصاحبه هایی که داشتم مطلع شدم رجوی به امریکاییها هم رکب زده و دستور داده که شکنجه گران و زندانبانان فرقه رجوی که در سال 73 بیش از 500 عضو ناراضی را زندانی و شکنجه کردند و زیرشکنجه چند نفر هم جان باختند، این شکنجه گران مسئولیت سازمانی خودشان را در مصاحبه ها به دروغ راننده یا آشپز، خیاط، تاسیساتی، و... بگویند.

برای اینکه بار دیگر رجوی و دیگر سران فرقه نتوانند به کشورهای اروپایی و ارگانهای بین المللی رکب بزنند و دروغ بگویند لازم است اسامی این شکنجه گران در اختیار کلیه دولتهای اروپایی و ارگانهای بین المللی قرار بگیرد.

همچنین از این طریق اعلام می کنم که من در سال 73 در داخل اشرف زندانی و توسط همین شکنجه گران شکنجه جسمی و روحی شده ام و با دیگر جدا شده ها از فرقه رجوی حاضر هستیم در هر دادگاهی و یا حضور در هر مناظره رو در رو با حضور همه رسانه ها و نمایندگان سازمان ملل و عفو بین الملل، دیده بان حقوق بشر، کمیساریای عالی پناهندگی، صلیب سرخ جهانی، نمایندگان اتحادیه اروپا و... وجود زندان و شکنجه در داخل اسارتگاه اشرف را به اثبات برسانیم.

از آقای مارتین کوبلر نماینده عالی سازمان ملل در عراق نیز تقاضا میکنم که پرونده این افراد به دقت مورد برسی قرار دهند و اجازه ندهند که شکنجه گرانی که دستشان به خون الوده هست از امکانات سازمان ملل برای فرار از عدالت سوء استفاده کنند.

همچنین از دولت محترم عراق و قوه قضائیه و وزارت حقوق بشر عراق درخواست میکنم که ان عده از شکنجه گران فرقه که در عراق حضور دارند را به دست عدالت بسپارند چون این جنایات توسط سران فرقه رجوی و شکنجه گرانش در خاک عراق اتفاق افتاده و باید که در همانجا هم پاسخگوی جنایات خودشان باشند.

اما نکته اخر که به ان اشاره میکنم خطابم به سران فرقه و جیره خواران فرقه رجوی هست که در شوهای مختلفی که برگزار می کنید و سوزش خودتان در مقابل افشاگریهای جدا شده ها را از زبان مزدوران اجاره ای به نمایش می گذارید قابل فهم است و به این مزدوران اجاره ای تازه وارد هم می گویم که قبل از این، سران فرقه با استعمال انواع مختلف مزدور اجاره ای از نوع ایرانی و اروپایی با فرستادن انها روی سن و تلویزیونهای مختلف نتوانستند بر عزم جداشده ها در افشاء ماهیت فرقه رجوی خللی وارد بکنند بلکه هر بار که جیغ های بنفش سران فرقه چه از زبان خودشان و چه از زبان مزدوران اجاره ایش به هوا بر خاسته نشان دهنده این بوده که افشاگریهای جدا شده ها تا حد ممکن تاثیر خودش را گذاشته و این عکس العمل سران فرقه از زبان اجیر شدگان بازتاب ان افشاگریهاست و باز به این مزد بگیران فرقه رجوی می گویم که در هر مقام که هستید یا بودید چه آن ژنرال فیلیپس جنایتکار جنگی رئیس زندان سابق تیف یا سرهنگ مارتین یکی دیگر از جنایتکاران که مدتی رئیس زندان تیف در همکاری با رجوی بود یا هر کسی که مدعی عدم وجود زندان و شکنجه در فرقه رجوی هست، در اسرع وقت در هر کجا که دوست دارند در حضور همه آن نمایندگانی که در بالا اشاره کردم بطورخاص در حضور رسانه هایی همچون سی ان ان، بی بی سی، ام بی سی، الجزیره، العربیه و... در مقابل دوربین همه رسانه ها یک مناظره رو در رو داشته باشیم تا سیه رو شود هر که در او غش باشد.

چنانچه سران فرقه یا مزد بگیرانش هر کجایی که میخواهند باشند به این مناظره تن ندهند معلوم می شود که ادا اطوارهای بوزینه وار این افراد در شوهایی که مریم قجر بر پا میکند و با پرداخت هزاران دلار به انها دیکته می کند که حرفهای سران فرقه را نشخوار کنند، یک پاپاسی هم ارزش ندارد و سفارشم به این مزدوران اجاره ای تازه وارد اینکه بیشتر از این عنتروار به خاطر پول روی سن برای سران فرقه پشتک وارونه نزنید و جفتک پرانی نکنید چون قبل از شماها رجوی از قاچاقچی تا دزد و آدمکش و متجاوز به ناموس مردم را با استعمال انواع نشادر به روی سن فرستاد تا همین حرفها را بزنند که خریداری نداشت و شما را هم اینبار با استعمال نشادر امریکایی-اسرائیلی روی سن فرستاده مطمئن باشید نمی توانید جنایات فرقه رجوی را بپوشانید. این را به شما قول می دهم که هر روز بر افشاء کنندگان فرقه رجوی افزوده می شود و به زودی با بسته شدن درب اسارتگاه بدنام اشرف حقایق بیشتری از جنایات رجوی افشاء خواهد شد.



اسامی آمران سرکوب، شکنجه گران و زندانبانان فرقه رجوی:

1ـ مسعود رجوی (رهبر فرقه که همه جنایات به دستور ایشان انجام شده و در سال 73 بعد از زندانی و شکنجه کردن بیش از 500 عضو ناراضی، آنها را گروه گروه محاکمه می کرد) فراری و محل اقامتشان معلوم نیست.

2 ـ مریم قجر عضدانلو با نام مستعار مریم رجوی جانشین رهبر فرقه رجوی (به دستور مستقیم مریم قجر شکنجه جسمی و روحی اعضاء ناراضی توسط شکنجه گران فرقه اجرا می شد) مقیم در اور سور اواز فرانسه.

3 ـ مهوش سپهری با نام مستعارنسرین (شکنجه گر، رئیس دادگاههای فرمایشی فرقه رجوی که به دستور ایشان دهها نفر یا به زندان ابوغریب فرستاده شده اند یا در میدانهای مین بین مرز ایران عراق رها شده اند و دستور شکنجه و زندان دهها مخالف رجوی در تشکیلات به فرمان ایشان صادر شده، مسئول مستقیم تمامی عملیاتهای تروریستی در داخل خاک ایران از سال 75 به بعد، مسئول تیم اعزام ترور به داخل ایران، نظارت بر عملیات و فرماندهی آن تا پایان عملیات تروریستی... این زن آنقدر در داخل تشکیلات فرقه رجوی منفور بود که به هند جگرخوار معروف شده بود) فراری و محل اقامتشان معلوم نیست.

4 ـ سید محمد سادات دربندی با نام مستعار کاک عادل ( رئیس زندان در اسارتگاه بدنام اشرف، بازجو و شکنجه گر. بعد از مرگ قربانعلی ترابی در سلول، این فرد به شکنجه گران دستور داد تا به سلول ما یورش ببرند و همه را با مشت و لگد می زدند و داد میزد که حق ندارید در سلول هم در مورد مرگ قربانعلی ترابی حرف بزنید) مقیم اردوگاه بدنام اشرف در عراق .

5 ـ مجید عالمیان ( باز جو، شکنجه گر، زندانبان) مقیم اردوگاه بد نام اشرف در عراق.

6 ـ پرویز موسوی سیگاری نیا ـ با نام مستعار فاضل (بازجو، شکنجه گر، زندان بان) مقیم اردوگاه بد نام اشرف در عراق .

7 ـ حسن عزتی با نام مستعار نریمان (بازجو، شکنجه گر، زندانبان این فرد به همراه بهرام جنت سرایی جسد قربانعلی ترابی را که بر اثر شکنجه جان باخت از سلول ما خارج کرد) مقیم اردوگاه بد نام اشرف.

8 ـ محمد محدثین با نام مستعار بهنام (بازجو، جزو هیئت دادگاه رجوی در محاکمه مخالفان که حکم اعدام برای جدا شدگان را صادر میکرد) مقیم اور سور اواز فرانسه.

9 ـ محمد علی جابر زاده انصاری با نام مستعار قاسم (بازجو، جزو هیئت دادگاه رجوی در محاکمه مخالفان که حکم اعدام برای جدا شدگان را صادر میکرد) مقیم اور سور اواز فرانسه.

10 ـ بهرام جنت سرایی با نام مستعار مختار ( بازجو، شکنجه گر، زندانبان، این فرد جسد قربانعلی ترابی که بر اثر شکنجه د ر سلول ما جان داد را به همراه مجید عالمیان از سلول خارج کرد) مقیم اردوگاه بد نام اشرف در عراق .

11 ـ محمد باقر شعبانی با نام مستعار باقر (باز جو، شکنجه گر، زندانبان، مسئول جابجایی نفرات از سلول به دادگاهی که رجوی برگزار می کرد) مقیم اردوگاه بدنام اشرف در عراق.

12 ـ حمید یوسفی ( بازجو، شکنجه گر، زندانبان، فرهاد طهماسبی زیر دست این شکنجه گر در سال 73 کشته شد که فرقه رجوی به دروغ بعد از چند سال فرهاد را شهید نامگذاری کرد تا بدین شیوه بر جنایتهایش سر پوش بگذارد) مقیم اردوگاه بد نام اشرف در عراق .

13 ـ عباس داوری با نام مستعار رحمان (رابط رجوی با سیستم اطلاعاتی صدام ملعون، جزو هیئت دادگاه فرمایشی رجوی که حکم اعدام افراد ناراضی را صادر میکرد، رابط رجوی برای تحویل دادن مخالفان فرقه به زندان ابوغریب همراه نادر رفیعی نژاد، یکی از اعضاء مهم تشکیل دهنده دادگاههای خصوصی در تشکیلات فرقه مافیایی رجوی) مقیم اردوگاه بد نام اشرف در عراق.

14 ـ حسام عاملی ( شکنجه گر، زندانبان ) مقیم اردوگاه بد نام اشرف در عراق.

15 ـ محسن امینی (شکنجه گر، زندانبان، یکی از مسئولین جابجایی نفرات به هنگام تشکیل دادگاه توسط شخص رجوی) مقیم اردوگاه بدنام اشرف در عراق.

16 ـ فهیمه اروانی (شکنجه گر، باز جو، یکی از اعضای هیئت دادگاه فرمایشی رجوی، یکی از اعضاء مهم تشکیل دهنده دادگاههای خصوصی در تشکیلات فرقه رجوی برای اعضاء ناراضی که خواهان جدایی از فرقه رجوی بودند، یکی از رئیس زندانهای سال 73 و برگزار کنندگان دادگاه برای اعضاء ناراضی بطور خاص برای افراد جدید الورود که خیلی ها به دستور ایشان در تشکیلات ازافراد جدید نا پدید شده اند) مقیم اردوگاه بد نام اشرف.

17 ـ مهدی برائی با نام مستعار احمد واقف (باز جو، شکنجه گر، یکی از نفرات تصمیم گیرنده در دادگاههای خصوصی که برای افراد ناراضی تشکیل می شد، یکی از رابطین فرقه رجوی با سیستم اطلاعاتی صدام ملعون، این فرد توسط رجوی انتخاب شده بود و به همراه هیئتی به قرارگاهها می رفت و دادگاه خصوصی برای افراد ناراضی داخل تشکیلات فرقه رجوی برگزار می کرد، عضو هیئت تصمیم گیرنده و مسئول فرستادن نیروهای تروریستی برای حملات خمپاره ای و ترور شخصیتهای ایرانی از قرارگاه جلولا متعلق به فرقه رجوی که قرارگاه انزلی نامگذاری شده بود) مقیم اردوگاه بد نام اشرف در عراق.

18 ـ حجت بنی عامری با نام مستعار حکمت (باز جو، شکنجه گر، زندانبان، یکی از مسئولیت جابجایی نفرات برای دادگاههای فرمایشی رجوی) مقیم اردوگاه بد نام اشرف در عراق.

19 ـ بهمن برومند با نام مستعار ناجی (بازجو، شکنجه گر، زندانبان، این فرد جزو کسانی هست که به دستور رجوی افراد ناراضی تشکیلات فرقه را شکنجه می کرد و در رها کردن نفرات ناراضی در میدان مینهای مرزی ایران و عراق نقش مستقیم داشت) مقیم اردوگاه بدنام اشرف در عراق.

20 ـ اسدالله مثنی (باز جو، شکنجه گر، زندانبان، این فرد برای خوش خدمتی به رجوی اعضاء ناراضی را به شدیدترین شکل شکنجه می کرد و مدعی بود که اگر کسانی هم در زیر شکنجه کشته شوند به نفع رجوی هست. هم یک ناراضی کم شده هم در نشریاتشان از مرده طرف مقابل به نفع خودشان استفاده می کنند!) مقیم اردوگاه بد نام اشرف در عراق.

افشاء اسامی شکنجه گران و زندانبانان فرقه رجوی ادامه دارد ...

محمد رزاقی
9 آوریل 2012

 

همچنین .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

هشدار به کشورهای اروپایی

تروریستها و کلاهبرداران را کنترل کنید!

 

 

محمد رزاقی، فریاد آزادی، سی و یکم مارس 2012
http://www.faryade-azadi.com/2Haupt/Hoshdar%20BE%20Euroopa.HTM

 

با انتقال اعضاء فرقه مافیایی رجوی به کمپ لیبرتی کمیساریای عالی پناهندگی باید با تک تک این افراد بصورت انفرادی مصاحبه کند و استاتو هر فرد مشخص شود.

در میان اعضاء فرقه رجوی عده ای هستند که در اشرف جزو شکنجه گران و زندانبانان بودند و دستشان به خون الوده هست که به زودی اسامی این شکنجه گران که قاتلان مردم ایران هستند و در عالی ترین سطح آموزشهای درست کردن متفجرات و بکارگیری ان را از نیروهای گارد جمهوری و فدائیان صدام آموزش دیده اند و در عملیاتهای تروریستی آن را بکار گرفته اند را به اطلاع عموم و ارگانهای بین المللی خواهم رساند تا این شکنجه گران نتوانند از وضعیت پیش آمده سو استفاده کنند و خودشان را در قالب نانوا یا مسئول کارهای تاسیساتی و خیاط... معرفی بکنند. بلکه این افراد باید به جرم جنایت علیه بشریت در دادگاه عادلانه محاکمه شوند.

اما عده ای از اعضاء فرقه که قبلا در اروپا ساکن بودند بصورت سیستماتیک و به فرمان سران فرقه اقدام به کلاهبرداری از دولتهای اروپایی و بانکهای اروپا کرده اند. برای مثال در بین اعضاء فرقه کسانی هستند که با اسم و مشخصات جعلی، هم در کشور سوئد و هم در نروژ اقدام به گرفتن پناهندگی کرده اند. یعنی یک نفر با 2 اسم البته این زمانی بود که هنوز در اروپا برای گرفتن پناهندگی کسی را انگشت نگاری نمی کردند، به همین خاطر اعضاء فرقه از این خلع نهایت سو استفاده را می کردند.

در سال 75 وقتی مریم قجر می خواست از اوور پاریس به عراق برگردد دستور دادند که همه اعضاء هم به دنبال او روانه عراق شوند، اما قبل از رفتن به عراق، رجوی همه راههای برگشت را بسته بود... دستور می دهد که تا انجا که میتوانند با خودشان برای فرقه پول جمع کنند.

در انگلستان یک موسسه به نام ایران اید و همچنین یک موسسه خیریه برای کودکان ایرانی در المان افتتاح می کنند و از طریق موسسات قلابی اقدام به کلاهبرداری های میلیونی می کنند که پلیس انگلیس در جریان این پرونده کلاهبرداری ایران اید هست و اسناد پولشویی ان هم در عراق انجام گرفته که هر وقت و در هر زمان نیاز باشد من حاضر هستم در دادگاه رسیدگی به این پرونده کلاهبرداری فرقه شرکت کنم و شیوه هایی را که برای پولشویی انجام می دادند بصورت کامل توضیح بدهم.

همچنین اعضاء فرقه که با اسامی مختلف و جعلی اقدام به گرفتن استاتو پناهندگی کرده اند، زمانی که می خواستند به عراق برگردند از بانکهای اروپایی اقدام به گرفتن وام کرده اند تحت عنوان ایجاد شغل و... اما این پولها را برداشته و در عراق به سران فرقه داده اند.

حال همان افراد می خواهند با یک اسم دیگر و دادن مشخصات قلابی به کمیساریای عالی پناهندگی دوباره پناهندگی بگیرند و به همین خاطر از همین الان در کمپ لیبرتی شروع به سائیدن سر انگشتان خودشان کرده اند تا در صورت انگشت نگاری هویت اصلیشان مشخص نشود.

از همین جا از ارگانهای ذیربط اروپایی تقاضا می کنم که در مورد ورود اعضاء جنایتکار و کلاهبردار فرقه رجوی کاملا هوشیار باشند و من و دیگر دوستان جدا شده از این فرقه حاضر هستیم برای شناسائی جنایتکاران و شکنجه گران و زندانبانان در داخل اشرف همکاری لازم را بکنیم.

کشورهای اروپایی باید این موضوع را جدی بگیرند چون هر کدام از این افراد می توانند به جدّ تهدید امنیتی برای آن کشور باشند که نمونه آن در سال 2003 بدستور مریم قجر بیش از 10 نفر خودشان را در اروپا به اتش کشیدند و مردم را به وحشت انداختند.

حال وقت آن هست که کشورهای اروپایی حساب قربانیان اسیر در مناسبات فرقه رجوی را با سران فرقه جدا کنند و اجازه ندهند یک اردوگاه اشرف در اروپا شکل بگیرد. این هشدار را جدی بگیرید وگرنه بعد از ورود این جنایتکاران به اروپا باید مردم اروپا هر روز شاهد ترور و خودسوزی باشند.

برای جلو گیری از ساختن یک یا چند اردوگاه مثل اشرف نیاز هست که اردوگاه اوور که مقر فرماندهی فرقه رجوی است و سران جنایتکار فرقه در آن مستقر هستند تحت کنترل باشد. همچنین کشورهای اروپایی بطور خاص دولت محترم فرانسه نباید اجازه بدهد فرقه رجوی یک اردوگاه اشرف مانند در دل فرانسه تشکیل بدهند.

قانون اساسی فرانسه اجازه نمی دهد که شکنجه گران و جنایتکاران در این کشور اقامت داشته باشند لذا از مسئولین ذیربط خواهش می کنم که بطور کامل هوشیار باشند تا فرقه رجوی نتواند شکنجه گران و قاتلان را با اسم پناهنده در اوور پاریس یا در مقرهای دیگر خودشان مستقر کنند.

شکنجه گران، زندانبانان، کلاهبرداران مالی سران فرقه و عده ای که از هم اکنون در اوور پاریس می لولند باید در دادگاه عادلانه محاکمه شوند تا عدالت در رابطه با این جنایتکاران تصمیم بگیرد.

پاریس : محمد رزاقی
30 مارس 2012

 

همچنین .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

ضرورت محاکمه سران فرقه در عراق

 

 

محمد رزاقی. پاریس

16 مارس 2012

 http://www.faryade-azadi.com/2Haupt/Zaroorat%20Mohakemeh%20Saran%20Fergheh.HTM

 

اسارتگاه فرقه رجوی در عراق در سراشیب فروپاشی قرار گرفته و رجوی با بکار گیری هزاران ترفند هم نتوانست و نمی تواند جلو این فروپاشی را بگیرد.

این روند فروپاشی ترس و هراسی به جان رجوی و دیگر سران فرقه انداخته که گاهی بصورت سکوت یا هزیان گویی و گاهی به شکل تهدید از زبان سران فرقه و همپالگیهای خود فروخته رجوی و یا از زبان جبره خواران اروپایی-امریکایی فرقه به چشم می خورد.

اما امروزه انچه سران فرقه را بیشتر نگران کرده و سران فرقه از بردن نام ان هم ترس دارند و سکوت کرده اند اینکه علاوه بر قربانیان ایرانی این فرقه مافیایی تروریستی، عراقیها هم خواهان محاکمه سران جنایتکار این فرقه قبل از اخراج از عراق شده اند.

زمانیکه بربرهای پنتاگون و لابیهای امریکایی، انگلیسی، اسرائیلی در عراق رجوی را در اردوگاه اشرف حمایت میکردند راه هرگونه محاکمه رجوی و دیگر سران فرقه را در دادگاههای عراقی بستند تا بتوانند این فرقه مافیایی تروریستی را به هر شکل و در هر زمان و مکانی که لازم باشد استعمال کنند.

از هفته پیش مردم، احزاب سیاسی، انجمنهای حقوق بشری، اساتید دانشگاهی، شیوخ قبایل و... اقدام به جمع اوری امضای یک میلیونی کرده اند تا بتوانند سران جنایتکار فرقه رجوی را در دادگاههای عراق به جرم جنایت علیه بشریت محاکمه کنند این خواسته حق نه تنها از طرف مردم عراق پیگیری می شود بلکه از طریق خانواده های قربانیان این فرقه در ایران و همچنین از طرف اعضاء جدا شده از این فرقه بعنوان قربانیان این فرقه در دادگاهای عراق مطرح شد است.

سران فرقه رجوی بطور خاص مسعود رجوی و مریم قجر و دیگر سران فرقه جنایتکار می دانند که در صورتیکه یکی از سران فرقه در مقابل عدالت قرار بگیرد ابعاد جنایت رجوی در همه زمینه ها باز خواهد شد و هراس رجوی اینکه هیچ وقت به ان نقطه نرسد به همین خاطر مریم قجر هر از گاهی خواهان عدم پیگیری قانونی و محاکمه دار و دسته اش در عراق می شود و بعضی مواقع طبق شگردهای فرقه گرایانه اش در مقابل مطرح شدن این موضوع سکوت می کند تا وانمود کند که نترسیده و مسئله ای نیست!

رجوی و دیگر سران فرقه مافیایی می دانند که در صورتیکه یک پرونده از سران فرقه در دادگاههای عراق باز شود ان موقع یعنی شروع محاکمه خود رجوی از عراق تا اورسواز پاریس که اردوگاه مریم قجر و دیگر سران فرقه می باشد و ان روز دیگر سران فرقه نخواهند توانست برای توجیه جنایتها و وطنفروشی هایشان یا کارهای تروریستی و شکنجه و کشتار اعضاء ناراضی بپردازند و راه را برای محاکمه دیگر سران فرقه در اروپا و امریکا هم باز خواهد کرد.

اینجا لازم هست که دولت و قوه قضائیه محترم دولت عراق به این خواسته به حق قربانیان فرقه رجوی چه ایرانی و یا عراقی توجه کنند و اقدامات عملی را در دستور قرار بدهند.

من معتقدم با شروع این مرحله برای همه مشخص خواهد شد که فرقه رجوی انگونه که با رنگ و لعاب، خودش را برای بعضیها قالب می کند نیست و ماهیت فرقه رجوی ان چیزی هست که قربانیان و جدا شده ها از این فرقه می گویند .

واقعیت اینکه من و دیگر جدا شده های از این فرقه مافیایی تروریستی در زمانی که در زندان تیف در عراق بودیم بارها به مقامات و ارگانهای امریکایی شکایات خودمان را مطرح کردیم اما به خاطر وجود رئیس زندانهایی مثل ژنرال فیلیپس که ان موقع درجه سرهنگی داشتند و یا سرهنگ مارتین جنایتکار جنگی که در مقابل خوش رقصیهای رجوی و دادن هزاران هزار دلار به این اشخاص از فرقه رجوی حمایت می کردند، تمامی شکایات از پرونده ها برداشته شد تا وانمود کنند  از رجوی و دیگر سران فرقه  هچ شکایتی نیست!

حال که امریکاییها از عراق خارج شده اند و دولت مستقل عراق حکومت را در دست دارد باید که روند محاکمه سران جنایتکار فرقه را اغاز کنند و بدین وسیله واقعیت برای همگان روشن شود و دولت عراق هم باید به این نکته توجه کند که محاکمه این جنایتکاران در عراق علاوه بر اجرای عدالت می تواند به مسئولین عراقی در چند زمینه هم کمک باشد.

یکم: با اغاز محاکمه سران جنایتکار فرقه رجوی در عراق پس مانده های حزب بعث دیگر هیچ بهانه ای برای حمایت از این جنایتکاران نمی توانند داشته باشند.

دوم: محاکمه سران جنایتکار مستقر در اردوگاه اشرف باعث خواهد شد که نمایندگان و لابی های امریکایی و اسرائیلی از فشار علیه دولت عراق دست بردارند.

سوم: دولت عراق با محاکمه سران فرقه استقلال خود و دستگاه قضائی عراق را به اثبات می رساند و ان موقع معلوم خواهد شد که زیر فشار هیچ دولت و ارگانی نیست و تصمیم گیری مستقلی را انجام داده است.

چهارم: در صورتیکه روند محاکمه حتا یکی از سران فرقه در دادگاهای عراق شروع شود سران فرقه برای فرار از اجرای عدالت تلاش خواهند کرد چهار نعل از عراق فرار کنند و این میتواند کمکی برای اعضاء اسیر در چنگال فرقه باشد که بتوانند بصورت مستقل و دور از فشارهای سران فرقه برای اینده خودشان تصمیم بگیرند.

پنجم: انچه از همه مهمتر هست اینکه عدالت در مورد سران این فرقه به اجرا در بیاید، سران فرقه با این همه جنایت در حق مردم ایران و عراق و اعضاء خودش می خواهند همچنان به وطن فروشی و ترور و جنایت خودشان ادامه بدهند تا بتوانند به زندگی خفیف و خائنانه خودشان در آمریکا و اروپا ادامه بدهند بنابر این برای پایان دادن به سوء استفاده سران این فرقه و اجراء عدالت و گرفتن حق قربانیان از سران این فرقه  بصورت معنوی چه مادی باید توسط عدالت حکم شود.

اینجا لازم است من بعنوان قربانی فرقه رجوی و شکنجه شده در زندانهای این فرقه بدستور رجوی و مریم قجر اعلام کنم که محاکمه سران فرقه مافیایی تروریستی رجوی در هر کجای دنیا باشد سر  اغاز اجرای عدالت در مورد رجوی و دیگر سران فرقه هست من به این اعتقاد دارم در صورتیکه محاکمه سران فرقه در عراق شروع شود مطمئناً محاکمه دیگر سران فرقه در کشورهای دیگر هم باز خواهد شد به همین خاطر با پیشنهاد خانم نسرین ابراهیمی مبنی بر شکایت از سران جنایتکار فرقه رجوی موافق هستم و از این طریق ازدولتهای اروپایی، از وکلای با وجدان و آزادیخواه و فعالین حقوق بشر، همچنین از قربانیان فرقه که مقیم اروپا هستند تقاضایم این است که شکایت از سران فرقه رجوی در عراق و اوور پاریس را به جد پیگیری کنیم و جنایتکارن را به دست عدالت بسپاریم.

 

پاریس : محمد رزاقی

16 مارس 2012

 

همچنین .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

طرحهای شیادانه رجوی شکست خورد

 

 

محمد رزاقی. پاریس

09 مارس 2012

http://www.faryade-azadi.com/2Haupt/Shekast%20Tarh%20Shayadaneh%20Rajavi.HTM

 

دیروز در حالی سری دوم از اعضاء فرقه مافیایی رجوی به کمپ لیبرتی منتقل شدند که سران فرقه بطور خاص مریم قجر نزدیک به یک ماه دست به دامن جنایتکاران جنگی امریکایی مثل ژنرال فیلیپس وسرهنگ مارتین یا ژنرالهای باز نشسته و لابیهای امریکایی و اسرائیلی و... شدند تا بتوانند 400 نفر سری اول که به کمپ لیبرتی منتقل شده بودند را به اردوگاه اشرف برگردانند!

سران فرقه برای جلوگیری از انتقال اسیران فرقه ازاردوگاه عراق جدید به کمپ لیبرتی هرچه در چنته داشتند بیرون ریختند، از خرابکاری عمدی در لوله های فاضلاب کمپ لیبرتی در روز دیدار اقای کوبلر از کمپ تا فرستادن چند عکس از یک مار و گرفتن هزار بهانه بنی اسرائیلی از وضعیت کمپ لیبرتی و به میدان فرستادن جیره خواران  مخ پوسیده شورای دست ساز رجوی برای نوشتن مقاله در رابطه با فاضلاب کمپ لیبرتی و سخنرانی در بین 20 نفر از ساندویچ خورهای متحصن در ژنو که وانمود کنند کمپ لیبرتی از اردوگاههای نازیها هم بدتر است!

از همه مهمتر داد فغان و تهدیدها و التماسهای مریم قجر به خانم کلیتون و دادن پیشنهادهای سخیف البته شیادانه، برگزاری انواع اقسام شوها در امریکا و اروپا با پرداخت ملیونها دلار به لابیها باز نتوانست دردی از سران فرقه رجوی را دوا کند.

فرقه مافیایی رجوی نزدیک به یک ماه بعد از انتقال سری اول اعضایش از اردوگاه اشرف به کمپ لیبرتی نشستهای مختلفی در اروپا برگزار کرد تا به اعضاء و هواداران خود چنین القاء کند که قبول جابجائی 400 نفر اول تاکتیک  سازمان بوده و کاری خواهند کرد که دولت عراق به زودی انها را به اردوگاه اشرف برگرداند!

حال سران فرقه مافیایی تروریستی نه تنها نتوانستند ان 400 نفر اول را به اردوگاه اشرف برگردانند بلکه مجبور شدند با رفتن  400 نفرسری دوم هم موافقت کنند، این یعنی شکست طرحهای شیادانه رجوی که به همت خانواده های اعضاء اسیر فرقه و فعالیت و افشاگریهای جدا شده ها و انسانهای ازاده و با وجدانی که در راستای ازادی اسیران تلاش می کنند بر سران فرقه مافیایی تحمیل شد و جا دارد که از همین جا به همه کسانی که در این پیروزی بر فرقه رجوی نقش داشتند دست مریزاد بگویم.

اما انچه که امروزه باید بیشتر به ان توجه شود اینکه سران فرقه در پی این شکستهای پی در پی تلاش خواهند کرد برای سرپوش گذاشتن به شکستهایشان دست به ماجراجویی بزنند.

بنا به خبرهای رسیده سران فرقه از دستگیری جنایتکارانی که در حق مردم ایران و عراق و اعضاء ناراضی مرتکب جنایت شده اند و هم اکنون در داخل اردوگاه اشرف هستند وحشت زده شده و در جلسه های خود سر این موضوع بحث و چندین طرح ارائه داده اند از جمله خارج کردن همان نفرات از طریق سازمانهای بین المللی تحت عنوان اینکه این نفرات قبلا ساکن امریکا یا اروپا بودند، یا فراری دادن از اردوگاه اشرف به کمک پس مانده های بعثی و انتقالشان به اروپا.

نیاز هست همه کشورهای اروپایی هوشیار و مراقب باشند که مریم قجر و رجوی در صدد این هستند که یک عده از سران فرقه که در قتل و کشتار مردم ایران و عراق  و شکنجه اعضاء ناراضی دست داشته اند و همچنین این افراد در ساختن و بکارگیری انواع متفجرات اموزش دیده گارد جمهوری و فدائیان صدام دیکتاتور ملعون هستند را به اروپا بیاورد که این افراد تهدید جدی بر امنیت هر کشوری هست که در ان مستقر شوند.

همچنین از دولت محترم عراق و دستگاه قضائی عراق تقاضا دارم که به پرونده شکایات علیه سران فرقه در اسرع وقت رسیدگی کنند و باید به این موضوع توجه کنند که سران فرقه مستقر در اردوگاه اشرف در خاک عراق مرتکب جنایت شده اند و باید در خاک عراق هم محاکمه شوند و من به عنوان یک قربانی فرقه رجوی که بدست سران فرقه در اردوگاه اشرف زندانی و شکنجه شده ام و شاهد مرگ اعضاء ناراضی در زیر شکنجه بودم از قوه قضائیه عراق تقاضا میکنم که اجازه ندهند جنایتکاران بدون محاکمه ازعراق خارج شوند و باید این جنایتکاران در مقابل یک دادگاه عادلانه به جنایتهایی که در طی این سالیان دست زده اند پاسخگو باشند.

خانواده های اعضاء اسیر؛ دوستان جدا شده از فرقه رجوی و همه انهایی که در مسیر رهایی اعضاء از چنگال فرقه تلاش می کنند پیروزیتان بر فرقه مافیایی رجوی مبارک باد و امیدوارم با تلاش بیشتر هر چه شاهد ازادی اعضاء اسیر از چنگال فرقه مافیایی رجوی باشیم.

به این ایمان داشته باشید که فرقه رجوی در سراشیب متلاشی شدن قرار گرفته و هیچ نیرنگ و فریب شیادانه از طرف سران فرقه نمی تواند جلو ان را بگیرد چون حکم خدا و تاریخ و طبیعت است.

 

پاریس : محمد رزاقی

9 مارس 2012

 

همچنین .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

در مقابل طرحهای شیادانه و فریبکارانه سران فرقه رجوی هوشیار باشیم

 

 

محمد رزاقی. پاریس

04 مارس 2012

http://www.faryade-azadi.com/2Haupt/Tarhe%20Shayadaneh%20Rajavi.HTM

 

هفته پیش خانم کلینتون وزیر امور خارجه امریکا در یک جلسه استماع اعلام کردند در صورتیکه اعضاء فرقه از اردوگاه اشرف بدون مانع تراشی خارج شوند امکان بازنگری لیست تروریستی که فرقه رجوی در ان قرار دارد امکان پذیر است .

بعد از درج این سخنرانی خانم کلینتون در سایتها و یا پخش ان توسط خبرگزاریها مریم قجر بلافاصله از پیشنهاد خانم کلینتون استقبال کردند و اظهار کردند که خروج اعضاء فرقه به لیبرتی همزمان با خروج نام سازمان مجاهدین از لیست تروریستی امریکا باشد !

یعنی به عبارت ساده و به زبانی دیگر اعضاء خود معرف، داوطلب، بشکن زنان به کمپ لیبرتی بروند در وحله اول  مریم قجر این طرح را پذیرفت دیگر ان داد و فغان و جیغهای بنفشی که سرکمپ لیبرتی می کشیدند خود به خود شد تف سر بالا که بر گشت افتاد روی صورت همه انهایی که مدعی بودند کمپ لیبرتی مثل زندان یا مانند اردوگاه کار اجباری و حتی بعضی از جیره خواران رجوی گفتند کمپ لیبرتی بدتر از اردوگاه نازیها هست !

اما یک روز از این موضوع نگذشته که مریم قجر شروع کرد دبه کردن که نه کمپ لیبرتی نمی رویم اما به بیابانهای اردن میرویم و در انجا چادر میزنیم و دور کمپ چادری را سیاج و سیم خاردار می کشیم و بخشی از اموال را به انجا (مرز اردن) منتقل می کنیم بخش دیگری را با حضور نماینده سفارت امریکا می فروشیم!

سران فرقه دراوج شیادی و فریبکاری اقدام به دادن این اطلاعیه داده اند تا شاید به نیات پلید خودشان برسند .

یکم: در صورتیکه اعضاء فرقه به کمپ لیبرتی منتقل شوند ضریب جدایی اعضاء به مراتب بیشتر از بیابانهای اردن هست .

دوم: سران فرقه در کمپ لیبرتی بدلیل حضور مقامات سازمان ملل و پلیس عراق شبهه اشرف را درست کنند و به همین خاطر سران فرقه به طرح استقرار در بیابانهای اردن و کشیدن سیم خاردار دور کمپ عملا همان شیوه زندانی کردن اعضا در اشرف را در اردوگاه بیابانهای اردن  پیاده  کنند .

سوم: اگر اعضاء فرقه در کمپ لیبرتی مستقر باشند ملاقات اعضاء با خانواده هایشان امکان پذیر هست اما در بیابانهای اردن نه و به همین خاطر سران فرقه برای فرار از دست خانواده ها که خواهان ملاقات هستند از وجود کمپ لیبرتی وحشت دارند .

چهارم: سران فرقه در کمپ لیبرتی نمی توانند اعضاء ناراضی را سر به نیست یا زندانی و شکنجه بکنند اما در بیابانهای اردن که پلیس و کنترلی نیست سران فرقه به راحتی می توانند صدای هر منتقدی را خفه بکنند و هر بلایی سر نفر منتقد بیاورند .

پنجم: از انجا که تمامی اموال موجود در اسارتگاه اشرف مربوط به دولت و ملت عراق است با رفتن به کمپ لیبرتی سران فرقه نمی توانند انها را فروخته و به جیب نا مبارکشان بریزند حال می خواهند با این شیوه به اموال ملت و دولت عراق چوب حراج بزنند و از پول ملت عراق برای فرقه خودشان  لابی های امریکایی، انگلیسی، اسرائیلی استخدام بکنند و در اروپا برای مریم قجر شو راه بیندازند تا ایشان سخنرانی کنند .

ششم: آنچه از همه مهمتر و پشتگرمی برای سران فرقه رجوی است اینکه  بعضی از سران حزب بعث سقط شده مثل دختر صدام (رغد) که در اردن مستقر هستند به کمک فرقه رجوی بیایند و با نفوذ و پولی که دارند این فرقه را دوباره در مرز اردن سرپا نگهدارند و ان قسمت نه تنها به عنوان اردوگاه اوارگان نباشد بلکه پایگاهی برای فرقه رجوی که هم برای حفظ تشکیلات فرقه گرایانه هم قرار گرفتن در اختیار سرویسهای اطلاعاتی مثل اسرائیل که از طریق اردن خیلی راحت و سریع به هم وصل می شوند .

هفتم: فرار رجوی و دیگر سران فرقه از اجرای عدالت

از انجا که سران فرقه رجوی در ایرن و عراق و در داخل اردوگاه اشرف مرتکب جنایت علیه بشریت شده  و می دانند در صورتیکه یکی از سران فرقه در مقابل یک دادگاه عادلانه قرار بگیرد همه جنایتهای فرقه رو خواهد شد لذا سران فرقه برای فرار از اجرای عدالت مستقر شدن در بیابانهای اردن را به کمپ لیبرتی که دارای حداقلهایی هست که سازمان ملل هم ان را تایید کرده .

هشتم******: موضوع ستاره دار و کلیدی و به قول معروف شاه کلید!!!

به احتمال زیاد رجوی در یکی از سوراخهای کمپ اشرف خزیده و اگر قرار باشد  همه افراد به اسم و رسم و کارتهای صادر شده از طرف نیروهای امریکایی یا عراقی به کمپ لیبرتی منتقل شوند در ان صورت پدر خوانده فرقه (مسعود رجوی) نمی تواند از اردوگاه اشرف به کمپ لیبرتی برود پس 2 راه باقی می ماند بردن نفرات بصورت فله ای  و بدون کنترل یا کمترین کنترل یا حتی زیر بار یا داخل بارهایی که می خواهند جابجا کنند تا مسعود رجوی را بدین شکل از انجا خارج کنند .

یا اینکه رجوی در اردن تشریف دارند مریم قجر با این شیوه می خواهد بدنه را به سر متصل کند و دوباره با کمک سروسیهای اطلاعاتی کشورهایی مثل عربستان کویت و اردن و اسرائیل یک پایگاه جدیدی برای رجوی احداث کنند .

اما به انچه باید توجه کرد اینکه سران فرقه تمامآ از جان اعضاء اسیر در چنگالشان مایه می گذارند ودر هیچ جا حاضر نیستند که بگویند اردوگاه اوور را مثلا به فلان نقطه منتقل می کنیم چون در اردوگاه فرقه سران فرقه بطور خاص رئیس جمهور باسمه ای رجوی کنگر خورده و لنگر انداخته و حاضر نیست هوایی به جزء کنار رود اوور به صورتش بخورد چون ممکن فرم صورت مریم قجر بهم بخورد و دیگر  نتواند در شوها کنار شهردار اور یا  جولیانی، بولتون، یا ژنرال فلیپس و... بشیند.

به همین خاطر بیابانهای اردن و چادر نشینی را تقدیم می کند به اعضاء اسیر در اردوگاه اشرف و کمپ لیبرتی .

شما یک ذره شرف وجدان و انسانیت در وجودتان نمانده اگر چادر نشینی در بیابانهای اردن خوب است پس چرا موقع فرار از عراق با بزک و دوزک کردن و با ملیونها دلار از پولهای اهدایی صدام ملعون از اردن مستقیم به پاریس فرار کردید شما هم در همان چادر هایی که صلیب سرخ زده بود می ماندید و یک شب می دیدید که اعضاء جدا شده بمدت بیش از 4 سال در زندان تیف که با همکاری شما و بربرهای امریکایی ساخته شده بود چه کشیده اند !

البته دکترهای امریکایی و اسرائیلی قبلا گفته بودند که هم گلوله هم صدای گلوله برای قلبتان ضرر دارد همینطور گرد و خاک برای صورتیکه عمل زیبایی انجام داده اصلا مناسب نیست و...

مجامع  بین المللی، دولت عراق، خانواده های اسیران در اردوگاه عراق جدید (اشرف) سابق، شخصیتهای سیاسی، احزاب و سازمانهای حقوق بشری، جدا شده ها از فرقه رجوی بهترین شناخت به ماهیت و عملکرد رجوی را دارند به همین خاطر تقاضا می کنم به مطالب و نوشته ها و پیشنهادات انها خوب توجه کنید تا جلو یک فاجعه انسانی را که رجوی و دیگر سران فرقه خواهان راه اندازی ان هستند را خنثی کنیم .

سران فرقه می خواهند با دور زدن دولتها و سازمانهای بین المللی دور از چشم همه بساط شیادانه خودش را به هر طریق ممکن سر پا نگه دارد و من از دولت اردن تقاضا می کنم که اجازه ندهند خاک ان کشور محل استقرار یک فرقه مافیایی تروریستی باشد .

همچنین از دولت قانونی عراق و ارگانهای ذیصلاح تقاضا دارم که روند انتقال اعضاء اسیر در چنگال رجوی به کمپ لیبرتی  بصورت انسانی ادامه پیدا کند تا هر فرد بتواند ادامه مسیر زندگی خودش را ازادانه انتخاب بکند.

و از مسئولین و کنترل کنندگان کمپ لیبرتی تقاضا می کنم در اسرع وقت اجازه ملاقات خانواده ها با عزیزانشان در کمپ لیبرتی صورت بگیرد .

دوستان همینطور که با احساس مسئولیت و دلسوزانه مشت سران شیاد رجوی را باز کردید، درود بر همه شما و با هوشیاری و تجربه ای که داریم باید دوستان دربند فرقه رجوی را هر چه زودتر ازاد کنیم

ان روز دیر نیست چون این حکم خدا، تاریخ و طبیعت است.

 

پاریس: محمد رزاقی

4 مارس 2012

 

 

 سایت ایران قلم از انتشار مطالب و مقالاتی که در آن کلمات توهین آمیز استفاده شده، معذور است

مسئولیت مطالب درج شده بر عهده نویسندگان آن می باشد