_________ استفاده از مطالب اين سايت با ذکر منبع بلامانع است _________

" کانون ایران قلم"

iran-ghalam@hotmail.com

www.iran-ghalam.de

گفتگوی صمیمی

گفتگوی آقایان میلاد آریایی و مهدی سجودی ( قسمت آخر)
 

 

ایران قلم

 14.05.2012

 

 

Benachrichtigungssymbol
Zum Ansehen dieses Videos benötigst du den Adobe Flash Player.
Player von Adobe herunterladen

 

در ادامه گفتگوی آقایان میلادآریایی و مهدی سجودی که 2 سال است در آلمان بوده و اکنون موفق به کسب پناهندگی سیاسی در این کشور شده آقای سجودی پس از پرداختن به نحوه شکار ایشان توسط مجاهدین به نحوه ماندگاری ایشان در خاک عراق اشاره کرده و می افزاید :     

                                                       

سجودی:

تو اوائلش خیلی بهتر بود باز مثلا تنها چهار ساعت روزی کار می کردیم  ولی وقتی جلو رفت دیگر اصلا تعطیلات مان که دیگر هیچ ، من بهتان بگم شاید تو یک هفته روزی دو ساعت بعضی مواقع روزی یک ساعت در بیست و چهار ساعت می خوابیدی، بعضی موقع ها یعنی بینندگانی که دارند می شنوند موضوع بسیار جدی هست.

 

آریائی:

البته علت این سئوالم را باید توضیح بدهم که این حجم از کار روی افراد یکی از دلایل مهمش این بود که به چیزی فکر نکنند یعنی فشار اجرائی را روی فرد می آورند که مطلقا به چیزی فکر نکنند و همانطور که گفتید محصول کار افراد را به همین آمریکائی ها می فروختند و نکته مهمتر اینکه به هر صورت این شبه نظامیانی که بیش از سه هزار نیرو را می خواهند سازمان بدهند تنها چیزی را که باید پر شود وقت شان هست که باید بطور تمام وقت درگیر باشند از علف کنی و جاروکشی، نمی دونم شما بهتر می توانید بگید انواع کارهای بیهوده را در واقع با این عنوان که ما داریم مبارزه می کنیم علیه حکومت تهران در حالی که واقعیت مسئله چیز دیگری هست الا اینکه این افراد در آن محبوس شدند در یک محفظه ای به اسم قرارگاه و ما به ازای هر نفر از این افراد در واقع مبلغ  حداقل دو هزار دلار از دولت عراق دریافت می شود بابت اینکه این افراد حقوق رزمندگی دریافت کنند ، این افراد را سازمان می دهیم و این افراد را ما آماده می کنیم از قبلش حکومت صدام حسین و بعدش هم حتما سرویس های غربی بویژه اسرائیل .. 

خوب آقای مهدی سجودی گذشتیم و گذشتیم تا رسیدیم به اینجائی که شما در واقع خواستید از این سازمان جدا شوید الان روزگاری هست که به هر صورت می بینیم که واقعا گروههای چهارصد نفری در واقع از این کمپ دارند خارج می شوند خودتان می توانید توضیح بدهید که آیا پروسه جدا شدن شما از این سازمان براحتی اعمال شد یا بازم یک داستانی بود ؟

 

سجودی:

می گم داستانی بود چون تو خودت نمی توانستی یکی بگوئی که هیچ وقت من می خواهم از اینجا بروم این موضوع شاید الان می گم آمدیم بیرون چی شد و چه کسانی را دیدیم که اینجوری گفته بودند و این بلا را سرشان آوردند . یک دوردولت عراق می خواست مصاحبه کند همه از همدیگر می ترسیدند که مثلا بگویند من دارم می روم تو هم می خواهی بیایی؟

 

آریائی:

چرا می ترسیدند و مثلا چه فضائی ایجاد می شد ؟

 

سجودی:

مثلا من دهنم لق باشد یا مثلا آن یکی دهنش لق باشد.

 

آریائی:

مثلا یکی از مناسبات می خواست بیرون چکارش می کردند؟

 

سجودی:

همین را می خواهم بگویم ما آمدیم بیرون توی عراق که بودیم برای یک مدت که ما مثلا اعزام شویم و خودمان بتوانیم بیاییم اروپا آنجائیکه بودیم تو عراق دو و سه تا از خودمان بودند که خیلی سابقه دار بودند که مثلا بیست وسه سال بیست و شش سال بود .

 

آریائی:

بیست و شش سال تو مناسبات؟

 

سجودی:

آره بیست و شش سال تو آن مناسبات بود خود مسعود بود یادم می آید که خودش گفت من دو سال پیش گفتم به این سازمان که گفتم من می خواهم از اینجا بروم می گفت منو بردند یک جائی نگه داشتند یک اطاق بود می گفت فقط یک تلویزیون می دیدیم صبح صبحانه مرا می دادند و ظهر نهارم را می دادند و شب هم شام مرا می دادند خودش می گفت که تحت فشار بود و ترا جائی نگه می دارند که یا کم بیاری و بگی نمی خواهم بروم یا اینکه اصلا نتوانی بگی که می خواهم بروم و اینقدر تو جمع ترا می آورند و تحقیرت می کنند که حرف خودت را پس بگیری.

 

آریائی:

قبل از اینکه ترا در جمع بیاورند و تحقیرت کنند ، در واقع بیان ایشان همان زندانهای انفرادی هست که سازمان معتقد هست که اصلا چیزی وجود نداره یا شکنجه های روانی هست که سازمان مطلقا منکرش می شود و لیکن به هر صورت تاریخ این سازمان افراد این سازمان اینها به هر صورت زندگی ادامه داره و اینها به هر صورت روزی پایشان به خارج از خاک عراق و مناسبات این سازمان کشیده می شود و می دونند و می توانند برای مردم ایران توضیح بدهند که افراد و جوانانی که بخاطر آزادی بخاطر استقلال و بخاطر عدالت اجتماعی به خاک عراق کشانده شدند و سر از زندانهای انفرادی و شکنجه های روحی و روانی در آوردند فقط به این خاطر که باید بمونند بر سر در واقع شعارهائی که مسعود رجوی می داد و حمایتهایی که مشخصا از دول غربی و عربستان سعودی و هم اکنون بویژه از کشور اسرائیل به این سازمان می رسد خوب آقای سجودی یک خورده از گذشته برگردیم و بیاییم تو حال وضعیت فعلی مان الان از وضعیتی که دارید راضی هستید در خاک آلمان؟

 

سجودی:

عالیه به جرات می توانم بگویم عالیه یعنی طوری هست که همه آرزوهای یک جوان برآورده شده است .

 

آریائی:

یعنی بهتر از آن دوران تاریکی و بقول معروف دورانی که نمی خواهیم دیگر یاد آورش باشیم در واقع فصل جدیدی در زندگی شما شروع شده است.

 

سجودی:

دقیقا ببینید هر که می آید بیرون باید از صفر شروع کند نه؟ یعنی اینجا بیاید اینجا باشد اینقدر چیز در اختیارش می گذارند یعنی از صفر شروع می کند یعنی در عرض دو نیم سال که من اینجا هستم بعد از هدر دادن و هدر رفتن و یا گرفتن عمره هشت ساله من تو این دوسال نیم منو توانستم خودم را برسانم و آن جای خالی را پر کنم .

 

آریائی:

بر اساس خبرها می شنویم که افراد سازمان در گروههای چهارصد نفری به کمپ ترانزیت می روند و شعارهای مسعود رجوی در واقع دیگر بر باد رفته زمانی در سال دو هزار و دو که آمریکا وارد عراق شد سلاح را از این سازمان گرفتند و اکنون مقر و اصلی ترین پایگاه ایدئولوژیکی و استراتژیکی و مغزشوئی را که در واقع همان پادگان اشرف هست ازش دارند می گیرند شما فکر می کنید که برای این افراد که با این مشکلات الان درگیر هستند شما می توانی تجربه و تجربیات خودت را بگی و شرایط را برای شان تفهیم بکنی که فکر نکنند زندگی به پایان رسیده و همان افرادی که از خاک پادگان اشرف به کمپ ترانزیت لیبرتی می روند و منتظرند که بر اساس گفته مجاهدین پروسه پناهندگی شان طی شود و وارد کشور سوم بشوند می تونی بقول معروف بخشی از تجربیات خودتان را در اختیارشان بگذاری تا درواقع امید را در آنها زنده کند؟

 

سجودی:

والا من خودم انگیزه تو آدم نباید هیچوقت از بین بره یعنی آن انگیزه که تو به یک هدفی که فکر می کنی برسی تو آینده یعنی همه آدمهایی که می شناختم یک انگیزه داشتند که یک روزی از اینجا می آیند بیرون و خودم را می سازم من آنموقع هم که آمدم بیرون تو شوک بودم ولی همین که از آنجا آمدم بیرون خودش برای من یک دنیائی بود واقعا بهشت بود حتی تو همان بغدادی که کنار مان بمب منفجر می شد ولی انگیزه بود برای مان و می گفتیم خدا را شکر تمام شد این داستان یعنی از تونل وحشتی که توش بودم آمدم بیرون و می توانم چشمم را باز کنم و الان دیگر خودم هستم و الان می توانم خودم را بسازم یعنی آن انگیزه هیچوقت نمی میرد تو آدم خصوصا جوانان شان چون خودم توش می دیدم دوما که شما که آمدید بیرون حتما کاری می کنند که حتما به خواسته های تان برسید .

 

آریائی :

منظورتان شرایط دوران پناهندگی در آلمان هست ؟

 

سجودی:

دقیقا حالا در آلمان من از خیلی ها شنیده ام که آدمهای با کیس های ما را می پذیرند و اگر سازمان راست می گوید بیاید نفرات را کمک کند و بیاورد توی این کشورها تا خودشان تصمیم بگیرند که چکار کنند.

 

آریائی:

الان بعد از این دوران که پای تان به اروپا باز شده حتما تو خاطرات تان یادتان میاد که افرادی شما را محکوم کردند و افرادی که شما را محدود و محصور کردند روبه دوربین پیامی اگر دارید بفرستید که به هر صورت زندگی جریان دارد و رو به ان افراد، افرادی که سعی کردند شما را در یک چنبره نگه دارند که تا به آرزوهای تان نرسید و متاسفانه با شعارهای بیهوده و شعارهایی که هیچ محتوائی در دنیای امروز نداشته و در دنیای واقعی امروز ایران هیچ معنائی نداشته و افراد را وادار می کردند که به روزمره گی سپری کنند اگر پیامی رو به آن افراد دارید بفرمائید که بعدش هم از بینندگان ما خدا حافظی کنیم .

 

سجودی:

اولا اینکه همه تان را دوست دارم و همه اش به فکر تان هستم و دوما همه آن حرفهائی که شنیدید ما آمدیم هیچی نبود و آن انگیزه تان را از دست ندهید و آن چیزهائی که وقتی آمدید فلان می شود و بهمان می شود و به من هم می گفتید در عرض دو سال به خواسته های تان می رسید بعدش خطاب به سران فرقه بگویم که حرفهای شما همه اش پوشال بود مرا که نتوانستید نگه دارید لذا بقیه را هم نمی توانید نگه دارید .

 

آریائی:

بسیار سپاسگزارم آقای سجودی و امیدوارم که به هر صورت هر روز زندگی تان بهتر از دیروز باشد و به تمام خواسته ها و آرزوهائی که دارید برسید و باز هم برای بینندگان مان آقای سجودی یک نمونه از جوانان ایرانی است که با شوق و ذوق دیگری وارد ویرانه ها شده و همین الان خودتان با زبان خیلی ساده ایشان آشنا شدید که خودشان برای شما توضیح دادند که افراد را چطوری نگه می دارند و چطوری جذب می کنند و چطوری این دوران مغزشوئی را طی می کنند و بعدش هم که خواهان جدائی می شوند با انواع فشارها و مشکلات سعی می کنند که آنها را منصرف کنند به هر صورت خواستیم که در گفتگوی صمیمی با مهمان این برنامه مان شما را با بخشی از در واقع کارهایی که سازمان مجاهدین در باره این بخش از جامعه ایران کرده بخصوص جوانانی که گفتم بعد از دهه هشتاد به این سازمان پیوستند آشنا کرده باشیم امیدوارم که تجربه ای باشد آقای مهدی سجودی برای جوانان میهنمان و همانطور جوانانی که در خاک اروپا زندگی می کنند و برای اینکه بتوانند بیشتر در رابطه با مناسبات این سازمان و در واقع عمری که این افراد طی کردند تا به این تجربیات رسیدند محصولی باشد برای شما که می خواهید آینده تان را بسازید امیدوارم تا برنامه دیگر هر جا که هستید سالم و سلامت باشید تا گفتگوی صمیمی دیگر خدا نگه دار تان به همراه آقای سجودی .

 

سجودی:

خدا حافظ تان باشد.

 

همچنین .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

گفتگوی صمیمی

گفتگوی آقایان میلاد آریایی و مهدی سجودی ( قسمت اول)
 

 

ایران قلم

 08.05.2012

 

 

Benachrichtigungssymbol
Zum Ansehen dieses Videos benötigst du den Adobe Flash Player.
Player von Adobe herunterladen


آریائی:
سلام عرض می کنم خدمت بینندگان عزیزدر برنامه ای که از گفتگوی صمیمی با یکی از دوستان مان آقای مهدی سجودی که ساکن آلمان هستند و فکر می کنم در یکی از شهرهای نزدیک هانوفر زندگی می کنند در خدمت شما هستیم و گفتگو با ایشان را آغاز می کنیم و دوست داریم که ابتداء خودشان را معرفی کنند و در واقع بعد وارد ریز سئوالاتی بشویم که من از ایشان خواهم داشت آقای سجودی خیلی خوش آمدید.

سجودی:
مرسی شما که مرا معرفی کردید من مهدی سجودی هستم الان دو سال نیم هست که در هانوفر زندگی می کنم در آلمان و درسم را تمام کردم از لحاظ زبانی با آن نمرات خوبش که آلمانی ها قبول می کنند نمره را و الان هم ثبت نام کردم برای دوره کار آموزی که دوره اش طولانی هست که این مدرک را بگیرم می شوم مثل مهندس های ایران مهندسی در سطح بالا .

آریائی:
آقای سجودی شما چند سال تان هست؟

سجودی:
من الان بیست و شش ساله هستم.

آریائی:
گفتید که حدودا دو سال پیش در واقع در سن بیست وچهار سالگی از سازمان مجاهدین جدا شدید چند سال تان بود که وارد سازمان شدید؟

سجودی:
من هفده سالم بود که وارد سازمان شدم.

آریائی:
چند خواهر و برادر هستید؟

سجودی:
یک خواهر دارم با پنج برادر.

آریائی:
چطور شد که در سن هفده سالگی سر از سازمان در آوردید؟

سجودی:
والا من قبلا داداش بزرگترم رفته بود آنجا با پسر خاله ام بعد یک پسر خاله که قبلا آنجا داشتم که داداش و پسر خاله دیگرم را دعوت کرده بود به آنجا بعد به پسر خاله و داداش من گفته بود بیائید آنجا تا از آنجا بروید به اینگلیس بعد برادر و پسر خاله من به ما گفتند و ما از آنها خداحافظی کردیم من خیلی شلوغ بودم و جوان بودم و بعد شور و شوق بیرون را زیاد داشتم بعد اینترنتی وصل شدیم به اینها و بعد داداشم به من زنگ زد و فیلم به ما نشان دادند و گفتند می توانید بیایید برادرتان را ببینید.


آریائی:
شما فکر می کردید که برادر تان در انگلیس هست در حالی که برادر تان در عراق بود پس این اولین فریب بود ؟

سجودی:
بله فریب زیاد بود و واقعا سنگ بنا از اول کارشان روی فریب بود به ما بعد گفتند پول با خودتان بیاورید و بعد ما به شما بر می گردانیم و ما گفتیم پول از کجا بیاوریم و خلاصه رفتیم پول های بابای خودم را حدود سه میلیون برداشتیم که رفتیم آنجا که یک میلیون وهشتصد تا مانده بود که از ما گرفتند .

آریائی:
شما تنها رفتید؟
سجودی:
نه من با پسر خاله ام که شش ماه از من کوچکتر بود رفتم.

آریائی:
توجه بینندگان را می خواهیم به این نکته جلب کنیم که سازمان مجاهدین پس از دهه هشتاد و در واقع پیش تر از آن در دهه سال 1375 به این سو دیگر از آنجائیکه نمی توانست با منش و دانش سیاسی شان افراد را به عراق بکشاند چون مشخص بود که دولت صدام دشمن مردم ایران بود لذا با انواع حیله و فریب نیروها را به عراق می کشاند که یکی از نمونه های آن آقای سجودی هستند که با حیله بحث کار و اینگلیس یه عراق کشیده شدند گفتید کار برای شما کاری در نظر گرفته شده بود یا فقط برای دیدار برادرتان بود؟


سجودی:
به ما گفته بودند که بیائید از برادرتان دیدار کنید و از شهر ما دیدار کنید اگر خوشتان آمد بمانید و اگر خوشتان نیامد بروید.

آریائی:
حالا نمونه هایی بعدا دوستان مان خواهند آورد که ببینید که مثلا بعنوان هنر پیشه بعنوان کار در سیمای آزادی و کار در تلویزیون افراد کشیده شدند که تجربه شخصی من هم هست که در دهه 1370افرادی را از پاکستان با پرداخت هزار دلار در واقع زیر هیجده سال افراد را از پاکستان از خانواده های محروم که می آوردند و ما به ازای هر نفر هزار دلار به قاچاقجی پرداخت می شد این شیوه هائی هست که سازمان مجاهدین برای جذب نیرو بکار می برد در دهه هفتاد به بعد خوب شما با این تصویر آمدید به خاک عراق در لحظه که فهمیدید که وارد خاک عراق شده اید چه عکس العملی داشتید؟و بقول معروف به سازمان گفتید که می خواهید بروید به اینگلیس یا مواردی را که خودتان داشتید؟

سجودی:
یک طوری برخورد کردند که در وهله اول من خودم قفل شده بودم توی آن لحظه و یکی از پسرخاله هایم که تشکیلاتی بودند با دو تا از خانم های سازمان را آوردند که آنها یک جوری تنظیم کردند و گفتند شما از اینجا می روید و مهمان هستید ولی نگفتند که کجا می روید رسیدگی خیلی عالی و غذاهای خوب و دید و بازدید های خوب بعد ما گفتیم که باشد خوب دیگه ما مهمان هستیم .

آریائی:
این مدت مهمانی چند سال طول کشید؟

سجودی:
دوسال این مهمانی طول کشید و لباس ارتش را به ما داده بودند و پوشیده بودم ولی می گفتند شما هنوز مهمان هستید که بعدش دیگه من از اولش می گفتم داداشم کجاست می گفتند بر می گردد و می آید دو سال ما را در این تشکیلات چرخاندند و ما بین هتل و پذیرش بودیم در صورتی که شش ماه بعدش من به پسر خاله ام گفتم من احساس می کنم که داداش من اینجا نیست بیا از اینجا برویم که او گفت من داداشم را دیده ام و اینجا می مانم و تو اگر خواستی می توانی بروی و من هم از طرفی فکر کردم که پسر خاله من کوچکتر از من هست و من او را آورده ام و بعدش هم از طریق آن یکی پسرخاله ام یه طوری به من رساندند که نمی توانی از اینجا بروی و من هم که بچه سال بودم ترسیدم که بروم.


آریائی:
دقت می کنید که فردی که هفده سال سن دارد و تازه از ایران خارج شده به امید اینکه به اینگلیس برود سر از عراق در آورده جائی که یک پادگان هست که صدام حسین به مجاهدین داده است و در واقع برای رزمنده پروری و کسانی که سلاح به دستشان داده می شود تا وارد جنگ مسلحانه بشوند اما توجه دارید و شاید سئوال برای بینندگان بشود که چطور افرادی که جوان هستند را می آورند به تلویزیون و اصلا از افراد میان سال و پیر مرد استفاده نمی کند و علتش یکی از این دلایل هست که خالی از ذهن هستند و دانش سیاسی مطلقا ندارند و با انواع فریب به سازمان کشیده شده اند آقای سجودی برمی گردیم به ادامه بحث مان شما دوسال گذشت و هنوز مهمان بودید ولی آنطور که شما گفتید از هفده سالگی وارد سازمان شدید تا بیست و چهار سالگی هشت سال دیگه شما آنجا بودید این بعد از دو سال به بعد را تعریف کنید و آیا هیچگاه مطرح کردید که می خواهید از مناسبات بروید بیرون ؟

سجودی:
دوسال که پذیرش مان تمام شد ما را فرستادند ارتش واقعا حرف شما درست هست بچه هائی که هم سن من می آوردند اصلا هیچ ربطی به سیاست نداشتند من هم گول خوردم من می خواستم بروم پیش داداشم افرادی را می آوردند که من سئوالم بود که اینها را از کجا می آورند هفده یا شانزده ساله طوری اینها را تربیت می کردند که دو آتشه می شدند در مورد سازمان مغزشوئی که می گویند از همان بچگی روی آنها کار می شد واقعا.

آریائی:
توجه می کنید بینندگان عزیز هدف ما از این کار و دعوت از بچه هائی که زیر هفده سال بودند می خواهیم ابعاد گوناگون از این سازمان شناخته بشود یکی از موارد نقض حقوق بشر آوردن جوانان زیر هفده سال به عراق می باشد و دادن سلاح به آنان بقول خودشان برای مبارزه که البته برای افکار رجوی بوده است که اینرا آقای سجودی یکی از شاهدان عینی آن بوده است اشاره می کند هشت سال نه سال ده سال دوازده سال شانزده سال و هفده سال یعنی اینها همه افرادی هستند زیر هیجده سال طبق قوانین بین المللی که سازمان حق اینرا نداشته که افراد را با نیرنگ و فریب از خاک اروپا به خاک عراق بکشاند و تحت لوای صدام حسین حقوق رزمندگی از این دولت دریافت کند بهر حال شما وارد این پروسه شدید و وارد ارتش داخل گیومه شدید نیروی شبهه نظامیانی که به هر حال سلاح خود را از صدام حسین گرفته اند و توسط این حکومت دارند تغذیه می شوند برای اهداف سرویسهای امنیتی غرب حالا با این توضیحات چطور شد که شما تو این پنج سال باز هم در این مناسبات ماندید؟ وباز هم خیلی جالب هست که ما شما را اینجا می بینیم و چه تحولاتی در شما بوجود آمد که تصمیم به خروج از این مناسبات گرفتید ؟

سجودی:
بعد از دو سال میگم ذهن ما طوری آماده شد که داریم می رویم ارتش و ارتش برای یک جوان و من که جوان بودم و دوستان خودم الان می رویم آموزش نظامی می بینیم و یک جوانی می شویم چهار شونه و می پریم این طرف و آن طرف چهار تا شش ماه آموزش می رفتیم پیاده روی شبانه و بعد هم بازی کامپیوتری فلش پونت و بعدش هم شروع کردیم به کار کردن یک کارهائی به ما دادند که ما زیرش له می شدیم جدی میگویم بعد من همیشه سئوالم این بود به ما می گویند ارتش واقعا پس ارتشهای دیگر که ما شنیدیم کجا رفتند پس چی شد ولی عملا میگم یک طوری تنظیم می کردند که تو نمی تونستی کاری بکنی.

آریائی:
چه کاری از شما می خواستند و شما چکار می کردید برای سازمان؟

سجودی:
اصلا نپرسیدند چه کاری بلدی یک کار به ما دادند اولین کاری که به ما دادند بنگال سازی بود یگان بیست و پنج نفره که یگان تولید بود یک بنگالهایی و یک ساختمانهایی با آهن درست می کردند و می فروختند به آمریکائی ها من جوشکاری ام خوب بود و از ما تعریف و تمجید می کردند و می گفتند خیلی تشکیلاتی هستی ومن موز دوست داشتم و یک مسئول زن قرارگاه آنجا بود که هر هفته دو کیلو موز برایم می خرید ما می گفتیم چه خوب هستند همه چیز مثل پسته و بادام و موز می آمد و به لحاظ فردی اینقدر پر می کردند که تو دهنت بسته شود و نتوانی کاری بکنی.


ادامه دارد
 

همچنین .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

«بزرگداشت 30 خرداد  در « دهکده ویلپن فرانسه

لاپوشانی بزرگترین شکست استراتژیک در عراق

 

اطلاعیه شماره یک کانون ایران قلم

پیرامون برگزاری مراسم مجاهدین در  فرانسه

 

 

ایران قلم 04.05.2012

 

هم میهنان عزیز ، ایرانیان آزاده

 

بر اساس تحرکات جدید بازماندگان مجاهدین درفرانسه و اعزام تیم های تشکیلاتی  به کمپ های پناهندگی در دیگر کشورهای اروپایی از جمله آلمان و هلند و … و همچینین خبرهایی که از محافل شورای ملی مقاومت دریافت شده ، مریم رجوی رهبری فرقه رجوی  تصمیم گرفته است که در 23 ژوئن 2012 مراسمی را در دهکده ویلپن فرانسه در بزرگداشت روز 30 خرداد  1360 ، سرآغاز شروع ترورهای کور و بی سرانجام و پر قیمت و هزینه برای مردم ایران با هدف سرپوش گذاردن بر بزرگترین شکست تاریخی و بی بازگشت اخراج از خاک عراق برگزار کند .

 

رجوی در این روزها که بشدت به هم ریخته و پیوسته مشاوران خودش را مورد عتاب و ختاب و توهین قرار میدهد بیش از هر کس دیگر در این بزرگترین شسکت استارتژیک خود، خسران و زیان دیده است. وی در چشم ایرانیان آزاده و بخصوص جریانات سیاسی مسئول سکه یک پول شده است وراه نجات خود را چون 30 سال گذشته در وابستگی و حرام لقمگی بیشتر از دستان مرتجعین عرب و اسراییل دیده است. افشای روش‌های تروریستی و بکار گرفته شدن توسط سرویس های اسراییلی مبنی بر ترور دانشمندان هسته ای ایران که مورد تأیید روزنامه نگاران و شبکه‌های معتبرغربی قرار گرفته است یکی ازصدها  دلیل وابستگی رجوی است.

 

هم میهنان

بر اساس یک ضرورت انسانی - کانون ایران قلم - تأکید میکند هر گونه کمک رسانی به روش‌ها ، سیاست‌ها و اندیشه‌های عقب مانده مجاهدین و رهبری شکست‌خورده آن در جهت منافع مردم ایران نیست و تنها هیزم بیار طرح های ضد ایرانی دشمنان مردم برای نابودی میهن عزیزمان ایران است.

 

پر واضح است که رجوی برای سرپوش گذاشتن بر بزرگترین شکست استراتژیک خود مبنی بر اخراج از خاک عراق چاره را تنها در یک خیمه شب بازی با خرج میلیون‌ها دلار از کیسه اسراییلیان ثروتمند آمریکا دیده است . جریانی وابسته و جاسوس که با استخدام بازنشستگان ارتشی آمریکایی و پرداخت صدهزار دلار برای یک سخنرانی 10 دقیقه‌ای تلاش میکند که آن را به عنوان حمایت سیاسی از این جریان در نزد افکار عمومی جا بزند  و با اجیر کردن فارسی زبانان افغان – تاجیک و همچنین عرب زبانان بخت برگشته مقیم کمپ های پناهندگی با پرداخت هزینه خورد و خوراک و گردش 3 روزه در فرانسه و اقامت در هتل تنها امکان فریب نیروهایی است که میخواهد به هر وسیله ممکن انان را استثمار و به خدمت بگیرد . پناهئدگانی که از هیچ چیزی خبر ندارند و تنها به خاطر لقمه نانی و از سر اجبار به خواسته این فریب دهندگان خلق و مردم  تن میدهند.

 

آری این عاقبت رقت بار جریانی وابسته است که مردم ایران به آن پشت کرده‌اند و مجبوراست  این چنین زار و نزار در پی اخراج از خاک عراق و پایگاههای اهدایی صدام حسین، آبرو باخته بر صورت خود سیلی ها زند تا آن را سرخ و چهره اش را شاداب جلوه دهد.

 

تاریخ بهترین پاسخ خود را به وابستگان و مزدوران صدام پرستی چون رجوی داده است و اوست که امروز رسوای عام و خاص گردیده و با فریب در درون مناسبات جهنمی و با دروغ در بیرون از روابط تشکیلاتی اش هرگز نخواهد توانست را ه نجاتی از انبوه شکست ها و سر‌خوردگی های ادامه دار پیدا کند و بالجبار سر بر دیوار واقعیت میکوبد .

 

هم میهنان عزیز

کانون ایران قلم در کنار انبوه درد کشیدگان و رها شدگان از این سازمان جاسوسی و انجمن‌های فعال حقوق بشری به افشای سیاست‌های آن میپردازد و در کنار مردم ایران خواهد بود و به امید محاکمه مسعود و مریم رجوی در یک دادگاه صالحه برای شهادت و اجرای عدالت روز شماری میکند .

 

هیئت تحریریه کانون ایران قلم

 

همچنین .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

نامه کانون ایران قلم به مسئول سیاست خارجی پارلمان اروپا

کاترین اشتون

« مجاهدین و سیاست‌های بازدارنده آنان را دریابید »

 

 

ایران قلم 02.05.2012

 

خانم اشتون محترم

مسئول سیاست خارجی پارلمان اروپا

 

همانطور که اطلاع دارید موضوع انتقال مجاهدین از خاک عراق به مدت یک دهه است که خواست دولت قانونی عراق بوده و در ماههای اخیر با ورود سازمان ملل به این ماجرا راه حل منطقی و عملی مبنی بر انتقال اعضای این سازمان به کمپ ترانزیت لیبرتی و سپس انتقال آنان به کشور ثالث کلید خورد و خوشبختانه در فاصله حدود بیش ا ز یک ماه ونیم تنها 1600 تن از افراد یاد شده به کمپ لیبرتی منتقل شده اند و کمتراز 10 روز به پایان توافق دولت عراق وسازمان ملل باقی نمانده ولی حدود 1800 تن یعنی بیشتر اعضای این سازمان به مکان جدید منتقل نگردیده اند.

 

بنا به تجربیات شخصی اعضای این کانون که بعضا بیش از 20 سال را در مناسبات این سازمان سپری کرده‌اند ،از پیش مجامع حقوقی ومسئول را با هشدارهای مناسب در مورد سنگ اندازی های رهبران این مجاهدین هوشیار نموده و اکنون بعد از گذشت 3 ماه گفته های آقای مارتین کوبلر نماینده سازمان ملل در مورد جابجایی اعضای مجاهدین به نقل از خبرگزاری ها صحت نگرانی های کانون ایران – قلم را تأیید میکند. 

 

بنا به گفته خبرگزاری ها  «.... دولت آمريکا و سازمان ملل متحد در امر انتقال ساکنان اردوگاه اشرف در عراق دچار مشکل شده است. بنا بگفته مارتين کوبلر، نماينده سازمان ملل در عراق، ساکنان اردوگاه اشرف در امر نقل و انتقالشان به اردوگاه جديد همکاری نميکنند. اما مشکل عمده پذيرش آنها توسط کشور سوم است؛ هيچ کشوری حاضر به پذيرش مجاهدين خلق نيست.....»   به نقل از رادیو آمریکا و مصاحبه با مارتین کوبلر

 

خانم اشتون محترم

بنابراین گفته‌های یک مقام مسئول سازمان ملل ما را بر آن داشته که بیش از پیش در مورد دوستان و ناراضیان این سازمان که هم‌اکنون در مناسبات این سازمان به نوعی اسیر هستند، ابراز نگرانی کنیم. سنگ اندازی های متداول مجاهدین در پروسه جابجایی اعضای این سازمان که زیر نظر سازمان ملل صورت میگیرد نشانگر آن است که رهبری مجاهدین خواستار به آشوب کشیدن و خارج کردن پروسه مسالمت آمیزاین جابجایی است.

 

کانون ایران قلم مایل است در این زمینه هرگونه همکاری را مبذول دارد و از هر تلاشی برای نجات دوستان و ناراضیان این سازمان استقبال میکند. روابط غیر دمکراتیک رهبری مسعود رجوی بر این سازمان امکان تصمیم آزادانه برای افراد را محترم نمی شمارد لذا درخواست ما از شما به عنوان یک مقام مسئول در پارلمان اروپا حضوری قاطعانه تر در اجرای پیشبرد اهداف سازمان ملل مبنی بر جابجایی به کمپ ترانزیت و سپس انتقال به کشور ثالث میباشد.

 

مایل هستیم توجه شما را به این نکته نیزجلب کنیم  در شرایطی که هنوز وزارت خارجه آمريکا تصمیمی در مورد خروج نام این سازمان از لیست گروههای تروریستی تصمیمی نگرفته ولی علناً « هنری ووستر، مدير دفتر امور ايران در وزارت خارجه آمريکا » ،در مصاحبه با رادیو آمریکا اعلام میکند :

«... اگر هم نهايتاً گروه را از ليست گروههای تروریستی خارج کنند، مجاهدين جايگزين دموکراتيکی نيستند... يکی از مشکلاتی که ما با مجاهدين خلق داريم اينست که به ديد ما آنها نماينده يک جنبش اصلاح طلب دموکراتيک در ايران نميتوانند باشند...»

 

توجه دارید مجاهدین خلق بدلیل همکاری با صدام حسین به عنوان دشمن مردم ایران منفور گروههای مختلف مردم ایران هستند و از سویی دیگر دولت عراق بطور رسمی گفته است که اين افراد بايد از آنکشور خارج شوند و پروسه جابجایی این افراد به کمپ ترانزیت لیبرتی تا 10 روز دیگر به پایان میرسد . بر اساس نظر کارشناسان واقعیت این است که سکونت 30 ساله آنها در اردوگاه اشرف آنها را از دنيا منزوی کرده است و اطلاعات واقعی و معتبر در مورد گذشته آنها و اينکه آيا واقعاً واجد شرايط پناهندگی ميشوند يا نه، در دست نيست و مهمتر اینکه  خبرهای جديد که تأکید میکند اعضای مجاهدين در داخل ايران از طرف اسراييل دست به حملات ميزنند، خود عاملی بازدارنده برای جابجایی آنان به کشورهای اروپایی شده است.

 

با احترام وامیدواری به اقدام‌های عملی شما

 

کانون ایران – قلم

 

 

A letter from Iran Pen club to European union’s High Representative of the Union for Foreign Affairs and Security Policy , Madam Catherine Ashton

         

 ¨ Pay attention to Mujahedin and their deterrent policies ¨

 

Honorable Mrs. Ashton

 European union’s high representative of the union for foreign affairs and security policy

As you are well informed that the relocation of Mujahedin from Iraqi soil has been the request of the lawful and legitimate Iraqi government for almost a decade , and in the recent months with intervention of United Nations to this subject , logical and feasible solution regarding to relocation of the pmoi members to the temporary and transitional liberty camp and then the relocation of those members to the third country has begun and fortunately during one month and half 1600 of pmoi members were relocated to the liberty camp and now in just less than 10 days remaining for the end of agreement between the Iraqi government and united nations but 1800 of pmoi members , the majority of the pmoi population , have not  been relocated to the new place yet.

 

According to the personal experiences of the members of this association , pen club, who some of them had spent more than 20 years of their lives inside this organization , in the past they had warned and informed the juridical and responsible societies  about pmoi leadership’s deterrent policies  and now after almost three months , the statements of Mr. Martin Kobler , United Nations’ special envoy , regarding to relocation of the pmoi members quoting from  news agencies ,substantiate and proves the authenticity of the Iran pen club worries .

 

According to the news agencies ¨ ……….. American government and United Nations in the subject of relocating the residents of Ashraf camp have got problem. According to the Martin Kobler’s statement , the United Nations’ representative in Iraq , the residents of Ashraf camp do not cooperate in the subject of their relocation to the new camp . but the biggest problem is their acceptance by the third country , no country is willing to accept people’s mujahedin …………¨ quoting from VOA and the interview with Martin Kobler

 

Honorable Mrs. Ashton

Because of the statements of UN reliable representative  , we have become more worried about destiny of our friends and the pmoi dissident members who at the moment are captive inside this organization . the consecutive pmoi deterrent policies in the relocation process and procedure which has begun seriously under direct UN-supervision shows that the pmoi leadership is willing to draw this peaceful relocation process to scuffle and  insurgency and unrest .

 

The Iran Pen Club is willing to fully cooperate in this matter and they welcome all efforts and struggles which help our friends and the pmoi dissidents who are stuck in this organization to be rescued. the undemocratic relations of pmoi leadership , Massoud Rajavi, does not allow the pmoi members to decide freely for themselves , so we urge you as a honorable and prominent figure in European Parliament to interfere with more  decisiveness to forward the UN objectives in this relocation process of pmoi members to camp liberty and then transferring process to the third country.

 

We would like also to draw your attention to this point that in the situation which the US state department has not shown any intention to delist this organization from its terrorist list but ¨Henry Wooster , the director of Iran Affaires’ Office in US state department¨ in an interview with VOA clearly announces that  :

 

¨ ……..even if they delist this group from the terrorist list , pmoi is not a democratic alternative ……. One of the problems that we have with mujahedin is that in our point of view , they can not be representative of  a democratic reformist movement in Iran………..¨

 

You should pay attention that the people’s mujahedin ,because of their cooperation and collaboration with Saddam Hussein as enemy of Iranian people , are very unpopular among different Iranian groups in Iran and on the other hand the Iraqi government has said officially that these people should leave Iraq soil and the relocation process of these people to the camp liberty will come to an end  in 10 days. According to the experts’ opinion  the fact is that, their 30 years of dwelling in Ashraf camp has isolated them from the real world and valid and authenticated information about their past and this subject that, they are eligible and qualified to become refugee or not , is not available and also there are recent news which emphasize that the pmoi members inside Iran carry out attacks from Israel side which has become a deterrent factor and element for their relocation to the European countries .

 

With respect and best wishes to your feasible measures

 

Iran Pen Club

01.05.2012

 

همچنین .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

نامه سرگشاده همایون کهزادی به ریئس جمهوری آمریکا

 

 

انجمن ایران یاران 23.04.2012

http://iran-yaran.fr/middle/1010-kohzadi.HTM

 

جناب اقای اوباما رئیس جمهور محترم

با عرض سلام

 

 

این جانب همایون کهزادی عضو جدا شده از سازمان فرقه رجوی که مدت 15سال در بند واسارت این فرقه بودم . امروز خوشحالم که میتوانم در دنیای ازاد چنین نامه ای را برای شما در حمایت از دوستانم که دربند واسارت فرقه رجوی هستند، بنویسم.

اقای رئیس جمهور

 چو عضوی به درد اورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار.

ازانجا که خودم درد ورنج طاقت فرسایی را در اردوگاه اشرف گذرانده ام، از انجایی که زندانها وشکنجه ها بسیار توسط فرقه رجوی متحمل شدم ، از آنجا که ظلم بسیار و ریختن خونهای زیادی توسط فرقه مجاهدین را  با چشمان خود دیده ام،  لذا میخواستم بعنوان یک شاهد عینی وزنده به شما رئیس جمهور محترم خاطر نشان کنم که>

درنگ در به محاکمه کشاندن سران فرقه مجاهدین جایز نیست زیرا این فرقه برای کشورهای اروپایی خطری بس بالاتر از انفجار یک بمب اتم است واز شما میخواهم که نگذارید این فرقه فعالیتهای تروریستی خودش را در کشور شما و همچنین کشورهای اروپایی گسترش دهد.

آیا ساکت ماندن در برابریک فرقه تروریست و آدم کُش که به هیچیک از قوانین جهانی پای بند نیست،عملی انسانی است؟

آیا بکارگیری و  چشم پوشی از سوابق تروریستی  این فرقه و نقض حقوق بشر توسط  فرقه مجاهدین ( با استناد به گزارش سازمان دیدبان حقوق بشر ) به معنای پرورش مار در آستین نیست ؟

آیا به عواقب وعملکرد فرقه تروریستی مجاهدین بدرستی اندیشیده اید ؟

سران فرقه مجاهدین  از ترور وادمکشی گرفته تا پولشویی تا تفرقه انداختن میان احزاب و تا دخالت در امور کشورها را وظیفه و حق خود میدانند. مثلا:

مثلا تبلیغات دروغین و هواکردن رای نمایشی یک دادگاه در اسپانیا علیه نخست وزیر کشور عراق که هیچ وجاهت قانونی برای ساکنان سایر کشورها ندارد.

مثلا درگیریهای اشرف که به فرمان خود رجوی صورت میگیرد را به گردن امریکا می اندازد. شما به موارد زیر که رهبران فرقه مجاهدین در رسانه های خود گفته اند، توجه فرمایید .

اظهارات خانم رجوی( به‌دنبال اظهارات نمایندگان جلسه استماع کنگره آمریکا) :

از این پس مسئولیت هر خونی که در اشرف ریخته شود، برعهده ‌ایالات متحده است مقاومت ایران دیگر حاضر به گفتگو درباره جابه‌جایی ساکنان اشرف در داخل عراق نیست

سایت فرقه رجوی، مقاله منوچهر هزارخانی با نام دلالی برای طرح آمریکا :

« من نمی دانم نمایندگان اروپایی هر بار که چشمشان به این سفیر دوره گرد می افتد چه احساسی پیدا میکنند،»

سایت فرقه رجوی ، مقاله ای با عنوان « قرارگاه اشرف معیار صداقت در سیاست ابلهانهٴ آمریکا » به قلم یکی از اعضای فرقه بنام سنابرق زاهدی را درج نموده است.

آقای رئیس جمهور

این فرقه هنوز از  عراق خارج نشده،  سیاست و پرنسیب های همه کشورها را به چالش میکشد ، چه رسد به اینکه پایش به کشورهای اروپاییو آمریکا  باز شود .

سردسته این فرقه دستور قتل وعام جداشدگان را صادر کرده مخالفینش را در کشورهای اروپایی مورد ازارو اذیت قرار میدهد . خانوادهای اسیران را تهدید میکند دولت عراق را مزدور وخائن صدا میکند.

آری به گرگها هیچ اعتمادی نیست ، لذا از شما میخواهم با تمام قوا راه را براین تروریستها بسته وفعالیتهای انهارا در هرزمینه ای که به خشونت راه میبرد ، ببندید و سران این فرقه را  را به دست عدالت بسپارید .

 

با تشکر فراوان همایون کهزادی

 

 

Open letter to the President of USA , Mr. Barack Obama

 

Honorable President of USA , Mr. Barack Obama

Greetings

 

 

I , Homayoon Kahzadi , am the separated member of pmoi , Rajavi’s cult who had spent 15 years of my life in this cult(mko,pmoi,Rajavi’s cult). Today I am very happy and joyful that I can write such a letter to you in the free world in support of my friends who are still in Rajavi’s cultic captivity .

Mr. President

An Iranian proverb says, ¨ when a member of a body is hurt by time ,the other members will react¨

Since I have experienced a very harsh and terrifying ordeal in Ashraf garrison and since I have tolerated many severe tortures and  prisons in Rajavi’s cult and since I have seen and observed many cruelty and bloodshed by Rajavi’s cult so I as a reliable witness would like to draw your attention to the following subjects:

Any delay in the trial of pmoi leadership is inappropriate and unacceptable because the presence of this cult in European countries is much more dangerous  than explosion of an atomic bomb and I urge you not to allow them to expand their terrorist activities in your country as well as European countries .

Being silent in front of such terrorist and cutthroat cult which is not committed to any international regulations and rules of law, is considered as humane behavior?

Closing eyes upon their terrorist past and the breach of human rights by them (by invoking to the human rights watch report) is not like training and breeding a deadly and poisonous snake  by our hands?

Have you thought seriously about the consequences of mujahedin terrorist cult and their activities?

The leadership of mujahedin’s cult has perpetrated awful deeds ranging from terrorism and  assassination to money laundering and schismatizing among parties and interfering in other countries affaires  , for instance;

  • Fake and false propaganda and flashy vote of a court of law in Spain against the Iraq prime minister which does not have any lawful prestige among other countries for instance:

  • The Ashraf scuffles which has been carried out by the direct order of Rajavi , they pretend that those scuffles are US fault. I draw your attention to the following topics which the pmoi leadership have issued them in their Media:

Maryam Rajavi’s speech ( after the representative’s speech in the US congress hearing session)

From now on the responsibility of any blood which is shed in Ashraf , is on USA and the Iranian resistance is no longer ready to negotiate about the relocation of Ashraf residents inside Iraq.¨

The Rajavi’s cult site , the article written by Manochehr Hezarkhani by the title ¨ An intermediate for US plan¨:

¨ I do not know when the European representatives see this badger ambassador, how they feel¨

The Rajavi’s cult site has published an article by the title¨ Ashraf camp the criteria of sincerity in US idiotic policy ¨ which is written by  Sanabargh Zahedi one of the cult members .

Mr. President

This cult which has not left Iraq yet  , has begun straggling with principals and policies of other countries , wait and see while they reach to European and American countries ,what they will do !

The ringleaders of this cult have issued the death decree and harassment of all separated members and their dissidents and opponents throughout the world and they threaten the family of those captives who want to see their loved ones and they insult the Iraqi government by calling them names such as mercenary and traitor.

Yes there is no trust on wolves , so I urge you to confine this terrorist cult by all means and stop all their activities which ends up to violence and bloodshed and surrender the cult ringleaders to the justice .

Respectfully

 

Homayoon Kahzadi

23-4-2012/ paris

 

 

 سایت ایران قلم از انتشار مطالب و مقالاتی که در آن کلمات توهین آمیز استفاده شده، معذور است

مسئولیت مطالب درج شده بر عهده نویسندگان آن می باشد