_________ استفاده از مطالب اين سايت با ذکر منبع بلامانع است _________
" کانون ایران قلم"
iran-ghalam@hotmail.com
تبریک به دوست عزیزم احسان بیدی
مهرداد ساغرچی - آلمان 18.05.2012 http://iran-fanous.de/middle/978-Sagharchi-Tabrik-18.05.2012.htm
احسان بیدی اولین نفری بود که دقیقا از محل اردوگاه موقت پناهندگی لیبرتی فرار کرد و خود را به نیروی پلیس عراق رساند. احسان بیدی خود تعریف میکند:
سایت بنیاد خانواده سحر http://www.saharngo.com/fa/story/1715
"در طی چند سال گذشته بارها تصمیم به فرار گرفته بودم ولی موفق نشدم تا اینکه در مرحله دوم به کمپ ترانزیت لیبرتی منتقل شدم و در یک فرصت مناسب اولین نفری بودم که دقیقا از این اردوگاه فرار کرده و خود را به نیروهای عراقی معرفی نمودم و از این فرقه فاسد و جنایتکار نجات پیدا کردم. 10 سال قبل فریب تبلیغات مجاهدین خلق را خورده و خود را اسیر این فرقه نمودم. 10 سال از بهترین دوران زندگی خود را در پشت حصارهای پادگان اشرف بدون هیچ نتیجه ای گذرانده و فقط اسیر وعده های تو خالی رجوی و دیگر رهبران فرقه شدم." آری این دوست عزیزم احسان بیدی است که از بدو ورود او به فرقه من با او آشنا شدم..او و تعدادی از جوانان بعد از جنگ آمریکا و عراق زمانی وارد سازمان شد که ما افراد قدیمیتر با حسرت و افسوس به تصمیم ورود انها نگاه میکردیم و به از دست دادن جوانی آنها نیز چون خود فکر میکردیم ولی تردید نداشتیم در یکی از دامهای فرقه و وعده های پوشالی آن افتاده اند. اما جالب است که حال خودش چنین گفته است که بارها تصمیم گریز داشته است...این یک جریان است که خیلی وقت است در درون تشکیلات جهنمی رجوی درجریان است و میخواهند از هر فرصتی برای آزادی خود تلاش کنند ..طنز تاریخ را ببین که کسانی که مدعای آزادی مردم خود بودند حال نیروهایشان برای رسیدن به آزادی باید چه زجرها بکشند..حال هرچه به این داروغه گان میگوئی افراد را به زنجیر کشیده اید میگوید همه به دلخواه مانده اند..پس چرا این همه نگهبان و کنترل روی نیروها را در کمپ برقرارمیکنید؟؟؟ البته وضع در خارج کشور بدتر از این ها است، الان در استانه یک نمایش دیگر برای سرخ کردن صورتشان در انزار عمومی هستند..بیچاره نیروها که نمیدانند در خارج دست به دامان پناهندگان بلاتکلیف که در خستگی از انتظا ر چند ماهه و چند ساله در کمپ ها به یک سفر دو روزه رایگان با غذا و محل خواب رایگان به دید ماه عسل مفت نگاه میکنند و بیچاره آنانکه که اسم خودشان را تنها آلترناتیو مردمی گذاشته اند..... باز هم به احسان بیدی و سایر دوستان تبریک میگویم که زنجیر و زندان سالیان فرقه بر روح و ذهن و جسم را پاره کردند..به امیدآزادی هم وندان اسیر زاآآآاآ اتتمنبتمنتم
همچنین ....... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ انتخابات فرانسه
مهرداد ساغرچی - آلمان 12.05.2012 http://iran-fanous.de/middle/915-Sagharchi-EntekhabateFaranse-12.05.2012.htm
رئیس جمهور فرانسه عوض شد. ایران فانوس این انتخاب را به مردم و دولت و آقای اولاند تبریک میگوید. اما به یاد دور قبلی انتخابات افتادم که چقدر در سازمان برای انتخاب سوسیال ها سازمان مایه گذاشت طوریکه در تلویزیون مجاهدین مناظره تلویزیونی دو طرف را با ترجمه پخش مستقیم نشان داد و انتظار داشت که با انتخاب سوسیالها مسیر حمایت از مجاهدین عوض شود اما بشنوید از وقتی که سارکوزی انتخاب شد در عرض یک روز چون دیدند نیروها روحیه هاشان پائین آمد گفتند ما هرچه ضربه خوردیم از زمان روی کار آمدن سوسیال ها بوده و اگر هم کسی با ماخوب بوده شخصی بوده ونه حزبی ..به هرحال من مطمئن هستم که از این موضوع هم کیسه ای برای خود دوخته اند اما یک چیز در معادلات سیاسی منطقه و جهان عوض شده و آن درهر تغییر یا بحث سیاسی رجوی و مجاهدین نقطه ای و حتی موضوعی برای فکر کردن هم نیستند و هرگز کسی برای آنها تره هم خرد نخواهد کرد وباید دید که چگونه هرروز نتیجه خط و استراتژی غلط را خواهند دید..البته باید دید برای نیروها دوباره چند مشت مزخرفات آماده کردند که دل خوش کنک را به اسیران فکریشان تزریق کنند.اما زمان زیادی برای باز شدن حقایق نمانده و مردم و نیروهای سیاسی قضاوت خودشان را خواهند کرد.
همچنین ....... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ بیماری خود آزاری و دیگر آزاری
مهرداد ساغرچی - آلمان 08.05.2012 http://iran-fanous.de/middle/891-Sagharchi-Khodazari-08.05.2012.htm
هر چه که زمان به جلو میرود وفرقه
رجوی به نقطه تعییین تکلیف نهائی نزدیک تر میشود جریانات وموضوعات که برسر
این گروه را بیشتر نگاه میکنیم به این سوال میرسیم که چرا اینقدر باید
دردسر برای خود و دیگران درست کنید چه مشکلی وجود دارد .من نمیدانم باید به
این بیماری فرقه رجوی گفت خود ازاری یا دیگر آزاری..میبیند از هیچ سنگ
اندازی و هیچ حرکتی برای از بین بردن پروسه جابجائی نمیگذرند..برای نمونه
وقتی میخواهند از مشکلاتی که در مرحله پنجمین ستون بگویند درباره پسر عموی
مشاور امنیتی عراق صحبت میکنند ویا از اینکه چرا بازرسی وسایل بیش از سه
هزار نفر یک هفته طول کشیده وچرا هوا گرم بود!!میدانید که یک نوع بیماری
است که این فرقه و سران آن بیش از سی سال است که دچار آن هستند و درنظر
آنها هر کاری که آنها نگویند و مشخص نکنند این مشکوک است و اگر هر جا یک
دوربینی باشد میخواهد آنها را شناسائی کند و البته بیماری خود بزرگ بینی که
بیماری چهل ساله فرقه رجوی است را باید به لیست بیماریهای این فرقه وسران
اضافه کرد و البته این بیماری را به طرق مختلف به نیروهای تحت فرمان هم
منتقل کرده اند فقط کافی است متن مصاحبه ها و مقالات مندرج در سایت ها و
دستگاه تبلیغاتی عریض و طویل این سازمان نگاه کنید وببینید بیچاره افراد
چگونه در هپروت خود بزرگ بینی زندگی میکنند گوئی که الان رئیس جمهور آمریکا
نشسته وحرف آن بیچاره تحت زنجیر فکری فرقه را گوش کند و با هرکدام کلمه ای
حرف بزنی متوجه میشوی محصول ""انسان ترازمکتب فرقه"" یک مشت انسانهای روان
پریش و درب و داغان است که به هیچ راهی نمیتوانند بروند..برای مثال این
موضوع تزانزیت را نگاه کنید تمام زمین و زمان را بهمدیگر میچسبانند تا
بگویند ما جابجا نشدیم..ما قبول نکردیم و ما داریم میجنگیم..چرا ؟؟چون این
جماعت ازابتدا گفتن اشتباه کردم را برای خودش مرزسرخ کرده است بنابراین
حالا دیگر نه تنها صحبت از اینکه اشکالات چیست نمیکنند ولی بشنوید در
اعلامیه جدید اعلام کردند که چرا ما هشت صبح آماده بودیم اینها تا نزدیک
ظهر کارشان طول کشید...میبینید این ایراد چقدر جدی است یا اینکه مدعی
میشوند که از آنها عکس و فیلم برای شناسائی گرفته میشود ..جهت اطلاع دولت
عراق در فروردین و اردیبهشت سال هزارسیصد وهشتاد وهشت از تمامی ساکنان اشرف
که البته بجز زندانیان سازمان و نفرات مخفی عکس و سند دارد و نیازی به بزرگ
کردن نیست که بخواهیم بگوییم الان اگر قرار بوده باشد که چیزی به رژیم داده
شده باشد انجام شده و پس شما خیالتان راحت باشد آنچنان اهمیتی ندارید که
برایتان 40 مامور بفرستند که شما را شناسائی کنند..
همچنین ....... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
خرداد سال 1360 و نسلی سوخته
تحریریه ایران فانوس 07.05.2012 http://iran-fanous.de/middle/889-Fanous-30Khordad-07.05.2012.htm
برای کسی که گناهی مرتکب شده، شرم
بایسته است و در اصل نوعی ابزار دفاعی تلقی می شود وگرنه، گناهکاری که از
سر نادانی و سودجویی بخواهد گناهش را از خود ظاهراً مبرا و به دیگران نسبت
دهد، این وقاحت است که در هر حال تبلیغ می گردد و جزو ابزار دفاعی به شمار
می آید.
همچنین ....... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ آیا رجوی به اروپا خواهد رسید؟!
تحریریه ایران فانوس 28.04.2012 http://iran-fanous.de/middle/853-Fanous-Erupa-28.04.2012.htm
مسعود رجوی هم اکنون رویایش رسیدن به تهران نیست، بلکه رسیدن به اروپاست. فردی که در اکثر رویاهایش شکست خورده و این بار نیز بسا با شکست مواجه گردد، بعید نیست. او که روزگاری در سال 1360 با هزار مصیبت و هزینه و تلفات انسانی و انرژی گزاف، خود را به پاریس رسانده بود و به قول خودش شکایت از حکومت ایران نزد غربی ها برده بود، پس از این که فهمید جنگ مابین ایران و عراق ادامه دارد و نان جنگ خوردن بهتر از نان سیاسی است، فرانسه و یاران فرانسوی را ترک کرد و عزم سفر عراق کرد تا ضمن بازی مابین جنگ، در کانون توجهات مادی و معنوی جنگ قرار گیرد و، حداکثر ظرفیت و توان جنگی خود را به همگان نشان دهد.
اما حال عراق سابق و جنگی وجود ندارد تا او به جنگ یا حتی به جرقه اش، دل خوش کند و ناچار است تا از مناقشات سیاسی و اتمی که مابین ایران و غرب وجود دارد، نقش آفرینی کند و سود ببرد. ولی او در پس همه اشتباهاتش که در پاریس و عراق مرتکب شد، آخرین اشتباهش، نرفتن همزمان با زنش به فرانسه بود. او این اشتباه را به خاطر محافظه کاری مفرطش مرتکب شد و چون خود را مجرم و بزرگ می پنداشت، ابتدا زنش را روانه فرانسه کرد تا باصطلاح راه خود را کوبیده و هموار کرده باشد. حادثه 17 ژوئن سال 2003 در پاریس، باعث شد تا رجوی غیبت صغرایش به غیبت کبری بدل شود. حال او نیک می داند که غیبت کبری اعتبارش را نزد خودی ها و غربی ها زیر سئوال خواهد برد و از اعتبارش خواهد کاست. این چنین است که او هم اکنون تحت تبلیغات عوامفریبانه، همه هم و غمش رسیدن به سلامت به اروپاست تا دوباره بتواند سکان کشتی طوفان زده اش را تا دیر نشده، به دست بگیرد.
یکی دیگر از دلایل عجله اش، این که او با تلاشهای فراوانش نتوانست مابین غرب و تهران جرقه و جنگ ایجاد کند و چه بسا فرسایشی شدن مناقشات و یا نزدیکی تهران با غرب، باعث شود که رجوی نتواند به غرب برسد و چه بسا این که سرنوشتش مانند سرنوشت کسانی چون کارلوس و اوجالان و بن لادن و دیگران، رقم به خورد.
به هر حال این امر بعید نیست. کسی که در طول عمرش برای همگان بد می خواست و به ویژه برای اعضایش بدتر می خواست، نصیبش همان بدی هایی گردد که همواره برای دیگران آرزو می کرد. کسی که در طول عمرش از دیگران و طبیعت و جامعه و تاریخ درس نیاموخت، از شکست و ذلت دیکتاتورهای عربی و ارباب خودش درس نیاموخت، از صعود و سقوط رهبران تروریسم در جهان درسی یاد نگرفت و به عقل و توانایی خود پر بهاء داد، نتیجه اش استمرار غیبت کبری و یا وجه المصالحه اش باشد.
اما اگر با درصدی از شانس و اقبال و پولهای کثیف، او برای حفظ جان و تتمه تشکیلاتش بتواند به اروپا برسد، در اروپای فردا دو چیز فرق دارد که عرصه و اوضاع را بر او تنگ تر خواهد کرد و نخواهد گذاشت که او این بار بدون قیمت و هزینه کافی، به کار و توطئه اش ادامه دهد.
1ـ مناسبات و ساختار سیاسی اروپا روز به روز در حال تغییر و تحول و اروپا به دلیل سالها دنباله روی از جنگ و جنگ طلبان و هزینه های انسانی و مالی بیهوده در ممالک جنگ زده، هم اکنون با مشکلات مالی و اجتماعی و سیاسی عدیده ای دست به گریبان است و از این پس دیگر فرصت و مجال حمایت و یا در افتادن با دیگران و یا حمایت از تروریستم را برای اعمال فشار و باجگیری در برون مرز، نخواهد داشت. اروپا به سمتی دیگر در حرکت است و شکاف زیستی مطمئنی برای تروریسم نخواهد بود.
2ـ اروپا هم اکنون حامل پتانسیل عظیمی از مردمی است که از جنگ و تروریسم به ستوه آمده اند. به ویژه خیل قربانیان تروریسم و حضور و فعالیتهای شان، قادر خواهد بود تا همچنان تبلیغات و تبهکاریهای تروریسم را خنثی نموده و چه بسا تروریسم را از چالشهای سیاسی و تبلیغاتی، به چالشهای قضایی بکشانند، تا جایی که رهبران تروریسم همان غیبت کبری را به حضور در اروپا ترجیح دهند.
تحریریه ایران فانوس 28.04.2012
همچنین ....... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ درد، خود سلاحی است
مهدی خوشحال 20.04.2012 http://iran-fanous.de/middle/825-Khoshhal-Dard-20.04.2012.htm
همچنین ....... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ تحریریه ایران فانوس آغاز به کار سایت انجمن ایران یاران در فرانسه را تبریک میگوید.
تحریریه ایران فانوس 10.04.2012 http://iran-fanous.de/middle/800-Fanous-Tabrik-13.04.2012.htm
وظیفه انسانی هر جدا شده از فرقه
مجاهدین افشای ماهیت و عملکرد ضد انسانی این فرقه است زیرا نجات انسانهایی
که سالیان در بند این فرقه بودند و کمترین آگاهی نسبت به دنیای آزاد ندارند
را نباید فراموش کرد. بنابراین هرچه گسترده تر کردن این حرکت انسانی و
فرهنگی پر ثمرتر خواهد بود. همچنین ....... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
عاقبت قرار داشتن در نوک
پیکان!
تحریریه ایران فانوس 10.04.2012 http://iran-fanous.de/middle/790-Fanous-NokePikan-10.04.2012.htm
سیمور هرش، خبرنگار مشهور آمریکایی که به منابع نظامی و اطلاعاتی هم دسترسی دارد، اخیراً مقاله ای نوشته و در آن بخشی دیگر از روابط و مناسبات خفیف و خائنانه مجاهدین خلق با یکی دیگر از اربابانش به نام آمریکا را برملا کرده است. جای تامل دارد. تاملی در دورویی و نفاق اربابان و رعایا. البته تامل برای مردم و کسانی که هنوز به همه زوایای تاریک این سازمان و افکار رهبرانش پی نبرده و نا آشنا هستند. ولی کسانی که شناخت کافی از ماهیت و حرکت سمت و سوی این سازمان و رهبرانش را دارند، کاملاً پذیرفته شده است که آنان پس از خروج از صدام حسین، به کجا و کدام سمت خواهند رفت. و حتی برای خود سازمان این مسیر تجربه شده و باصطلاح کوبیده شده است. آنان که همواره خود را نوک پیکان تکامل قلمداد می کنند و در پس این شعار عوامفریب، خواهان استفاده بردن از همه امکانات و ظرفیتها و فرصتهای موجود جهانی اعم از مشروع و نامشروع اند، چون که تنها آنان نوک پیکان تکامل اند و بدین سبب و علل از بعضی امکانات و ظرفیتها و ابزارهایی که دیگران قادر به شناخت و استفاده و نزدیکی به آنها نیستند، اما سران سازمان با زرنگی و هوشیاری انقلابی آن را شناخته اند، حال حق مسلم و مشروع خود می دانند که از این حداقلهای مبارزه به نحو احسن به نفع انقلاب نوین که همان منافع شخصی رهبران سازمان باشد، استفاده بهینه ببرند.
همچنین ....... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
مجاهدین خلق بدون عراق تحریریه ایران فانوس 02.04.2012 http://iran-fanous.de/middle/774-Fanous-MojahedinBedoneEragh-02.04.2012.htm
با روند جداسازی اعضای سازمان مجاهدین از قرارگاه اشرف، که آن قرارگاه حکم سرزمین مادری را برای آنان داشت، شرایط جدید، یعنی کمپ لیبرتی را برای مجاهدین خلق می بایست شرایط بدون عراق ارزیابی کرد، عراقی که در گذشته به مثابه ظرفی ایزوله و جدا از جهان امروزی عمل می کرد و رهبران سازمان در آن ظرف، قادر بودند از همه نگاهها و دوربینها و معیارهای جهانی، به دور مانده و فرقه ای مذهبی و سیاسی بنا بر احوال منحصر به فرد رهبری سازمان بنا نهند. فرقه ای که عین احوال و شخصیت و اهداف و آرمان رهبرش است و به هیچ چیز دیگری در جهان شباهت ندارد.
همچنین ....... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ هنر افشاگری
تحریریه ایران فانوس 19.03.2012 http://iran-fanous.de/middle/749-Fanous-HonareEfshagari-19.03.2012.htm
یکی از دوستان که در یکی از کشورهای اروپایی زندگی می کند، او سه دهه قبل در ایران همراه با خانواده اش زندگی خوب و مرفه ای داشتند. پدرش فردی سرشناس و از نزدیکان رجال در حاکمیت بود ولی فرزند به دلیل فضایی که آن ایام در جامعه ایران فراگیر بود، به سیاست روی آورد و سپس به مجاهدین خلق پیوست و سرانجام همراه با زن و فرزندش به عراق رفت و در داستان انقلاب ایدئولوژیک مجاهدین، بر خلاف اندک نزدیکانی که زخم برنداشته و یا زخمی سطحی برداشتند، او اما زخمی جانکاه بر تن و روحش وارد شد و همسرش فریب وعده های پوچ و توخالی را خورد و زودتر، قربانی مطامع رهبران سازمان واقع شد، ولی او عزم خروج و نجات یگانه فرزندش را در اروپا گرفت تا بخشی از زخمش را التیام بخشد، اما تا کنون بهبود نیافت و همراه با زخم کهنه اش که به شکل دردی مزمن و بهبودنیافتنی مبدل شده، روزگار خوشش را به ناخوشی سر می کند چون که او گمان می کند، دردش، نه گفتنی و نه شنیدنی و نه بهبودیافتنی است. به هر حال، او با این که هنوز زخم کهنه اش را بر تن و روحش تحمل می کند، شاید نمی داند و شاید مسایل و مشکلات زندگی باعث شده تا او نتواند قدری به مداوای دردش که دوایش در درون خودش نهفته است، بپردازد. او همچنین اخیراً و پس از افشاگری خانم بتول سلطانی، دوباره زخم کهنه اش تازه تر شد و پس از سالیانی که زخمش را نزد دوست و دشمن کتمان می کرد و جسارت واگویه اش را نداشت، زخمش را تازه تر یافت و متاسفانه نه توان و جسارت گفتن دارد و نه، نگفتن!
واقعیت امر این است که زخم زدن ایدئولوژی فرقه ای بر دوست و دشمن، یک امر بدیهی و رمز ماندگاریش به حساب می آید. همه ایدئولوژی های پیر و فرتوت نیز چنین اند. در وهله دوم، رهبری سازمان همواره بنا بر آنچه که خود با آزادی و مقاومت انسان سر ناسازگاری و عداوت داشت و دارد، با هر آن کس که به او و راه و ایدئولوژی ضد مقاومتش نه بگوید، سعی می کند زخمی کاری بر او وارد کند تا بعد ار آن توان مقاومت در مقابل زخمش را نداشته باشد و به موازات آن، رهبری می بایست همواره زخم مقاومین را عبرت اعضای باقیمانده قرار دهد و آنان را از جداشدن از سازمان و تشکیلاتش بترساند.
ولی افشاگری و اعتراض در مقابل استبداد در اصل یک هنر است. هنری نیکو و زیبا. هنری که با همه سختیها و مشقاتش، موهبتی است که نصیب هر کس نمی شود. هنری که به موازات وظایف انسانی و اجتماعی و سیاسی و فرهنگی، از حیث اخلاقی، فرد معترض ناگزیر برای کسانی که در حین خطر هستند و یا به سمت خطر گام بر می دارند، هشدار و همت لازم را به خرج دهد و النهایه اگر عضو جداشده که زخم داشته باشد که حتماً دارد، تنها از طریق همین اعتراض و افشاگری است که قادر خواهد بود مرهمی بر زخمش بنهد و التیام و دارویی برای درد جانکاهش بیابد.
بیهوده نیست، سازمان در مقابل اعتراض و افشاگری اعضای رهاشده، هزینه های گزافی را در هر زمینه متحمل می شود و در این رابطه از فرهنگ و ادبیاتی بغایت هیستری و افراطی علیه منتقدین و معترضین استفاده می کند و آنان را به ارتداد و اعدام محکوم می کند و افشاگر علیه افشاگری راه می اندازد و بنا به تعبیری برای خود از میان قشری ضعیف و زخم خورده به زعم خودش، دشمن داخلی برای ترساندن اعضای ناراضی اش خلق و لانسه می کند که این تناقض در دنیای مدرن امری نادر، اما برای دستگاه و ایدئولوژی تحقیر، امری حیاتی به شمار می آید.
با این وجود، ما بر این اعتقاد هستیم که افشاگری علیه ستم و اختناق فرقه ای، امری لازم برای هر فرد جداشده از فرقه است و در این رابطه هر چه قدر عضو منتقد و معترض از فرهنگ و ادبیات مردمی و انسانی استفاده بهینه تری بکند، به همان اندازه تاثیر افشاگری بیشتر و در کنار آن رهبران سازمان نگران و عصبی تر خواهند شد.
تحریریه ایران فانوس
همچنین ....... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
زنان را آزاد کنید! تحریریه ایران فانوس 11.03.2012 http://iran-fanous.de/middle/731-Fanous-Zanan-11.03.2012.htm
از یکصد سال قبل که زنانی از شهر
نیویورک آمریکا برای احقاق حقوق مساوی شان با مردان، دست به اعتراض زدند تا
امروز در جوامع مدرن و سنتی زنان زیادی توانستند به حقوق بیشتر و حتی بیشتر
از مردان، دست یابند. دهم مارس امسال نیز که مصادف با روز زنان بود، در
اکثر نقاط جهان، زنان به دنبال حقوق برابر با مردان بودند.
سایت ایران قلم از انتشار مطالب و مقالاتی که در آن کلمات توهین آمیز استفاده شده، معذور است مسئولیت مطالب درج شده بر عهده نویسندگان آن می باشد |