_________ استفاده از مطالب اين سايت با ذکر منبع بلامانع است _________

" کانون ایران قلم"

iran-ghalam@hotmail.com

www.iran-ghalam.de

پیام تشکر آقای هادی شمس حائری

 

 

هادی شمس حائری

هلند چهار شنبه 15 ماه می 2012

http://payamerahai.com/?p=2292

 

سلام و درود به تک تک دوستان گرامی و با محبت

شنبه 12 می 2012 دوستان قدم رنجه فرمودند وبه عیادت اینجانب آمدند.

گردهمائی و دیداری دوستانه و بسیار لذت بخشی را با یکدیگر داشتیم که در ضمن تجدید دیدار و تجدید عهدی با یکدگر بود.

بواقع چنین روزهای در زندگی چقدر خاطره انگیز و زیبا ست و کمتر پیش می آید.

جمعی یگانه ویکرنگ و دوستانی با خاطراتی مشترک و تجارب و غم و شادی هائی مشابه که گوئی از یک خانواده هستیم.

راستی که زندگی زیباست وگرنه بجز این، بقیه روزها چه بی تنوع و یکنواخت و خسته کننده است.

گرمی و شیرینی آن روز هنوز شاید تا ماههای طولانی بمن امید وانرژی می دهد وهر گز از خاطره ام پاک نخواهد شد.

از تمامی دوستانی که اکثرا از راه های دور و نزدیک بدیدار من آمدید سپاسگزارم.

به امید روزهائی بهتر و شادی هائی بیشتر در کنار یکدیگر در آینده و به امید رهائی دوستانمان در اشرف و لیبرتی روی تمامی شما دوستان با محبت را می بوسم و همگی را به خداوند یکتا می سپارم و برای تک تک شما آرزوی سلامتی و تندرستی و شادابی دارم.

در پایان شایسته است که از ترتیب و سازماندهنده این ملاقات دوستانه، برادر عزیزمان مسعود جابانی تشکر و قدردانی نمایم.

 

هادی شمس حائری

هلند چهار شنبه 15 ماه می 2012

 

همچنین .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

عیادت از آقای هادی شمس حائری و گفت و گویی گرم و صمیمانه با ایشان

 

 

 

پیام رهایی، هفدهم می 2012
http://payamerahai.com/?p=2289#more-2289

 


آقای شمس حائری، ژنو، دفتر کمیساریای عالی پناهندگی سازمان ملل

 

بیماری یک یار قدیمی روز شنبه دوازدهم ماه می بسیاری از اعضا و کادرهای سابق فرقه مجاهدین را همراه با خانواده هایشان در هلند گردهم آورد.

آقای هادی شمس حائری که از ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ در صحنه ی سیاسی ایران حضور و تجربه تلخ زندانهای شاه را هم دارد , در این روز محور تجدید عهد و میثاق یاران بود ؛دعا برای سلامتی این یارقدیمی و بازگویی خاطرات تلخ و شیرین آن سالها و بحث و تبادل نظر و شنیدن نظرات ایشان , بیش از بیست و پنج نفر را شش ساعت گرد هم آورد.آنها که نتوانسته بودند بیایند با شاخه گلی و سلامی و پیغامی با جمع همراه شدند . امید به بهبود , دیدار فرزندان و به گُل نشستن همه تلاشهای سالیان را برای آقای شمس حائری داریم .

به امید گرد هم آمدن در جشن به ثمر نشستن امیدهایمان .

عکسها در ادامه مطلب

Picture Hosted by Free Photo Hosting at http://www.iranxm.com/

Picture Hosted by Free Photo Hosting at http://www.iranxm.com/

Picture Hosted by Free Photo Hosting at http://www.iranxm.com/

 

همچنین .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

حقی که آقا هادی بر گردن ما دارد

 

 

کریم حقی، شانزدهم می 2012

 

(آقای هادی شمس حائری)

 

سخت است به دیدار دوستی رفتن که ناخوش است.

برای آدمی باور و قبول؛ درد؛ بیماری و ضعف نزدیکان سخت و غیر قابل تحمل است.

به همراه تعدادی دیگر از دوستان به عیدات آقا هادی رفتیم.

جمعی صمیمی گرد شمع مردی حضور یافتند که برای همه ما سرمشق مقاومت؛ صداقت،؛ پایمردی و وفای به عهد بوده است.

آقا هادی از سال 1339 که وارد مبارزات سیاسی شد؛ فراز و نشیب های متعددی را تجربه نمود.

در سال 1370 بعد از سه دهه مبارزه و مقاومت زمانیکه به انحرافات و خیانت های رجوی اعتراض نمود به همراه بسیاری دیگر به استخبارات صدام حسین تحویل داده شد و سپس به اردوگاه رمادی تبعید شد.

دوستان ما در اردوگاه رمادی با سیگارفروشی و برپایی بساط لب لبو و فروش اسباب بازی و لباسهای کودکانشان روزگار می گذراندند.

رجوی زن و فرزندان آقا هادی را به گروگان گرفت.

همانند مهدی جان خوشحال که همسرش گروگان رجوی شد.

من نجوا ها و مویه ها را همچنان در گوش دارم. درد ضجه های مادری در فراغ فرزندان ربوده شده اش.

هیچ قلم و نوشته ای توان به تصویر کشاندن نجابت؛ مهربانی؛ فروتنی؛ مهر و دوستی دوستان را ندارد. باشد تا در مجالی دیگر از دردهای پیدا و پنهان این خانواده شریف بیشتر نوشت.

هادی توانست اردوگاه رمادی را هم پشت سر بگذارد و خودش را به کشور هلند برساند.

می توانست نظیر خیلی های دیگر به دنبال کار و زندگی خودش برود اما اینکار را نکرد.

او رسم ایستادگی را پیشه کرد؛ در زمانه ای که بسیار سخت و دشوار بود.

اولین کتابش که منتشر شد" ارتجاع غالب در رقابت با ارتجاع مغلوب" همگان را در مقابل تصویری قرار داد که باورش سخت و دشوار بود.

" مرداب" که منتشر شد تلاش قبلی آقا هادی را در ترسیم وضعیت تشکیلاتی مجاهدین و ماهیت بغایت ارتجاعی و سرکوبگرانه شان را تکمیل نمود.

همزمان با انتشار این دو کتاب ارزشمند؛ تلاشهای اقا هادی جهت متشکل تر نمودن دوستان جدا شده از فرقه رجوی؛ صدور اطلاعیه های متعدد ( درروزگاری که اینترنت نبود؛ اطلاعیه یکی از روشهای پیشبرد مبارزه بود) سخنرانی ها, مصاحبه ها و ...تاثیری با ارزشی در شناساندن ماهیت فرقه رجوی داشت.

تمامی این تلاشها در شرایطی بود که مجاهدین هنوز به بدنامی حال نبودند. و طشت رسوایشان هنوز بر زمین نیفتاده بود.

در نقطه مقابل فعالیت های خستگی ناپذیر آقا هادی؛ البته فرقه رجوی هم بیکار نبود؛ در کمپ پناهندگی ایشان را مورد تعرض قرار دادند؛ با تهدید و ارعاب؛ کوشیدند؛ فعالیت های وی را محدود کنند؛ همسر و فرزندان گروگانش را وادار کردند تا بر علیه ایشان موضع گیری کنند. و انبوهی رفتارها و حرکاتی که مخصوص تمامی دیکتاتورها و سرکوبگران است.

اما نهایتا این آقا هادی بود که پیروز و سربلند از این مبارزه سخت و طاقت فرسا بیرون آمد.

عزیزان و دوستان دیگر این راه را پی گرفتند و پرچم مقاومت و مبارزه در مقابل رجوی را برافراشته نگاه داشتند.

برای دوستمان؛ هادی جان شمس حائری سلامتی و تندرستی می طلبیم.

همه آنانی که هر زمان و هر کجا در مقابل ظلم و ستم رجوی ایستاده اند؛ مدیون و وامدار زحمات و مقاومت آقا هادی هستند.

آرزوی روزی را می کنیم تا با برچیده شدن تمام و کمال اردوگاه اشرف؛ چشم ایشان به دیدار فرزندانش؛ نصرت و امیر روش گردد.

دوست داریم آن موقع آقا هادی برایمان "مرغ سحر" بخواند.

در گشت و بازگشت اشک
کتاب ریشه های دریا را مرور می کنم
باید بدانم از چیست
که موج ها
در را به ناخدا می دهند و
درد را به ما

 

 

 سایت ایران قلم از انتشار مطالب و مقالاتی که در آن کلمات توهین آمیز استفاده شده، معذور است

مسئولیت مطالب درج شده بر عهده نویسندگان آن می باشد