_________ استفاده از مطالب اين سايت با ذکر منبع بلامانع است _________

" کانون ایران قلم"

iran-ghalam@hotmail.com

www.iran-ghalam.de

گرچه از ما صد گرفتند, نود اما پیش ماست

26.05.2012

حسن زبل، وبلاگ حسن زبل
http://hasanzebel.blogfa.com/post-916.aspx

ازقدیم گفته اند شانس که نباشد و بخت که برگردد دقیقا یادم نیست گاو در طویله خرمیگردد یا قوباغه ابوعطا میخواند.البته این ضرب المثل قدیمی توضیح نمیدهد که چرا اصولا بخت باید از یک آدم یایک سازمان برگردد,آنهم سازمانی مثل ما, که همه چیز داشتیم, از رهبری خاص الخاص تا حامی و پول و زور و سلاح و تبلیغات و خلاصه همه چیزمان آنقدر براه بود که از سر سیری انقلاب ایدئولوژیک هم کردیم و زنهایمان را هم طلاق دایم وهمه را رهبری فداکارمان به عقد خود در آورد , اما نمیدانم با این همه دارائی ها و توانی ها و با وجود خواهر مریم که بقول برادر مسعود سرچشمه دارایی ها و توانایی های ما مجاهدین بودو هست, باز هم به این روز و این مرحله و این درجه از نامرادی و ناکامی رسیدیم .

ما مجاهدین خلق البته سالهاست که برای کامروا شدن ضرب المثل سحرخیز باش را هم رعایت کرده ایم ,ضرب المثل خواهی نشوی رسوا راهم ایضأ , مثلا درجمع لائیک های غربی خواهر مریم گفت ما هم همه لائیک هستیم درست مثل شما و در جمع شیوخ شیعه گفت ما از قدیم مراممان همین بوده و در جمع حامیان وهابی گفت ما بیشترقربان! و در جمع همجنسبازان اروپایی علاوه برجملات قبلی گفت کلا ما مشکلی با این چیزها نداریم و برادر مسعود تو زندان شاه در لحظات قبل از اعدام بنیانگذاران به طریقی لبهای تب دار حنیف نژاد را بوسیده و خلاصه توی هر جمعی همرنگ شدیم وهر ضرب المثلی را هم رعایت کردیم .حتی آن ضرب المثل که برادر خیلی علاقه داشت و الان یادم نیست ولی در باره ناخن و انگشت و فعل خاریدن بود و پشت ما.

دیگر اینکه کشته و شهید هم که تا دلتون بخواد کردیم و دادیم ,سابقه مبارزه هم با احتساب همه سالهایی که برادر مسعود در زندان شاه بود و کروکی خانه بقیه اعضا را میکشید و آدرس میداد که ساواک به جنایت دست بزند و بیشتر منفور شود تا زمانی که در فرانسه بود یا در عراق ما خار میکندیم وجارو میزدیم و برادر مسعود انقلاب ایدئولوزیک میکرد سربه فلک میزند , ثروت هم که همه ابنای بشر متفق القول هستند که بهتر از علم است را هم چنان به وفور داشتیم و داریم که حالا وزارت خارجه آمریکا یادش افتاده باید در موردش تحقیق کند . جا هم که در جوار میهن داشتیم و تانک و توپ هم داشتیم و وضع خودمان هم توپ بود .همه اینها را داشتیم اما حالا چی شد ؟!

حالا هواداران خارجی مان در فرانسه و نروژ و انگلیس یک به یک در حال فوت شدن و کشیدن ریق رحمت به سر هستند ,آنها که فوت نشده اند برکنار شده اند و آنها هم که نه فوت شده اند و نه برکنار رسوایی اخلاقی و مالی به بار آورده اند و آنها هم که نه فوت شده و نه برکنار و نه رسوایی جنسی و اخلاقی و مالی داشته اند ,معلوم شده که از مجاهدین بابت هواداری پول هنگفت میگرفته اند و دیگر حرفشان خریدار ندارد.

هواداران داخلی و اعضا هم یا با همان سندروم ذکر شده بالا در حال فوت هستند یا اگر فوت نکرده اند آلزایمر گرفته و یا اگر فوت نکرده و آلزایمر نگرفته اند فرار کرده اند و یا اگر فوت نکرده و آلزایمر نگرفته و هنوز فرار نکرده اند یا در حال نقشه کشیدن برای فرار هستند یا دپرس شده اند و یا هم اگر هیچکدام از موارد بالا انجام نگرفته مثل بنده درحال دفاع از سازمان هستند و با خود میگویند ایکاش وضع سازمان درست بود و نیاز به دفاع امثال ما نداشت .

اسلحه هایمان را آمریکا جمع کرد ,قرارگاهمان را عراق بست و اکانت های جعلی مان را بالاترین و اساسنامه و مرامنامه شورا را خودمان جمع کردیم و بستیم .

نه وزارت خارجه آمریکا برای بازدید اشرف دعوت ما را پذیرفت نه کاترین اشتون به حرفمان گوش داد و در سفر به عراق از لیبرتی بازدید کرد و نه نماینده سازمان ملل حرفمان را گوش داد و هرچه گفتیم که لیبرتی مار دارد و لوله فاضلابش خراب است و دوربین دارد و آب ندارد ,گفتند که اینچیزهایی که دارد به آن چیزهایی که ندارد سر به سر .نماینده سازمان ملل بجای اینکه با ما صحبت کرد رفت ایران , ما برای پیروزی اولاندا در فرانسه جشن گرفتیم نماینده او هم رفت ایران , افشاگری اتمی و هسته ای کردیم به اندازه یک هسته آلو هم کسی تحویل نگرفت . گفتیم با پول خودمان برویم بیابانهای اطراف اردن و اسرائیل کسی گوش نداد , گفتیم دیوارهای لیبرتی را بردارید گوش ندادند و حالا که فرار از لیبرتی شروع شده فکر کنم هر چه فریاد بزنیم دیوارها را برندارید کسی گوش ندهد ,گفتیم وسایل بفروشیم نگذاشتند گفتیم ببریم نگذاشتند گفتیم بخریم نگذاشتند , گفتیم از اشرف بیرون نمی آییم تاریخ تخلیه مشخص کردند ,گفتیم لااقل از لیست بیرونمان بیاوریم تا ما هم از اشرف بیرون بیاییم مثل بچه سرمان را شیره مالیدند .

همه اینها را گفتم تا خودتان قضاوت کنید همه این ناکامی ها و بدبختی ها نشان این نیست که روز نهایی داره نزدیک میشه ؟ چی میپرسید کدوم روز ؟ نه منظورم سرنگونی نیست الان دیگه کار و مبارزه ما بیشتر برای اشرف و اعضا ی خودمان و ماشین و دیگ و قابلمه و کولر و این چیزهاست نه سرنگونی ,منظور من هم از روز نهایی همان بودکه برادر گفت اگر یک روز کار سازمان به آخر رسیده بود بر همه واجب است که هر جای دنیا به بریده ها و مزدورها و منتقدها و هرکس که با ما نیست حمله کند . نمونه اش هم اینکه تو لیبرتی قهرمانان مجاهد خلق یک بریده را با چاقو زدند و بجای برگشتن پیش خانواده اش حالا رفته بیمارستان .

بیخودی الان مزدوران شروع کرده اند که آی مجاهدین چاقو کش شده اند وغیره , اولا که سلاح سلاح است چه سرد و چه گرم و حالا که ما تفنگ نداریم ولی چاقو که داریم .

دوما این دفعه معلوم شد که یارو چاقو خورده اگه معلوم نمیشد میگفتیم بعلت نبودن وضعیت انسانی در لیبرتی و مشکلات آب و فاضلاب و هزارخانی و وضعیت بد بنگالها و شنود و گرمای هوا و شن های زمین وکمبود سرویس بهداشتی و آشغالهای محوطه این مجاهد خلق از غصه و با نیش مار و با افتادن روی زباله ها و بعلت نبودن درخت و وسایل رفاهی و کولرهایی که با پول خودمان تهیه کرده بودیم و نگذاشتند داخل شود کشته شده است.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

اعلام جدائی عبدالحمید رئوفیان از فرقه رجوی

(رجوی نامه های رسیده از طریق صلیب را به گروگانها نمیدهد)

26.05.2012

بنیاد خانواده سحر، بغداد
http://www.saharngo.com/fa/story/1721

آقای عبدالحمید رئوفیان، عضو جداشده سازمان مجاهدین خلق، طی نامه ای که در اختیار بنیاد خانواده سحر در بغداد قرار داد، جدائی خود از این فرقه مخرب را اعلام نمود. او بعد از آزادی از چنگال این فرقه متوجه شد که تاکنون نامه های بسیاری از جانب خانواده اش و از طریق صلیب سرخ جهانی در اختیار سازمان قرار گرفته که هیچکدام به وی تحویل داده نشده اند. این امر موجب تنفر هرچه بیشتر او از فرقه رجوی گردید.

متن اعلام جدائی ایشان ذیلا آورده میشود:

اينجانب عبدالحمید رئوفيان كه برای دفاع از میهنم در جنگ صدام حسین علیه ایران شرکت کرده بودم اسیر جنگی شدم و با ترفندهائی که برای همگان روشن شده است و با تبليغاتي كه صورت گرفت در سال 1367 بدست رجوي خائن افتادم.

من تا همین امسال یعنی به مدت 24 سال اسیر فرقه بودم و همیشه احساس مي كردم كه ديگر راه برگشتي برایم وجود ندارد و سرنوشت محتوم من اینست که تا آخر عمر در آنجا بمانم. از آنجائیکه آگاهي كافي نسبت به ماهیت این فرقه و رهبریش نداشتم و از حسن ظن من کمال سوء استفاده به عمل آمد، با يك انتخاب اشتباه 24 سال از بهترين سالهای عمرم را در اين فرقه فنا كردم و ارتباط خود را با دنیای بیرون و خانواده ام قطع نمودم.

مسعود رجوي که به همه چیز و مهمتر از همه به اعتماد پیروانش خیانت کرد با آن حرفها و تبليغات فريبنده اش مدام ما را گول مي زد. ما نيز در اين ساليان بر اثر نداشتن ارتباط با خارج و مغزشوئی که انجام میشد به روبات تبدیل شده بوديم كه فقط از دستورات مسئولین اطاعت كنيم و صرفا بگوئیم حرف رجوی درست است كه البته خودمان هم در ته دل باور نداشتيم ولی چاره دیگری جز تأیید و اطاعت نمیدیم.

رجوی برای رسيدن به آن جه در سر داشت، یعنی رسیدن به قدرت، حاضر به هر كاري بود و جان ما و هزاران مثل ما هيچ ارزشي برایش نداشت و حاضر بود همه ما را قرباني كند. ما در زنداني افتاده و اسیر و گرفتار بوديم كه فكر مي كرديم همه چيز در دنیا همين است. رجوی از ما کمال سوء استفاده را مي كرد. من دیگر کاملا درك کرده بودم که این فرقه ما را فریب داده و فقط نهایتا جان ما را میخواهد و به اشتباه خود پی بردم.

اگر من 24 سال قبل آگاهی امروز را نسبت به این فرقه داشتم هر مشقتی را در اردوگاه اسرای جنگی به جان میخریدم و هرگز فریب وعده های این فرقه را نمیخوردم و هرگز حتی یک قدم به آن نزدیک نمیشدم.

حال با يك انتخاب درست خود را از چنگال اسارت این فرقه آزاد کرده و جدايي خود را از سازمان مجاهدین خلق اعلام مي كنم و بخاطر انتخاب صحیحی که انجام داده ام بسیار خوشحال هستم چون احساس میکنم که در حال حاضر هويت انسانی خود را باز یافته ام.

به اميد روزی كه ديگر دوستانم نيز راه درست را انتخاب كرده و از اين فرقه جهنمي فرار کنند و آزاد و رها شوند.

عبدالحمید رئوفیان
بغداد – 4 خرداد 1391

__________________________________________________________________

نامه سرگشاده شهروز تاجبخش به دکترنوری المالکی نخست وزیر  عراق

 25.05.2012

شهروز تاجبخش ـ آلمان

 

آقای مالکی نخست وزیر محترم عراق

به عنوان یک فعال حقوق بشر و عضو منتقد و ناراضی , و سابق این سازمان از اینکه کشور و دولت شما تصمیم گرفته این سازمان را از خاک خودش اخراج کند ودر این مسیر همچنین امیدوارم باعث آزادی افراد مستقر در کمپ اشرف شود ، بسیار سپاسگزارم.

 گفته‌های یک مقام مسئول سازمان ملل ما را بر آن داشته که بیش از پیش در مورد دوستان و ناراضیان این سازمان که هم‌اکنون در مناسبات این سازمان به نوعی اسیر هستند، ابراز نگرانی کنیم. سنگ اندازی های متداول مجاهدین در پروسه جابجایی اعضای این سازمان که زیر نظر سازمان ملل صورت میگیرد نشانگر آن است که رهبری مجاهدین خواستار به آشوب کشیدن و خارج کردن پروسه مسالمت آمیزاین جابجایی است.

فکر میکنم مهمترین اقدام این است که اول باید رهبرانشان را دستگیر کنید تا بتوانید باعث آزادی افراد گردید چون مریم رجوی میخواهد جلوی ورود دولت عراق و حق حاکمیت این کشور در مورد اشرف را با بکارگیری کشتار جمعی بگیرد.

مسعود رجوی و همسرش مریم ، که سازمان مجاهدین را از یک سازمان سیاسی خارج کرده و آن را به صورت یک فرقه مذهبی خطرناک مبدل کرده اند.

در این مسیر باعث تسویه درون گروهی و زندانی کردن و کشتن نفرات ناراضی خود شده اند .

در سازمان افراد مجبور شدند طلاق دسته‌جمعی را تجربه کنند . کودکان از پدر و مادرشان جدا شده و در اروپا و آمریکا به خانواده‌های مختلف سپرده شدند و یا به پایگاههای خودشان فرستاده شدند . از آن‌ها بیگاری کشیده شده و حقوق آن‌ها را که از طرف دولت آن کشور ها داده میشد را به جیب خودشان ریختند که حکایتی دیگراست و دراینجا همه ذکر آن نمی گنجد.

افراد در سازمان در معرض مغز شویی مداوم قرار گرفته و با ناراضیان برخورد تشکیلاتی شده و مورد ضرب وشتم و سپس زندانی شدن و کشته شدن قرار گرفتند.

در فرقه مجاهدین به مدت ۲۰ سال است که ازدواج ممنوع شده و طبق گزارش‌ها رسیده از طرف افراد جدا شده جدید، مسعود رجوی از زنان شوهر ار دست داده ، برای خود حرامسرا درست کرده و از آن‌ها سوءاستفاده جنسی میکند. در فرقه مجاهدین روزنامه ، تلویزیون و رادیو و هر چیزی که باعث آگاهی شود ممنوع است. البته مشکلات زیاد دیگری در این سازمان وجود دارد که در این نامه امکان بازگویی همه آن‌ها نیست.

هم‌اکنون رجوی افرادش را در کمپ اشرف به گروگان گرفته و مانع خروج آن‌ها شده و حتی اجازه دیدار خانواده‌هایی که از ایران به آنجا رفتند را با فرزندانشان نمی دهد.

با تقدیم احترام ـ شهروز تاج بخش

 

 

Open letter of Mr. Shahrooz Tajbakhsh to Mr.Nuri almaleki

My name is Shahrooz Tajbakhsh and I am the former member of pmoi( People’s Mojahedin Organization of Iran), I am currently living in Germany.
Mr. Maleki,
I as a human rights activist and as a critic and dissident of this cult would like to thank your government because of the expulsion of this organization from Iraq soil which is in your government agenda for the end of 2011. I hope this expulsion causes the release of those stranded members.

 we have become more worried about destiny of our friends and the pmoi dissident members who at the moment are captive inside this organization . the consecutive pmoi deterrent policies in the relocation process and procedure which has begun seriously under direct UN-supervision shows that the pmoi leadership is willing to draw this peaceful relocation process to scuffle and  insurgency and unrest .


I think that the most important step in this mission is to arrest the pmoi leaders and the operatives at first to free the stranded members. Maryam Rajavi wants to prevent the Iraqi government from its national sovereignty right upon Ashraf as well as entering the camp by begetting bloodshed and carnage and mass destruction.

 
Massoud Rajavi and his wife Maryam Ghajar Azdanlo who both later became the leaders of pmoi outside of Iran , they converted their organization to a very dangerous religious cult.
At this path of digression and metamorphosis, 
-They caused inter organizational clean up , imprisonment and incarceration and slaying of the dissidents .
-The pmoi members were forced to experience the forcible collective divorce. 
-The children got separated from their parents and they were sent to European and American countries to different families or they were sent to the pmoi different bases. Those children were forced to do forced labor. Pmoi was taking their money ,which was designated to them by the host countries , and they put it in their own pockets. This extortion is another story which I do not intend to mention it now. 
-The members of this organization have been under severe and permanent brainwashing and religious indoctrination and the dissidents in this organization have been severely mistreated , suppressed , beaten up , imprisoned and slain.
-The marriage in this notorious cult has been declared forbidden since 20 year ago and recent separated members of this cult have announced that Massoud Rajavi , the spiritual leader of this cult has taken advantage of the married women sexually in his Harem in this cult.
-Watching TV, listening to the radio , reading newspaper and anything which upgrades the intelligence among the members are forbidden.
There are lots of other problems which exist in this cult but it is impossible to mention all in this letter.
At this moment Rajavi has taken his own members as hostages inside the Ashraf camp and does not allow them to choose what they want and even he does not allow them to meet their parents and relatives who have come from Iran to visit them.


Respectfully

Shahrooz Tajbakhsh

Germany

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

مزدوران رجوی فردی که قصد فرار از کمپ لیبرتی داشت را با چاقو بشدت زخمی کردند

الشیخلی: فهرست العراقیه از فرقه رجوی (مجاهدین خلق) حمایت نکرده و نمی کند

25.05.2012

خبرگزاری مهر به نقل از رسانه های عراقی

.

... منابع آگاه در داخل اردوگاه لیبرتی در نزدیکی بغداد اعلام کردند: سه نفر از اعضای گروهک منافقین یکی از همگروهای خود را با چاقو زده اند. این منبع اعلام کرد: فرد چاقو خورده از اهالی کرمانشاه و متولد 1973 است و هنگامی که قصد داشت اردوگاه را ترک و به نیروهای عراقی پناهنده شود مورد حمله قرار گرفت و به سبب شدت جراحت وارده به بیمارستان بغداد منتقل شده و حال وی وخیم گزارش شده. از سوی دیگر "ازهار الشیخلی" از نمایندگان پارلمان عراق ضمن انتقاد از حمایت برخی از سیاستمداران عراقی از گروهک منافقین گفت: ما نماینده مردم هستیم و وظیفه ما دفاع از مردم و ممانعت از غارت اموال آنان است. وی افزود: حتی اگر گروهک منافقین از لیست گروههای تروریستی امریکاییها حذف شوند این سبب نمی شود که نتوان اعضای جنایتکار آن را در دادگاه بین المللی تحت تعقیب قرار داد ...


Mojahedin Khalq (MKO, MEK, Rajavi cult)continued terror campain

مهر به نقل از رسانه های عراقی، بغداد، بیست و چهارم می 2012
http://www.mehrnews.com/fa/newsdetail.aspx?NewsID=1611044

لینک به همین گزارشات به انگلیسی
http://iran-interlink.org/?mod=view&id=12479
و
http://iran-interlink.org/?mod=view&id=12478

اخبار فرقه رجوی/

خود زنی منافقین/ ناخرسندی ازحمایت فهرست العراقیه از فرقه رجوی

حمله بی رحمانه سه نفر از اعضای گروهک منافقین ساکن لیبرتی به یکی از همفکران سابق خود و انتقاد یکی از نمایندگان پارلمان عراق از حمایتهای فهرست العراقیه از گروهک مذکور از مهمترین اخبار مربوط به فرقه رجوی محسوب می شود.

به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از رسانه های عراقی، منابع آگاه در داخل اردوگاه لیبرتی در نزدیکی بغداد اعلام کردند: سه نفر از اعضای گروهک منافقین یکی از همگروهای خود را با چاقو زده اند.

این منبع اعلام کرد: فرد چاقو خورده از اهالی کرمانشاه و متولد 1973 است و هنگامی که قصد داشت اردوگاه را ترک و به نیروهای عراقی پناهنده شود مورد حمله قرار گرفت و به سبب شدت جراحت وارده به بیمارستان بغداد منتقل شده و حال وی وخیم گزارش شده.

از سوی دیگر "ازهار الشیخلی" از نمایندگان پارلمان عراق ضمن انتقاد از حمایت برخی از سیاستمداران عراقی از گروهک منافقین گفت: ما نماینده مردم هستیم و وظیفه ما دفاع از مردم و ممانعت از غارت اموال آنان است.

وی افزود: حتی اگر گروهک منافقین از لیست گروههای تروریستی امریکایی ها حذف شوند این سبب نمی شود که نتوان اعضای جنایتکار آن را در دادگاه بین المللی تحت تعقیب قرار داد.

این نماینده پارلمان عراق از برخی رهبران فهرست العراقیه خواست به جای دفاع از گروهک منافقین به مشکلات مردم توجه کنند.

خاطر نشان می شود انتقال اعضای گروهک تروریستی منافقین از اردوگاه اشرف در پی افزایش خشم وانزجار مردم دیاله ودرخواست آنان برای اخراج این تروریستها ،صورت گرفته است، دولت عراق انتقال این افراد به لیبرتی را اولین گام برای اخراج نهایی آنان از کشور قلمداد و بر عزم خود برای انجام این کار تاکید کرده است.

گروهک تروریستی منافقین علاوه بر اقدامات تروریستی علیه ملت ایران در همکاری با رژیم دیکتاتوری بعث سابق عراق و القاعده جنایتهای فراوانی نیز علیه ملت عراق مرتکب شد.

شخصیتهای سیاسی و تحلیلگران عراقی ضمن تاکید مجدد بر غیر قانونی بودن حضور گروهک منافقین در خاک عراق، خروج آنها از اردوگاه اشرف را آغاز فروپاشی این گروهک دانسته اند.

 

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

آخرین اخبار جداشدن ها از فرقه مجاهدین

25.05.2012

بنیاد خانواده سحر، بغداد
http://www.saharngo.com/fa/story/1720

.

... امروز سه شنبه دو نفر از اعضای سازمان مجاهدین خلق به نام های توفیق سلیمانی از اهالی سنندج و جلال کریمپور از اهالی کرمان توسط مسئولین فرقه رجوی تحویل نیروهای عراقی در پادگان اشرف شدند و به این صورت رهائی خود را بعد از سالیان باز یافتند. از قرار معلوم کسانی که در اشرف مانده اند از جمله کسانی هستند که کمترین اعتماد به آنها برای اعزام به لیبرتی وجود نداشته و فرقه خود پیشاپیش آنها را به نیروهای عراقی معرفی مینماید. امید است این روند همچنان ادامه یابد و در آینده شاهد آزادی افراد باز هم بیشتری باشیم. همچنین یک نفر دیگر به نام محمد حمادی توانست از اردوگاه ترانزیت لیبرتی فرار کرده و خود را به نیروهای عراقی برساند و آزاد گردد. او و سایر دوستانش فعلا در هتلی در بغداد مهمان دولت عراق هستند تا مراحل قانونی خود را طی نمایند ...


 


The Life of Camp Ashraf,
Mojahedin-e Khalq Victims of Many Masters

 

امروز سه شنبه دو نفر از اعضای سازمان مجاهدین خلق به نام های توفیق سلیمانی از اهالی سنندج و جلال کریمپور از اهالی کرمان توسط مسئولین فرقه رجوی تحویل نیروهای عراقی در پادگان اشرف شدند و به این صورت رهائی خود را بعد از سالیان باز یافتند.

از قرار معلوم کسانی که در اشرف مانده اند از جمله کسانی هستند که کمترین اعتماد به آنها برای اعزام به لیبرتی وجود نداشته و فرقه خود پیشاپیش آنها را به نیروهای عراقی معرفی مینماید. امید است این روند همچنان ادامه یابد و در آینده شاهد آزادی افراد باز هم بیشتری باشیم.

همچنین یک نفر دیگر به نام محمد حمادی توانست از اردوگاه ترانزیت لیبرتی فرار کرده و خود را به نیروهای عراقی برساند و آزاد گردد. او و سایر دوستانش فعلا در هتلی در بغداد مهمان دولت عراق هستند تا مراحل قانونی خود را طی نمایند.

در ضمن لازم به ذکر است که قربانعلی حسین نژاد و مجید محمدی که جدائی آنان از فرقه رجوی اخیرا در سایت سحر اعلام گردید از پادگان اشرف بودند اما مورد اخیر از کسانی است که به لیبتری اعزام شده و توانسته است از آنجا آزاد گردد.

خبرهای بیشتر را متعاقبا به اطلاع خواهیم رساند.

اخیرا ایمیلهائی داشتیم و انتقاداتی شده بود مبنی بر اینکه چرا سایت سحر فعال نیست و به موقع اطلاع رسانی نمیکند. لازم به ذکر است که مشغله ما در بغداد و در خصوص خانواده ها و جداشدگان فوق العاده زیاد است و روزی نیست که ملاقاتی نداشته باشیم یا نامه نگاری ننمائیم و تمام تلاش ما اینست که کارهای حقوقی و صنفی و غیره که بر عهده مان است را به نحو احسن انجام دهیم.

هدف اصلی ما اینست که خانواده هائی که در شهرک آزادی در مجاورت پادگان اشرف مستقر هستند و تنها برای دیدار با عزیزانشان رنج سفر را بر خود هموار نموده اند بتوانند به مقصود چندین ساله خود با توجه به شرایط جدید برسند و ما تلاش میکنیم به هر نحو شده از این هدف فاصله نگیریم و هر کاری که ممکن است در این رابطه انجام دهیم.

البته انتقاد کم کاری سایت سحر کاملا وارد است و تلاش میکنیم که این نقیصه را به هر صورت ممکن برطرف نمائیم.

هیئت مدیره بنیاد خانواده سحر
بغداد – 22 مه 2012

 

 سایت ایران قلم از انتشار مطالب و مقالاتی که در آن کلمات توهین آمیز استفاده شده، معذور است

مسئولیت مطالب درج شده بر عهده نویسندگان آن می باشد