_________ استفاده از مطالب اين سايت با ذکر منبع بلامانع است _________

" کانون ایران قلم"

iran-ghalam@hotmail.com

www.iran-ghalam.de

مبارزه مسلحانه ، سه دهه خیانت و وطن فروشی رجوی ها

 

 

هادی شبانی، انجمن نجات، مرکز مازندران، دوم ژوئیه2012
http://www.nejatngo.org/fa/

 

سازمانی که با ادعای مبارزه با امپریالیسم قدم به صحنه سیاسی ایران گذاشته اکنون در کنار جنایت کاران امپریالیزم به حمایت از آنان پرداخته و خواهان حمله به ایران و ایجاد تحریم های بسیار شدیدتری علیه مردم ایران شده است .

هر روز که می گذشت ماهیت ضد انقلابی رجوی مشخص تر می شد و اکنون به مرحله ای رسیده است که دیگر ابایی به گفتن آن ندارد . وی با فریبِ شعار اسلام انقلابی سعی کرد روی ایدئولوژی خیانت و جنایت خود را بپوشاند و آیا می توان جلوی آفتاب خیانت و جنایت رجوی را گرفت ؟

وی که دارای ذهن مریضی بوده سعی کرد با ردیف کردن یک مشت شعارهای بی محتوا از قبیل اسلام انقلابی و جامعه بی طبقه توحیدی و مبارزه با امپریالیسم تعدادی از جوانان ناآگاه را به دور خودش جمع کرده تا بتواند با استفاده ابزاری از آنان و ایجاد جنگ و درگیری به قدرت برسد ولی مردم ایران به خوبی دریافتند که ایران جایی برای این وطن فروشان و خائنین نیست .

او که می توانست همه چیز را به خوبی و آرامش حل کند دستور جنگ مسلحانه ای را داد که به جز بدنه اصلی سازمان کسی آمادگی آنرا را نداشت همانگونه که در فروردین سال 90 در اشرف دیدیم که چگونه بعد از به کشتن دادن تعداد زیادی حاضر به ترک اشرف شد . وی همانند ضحاک مار دوشی است که هر لحظه برای ادامه حیاتش به خون نیاز دارد .

او در ابتدا با شعار سرنگونی در کوتاه مدت ( شش ماه ) جنگ مسلحانه را شروع کرد ولی بعد از مدتی این شعار رنگ باخته و تبدیل به دراز مدت شد ولی او هیچ انتقادی از خودش نکرده که چرا تحلیل وی غلط از آب در آمد . رجوی فکر می کرد با انجام یک سری ترور های کور و کشتن چند کاسب و افراد قشر پایین جامعه می تواند به حکومت دست یابد ولی این شیوه برای دست یابی به حکومت هم دردی از وی دوا نکرده و روز به روز در منجلاب خیانت فرو رفت .

رجوی وطن فروش در سال 61 با دشمن مردم ایران که در حال جنگ با ایران بوده پیمان صلح امضا کرد و عملا همکاری خود را با صدام دیکتاتور اعلام کرد و فکر می کرد که شاید با همکاری وی در ایران به قدرت برسد ولی این سند خیانت و وطن فروشی وی سبب شد که همگان به او خورده گرفتند و تعدادی از نیروهای هوادار سازمان در خارج از کشور از سازمان جدا شدند و رجوی به رسم همیشگی خود که هر کسی با او نباشد دشمن می باشد همه را بریده از مبارزه و در خدمت ایران دانست و خودش را یکه تاز این جریان معرفی کرد که می تواند با کمک دیکتاتور عراق به سرنگونی دست یابد .

او با شعار صلح طناب دار حکومت ایران است فعالیتش را ادامه داد تا شاید روی زائده جنگ بودن سازمان خاک پاشیده و بتواند در این پروسه تعدادی را فریب دهد ولی دیدیم که با انجام آتش بس و صلح عملا وی دست به دیوانگی بزرگی زده و فکر می کرد که در عرض چند روز به تهران خواهد رسید ولی تحلیل وی غلط از آب در آمد و حتی در مورد این شکست نیز از خودش انتقادی هم نکرد و باز هم در شیپور پیروزی دمید که سازمان ماندگار و بیمه شده و دیگر از بین رفتنی نیست .

بعد از دیوانگی بزرگ وی در سال 67 تصمیم گرفت برای سر پا نگهداشتن نیروهای مسئله دار خود هر سال را به نامی نامگذاری کرده تا شاید اعضای خود را به این امیدوار کند که سرنگونی نزدیک است و مرحله دوم عملیات دروغ جاویدان نزدیک است ولی هر سالی گذشت نه تنها خبری از سرنگونی نبود بلکه هر روز وی در منجلاب خیانت و وطن فروشی فرو رفته و سعی داشت که همه را با خودش به باتلاق خیانت بکشاند .

وی با نامهای بی محتوا همانند دیدن دکل سرنگونی و سال دو هزار سال آزادی مردم ایران و یا ترک برداشتن حکومت ایران برای سرنگونی و یا استارت خوردن سرنگونی و اراجیفی از این قبیل سعی کرد اعضای ناآگاه خود را امیدوار به سرنگونی کند .

سالیان گذشت تا اینکه به پایان حکومت دیکتاتور عراق رسیدیم و بعد از آن رجوی جنایت کار به ولی نعمت خودش یعنی صدام هم رحم نکرده و وی را فردی دیکتاتور نامید اگر چه از رجوی و دار و دسته او هم انتظاری بیش از این نمی توان داشت .

رجوی وطن فروش که تا مدتها با شعار جنگ با امپریالیسم سعی می کرد ماهیت ضد امپریالیستی خودش را به رخ دیگر گروهها بکشاند با آمدن نیروهای غربی به عراق وی به یکباره برای خوش آمد گویی آنها دامن پوشیده تا شاید وی را به خاطر سابقه خیانت و وطن فروشی به بازی بگیرند و با انجام یک سری مهمانی های آنچنانی که مسئولین رده بالای سازمان ترتیب می دادند فکر می کردند که می توانند آنها را فریب دهند و این کار بیشتر جنبه مصرف داخلی داشته چون سازمان سعی می کرد در مناسباتش اینگونه جا بیندازد که نیروهای غربی برای مبارزه با حکومت ایران به ما نیاز دارند ولی بعد از سالیان اکنون ماهیت ضد انقلابی و وطن فروشی رجوی جنایتکار برای همه مشخص شده است او از ابتدا هم در آن مسیر قدم گذاشته بود و اگر آنرا را نشان نمی داد بخاطر این بوده که زمینه اش فراهم نبوده است .

سئوال این است که رجوی طی این سالیان چه کار مثبتی برای انجام سرنگونی انجام داده است ؟ آیا گامی در این راستا برداشته و آیا می توان با خیانت و وطن فروشی و همکاری با دشمن خارجی به حکومت رسید ؟

وی که از جواب دادن به این سئوالات و هزاران سئوال دیگر طفره رفته و خودش را در سوراخی پنهان کرده سعی دارد باز هم شیپور سرنگونی را از سر گشادش بدمد و با هوچی گری باز هم نعره جنگ صد برابر سر می دهد اگر کسی به ابله بودن وی شک می کرد والا باید می گفت که او دیگر دیوانه شده و این تحلیل ها فقط از یک فرد دیوانه بیرون می زند که فقط تشنه قدرت بوده و جان انسانها برایش ارزشی ندارد .

رجوی ها که تا دیروز همه چیز و ناموس شان اشرف بوده اکنون باید آخرین ناموس شان را هم به باد بدهند چرا که از ناموس های قبلی آنها خبری نیست و همه را به باد دادند .

مریم قجر که درس شیادی را از شوهر دومش یاد گرفته سعی دارد با رنگ و لعاب کردن خودش و صرف هزینه های زیاد دل نیروهای جنایت کار غربی را بدست بیاورد.

باید به این دجالان گفت اگر جرات دارید باقی افراد را به کمپ موقت ترانزیت روانه کنید تا متوجه شوید که این محل نه اشرف ثانی بلکه طناب داری است که بر گردن شما انداخته خواهد شد و دیگر از تشکیلات جهنمی شما خبری نخواهد بود .

راه اندازی شوهای مسخره راه پیمایی و انجام تجمعات مختلف در اروپا و کاسه لیسی از نمایندگان غربی هم مشکلی از دردهای بی درمان او حل نخواهد کرد چرا که سر لوحه ایدئولوژی رجوی روی دروغ و شیادی و جنایت و خیانت سوار شده است .

 

هادی شبانی

 

همچنین  .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

گردهمائی ویلپنت پاریس هم به لیبرتی ختم میشود

 

 

سیدحجت سیداسماعیلی، عضو پیشین شورای مرکزی و ستاد اطلاعات مجاهدین، ایران دیدبان، بیست و ششم ژوئن 2012
http://irandidban.com/fa/ViewPoint-گردهمائی%20ویلپنت
%20پاریس%20هم%20به%20لیبرتی%20ختم%20میشود/17977

 

اگر از زرق و برق محل برگزاری گردهمائی بزرگداشت سی خرداد سال 1360 در ویلپنت پاریس، تا جمعآوری سیاهی لشگر و سخنرانان استیجاری بگذریم، آنچه که همچنان بر دوش رهبران مجاهدین سنگینی میکند بیانیه ویکتوریا نولاند، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا در هجدهم ژوئن 2012 - 29/03/1391 و تاکید بر تخلیه باقی مانده ساکنان اشرف به لیبرتی بدون هیچگونه پیش شرط است.

بدیهی است آنچه که واقعیت مجاهدین است نه در سالن به خوبی آراسته شده ویلپنت پاریس بنمایش درآمد بلکه وضعیت اسف باری است که در خاک عراق برای مجاهدین رقم خورده است که باید تخلیه باقی مانده ساکنان قرارگاه اشرف به کمپ لیبرتی را تا 12 آگوست 2012 که از حمایت ضمنی آمریکا نیز برخوردار است به پایان ببرد.

و همه اینها در حالی است که تنها یک روز بعد از برگزاری نمایش مسخره ویلپنت پاریس نماینده سازمان ملل متحد در عراق بار دیگر بر لزوم تخلیه قرارگاه اشرف از سوی مجاهدین و تکمیل پروسه انتقال آنها به اردوگاه لیبرتی تاکید کرد.

پایگاه خبری الیوم السابع اعلام کرد : آقای مارتین کوبلر با اشاره به لزوم انتقال تمامی اعضای سازمان مجاهدین به کمپ لیبرتی، افزود: 70 کارمند وابسته به سازمان ملل عملیات انتقال ساکنان اشرف به اردوگاه لیبرتی را تحت نظارت دارند.

کوبلر در واکنش به برخی جوسازیهای هدفمند مجاهدین در زمینه شرایط نامناسب اقامت و انتقال ساکنان قرارگاه اشرف به لیبرتی، از نظارت ویژه سازمان ملل متحد بر وضعیت آنها خبر داد.

مریم رجوی در این گردهمائی بار دیگر تلاش کرد از اپوزیسیون خودفروخته ای که چیزی جز وطن فروشی و جاسوسی و تروریسم و شکنجه و اشاعه فرهنگ فرقه گرایی و کشتن اعضای خود در پرونده اش ندارد چهره ای مردمی بسازد و اعلام کند که " اتهاماتی از قبیل شکنجه و کشتار اعضای مقاومت توسط خود مقاومت، کیش شخصیت، سکت، کشتار صدها هزار‌تن از کردها و شیعیان عراق، پول‌شویی، تشکیل انجمن بزهکاری، اسارت جوانان و زنان، نداشتن پایگاه در میان مردم ایران و مهم‌تر و رایج‌تر از همه اتهام تروریسم" تلاشی برای " اهریمن سازی " از مجاهدین است. وی همچنین تلاش کرد بر سه دهه خیانت، وطن فروشی های مسعود رجوی نیز سرپوش گذاشته و وی را "آموزگاری که راه و رسم تسلیم‌ناپذیری را به آنها آموخت و نسلی را بر اساس پاکی و صدق و فروتنی تربیت کرد که سرمایة مردم ایران برای کسب آزادی است"، ؟ ! جا بزند.

ناگفته نماند اگر روزی مسعود رجوی اعضای مجاهدین را در قرارگاه اشرف با کشیدن لوزی با ضلعی دندانه دار و انواع مستطیل ها و بکارگیری انبوه اصطلاحات خاص (جرقه و جنگ، شقه در راس نظام، و . . . ) مشغول کرده و سرکار میگذاشت ، حال نوبت مریم رجوی است که با ارجیفی همچون "مسیر بی پایان حذف و انقباض" ، " جنگ قدرت بین خامنه ای و احمدی نژاد "، "حبس خانگی نخست وزیر 8 ساله" و نهایتا با کشف جدیدش یعنی ، "بحران در پائین و پیچ و تاب در بالای رژیم"، مشتی مفت خور خارجی را سر کار گذاشته و ایرانیان ساده لوح را بفریبد.

مریم رجوی همچنین در بخش دیگری از سخنرانی اش از آزادی و دموکراسی و جدایی دین و دولت صحبت کرد که باید به وی گفت اگر مجاهدین توانستند فرقه گرایی به روش هزار سال پیش را از مناسبات خود حذف کنند ، و اگر توانستند از سنگ پرانی و هتک حرمت به خانواده های مظلوم و بی گناه ساکنان اشرف در عراق و حمله و هجوم به منتقدین خود در شهرهای مختلف فرانسه فارغ شوند ، آنوقت هم خواهند توانست از آزادی و دموکراسی و جدایی دین و دولت و خلق و مردم هم حرف بزنند.

سخنرانی مریم رجوی در نمایش ویلپنت پاریس در یک کلام نشخوار همان ارجیف صد بار تکرار شده ای بود که طی سی سال گذشته توسط مسعود رجوی در گوش اعضای این سازمان در قرارگاه اشرف خوانده شده است و حال اینبار مریم رجوی بود که تلاش میکرد برای شنیدن آنها مخاطبان جدیدی را پیدا کند.

مریم رجوی بار دیگر با حمایت از رهبران العراقیه و دیکتاتور خواندن حاکمیت مردمی عراق، همچنان به استیضاح نخست وزیر این کشور آقای مالکی و لاجرم ساقط کردن وی توسط مخالفانش امید بسته است تا شاید بتواند چند صباح بیشتری را در خاک عراق باقی بماند.

اکنون نزدیک به 50 روز است که از انتقال آخرین گروه از ساکنان اشرف به لیبرتی میگذرد شاید آنچه که باعث شد مجاهدین انتقال گروههای بعدی ساکنان اشرف به لیبرتی را متوقف کنند توهم و زیاده خواهی رهبران مجاهدین بود که آقای کوبلر نیز بخوبی در گزارش 27 می 2012 خود از کمپ لیبرتی بدان اشاره کرد.

ولی آنچه که در رابطه با سخنرانی مریم رجوی قابل تامل است تاثیرات بیانیه وزارت خارجه آمریکا در 18 ژوئن 2012 و اظهارات دو مقام دیگر این وزارت خانه در تجزیه و تحلیل اهداف مجاهدین از توقف انتقال باقی مانده ساکنان اشرف به لیبرتی است که باعث شد اینبار وی نه تنها حرفی از این بیانیه به میان نیاورد بلکه شش شرط مجاهدین، - بوی‍ژه دو شرط مهم آن یعنی به رسمیت شناخته شدن لیبرتی بعنوان یک کمپ پناهندگی و تحت نظارت ملل متحد و بازرسی قرارگاه اشرف قبل از انتقال گروههای بعدی - را نیز فراموش کند. بنحویکه در اوج استیصال و درماندگی تنها به این بسنده کرده و بگوید: " . . . پس تا تعیین تکلیف نهایی (که خجالت کشیده است بگوید انتقال باقی مانده ساکنان اشرف به لیبرتی) لازم است ملل متحد حفاظت اشرف را برعهده بگیرد و ناظران سازمان ملل در اشرف مستقر شوند. از ایالات متحده و اتحادیه اروپا فقط می‌خواهیم حفاظت همین ناظران را تأمین کنند . . . ".

 

---------------------------------

اعضای جدا شده و قربانی فرقه مجاهدین که چند لحظه بعد مورد تهاجم وحشیانه قرار چماقداران و تروریستهای فرقه رجوی میگیرند که در عکس های زیر مشاهده می کنید

 

در همین رابطه .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

ناکامی تروریستهای رجوی برای ترور و کشتن جدا شده ها!

(عملیات ناکام تروریستی دیروز رجوی، هشداری است به فرانسه)

 

 

محمد رزاقی، فریاد آزادی، پاریس، بیست و چهارم ژوئن 2012
http://www.faryade-azadi.com/2Haupt/NaKami%20Terorist-haye%20Rajavi.HTM

 

اعضاء جدا شده از فرقه رجوی با مجوز رسمی دولت فرانسه قصد برگزاری اکسیون افشاگرانه در میدان سن میشل پاریس را داشتند که مورد حمله تروریستها و چماقداران رجوی قرار گرفتند!

تروریستها و چماقداران فرقه رجوی که رجوی بعضی از انها را از کشورهای دیگر اورده بود ساعتها قبل از برگزاری اکسیون جدا شده ها بصورت تیمی و با تغییر قیافه دادن در میدان سن میشل مستقر شده بودند تا طرحهای تروریستی خودشان را به اجرا بگذارند.

در مرحله اول تروریستهای رجوی با وسط فرستادن یک زن نگون بخت خواستند بهانه ای برای درگیری پیدا کنند که با خویشتنداری جدا شده ها در جلو چشم پلیس امنیتی فرانسه مواجه شدند اما وقتی دیدند جدا شده ها با این ترفند فریب نخوردند بعد از یکسری تماس با اور سورواز که مقر فرماندهی فرقه رجوی هست تروریستها و چماقداران رجوی بطور مستقیم وارد درگیری شدند، که باز جداشده ها و قربانیان فرقه رجوی برای اینکه به ملت و دولت و مقامات فرانسه نشان بدهند که جدا شده ها اهل خشونت نیستند ضرب و شتم چماقداران رجوی را تحمل کردند.

تروریستها و چماقداران رجوی برای بدام انداختن جدا شده ها بصورت فردی تلاش زیادی را کردند تا بتوانند عملیات تروریستی خودشان را به اجرا در اورند که با هوشیاری جدا شده ها و حضور پلیس امنیتی فرانسه باعث شد این طرح تروریستی رجوی نا کام بماند .

سپس چماقداران رجوی بصورت گله ای با پنجه بکس؛ زنجیر و چوبهایی که از قبل جا سازی کرده بودند به جدا شده ها حمله کردند که در نتیجه اقای نادر نادری از پهلو توسط چماقداران رجوی اسیب دید و به بیمارستان منتقل شد.

همانطور که بارها گفته ایم رجوی در سال 74 در نشست موسوم به حوض گفت در صورتیکه شکست خوردیم جدا شده ها را در هر کجا باشند بکشید و این فرمان من است!

حمله تروریستها و چماقداران رجوی نشان می دهد که رجوی واقعآ شکست خورده و سران فرقه مستقر در اورسورواز در صدد کشتن جدا شده ها هستند .

این حمله هشداری هست به کشورهای اروپایی بطور خاص برای کشور فرانسه که مریم قجر عضدانلو و دیگر سران فرقه رجوی عملیات تروریستی را از اور سورواز هدایت می کند و می خواهند در خیابانهای پاریس خون و خونریزی راه به اندازند .

این حمله وحشیانه تروریستها و چماقداران رجوی در حضور مردم فرانسه و نیروهای امنیتی ثابت کرد که فرقه رجوی دست از ترور و خشونت بر نداشته و در هر کجا و هر موقع که لازم باشد به خشونت و ترور متوسل خواهد شد .

حال به نفع دولت و ملت فرانسه هست که هر چه زودتر در اسرع وقت پرونده های تروریستی، شکنجه و زندان ناراضیان تشکیلات در عراق و پولشوئی مریم قجر و دیگر سران فرقه در یک دادگاه عادلانه رسیدگی شود و تا دیر نشده جلو خون ریزی توسط تروریستهای رجوی اموزش دیده دوران صدام در خیابانهای پاریس گرفته شود .

پاریس : محمد رزاقی
24 ژوئن 2012

 

 

 

 سایت ایران قلم از انتشار مطالب و مقالاتی که در آن کلمات توهین آمیز استفاده شده، معذور است

مسئولیت مطالب درج شده بر عهده نویسندگان آن می باشد