_________ استفاده از مطالب اين سايت با ذکر منبع بلامانع است _________

" کانون ایران قلم"

iran-ghalam@hotmail.com

www.iran-ghalam.de

انفجار تروریستی ۷ تیر از منظری متفاوت

ارزیابی واقعه7 تیر حداقل می تواند این دستاورد را داشته باشد که به عاملین این انفجار اجازه جولان در صف مدعیان مبارزه علیه تروریسم را ندهد

 


بهار ایرانی، مجاهدین دبلیو اس، دوم ژوئیه 2012
http://www.mojahedin.ws/?p=8177

انفجار ۷ تیر در دفتر حزب جمهوری اسلامی را می توان به عنوان نماد تمام عیاری برای شناخت، تبیین و واکاوی پیچیدگی ها و راز و رمزهای سر به مهر تروریسم تلقی کرد. از این جهت که این اتفاق به مرور زمان ابعاد و پیچیدگی های خود را بیشتر به رخ می کشد. از این جهت که عاملین این اقدام کماکان بر چنین رویکردی و ادامه روش های خشونت آمیز تروریستی و در اشکال تازه تر ادامه می دهند. از این جهت که علیرغم ابعاد این اتفاق هنوز هیچ مرجع بین المللی اهتمامی برای بازشناسی و واکاوی ابعاد و جنبه های ضدمدنی و هرج و مرج گرایانه و قتل های فجیعی که در جریان آن رخ داده، انجام نداده است. از آن جهت که قربانیان آن حادثه عموما کسانی بودند که مستقیم و غیر مستقیم برآمده از اراده و انتخابات مردم بودند. از این جهت که کیفیت خشونت ورزی در این اقدام حداقل تا حالا کماکان بی نظیر و منحصر به فرد بوده است. از این جهت که علیرغم قرار داشتن عاملین آن در لیست تروریست های از جمله وزارت امورخارجه آمریکا و … اما متأسفانه در این خصوص هیچ تلاشی برای باز کردن ابعاد این مسئله انجام نشده و نمی شود. از این جهت که متأسفانه عاملین این اقدام به جد و با حمایت عده ای از سیاستمداران آمریکایی گذشته و حال و حامیان حقوق بشر و ضدتروریسم در تلاش برای بیرون آوردن مجاهدین از لیست های تروریستی هستند. از این جهت که حتی در سالگرد چنین فاجعه ای دنیا و مدعیان مبارزه با تروریسم چشم بر روی این اتفاق بسته اند. ۷ تیر سوای اینکه چه موضعی در قبال جمهوری اسلامی و سوای هر زاویه ای که با آن داشته باشیم، اهمیت اش در منحصر بودن آن است.

در حالی که انفجار های ۱۱ سپتامبر هنوز صورت مسئله اصلی مقامات آمریکایی و جامعه بین المللی است و کماکان برای شناخت و دستگیری و مجازات عاملین آن پیگیری می شود، اما باعث تأسف است که عاملین تروریستی ۷ تیر نه تنها در آمریکا و اروپا برای چنین فجایعی سالگرد می گیرند، که همان مدعیان حقوق بشر و مبارزه با تروریسم را به چنین مراسمی می کشانند. و اسفناک تر اینکه تروریست ها در کمال وقاحت جامعه بین الملل را به عنوان کسانی که سعی در جلوگیری از جنگ و خشونت دارند، به عنوان مجرم معرفی می کنند.

اهمیت اتفاقی مثل ۷ تیر در این است که می تواند برای همیشه و هم وزن انفجارهای ۱۱ سپتامبر و دیگر اقدامات تروریستی بزرگ تاریخ معاصر همچنان قابلیت پیگیری و مطالعه داشته باشد. ابعاد دو حادثه ۷ تیر و ۱۱ سپتامبر به لحاط نوعیت و تأثیری که از خود بجای گذاشته اند، بسیار شبیه هم هستند. اینکه چطور مقامات آمریکایی پس از گذشت یک دهه همچنان اهتمام به شناسایی و دستگیری عاملین ۱۱ سپتامبر دارند، اما از طرفی از کنار عاملین ۷ تیر با بی تفاوتی می گذرند، می تواند سؤال انگیز باشد. اتفاق ۷ تیر با هر اندازه انفعال و بی تفاوتی جامعه بین الملل اما چیزی از اهمیت و سبوعیت عاملین آن کم نمی کند. علیرغم گذشت سالها اما به دلایل متعددی هیچگاه به لحاظ حقوقی و انسانی و … مشمول گذشت زمان نخواهد شد. متأسفانه جامعه بین الملل علیرغم همه داعیه هایی که برای مبارزه علیه تروریسم دارد هنوز اندرخم یک کوچه است. و تأسف بارتر اینکه هنوز حقوق انسانی را فی النفسه و به دلیل انسان بودن قربانیان آن به رسمیت نشناخته است. و بدتر از اینکه ما نیز در این سوی دنیا و در متن چنین تفکری کم و بیش و غیر مستقیم تحت تأثیر القائات اینچنین حقوق انسان را به خودی و غیر خودی تقسیم بندی می کنیم.

به فاجعه ۷ تیر باید از این منظر نگاه شود که در آن هزاران نفر انسان به عنوان انسان و نمایندگان مردم و حتی برخی به عنوان انسان های کاملا معمولی و شهروند قربانی شدند. باید از این منظر نگاه شود که گروهی با عنوان مدعیان مبارزه برای آزادی مردم در دادگاه های زیرزمینی به خود حق دادند هزاران انسانی که بیشترشان را حتی به لحاظ هویت فردی نمی شناختند به بدترین و فجیع ترین شکل ممکن به قتل برسانند. مرزبندی با جمهوری اسلامی با هر دلیل و انگیزه ای نمی تواند مجوز سکوت و انفعال در قبال چنین رخدادهایی باشد. از این نظر که نفس این اقدامات اساسا هیچ مرز و محدوده ای را به عنوان خودی و غیر خودی، اپوزیسیون و پوزیسیون و مخالف و موافق و … نمی شناسد. دلیل این ادعا می تواند استمرار دهها قتل درون تشکیلاتی، ترور دهها مخالف و منتقد سازمان که اتفاقا با جمهوری اسلامی هم زاویه و مشکل داشتند، باشد. دلیل این ادعا می تواند بازتولید چرخه این گونه خشونت ها در اشکال پیچیده تر و در طی سه دهه اخیر از سوی سازمان مجاهدین باشد. دلیل این مدعی همین قربانیانی هستند که هم اینک به عنوان گروگان در اختیار رجوی هستند. دلیل این مدعی می تواند این حقیقت تلخ باشد که جامعه جهانی و پاسداران حقوق بشر علیرغم آن همه گزارش درباره نقض حقوق بشر در ایران هنوز حتی از نام بردن چنین اقداماتی به عنوان حداقل نقض حقوق بشر نامی به میان نیاورده اند. که عاملین آن را رفته رفته به عنوان حامیان صلح و حقوق بشر و دموکراسی و آزادی خواهی در جهان به رسمیت می شناسند. دقیقا همان کسانی که هنوز پس از گذشت قریب به ۵ دهه از ترور مستشاران آمریکایی اما کماکان حافظه شان نسبت به آن اقدامات نه تنها پاک نشده که فعال و تلافی جویانه است. دقیقا همان کسانی که حتی مسئله ای کم اهمیت تری مثل اشغال سفارت آمریکا را در حافظه خود نگه داشته و مرتب یادآوری و اشاره می کنند. چگونه ممکن است آمریکایی ها و جامعه بین الملل در قبال چنان اتفاقاتی فعال و هوشیار مانده باشد، اما از کنار فاجعه ای مثل ۷ تیر براحتی و سهولت بگذرد و اصلا به روی خود نیاورد.

برای اقدام تروریستی ۷ تیر در زمان خود هیچ انگیزه ای جز کینه توزی و عناد ورزی و قدرت پرستی نمی توان متصور شد. اسناد حداقل این حقیقت را نشان می دهند که این تأثیرات تا چه اندازه سرنوشت و آینده انقلاب ۵۷ مردم ایران را تحت تأثیر خود قرار داد. این ارزیابی ها البته به درد مدعیان حقوق بشر و مبارزه با تروریسم نمی خورد، اما حداقل این است که می تواند در سالگرد چنین فجایعی افکار جهانیان را به سمت درک مستندتر و واقع گرایانه تری از عاملین این انفجار سوق بدهد. حداقل می تواند این دستاورد را داشته باشد که به عاملین این انفجار به چنین سهولت و آسانی اجازه جولان در صف مدعیان مبارزه علیه تروریسم ندهد. اینکه به صرف زاویه داشتن جامعه جهانی و آمریکا با جمهوری اسلامی جامعه جهانی و مدعیان مبارزه با تروریسم از کنار چنین اتفاقی براحتی بگذرند، بواقع چیزی جز لکه دار کردن چهره آن مدعیان در پی نخواهد داشت. به انفجار ۷ تیر باید از منظری متفاوت و فارغ از عداوت های دیپلماتیک و سیاسی و منافع آنی و سازمانی و ایدئولوژیکی و شخصی نگاه کرد. مگر اینکه ماهیتا و چندان که ادعا می کنیم با تروریسم و بخصوص از نوع انفجار ۷ تیر زوایه و مشکل نداشته باشیم. سازوکارهای بین المللی برای واکاوی چنین اقدامی متأسفانه تاکنون آنگونه که باید و شاید محلی از اعراب نداشته و نادیده انگاشته شده اند. دلیل اش هر چه می خواهد باشد، اما نتیجه اش با کمال تأسف به نادیده گرفته شدن و تضییع حق مسلم کسانی می انجامد و انجامیده که مظلومانه و غریبانه در انفجار ۷ تیر با آن طرز فجیع و کینه توزانه توسط یک سازمان تروریستی قربانی شدند و بدتر از همه اینکه در جهان رسانه محور در سالگرد چنین فاجعه شومی حتی یادآوری اسامی آن مظلومین و تلنگر زدن به وجدان های بیدار جهانیان در این رابطه هم علی الظاهر به کار شاق و نشدنی تبدیل شده است.

 

همچنین  .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

نامه مصادره به مطلوب شده کوبلر، توسط مریم رجوی

انعطاف پذیری ملل متحد در قبال رجوی را می توان مصداق رابطه آن آدم عاقل با آن دیوانه زنجیری تلقی کرد

بهار ایرانی، مجاهدین دبلیو اس، بیست و نهم ژوئن 2012
http://www.mojahedin.ws/?p=8166

Aftabkaran.

سایت آفتابکاران متعلق به سازمان مجاهدین با انتشار بخش هایی از مطلبی که مدعی است نامه کوبلر به مریم رجوی است مواردی از نامه مورد اشاره را منعکس کرده است. در اینکه نامه می تواند از سوی کوبلر باشد تردید نیست، اما اینکه چرا سایت آفتابکاران و سازمان از درج اصل نامه امتناع نموده، شاید بتوان از روی همین نسخه گزیده شده به دلایل آن پی برد. دلایلی که بیش از هر چیز می تواند بر جنبه های افشاکننده و رسواکننده ادعاهای واهی و فریبکاری های سازمان دلالت داشته باشد. اینکه چطور می شود مریم رجوی و مسعود رجوی پس از آن همه گزافه گویی مبنی بر سکوت مقامات ملل متحد در قبال سؤالات و ابهامات آنها، اما با این حال حاضر به درج تمامی نامه ادعایی نمی شوند، خود گویای این حقیقت است که آنها تا آنجا که توانسته و برای شان امکان داشته نامه کوبلر را مصادره به مطلوب کرده اند. به این دلیل که از روی همین نامه سانسور شده هم می توان بخوبی دریافت که محتوای و جهت گیری نامه کوبلر تا چه اندازه مطابق میل آنها بوده یا باعث برآشفتگی آنها شده باشد.

در نامه ای که سایت آفتابکاران درج نموده از قول کوبلر آمده است:

“من آماده ام به همه موضوعاتی که از جانب شما مطرح شده است، پاسخ بدهم. با این هدف که بتوانیم در نزدیکترین زمان مناسب برای خروج از بن بست اسفبار و خطرناک که از یک ماه و نیم پیش شاهد آن بوده ایم، دیدار و گفتگو کنیم تا راه حلی پیدا شود.” به نظر می رسد با همین بخش از نامه بتوان محتوا و جهت گیری کل نامه کوبلر را حدس زد. در واقع تأکید کوبلر روی کلماتی همچون بن بست اسفبار و خطرناک حاوی نکات قابل تأملی است که بیش از هر چیز بر هشدار به مریم رجوی دلالت دارد تا بر خلاف آنچه سازمان می خواهد القاء کند، یعنی موضع دست بالای سازمان را. نکته قابل تأمل دیگری که در نامه کوبلر به چشم می خورد، این است که بر خلاف ادعاهای رسانه ای سازمان مبنی بر غیر پاسخگو بودن کوبلر در خصوص اقدامات و فعالیت های اش که بعضا هم با اتهام زنی سازمان مواجه شده نوشته است: “من علاوه بر نامه های پیشین، در نامه دیگری در روز گذشته ناخرسندی عمیق خود را از اینکه درخواست هایم برای ملاقات فوری را رد کرده اید، ابراز کردم.”

هر چند درج این بخش از نامه کوبلر بیشتر به جهت مهم جلوه دادن مریم رجوی است، اما با این حال سازمان فراموش می کند درج این اظهارات بیش از هر چیز برخورد صادقانه و حسن نیت کوبلر را در تقابل با دروغ های رسانه ای مریم رجوی و سایت های سازمان افشا می کند.

تأکید کوبلر روی آماده بودن برای پاسخگویی به موضوعات مطرح شده توسط سازمان و خروج از بن بست اسفبار نشان می دهد که بیش از هر چیز و فراتر از آن جنبه های تبلیغاتی و خودستایانه و فریبکارانه ای که سازمان دنبال می کند، ایشان فارغ از هر منزلت و جایگاه سیاسی و بین المللی که دارند به چیزی فراتر از نجات جان انسان هایی که هم اینک در گروگان رجوی هستند نمی اندیشد. ضمن اینکه ایشان بر خلاف ادعاهای مسعود رجوی و مریم رجوی که مدعی هستند کوبلر تاکنون در رابطه با موضوع مذاکرات اش با مقامات جمهوری اسلامی توضیحی نداده و آن را به مسئله ساکنین اشرف مرتبط دانسته اذعان می دارد که حول این ملاقات ها : “من بارها گفته ام، این دیدار که در چارچوب دستور کار منطقه ای یونامی که توسط شورای امنیت ملل متحد (قطعنامه ۱۷۷۰) مقرر شده، صورت گرفت”.

و در رابطه با ادعاهای کاذب سازمان مبنی بر تحویل اجباری اعضای سازمان به ایران تأکید دارند که:

“من به تأکید حول این موضوع ادامه خواهم داد تا اصل نان رفولمان محترم شمرده شود و هیچکس بصورت غیرداوطلبانه به ایران استرداد نشود.” این اظهارات بواقع بر این مسئله صحه می گذارد که نگرانی سازمان نه از بابت ادعای واهی اش مبنی بر تحویل اعضای سازمان از سوی ملل متحد به ایران که اعلام داوطلبانه بسیاری اعضای سازمان برای رفتن به ایران است که رجوی تاب نمی آورد و از آنجا که باید صورت مسئله اصلی را پاک کند کوبلر و ملل متحد و صلیب سرخ و کمیساریا و آمریکا و … را متهم به تحویل دادن آنها به ایران می کند.

واقعیت این است که کوبلر و ملل متحد و آمریکا و تمامی نهادهای مربوطه در این خصوص بخوبی می دانند که قریب به اتفاق ساکنین اشرف و لیبرتی در حال حاضر جزو گروگان های رجوی محسوب می شوند و تجربه ثابت کرده رجوی قادر است به طرفه العینی آنها را قربانی مطامع شخصی و فرقه ای خود کند. از این رو انعطاف پذیری کوبلر و مل متحد را آنچنان که بارها در گزارش های خود مورد تأکید قرار داده اند می توان فقط و فقط از جنبه های انسان دوستانه و در راستای جلوگیری از فاجعه ای تلقی کرد که کمترین هزینه آن به کشتن دادن جان صدها اسیر و گروگان رجوی خواهد بود. از روی همین نامه نصف و نیمه کوبلر هم می شود توأمان هم نگرانی و خطری که فی الحال جان ساکنان اشرف را تهدید می کند، دریافت. آنچه مسلم اینکه ملل متحد، کوبلر، کمیساریا و صلیب سرخ و … نمی خواهند آلت دست رجوی برای تحقق فاجعه ای بشوند که انجام آن برای او مثل آب خوردن است. انعطاف آنها ولو اینکه با هزینه کردن از اقتدار و پرنسیب جایگاه بین المللی که دارند، کاملا قابل فهم است. آنها بواقع نگران بمب هایی هستند که رجوی تهدید به انفجار آنها می کند.

واقعیت این است که در حال حاضر رابطه جامعه بین الملل و نماینده آن آقای کوبلر با کسی مثل مسعود رجوی نسبت یک انسان عاقل با دیوانه زنجیری است که جان شمار قابل ملاحظه ای انسان در دست او است. بدیهی است در چنین وضعیتی آنچه اصل و موضوعیت دارد نجات جان این انسان ها از چنگال این دیوانه است.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

جا زدن 2 یا 3 هزار خارجی  به جای 100 هزار ایرانی نشانه درماندگی فرقه مجاهدین است

چرا رجوی یک ایرانی از یک گروه و حزب دیگر  در کنار خود ندارد؟

29.06.2012

نسرین ابراهیمی

حمله اخیر فرقه به گل نشسته  رجوی به جدا شده ها نشان ازاین است که این فرقه ماهیت تروریستی خود را هرگز و هرگز عوض نخواهد کرد , وقتی که سالروز آدمکشی و خشونتشان  را جشن می گیرند ؛ پر واضح است که اینها هر چند سلاحهای اهدایی صدام حسین را به زور از آنها گرفته باشند  ولی این باعث عوض شدن ماهیت تروریستی اینها نشده است , کسانی که فکر می کردند که فرقه رجوی از روزی که خلع سلاح شدند دیگر تروریست به شمار نمی آیند و آنها توان تغییر ماهیت ضد انسانی و تروریستی خود را دارند  سخت در اشتباه هستند ؛ به قول رجوی؛ موضوع سلاح اصلا موضوع مهمی نیست برای مجاهدین ، چرا که هر لحظه که اراده کنند با پولهای عربستان و صدام  , به دست آوردن سلاح برایشان کاری نخواهد داشت ؛ حقیقت این است که ماهیت این گروه مهم است نه داشتن و یا نداشتن سلاح .

مجاهدین از دمکراسی و آزادی و انتقاد .... صحبت می کنند و مدعی هستند که هرکسی که هر انتقادی به اینها دارد می تواند به راحتی آنها را مورد انتقاد قرار دهد , اونها این شعار خودشان را چند روز پیش با حمله به جدا شده هایی که به آدم کشی رجوی اعتراض داشتند , به خوبی اثبات کردند , مسعود رجوی و جادوگر پیر و زشت اورسورواز به خوبی نشان دادند که اینها حتی تحمل یک انتقاد را نداشته و ندارند و نخواهند داشت , اگر رجوی ادعا می کند که حرفهای جدا شده ها دروغ است و اینها همگی ماموران وزارت اطلاعات هستند , پس ایشان و زن امریکایی زده اش چرا این همه از جدا شده ها وحشت دارند ؟ سوختن و فشار باید در چه حدی باشد که جلوی پلیسهای شخصی فرانسه هم نتوانی جلوی خودت را بگیری و با چوب و چماق حمله کنی !!!

 من هرگز نشست مسعود رجوی ( که ما به این نشستها اصطلاحا نشستهای داخلی می گفتیم ) را فراموش نخواهم کرد که می گفت که دیگران بی خود می کنند از ما انتقاد کنند , ما سالیان است که در حال مبارزه ( فراموش نکنیم که مبارزه همان اسم مستعار مزدوری برای صدام حسین  و کشتن هموطنهای خود , زندانی کردن تعدادی هموطن در طول سالیان و کشیدن بیگاری از آنها  و تجارت کردن به اسم اونها و ....)  با 2 رژیم هستیم و شهید دادیم و چرا باید مورد انتقاد قرار بگیریم ,  کسی حق انتقاد به ما را ندارد , البته ایشان بارها و بارها همه گروههای دیگر را مرده و به درد نخور  حساب می کرد و انتقاد کردن به سیستم رجوی  در دستگاه ایشان معنایی نداشت و انتقاد از سیستم رجوی , ایشان را به شدت به هم می ریخت و کینه شدیدی به دل می گرفتند تا آنجایی که دستور مرگ جدا شده هایی که به ایشان انتقاد می کردند را صادر کرد.

و حالا در فرانسه در مهد آزادی , جایی که می تواند برای فرقه تروریستی رجوی فرصتی باشد تا یاد بگیرند که فقط شعار ندهند و عمل هم بکنند و از خشونت دست بکشند , ولی متاسفانه می بینیم که چه فرانسه جایی که مهد آزادی است باشد و چه عراق و قلعه اشرف , اینها تحمل کوچیکترین انتقاد را ندارند و نخواهند داشت , اینها پاسخ انتقاد را با چوب و چماق می دهند و جز این رجوی راه دیگری را قبول نخواهد داشت چرا که رجوی خوب می داند که اگر فقط یک بار به تعداد ولو اندک از انتقادهای جدا شده ها صادقانه پاسخ بگوید , دیگر کسی برایش نخواهد ماند , پس لاجرم راهی ندارد جز گردنکشی و زورگویی و دورویی و چوب و چماق وسرکوب ....

باید به جادوگر پیر و زشت اورسورواز گفت که , پوشیدن لباسهای زرد و قرمز و نارنجی , عملهای گوناگون زیبایی , ریختن ادا و اطوار و قهقهه زدن برای جان بولتن و شهردارهای سابق امریکایی  و حتی در آوردن روسریت هم  چیزی از اون خوی کثیف و حیوانیت کم نخواهد کرد و ماهیت ضد انسانی تو و شوهر فراریت هرگز عوض نخواهد شد .

من فکر می کنم که خیلی ها  با حمله چماقداران رجوی به جدا شده ها و با دیدن مراسم جشن آدمکشی آنها , بیش از پیش اطمینان پیدا کردند که اول اینکه ماهیت اونها همان هست که بوده و فقط مقداری رنگ عوض کردند و این فرقه تحمل هیچ انتقادی را ندارد و هر گونه اعتراض و انتقادی را با چوب و چماق سرکوب می کند کاری که سالیان به یمن اربابش صدام یاد گرفته بود و در اشرف اجرا می کرد , دمکراسی و آزادی که فرقه از آن صحبت می کند و ورد زبان روباه پیرو فرسوده اورسورواز شده را خوب همه دیدند و رجوی به همه نشان داد که تازه اینجا اروپاست و دستش بسته است و فعلا تا این حد سرکوب می کند وای به روزی که اینها پایشان به ایران برسد .

 دوم اینکه مراسم 100 هزار نفره فرقه رجوی به خوبی نشان می دهد که این فرقه تا به چه حد بی دنباله است و همگی بیش از پیش متوجه این حقیقت شدند  که این فرقه نه تنها کسی را در ایران ندارد بلکه همان کسانی که در خارج مزدبگیر و یا به قول خود رجوی ایدئولوژیک , هوادار رجوی بودند هم رجوی را تنها گذاشته اند و دیگر برای رجوی تره خورد نکرده و خود را عقب کشیده اند , جا زدن 2 یا 3 هزار خارجی  به جای 100 هزار ایرانی نشانه از فلاکت و درماندگی این فرقه است وتلاش و دست و پا زدن برای برگرداندن آب ریخته اشرف به جوب است , و پوشش گذاشتن بر شکست فضاحت بار خط و مشی سیاسی , ایدئولوژیک و نظامی .

 2 یا 3 هزار نفر سیاه پوست و یا افغانی , رمانی و ... که به اجباردر ازاء دریافت غذای مجانی و پول توجیبی و یک گردش در پاریس , باید تی شرطهایی  با عکسهای رجویها می پوشیدند  که اینطور تلقی شود که گویا اینها ایرانی هستند که این تی شرطها را به تن دارند و کنار هر صندلی یک پرچم بسیار بلند گذاشته شده است که سالن به حدی شلوغ شود که گویا همین سالن 3 هزار نفره مملو از ایرانیهایی است که برای سخنرانی رجوی آمده اند , از طرف دیگر خبرنگار فرقه با  ژست اینکه الان می خواهد با هموطنان ایرانی که سر از پا نمی شناسند و تازه از راه رسیده اند مصاحبه کند شروع به مصاحبه می کند که از شانس بد ایشان به هر کسی که می رسد یا افغانی است و یا کرد عراق و در نهایت ایشان مجبور می شود که به نفرات عراقی بگوید که شما خواهان دمکراسی در ایران و عراق هستید ! و آنها هم فقط سرشان را تکان دهند و آش آنقدر شور بود که ایشان سریع مصاحبه اش را قطع کرد چون بعد از عراقیها سیل آمدن سومالی ها که از کمپ های متعدد در اروپا آمده بودند جاری شد . از طرف دیگر مهدی ابریشمچی  شوهر اول مریم رجوی که به دلیل هدیه کردن زن خودش به رجوی مورد اعتماد شخص رجوی است شروع به شور و فطورهای همیشگیش کرد و باز هم برای روحیه دادن به خودش و دیگر اعضا گفت که مقاومت پیروزهای گوناگونی را خلق کرده ولی ایشان از این همه پیروزی حتی یک عدد از آنها را نام نبردند و فقط خیلی عجله داشتند که به جمع آفریقایها و لهستانیها , افغانیها , رومانیائیها  بپیوندند وبیشتر از این مجبور نباشند که از پیروزیهای پوشالی صحبت کنند چون ایشان ته دل خودشان ,خودش هم حالش از خودش و حرفهای تکراریش به هم می خورد .

شگفتا که مجاهدین با حمایت صدام و عربستان و به قول خودشان در کنار مرزهای ایران با ارتش آزادیبخش نتوانستند کاری بکنند , حالا می خواهند با یک مشت آفریقایی و افغانی  پناهنده , خواهر مریم را به تهران ببرند!!

واقعیت این است که هر گروه یا حزبی که پشتیبانی و حمایت مردم خود را نداشته باشد پیشاپیش  مرده است , حتی اگر پولهای کلان عربستان و اسرائیل و صدام حسین هم همراه و پشتیبانش باشد , دروغ گفتن و تبلیغ کردن برای کی و برای چی و تا کی ؟

آیا تا حالا شده مریم رجوی در یکی از همین برنامه هایی که برای سخنرانی شهرداران سابق آمریکایی و اروپایی برگزار می کند , یک ایرانی از یک گروه و حزب دیگر هم در کنار خود داشته باشد ؟

این جز نشانه از این است که همه ایرانیها افکار ارتجاعی و پوسیده این فرقه را می شناسند و به آن حتی نزدیک هم نمی شوند .

درهمین رابطه

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

مصاحبه با محمد حسین سبحانی در آکسیون قربانیان فرقه مجاهدین در میدان سن میشل پاریس
مریم رجوی نمی‌تواند در پاریس فرمان حمله ترویستی علیه قربانیان صادر کند، اما مدعی بیرون آمدن از لیست گروه‌های تروریستی باشد
قصد فرقه مجاهدین از بیرون آمدن از لیست گروه‌های تروریستی سفید کردن مهره سیاهش مسعود رجوی است
سازمان مجاهدین باید اسارتگاه اشرف را تخلیه و قربانیان درون آنرا آزاد کند
 

 

ایران قلم
25.06.2012
لینک ویدئو در یوتیوب

http://www.youtube.com/watch?v=oMED9LiKKCk

 

میلاد آریایی:
آقای سبحانی، شما در میدان سن میشل پاریس هستید و در آکسیون شرکت کردید، لطفاً نظر خودتان را در این رابطه بفرمایید.


محمد حسین سبحانی:
خیلی از شما و بینندگان عزیز متشکرم. بله ما در آکسیون پاریس شرکت کرده ایم، برای این که اعتراض مان را نسبت به رهبری فرقه مجاهدین اعلام کنیم، این فرقه که قرار است برای 23 ژوئن، فردا، سالروز ترور و خشونت را گرامی بدارد و متاسفانه تا حالا توانسته است تعدادی از اتباع کشورهای دیگر از جمله افغانی و کشورهای افریقایی و شرق اروپا را خریداری کند، و به بهانه تور مسافرتی به پاریس بیاورد و همچنین توانسته یک سری شخصیت های بازنشسته خارجی را با پول خریداری کند و به عنوان کارشناس و یا دولتمرد اروپایی بیاورد. ما در این آکسیون جمع شده ایم تا به دولت فرانسه و به افکار عمومی فرانسه اطلاع بدهیم که توبه گرگ مرگ است، سازمان مجاهدین نمی‌تواند سالروز ترور و خشونت را گرامی بدارد، ولی همچنان خواهان خروج از لیست گروههای تروریستی باشد، نمی تواند به آکسیون آرام ما حمله بکند و با چماقداران خائنش به ما حمله بکند، آنهاییکه در ساختار فرقه گرایانه تربیت شده اند و به دستور مریم و مسعود رجوی به ما حمله بکنند، گروهی که نمی تواند در درون خودش مخالف را تحمل کند، نمی تواند اپوزسیون باشد. اپوزسیون، گروهی است که در درون خودش دموکراسی دارد. گروهی که روز خشونت و ترور را گرامی می دارد صد بار، صد بار، صد بار اگر سلاح به دستش برسد، خشونت و ترور را شدیدتر اعمال خواهد کرد. سازمان مجاهدین باید اسارتگاه اشرف را تخلیه کند و قربانیان درون آنرا آزاد کند و آنها را به کمپ موقت ترانزیت منتقل کند. چنانکه دبیر کل سازمان ملل متحد خواسته، چنانکه اقای مارتین کوبلر نماینده ویژه دبیر کل سازمان ملل خواسته، چنانکه وزارت خارجه آمریکا خواسته است.
بنابراین، سازمان مجاهدین باید در این کابوس بماند که در چهار ماه آینده، بنا بر رای دادگاه آمریکا که قول داده چهار ماه دیگر از لیست تروریستی خارج بشود، این یک امید باطل است و بایستی با این امید خداحافظی کند و باید بداند که نمی تواند در شکاف بین دولت عراق و سایر نیروها و احزاب سیاسی عراقی به صورت شکاف زی زندگی بکند تا دوباره اسارتگاه اشرف را بتواند در آنجا پایدار نگاه دارد.
چرا سازمان مجاهدین می‌خواهد از لیست گروه های تروریستی خارج شود؟ سازمان مجاهدین به این دلیل می خواهد از لیست تروریستی خارج بشود که این مهره سیاه خودش مسعود رجوی، را سفید کند و در کشورهای اروپایی علنی کند. حضور مسعود رجوی در کشورهای اروپایی یعنی ترویج ترور و خشونت. کسی که چهل سال با خشونت و ترور زندگی کرده و آنرا ترویج و به آن عمل کرده، چنانکه دادگستری فرانسه در دو هفته قبل در 5 ژوئن مریم رجوی را بازجویی کرد و ما از این اقدام دادگستری فرانسه حمایت می کنیم و می بایستی رهبری فرقه مجاهدین در یک دادگاه عادلانه محاکمه شود، باید رجوی پاسخ بدهد چرا افراد خود را به زندان ابوغریب انداخت؟ باید پاسخ بدهد چرا در درون قرارگاه اشرف سلول انفرادی ساخت؟ باید پاسخ دهد چرا در خیابانهای پاریس با مغزشویی، افراد را به خودسوزی واداشت؟ ما در این آکسیون جمع شده ایم و خیلی مسالمت آمیز و با حمایت پلیس اعتراض خودمان را به رهبری فرقه مجاهدین اعلام می کنیم. چماقداران فرقه رجوی هیچ راهی ندارند جز اینکه انتقاد را پذیرا باشند و از خشونت و ترور فاصله بگیرند و رهبری فرقه گرا را دور بیاندازند.


میلاد آریایی:

 بسیار سپاسگزارم از شما آقای سبحانی


محمد حسین سبحانی:

من هم متشکرم
 

اعضای جدا شده و قربانی فرقه مجاهدین که چند لحظه بعد مورد تهاجم وحشیانه چماقداران و تروریستهای فرقه رجوی قرار میگیرند که در عکس های زیر مشاهده می کنید

 

در همین رابطه .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

کانون ایران قلم گرامی داشت سالگرد خشونت و ترور توسط فرقه مجاهدین خلق در ویلپن پاریس را محکوم می کند
آکسیون اعتراضی قربانیان و اعضای منتقد و رها شده از فرقه مجاهدین در پاریس
محاکمه رهبران سازمان مجاهدین یک خواست ملی است
 

 

 

 

 

 

 

در همین رابطه .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

کانون ایران قلم حمله تروریستی فرقه مجاهدین به نمایندگان انجمن آریا را محکوم می کند
 

 

ایران قلم
21.06.2012

مطلع شدیم که صبح روز سه شنبه 19 ژوئن 2012 میلادی برابر با 30 خرداد در حالی که نمایدگان انجمن آریا آقایان جهانگیر شادانلو و جواد فیروزمند طبق قرار قبلی که با مقامات شهر سرژی داشتند، در بیرون از محل ملاقات با سلاح سرد مورد حمله و یورش وحشیانه چماقداران و چا قو کشان باند تروریستی و گشتاپوی رجوی قرار گرفته اند . لازم به یادآوری است که این اراذل و اوباش رجوی ها مستقیم از اور سورواز و به دستور شخص مریم رجوی به محل اعزام شده بودند.


کانون ایران قلم ضمن محکوم کردن این عمل وحشیانه و جنایتکارانه فرقه تروریستی اعلام می کند که البته این اولین باری نیست که مخالفان و رها شدگان از این فرقه در کشورهای غربی ازجمله فرانسه که به مهد آزادی مشهور هست مورد تهاجم و ضرب و شتم قرار می گیرند، اما این بار ، همزمانی این حمله تروریستی که بعد از دوهفته از تظاهرات تعداد زیادی از جدا شدگان در مقابل دادگستری فرانسه در شهر پاریس در حمایت از محاکمه و بازجوئی از مریم رجوی بخاطر پرونده تروریستی و پول شوئی صورت می گیرد ، نشان از تنگنا و اوج درماندگی فرقه رجوی می باشد. به ویژه که این تهدیدات را قبلا در یک اطلاعیه رسمی از سوی "شورای پول بگیران مقاومت" را اعلام کرده بود که می توانید برای مطالعه اینجا را کلیک کنید.


همچنین مشخص می شود که سران فرقه رجوی و بطور خاص مریم رجوی در ترس و وحشت از اینکه مبادا رها شدگان با اقدامات مشابه در مقابل دادگستری فرانسه در شهر پاریس باز بخواهند بساط بی رونق خیمه شب بازی اخیر شان را بهم بریزند دستور این عمل تروریستی را داده است.


ما از مقامات دولت فرانسه قاطعانه می خواهیم که ضمن محکوم کردن این عمل تروریستی فرقه در کشور شما که به کشور مهد آزادی معروف می باشد جلوی اقدامات تروریستی اوباش چماق بدست مریم رجوی را علیه رها یافته گان از این فرقه ترورسیتی را بگیرید و مانع از تکرار اینگونه حوادث گردید و اجازه ندهید که مریم رجوی بعنوان سرکرده این فرقه در پاریس کشور شما را جولانگاه اقدامات تروریستی خودش قرار دهد و همچنین ما خواستار دستگیری عوامل این اقدام تروریستی علیه نمایندگان انجمن آریا در شهر سرژی توسط پلیس هستیم .
با آرزوی برچیده شدن بساط تروریستی فرقه رجوی


کانون ایران قلم
 

تروریست سازمان مجاهدین حین حمله به مهندس جهانگیر شادانلو در شهر سرژی – ۱۹ ژوئن ۲۰۱۲

 

همان تروریست در حال عکس برداری از تظاهرات جداشدگان در شهر سرژی – ۲۸ نوامبر ۲۰۰۹

 

تعدادی از تروریست های فرقه رجوی در حین جاسوسی و عکس برداری از نمایندگان انجمن آریا-سرژی – ۱۹ ژوئن ۲۰۱۲

 

تعدادی از تروریستی های فرقه رجوی در شهر سرژی و حین حمله به تظاهرات افشاگرانه جداشدگان – ۲۸ نوامبر ۲۰۰۹

 

تعدادی از تروریست های رجوی در حین حمله به تظاهرات جداشدگان در شهر سرژی – ۲۸ نوامبر ۲۰۰۹

 

حمله تروریست های رجوی به محمد کرمی عضو جداشده از فرقه رجوی در تظاهرات شهر سرژی-۲۸ نوامبر ۲۰۰۹

 

در همین رابطه .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

تهاجم تروریستی فرقه مجاهدین به فعالان حقوق بشر در فرانسه

 

 

 سایت ایران قلم

20.06.2007

www.iran-ghalam.de

kanoon-ghalam@hotmail.de

 

در دو روز گذشته  رادیو ها و  سایت های خبری از تهاجم  خشونت طلبانه گسترده سازمان مجاهدین خلق به شرکت کنندگان در کنفرانسی در پاریس اطلاع داده اند که در جریان آن تعدادی از  فعالان حقوق بشر بطور وحشیانه ای مورد تهاجم قرار گرفته اند. لازم به یادآوری است که انجمن حمایت از مهاجرین و ایرانیان مقیم فرانسه قرار بود این کنفرانس را روز یکشنبه 17 ژوئن سال 2007 ساعت 1430 طبق برنامه از قبل اعلام شده  در سالن فیاپ – منطقه 14 پاریس  برگزار کند که با تهاجم نزدیک به 60 نفر از اعضای سازمان مجاهدین خلق  به فرماندهی محمد حیاتی از رهبران ارشد این فرقه روبرو شد. فرقه ترویستی مجاهدین این افراد را از کشورهای  هلند، سوئیس، آلمان و بلژیک جمع آوری و به پاریس آورده بود. محمد حیاتی نیز که یکی از فرماندهان  نظامی-تروریستی تشکیلات مجاهدین در عراق تحت حاکمیت صدام حسین، دیکتاتور سابق این کشور بود و اخیراً با نام جعلی ... به اروپا آورده شده در این تهاجم تروریستی شرکت داشت. از سناریوی طراحی شده توسط ستاد امنیت و تروریستی مجاهدین در این روز برای بر هم زدن کنفرانس پاریس روشن است که مریم رجوی در برنامه ریزی آن نقش ویژه اعمال کرده و سالن فیاپ منطقه چهارده پاریس را صحنه "عملیات جاری" برای اعضای فرقه خود علیه فعالین حقوق بشر و منتقدین مبارزه خشونت طلبانه و تروریستی کرده است که هر کدام از اعضا باید اعتماد به رهبری فرقه را در تهاجم وحشیانه تر و خونین تر به منتقدین خود  اثبات می کردند. یکی دیگر از فعالین امور  حقوق بشر که در جریان این تهاجم وحشیانه بشدت زخمی شد، محمد حسین سبحانی بود. او که به دعوت انجمن حمایت از مهاجرین و ایرانیان مقیم فرانسه جهت سخنرانی به این کنفرانس دعوت شده بود مورد تهاجم ناجوانمردانه و تروریستی 4 نفر از اعضای فرقه، از جمله محمد حیاتی قرار گرفت. محمد حیاتی در این ضرب و شتم وحشیانه نقش مستقیم و اجرایی داشت که شکایت آقای محمد حسین سبحانی از وی و 3 نفر دیگر از اعضای فرقه در حال پیگیری می باشد. اعضای فرقه مجاهدین که از شدت جراحات وارده به محمد حسین سبحانی هراسان شده بودند دوربین حاوی عکس های گرفته شده از سر و صورت خونین وی را در تهاجم دیگری به سرقت بردند تا به خیال باطل خود مانع افشای حقیقت شوند.

آقای محمد حسین سبحانی بلافاصله بعد از این تهاجم تروریستی تحت مداوای پزشکان قرار گرفت. وی از ناحیه فک و چشم راست ، دندان بالا، ناحیه لب و لثه و همچنین کمر دچار جراحات جدی شد و بعد از سه روز مداوای پزشکی هنوز آثار آن بر بدن وی باقی است . سایت ایران قلم ضمن محکوم کردن اقدام تروریستی تهاجم 60 نفر از اعضای فرقه مجاهدین به کنفرانس  انجمن حمایت از مهاجرین و ایرانیان مقیم فرانسه  به کشورهای اروپایی و بویژه کشور  فرانسه هشدار می دهد که  فرقه ای که می تواند افرادی را پرورش و تربیت کند که خود را زنده زنده می سوزانند، بدون تردید می توانند دیگران را نیز برای مقاصد رهبری فرقه به آتش بکشند و این تهدیدی برای جامعه و مردم فرانسه می باشد. سایت ایران قلم در زیر تعدادی از عکس های  محمد حسین سبحانی را که با تایید وی در بیمارستان گرفته شده جهت افشای چهره خشونت طلبانه این فرقه تروریستی  منتشر می کند.

 

 

در همین رابطه .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

کانون ایران قلم حمله چماقداران فرقه تروریستی رجوی به تجمع ایرانیان در شهر سرژی فرانسه را محکوم می کند

 

 

ایران قلم

29.11.2009

 

بنا بر گزارش خبرنگار سایت ایران قلم ،  اعضای تشکل های جداشده از مجاهدین و گروهی از ایرانیان میهن پرست و شهروندان فرانسوی به دعوت انجمن آریا ایران در اعتراض به حضور رهبر فرقه تروریستی مجاهدین خلق در فرانسه در تاریخ 28.11.2009 در شهر سرژی به تجمع، اطلاع رسانی و تظاهرات آرام دست زدند.

اما متاسفانه فرقه تروریستی مجاهدین خلق با گسیل چماقداران تروریست خود به این تجمع اعضای جداشده و سایر ایرانیان و شهروندان فرانسوی حمله کردند و افراد شرکت کننده را مورد ضرب و شتم قرار دادند که پلیس شهر سرژی با حضور به موقع  از شرکت کنندگان در این مراسم که در یک آکسیون قانونی شرکت کرده بودند، حمایت و حفاظت کردند  و تعدادی از چماقداران تروریست فرقه رجوی از جمله اکبر آرمیده ( چماقدار تروریست انتقالی از سوئد به قلعه اوورسورواز در فرانسه ) و فرمانده مستقیم وی به نام حمید نصیری که از اعضای شورای مرکزی این فرقه تروریستی هستند را بازداشت و تحت پیگرد قانونی قرار دادند. متاسفانه در  تهاجم چماقداران فرقه تروریست مجاهدین که مستقیما از اووروسورواز مقر فرماندهی مریم رجوی دستور می گرفتند، آقای محمد کرمی به شدت زخمی شد.

 لازم به یادآوری است که آقای محمد کرمی که بیش از 25 سال سابقه عضویت در سازمان مجاهدین خلق را داشته به دلیل انتقاد و مخالفت با رهبری این فرقه تروریستی از این سازمان جداشده است. وی  بعد از آزادی از اسارت فرقه رجوی در قلعه اشرف در عراق، فعالانه به  روشنگری در مورد تهدیدات حضور این فرقه تروریستی در قلعه اووروسورواز در فرانسه برای مردم این کشور و همچنین سایر کشورهای اروپایی پرداخته است.

همچنین براساس گزارش خبرنگار سایت ایران قلم از این مراسم،  یکی از سرچماقداران فرقه تروریستی با آوردن پیامی از مریم رجوی به تهدید مجدد آقای محمد حسین سبحانی که در تهاجم گذشته این فرقه تروریستی در سالن فیاپ پاریس شدیداً مورد ضرب و شتم شدید قرار گرفته بود، پرداخت. چماقدار تروریست فرقه رجوی که نام و مشخصاتش به مقامات قانونی برای پیگرد قضایی ارایه شده  با یادآوری حمله بیش از 50 تن از چماقداران این فرقه به گردهمایی قربانیان جداشده از این فرقه در سال 2007 در سالن فیاپ شهر پاریس، پیام مریم رجوی را اینچنین به آقای محمد حسین سبحانی اطلاع داد :

" یک بار دیگر می زنیمت !! " 

کانون ایران قلم حمله چماقداران فرقه تروریستی مجاهدین خلق به تجمع قانونی ایرانیان و شهروندان فرانسوی در شهر سرژی و مضروب نمودن آقای محمد کرمی را بشدت محکوم می کند و مجددا مسئولیت هر گونه  اقدام تروریستی علیه قربانیان جداشده از این فرقه را متوجه مریم رجوی رهبری این فرقه در اوورسورواز فرانسه می داند.

در زیر تعدادی از عکس های  مضروب شدن آقای محمد کرمی را ملاحظه می کنید.

 

 

 

مطلب در ارتباط:

صدها تظاهر کننده فرانسوی خواستار اخراج فرقه تروریستی رجوی شدند

28/11/2009

انجمن آریا

 

تشکل های جدا شده از مجاهدین در اروپا

صدها تظاهر کننده فرانسوی خواستار اخراج فرقه تروریستی رجوی شدند

صد ها تن از شهروندان فرانسوی با مشارکت گروه هایی از روشنفکران، دانشجویان ، ایرانیان آزاده و اعضاء جدا شده از مجاهدین خواستار اخراج  فرقه تروریستی رجوی  از اوورسوراوواز و فرانسه  شدند.

روز شنبه 28 نوامبر 2009 ، شهر" سرژی" شاهد یکی از بزرگترین حرکت های اعتراضی نسبت به حضور مجاهدین در فرانسه بود.

 

این حرکت اعتراضی، از ساعت 1400 با تجمع شهروندان فرانسوی در مرکز شهر سرژی شروع شد.ابتدا گروه موزیک "فرانسه- ایران"با نواختن آهنگ هایی زیبا جلوه هایی شعف انگیز را  به این حرکت اعتراضی بخشید.سپس با تشکیل میز کتاب ، بیش از 5000 نسخه نشریه ، کتاب  و تراکت  افشاگرانه بین ساکنان شهر زیبای سرژی  که به استقبال این برنامه آمده بودند توزیع شد.

 

 

 

همزمان با میز کتاب و توزیع مطالب افشاگرانه ، پوستر های بزرگی که محتوی فرقه رجوی را بیان می کرد در دست های  شهروندان فرانسوی به نمایش گذاشته شد.

ساکنان شهر که در بخش وسیعی از مرکز سرژی گرد آمده بودند همزمان با دریافت مطالب منتشر شده در گفتگوی افشاگرانه شرکت نموده و نسبت به تداوم حضور فرقه رجوی در فرانسه معترض بودند.

 

 

 

در ادامه برنامه، گروه نمایش صحنه هایی از زندان، شکنجه و ترور شهروندان ایرانی به دست فرقه رجوی را با ابتکاری جالب به نمایش گذاشت.این نمایش که به مدت 30 دقیقه ادامه داشت با استقبال وسیع ساکنان شهر سرژی مواجه شد.

 

 

 

 

در ادامه این حرکت اعتراضی، صد ها شهروند فرانسوی -ایرانی همراه با پخش و خواندن  سرود" ای ایران ای مرز پر گهر" در صفی طولانی سازماندهی شده و در زیر بارش باران تظاهرات خود را در خیابان های شهر سرژی به نمایش گذاشتند.

 

 

آنان پس از طی مسیری طولانی و نشان دادن اعتراض خود به حضور فرقه خطرناک رجوی در فرانسه و اوور سوراوواز،و همنوایی مجدد سرود "ای ایران"و توزیع قطعنامه در ساعت 1830 به کار خود پایان دادند.

 

 

 

این برنامه با همیاری و مشارکت تعدادی از انجمن ها و اعضاء جدا شده از مجاهدین اجرا گردید.

 

در انتهای  این حرکت بزرگ اعتراضی ، تعداد انگشت شماری از عوامل سرکوبگر فرقه تروریستی رجوی که از اوور سوراوواز به قصد برهم زدن این برنامه  اعزام شده بودند ،به صورت وحشیانه به تظاهر کنندگان حمله ور شده و تعدادی از آنان را زخمی نمودند.چماقداران فرقه رجوی  3 دانشجوی فرانسوی و یک ایرانی را از ناحیه سر و صورت  زخمی کردند.با حضور پلیس فرانسه در محل ، تمامی چماقداران رجوی دستگیر و به دست سیستم قضایی فرانسه سپرده شدند.

 

 سایت ایران قلم از انتشار مطالب و مقالاتی که در آن کلمات توهین آمیز استفاده شده، معذور است

مسئولیت مطالب درج شده بر عهده نویسندگان آن می باشد