_________ استفاده از مطالب اين سايت با ذکر منبع بلامانع است _________

" کانون ایران قلم"

iran-ghalam@hotmail.com

www.iran-ghalam.de

نامه سرگشاده خانم ابراهیمی به خانم ریتا زوسموت در آلمان
سازمان مجاهدین ، یک فرقه یک سازمان ضد انسانی ، ضد ایرانی و ضد زن است
 

 

نسرین ابراهیمی
27.07.2012


اینجانب نسرین ابراهیمی یکی از اعضاء سابق سازمان مجاهدین خلق با 10 سال سابقه همکاری نزدیک با مجاهدین خلق مایل هستم مختصرا نکاتی را در رابطه با سازمان مجاهدین خلق ، با توجه به سخنرانی و حمایت شما از این گروه در ویلپنت پاریس به اطلاع شما برسانم .
البته در ابتدا لازم است تاسف خود را اعلام کنم که برای من قابل باور نیست شخصیتی مثل شما ، چنین بی محابا از سازمان مجاهدین خلق حمایت کرده باشد.
باید به عرض شما برسانم که سازمان مجاهدین خلق که به عقیده ملت ایران که قربانی تروریسم از طرف این گروه هستند و به عقیده اعضای ناراضی که سالیان سال از نزدیک با این گروه کار کرده اند ، یک سازمان ضد انسانی ، ضد ایرانی و ضد زن است که در عراق به عنوان ارتش خصوصی صدام خدمتهای بیکرانی را به دیکتاتور عراق داشتند از جمله کرد کشی و سرکوب مخالفان صدام در عراق .
شاید شما تعجب کنید که چرا من این سازمان را ضد زن خطاب می کنم.
احتمالا شما اطلاع ندارید که مسعود رجوی از زنان به عنوان ابزاری برای قبضه کردن قدرت رهبری خود استفاده می کند تا ولایت ایدئولوژیکی خودش را بر سایه سر تک تک اعضای مجاهدین مستدام نگاه دارد.
آیا شما اطلاع دارید که تعداد زیادی از زنان به دستور رجوی رحم خود را اجبارا خارج کرده اند؟
آیا شما اطلاع دارید که مسعود رجوی به تعدادی از زنان عضو شورای رهبری تجاوز جنسی کرده است؟
لازم است به اطلاع شما برسانم اعضاء این سازمان که اکثریت آنها تحت فشارهای روحی و روانی و برای سوء استفاده های رهبری این سازمان به زور در سازمان نگاه داشته شده اند .
ایا شما اطلاع دارید که سازمان مجاهدین علاوه بر اینکه خودش صد ها عملیات تروریستی را مرتکب شده است ، از گروه تروریستی القاعده نیز رسما حمایت کرده است.
جهان هرگز فراموش نخواهند کرد که حادثه دلخراش 11 سپتامپر را که هزاران انسان را در مصیبتی غمناک فرو برده بود ولی مسعود رجوی شخصا دستور جشنها وپایکوبی های مختلفی را به این مناسبت صادر کرد و هرگز فراموش نکردیم که مسعود رجوی می گفت که این تازه اسلام ارتجاعی است که چنین کرده و وای به روزی که اسلام انقلابی وارد شود چه طوفانی به پا خواهد شد. سازمان مجاهدین خلق که ماهیت ضد آمریکایی و ضد ایرانی آن بر هیچ کسی پنهان نبوده و نیست بعد از جنگ آمریکا و عراق و از دست دادن صدام حسین به عنوان مهمترین حامی و پشتیبان این سازمان, مجاهدین به فریبکاری روی آوردند و سیاست جدیدی را در پیش گرفتند . مجاهدینی که تا قبل از حمله آمریکا به عراق شعار مرگ بر آمریکا سر می دادند و انواع و اقسام کتابهای ضد آمریکایی و ... را در اشرف داشتند , دستور دادند که همه کتابها سوزانده شود و هیچ آثاری از این کتابها و فیلم ها بجا نماند و بعد هم با خوش رقصیها و نشان دادن چهره جدید و مدرن به آمریکا , می خواستند که این آثار و حتی دست داشتن در ترور مستشارهای آمریکا در اوایل انقلاب 57 را هم از ذهن آمریکائیها پاک کنند . و بعد هم با خرج کردن پولهای کلان و با لابی گریهای کلان از لیست سیاه تروریستی خارج شوند و با خریدن و به صحنه آوردن پناهنده های کشورهای اروپایی می خواهند نشان دهند که ملت ایران از این سازمان حمایت می کند در صورتی که کافی است که در دینای مدرن امروزی سری به دنیای بزرگ اینترنت زد و دید که ملت ایران از این سازمان تروریستی فقط به عنوان عاملین کشتار و جنایت یاد می کنند و هرگز از انها حمایتی نداشته و ندارند و این نمایشات که خانم رجوی در پاریس برگزار می کند برای فریب دادن دولتمردان آمریکا می باشد که گویا حمایتی وجود دارد .
سازمان مجاهدین از آنجا که دست از سابقه خشونت بار خودش بر نداشته و هرسال سالگردهای کشتارهای مختلفش را جشن می گیرد و هنوز به تهدید و ارعاب علیه مخالفین خود در سراسر دنیا اقدام می کند و هر انتقادی را با شدیدترین وجه سرکوب می کند چه در داخل خودش و چه خارج از محوطه فرقه ای خودش و همینطوربه برده داری و سوء استفاده از اعضای داخل پادگان اشرف و لیبرتی پایان نداده است و به راحتی با جان آنها بازی می کند و آنها را قربانی خواسته های شوم رهبریش می کند و از آنها برای باج خواهی در مقابل آمریکا و دولت عراق استفاده می کنند و ....
عملکرد این سازمان به خوبی نشان می دهد که فقط ظاهری فریبنده پیدا کرده است و فقط به دلیل خلع سلاح و در اختیار نداشتن سلاح در حال حاضر دست به اقدامات تروریستی به صورت موقت نمی زند و در آینده از هر فرصتی برای ایجاد خشونت و ترورهای کورش استفاده خواهد کرد . همانطوری که خود رجوی می گفتند سلاح به دست آوردن برای این سازمان بسیار ساده خواهد بود و فقط منتظر هستند که از لیست سیاه تروریستی خارج شوند تا دستشان برای کشت و کشتار بیشتر باز شود . هر گونه خارج کردن این سازمان تروریستی از لیست سیاه تروریستی خیانت به ملت ایران و باز کردن و هموار کردن راه ترور و خشونت و تهدید علیه ملت ایران وآمریکا می باشد .
در پایان به اطلاع می رسانیم که من و سایر دوستانم آمادگی کامل داریم که چه حضوری و چه مکاتبه ای اسناد و اطلاعات بیشتری از سازمان مجاهدین خلق را به شما ارائه بدهیم.

 

 


Open letter of Mrs. Ebrahimi to Mrs. Rita Sussmuth Chairman of the Advisory Council on Immigration and Integration,2002-2004 In Germany

The People’s Mujahedin Organization is a cult, an inhumane organization , against Iranian people and against the women’s rights!


I , Nasrin Ebrahimi , one of the former members of the people’s mujahedin organization with 10 years record of service of close cooperation with the people’s mujahedin organization , would like summarily inform you of some issues about the people’s mujahedin organization according to your recent speech and support of this group in Villepint in Paris.
First , I must declare my deepest regret that it is unbelievable for me such prominent political figure like you who had been the chairman of the advisory council on immigration and integration , 2002-2004, in Germany , had supported the people’s mujahedin organization .
I must inform you that the people’s mujahedin organization is known as an inhumane organization , against Iranian people , and against the women’s rights among the Iranian people who have been the victims of pmoi terrorism as well as the dissidents of this organization who had worked closely with this organization for years . This organization as Saddam’s private army , had served the dictator of Iraq a lot in killing the Kurds and suppression of the Saddam’s opponents in Iraq .
You are maybe surprised that why I am calling this organization as ¨¨against the women’s rights¨¨ .
Probably you have no idea that Massoud Rajavi , the spiritual leader of this organization , has been using the women in this organization as tools to preserve his leadership power and keep his ideological supremacy and hegemony upon the members of this organization consecutively and forever.
Do you know that a great number of women have forcibly taken out their wombs by the direct order of Rajavi ?
Do you know that Massoud Rajavi has sexually raped a number of women who are the members of the pmoi leadership council?
It is worth knowing that the majority of the members of this organization ,who have been under severe psychological pressures , haven been kept forcibly and misused by the leadership of the organization.
Do you know that the people’s mujahedin organization besides that has done hundreds of terrorist operations , has formally and officially supported the Al-Qaida terrorist organization.
The world will never forget the human catastrophe on 9/11 which took the life of thousands innocent people but Massoud Rajavi ordered directly to celebrate this catastrophic event through different banquets and gatherings and we have never forgotten that Massoud Rajavi said, quote¨¨ this is the fundamentalist Islam which has created such event (9/11) , let wait for the revolutionary Islam when it will emerge like a typhoon.¨¨
The people’s mujahedin organization which its anti-American and anti- Iranian content and essence has not been covert and hidden for anyone , after the US-Iraq war and the downfall of Saddam Hussein ,who was the pmoi’s most powerful supporter and backer , the people’s mujahedin organization began utilizing a new wave of deception by using a new policy. The mujahedin who were chanting anti-American slogans such as ¨¨ Down with USA¨¨ ,and they had different kind of anti -US books and archives and …………etc in Ashraf garrison before the US invasion of Iraq, the pmoi leadership ordered burning and annihilating all those anti-US books and archives, consequently after that there was not any sign of those books and films and ……….etc in AShraf anymore .they began showing themselves as modern organization and pro-USA to whitewash their past and even the killing and assassinating of the US -military advisers in 70,s in American minds. Then they began spending the huge amount of money and making different lobbies to delist themselves from the terrorist list .
They began attracting and bringing the refugees and refugee seekers in European countries to their meetings and gatherings by spending money to show that the Iranian people are still supporting them whereas it is very easy to find out through the internet that the Iranian people know this terrorist organization as the factors and the elements of killings and crime and they have not supported pmoi in the past or in the present whatsoever.
These shows that Mrs. Rajavi establishes in Paris is to deceive the American politicians and to pretend that as if they have the support of the Iranian people.
The people’s mujahedin organization has not renounced and denounced its violent record yet and for this reason every year they commemorate the anniversaries of its different killings and the violence through celebration and banquet .
They are still threatening and intimidating their opponents throughout the world and they suppress any kind of criticism severely and violently either inside or outside of the organization.
This organization has kept its own members as slave and has not ended the misusing of them and their slavery in Ashraf and Liberty yet. This organization plays with the members’ lives and sacrifice them for the sake of its leadership ominous requests. this organization utilizes its own members for the blackmail vis a vis USA and the Iraqi government…..
The actions of this organization clearly show that they have equipped themselves just with the deceptive looks and just because they have been disarmed and they do not have any access to the arms , temporarily they do not carry out any terrorist operations but in future they will use any chance and opportunity to carry out their terrorist assassinations and violent deeds. Rajavi was always saying that quote¨¨ Finding arms for this organization is a very easy task¨¨, and they are just waiting to come out of the terrorist list to begin the killings much easier and by less limitation .
Delisting this organization from the terrorist list is a treason against the Iranian people and it will pave the way for this organization for more terror , violence and threat against the Iranian and the American people.
At the end , I would like to inform you that my friends and I are ready to submit to you more information regarding to the people’s mujahedin organization by more evidence , and documents through face to face meetings or by the mail.


All the best
Nasrin Ebrahimi
 

همچنین .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

بتول رجایی سمبل شقاوت ، درندگی و وحشیگری بود
جایگاه و حقوق واقعی زنان در فرقه مجاهدین

 

 

نسرین ابراهیمی
07.07.2012


من شخصا از مرگ هیچ کسی حتی زن بد ذات و افریته ای به نام بتول رجایی که همه مرزهای شقاوت و دردیدگی و وحشی گری و هرزگی را در نوردیده بود خوشحال نمی شوم , مرگ چیزی است که نمی شود از آن فرار کرد و همه یک روزی می میرند , حتی رجوی که 10 سال است که از مرگ فرار کرده است و برای زنده ماندن , دیگران را قربانی می کند که شاید اینگونه به عمر پر از ننگش اضافه کند ولی به هر حال روزی باید این حقیقت را بپذیرد که او هم نمی تواند از این مقوله فرار کند .


اتفاقا به قول یکی از دوستان , جلادی مثل بتول رجایی باید زنده می ماند و از هم پاشیدن و در هم شکستن و آبروریزی و حقارت سازمان و رهبریش با اون افکار قرون وسطایی و پوسیده اش را تا آخر می دید وآنوقت با چشمهای پر از خونش می دید که این همه ظلم و ستم و شقاوت و درندگی و وحشیگری .... برای هیچ بود و سرابی بیش نبود . سرابی که رجوی به زنهای سازمان باورانده بود و ایشان هم یکی از زنانی بود که در باور احمقانه اش برای رسیدن به این سراب از هر مرزی عبور کرد و تمامی ارزشهای انسانی را له و لورده کرد تا آنجایی که برای اینکه خودش را به رجوی اثبات کند از شکنجه و زندانی کردن و کشتن افراد هم نگذشت .
صورت نحس و پر از کینه اش که همانند یک قاتل حرفه ای بود را به خوبی به یاد دارم , وقتی که من تنها 16 سال داشتم و من را به خاطر اینکه نمی خواستم در قلعه کثیف و فاسد اشرف بمانم زندانی کرده بودند و آن زمان او مسئول به اصطلاح تشکیلات بود و یکی از دست اندرکاران زندانی کردن من و یکی از بازجوهایی که از من بازجویی می کرد.


بتول رجایی باور کرده بود که در سراب و دنیای خیالی که رجوی به زنهای سازمان باورانده بود کسی شده است و به قدرت رسیده و در اینده در ایران وزیری خواهد شد و جاه و مقامی خواهد داشت , و ایشان برای حفظ آن به هر شقاوتی دست زد , ایشان فکر می کرد که چون در اشرف یک مشت آدم بی گناه را توانسته زندانی کند و هر بلایی که دلش خواسته سر اینها در بیاورد پس به قدرتی رسیده و باورش شده بود که خبری است . در سازمان فرقه ای مجاهدین کافی بود که ذره ای چشمت را به حقیقتها باز می کردی , آنوقت جایگاه حقیقی زنان در سازمان به خوبی دیده می شد و و پوچ بودن شعارهای رجوی به خوبی بر هر کسی آشکار می شد .


حقیقت این بود که زنان در سازمان فرقه ای رجوی به 2 دسته تقسیم می شدند , یکی کسانی که به اصطلاح به آنها شورای رهبری گفته می شد و آنها را مسئولین این فرقه قرار داده بودند که البته پر واضح بود که خودشان به خودی خود هیچ کاره بودند و زنانی در این سمت قرار می گرفتند که کورکورانه می باید از رجوی اطلاعت می کردند و خود را در مقابل رجوی کلفت و نوکر می دیدند , و برای اثبات اینکه اینها لیاقت این سمت را دارند می بایستی تا می توانستند جنایت انجام دادند و هر چه بی رحمتر و جانی تر , لایق این سمت بودن بیشتر . و بعضی از این زنان برای خوش آمدن رجوی به هر شقاوتی دست زدند و از هیچ جرم و جنایتی نگذشتند و نمونه هایش مثل بتول رجایی , مهناز بزازی , فروغ پاکدل ومهری حاجی نژاد و .... و بعضی هم به خود آمده و اجازه نداند که رجوی انسانیت آنها را از آنها بگیرد و نمونه هایش مثل خانم بتول سلطانی و مریم سنجابی و ... .


دسته دوم این زنان که از 900 زنی که در اشرف هستند تقریبا 700 نفر جزو دسته دوم قرار دارند :
مادرانی که به خاطر به زور جدا کردن فرزندانشان از آنها به شدت افسرده و مریض هستند و اغلب ساکت و به اصطلاح در خود که در سازمان فرقه ای رجوی هستند و در اصطلاح داخلی سازمان به آنها تو سری خور می گفتند , و تنها با خاطرات بچه هایشان زنده هستند ولی جرات خارج شدن از فرقه را ندارند و چون سازمان می داند که هنوز این افراد از جیگر گوشه هایشان به خاطر رجوی دل نکنده اند با آنها خصومت دارد و تا بتواند به آنها توی سری می زند و آنها را تحقیر می کند و در اصلاح داخلی مجاهدین به آنها قطب می گفتند یعنی کسانی که ارزشهای فرقه را جذب نکرده اند منظور از ارزشهای فرقه این است که به خاطر رجوی از همه چیز خود بگذری و همه چیز را فدای یک مرد کوتوله نفهم به اسم رجوی بکنی .


و بعد هم زنانی با میانگین 25 تا 40 سال هستند که اینجا به خاطر احترام به خواننده از گفتن یکسری مسائل اجبارا خودداری می ک
نم ولی سربسته باید بگویم که این دختران به دلیل اینکه از سنهای خیلی کم یا وارد سازمان شده اند و یا سازمان آنها را قاچاق کرده است , هرگز ازدواج نکرده اند و تمام زندگی که در اشرف دارند درگیر مسائل جنسی هستند و متاسفانه از آنجا که در فرقه رجوی جز خود رجوی کسی حق ازدواج ندارد و این حق طبیعی هر انسان از او گرفته شده است , در نتیجه رجوی این زنان را به یک مشت زنانی که فقط به دنبال خود ارضایی هستند تبدیل کرده است , با کمال تاسف باید بگویم در مقر زنان , همگی به همدیگر گیر می دادند و تا آنجایی که حتی یکسری از شورای رهبری آنها هم اینکاره شده بودند , و تمام زمان و وقت زنان تنها به موضوعاتی مثل مسائل جنسی و خود ارضایی , آرزوی بچه و زندگی , آرزوی لباسی خارج از اون لباس تحقیر کننده , آرزوی یک آرایش , آروزی یک بار دیدن و صحبت کردن با یک مرد , آرزوی دیدن یک فیلم بدون سانسور , آرزوی یک روز صحبت کردن با خانواده , آرزوی یک محبت از خانواده و هزاران ارزوی دیگر می گذشت و همگی غرق در رویاهایشان می شدند و شاید کسی باور نکند که در مقر زنان , کسی دیگر رژیم ایران را نمی شناخت و از بس که همگی دنبال این موضوعات بودند رژیم ایران به کلی فراموش شده بود و دیگه همگی با هم یادشان رفته بود که برای چی آمده بودند و چی می خواستند و .... و اگر هم بحثی به اسم رژیم ایران می شد حوصله ها سر می رفت چون دیگه موضوع روز چیز دیگری بود و بحث در مورد ایران موضوعیتی نداشت .


هزار زن اشرفی که مریم رجوی از آنها صحبت می کند این بود و نه چیز دیگری و این حقیقت تلخی است که بعضی مثل بتول رجایی خون جلوی چشمانش را گرفته بود و حقیقت زنان در اشرف را نمی توانست ببیند .
این همان جایگاه و حق وحقوقی زنانی است که مریم رجوی با ادا و اطوار خاص خودش از ان صحبت می کند .

 

همچنین .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

جا زدن 2 یا 3 هزار خارجی  به جای 100 هزار ایرانی نشانه درماندگی فرقه مجاهدین است

چرا رجوی یک ایرانی از یک گروه و حزب دیگر  در کنار خود ندارد؟

 

29.06.2012

نسرین ابراهیمی

حمله اخیر فرقه به گل نشسته  رجوی به جدا شده ها نشان ازاین است که این فرقه ماهیت تروریستی خود را هرگز و هرگز عوض نخواهد کرد , وقتی که سالروز آدمکشی و خشونتشان  را جشن می گیرند ؛ پر واضح است که اینها هر چند سلاحهای اهدایی صدام حسین را به زور از آنها گرفته باشند  ولی این باعث عوض شدن ماهیت تروریستی اینها نشده است , کسانی که فکر می کردند که فرقه رجوی از روزی که خلع سلاح شدند دیگر تروریست به شمار نمی آیند و آنها توان تغییر ماهیت ضد انسانی و تروریستی خود را دارند  سخت در اشتباه هستند ؛ به قول رجوی؛ موضوع سلاح اصلا موضوع مهمی نیست برای مجاهدین ، چرا که هر لحظه که اراده کنند با پولهای عربستان و صدام  , به دست آوردن سلاح برایشان کاری نخواهد داشت ؛ حقیقت این است که ماهیت این گروه مهم است نه داشتن و یا نداشتن سلاح .

مجاهدین از دمکراسی و آزادی و انتقاد .... صحبت می کنند و مدعی هستند که هرکسی که هر انتقادی به اینها دارد می تواند به راحتی آنها را مورد انتقاد قرار دهد , اونها این شعار خودشان را چند روز پیش با حمله به جدا شده هایی که به آدم کشی رجوی اعتراض داشتند , به خوبی اثبات کردند , مسعود رجوی و جادوگر پیر و زشت اورسورواز به خوبی نشان دادند که اینها حتی تحمل یک انتقاد را نداشته و ندارند و نخواهند داشت , اگر رجوی ادعا می کند که حرفهای جدا شده ها دروغ است و اینها همگی ماموران وزارت اطلاعات هستند , پس ایشان و زن امریکایی زده اش چرا این همه از جدا شده ها وحشت دارند ؟ سوختن و فشار باید در چه حدی باشد که جلوی پلیسهای شخصی فرانسه هم نتوانی جلوی خودت را بگیری و با چوب و چماق حمله کنی !!!

 من هرگز نشست مسعود رجوی ( که ما به این نشستها اصطلاحا نشستهای داخلی می گفتیم ) را فراموش نخواهم کرد که می گفت که دیگران بی خود می کنند از ما انتقاد کنند , ما سالیان است که در حال مبارزه ( فراموش نکنیم که مبارزه همان اسم مستعار مزدوری برای صدام حسین  و کشتن هموطنهای خود , زندانی کردن تعدادی هموطن در طول سالیان و کشیدن بیگاری از آنها  و تجارت کردن به اسم اونها و ....)  با 2 رژیم هستیم و شهید دادیم و چرا باید مورد انتقاد قرار بگیریم ,  کسی حق انتقاد به ما را ندارد , البته ایشان بارها و بارها همه گروههای دیگر را مرده و به درد نخور  حساب می کرد و انتقاد کردن به سیستم رجوی  در دستگاه ایشان معنایی نداشت و انتقاد از سیستم رجوی , ایشان را به شدت به هم می ریخت و کینه شدیدی به دل می گرفتند تا آنجایی که دستور مرگ جدا شده هایی که به ایشان انتقاد می کردند را صادر کرد.

و حالا در فرانسه در مهد آزادی , جایی که می تواند برای فرقه تروریستی رجوی فرصتی باشد تا یاد بگیرند که فقط شعار ندهند و عمل هم بکنند و از خشونت دست بکشند , ولی متاسفانه می بینیم که چه فرانسه جایی که مهد آزادی است باشد و چه عراق و قلعه اشرف , اینها تحمل کوچیکترین انتقاد را ندارند و نخواهند داشت , اینها پاسخ انتقاد را با چوب و چماق می دهند و جز این رجوی راه دیگری را قبول نخواهد داشت چرا که رجوی خوب می داند که اگر فقط یک بار به تعداد ولو اندک از انتقادهای جدا شده ها صادقانه پاسخ بگوید , دیگر کسی برایش نخواهد ماند , پس لاجرم راهی ندارد جز گردنکشی و زورگویی و دورویی و چوب و چماق وسرکوب ....

باید به جادوگر پیر و زشت اورسورواز گفت که , پوشیدن لباسهای زرد و قرمز و نارنجی , عملهای گوناگون زیبایی , ریختن ادا و اطوار و قهقهه زدن برای جان بولتن و شهردارهای سابق امریکایی  و حتی در آوردن روسریت هم  چیزی از اون خوی کثیف و حیوانیت کم نخواهد کرد و ماهیت ضد انسانی تو و شوهر فراریت هرگز عوض نخواهد شد .

من فکر می کنم که خیلی ها  با حمله چماقداران رجوی به جدا شده ها و با دیدن مراسم جشن آدمکشی آنها , بیش از پیش اطمینان پیدا کردند که اول اینکه ماهیت اونها همان هست که بوده و فقط مقداری رنگ عوض کردند و این فرقه تحمل هیچ انتقادی را ندارد و هر گونه اعتراض و انتقادی را با چوب و چماق سرکوب می کند کاری که سالیان به یمن اربابش صدام یاد گرفته بود و در اشرف اجرا می کرد , دمکراسی و آزادی که فرقه از آن صحبت می کند و ورد زبان روباه پیرو فرسوده اورسورواز شده را خوب همه دیدند و رجوی به همه نشان داد که تازه اینجا اروپاست و دستش بسته است و فعلا تا این حد سرکوب می کند وای به روزی که اینها پایشان به ایران برسد .

 دوم اینکه مراسم 100 هزار نفره فرقه رجوی به خوبی نشان می دهد که این فرقه تا به چه حد بی دنباله است و همگی بیش از پیش متوجه این حقیقت شدند  که این فرقه نه تنها کسی را در ایران ندارد بلکه همان کسانی که در خارج مزدبگیر و یا به قول خود رجوی ایدئولوژیک , هوادار رجوی بودند هم رجوی را تنها گذاشته اند و دیگر برای رجوی تره خورد نکرده و خود را عقب کشیده اند , جا زدن 2 یا 3 هزار خارجی  به جای 100 هزار ایرانی نشانه از فلاکت و درماندگی این فرقه است وتلاش و دست و پا زدن برای برگرداندن آب ریخته اشرف به جوب است , و پوشش گذاشتن بر شکست فضاحت بار خط و مشی سیاسی , ایدئولوژیک و نظامی .

 2 یا 3 هزار نفر سیاه پوست و یا افغانی , رمانی و ... که به اجباردر ازاء دریافت غذای مجانی و پول توجیبی و یک گردش در پاریس , باید تی شرطهایی  با عکسهای رجویها می پوشیدند  که اینطور تلقی شود که گویا اینها ایرانی هستند که این تی شرطها را به تن دارند و کنار هر صندلی یک پرچم بسیار بلند گذاشته شده است که سالن به حدی شلوغ شود که گویا همین سالن 3 هزار نفره مملو از ایرانیهایی است که برای سخنرانی رجوی آمده اند , از طرف دیگر خبرنگار فرقه با  ژست اینکه الان می خواهد با هموطنان ایرانی که سر از پا نمی شناسند و تازه از راه رسیده اند مصاحبه کند شروع به مصاحبه می کند که از شانس بد ایشان به هر کسی که می رسد یا افغانی است و یا کرد عراق و در نهایت ایشان مجبور می شود که به نفرات عراقی بگوید که شما خواهان دمکراسی در ایران و عراق هستید ! و آنها هم فقط سرشان را تکان دهند و آش آنقدر شور بود که ایشان سریع مصاحبه اش را قطع کرد چون بعد از عراقیها سیل آمدن سومالی ها که از کمپ های متعدد در اروپا آمده بودند جاری شد . از طرف دیگر مهدی ابریشمچی  شوهر اول مریم رجوی که به دلیل هدیه کردن زن خودش به رجوی مورد اعتماد شخص رجوی است شروع به شور و فطورهای همیشگیش کرد و باز هم برای روحیه دادن به خودش و دیگر اعضا گفت که مقاومت پیروزهای گوناگونی را خلق کرده ولی ایشان از این همه پیروزی حتی یک عدد از آنها را نام نبردند و فقط خیلی عجله داشتند که به جمع آفریقایها و لهستانیها , افغانیها , رومانیائیها  بپیوندند وبیشتر از این مجبور نباشند که از پیروزیهای پوشالی صحبت کنند چون ایشان ته دل خودشان ,خودش هم حالش از خودش و حرفهای تکراریش به هم می خورد .

شگفتا که مجاهدین با حمایت صدام و عربستان و به قول خودشان در کنار مرزهای ایران با ارتش آزادیبخش نتوانستند کاری بکنند , حالا می خواهند با یک مشت آفریقایی و افغانی  پناهنده , خواهر مریم را به تهران ببرند!!

واقعیت این است که هر گروه یا حزبی که پشتیبانی و حمایت مردم خود را نداشته باشد پیشاپیش  مرده است , حتی اگر پولهای کلان عربستان و اسرائیل و صدام حسین هم همراه و پشتیبانش باشد , دروغ گفتن و تبلیغ کردن برای کی و برای چی و تا کی ؟

آیا تا حالا شده مریم رجوی در یکی از همین برنامه هایی که برای سخنرانی شهرداران سابق آمریکایی و اروپایی برگزار می کند , یک ایرانی از یک گروه و حزب دیگر هم در کنار خود داشته باشد ؟

این جز نشانه از این است که همه ایرانیها افکار ارتجاعی و پوسیده این فرقه را می شناسند و به آن حتی نزدیک هم نمی شوند .

 

 سایت ایران قلم از انتشار مطالب و مقالاتی که در آن کلمات توهین آمیز استفاده شده، معذور است

مسئولیت مطالب درج شده بر عهده نویسندگان آن می باشد