_________ استفاده از مطالب اين سايت با ذکر منبع بلامانع است _________

" کانون ایران قلم"

iran-ghalam@hotmail.com

www.iran-ghalam.de

سرنوشت کنونی فرقه رجوی ناشی از چیست؟‏

 

 

علی جهانی
10.08.2012
 

از زمانی که رجوی با شیادی خاص خودش رهبری سازمان را بدست گرفت و آنرا تبدیل به سازمان مسعود و مریم کرد و با ویژگی های خاص خودش یعنی قدرت طلبی و هوس رانی همواره دچار توهمات ابلهانه بوده و هست . بله رجوی بر اثر این توهمات ابلهانه اش و تنگ نظری هایش که ناشی از افکار پوسیده فرقه گرایانه اش هست همواره برخلاف جریان آب شنا کرده است و بر خلاف نظر همه دنیا بر نظرات ابلهانه خودش اصرار ورزیده و آنرا درست ترین نظر دانسته است وهمین امر هم باعث سقوط این فرقه به ورطه نابودی ودچار شدن سازمان به سرنوشت تیره وتار کنونی گشته است
اکنون برای روشن تر شدن موضوع نگاهی گذرا می اندازیم به مقاطه ای از پروسه حیات این فرقه در زمان صدارت رجوی و تصمیمات و توهمات ابلهانه و تنگ نظری هایش و از اینکه چطور خود را محور عالم دانسته و بر این افکار پوسیده اصرار ورزیده است و با عث فروپاشی و نابودی این فرقه گشته است.

یکم) در حالی که در دوران جنگ هشت ساله ایران و عراق در زمان صدام همه دنیا صدام را شروع کننده جنگ می دانستند و همچنین در حالی که همه دنیا صدام را
بر اثر جنایاتی که در جنگ نظیر بمباران شهرها و مناطق غیر نظامی و استفاده از بمب شیمیایی و جنایاتی که بر علیه مردم عراق مرتکب شده بود دیکتاتور می دانستند و مورد نفرت وتنفر شدید مردم دنیا وبطور خاص مردم ایران و عراق بود رجوی با صدام پیمان صلح امضاء کرد و بعد هم از فرانسه به عراق آمد و او را تنها دوست سازمان که اسم مستعار خودش هست دانست و همچنین از او به عنوان صاحب خانه که در واقع اسم مستعار ارباب هست یاد می کرد و بعد هم در کنار او بعنوان غلام حلقه به گوش در سرکوب شیعیان جنوب عراق و کرد کشی و سرباز کشی در جبهه های جنگ شرکت کرد.

دوم) در حالی که بر اثر باد جهانی دیگر دوران مبارزه مسلحانه بسر رسیده و تمامی بلوک شرق و خود شوروی سابق هم بر اثر این باد جهانی فروپاشید و دیگر همه گروههای مسلح نظیر گروه تامیل در سری لانکا و ارتش ایرلند و جدایی خواهان باسک و سازمان فتح در فلسطین مبارزه مسلحانه را کنار گذاشته وبه راه حل سیاسی روی آوردند .ولی این رجوی همچنان بر مبارزه مسلحانه اصرار می ورزد و بر خلاف نظر همه دنیا طرفدار راه حل نظامی و خشونت هست و اکنون علی رغم اینکه بعد از سقوط صدام مجبور به ترک سلاح شده است نه تنها این شیوه مبارزه مسلحانه را رسما رد نکرده است بلکه هنوز همگان شاهد هستند که همه ساله سالروز ترور وخشونت را گرامی می دارد و امیدوار هست که روزی بتواند دوباره به سلاح دسترسی پیدا کند و به اعمال تروریستی خودش ادامه دهد و یکی از گلایه های رجوی از ارباب جدیدش آمریکا اینست که چرا آنها را خلع سلاح کرده است و نگذاشته به خشونت گرائی اش ادامه دهد.

سوم) در حالی که همه دنیا و همه ادیان الهی و حتی آنانی که به خدا اعتقاد ندارند نظیر کمونیستها بر کانون گرم خانواده اصرار می ورزند و خواهان گرم تر شدن و استمرار ومستحکم تر شدن این کانون هستند و برای بقای آن تلاش می کنند و به ادامه آن پای می فشارند تنها این رجوی هست که بر اثر افکار پوسیده فرقه گرایانه اش کانون خانواده را کانون فساد می داند و خواهان منفجر کردن این کانون می گردد و باز با همین افکار پلیدش طلاق اجباری را در سازمان تحت عنوان انقلاب ایدئولوژیک راه می اندازد و بچه های خردسال را از والدین شان جدا کرده و آواره خارجه کشور می کند و تماس باخانواده را در مناسبات اکیدا ممنوع می سازد و خانواده ها را دشمن سازمان خطاب می کند و نیروها را از ملاقات با خانواده محروم می کند و بدینوسیله همگان شاهد هستند که تنها نقطه ای که در جهان در آن ازدواج ممنوع هست قلعه اشرف هست که توسط رجوی دایر شده است.

چهارم) در حالی که همه دنیا در تلاش بودند که بین ایران عراق آتش بس برقرار شود و این جنگ ویرانگر هشت ساله پایان بپذیرد تنها این رجوی بود که مخالف پایان جنگ و برقراری آتش بس بود چون استراتژی بقای خودش را به جنگ استوار کرده و به آن گره زده بود. لذا نه تنها با پایان یافتن و خاتمه جنگ مخالفت می ورزید بلکه با راه اندازی فروغ جاویدان که در واقع دروغ جاویدان بود تعداد زیادی را به کشتن داد تا بلکه بتواند جلوی اجرای قرار داد آتش بس و خاتمه جنگ را بگیرد که موفق نشد .ولی باز همگان شاهد بودند که در دوران آتش بس همواره امیدوار بود که روزی این جنگ ویرانگر و خانمان سوز دوباره شروع گردد و رجوی همواره در نشستها به تابلوی جنگ امیدواری می داد و می گفت این آتش بس نا پایدار و شکننده هست و دوام نمی آورد و در همین راستا با راه اندازی تیم های داخله و عملیات تروریستی در داخل کشور که این کار نقض آشکار قرار داد آتش بس بود سعی داشت این آتش بس را از بین ببرد و شعله های جنگ را فروزان کند.

پنجم) در حالی که در سال 1376 بعد انتخاب خاتمی به عنوان رئیس جمهور در ایران همه دنیا از آن استقبال کردند و آنرا دوران گشایش و دوران اصلاحات در ایران می دانستند و در این راستا حتی اعضای شورای دست ساز رجوی مانند آقای متین دفتری و همسرشان و همچنین اکثریت نیروها در داخل تشکیلات سازمان دوران خاتمی را دوران خوبی می دانستند و خواهان تجدید نظر سازمان در خط و مشی مبارزه مسلحانه بودند این تنها رجوی بود که نه تنها آنرا دوران گشایش نمی دانست بلکه با راه اندازی عملیات داخله و خمپاره اندازی به مناطق مسکونی و کشتن شهروندان غیر نظامی در ایران و راه اندازی عملیات تروریستی سعی کرد این دوران را به شکست بکشاند و در داخل مناسبات هم با راه اندازی نشستهایی تحت عنوان نشست طعمه که مستقیما توسط خودش اداره می شد و به مدت چهار ماه و نیم ادامه داشت همه افکار را رد کرد و برای اثبات نظر خودش همه را سرکوب کرد و دستور مغزشوئی گسترده در مناسبات را تحت عنوان عملیات جاری و غسل هفتگی صادر کرد.

ششم) در حالی که همه دنیا از جمله فعالین حقوق بشری و سازمان ملل و دولت عراق و دولت آمریکا خواهان بر چیده شدن قلعه اشرف و انتقال نیروها به کمپ موقت لیبرتی هستند و از راه حل مسالمت آمیز برای حل این مشکل حمایت می کنند . تنها این رجوی هست که با کار شکنی هایش و با بهانه تراشی هایش مانع از ادامه این روند جابجائی شده است و در این راستا با فرافکنی و وارونه گوئی دولت عراق را مسئول این توقف می داند و علی رغم هشدار آمریکا و دولت عراق و توصیه سازمان ملل و راه حل و نقش راه آقای کوپلر نماینده ویژه سازمان ملل در عراق نه تنها این نقشه راه را رد کرده و جلوی دنیا به گردن کشی و پا فشاری خود به راه حل خشونت آفرینی ادامه می دهد بلکه با کمال پر روئی و وقاحت خاص خودش نماینده ویژه سازمان ملل در عراق جناب آقای کوپلر را متهم به همکاری با حکو مت ایران می کند و خواهان تعویض آن می گردد و اکنون هم چند روز پیش جناب آقای بان کی مون دبیر کل سازمان ملل از این فرقه خواست در جهت تخلیه اشرف همکاری کند .احتمالا رجوی با متهم کردن دبیر کل سازمان ملل به همکاری با ایران خواهان تعویض او خواهد شد
هفتم) در حالی که همه دنیا می دانند که کمپ لیبرتی کمپ موقت و ترازیتی هست اما رجوی با خواستار شدن راه اندازی درختکاری و ساختمان سازی و سبزی کاری و غیره می خواهد آنرا جایگزین قلعه اشرف کند و به ادامه حیات در آن بپردازد و اصلا به دنبال رهائی و خروج نیروها از عراق نیست و همچنان در صدد اینست که آنها را با از دست دادن اشرف در این کمپ موقت برای بقای عمر ننگینش در اسارت خودش نگه دارد
هشتم ) و بلاخره باز در حالی که همه دنیا به بسر آمدن دوران عمر این سازمان و پایان رسیدن تاریخ مصرفش اذعان دارند .ولی این رجوی هست که همچنان خود را نه تنها آلتر ناتیو بلکه تنها آلتر ناتیو می پندارد و هموار ه دم از او ج ترقی و بالای قله بودن سازمان و پیروزی های واهی و پوشالی این دستاورد های خیالی و پوشالی را نتیجه رهبری و افکار پوشالی و فرقه گرایانه خودش می داند
اما با همه این وارونه گوئی های رجوی و بر خلاف جهت آب شنا کردن هایش در این پروسه ای که بطور مختصر به گوشه ای از آن اشاره تیتر وار کردیم همواره خلاف نظرات ابلهانه و فرقه گرایانه اش به اثبات رسیده است و در آینده هم چنین خواهد شد و رجوی با این گردن کشی و قلدری خودش نمی تواند در مقابل افکار عمومی دنیا ایستادگی کند و بر افکار پوسیده فرقه گرایانه اش اصرار بورزد . و در اینجا می توان نتیجه گرفت که در یک کلام علت اصلی سرنوشت فلاکت باری که هم اینک سازمان دچار آن گشته است رجوی ها هستند و با دستگیری و محاکمه این زوج می توان به پایان این مشکلات امیدوار بود و مطمئنا این امر محقق خواهد گشت و بزودی همگان شاهد خواهند بود که همانطور یکه رجوی مجبور به ترک سلاح و ترک خاک شده است . بر اثر فشار بین المللی مجبور خواهد شد سوراخ موش را هم ترک کند و پشت میز محاکمه و پاسخگویی در قبال این همه فجایعی که مرتکب شده قرار خواهد گرفت و آنروز دیر نیست و رجوی را هم از آنروز گریزی نیست


به امید آنروز
و به امید و آرزوی رهایی همه اسیران در قلعه اشرف
 

همچنین  .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

چرا شهروندان فرانسوی از حضور فرقه مجاهدین در کشورشان وحشت دارند ؟‏
 

 

علی جهانی
01.08.2012

اخیرا گروهی از جوانان شجاع فرانسوی به نمایندگی از مردم شریف فرانسه در استان والدواز تحت عنوان MAST گروهی را تشکیل داده اند که اساس فعالیت شان ضد فرقه گرائی و ضد فرقه تروریستی مجاهدین می باشد . وجای بسی خوشحالی دارد که مردم فرانسه هم همانند مردم ایران و مردم عراق خواهان برچیده شدن بساط فرقه گرائی فرقه رجوی هستند . و اما اینکه چرا مردم فرانسه از حضور این فرقه در کشورشان نگرانند و وحشت دارند بر می گردد به سوابق عملکرد های فرقه گرایانه و تروریستی که این فرقه در کشور فرانسه که به مام آزادی معروف هست داشته است . و این ترس و وحشت و نگرانی شهروندان فرانسوی از زمانی که مسعود رجوی از ایران فرار کرد و در منطقه اورسورواز پاریس مستقر شد و از آنجا بعنوان مقر فرماندهی و هدایت تیم های عملیات تروریستی در ایران استفاده نمود شروع شده و اکنون به اوج خودش رسیده که منجر به این شده که گروهی از جوانان به این فکر بیفتند که گروهی را برای مبارزه با عملکرد فرقه گرایانه این فرقه در کشورشان تشکیل دهند و خواهان ترک این گروه از اور سورواز و برچیده شدن بساط فرقه گرائی شان در فرانسه گردند . در این رابطه دلایلی که به نظر می رسد از بدو حضور رجوی تا به امروز تنفر و انزجار مردم فرانسه را به اوج رسانده است که منجر به تشکیل چنین گروهی شده است به قرار زیر می باشد.
یکم)هدایت عملیات تروریستی از کشور فرانسه و پشتیبانی از تیم های عملیاتی در ایران که منجر به تنش مداوم در روابط دیپلماتیک بین کشور فرانسه و ایران شده است .

دوم) اقدامات پول شوئی و اخاذی از شهروندان فرانسوی تحت عنوان دروغین جمع آوری کمک مالی برای بچه هایی که والدین شان توسط دولت ایران کشته شده اند که واقعیت بیرونی نداشت و این کار غیر قانونی و کلاهبرداری بود و این پولهای اخاذی شده از مردم برای مصارف عملیات تروریستی استفاده می شد .

سوم) عملکرد فرقه گرایانه این سازمان و سکت بودن آن بخصوص که بعد از دستگیری مریم رجوی به اوج خود رسید و سران فرقه و بطور خاص سرکرده آن مریم رجوی برای آزادی خودش از زندان دستور داد که تعدادی دست به عمل خودسوزی در خیابانهای پاریس بزنند که این عمل فرقه که نفرات راوادار به آتش زدن خود کردند تاثیر بسیار منفی روی شهروندان فرانسوی گذاشت و باعث وحشت شدید آنان از این فرقه تروریستی گردید و نفرت شان از این فرقه را چند برابر نمود.
چهارم ) اقدامات تروریستی و چماقدارانه این فرقه که در کشور فرانسه علیه مخالفین خودش انجام می دهد که با عث تاثیر منفی روی شهر وندان و ترس و وحشت شان از این گروه تروریستی می گردد که در این رابطه می توان به یورش وحشیانه چماقداران و چاقو کشان و ارازل و اوباش اعزامی از اور سورواز که به دستور سرکرده این فرقه به آکسیون اعتراضی و تظاهرات آرام و روشنگرانه مخالفان فرقه گرائی در شهر پاریس صورت گرفت اشاره کرد که خشم انزجار شهروندان فرانسوی حاضر در صحنه را دوچندان کرد و باعث محبوبیت بیشتر مخالفان عملکرد فرقه گرایانه این فرقه در بین مردم عادی گردید
پنجم) واما مهمترین دلیل ترس و وحشت مردم فرانسه از حضور این فرقه تروریستی در کشورشان این است که فرقه رجوی بعد از اینکه قلعه اشرف این مقر اصلی فرقه گرائی اش را از دست بدهد بخواهد مقر اور سورواز را جایگزین قلعه اشرف کند و برای ترویج اندیشه فرقه گرایانه اش استفاده نماید و کشور فرانسه را به جولانگاه اقدامات تروریستی و هدایت آنها و عملکرد فرقه گرایانه اش نماید . کما اینکه هم اکنون شواهد نشان می دهد که سران فرقه بویژه سرکرده آن در پاریس در صدد هستند که با فروپاشی اشرف اور را جایگزین آن نمایند و از اینجا کنترل و هدایت اقدامات تروریستی را انجام دهند و این مهمترین و ترس و وحشت مردم فرانسه از این فرقه تروریستی هست .لذا به همین دلیل جوانان آگاه استان والدواز تصمیم گرفته اند چنین گروهی را برای مبارزه با اقدامات روبه گسترش فرقه گرایانه این گروه در کشورشان تشکیل بدهند تا بتوانند بدینوسیله به ترس و وحشت ونگرانی های هموطنان شان پاسخ بدهند . که بسیار کار شایسته و قابل تقدیر هست و اقدام بجایی بوده که این جوانان آگاه انجام داده اند وحتما پیروز خواهند شد .زیرا همانطور که مردم ایران این فرقه را از کشور بیرون کردند و همانگونه که مردم و جوانان کشور عراق در حال بیرون کردن و برچیدن بساط فرقه گری این گروه تروریستی از کشورشان هستند شما نیز موفق خواهید شد با پافشاری روی خواسته برحق خود مبنی بر اینکه خواستار ترک این گروه از اور سورواز و برچیده شدن بساط فرقه گری در کشورتان توسط این فرقه آنها را مجبور به کنار گذاشتن اقدامات فرقه گرایانه نمائید و هیچ شکی درش وجود ندارد که شما جوانان دلیر پیروز خواهید شد و اجازه نخواهید داد که کشور تان جولانگاه این فرقه گردد


با آرزوی پیروزی برای شما
به امید آنروز که کشور فرانسه هم از لوث وجود این فرقه پاک گردد
 

همچنین  .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

چرا رجوی مخفی شده است؟

 

 

علی جهانی
31.07.2012

ابتدا برای یافتن پاسخی برای این سئوال مهم واساسی و پرداختن به آن باید کمی به عقب برگردیم و مروری بیندازیم به کار نامه سیاه عملکردهای فرقه گرایانه رجوی در این سالیانی که زمام امور سازمان را بدست گرفته است.
رجوی بواسطه دو ویژگی بارز و برجسته ای که دارد یعنی قدرت طلبی و هوسرانی که جزو ذات جدائی ناپذیرش هست ، بسیار ترسو وبزدل می باشد و لذا برای حفظ جان خویش دست به هر عمل خیانت بار و جنایت کارانه ای دست زده و می زند تا به هر قیمتی که شده خودش را از خطرات جانی نجات دهد . وباز در همین رابطه به شدت از پذیرش مسئولیت اعمالی که مرتکب شده فراری هست و حاضر نیست پاسخگوی این اعمال خودش باشد چون بهتر از هر کس دیگری می داند که جواب قانع کننده ای ندارد و محکوم به شکست می گردد . برای روشن تر شدن و اثبات این توضیحات در زیر مروری می اندازیم به پروسه رجوی از بدو ورودش به سازمان تا به امروز که در سوراخ موش گیر کرده است .

یکم) در مورد ویژگی هوسرانی هایش می توان به ازدواجهای مکرر ورسمی و غیر رسمی اش اشاره کرد. که در این راستا می بینیم وقتی که عاشق مریم می گردد دیگر به نزدیکترین یار خودش مهدی ابریشم چی رحم نمی کند و او را وادار به طلاق اجباری می کند. و یا به راه اندازی حرمسرا تحت عنوان زنان شورای رهبری برای ارضای هوس بازی هایش می توان اشاره کرد.

دوم) در مورد قدرت طلبی هایش می توان از ابتدا به خیانت و لو دادن بنیانگذاران سازمان در زندانهای شاه اشاره کرد که بخاطر حفظ جان خویش و رسیدن به کرسی رهبری سازمان آنان را فروخت و خودش را رهانید و بعد هم رهبری سازمان را غصب کرد .

سوم ) بعد از آزادی از زندان شاه باز همگان شاهد بودند که چطور با بی دفاع گذاشتن نیروها در سال 60 و جا گذاشتن زن و بچه اش برای حفظ جانش فرار را بر قرار ترجیح داد و به فرانسه گریخت .
چهارم) در فرانسه در حالی که وعده و وعیدهای دروغینش در مورد سرنگونی شش ماهه رو شده بود طوری که افراد اصلی شورای دست سازش مثل بنی صدر و قاسملو ازش جدا شده و فاصله گرفتند . ودر حالی که تیم های عملیاتی که برای عملیات تروریستی به ایران اعزام کرده بود شکست خوردند . برای اینکه باز زیر بار پاسخگویی نرود و برای محکم کردن جایگاه رهبری خودش که سست شده بود دفتر سیاسی سازمان را منحل کرد و خودش را رهبر عقیدتی نامید . وبعدش هم که دیدیم چون دیگر در فرانسه اوضاع را بر وفق مراد خودش ندید و برای تثبیت کردن رهبری خودش و کنترل شدید نیروها توسط خودش دست به فرار تاریخی تحت عنوان پرواز تاریخ ساز از فرانسه به عراق زد تا در آنجا بعنوان غلام حلقه بگوش صدام در جنگ ایران عراق بنفع صدام شرکت کند و همچنین بتواند افکار فرقه گرایانه اش را براحتی ترویج دهد .

پنجم) باز در سال 67 بعد از آتش بس احساس خطر کرد ودید کشتی استراتژیش که روی جنگ ایران وعراق سوار بود به گل نشسته و می رود تا نابودی خودش را به همراه داشته باشد و نیروهای زیادی ناراضی شده بودند . رجوی برای خلاص شدن از دست این نیروها و نجات جان خویش همه را به تنور جنگ ریخت و آن دروغ جاویدان را تحت عنوان فروغ جاویدان را ه انداخت که منجر به کشته و مفقود شدن هزاران تن گردید . و بعد هم که نیروها باقی مانده او را مسبب این شکست .
می دانستند زیر بار نرفت و با وقاحت خاص خودش آنرا به گردن نیروها انداخت که شما چون وابسته به زن و بچه بودید نتوانستیم پیروز شویم . و در اینجا بود که با راه اندازی خیمه شب بازی انقلاب ایدئولوژیک همه را به طلاق اجباری وادار کرد و با تبدیل سازمان به سازمان مسعود ومریم رسما و با شتاب بیشتری به رواج اندیشه فرقه گرایانه خودش در مناسبات پرداخت و به مغز شوئی نیروها مشغول گشت و در اینجا بود که دیگر همه چیز و همه کس و همه موضعگیریها و تحلیل های سازمان بطور مطلق از منافع و حفظ جان خودش در مناسبات چیده شد.

ششم) در زمان جنگ خلیج هم که دید اربابش صدام دارد سقوط می کند و اگر او سقوط کند سازمان که اسم مستعار خودش هست هم نابود خواهد شد به یاری صدام شتافت و در کرد کشی و سرکوب شیعیان جنوب عراق شرکت کرد .
هفتم) و باز همگان شاهد بودند که در زمان جنگ عراق و آمریکا و سقوط صدام نیروها را در مقابل مهیب ترین بمبارانها تنها گذاشت و برای نجات جان خویش به سوراخ موش خزید.
حال با این مقدمه می پردازیم به سئوال اصلی این بحث که چرا رجوی مخفی شده است ؟
اولا : برای اینکه رجوی مسئول شماره یک همه جنایاتی هست که تا کنون در سازمان تحت رهبریش صورت گرفته است . بله جنایاتی از قبیل :کرد کشی،سرکوب شیعیان جنوب عراق ،پول شوئی در کشورهای اروپائی ،مغز شوئی در داخل مناسبات ،قتل و شکنجه و زندانی کردن اعضای ناراضی در داخل مناسبات مخوف و استالینی خودش،سرباز کشی در جبهه های جنگ ایران و عراق، رهبری و فرماندهی مستقیم عملیات تروریستی سازمان در ایران و هزاران جنایت دیگر که رجوی مستقیما مسئول انجام آنها می باشد و به دستور مستقیم خودش مورد اجرا قرار گرفته است .

ثانیا: رجوی همواره علی رغم اینکه مسئول شماره یک همه جنایات بوده ولی همواره نه تنها از پاسخگوئی فرار کرده و از پذیرش مسئولیت این اعمال سرباز زده است بلکه با کمال بی شرمی و وقاحت آنرا به گردن نیروها و دیگرا ن انداخته است و خودش را با دجالیت خاص خودش پاک و معصوم دانسته و از پاسخگوئی طفره رفته است.

ثالثا: باز در مرور کارنامه سیاه رجوی در بالا گفتیم که رجوی هر جا که هوا پس بوده و احساس خطر کرده به هر قیمتی شده خودش را از مهلکه بدر برده و فرار کرده است و به همین دلیل بین مردم به مسعود ددری معروف شده است.

رابعا : اینبار اما چون رجوی نتوانست فرار کند و سقوط غیر مترقبه صدام فرصت فرار را بهش نداد مجبور شده است که موقتا مخفی شود تا در فرصت مناسب فرار کند و خودش را از مهلکه نجات دهد .بله به همین دلیل به سوراخ موش خزیده و گفت که من شیر خفته هستم که بسیار مضحک و خنده دار بود آخر ما تا آنجا که شنیده ایم شیر هیچگاه زیاد نمی خوابد و تنها خرس و خرگوش هستند که به خواب زمستانی می روند وآنهم به مدت شش ماه نه اینکه مثل ایشان بیش از ده سال خوابیده باشند . البته این گفته آنقدر مضحک و مسخره بود که در مناسبات آنرا با شعار شیر همیشه بیدار تصحیح کردند .
لذا به همین دلیل هست که برای اینکه بتواند آن فرصت مناسب را ایجاد کند و خودش را فراری دهد در این سالیان بعد سقوط صدام با راه اندازی خشونت و حادثه آفرینی تعدادی را در اشرف به کشتن داده تحت عنوان حفظ اشرف که در واقع امر اسم مستعار حفظ جان خویش بوده است . و باز درست به همین دلیل هست که جلوی سازمان ملل و هشدارهای آمریکا و دولت عراق گرد ن کشی می کند و جلوی ادامه روند جابجائی و انتقال نیروها به کمپ ترانزیت را گرفته است تا اینکه مسئله فرار خودش از سوراخ موش و فرار از پاسخگویی در قبال جنایاتی که طی این سالیان مرتکب شده است حل و فصل گردد . ودر همین راستا بر اساس مطامع شیطانی خودش بدنبال خونریزی بیشتر در اشرف هست تا بتواند بدینوسیله چند صباحی به حیات خفیف و خار و ذلیل لانه خودش بیفزاید .

بنابراین در یک کلام رجوی برای فرار از پاسخگوئی مخفی شده است . اما به گواهی تاریخ هیچگاه جنایت کاران را از سزای اعمالی که مرتکب شده اند گریزی نیست . لذا همانطور که صدام را از سوراخ موش بیرون کشیدند و به سزای اعمالش رسید رجوی را هم بزودی از سوراخ موش بیرون کشیده ومورد محاکمه قرار خواهند داد و او همانطور که مجبور به ترک سلاح و ترک خاک شده است روزی هم مجبور به ترک سوراخ موش و قرار گرفتن پشت میز محاکمه خواهد شد و مجبور می شود پاسخگوی همه جنایاتی باشد که تا کنون فقط برای حفظ خودش مرتکب شده است
به امید آنروز

 

همچنین  .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

چرا رجوی در زمان شاه اعدام نشد؟‏
 

 

علی جهانی
25.07.2012

در دورانی که تمامی رهبران سازمانهای چریکی به دستور اکید شاه خائن به جوخه اعدام سپرده شدند مسعود رجوی از این قاعده مستثنی ماند و جان بدر برد و راز زنده ماندنش در زمان شاه به یکی از معما های تاریخ معاصر ایران تبدیل شد . البته ما از اعدام شدن هیچکس خوشحال نمی شویم و استقبال نمی کنیم و ازاینکه وی اعدام نشده ناراحت نیستیم ،همه کسانی که در بیدادگاهای رژیم ضد بشری شاه خائن به جرم سیاسی به اعدام محکوم شدند از بهترین فرزندان این آب و خاک بودند که صرفنظر از هر عقیده و مرامی که داشتند برای آزادی و رهائی میهن از یوغ استعمار مبارزه کرده اند، اما باید حقیقت نیز روشن شود و اینکه چه کسانی بر خلاف ظاهری که جلوه می دادند با رژیم شاه همکاری و از آن عفو و بخشش دریافت کرده اند.
اما در مورد خاص زنده ماندن و اعدام نشدن رجوی مطالب مستند و غیر مستند فراوانی وجود دارد. مخالفین از جمله آقای مهدی خوشحال در کتاب مبارزه با استبداد به آن پرداخته به روشنی و با ارائه اسناد معتبر نتیجه گیری کرده است که علت عدم اعدام مسعود رجوی همکاری وی با ساواک بوده است . از سوی دیگر سازمان مجاهدین مدعی بوده است که عدم اعدام مسعود رجوی توسط رژیم شاه به خاطر فعالیت های بین المللی برادرش کاظم رجوی در سوئیس بوده است که رژیم شاه را وادار به این کار کرده است. البته مشخص نیست که اگر فشار بین المللی بوده است، پس چرا نتیجه این فشار شامل سایر اعضای مجاهدین و یا چریک های فدایی نمی شده است و فقط شامل مسعود رجوی شده است. اما اخیرا که خاطرات پرویز ثابتی مهمترین فرد ساواک را مرور می کردم به نکات جالبی اشاره کرده است که ما را در این بحث کمک می کند. پرویز ثابتی در گفتگو با عرفان قانعی فرد در کتاب خاطراتش گفته است:
" عرفان قانعی فرد:
قراربود که داستان مسعودرجوی را تعریف کنید.


پرویز ثابتی:
رجوی در شهریور 2521 دستگیرشد و جزو 21 نفری بود که محکوم به اعدام شده بود. برادر مسعود، یعنی کاظم رجوی را من می شناختم... که فکر کنم در اوایل بحث مان برایتان توضیح دادم که در سال 2556 باهم به مدت 2 ماه برای استخدام در اموزش و پرورش دوره ای را طی کردیم و باهم آشناشدیم.
6 سال برای ادامه تحصیل به اروپا رفت و در کنفدراسیون دانشجویان ایرانی، فعالیت می کرد. من هم برای مسافرتی به سویس - کاظم رجوی پس از 28 سال هم از سابقه من در ساواک می گذشت. حوالی سال 2521 بود و خواستم که کاظم رجوی را ملاقات - رفته بودم و واز طرف ساواک کاری داشتم و 9» بله! کجاهستید؟ و همدیگرراببینیم « گفت که ،» ؟ مرا یادت هست « : کنم که مثلا ببینم چه کاری می توانم در باره او انجام بدهم. به کاظم تلفن زدم و گفتم که والبته می دانستم و پرونده اش را مطالعه کرده بودم. به هرحال دیدم که خیلی هم سفت ،»؟ ایجا چه می کنی « : و رفتیم و همدیگررادیدیم. از او پرسیدم وسخت نیست وفقط یک انتقادهایی از شاه دارد، ولی زیاد مهم نیست... مسلما در آن موقع، هنوز نمی دانست که برادرش )مسعود( در شبکه مجاهدین خلق گفت که: »! بله « : من هم صراحتا گفتم »؟ همان ساواک « : گفت ،» در نخست وزیری هستم « : فعالیت دارد. از من پرسید که شما چه می کنید؟، من هم گفتم که خلاصه در حین گفتگو دیدم که دمش خیلی سست است و به عنوان نمایندگی ساواک در انجا استخدامش کردم و به ...»؟ خوب اینجادر سویس چه می کنی «نماینده ساواک در ژنو، تحویلش دادم و ماهی 2111 فرانک سویس هم برایش حقوق گذاشتیم و مامور ماشد و گزارشات برای ما می فرستاد. و من هم گفتم »! آقا! دستم به دامنت، برادرم را نجات دهید «: تا اینکه سال 2521 که برادرش )مسعود( دستگیرشد، کاظم فوری نامه نوشت و تلفن زد که ببینم چه کاری می توانیم بکنیم و بعد مسعود، محکوم به اعدام شد. کاظم جاهای مختلفی هم می رفت و ضمن اینکه به من متوسل می شد، می رفت « : که مثلا ژان پل سارتر راهم می دید که علیه اعدام ها کاری بکند و مسعود اعدام نشود. من یک گزارشی درست کردم که برادرش برای ساواک این کارها و شاه هم موافقت کرد و یک درجه تخفیف داده شد و مسعود رجوی اعدام نشد. ،» خدمات را کرده . مسعودرجوی را یک درجه تخفیف بدهیم عرفان قانعی فرد: فکرکنم که تا حدی توانستید که مسعود را به ساواک جذب کنید، البته خودش منکر قضیه است. پرویزثابتی: نه!، در بازجویی ها نسبتا همکاری کرد و آرام بود. خبر یک درجه تخفیف را که دادیم به روزنامه ها، نوشتیم که این 21 نفر محکوم به اعدام شدند و مسعودرجوی به علت اینکه در جریان بازجویی با همکاری کرده است، شامل یک درجه تخفیف شده است. به تقل از کتاب " در دامگه خادثه "


با این توضیحاتی در مورد مسعود رجوی می دهم که به شناخت حقیقی شخصیت وی کمک می کند. در مورد عضویت رجوی باید بگویم که وی در زمان دانشجوئی در سال 1346 در حالی که نوزده سال بیشتر نداشت و بقول خودش که در نشستها می گفت یک بچه سوسول بیشتر نبود با سازمان آشنا شد و عضو گیری شد که این بنظرم از اشتباهات فاحش بنیانگذاران سازمان بود که چنین بچه سوسول هایی را به عضویت سازمان در آوردند . در شهریورماه سال 1350 که تمامی کادرها و رهبران سازمان توسط ساواک شاه شناسائی و دستگیر شدند مسعود رجوی هم در میان دستگیر شدگان بود . وبعدا که کلیه کادرها و رهبران سازمان توسط دادگاه نظامی زمان شاه محاکمه و اعدام شدند بجز رجوی که با یک درجه تخفیف به حبس ابد محکوم شد
دلایل سازمان اینست که فعالیتهای برادر مسعود و ایستادگی و مقاومت وی در زندان باعث اعدام نشدنش گردیده است .اما بر طبق اسنادی که از ساواک بدست آمده واقعیت چیزی دیگری هست که صد و هشتاد درجه بر عکس گفته های سازمان را نشان می دهد که در اینجا به نکاتی در این باره که دلایل عدم اعدام رجوی را روشن و واضح تر می کند اشاره می کنیم
یکم)این توجیهات و توضیحات تکراری که همه ساله به این مناسبت در خطابه ها و نوشته ها و تبلیغات سازمانی که با اصراری هیستریک و در ابعادی نجومی به خورد نیروها و هواداران سازمان داده می شود خود گویای بارز وآشکاری از روایت وارونه سازمان از این روایت است. زیرا سازمان بخصوص در زمان صدارت رجوی در امر وارونه گوئی ید طولانی دارد و همواره واقعیت ها را صد و هشتاد درجه وارونه جلوه می دهد
دوم)عباس داوری از اعضای بالای سازمان که همه ساله بدستور رجوی می بایست به این مناسبت در سیمای سانسور و خفقان این فرقه حاضر شود و توجیهاتی تکراری و کلیشه وار را با آب وتاب از چگونگی تخفیف این حکم اعدام رجوی را برای اذهان نیروها و هواداران سازمان سر هم بندی کند . وی که گویا از هم بندان رجوی در زندان بوده است در سال 60 در کشور فرانسه زمانی که عضویت دفتر سیاسی سازمان را یدک میکشید در حاشیه جلسه شورای دست ساز رجوی همین روایت را به گونه دیگری روایت کرده بود . عباس داوری به یکی از دوستان شورای دست ساز رجوی در خلوت گفته بود (این مردک که امروز اینطوری هارت و پورت می کند خیلی موذی هست در زندان یک چو ب هم نخورده و هر وقت ساواک به سراغش می آمد خودش را به حالت غش کردن در می آورد و با دلقک بازی از حال می رفت و بیهوش می شد و هر جا هم که سمبه ساواک پر زورمی دید و ترفندها و دلقک بازی هایش جواب نمی داد پیشاپیش کروکی محل سکونت حنیف نژاد و دیگران را روی کاغذ می کشید و آنرا دودستی تقدیم ساواک می کرد تا آنان بدینوسیله از سر تقصیراتش بگذرند
سوم) حکم اعدام همه کسانی که در دادگاه تجدید نظر جسورانه رژیم را محکوم کردند و از عقاید خودشان دفاع کردند توسط این بیدادگاه شاه خائن تائید شد
در اینجا سئوال اصلی اینست که پس اگر رجوی بقول توجیهات سازمان ایستادگی کرده چرا اعدام نشد ؟ آیا تعلیق حکم اعدام او به علت ضعفی نبود که در بازجوئی ها از خود نشان می داده است ؟ آیا همکاری با ساواک و کشیدن کروکی محل سکونت حنیف نژاد بنیانگذار اصلی سازمان و دیگر زندانیان دلیل دیگری برای تخفیف این حکم نبوده است ؟ قطعا همینطور هست چون تاریخ نشان داده که هر گاه یک زندانی حاضر به همکاری با زندان بانان می گردد خودش را از سختی های زندان
می رهاند و این قیمت لو دادن و فروختن یاران را بخاطر در بردنش می پردازد و رجوی هم از این امر مستثنی نیست
چهارم)بر اساس اسناد و مدارکی که بعد از انقلاب از آرشیو محرمانه ساواک شاه خائن به دست مردم افتاد که بخشی از آنها در دی ماه سال 1361 انتشار بیرونی پیدا کرد علت اصلی دستگیریهای بسیار وسیع و گسترده سال 50 شمسی همکاری شگفت انگیز رجوی با ساواک بوده است . وی در همان ابتدای امر در بازجوئی مقدماتی اطلاعات بسیار فراوانی را در اختیار و دسترس ساواک شاه قرار داد . بر اساس این اسناد که در زمان دستگیری رجوی محمد حنیف نژاد هنوز دستگیر نشده و فراری بود که به خط و امضای خود رجوی هست نشان می دهد که چطوری او را با گفتن مشخصات ظاهری اش و محل سکونتش و اینکه اهل آذر بایجان هست و همچنین با کشیدن کروکی محل زندگی لو می دهد و همچنین در این اسناد نشان داده شده که چطوری ایشان با لو دادن دیگر اعضا و کادرهای سازمان خودش را از خطر اعدام رهانیده است و به گفته ساواک شاه در خدمت ساواک قرار گرفته است
اکنون با بر شمردن مختصری از کارنامه سیاه وخیانت بار رجوی در زندانهای شاه به نظر می رسد که دلیل اعدام نشدن رجوی تنها خیانت و به رهبران سازمان و لو دادن آنان و همکاری با ساواک بوده است و اکنون هم اینرا در پروسه زندگی خیانت بار و کار نامه سیاه رجوی بعد آزادی از زندان بخوبی می بینیم که چطور همواره در بزنگاه ها و هر جا که احساس خطر جانی کرده به همه حتی به نزدیک ترین افراد خودش خیانت کرده است . در این رابطه با مروری کوتاه به این پروسه سراسر ننگ رجوی می توان به روشنی دید که چطور رجوی همه چیز را فدای حیات خفیف و خائنانه خویش می کند
از همان فردای آزادی خود که خودش رهبر این سازمان نامید و با تبلیغات دروغین عده ای را به عنوان هوادار جذب کرد و بعد که هوا پس شد همه را بی دفاع زیر تیغ رها کرد و خودش به فرانسه گریخت و بعدش هم برای خوش خدمتی به صدام و ادامه حیات ننگینش به عراق رفت که حاصل این خیانتش کشته شدن هزاران تن
از نیروهای سازمان و سربازان بی گناه در جبهه های جنگ ایران عراق و مردم عراق بود و بعد هم که صدام سقوط کرد و آمریکا بر عراق مسلط شد با به همان شیوه ای که در زندان با ساواک همکاری می کرد شروع کرد به همکاری با ارتش آمریکا و محل های اختفا ء سلاح صدام این ارباب خودش را لو می داد و او که با این همکاری اش با ارتش آمریکا لگد محکمی به خون کسانی که در این جنگ از نیروهای سازمان توسط ارتش امریکا بر زمین ریخته بود زد و با وقاحت و بی شرمی خاص خودش اسم این همکاری و خوش رقصی برای ارتش آمریکا و خیانت به خون کشته شدگان را حرکت موازی با آمریکا نامید
وباز در ادامه دیدیم که به بهانه حفظ اشرف که اسم مستعار حفظ جان خویش هست در حالی که خودش در سوراخ موش هست و مریم را هم با تعدادی از
سو گلی هایش به فرانسه فرستاده تعدادی را در اشرف به کشتن داده است . وا کنون هم که بر اثر فشارهای بین المللی و فعالیتهای شبانه روزی جدا شدگان از این فرقه در مجامع بین المللی و تحصن سه ساله شجاعانه و خستگی ناپذیر خانواده های قربانیان گرفتار در چنگال سران این فرقه در جلوی در این قلعه مجبور شده جام زهر تر اشرف را بنوشد .در حالی که بیش از نیمی از نیرو ها به کمپ ترانزیت لیبرتی منتقل شده اند از ماه می سال جاری میلادی مانع از ادمه این روند جابجائی شده است و علی رغم هشدار آمریکا و سازمان ملل و دولت عراق همچنان به بهانه واهی تامین نبودن استاندارد ها در این کمپ ترانزیت مانع از ادامه انتقال نیروها به لیبرتی می شود که به نظرم این بهانه ها اسم مستعار حفظ جان خودش و بدر بردن خودش که در سوراخ موش گیر کرده است می باشد . لذا بنظر می رسد در این راستا که رجوی اینبار باز بدلیل اینکه مسئله فرارش از عراق هنوز حل نشده بدنبال خونریزی هست و در این رابطه حتی حاضر هست که کادر های بالای سازما ن مانند مژگان پارسائی که در قلعه اشرف هستند کشته شوند تا بلکه فرجی حاصل شود و بتواند خودش را از سوراخ موش برهاند و فرار کند .
بله خود این مرور کوتاه از پروسه سراسر خیانت و جنایت رجوی در دوران پس از آزادی از زندان تا به امروز گواه و دلیل واضح و آشکاری هست از دوران خیانت بارش در زندان و به تنهایی فارغ از همه دلایلی که در بالا بر شمردیم می تواند علت اعدام نشدنش را بیان کند .
و خلاصه در یک کلام علت اعدام نشدن رجوی زنده ماندش تا بحال خیانت به همه بوده است ولی باید بر اساس شواهد تاریخ بگویم که این گونه زندگی خیانت بار دوامی نخواهد یافت و بزودی همگان شاهد پایان عمر نگین رجوی و اندیشه پوشالی فرقه گرایانه اش خواهند گشت و رجوی را علی رغم همه دست و پا زدن های بیهوده اش گریزی از این سرنوشت رقت بار نیست .


به امید آنروز
و به امید و آرزوی رهایی همه اسیران گرفتار در قلعه اشرف

 

همچنین  .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

چرا فرقه تروریستی رجوی دنبال خارج شدن از لیست تروریستی وزارت خارجه آمریکا هست ؟‏
 


علی جهانی

09.07.2012


چندی پیش دادگاهی در آمریکا طی یک مهلت چهار ماهه از دولت آمریکا خواسته که در مورد باقی ماندن یا خارج شدن سازمان مجاهدین از لیست تروریستی وزارت خارجه آمریکا اعلام نظر نماید و از طرف دیگر مقامات وزارت خارجه آمریکا در این مدتی که پروسه خروج افراد از کمپ اشرف و انتقال آنها به کمپ موقت و ترانزیتی لیبرتی شروع شده است مرتبا از سران فرقه خواسته اند که در امر این جابجائی با مقامات عراقی و مقامات ذیربط سازمان ملل در امر این جابجائی همکاری نمایند و این همکاری و ترک سریع تر قلعه اشرف را بی تاثیر در تصمیم گیری در مورد خروج این گروه از لیست وزارت خارجه ندانستند و بارها تاکید کرده اند که ترک خاک اشرف از طرف مجاهدین تاثیر مثبت در خروج از لیست تروریستی وزارت خارجه آمریکا خواهد داشت و همین اخیرا باز بدنبال بهانه جوئی ها و مانع تراشی های سران فرقه و مطرح کردن یک سری پیش شرط از جمله اینکه ما را باید از لیست تروریستی در بیاورید تا ما به همکاری خود با مقامات عراقی و کمساریای عالی پناهندگان در امر انتقال به کمپ ترانزیت لیبرتی همکاری کنیم .


لازم به یاد آوری هست که اکنون با سنگ اندازی سران فرقه و بطور خاص سرکرده این فرقه در فرانسه هنوز انتقال گروه ششم از قلعه اشرف به کمپ ترانزیت لیبرتی انجام نگرفته و سران فرقه با مانع تراشی و عدم همکاری با مقامات ذیربط سازمان ملل در امر این انتقال مانع شده اند تا این امر جابجائی سریع تر به پایان برسد تا پرونده انتقال نیروها به کشورهای ثالث در جریان قرار بگیرد و کمساریای عالی پناهندگان بتواند این پروسه انتقال افراد را به کشور ثالث استارت بزند .مقامات وزارت خارجه آمریکا و سازمان ملل از سران فرقه خواسته اند که در این امر همکاری نمایند تا این جابجائی هر چه سریع تر انجام بگیرد اما سران فرقه همچنان خواهان خروج از لیست هستند تا به همکاری خود ادامه دهند. اما در اینجا سئوال اساسی اینست که چرا سران فرقه و بطور خاص رجوی ها بدنبال خروج از لیست هستند و برای خروج از لیست قربانیان را در اسارتگاه اشرف به گروگان گرفته اند؟


اینها که همینطوری در کشورهای غربی آزاد هستند و آزادانه به فعالیت می پردازند و همین چند روز پیش دست به یک نمایش مسخره تحت عنوان گرامیداشت سالروز خشونت و ترور در شهر پاریس فرانسه برگزار کردند و باز در همین رابطه چماقدارانش آزادانه به دستور مریم قجر سرکرده این گروه تروریستی به مخالفان یورش می برند و آنها را از ابراز مخالفت با عملکرد فرقه گرایانه خودشان باز می دارند و مثال واضح و آشکارش همین هفته پیش بود که اوباشان فرقه به دستور شخص مریم قجر به تظاهرات آرام و آکسیون اعتراضی مخالفان و قربانیان این فرقه یورش بردند و عده ای را مورد ضرب و شتم قرار دادند و حتی در آمریکا هم که در لیست تروریستی وزارت خارجه هستند آزادانه به فعالیت های جاسوسی خود مشغول هستند. پس دیگر چرا به دنبال خروج از لیست هستند؟


بنظر بنده که مدتی در این تشکیلات مخوف بوده ام و یکی از قربانیان فرقه مجاهدین هستم که به مدت بیست سال بهترین دوران عمرم را یعنی جوانی ام را در این فرقه از دست دادم، خارج از اینکه این فرقه از لیست در بیاید یا نه و خارج از اینکه دولت و وزارت خارجه آمریکا بخواهد یا نخواهد این گروه را از لیست گروههای تروریستی وزارت خارجه در بیاورد یا نه. لازم می بینم که به عرض خوانندگان محترم برسانم که مهمترین دلیل اینست که در این شرایط که با ترک خاک سران فرقه در اوج در ماندگی قرار دارند می خواهند رجوی سرکرده این فرقه را که در سوراخ موش گیر کرده است را از عراق در برده و به کشورهای غربی ببرند و بدینوسیله رجوی سرکرده تروریستی این فرقه که مسبب اصلی همه جنایاتی هست که در این مدت ترک تازی اش در عراق تحت حمایت صدام دیکتاتور سابق عراق علیه مردم شریف عراق و مردم ایران و مخالفان خودش در داخل این مناسبات مخوف استالینی صورت گرفته است.


می خواهد خودش را بدر ببرد و از پاسخوگوئی فرار کند. بله رجوی که در امر فرار در شرایط سخت مهارت خاص ومنحصر به فردی دارد و در این امر تخصص ویژه دارد و در این رابطه متخصص زبردستی هست باز می خواهد سر بزنگاه فلنگ را بسته و فرار را بر قرار ترجیح دهد و از حسابرسی فرار کند و لذا برای اینکه بتواند آزادانه به کشورهای غربی تردد کند نیاز مبرم به این خروج از لیست تروریستی دارد.
و دلیل بعدی بنظ رمن اینست که می خواهند تا قبل از اینکه عراق را ترک کند از لیست تروریستی در بیاد تا بعد به مقامات عراقی بگوید که حال دیگر بعد از خروج از لیست تروریستی اتحادیه اروپا از لیست ترورسیتی وزارت خارجه آمریکا هم خارج شده ایم و حالا شما دیگر نمی توانید به بهانه بودن در لیست گروههای تروریستی ما را از عراق اخراج کنید و مدتی هم اینطوری برچیده شدن بساط فرقه گری خودشان را بتاخیر بیندازند و بقول معروف برای خودشان زمان بخرند.


و دلیل دیگر هم اینست که بتوانند با دست بازتری در کشورهای اروپائی به فعالیتهای تروریستی و کارهای چماقداری علیه مخالفان و قربانیانش بپردازند و راحتر به ترویج افکار فرقه گرایانه و چماق منشی خودشان در کشورهای غربی بپردازند و بعد از اینکه اشرف این ظرف فرقه گری را از دست داده بتواند در کشورهای غربی به این عملکرد فرقه گرایانه اش ادامه دهد و کشور های اروپائی را به جولانگاهی برای ترویج افکار پوسیده فرقه گرایانه اش تبدیل نمایند و در این راستا تلاش دارد که اور سورواز را جایگزین قلعه اشرف نماید که هم اکنون به صورت یک اشرف کوچک توسط مریم قجر اداره می شود و تبدیل به مقر اصلی چماقداران این گروه تروریستی و چماق منش شده است که از آنجا چماقداران به دستور مریم قجر برای یورش به تجمعات افشاگرانه مخالفان عملکرد فرقه گرایانه این گروه اعزام می شوند.


بله درست به همین دلایل هست که مخالفان و جداشگان از این فرقه مخالف خروج این گروه از لیست تروریستی هستند و اعتقاد راسخ دارند که خروج این فرقه از لیست تروریستی نه تنها هیچ کمکی به برگشتن این گروه و اظهار پشیمانی شان از کارهای تروریستی گذشته نمی کند بلکه آنها را افسار گسیخته تر می کند و همچنین جداشدگان از این فرقه معتقدند که نمی تواند گروهی که هنوز سالروز ترور و خشونت را گرامی می دارد از لیست گروههای تروریستی دربیاید و گروهی که در کشورهای اروپائی تحمل هیچگونه مخالفت با اندیشه و عملکرد فرقه گرایانه اش را بر نمی تابد و با آن به شیوه چماقداری مقابله می کند که نمونه اش را در هفته پیش در شهر پاریس همگان شاهدش بودند که به اجتماع آرام مخالفانش که اکثرا از اعضای با سابقه گذشته خودش بودند که بدلیل همین کارکردهای آزادی ستیزی و فرقه گرایانه از این فرقه جدا شده اند بوسیله اوباشانش به طرز وحشیانه حمله ور شد .و همچنین قربانیان این فرقه معتقد ند که این فرقه که اکنون سالروز ترور و خشونت را گرامی می دارد که چند روز پیش همگان شاهد این نمایش مسخره و رسوایش در شهر پاریس بودند و به اجبار ترک سلاح کرده اند اگر روزی سلاح بدست بیاورند باز به ادامه ترور وخشونت و کشتن مردم کوچه و بازار می پردازند .بنابراین خارج کردن این گروه که بصورت یک باند مافیائی و تروریستی خطرناک عمل می کند و بصورت یک فرقه اداره می گردد کار بسیار اشتباه و خطرناکی هست و هیچ کمکی به نجات قربانیان گرفتار در چنگال سران این فرقه نمی کند و سرا ن فرقه می خواهند با خروج از لیست به مطامع شیطانی خودشان برسند.
لذا امیدوارم که این امر تحقق نیابد تا ضامن بقای عمر بیشتر این گروه تروریستی گردد. زیرا بقاء و طولانی تر شدن عمر فرقه مجاهدبن باعث طولانی تر شدن زمان اسارت قربانیان گرفتار در چنگال سران این فرقه خواهد گردید.


به امید برچیده شدن هر چه زودتر فرقه گرایی در عراق
و به آرزوی رهائی همه اسیران گرفتار در اسارتگاه قلعه اشرف
 

همچنین  .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

چرا سران فرقه رجوی به اوباشان و چماقداران خود ماموریت تروریستی می دهند؟

 

 

28.06.2012

علی جهانی

در روزهای 22 و 23 ژوئن 2012 همزمان با خیمه شب بازی و نمایش مسخره و رسوای سران فرقه در پاریس تعداد کثیری از قربانیان و جدا شدگان از این فرقه و خانواده های قربانیان در محل این خیمه شب بازی رجوی ها حضور یافته و اقدام به یک آکسیون اعتراضی کردند و دست به یک تظاهرات آرام زدند و شرکت کننگان در این حرکت اعتراضی با شکوه با در دست دادشتن پلاکاردهای روشنگرانه و سر دادن شعارهائی نظیر مرگ بر رجوی تروریست در محل به افشای چهره کریه این فرقه تروریستی و بطور خاص سرکرده اش مریم عضدانلو پرداختند واز دولتمردان فرانسوی خواستار اخراج سران این فرقه از خاک فرانسه شدند .اما سران فرقه که تاب تحمل این افشاگری و این حرکت اعتراضی با شکوه را که با استقبال شدید ایرانیان آزاده حاضر در صحنه و مردم شریف فرانسه همراه بود را نداشتند و سرکرده فرقه مریم قجر ارازل و اوباش خودش را از اور به صحنه فرستاد و دستور یورش وحشیانه را به قربانیان صادر نمود که تعدادی از عزیزان جدا شده که قبلا از اعضای با سابقه این فرقه بودند توسط این چماقداران اعزامی از اور مورد ضرب و شتم قرار گرفتند . اما با همه این اقدامات وحشیانه آدمکشان رجوی این آکسیون اعتراضی با موفقیت انجام گرفت و بساط این نمایش مسخره مریم قجر سرکرده این فرقه تروریستی را قربانیان به هم ریختند.

اما سئوال اساسی اینست که چرا سران فرقه و بطور خاص رجوی ها اینطوری نسبت به اقدامات جدا شد گان هیستریک هستند و این طور وحشیانه به آنان حمله ور می شوند؟

 برای پاسخ به این سئوال به نظرم باید ابتداء نگاهی به شرایطی که این فرقه در حال حاضر درش قرار دارد بیندازیم . بله بعد سقوط صدام و مجبور شدن رجوی به سر کشیدن جام زهر ترک سلاح و اکنون هم که بر اثر اقدامات افشاگرانه و فعالیتهای حقوق بشری شبانه روزی همین جداشدگان که خواب راحت را از چشمان رجوی ها ربوده اند مجبور شد جام زهر دیگری را سر بکشد که بسا بسا تلخ تر و کشنده تر از جام زهر قبلی بود و آنهم ترک خاک هست که در حال انجام هست چون رجوی با از دست دادن قلعه اشرف این ظرف فرقه گرائی اش را که به مثابه شیشه عمر ننگینش عمل می کرد را ازدست می دهد و این امر هم منجر به نابودیش می گردد . از طرف دیگر هم باز بر اثر فعالیتهای همین جدا شدگان دادگستری فرانسه پرونده پول شوئی و تروریستی سران فرقه را به جریان انداخته و دو هفته پیش مریم قجر سر کرده فرقه در اور را مورد بازجوئی ومحاکمه قرار داد که تو همین را بطه باز سران فرقه بدلیل شرایط اسف باری که درش قرار دارند و بخاطر در پیش بودن برنامه نمایش مسخره شان نمی خواستند این بازجوئی را علنی کنند ولی باز اینبار هم این مخالفان و قربانیان جدا شده از این فرقه بودند که این بازجوئی را با یک تظاهرات با شکوه خیابانی در میدان سن میچل پاریس در مقابل دادگستری فرانسه همزمان با بازجوئی از مریم قجر سرکرده تروریستها که مورد استقبال شدید ایرانیان آزاده قرار گرفت افشاء نمودند که سران فرقه از این اقدام دلیرانه حسابی خشمگین شدند و با صدور اطلاعیه ای از طرف شورای دست ساز و مواجب بگیرشان به سوز و گداز پرداختند و واکنش عجزآلودی از خودشان نشان دادند ولی این اقدام مخالفان چنان ضربه کاری و گیج کننده ای بود که سرکرده این فرقه در پاریس افسار پاره کرده و چماقداران و آدمکش های خودش را برای عربده کشی و آدمربائی به خیابانهای پاریس گسیل داشت و در همین رابطه به نمایندگان انجمن آریا در شهر سرژی حمله ور شدند تا به خیال خام خودشان با این وحشی گری ها جلوی اقدامات مشابه بعدی قربانیان را بگیرند .ولی مخالفان این فرقه ضد مردمی و ضد آزادی از میدان بدر نرفتند و درست همزمان با برگزاری خیمه شب بازی فرقه که ماهها پیش برایش کلی بازار گرمی کرده بود و با اعزام مزدورانش به کمپ های پناهندگی برای فریب پناهنده ها و کشاندن آنان به این نمایش مسخره وتکراری شان کلی سرمایه گذاری کرده بود و سعی داشت آنرا رونق ببخشد. چون امسال بدلیل شرایط اسف باری که در آن قرار گرفته و در اوج درماندگی هست قصد داشت با این شوی مسخره به نیروهای روحیه باخته و وارفته اش کمی روحیه مصنوعی تزریق کند . اما باز این نیروهای مخالف فرقه گرائی و مخالف اقدامات تروریستی این گروه و باند مافیایی خواب را از چشمان رجوی ها زدودند و با این تظاهرات با شکوه شان که همزمان با نمایش رسوای فرقه طی چند روز با موفقیت انجام شد خشم رجوی ها را دو صد برابر کردند و دیگر مریم قجر حسابی افسار پاره کرد و چماقدارانش را برا ی خشونت گرائی و وحشی گری و عربده کشی به مقابل قربانیان فرستاد و این وحشی گری ها را انجام دادند . حال با این توضیح مختصر از اقدامات مخالفان بسیار پر واضح و آشکار هست که باعث گردد تا سران فرقه و بطور خاص رجوی ها اینطوری ثم بر زمین بکوبند و افسار پاره کنند و جیغ بنفش سر بدهند.

بله این نمایش رسوا وبی رونق شان با این وحشی گری ها رسوا تر گشت .در اینجا یک سئوال از مریم رجوی دارم شما که در این نمایش مسخره تان خواستار دمکراسی برای ایران شدید که واقعا مرغ پخته را به خنده وامیدارد آیا اینطوری می خواهید دمکراسی در ایران برقرار کنید؟ شما که تاب تحمل کوچکترین انتقاد و روشنگری را در خیابانهای پاریس که به مهد آزادی معروف هست را ندارید و اعضای باسابقه قبلی خودتان را اینطوری مورد ضرب و شتم قرار می دهید آیا انتظار دارید مردم ایران باور کنند که شما خواهان دمکراسی برای ایران هستید؟ شما که هنوز حاکم نشده اید و در خیابانهای پاریس با مخالفان تان اینچنین می کنید اگر ایران باشید و حاکم شوید چه خواهید کرد ؟ و چه به روز مردم ایران خواهید آورد ؟البته دست شما مدتهای مدیدی هست که برای مردم ایران رو شده و دیگر حنای شما رنگی ندارد وبیخودی سرخوش نباشید شما نه تنها جائی در میان مردم ایران ندارید بلکه مردم خواهان نابودی شما هستند.

یکی  دیگر از قسمتهای این نمایش رسوا آوردن جولیانی شهردار اسبق نیویورک از آمریکا بود این شخص که از ورشکستگان افراطی ترین جناح جنگ طلب آمریکا هست و در زمان بوش شهردار بوده است و برای سور چرانی آمده بود تا یک مشت اراجیف دیکته شده از طرف سران فرقه را بلغور کند. و سئوالم از بردار مجاهد جولیانی اینست که آیا در جریان قرار داشتید که همزمان با سخنرانی شما و حمایت تان از این فرقه ارازل و اوباش همین گروه به اصطلاح آزادی خواه داشتند درخیابانهای اطراف محل بر گزاری این نمایش رسوا قربانیان این فرقه را مورد ضرب و شتم قرار می دادند یا نه؟ البته فکر نکنم خبر داشته باشند چون ایشان تمام حواس شان به این بوده که هر چه زود تر سر و ته این اراجیف دیکته شده را بهم بیاورد و زودتر به سورچرانی اش که قسمت اصلی برنامه اش بوده برسد و بقول معروف چلومبا کند.

و اما سخن آخر اینکه باید خطاب به سرکرده فرقه بگویم با اینگونه اقدامات وحشیانه نه تنها راه به جائی نمی برید بلکه خودتان را در انظار جهانیان رسواتر می کنید کما اینکه همگان به عیان دیدند که این نمایش رسوای اخیر تان با این اقدامات وحشیانه رسواتر گشت و به شما توصیه می کنم که نیاز نیست شما برای ایران ومردم ایران خواهان دمکراسی و آزادی باشید شما با این اندیشه چماق منشی هرگز نمی توانید خواهان عدالت خواهی و دمکراسی طلبی برای مردم ایران باشید و مردم ایران هم هیچگاه فریب این اراجیف پر زرق و برق تان را نمی خورند بنابراین شما با ید الان با ترک قلعه اشرف به فکر پاسخگوئی در مقابل این همه جنایاتی که تو به همرا شوهر فراری و در سوراخ موش خزیده ات که طی این سالیان ترک تازی تان در عراق علیه مردم ایران و مردم عراق و علیه مخالفان در داخل مناسبات مخوف تار عنکبوتی و استالینی تان مرتکب شده اید باشید و آنروز هم به نظر من بسیار نزدیک هست.

و همچنین از دولت جدید فرانسه خواستار آن هستم که هر چه زودتر عاملان این یورش وحشیانه به آکسیون اعتراضی قربانیان را که قانونی و با اجازه پلیس انجام گرفته بود را دستگیر ومورد باز جوئی قرار دهند و اجازه ندهید این فرقه تروریستی کشور شما رابه جولانگاه اقدامات تروریستی و فرقه گرایانه اش قرار دهد.

به  امید برچیده شدن هر چه زودتر بساط فرقه گرائی در عراق

و با آرزوی رهائی همه قربانیان گرفتار در چنگال سران این فرقه در عراق

 

 سایت ایران قلم از انتشار مطالب و مقالاتی که در آن کلمات توهین آمیز استفاده شده، معذور است

مسئولیت مطالب درج شده بر عهده نویسندگان آن می باشد