_________ استفاده از مطالب اين سايت با ذکر منبع بلامانع است _________

" کانون قلم"

   گئورگ  بوشنر 

 

 

سارا ارمني           Falsaf@web.de                

 جايزه ادبي يك جوانمرگي .

-------------------------------------------------

 از مرگ دانتون  تا  مانيفست كمونيسم .

 نويسنده اي ميان ماركس و برشت .

 

  گئورگ  بوشنر  Georg  Büchner  1813 – 1837       

       عنوان جايزه مهم ادبي “بوشنر“ كه ازسال 1951 درآلمان اعطاميشود،ازنام  گئورگ  بوشنر ، نمايش نامه نويس و يكي از دمكراتهاي انقلابي ادبيات آلمان،گرفته شده. وي درسال 1834،درتبعيد، درسويس براثر بيماري تيفوس درسن 23 سالگي،جوانمرگ گرديد.

زمانيكه بوشنر شبنامه ممنوعه و مبارزاتي-سوسياليستي “پيام ايالتي“را پخش نمود، ماركس هنوز15ساله بود. اين جزوه انقلابي،پيش ازمانيفست كمونيسم ، مورد توجه رهبران انقلاب آلمان قرارگرفت. يكي ديگر ازآثار اجتماعي بوشنر“مرامنامه حقوق بشر“ است كه درتاريخ مبارزات اجتماعي،اهميتي به اندازه “مانيفست كمونيسم“ دارد. شعار معروف:“ صلح براي كلبه ها ،- جنگ به درون كاخ ها“ نيز از خلاقيت هاي جاودانه گروه مبارزاتي بوشنر است.

شايد اگر اودر 23 سالگي بعنوان پناهنده سياسي درشهر زوريخ جوانمرگ نمي گرديد، بدليل نبوغ ادبي و اجتماعي اش، به مشهوريت ماركس و برشت ميرسيد.دراعلامه (پيام ايالتي ولايت هسن)،او به تبليغات سوسيال-انقلابي پرداخت و خواهان شورش دهقانان عليه حاكمان گرديد.

     بوشنر نه تنها يكي ازآغازگران ادبيات و هنر طبقاتي، بلكه پايه گذار نمايشنامه نويسي مدرن آلمان هم است. درآثاراو براي نخستين بار، قهرمان ادبي، يك آدم مفلس ازطبقات محروم است و نه از اشراف و بورژوازي شكمسير. بوشنر امروزه بعنوان يكي از راهنماها يا قطب نماهاي ادبيات جهاني،خصوصن نمايشنامه نويسي بشمار مي آيد. درمقابل كمدي هاي محافل درباري، او به خلق تراژدي هاي اجتماعي و شهروندي پرداخت. تاآنزمان شخصيت ايده آل ادبيات بورژوازي، ازطبقات و اقشار محروم نبودند. بوشنر، يك تراژدي نويس موفق درام اجتماعي نيز است. تراژدي هاي او غالبن غيراحساسي هستند. امروزه تئاتر روايتي برشت،بدون نمايشنامه هاي بوشنر غيرقابل تصورهست. بوشنر درسالهاي رمانتيك نوجواني نوشته بود:“ ساعت ها را بخوابانيد، تقويم ها را بدريد، ما تيك تاك زمان را از روي شكوفه گلها و رسيده گي ميوه ها، تشخيص خواهيم داد.“

   جهانبيني ماترياليستي-استتيك بوشنر به سبب اشتغال او با فلسفه و سوسياليسم تخيلي است. ايده هاي هگل نيز درنمايشنامه هاي او جاي خاصي دارند. اوبراي نخستين بار به كشف زيباشناسي “زشتي“ درجامعه ارتجاعي وطبقاتي زمان خود نائل گشت. علم زيباشناسي ضد ايده آليستي و نظرات سياسي او، حتا امروزه مدرن و موضوع روز مي باشند. نه تنها  اكسپرسيونيست ها و دمكراتهاي انقلابي، بلكه ناتوراليستها نيز 30 سال بعدازمرگ بوشنر، اورا جشن گرفتند. او همچون داستايوسكي به تجزيه و تحليل روان قهرمان آثارخود  ميپردازد.

  ازجمله ديگر آثار محدود بوشنر : مرگ دانتون ، نمايشنامه وويسك ، نوول لنس ، درام لئونه و لنا ، و ترجمه آثاري از ويكتور هوگو، هستند. مرگ دانتون ، يك درام انقلابي نبوغ آميز است كه به بحث انقلاب بورژوايي و نقش مهم تودهها در آن ميپردازد و قهرمان آن ، نه يك فرد، بلكه يك تاريخ؛ يعني خود انقلاب فرانسه است . خلاف روبسپير رواقي تيره بين ، دانتون ميخواهد حوادث و پروسه انقلاب را انساني نمايد، ولي بقول بوشنر ، تاريخ ، اولي را مي كشد تا بتواند به دومي حق بدهد!، گرچه سرانجام ايدههاي دانتون پيروز ميشوند و نه عقايد روبسپير. در درام كمدي (لئونه و لنا)، بوشنر به تمسخر اشرافيت فئودالي ميپردازد. نوول (لنس) او، ناقل تئوريهاي ادبيات رئاليستي است.

   گئورگ بوشنر درسال 1813 درخانواده اي پزشك درآلمان بدنيا آمد و درسال 1837 در سويس، يكسال بعد ازدريافت دكتراي پزشكي خود، در تبعيد درگذشت. اواز نوجواني به مطالعه فلسفه و تاريخ انقلاب فرانسه پرداخت و علاقه خاصي به آثار: هومر ، سوفوكلس، آشيلوس، گوته، شيلر، ژان پاول، شلگل، برنتانو، هوگو، شكسپير، بايرون، و ادبيات عاميانه، داشت. وي پيش از فرار به فرانسه، كوشيد تابا گردآوري پول، براي تهيه يك چاپخانه مخفي و اجراي نقشه حمله براي آزادي  زندانيان، به جنبش ضد حكومت مطلقه، كمك نمايد. وي مينويسد بجاي مبارزه فردي روشنفكري، مبارزه جمعي مردمي مهم است، و در نامه اي كه درسال 1832 به خانواده اش مينويسد، تاكيد ميكند كه تنها عمل و خشونت، موجب رهايي ميشوند. چون حاكمان نيز خود در مقابل جوانان مبارز. خشونت بكار ميگيرند و مردم را به حيوان تبديل كرده اند، تا احساسات غيرطبيعي گروه كوچكي فاسد را ارضا نمايند و بجاي قانون، تكيه بر قدرت نظامي و امنيتي نموده اند.

  بوشنر از نخستين مبارزين زمان خود بود كه تقسيم ناعادلانه فقر و ثروت را نشانه اختلاف طبقاتي دانست. در شبنامه هاي سوسياليستي گروه او، از استثمار، زورگويي، و از خودبيگانگي، در جامعه انتقاد ميشود. او در مقابل نظم فئودال-سلطنتي، نه تنها خواهان تعاوني هاي مصرف، بلكه با تاكيد بر ليبراليسم و جمهوري خواهي، خواهان آزاديهاي دمكراتيك براي سرنگوني حكومت مطلقه گرديد. بوشنر ميگفت كه براي درك تاريخ دردهاي انسان، بايد به طرح پرسش هايي پيرامون: مسئوليت، اخلاق، دين، علم، و اجتماع پرداخت . منتقدين ادبي امروزه مدعي هستند كه آثار هنري او، با تكيه بر ناتوراليسم و اكسپرسيونيسم، نوشته شده اند.

 

 مسئولیت مطالب درج شده بر عهده نویسندگان آن می باشد

سایت قلم