_________ استفاده از مطالب اين سايت با ذکر منبع بلامانع است _________

" کانون ایران قلم"

iran-ghalam@hotmail.com

www.iran-ghalam.de

به یاد جعفر کهزاد منش که به دستور مستقیم رجوی (رهبر مجاهدین خلق) به قتل رسید

 

 

غفور فتاحیان، انجمن یاران، پاریس، هفتم سپتامبر 2012
لینک به منبع

 

به یاد جعفر کهزاد منش نوجوان ۱۷ ساله ای که به دستور مستقیم رجوی در سال ۷۱به قتل رسید

آخرین روزهای شهریور ماه سال ۷۱بود که درحال گذراندن آموزشهای پایه در محلی در داخل قلعه اشرف معروف به اسکان بودیم که به آن مجموع ب می گفتند.

دراین قسمت تعدادی هم بودند که تازه از ایران آمده بودند و جعفر هم یکی از این بچه ها بود.

او نوجوانی بود پر شور و قاطع.

در آنجا هر روز توسط مسئولین سازمان برای ما نشست می گذاشتند و اکثر اوقات هرروز درنشست بودیم. در یکی از همین نشست ها که توسط فرشته یگانه برگذار شده بود، موضوع آمدن سازمان به عراق بود که در این هنگام جعفر بلند شد و با همان لهجه شیرین کردی با قاطعیت تمام گفت:« که به نظر من آمدن سازمان به عراق اشتباه بود و بایستی سازمان از مردم ایران عذرخواهی کند به خاطر آمدنش به عراق ».

فرشته یگانه که پوزش به خاک مالیده شده بود و انتظار چنین جوابی را نداشت به جای پاسخ دادن، با وقاحت و هرزگی تمام گفت:«که شما ها تازه از ایران آمدید و به همراه خود زنگارها و ناخالصی های زیادی را دارید و این مانع درک و فهم شما می شود» .

خلاصه بعد از چند ماه به قرارگاه کوت که در نزدیکی شهر کوت است رفتیم که یک روز خبر آوردند که جعفر به همراه علی شیراز و جعفر معروف به کاک جعفر و حمید ارباب برای انجام ماموریت به مرز رفتند و در آنجا توسط شلیک ناخواسته به قتل رسیده است.

سپس یک مراسم کوچکی برای او گرفتند و یک سالبعد از این موضوع اعلام کردند که جعفر نفوذی وزارت اطلاعات ایران بود و به همین دلیل می خواستند که محل قبر او که در گورستان اشرف بود را تغییر بدهند.

ولی به هر حال رجوی جنایت کار و دارودسته اش حتی تحمل یک انتقاد و یا حرف ساده را نداشتند و فقط و فقط تنها چیزی که در این جهنم رایج بود تعریف وتمجید همانند دلقک از مسعود رجوی ومریم قجر بود وهرچیزی خارج از این را بلا فاصله با انگ مزدور و طعمه، سرکوب می کردند.

چیزی که فقط وفقط به شخص رجوی می آید از زندان شاه بگیر تا مزدوری برای صدام .

دور نیست روزی که رجوی تقاص این همه جنایتهای خود را پس بدهد.

به امید آن روز
غفور فتاحیان- انجمن یاران ایران

 

همچنین .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

نامه سرگشاده غفور فتاحیان به وزیر داد گستری فرانسه
 

 

غفور فتاحیان ، انجمن یاران ، پاریس
19.06.2012


وزیر محترم دادگستری فرانسه ، خانم کریستین تابیرا
با سلام ودرودهای فراوان


قبل از هر نکته ای مایلم خودم را معرفی کنم اینجانب غفورفتاحیان ازاعضای قدیمی سازمان مجاهدین هستم که به مدت 20سال به طور حرفه ای در قرارگاهای مختلف اسیر تشکیلات رجوی بوده ام.
احتمالا در جریان اخبار وضعیت مجاهدین واشرف وتصمیم دولت عراق مبنی براخراج مجاهدین هستید که تا بحال 5گروه علی رغم مانع تراشی های و سنگ اندازی های سران فرقه به کمپ ترانزیت رفتند وهم اکنون هم این سنگ اندازیها نه تنها کم نشده بلکه بیشتر هم شده است وسران این فرقه اجازه نمی دهند سازمانهای بین المللی دست اندرکار کارشان را انجام بدهند چند روز پیش مریم رجوی در یک موضع گیری گفته بود که به نفرات اشرف دیگر توصیه نمی کند که از اشرف خارج شوند کسانی که با روش ها کار این سازمان اشنایی دارند، خوب می فهمند که این یک دستور تشکیلاتی است برای خونریزی پیشتر ورودرو قرار دادن اسیران اشرف با پلیس ودولت عراق که هم مانند گذشته که پیش از 50نفررا به کام مرگ فرستاد. زیرا سران فرقه نمی خواهند به این ساده گی ها اشرف را از دست بدهند وبه دنبال خرید زمان به هر قیمت هستند چون با بسته شدن اسارتگاه اشرف و بساط فرقه گرایانه این گروه تروریستی به مثابه یک شکست سنگین برای رهبری و کل تشکیلات این گروه می باشد.


ریاست محترم
هم اکنون سازمان مجاهدین به رهبری مریم قجرعضدنلوکه مقر ان در اورسواز در نزدیکی پاریس است می خواهد. یک متینگ با حضور مریم قجرعضدنلو برگزارکند وهدف ازبرگزاری این متینگ این است که درصورت ازدست دادن اشرف می تواند در پاریس هم مانند عراق یک پایگاه امن داشت باشد که محل تاخت وتاز خود قرار دهد.
با شناختی که وتجربه بیست سال عضویت دراین سازمان خطرناک دارم و به ماهیت وعملکردهای آن اشنایی کامل دارم و به دلیل سابقه ام در جریان یک سری از نشستهای این سازمان بودم که بعد از سرنگونی صدام حسین واحتمال اخراج از عراق را سازمان متحمل می دانست ازاین رو طرح جایگزین عراق واشرف را در دستور کار خود قرار داد که مهمترین ان هم همیشه اورسوازبوده فرانسه بوده که بلا فاصله قبل از حمله امریکا به عراق مریم رجوی به طور مخفیانه به فرانسه اعزام شد و در نشت های درونی تشکیلاتی ، سیاسی در چندین مورد خانم پارسایی این جمله را که در صورت از دست دادن اشرف اورسورواز را داریم و به همین خاطر هم مریم به انجا رفته است که جامعه فرانسه را تحت تاثیر خود قرار دهد و به همین دلیل است که سازمان تمام توان خود راروی این متمرکز کرده است .


در حال حاضر هم اگر نگاه کنید دراین روزها مجاهدین تمام تلاش خود را درفرانسه بکار گرفتند که نمونه ان هم همین میتنگی است که می خواهند در ویلپنت پاریس برگزار کنند، آن هم با آوردن نفراتی که پیش ازهشتاد درصد آن ایرانی نیستند ولی با پرداخت پولهای کلان برای هر سخنرانی این کارها را می کند که متاسفانه تعدادی ازشهرداران هم تحت تاثیر بمباران تبلیغاتی قرارگرفتند ودر این نوع برنامه ها شرکت می کنند.
در ضمن براساس قوانین بین اللملی تروریستها در هیچ کجای دنیا حق برگزاری گردهمایی ندارند ان هم سازمان مجاهدین که در لیست سیاه دولت امریکا و چندین سال هم در لیست تروریستی اتحادیه اروپا بوده است. البته هنوز خودسوزیهای سال 2003 درخیابانهای پاریس به دستورتشکیلات فرقه رجوی انجام شد، فراموش نشده است.
در ان زمان هم که من در عراق بودم همین دستور تشکیلاتی به همه ابلاغ شده که در صورت ازاد نشدن مریم نفرات خود را در جلوی کمپ امریکایها در درون اردوگاه اشرف خود را به اتش بکشند.
وزیر محترم دادگستری فرانسه


سازمانی که اصل واساس ان با ترور جنایت بنا شده است،


سازمانی که اعضای ناراضی خود را فقط به خاطر یک انتقاد ساده به مسعود رجوی شکنجه وزندانی می کرد وسپس هم اورا به زندان ابوغریب تحویل می داد،


سازمانی که اعضای خود را جلوی خودروهای پلیس عراق می انداخت،


سازمانی که اعضای خود را پیش 25 سال است اسیر کرد و نمی گذارد یک ملاقات ساده با خانوادهای خود داشت باشند ،


سازمانی که به اعضای خود اجازه دسترسی به یک رادیو را نمی دهد و هزاران مورد دیگر،


ایا چینن سازمانی حق برگزاری چینن گردهمایی را دارد؟
 


Open letter of Mr. Ghafour Fatahiyan to the French Ministry of Justice


Honorable Minister of Justice Madam Christiane Taubira

With greetings ,
Before beginning my letter , I would like to introduce myself. I , Ghafour Fatahiyan , am a former veteran member of People’s Mujahedin Organization (PMOI, MKO, MEK, Rajavi’s cult) who had been a fulltime member and captive of the Rajavi’s cult for twenty years in pmoi different bases .
Honorable Minister of Justice, probably you have been informed about the pmoi situation in Iraq and the Iraqi government decision regarding the expulsion of pmoi from their soil . so far five groups of pmoi members despite of all tricks , deceptions and obstructions which pmoi leadership have implemented , have evacuated the Ashraf and gone to the liberty camp and unfortunately not only those obstructions and tricks are not finished or subsided but also they have got worse and the leadership of this cult do not let the international organizations to do their job on purpose.


Few days ago , Maryam Rajavi , the leader of pmoi in her statement said that she does not advise the remaining groups to leave Ashraf. the people who are familiar with pmoi tactics and their method in dealing with problems , they understand the essence of this order perfectly which is a direct organizational order for more bloodshed and organizing more conflicts and confrontations with the Iraqi police and Iraqi government like the confrontations in the past which took the life of more than fifty people , because the leaders of this cult do not want to lose Ashraf easily and they are trying their best to buy time by all means because by shutting down of Ashraf , they will lose their breeding ground of their cult completely and this event will be considered as a huge and devastating failure and fiasco for the leaders of this cult .


Horable Minister of Justice
The pmoi by the leadership of Maryam Rajavi which her headquarter is situated in Auver sur Oise near Paris , intends to organize a gathering with her presence in Paris. The objective of this gathering is that , if they lose their main and the only cultic breeding ground , Ashraf , in Iraq then they will substitute Ashraf with another safe base in Paris which will be their new breeding ground for their cult.
According to my knowledge and experiences of the essence and content of this organization which I had gained those during my membership in this dangerous organization and based on my presence in many pmoi internal sessions during my stay in pmoi , I know very well that after the downfall of Saddam Hussein and the likelihood of their expulsion from Iraq , the next country for their residence will be France . they intend to reside in their main headquarter and base , Auvers sur Oise in Paris , the place which Maryam Rajavi before the US invasion to Iraq ,was deployed clandestinely.
According to the internal political and organizational sessions which I participated , I heard from Mozugan Parsayee many times that if we lose our main base , Ashraf , we have still our headquarter in Auvers sur Oise and she added , for this reason Maryam Rajavi has gone and deployed there to influence the French society with her presence. this speech is one of the facts which proves my claim and for this reason the pmoi has concentrated all its power in this issue .


As you know , these days pmoi is trying its best to organize this meeting and gathering in Paris and they are struggling to bring as much people as they can in this gathering from different nationalities and I can surely say that more than 80 percent of those people who will participate in this gathering are not Iranian and pmoi pay and spend huge amount of money to attract those people to their gathering and unfortunately some of the French mayors will participate in this gathering as a result of pmoi fake propaganda .
According to the international rules of law and regulations , the terrorist groups do not have the right to organize meetings and gatherings throughout the world . the pmoi has been listed as a foreign terrorist organization in US state department since 17 years ago and also this notorious organization had been listed as a terrorist organization in European Union for a long period of time and no one has forgotten the pmoi self immolations on the streets of Paris in 2003 which was directly orchestrated and ordered by Rajavi’s cult.
In 2003 I was in Iraq when Maryam Rajavi got arrested in Paris , we were told by high ranking officers of pmoi in Ashraf that if Maryam Rajavi was not released immediately , the pmoi members had to set themselves on fire in front of American camp inside Ashraf to show and demonstrate their protest.
Honorable Minister


1. We are talking about an organization which its essence and content is based on crime and terrorism.


2. We are talking about an organization which imprisons and tortures its dissidents only for small criticism against Massoud Rajavi and sending them to the Iraq notorious prison , Abou ghraib.


3. We are talking about an organization which forced its members to throw themselves in front of the Iraqi police vehicles to be killed.


4. We are talking about an organization which has not allowed its members to have a simple meeting with their loved ones and families since 25 years ago and has captivated its members .


5. We are talking about an organization which does not allow its members to have access to a radio and ……………etc.
Yours Excellency, according to the concrete facts which some of them mentioned above , in your opinion such organization is qualified to organize a gathering or meeting in France? Do they have the right to organize such gathering in France ?


With many thanks
Ghafour Fatahiyan
 

همچنین .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

سکوت مرگبار فرقه مجاهدین در قبال بازجویی از مریم رجوی در دادگستری فرانسه

 

 

غفور فتاحیان ـ انجمن یاران

10.06.2012

 

 

علی رغم گذشت چند روز از محا کمه و بازجویی ازمریم قجر در داد گستری فرانسه تمام سایت ها ی مربوط به فرقه مجاهدین خفقان گرفتند و هنوز هم این خبر را مخفی نگه داشته اند واعلام نمی کنند که چرا مریم به دادگاه احضار شده است ؟ این سکوت مرگبار برای همگان روشن می سازد که رجوی و سران جنایتکار این فرقه نمی خواهند واقعیت برای اسیران قلعه اشرف وکمپ ترانزیت وافکار عمومی مشخص شود در صورتی که سران فرقه مجاهدین از دادن اطلاعیه های بی نام ونشان و تبلیغات کذب به اندازی سرسوزنی کوتاه نمی اید،  ولی حاضر نیستند مهمترین خبر مربوط به بازجویی ازمریم قجر عضدانلو در دادگستری فرانسه که قابل مخفی کردن نیست ، را اعلام کنند .

 

 

روز سه شنبه 5.6.2012 مریم قجر بخاطر فعالیت های ترروریستی و خودسوزی های انجام شده در خیابانهای پاریس ، پولشویی وشکنجه و قتل اعضای ناراضی و ده ها شکایت دیگر از سوی قربانیان این فرقه برای بازپرسی وبازجوی به دادکستری فرانسه در پاریس احضارشد.

 

در همین رابط  یک اکسیون افشاگرانه توسط بسیاری از قربانیان این فرقه در روبروی دادگستری فرانسه برگزارگردید . افراد فرقه رجوی مانند شکنجه گران  معروف از جمله افشین علوی ، محمد اطمینان و نبی مجنهد زاده چندین تن دیگر که مجهز به دروبین ووسایل فیلم برداری بودند سعی داشتند با بهانه های مختلف وفحش دادن می خواستند افراد جدا شده را وادار به درگیری کنند که خوشبختانه با هوشیاری مسئولین اکسیون و پلیس امنیتی که از صبح تمام منطقه را تحت کنترل داشت نقشه شوم رجوی چی ها خنثی شد .

 

 

تمام قربانیان فرقه رجوی با فریادهای کوبنده خود خواهان محاکمه مریم قجرعضدانلو و دیگران سران این فرقه در یک دادگاه عادلانه شدند . ازاین رو سران جنایتکار این فرقه تروریستی باید بدانند که از دست جدا شده ها و قربانیان گریزی ندارند،   دیر یا زود با بسته شدن اخرین قلعه شیطانی  اشرف و آزادی اسیران پروندهای نقض حقوق بشر واعمال خرابکارانه انها در مقابل دادگاه های بین المللی قرار خواهد گرفت و باید جوابگوی اعمال خود باشند.

 

 

 

همچنین .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

سخنرانی آقای محمد حسین سبحانی در جمع معترضین به فرقه رجوی

 

 

آریا ایران

09.06.2012

http://www.ariairan.com

 

 

روز سه شنبه ۱۵ خرداد ۱۳۹۱ برابر با ۵ ژوئن ۲۰۱۲،گروه هایی از ایرانیان آزاده با تجمع در مقابل کاخ دادگستری،میدان سن میشل و نقاط دیگری از مرکز پاریس به تظاهرات اعتراضی بر علیه فرقه تروریستی رجوی پرداختند.

این تظاهرات که همزمان با بازجویی از مریم رجوی سرکرده سازمان تروریستی مجاهدین در کاخ دادگستری پاریس صورت گرفته بود،مورد استقبال مردم منطقه قرار گرفته و با شعارهای کوبنده همراه با تظاهر کنندگان،خواستار اخراج گروه تروریستی رجوی از فرانسه شدند.

آقای محمد حسین سبحانی ضمن شرکت در این حرکت اعتراضی از سخنرانان جلسه بودند و سخنانی در بازخوانی خاطرات مرحوم هادی شمس حائری و مصیبت هایی که او و خانواده اش از فرقه رجوی کشیده بودند، ایراد نمودند که با استقبال حاضران مواجه گردید.

 

 

*متن سخنرانی آقای محمد حسین سبحانی:

 

هادی عزیز،دوست همه ما بود.و بنظرم تک تک ما به هادی مدیون هستیم.فکر میکنم کاری که امروز انجام دادیم،با این انگیزه و نیت بود که مریم رجوی بعد از ۷،۸سال و پرونده های متوالی که در فرانسه بر علیه اش تشکیل شده بود.چه خوب بود،هادی حضور داشت و ثمره زحمات اش را به چشم می دید.بهر حال تلاشی که امروز تک تک بچه ها انجام دادند رو نثار روح هادی می کنیم.من شخصا دوست داشتم عکس هایی رو برای این روز آماده کنیم و روی پیراهن هایمان بچسبانیم و فرصت نشد.

در هر صورت کاری که امروز انجام دادیم و مریم رجوی در دادگاه فرانسه مورد بازپرسی و بازجویی قرار گرفته و اعتراضی که ما کردیم علیه این فرقه و همچنین حمایتی که از دادگستری فرانسه انجام دادیم،برای این بود که پرونده رهبران فرقه مجاهدین پیگیری دقیق تر و بیشتر بشود.

اما در مورد هادی عزیز،شاید بعضی از دوستان مطلع نباشند.مرحوم هادی شمس حائری فعالیت های سیاسی خودش رو از دوران دکتر محمد مصدق آغاز کرد.در تظاهرات ۳۰ تیر شرکت داشت و تیر خورد،همان دوران به حزب ملل اسلامی پیوست،دستگیر شد و به زندان رفت.در زندان شاه با مجاهدین آشنا شده و توسط آنان عضو گیری گردید.پس از پیروزی انقلاب ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ ،فعالیت هایش را با سازمان مجاهدین ادامه داده ،بعدها به کردستان رفته و در عراق وارد پایگاه های سازمان مجاهدین شد.

در مقطع سال ۱۳۷۰،سازمان مجاهدین از روش های مغزشویی و فرقه گرایانه استفاده کرد و بچه های هادی (نصر و امیر عزیز) رو بین ۱۰ تا ۱۳ ساله بودند از شهر کلن آلمان به عراق برد تا بتونه هادی رو در عراق زمین گیر کند و نگذارد از فرقه جدا شود.

البته هادی مقاوم تر از این حرف ها بود.مجاهدین بچه های او را یک بار نزدش بردند تا مانع از فرار یا جدایی هادی شوند.آنجا فضایی که بین هادی و بچه هایش بوجود آمد،در صحبت های خصوصی که با هادی داشتم،همیشه از این رنج می برد.این عذاب وجدان رو داشت که امیر و نصرت نتوانسته باشند نقشه سازمان مجاهدین رو درک کنند.چون با تلقینات مجاهدین بچه هایش این احساس رو پیدا کرده بودند،حالا که از آلمان به عراق برده شده اند و در کنارش هستند،چرا پدرشان می خواهد برود؟!این موضوع مانند یک غده چرکین در درون و قلب هادی عمل می کرد.هیچگاه نشان نمی داد،اما در صحبت های خصوصی این رو بیان می کرد و افسوس می خورد که چنین شرایطی برایش پیش آمده است!

دومین ویژه گی هادی این بود که در مقطعی که کسی نبود،صدایی نبود که بیاد و آنچه در درون فرقه می گذشت رو بیان کنه،بعد از اینکه وارد اروپا شد و در کشور هلند اقامت گزید،آمد ، ایستاد و با گردنی سرفراز و قلمی روان،تیز و قاطع آنچه درون فرقه مجاهدین می گذشت را با کتاب هایی تحت عنوان “ارتجاع غالب و ارتجاع مغلوب” و “مرداب” و صدها مقاله بر علیه فرقه،تروریسم و خشونت نگاشته، بیان کرد!

کاری که هادی در آن دوران کرد باعث شد تابویی که سازمان مجاهدین در نزد افکار عمومی و بویژه در اروپا ساخته بود،بشکند و کارکرد خودش رو از دست بدهد.در همین رابطه فضایی بوجود آمد تا دوستان دیگری مانند آقایان،مهدی خوشحال،کریم حقی و دیگران قدم نهاده و به روشنگری بپردازند.هادی کوه استوار و صف شکنی بود که در مقابل استبداد و فرقه گرایی ایستاد و فعالیت های افشاگرانه اش را گسترش داد.

ساعت ۶ صبح روز جمعه گذشته بود که هادی از خواب بیدار می شود و به همسر مهربانش سرکار خانم محبوبه براتی می گوید حالش خوب نیست.می خواستند برایش دکتر بیاورند که البته پزشکان بدلیل گسترش بیماری سختی که داشت مدت ها بود درمان خاص دیگری را نمی توانستند تجویز کنند.اما باز هم او تلاش می کرد.نکته ای را میخواهم بگویم که شاید مورد تجعب شما بشود،شب قبل روزی که جانش را به جان آفرین تسلیم کرد،ایمیل اش رو باز کرده بود و به ایمیل هایش جواب می داد.یادم هست که خانم نسرین ابراهیمی چند روز قبل از آن ایمیلی ارسال کرده بود و با بغضی که در نوشته اش هویدا بود،می گفت نسبت به کمک هایی که هادی برای او انجام داده بود عذاب وجدان دارد و حالا می خواهم با او صحبت کنم،ایمیل بزنم .متاسفانه روزهای آخر هادی بود و او فرصت نکرد …

می خواهم بگویم که هادی تا آخرین لحظات کار می کرد و از تلاش باز نمی ایستاد.به یاد بچه هایش بود.به یاد دوستانش بود و آنهایی که از فرقه رجوی جدا شده بودند.تک تک آنها رو برادران،خواهران ،دختران و فرزندان خودش می دانست.بویژه در این یک ماه اخیر همیشه منتظر بود.

چند هفته پیش با تعدادی از دوستان برای ملاقات هادی رفته و یک دیدار خصوصی با او داشتیم.به هادی گفتم تلفن هایی رو زیر نوشته ات در سایت بگذار تا شاید سازمان مجاهدین و رهبری این فرقه دلش به درد بیاد و اجازه بدهد بچه هایت تلفنی با تو صحبت بکنند.هادی گفت ایده خوبی است.شماره تلفن اش رو گذاشت اما متاسفانه تا لحظه ای که جان در بدن داشت،این شرایط برایش فراهم نشد و با دلی اندوهگین از میان ما رفت!

هادی را پس از فوت حدود ۲۴ ساعت در محلی نگهداری می کردند تا دوستانش اگر آمدند مجدد او را حس کنند و …آنروز که در کنار پیکر بیجان اش ایستاده بودم به خودم می گفتم او در خواب است و برایم باور کردنی نبود که هادی رفته است.و کماکان به خودم می گفتم که هنوز مریض و خواب است.اما متاسفانه واقعیتی وجود داشت و از میان ما رفته بود.

امیدوارم همیشه بتوانیم تک تک مون یاد و راه هادی رو گرامی بداریم و مطمئن هستم که روح اش شاد خواهد بود برای کاری که تک تک مون امروز انجام دادیم و توانستیم به سهم خودمون فرقه رجوی و مریم رجوی رو در میان افکار عمومی و مقابل کاخ دادگستری فرانسه افشاگری کرده و به محاکمه بکشیم،راضی و خشنود است.

در پایان صحبت هایم به دوست عزیزم آقای علیرضا نصراللهی تسلیت می گویم برای از دست دادن پدر بزرگوارشون.امیدوارم غم آخرشان باشد .برای همه بچه ها این مصیبت ها کمتر پیش بیاید.امیدوارم همیشه شادی باشد.برای همه عزیزانی که در این جلسه هستند آرزوی سلامتی دارم و آرزوی موفقیت دارم.ممنونم از اینکه این فرصت رو به من دادید.

هادی شمس حائری سفارشی داشت و گفته بود؛” دوست ندارم کسی برایم لباس سیاه بپوشد،حتما لباس های شاد بپوشید!

 

پیاده کردن متن ویدئو از آریا ایران

کمیته برگزاری تظاهرات ـ پاریس

 

 

 سایت ایران قلم از انتشار مطالب و مقالاتی که در آن کلمات توهین آمیز استفاده شده، معذور است

مسئولیت مطالب درج شده بر عهده نویسندگان آن می باشد