سازمان مجاهدین
خلق، تغییر سرنوشت به کدام سو؟
مهرنوش
پورضیایی، بی بی سی، واشنگتن، پنجم اکتبر 2012
http://www.bbc.co.uk/persian/iran/2012
/10/121003_u14_mek_future_reasons.shtml
مبارزه پانزده
ساله سازمان مجاهدین خلق برای خروج از فهرست سازمان
های تروریستی خارجی آمریکا سرانجام به هدف خود رسید.
این گروه مخالف حکومت ایران حالا می تواند دفتر سیاسی
خود را در آمریکا راه بیندازد، به کنگره و سیاستمداران
آمریکایی مشورت بدهد، لابیگری نماید و برای گسترش
فعالیت هایش پول و کمک مالی دریافت کند. همچنین،
دارایی های این سازمان و افراد وابسته به آن در ایالات
متحده دیگر مسدود نخواهد بود.
سازمان مجاهدین خود را پیروز میدان میداند. چند ساعت
پس از اعلام تصمیم وزارت خارجه آمریکا، مریم رجوی نفر
دوم این سازمان گفت: این اتفاق "توازن قوا" را در
تهران برهم خواهد زد و امیدوار است بتواند نظر سیاسیون
غرب را برای تغییر حکومت ایران جلب کند. ایران نیز
آمریکا را به داشتن "معیارهای دوگانه" در مقابله با
تروریسم متهم کرد و یکی از نمایندگان ایرانی هدف
آمریکا از این کار را سیاسی خواند.
وزارت خارجه
آمریکا تأکید میکند این تصمیم صرفا حقوقی است. اما
منتقدان جدی وزارت خارجه در تهران یا واشنگتن قانع
نشدهاند.
تیرگی فزاینده روابط آمریکا و ایران و تلاش واشنگتن
برای افزایش فشار بر تهران بر سر میز مذاکرات هستهای
به زعم عده ای از نشانه های سیاسی بودن تصمیم هیلاری
کلینتون وزیر خارجه آمریکا است.
برخی نه سیاست خارجی که فشار سیاسی داخلی از سوی چهره
های شناخته شده دولت های سابق آمریکا و اعضای کنگره را
عاملی میدانند که نهایتا وزیر خارجه آمریکا را به حذف
این سازمان از فهرست تروریستی واداشته است.
از چهار ماه پیش که دادگاهی در واشنگتن با تعیین ضرب
الاجل، عملا هیلاری کلینتون را برای تعیین تکلیف
سازمان مجاهدین لای منگنه گذاشت ردیف زردپوشان حامی
این سازمان هر روز در برابر ساختمان این وزارتخانه رو
به رهگذران فریاد می کشیدند: سازمان مجاهدین را از
فهرست تروریستی خارج کنید.
دور از تصور نیست اگر فکر کنیم یکی از موضوعات بحث
خانواده کلینتون در ماه های گذشته سرنوشت سازمان
مجاهدین خلق بوده است.
هواداران این سازمان بیل کلینتون، همسر وزیر خارجه و
رییس جمهوری ۱۵ سال پیش آمریکا را متهم می کنند که آن
زمان برای امتیاز دادن به دولت ایران سازمان مجاهدین
را درکنار ۲۹ سازمان دیگر در اولین فهرست تروریستی
آمریکا جای داده، به این امید که بتواند با دولت اصلاح
طلب ایران رابطهای برقرار کند.
حالا بازی روزگار هیلاری کلینتون را وادار کرده که حکم
همسر را برگرداند و رأی به حذف برچسب تروریستی از این
سازمان بدهد؛ تصمیمی که این بار هم از اتهام سیاسی
بودن در امان نمانده است. هر دوبار هر دو دولت دموکرات
ادعا کردند تصمیم خود را صرفا بر اساس یافته ای حقوقی
و برپایه نوع فعالیت های سازمان مجاهدین گرفته اند.
سیاسی یا حقوقی
مقامات وزارت
خارجه آمریکا اغلب به طرز غیر رسمی ناخرسندی خود را از
این سازمان و فعالیت هایشان اعلام کرده اند.
یکی از دیپلمات های آمریکایی که زمانی در یکی از
کشورهای کمونیستی شرق اروپا مشغول به کار بوده به من
گفت ذهنیت این سازمان و تلاششان برای "قلب واقعیت"
ماشین تبلیغاتی بلوک شرق را به یاد او می آورد.
البته همه مقام های آمریکایی اینطور نمی اندیشند.
کنگره آمریکا تا کنون ۵ قطعنامه به نفع این سازمان یا
در پی درگیری ها در اردوگاه اشرف تصویب کرده است.
مقامات وزارت خارجه در موضع گیری های علنی و رسمی خود
زبانی دیپلماتیک دارند و از جنجال آفرینی میپرهیزند.
با این همه، حتی در بیانیه وزارت خارجه آمریکا برای
اعلام رسمی حذف برچسب تروریستی چند جمله ای هست که
ممکن است عیش سازمان مجاهدین را منقص کند. اینکه وزارت
خارجه "گذشته تروریستی این سازمان را فراموش نمی کند و
نگرانی ها درباره نقض حقوق اعضای سازمان توسط رهبری آن
به جای خود باقی خواهد بود."
توضیحی که احتمالا از جمله برای پاسخ به منتقدان تصمیم
و جلوگیری از استفاده تبلیغاتی سازمان مجاهدین از آن
نوشته شده است.
جیمز جفری که تا چند ماه پیش سفیر آمریکا در بغداد
بوده و از نزدیک با پیچیدگی های پرونده سازمان مجاهدین
سروکار داشته نیز سیاسی بودن تصمیم وزارت خارجه را رد
می کند. وقتی که از او درباره احتمال تاثیر لابی
سازمان مجاهدین بر تغییر سرنوشتشان پرسیدم پاسخ داد
مقامات آمریکایی حامی سازمان مجاهدین "سال هاست که به
این شکل عمل می کنند و در حمایت جدی از سازمان مجاهدین
حرف می زنند." آقای جفری "نه نشانه ای حاکی از تاثیر
آن ها بر دولت یا تصمیم وزارت خارجه" دیده است و نه
"هیچ نشانه ای حاکی از استراتژی دولت آمریکا برای
تغییر حکومت ایران ."
جیمز جفری که دوست نزدیک هیلاری کلینتون است می گوید
وزارت خارجه به دستور دادگاه مجبور بوده "معیارهای خاص
حقوقی را در ارزیابی وضعیت تروریستی سازمان مجاهدین در
نظر بگیرد."
اشاره سفیر سابق آمریکا عراق به معیارهایی قانونی برای
نگه داشتن "سازمان های تروریستی" در این فهرست است.
گروه دیگری از منتقدان با اشاره به اختیارات وزارت
خارجه برای به چالش کشیدن تصمیم دولت می گویند هیلاری
کلینتون می توانست صرفا ساکت بماند و اجازه بدهد
دادگاه سازمان مجاهدین را از فهرست تروریستی حذف کند.
در این صورت دست کم دولت آمریکا عامل این کار نمی شد و
"بهانه به دست حکومت ایران نمی داد."
وقتی این فرضیه را با آلن وینر استاد حقوق در دانشگاه
استنفورد و مشاور و سابق وزارت خارجه آمریکا مطرح کردم
گفت معمولا در این موارد منتقدان به استقلال قوا در
آمریکا توجهی ندارند و " برای آنها که بیرون از آمریکا
ماجرا را دنبال می کنند تصمیم دادگاه یا تصمیم وزارت
خارجه در هر حال تصمیم دولت تلقی می شود."
از نظر او این کار در عین حال اقتدار قوه مجریه را در
عرصه امنیت ملی و سیاست خارجی به خطر می اندازد: "وقتی
که یک دادگاه فرمان اجرایی دولت را در مسئله ای با این
اهمیت در سیاست خارجی و امنیت ملی نقض کند خطر رویه
شدن آن وجود دارد. به عنوان وکیل سابق وزارت خارجه می
توانم بگویم ما هیچ وقت نمی خواهیم در وضعیتی قرار
بگیریم که دادگاه به دولت دستور بدهد سازمانی را از
فهرست تروریستی خارج کند. این چیزی است که قوه مجریه
آمریکا و وزارت خارجه به شدت از آن پرهیز می کند."
قانون چه می گویدهر دو سال یک بار وزیر خارجه آمریکا
موظف است فهرست سازمان های تروریستی را بازبینی کند و
در صورت تغییر در وضعیت این سازمان ها فهرست را به روز
کند. اگر این بازبینی در خصوص گروهی خاص تا ۵ سال صورت
نگیرد، وزیر خارجه آمریکا موظف است بر اساس قانون
درباره خروج گروه مزبور از فهرست تروریستی تصمیم
بگیرد.
در عین حال تنها سازمانی می تواند در "فهرست تروریستی"
آمریکا قرار بگیرد که یا در زمان تعیین فهرست، فعالیت
"تروریستی" داشته باشد و یا قصد و توانایی عملی کردن
آن را. معیار دیگر این است که فعالیت های "تروریستی"
این سازمان آمریکایی ها و یا منافع و امنیت ملی آمریکا
را تهدید کند.
در بیانیه وزارت خارجه آمریکا به همین دو معیار اشاره
شده است؛ یکی اینکه سازمان مجاهدین خلق در سال ۲۰۰۳
علنا خلع سلاح شده و گفته اقدامات مسلحانه را کنار
گذاشته است. دیگر اینکه با تخلیه اردوگاه اشرف و
پراکنده شدن اعضای آن در کشورهای مختلف اروپایی عملا
پایگاه اصلی این سازمان و ساختار نظامی اش از هم می
پاشد و عنصر توانایی و قابلیت نیز از این سازمان گرفته
می شود.
سئوال این جاست که تا چه حدی می توان مطمئن بود که در
دنیای امروز صرف پراکنده شدن اعضای گروهی با این ویژگی
ها در کشورهای مختلف توان سازمان دهی و عملیات را از
آنها بگیرد؟
"تنبیه یا امتیاز"
آرش آرامش،
تحلیلگر امنیت ملی در دانشکده حقوق استنفورد می گوید
"شکی نیست که اعضای این گروه مثل هرگروه سیاسی دیگری
اگر بخواهند می توانند به سراغ فعالیت های مسلحانه
بروند، اما چنین کاری با تمام تلاش سازمان مجاهدین
برای خروج از فهرست تروریستی تضاد خواهد داشت و به محض
اینکه گزارشی از آن به دست مقامات بیافتد دوباره به
خانه اول بازخواهند گشت و زحمت نزدیک به دو دهه خود را
به باد خواهند داد."
آلن وینر، استاد حقوق در دانشگاه استنفورد و مشاور
حقوقی سابق وزارت خارجه نیز می گوید "هم گذاشتن و هم
حذف سازمان مجاهدین خلق در فهرست تروریستی از نظر
سیاسی کاری بسیار دشوار بوده است." آقای وینر تصریح می
کند که اگر کسی منصفانه و فارغ از دایره سیاست به هر
دو تصمیم و دلایل حقوقی آن بنگرد در می یابد که هر
دوبار این تصمیم با دلایل حقوقی گرفته شده است، "اگرچه
شکی نیست که این تصمیم حقوقی تبعات سیاسی خواهد داشت."
به گفته او همیشه نگرانی اصلی در این زمینه اطمینان از
حقوقی بودن آن است. "اگر بدون دلایل حقوقی کافی
سازمانی را در این فهرست بگذارید باید بدانید که تغییر
وضعیت ممکن است پاداشی به گروه مزبور تفسیر شود."
حتی در گزارش مرکز تحقیقات کنگره درباره فهرست سازمان
های تروریستی هم آمده "قابلیت به چالش کشیده شدن قضایی
فهرست سازمانهای تروریستی آمریکا باعث می شود اغلب
دولت در ابتدای کار در نظر داشته باشد که کاری محکمه
پسند انجام می دهد و به این معنا قرار گرفتن نام یک
سازمان در این فهرست بیشتر به قابل دفاع بودن شواهد
ربط دارد تا به دفاع از امنیت ملی آمریکا در برابر
تهدیدهای تروریستی."
"تروریست" از نظر چه کسی؟
منتقدان دولت
آمریکا از جمله در ایران می گویند آمریکا فعالیت
"تروریستی" را هرگونه که بخواهد تعریف می کند. جمهوری
اسلامی ایران از معیارهای دوگانه در مقابله با تروریسم
در آمریکا انتقاد کرده است.
درست در همسایگی شرقی ایران یک دهه است که دو گروه با
فعالیت های مسلحانه، انفجار و کمین، جان سربازان
آمریکایی را می گیرند. طالبان و شبکه حقانی در
افغانستان و پاکستان نه تنها در این درگیری ها دست
دارند که بارها خود مسئولیت گرفتن جان آمریکایی ها را
برعهده گرفته اند. با این همه بیش از یک دهه از سقوط
طالبان در افغانستان و درگیری های مسلحانه آن با
آمریکا، هنوز اثری از این گروه در فهرست تروریستی
آمریکا نیست.
ژنرال جان آلن فرمانده نیروهای آمریکایی در افغانستان
در کنار بسیاری از مقامات آمریکایی دیگر گفته گروه
حقانی مسئول مرگ صدها سرباز آمریکایی و نیروهای ائتلاف
است.
به رغم آن که فعالیت های این شبکه از ابتدای جنگ
افغانستان برای دولت آمریکا مشخص بوده گنجاندن آنها در
فهرست تروریستی عملا ۱۱ سال به طول انجامید. آیا این
چیزی به جز یک بام و دو هوا نیست؟
جواب این سئوال را نیز می توان در قوانین مربوط به
مقابله با تروریسم در آمریکا دید که البته منتقدان
بسیاری دارد.
"مختار و نه مجبور"
قانون به وزیر
خارجه آمریکا اجازه می دهد بر اساس اطلاعاتی که
نهادهای امنیتی این کشور جمع آوری کرده اند سازمانی را
تروریستی اعلام کند. اما او در این زمینه" اختیار و
اجازه" دارد و به هیچ وجه "موظف" نیست.
به این معنا اگر عالیرتبه ترین دیپلمات آمریکا تشخیص
دهد که تروریستی اعلام کردن یک گروه خارجی برای پیشبرد
سایر سیاست های خارجی و امنیت ملی این کشور مشکل ساز
خواهد بود این اختیار را دارد که گروه مزبور را در این
فهرست نگنجاند و نهایتا افراد وابسته به این گروه را
به عنوان فرد و جدا از وابستگی سازمانیشان در یکی از
چند فهرست تروریستی کشور قرار دهد. ماجرایی که هم در
مورد گروه طالبان صدق می کند که یک دهه است سربازهای
آمریکایی را در افغانستان می کشند و هم تا این اواخر
درباره گروه حقانی در پاکستان.
آرش آرامش تحلیل گر امنیت ملی در دانشگاه استنفورد به
بی بی سی فارسی می گوید "اگر دولت آمریکا بخواهد
طالبان را گروهی تروریستی اعلام کند عملا راه را برای
آشتی ملی در افغانستان و مذاکرات حامد کرزی با این
گروه را خواهد بست."
به گفته آرش آرامش از آنجا که" تبعات سیاسی تروریستی
خواندن یک گروه می تواند مانع قراردادن نام سازمانی در
فهرست تروریستی شود، به راحتی می توان دست کم تصمیم به
قرار دادن سازمانی در آن را تصمیم سیاسی با دلایل
حقوقی کافی دانست."
حتی گزارش مرکز تحقیقات کنگره آمریکا دراین باره می
نویسد" فهرست سازمان های تروریستی آمریکا مکانیسم
مفیدی در رابطه با کشورهای دیگر است."
بر این اساس "تروریستی خواندن سازمان هایی که کشوری
دیگر نیز با آن مخالف است می تواند در روابط دو جانبه
کشورها هم گرایی ایجاد کند."
بر اساس گزارش مرکز تحقیقات کنگره مشخص کردن سازمان
هایی که از نظر دولت آمریکا تروریستی محسوب می شوند
"منافع قابل توجهی در سیاست داخلی و خارجی دارد و می
تواند ابزار قدرتمند دیپلماسی آمریکا باشد."
"موازنه قوا"
بی شک گروهی که
پانزده سال تمام تلاش کرده تا برچسب تروریستی را از
پیشانی فعالیت هایش بردارد رسیدن به هدف را پیروزی
بزرگی میداند.
مریم رجوی از رهبران ارشد این سازمان تاثیر مستقیم این
اتفاق را "برهم خوردن موازنه قوا" در تهران به ضرر
حکومت این کشور دانسته است.
شکی نیست که دست کم تا سال ۲۰۰۳ وقتی که ایران در نامه
ای به دولت آمریکا پیشنهاد همکاری امنیتی داد، سازمان
مجاهدین یکی از نگرانی های بزرگ حکومت در تهران بود.
در این نامه آمده بود ایران حاضر است در صورت اخراج
مجاهدین در عراق و بازگرداندن آنها به ایران دست از
حمایت از حماس و حزب الله بردارد.
تنها از سال ۲۰۰۰ تا اوایل ۲۰۰۳ زمانی که عراق اشغال
شد جمهوری اسلامی ایران سازمان مجاهدین خلق را مسئول ۹
عملیات علیه منافع خود دانسته است.
ممکن است پس از خلع سلاح مجاهدین این نگرانی در عمل
کمتر شده باشد اما دست کم در موضع گیری های علنی
جمهوری اسلامی این سازمان یکی از متهمین اصلی است.
از طرف دیگر حتی مقامات ارشد وزارت خارجه صریحا می
گویند که سازمان مجاهدین خلق به دلیل همکاری با صدام
حسین در طول جنگ عراق، پایگاه مردمی چندانی در ایران
ندارد.
به اعتقاد ناظران، بدون این پایگاه مردمی بعید به نظر
می رسد سازمان مجاهدین بتواند بدون تغییر بنیادین یا
بدون دست زدن به خشونت جدی موازنه قوا در تهران را عوض
کند.
آرزویی که برآورده شد
اگرچه از این
پس سازمان مجاهدین می تواند با آزادی عمل در آمریکا
فعالیت کند، بسیاری در واشنگتن می گویند بعید است در
کوتاه مدت دامنه این فعالیت ها تغییر چشمگیری داشته
باشد.
از لابی گری گروه های حامی این سازمان در آمریکا چنین
به نظر می رسد که این سازمان به یمن گروه های حامی اش
پیش از این نه برای جمع و خرج پول در آمریکا مشکل
چندانی داشته و نه برای پیدا کردن طرفدار در حلقه های
سیاسی واشنگتن.
با این همه علنی بودن فعالیت ها اگر نه توان سیاسی که
توان تبلیغاتی این سازمان را بیشتر خواهد کرد.
اما آیا این تبلیغ بازار پرخریداری درواشنگتن پیدا می
کند؟
یک مقام ارشد وزارت خارجه آمریکا در گفتگو با
خبرنگاران گفته "هیچ چیز در نحوه رهبری این سازمان بر
اعضایش نشان دهنده این نیست که علاقه ای به اصول
دموکراسی داشته باشند."
سازمان مجاهدین خلق در حلقه سیاسی واشنگتن حامیان
پرنفوذ اما کم تعدادی دارد؛ کسانی که در پی معرفی
مجاهدین خلق به عنوان جایگزین دموکراتیک برای آینده
ایرانند و از این پس دشواری چندانی برای سخنرانی های
سیاسی خود نخواهند داشت.
اگرچه عده ای از مقامات سابق دولت و طرفداران سازمان
مجاهدین خلق گفته اند مبالغی که دریافت کرده اند
تاثیری بر اعتقادشان نداشته و بدون پول هم از این
سازمان طرفداری می کردند پاتریک کلاسون تحلیلگر مسائل
ایران در موسسه خاورمیانه می گوید: "واقعا امیدوارم که
پول دلیل اصلی حمایت مقامات سابق دولت آمریکا از
مجاهدین خلق باشد."
آقای کلاسون به بی بی سی فارسی گفت: "اگر هواداری این
عده از روی اعتقاد به این باشد که مجاهدین خلق می
توانند در آینده ایران نقش ایفا کنند به این معنی است
که درک درستی از مسائل خاورمیانه ندارند."
البته دولت آمریکا در عمل می تواند با خارج کردن این
سازمان از فهرست تروریستی ابزار دیگری برای چانه زنی
با ایران بر سر میز مذاکره داشته باشد.
اما هم آمریکا و هم ایران می دانند که یکی از آرزوهای
دیرین ایران خروج سازمان مجاهدین خلق از عراق و دورشدن
هر چه بیشترشان از مرز ایران بوده است.
کاری که واشنگتن علیرغم مخالفت های ابتدایی و جدی
سازمان مجاهدین خلق نهایتا انجام داد.
با این وصف بارزترین تاثیر عملی تصمیم وزارت خارجه را
در حال حاضر می توان به نفع دو گروه توصیف کرد، يکی آن
عده از ساکنان اشرف که به دنبال زندگی آزادانه تر در
فضایی متفاوتند و دیگری حکومت ایران که از هراس همیشگی
پایگاه سازمان مجاهدین در منطقه مرزی اش رهایی یافته
است.
اگرچه در عرصه تبلیغات سیاسی، هر یک از سه طرف درگیر
از پشت شیشه کبود خود ماجرا را روایت خواهند کرد.
همچنین
.......
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
سازمان مجاهدین
خلق؛ چشمانداز در وضعیت تازه
سیاوش اردلان،
بیبیسی، چهارم اکتبر 2012
http://www.bbc.co.uk/persian/iran/2012/10/121002_l10_sa_mko.shtml
عمده
فعالیتهای سازمان مجاهدین خلق ایران در سالهای اخیر
معطوف به حل مشکل ساکنان قرارگاه اشراف بود و سرخط
اخبار رسانههای این سازمان اکثر اوقات به آخرین
رایزنیها درباره سرنوشت ساکنان اشرف مربوط میشد.
مشکل اصلی در پیدا کردن محلی جدید برای ساکنان اردوگاه
اشرف، قرار داشتن سازمان مجاهدین خلق در فهرست
گروههای تروریستی در اروپا و آمریکا بود.
دولتهای غربی
نمیتوانستند به اعضا گروهی که متهم به تروریسم است
پناه بدهند، اما حالا که اوضاع فرق کرده، راه برای
پناه دادن به حدود سه هزار نفر از ساکنان اشرف هموار
شده است. هنوز روشن نیست که آمریکا، دولتهای اروپایی و
کشورهای عربی منطقه درباره پناه دادن به این افراد چه
تصمیماتی اتخاذ کنند یا به چه توافقاتی برسند.
مریم رجوی که در غیاب طولانی همسرش عملا رهبری سازمان
مجاهدین خلق را بر عهده دارد، گفته است که این سازمان
حالا قادر خواهد بود فعالیتهای خود را علیه حکومت
ایران بیشتر کند. مقامات آمریکایی میگوید که به رغم
تصمیم اخیرش، سازمان مجاهدین خلق را یک جایگزین
دمکراتیک و مشروع برای حکومت ایران نمیداند.
سیمون هرش، روزنامه نگار معروف آمریکایی در گزارشی
نوشته بود که در زمان دولت جرج بوش، زیر مجموعههایی
از وزارت دفاع آمریکا به مجاهدین خلق کمکهای آموزشی و
تدارکاتی میدادند که اندکی پیش از آغاز دوران ریاست
جمهوری اوباما متوقف شد. شاید زمینه این گونه کمکها
در صورت چنین تمایلی بین دولتمردان آمریکا، از امروز
بیشتر فراهم باشد.
برای پیش بینی اینکه وضعیت جدید سازمان مجاهدین خلق
چقدر آنها را در مبارزه علیه حکومت ایران تقویت خواهد
کرد، میبایست ظرفیتها و قابلیتهای این سازمان را در
حوزههای مختلف بررسی کرد.
لابی گریخروج از فهرست سازمانهای تروریستی برای سازمان
مجاهدین خلق ثمره سالها تلاش و پشتکار بود. تجربه این
سازمان در لابیگری در نظامهای دمکراتیک بین گروههای
سیاسی ایرانی کمتر دیده شده است. هر چند سازمان
مجاهدین خلق نتوانسته در داخل تشکیلات خود ظاهری مقبول
از ساز و کارهای دمکراتیک را نشان دهد، اما به خوبی با
ساز و کار تصمیمگیری دولتهای دمکراتیک آشنا شده و از
آنها استفاده میکند.
سازمان مجاهدین خلق همچنین شرکتهای خصوصی معتبر روابط
عمومی را برای ترمیم وجهه خود در دولتهای غربی بکار
گرفته که کمک زیادی به ارائه گزارشها و تنظیم
سخنرانیهای مورد نظر سازمان کردهاند.
فعالیتهای این سازمان برای ارتباط گرفتن با
سیاستمداران غربی بدون دردسرهای قانونی نبوده است.
برای چند تن از سیاستمدارن آمریکایی که از سازمان
مجاهدین خلق پول گرفتهاند پروندههایی در دستگاه
قضایی آمریکا تشکیل شده که فعلا مسکوت مانده است.
اسامی سیاستمداران آمریکایی و اروپاییای که به نفع
سازمان مجاهدین خلق تبلیغ کردهاند شامل فهرستی چشمگیر
از مقامات بلند پایه امنیتی، پارلمانی و سیاسی میشود.
بعضی مطبوعات غربی در گزارشهای خود نوشتهاند که
گروهی از سیاستمدارها در ازا سخنرانی کردن یا فعالیت
به نفع مجاهدین خلق در مجامع مختلف مبالغی بین ۱۰ تا
۱۵۰ هزار دلار از آنها دریافت کردهاند. همین مطبوعات
میگویند که در عراق نیز سازمان مجاهدین خلق از بسیاری
از سیاستمداران عراقی که با حکومت ایران مخالف
بودهاند حمایتهای تبلیغاتی و مالی کرده است.
رسانه
وجه دیگر
تواناییهای سازمان مجاهدین خلق فعالیتها و امکانات
رسانهای این سازمان است. این امکانات شامل یک کانال
تلویزیونی است که برنامههای فراوانی از قبیل اخبار،
مستند، میزگرد و محصولات فکاهی و طنز ارائه میدهد.
سازمان مجاهدین خلق چندین وبسایت نیز در اختیار دارد
که هم به روز هستند هم براحتی برای کاربران قابل
استفاده. اگر استودیوهای ضبط صدا و تولید موسیقی و
ارکسترهای ترتیب یافته از طرف سازمان مجاهدین خلق را
هم در نظر بگیریم، با مجموعه توانمند رسانهای این
سازمان روبرو میشویم.
روشن نیست این امکانات تا چه حد بر اساس نیازهای مخاطب
ایرانی مخصوصا در داخل کشور گرد آورده شده. آنچه روشن
است دستکم یک جمعیت محدود ولی وفاداری هستند که
اطلاعات و تحلیل و جهان بینی خود را از رسانههای
سازمان مجاهدین خلق دریافت میکنند. آنها در فضاهای
مجازی اطلاع رسانی وابسته به سازمان مجاهدین خلق فعال
هستند و در شبکههای اجتماعی هواداران، به همفکری و
تبادل نظر و تقویت روحیه یکدیگر میپردازند.
حضور میدانیوجود یک هسته مرکزی از هواداران منسجم و
فعال و تعداد بیشتری هوادار نیمه فعال در کشورهای غربی
که در هر فراخوانی بسیج میشوند، سازمان مجاهدین خلق
را قادر ساخته در هر نقطه از اروپا یا ایالات متحده که
اراده کند در ظرف مدت کوتاهی جمعیتهای قابل توجهی را
گرد آورد.
این جمعیتها هم در گردهماییهای مجلل سیاسی که با
سخنرانی و کنسرت و پایکوبی همراه است و هم در تجمعات
خیابانی حضور خود را نشان میدهند. برخی از افراد در
بین همین هواداران آماده هر گونه فداکاری برای اهداف
سازمانی مجاهدین خلق هستند، چنانکه در جریان دستگیری
مریم رجوی، خودسوزی اعتراضی تعدادی از هواداران سازمان
در پاریس را شاهد بودیم. هواداران دیگر سازمان را هم
میتوان هر از چند گاه در میادین پایتختهای اروپایی
در حال جمع آوری امضا و اعانه مشاهده کرد.
کار اطلاعاتییکی از ظرفیتهای سازمان مجاهدین خلق که
حد و حدود آن ناشناخته مانده، فعالیتهای اطلاعاتی این
سازمان در داخل ایران است. نقطه آغاز مشکلات هستهای
غرب با حکومت ایران افشگریهای سازمان مجاهدین خلق
بود.
این افشاگریها گاه و بیگاه ادامه داشته اما بسیاری
از ناظران نسبت به قابلیتهای اطلاعاتی مجاهدین خلق در
داخل ایران ابراز تردید میکنند و معتقدند که آنچه
مجاهدین خلق به عنوان افشاگریهای خود ارائه دادند
اطلاعاتی بود که سازمان جاسوسی اسرائیل در اختیار
آنها قرار داده بود.
با این حال حکومت ایران همواره حضور اطلاعاتی و
خرابکارنه مجاهدین خلق در داخل کشور را پررنگ نشان
میدهد هر چند میگوید که اشراف خوبی بر فعالیتهای
آنها دارد. بر اساس همان نظریهای که قائل به حضور
پررنگ مجاهدین خلق در داخل ایران نیست، حکومت ایران
میکوشد که با نسبت دادن بسیاری از چالشهای امنیتی
خود به مجاهدین خلق، هم به اعتبار دیگر گروههای مخالف
خدشه وارد کند و هم بهانهای بیشتر برای سرکوب مجاهدین
خلق داشته باشد.
سازمان مجاهدین خلق چند سال است که مسئولیت هیچ
عملیاتی را که بتوان آن را "تروریستی" نامید نپذیرفته
است.
چشم اندازجابجایی ساکنان اردوگاه اشرف، نزدیک به سه
هزار نیروی عمدتا وفادار و حاضر به فداکاری را در
اختیار سازمان میگذارد. شاید هم بشود گفت که این
تعداد افراد را روی دست سازمان میگذارد. حتی اگر بین
مقداری از این نیروها ریزشی صورت بگیرد، مجاهدین خلق
همچنان میتوانند روی تعداد زیادی از آنها حساب کنند.
امابرای چه کاری؟
سالها اقامت در شرایط بسته اردوگاه اشرف باعث شده که
بسیار از آنها چندان با فعالیتهای سیاسی و لابیگری
آشنایی نداشته باشند. نفوذ آنها به داخل خاک ایران
نیز اگر غیرممکن نباشد بسیار دشوار است. شاید سازمان
بتواند از آنها در گردهماییهای میدانی استفاده کند.
اما تخصص اصلی آنها احتمالا فعالیتهای چریکی و
اطلاعاتی مانند رصد کردن فعالیتهای ایران است. این
گونه فعالیتها تنها در هماهنگی با دولتهای خارجیای
که از نظر حکومت ایران متخاصم یا دستکم رقیب هستند
ممکن است. برای استفاده از این نفرات، سازمان مجاهدین
ناچار خواهد بود تلاش کند که فعالیت احتمالی آنها را
با نیازهای اطلاعاتی، تدارکاتی و نظامی دولتهای دیگر
هماهنگ کند.
به لحاظ تبلیغاتی و روانی به سختی میتوان گفت که آیا
حل شدن مساله اردوگاه اشرف، به جز تقویت روحیه
هواداران در کوتاه مدت، میتواند منافع پایداری برای
سازمان مجاهدین خلق داشته باشد یا نه.
حل مشکل اشرف در سالهای اخیر به دغدغه اصلی سازمان و
آرمان آن بدل شده بود. سازمان مجاهدین خلق نیاز خواهد
داشت برای حفظ روحیه و تمرکز ذهن هواداران خود، آنها
را به آرمانی کلیتر و دشوارتر که سرنگونی حکومت
ایران است مشغول کند.
انتظار میرود مرحله بعدی و عمده فعالیت سازمان
مجاهدین خلق همچنان در حوزه لابیگری و کسب حمایتهای
بیشتر از دولتهای غربی یا رقیب ایران باشد. حالا که
دست مجاهدین خلق برای کسب منابع مالی بیشتر در آمریکا
باز شده طبیعی است که در صدد جلب تعداد بیشتری از
سیاستمداران و تصمیم گیران آمریکایی باشند.
پول بیشتر توام با تجارب لابیگری و کانالهای
ارتباطیای که مجاهدین خلق با سیاستمداران غربی ایجاد
کرده اند، این قدرت را به آن میدهد که بیشتر بکوشند
در نقش یک اپوزسیون طرف گفتگو با دولتهای دیگر ظاهر
شوند. اما کاربرد این توانایی محدود است. دولتهای غربی
به هر حال بیشترین و شدیدترین تحریمها را علیه ایران
اعمال کردهاند و مجاهدین خلق نمیتوانند در ترغیب
بیشتر این دولتها نقش چندانی ایفا کنند.
سازمان مجاهدین خلق در جلب نظر مساعد اقشار مردم عادی
ایران با موانع ذهنی و روانی فراوانی مواجه است که
عبور از آنها بسیار دشوار خواهد بود.
هواداران مجاهدین خلق دیالوگ مناسبی با رسانههای
فارسیزبان غیر وابسته به خود ندارند، گرچه وقت خود را
سخاوتمندانه در اختیار رسانههای غیر فارسیزبان قرار
میدهند. بسیاری از ایرانیان همچنان از تصمیم گذشته
سازمان مجاهدین خلق به مبارزه مسلحانه و از همه بیشتر
همکاری با حکومت صدام حسین دل چرکین هستند و سالها
تبلیغات منفی حکومت ایران نیز بر ذهن خیلی از مخالفان
ایرانی اثر گذاشته است.
چنین ذهنیت و احساسی نسبت به مخالفان حکومت بعث عراق
که در دوران جنگ درایران فعالیت داشتند و اکنون به
عراق بازگشتهاند وجود ندارد. خیلی از شیعیان عراقی که
دوشادوش ایرانیان علیه حکومت عراق میجنگیدند امروز
بین خیلی از عراقیها چهرههای محبوبی هستند ولی
سازمان مجاهدین خلق نتوانسته همان نگاه به خود را
بین ایرانیان جا بیندازد.
بعید است حل مساله پایگاه اشرف به بهبود روابط عمومی و
جایگاه این سازمان در بین اقشار ایرانیان کمکی کند.
همچنین
.......
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
مجاهدین خلق
(فرقه رجوی) از فهرست تروریستی آمریکا حذف شد
بی بی سی، بیست
و هشتم سپتامبر 2012
http://www.bbc.co.uk/persian/iran/2012/09/
120928_u07_mek_off_list_terrorist_usa.shtml
لینک به گزارش
وال استریت ژونال (انگلیسی)
http://iran-interlink.org/?mod=view&id=13490
وزارت خارجه
آمریکا با صدور اطلاعیه ای رسما سازمان مجاهدین خلق
ایران را از فهرست گروه های تروریستی این کشور خارج
کرد.
در اطلاعیه روز جمعه ۲۸ سپتامبر (هفتم مهر) وزارت
خارجه آمریکا آمده است: "وزیر خارجه آمریکا (هیلاری
کلینتون) بنابر مفاد قانونی تصمیم گرفت که سازمان
مجاهدین خلق و حامیان این گروه را از فهرست سازمان های
تروریستی ایالات متحده خارج کند."
علت این تصمیم
"عدم ارتکاب به اعمال تروریستی در ۱۰ سال گذشته" توسط
سازمان مجاهدین اعلام شده است. علاوه بر این اعلام
علنی سازمان مجاهدین خلق برای کناره گیری از فعالیت
های مسلحانه و همکاری اعضای این گروه در تخلیه اردوگاه
اشرف عراق، دیگر مواردی است که کاخ سفید را برای حذف
نام این گروه از لیست سازمان های تروریستی مجاب کرده
است.
با این وجود در بیانیه وزارت خارجه آمریکا آمده است که
"حذف نام سازمان مجاهدین خلق به این معنی نیست که ما
(دولت آمریکا) سابقه فعالیت های این گروه را از یاد
برده ایم؛ فعالیت هایی که به کشتن شهروندان آمریکایی
در ایران در دهه ۷۰میلادی انجامید و هم حمله ای که در
داخل خاک آمریکا در سال ۱۹۹۲ توسط این گروه صورت گرفت؛
همچنین با توجه به بدرفتاری هایی که این سازمان با
اعضای خود کرده است."
خبر خارج شدن نام سازمان مجاهدین خلق از فهرست
تروریستی آمریکا جمعه گذشته و در طی ارسال نامه
محرمانه وزارت خارجه به کنگره آمریکا رسانه ای شد اما
اطلاعیه رسمی وزارت خارجه امروز منتشر شده و جنبه
قانونی به خود گرفته است.
یک دادگاه فدرال در آمریکا پیش تر به وزیر امور خارجه
آمریکا تا روز اول اکتبر امسال فرصت داده بود تا
درباره حذف نام سازمان مجاهدین خلق از فهرست گروههای
تروریستی تصمیم بگیرد.
خارج شدن نام این سازمان از فهرست تروریستی آمریکا
علاوه بر اینکه فعالیت های اعضای مجاهدین خلق را
قانونی خواهد کرد به حدود ۳۰۰۰ عضو باقیمانده این گروه
در عراق برای سفر و اقامت قانونی در کشورهای مختلف
جهان کمک خواهد کرد.
سازمان مجاهدین خلق در دوران جنگ عراق علیه ایران به
حکومت صدام حسین پیوست و در کنار ارتش عراق در جنگ
علیه ایران مشارکت کرد.
این گروه حتی پس از اعلام آتش بس میان تهران و بغداد
در عملیاتی تحت عنوان مرصاد (فروغ جاویدان) توسط
نیروهای مسلح خود از مرزهای غربی ایران وارد این کشور
شد و با نیروهای نظامی ایران جنگید.
اما پس از حمله نیروهای ائتلافی به رهبری آمریکا و
سقوط حکومت صدام حسین در سال ۲۰۰۳ میلادی، اعضای این
گروه که در کمپ اشرف اقامت داشتند به عنوان خارجیان
مسلح غیرمتخاصم، تحت حفاظت نیروهای آمریکایی قرار
گرفتند و بعدا خلع سلاح شدند.
'ادامه مخالفت از راه دموکراتیک'سازمان مجاهدین خلق
ایران که از همان سالهای نخست پست از پیروزی انقلاب
اسلامی ایران (بهمن ۵۷) به مخالفت با حکومت ایران
پرداخته بود و در حد فاصل سالهای ۱۳۵۹ تا ۱۳۶۱ در سطح
گسترده ای به عملیت مسلحانه علیه دولت ایران اقدام
کرده بود، اکنون اعلام کرده به عنوان یک سازمان مخالف
حکومت ایران درصدد جابجایی حکومت با دولتی دموکرات و
سکولار از طریق روش های مسالمت آمیز است.
با این تصمیم کاخ سفید، اکنون دارایی های مسدود شده
مجاهدین خلق در آمریکا آزاد خواهد شد و این سازمان که
رهبری آن با مسعود و مریم رجوی است برای استقرار
قانونی و علنی فعالیت های سیاسی خود در آمریکا باید از
هرگونه اقدامی که در تعریف کاخ سفید "تروریستی" خوانده
می شود دوری کند.
این در حالی است که مقام های ایران در سالهای اخیر
بارها سازمان مجاهدین خلق را در کنار دستگاههای امنیتی
اسرائیل (موساد) به ترور دانشمندان هسته ای این کشور
متهم کرده اند. تازه ترین مورد، تهدید و توهین به
رامین مهمانپرست، سخنگوی وزارت امورخارجه ایران در
نیویورک بود که مقام های ایران سازمان مجاهدین خلق را
مسئول این رویداد دانستند.
گروه های مخالف دولت ایران در خارج این کشور اکثرا
میان فعالیت های خود و اقدامات سازمان مجاهدین خلق
فاصله گذاری می کنند. از طرف دیگر، نحوه نگرش های
رهبران این سازمان و "سبک سختگیرانه" زندگی اعضای این
گروه در کمپ اشرف عراق، بارها مورد انتقاد فعالان
سیاسی و ناظران مسائل ایران قرار گرفته تا جایی که
سازمان عفو بین الملل مواردی از این رفتارها را مصداق
شکنجه ارزیابی کرده است.
در سالهای گذشته برخی از چهره های سرشناس سیاسی در
آمریکا با حمایت آشکار از سازمان مجاهدین خلق، خواستار
حذف نام این گروه از فهرست تروریستی کاخ سفید شده
بودند به طوری که رایزنی های این افراد در کنگره
آمریکا از دلایل اصلی تصمیم جدید وزارت خارجه برشمرده
شده است.
سایت ایران قلم از انتشار
مطالب و مقالاتی که در آن کلمات توهین آمیز استفاده شده، معذور است
مسئولیت
مطالب درج شده بر عهده نویسندگان آن می باشد
|