_________ استفاده از مطالب اين سايت با ذکر منبع بلامانع است _________

" کانون ایران قلم"

iran-ghalam@hotmail.com

www.iran-ghalam.de

خروج مجاهدین خلق (فرقه رجوی) از لیست تروریستی بهای سنگین برای دولت مردان آمریکائی

 

 

آقایان صادقی، سبحانی، خوشحال و عزیزی در گورستان کشته شدگان فرقه
منطقه آزاد شده کمپ عراق جدید، سابقا اشرف

 

حسن عزیزی، هلند، هجدهم اکتبر 2012

 

مجاهدین دیگروزنه ای در معادلات سیاسی ، نظامی ، اجتماعی و....در کشوری چون ایران امروز به حساب نمی آیند تا به آن پرداخته شود.

همگان می دانند پرونده این جریان نزد مردم ایران آن زمان بسته شد که رهبری این جریان دست در دست قصاب جوانان مردم ایران صدام حسین گذاشت.

استفاده از مجاهدین بعنوان اهرم فشار علیه دولت ایران اشتباه محض است.

حکومت ایران با توجه به شناخت عمیقی که نسبت به این جریان بعنوان اپوزیسیون دارد استفاده از آن را بعنوان اهرم فشار در هر شقی که باشد نه اینکه پذیرا است بلکه از آن استقبال هم می کند چون آمادگی لازم را برای برخورد با آن دارد.

تنها قشری که از این نوع گزینه ها رنج میبرند وخاطره ای تلخ در اذهانشان باقی خواهد ماند مردم ستمدیده ایران خواهند بود که نظاره گر صحنه کنونی هستند،وتاریخ کشورم هرگز آنرا فراموش نخواهد کرد ودر صفحات رنج ودرد وخیانت اعمال شده از جانب دولت آمریکا را در دل خونین خود حک خواهد کرد همچنان که کودتای آمریکائی علیه پیشوای ضد استعماری خود دکتر محمد مصدق را از یاد نبرده و نخواهد برد .

از پیش هم معلوم بود که آمریکا برای پیش برد منافع سیاسی خود از این تشکیلات تروریستی بهره لازم را خواهد برد واگر منافع اش ایجاب کند درشرایطی آنها را قربانی خواهد کرد.

بی شک سرنوشت کنونی مجاهدین همانند حزب توده است زمانی که جاده صاف کن برای ابرقدرت ها شد وپشت پا به تمامی آرمان هایش زد شاید سرنوشت فعلی مجاهدین بسا تاریک تر از آن نیز باشد رهبری مجاهدین را فقط من می توانم به یک روسپی سیاسی تشبیه کنم که برای منافع خود به هم خوابگی با هرکسی تن می دهد.

آیا در دنیای سیاست واژه ای بنام صداقت یافت می شود؟ نه هرگز این واژه در این فضا بیگانه است هرچه هست منافع است ودگر هیچ.

واگر دولت مردان آمریکائی منافع دراز مدت خود را در نظر میگرفتند خوب متوجه می شدند که نبایستی روی یک روسپی سیاسی حساب باز کنند جریانی که زمانی برای جذب نیرو از سروده مرک آمریکا استفاده می کرد ودر سخنرانی رهبرانش در دانشگاه تهران درضدیت با امپریالیسم آمریکا تریبون هارا به لرزه می انداخت ولی در حال حاضر برای نزدیکی به همان امپریالیسم سر ازپا نمی شناسند نیروئی که به راحتی می تواند گذشته خود را به فراموشی بسپارد وبه تمامی مسئولیت هایش پشت پا بزند ونیروهای سابق ومنتقدین امروزی خود را به مرک تهدید کند ،هرگز منافع دراز مدت آمریکا را برآورده نخواهد کرد.واین است بهای سنگینی که آمریکا برای ضدیت با دولت ایران پرداخت میکند.

خروج از لیست تروریستی آمریکا وجهه مجاهدین را تغییر نخواهد داد کماکان آنها در قلب مردم ایران وقربانیان جدا شده از این جریان تروریست هستند وتروریست باقی خواهند ماند

 

حسن عزیزی هلند هفدهم اکتبر 2012.

 

همچنین .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

گزارشی از داخل کشور

 

 

حسن عزیزی، تهران، اول اوت 2012

 

در تاریخ پنجم مرداد ماه 1391 روزپنجشنبه برابر با 26ژوئیه 2012 من به اتفاق دوست عزیزم آقای ابراهیم خدابنده و خانم ثریا عبداللهی، به دعوت تهیه کننده تلویزیون شبکه سه ، برنامه ماه عسل که پر بیننده ترین برنامه ها در ایران هست شرکت داشتیم، که پرداختن به موضوعاتی چند پیرامون این برنامه را خالی از لطف ندیدم.

معمولا" از مصاحبه های تلویزیونی در گذشته نه چندان دور هیچ یک ازما خاطرات خوبی به همراه نداشتیم ، وسازمان هم تا این لحظه از این خط قرمز به نفع خود استفاده کرده ومیکند ، ولی ویژگی این برنامه راهگشا را به برکت دست اندرکاران مسئول میتوان درست در نقطه مقابل جریان فرقه ای سازمان رجوی ارزیابی کرد.

حضور پرقدرت جدا شده ها از سازمان دراقصا نقاط خارج از کشوروافشاگری های بی امانشان علیه ترفند های رهبری این فرقه، رجوی راسخت به وحشت انداخته وقبل از پیش بردن هر خط جدیدی از طرف دیگر این ترفندها نقش بر آب می شود .

فاکت های بسیاری بود که گریختگان از این فرقه افشا کردند که سازمان اقدام به ربودن جوانانمان در داخل کشور با ترفند کار یابی کرده، که اهمیت افشاگری علیه این فرقه را در ابعاد اجتماعی بطور گسترده می رساند.

تا کنون با تلاش جدا شده ها ومسئولین دست اندر کار، انجمن نجات توانسته با شعبات استانی خود خانواده این اسیران در بند را تحت پوشش قرار دهد . ولی در لایه های اجتماعی بخصوص نیروی جوان کار نشده است واز همین ضعف این فرقه توانسته ماکزیموم بهره برداری را بکند.

شرکت ما در برنامه تلویزیونی زنده برای اولین بار در ایران از نظر من تیر خلاصی است به اندیشه رجویسم که در اذهان زندانیان سابق این فرقه ویا در ذهن خانواده های کشته شدگان این جریان باقی مانده است. واز طرفی به ابهام زدائی اذهان خانواده های شهدای کشور کمک می کند که ما با چه نیتی به این جریان پیوستیم ولی رهبری این فرقه چه به روزمان آورد واگر ما را منافق خطاب می کنند بایستی حساب ما را از رهبری به حق منافق این جریان تمیز دهند.

امیدوارم مسئولین دست اندر کار وتهیه کنندگان تلویزیونی به این مهم رسیده باشند که این برنامه تاثیر گذار بود ولی کافی نیست. واز طرف دیگر از دوستان دیگر می خواهم با شرکت در این گونه برنامه ها از خطوط قرمزی که از طرف رجوی برای ما وضع شده بگذرند واین را بدانند که سیاسی ترین مردم را هم اکنون کشورمان ایران دارد وخوب سره را از ناسره تشخیص میدهند. ودوران دجالیت رجوی به پایان رسیده است.

بویژه من از زنانی که توانستند از جهنم رجوی بگریزند انتظار دارم زنان در بند دیگر که قربانیان اصلی این جریان هستند را فراموش نکنند چون که ماکزیموم استفاده رابرای قربانی گرفتن ازاین طیف رجوی می برد .

زنانی که در وحشت مستمر بسر می برند ، و هرلحظه رجوی آنها را در صورت فرار از سازمان به دست درازی ارتش عراق به آنها، دستگیری وزندان وشکنجه واطلاعات، ترد شدن توسط خانواده و........می ترساند.

دوستان عزیز ترس از مارک خوردن همان ترفندی است که رجوی توانسته تنور خشونت ووحشت خود را سالها حفظ کند بایستی این تنور گل گرفته شود تا برای حرکت دیگراسیران راه باز شود.

انتخاب تیم شرکت کننده در این برنامه زنده تلویزیونی هوشیاری تهیه کننده این برنامه را میرساند بخصوص مجری توانای نسل جوان برنامه ماه عسل که بعد از انقلاب بدنیا آمده وافکار او بنوعی افکار نسل جوان ایران امروز را نمایندگی می کند. واین برنامه بدون هیچ گونه محدودیتی چه از جانب شرکت کنندگان وچه از جانب مجری جوان پیش میرود برای همین هم در دل ها می نشیند چون هم سوال های مجری از پیش مشخص نشده وهم جواب های شرکت کنندگان .

تمامی شرکت کنندگان در این برنامه قربانیان سازمان را تشکیل می دهند . البته هر کدام از زاویه ای .

- یکی از آنها مادری است که رجوی با ترفند کار یابی فرزند اورا در اشرف به اسارت کشیده این مادر درد کشیده خانم ثریا عبداللهی است که پس از اطلاع از وضعیت فرزندش به جوار قلعه مخوف اشرف میرود به امید اینکه لحظه ای فرزند دلبند خود را در آغوش بکشد ولی از طرف این فرقه به زشت ترین حالت ممکن ترد می شود ، ولی این مادر نه تنها از پای نمی نشیند بلکه قافله سالاری دیگر خانواده ها را بدوش می کشد ونزدیک به سه سال در درب ورودی اشرف به تحسن می پردازد وعاقبت پس از تهدید های رایج ولجن پراکنی ها از طرف رهبری این فرقه چون کوتاه نمی آید سازمان آخرین تیرش را بسوی او شلیک میکند وبا استفاده از فرزند او وقرار دادن فرزند در مقابل مادر در یک برنامه چندش آور تلویزیونی به ترور شخصیتی و عاطفی مادر می پردازد تا بلکه اورا بشکند واز زاویه ای دیگر پل های پشت سر فرزند را خراب کند ولی همانند ترفند های سابق رجوی این بار هم شکست می خورد و مادر مصمم تر از هر زمان دیگری برای نجات فرزند دلبندش کمر همت میبندد . تنها نگرانی مادر سرنوشت فرزندش است که با گذراندن این مصاحبه تحمیل شده از این پس دیگر امیدی به باز گشت ندارد در صورتی که آغوش مادر همیشه بروی او باز است واین رهبری این فرقه است که تمامی آغوش ها برویش بسته شده نه این اسرای نگون بخت.

- شرکت کننده دیگر دوست عزیزم آقای ابراهیم خدابنده است که با ترجمه کتاب فرقه ها درمیان ما توانست اشل و سقف بالا بلند تری در مبارزه ما قربانیان علیه این فرقه دربستری علمی ایجاد کند.

ابراهیم با شرکت در برنامه تلویزیونی صندلی داغ ، وسلسله سخنرانی هائی در دانشگاه های کشور توانست خطر فرقه ها را بین نسل جوان دانشجو ببرد.

شرکت این بزرگ مرد در برنامه تلویزیونی ماه عسل با تجارب بسیار ارزنده ای که در فعالیت های روابط خارجی سازمان در گذشته دارد در روشن سازی اذهان اقشارمختلف جامعه ایران حائز اهمیت است وچه زیبا در پاسخ سوال مجری برنامه ماه عسل که اورا به رده بالا بودن در سازمان نسبت میداد ، گفت این سمت ها باعث افتخارکه نبود.

- شرکت کننده بعدی شخص خودم بودم که تمام آمال وآرزوهایم را در ایدئولوژی سازمان مجاهدین آنزمان میدیدم ولی رهبری این فرقه مرا ونسل مرا رودر روی مردمم قرار داد واستراتژی برادر کشی خود را بوسیله ما پیش برد. شرکت من در این برنامه بعنوان یک جدا شده فعال در خارج از کشورومعرفی تشکل های فعال جدا شده در این راستا نیز جای خود راداشت .

ماسه نفر از زوایای مختلف به افشاگری روابط ومناسبات فرقه پرداختیم .

خانواده، فردی که در روابط خارجی سازمان فعال بود ، وکسی که روابط ومناسبات داخلی سازمان را زیر علامت سوال میبرد.

حسن عزیزی 31-07-2012

 

همچنین .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

رجوی کجاست؟

 

 

حسن عزیزی، انجمن پیوند، بیست و یکم ژوئیه 2012

 

درپروسه انتقال اسرای اشرف به کمپ ترانزیت لییبرتی، یا آزادی که به حق در مقایسه با مناسبات اشرف بایستی نام کمپ آزادی را بر آن گذاشت ارکان رجوی سخت به لرزه افتاده است. رهبری سازمان خوب میداند با فراهم کردن امکانات رفاهی وصنفی در اشرف گوهر انسانی که همان اندیشه است را به زنجیر کشیده ومدام در این راستا به دست اندرکاران انتقال اسرا فشار می آورد. چون تنها این ترفندرجوی برای اسیران اندیشه قابل هضم است نه چیز دیگری.

فرض را بر این بگیریم که کمپ لیبرتی بنا به تبلیغات مسموم سازمان یک زندان است آیا زندان به این مفهوم نیست که فردی بر خلاف میل شخصی در آن محل به اجبار بماند ؟ آیا اسرایی که در اشرف باقی مانده اند اجازه ترک اشرف را به خواسته خود دارند؟ در مقایسه با کمپ لیبرتی چطور؟ این روابط ومناسبات استثمار گرایانه رجوی هاست که این انسان ها را به بند کشیده نه مکان خا صی.

حاکمیت مطلق اندیشه رجویسم در طی سالها مزدوری برای بیگانگان در محلی بنام اشرف، این محل را سخت بد نام کرده وبرای همین خاطر هم دوستان جدا شده از آن با نام کمپ بد نام اشرف یاد می کنند، این کمپ به محلی خاص در خاک عراق تبدیل شده است، هیچ یک از نیروهای عراقی بدون هماهنگی قبلی ودر صورت عدم اوکی رهبری سازمان حق ورود به این مکان را ندارد. سازمان های بین الملی و حقوق بشری وخبرنگاران وحتا حیوانات هم حق ورود به این منطقه ورود ممنوع را ندارند.هر فرقه ای تمام سرمایه گذاریش روی رهبری فرقه است وخوب بیاد دارم خانم مریم عضدانلو با نام اکتسابی رجوی در یکی از نشست های عمومی گفت اگر تمامی شماها کشته شوید مهم نیست فقط شخص مسعود بماند کافی است اوست که می تواند سازمانی دیگری را بنا کند.

آیا بهترین مکان بین بدو بدتر برای اختفای شخص مسعود رجوی کجاست؟ تمامی قرآئن وشواهد دال برآن است که رجوی در اشرف گرفتار شده وتا جای امنی برای خود پیدا نکند محال است در تخلیه مسالمت آمیز اشرف پیش قدم شود. تا بحال نیز انتقال چند سری از اسرا نیز برای رد گم کردن وخریدن وقت برای رجوی بوده ودر آینده هم ممکن هست بطور کجدارو مریض دست به چنین ترفند هایی بزند ولی من عقیده ام بر این است که رجوی در اشرف مخفی شده واین اسرای باقی مانده گروگان برای حفظ جان این قصاب هستند. امید وارم شخص رجوی این شهامت را داشته باشد در آخرین لحضات حیات خود تسلیم عدالت شود ودر یک دادگاه بین المللی به انبوهی سوالات بی جواب ما قربانیان پاسخ گوید که به کدامین گناه سالها بهترین دوران زندگی ما را تباه کرد ، ماها که برای خدمت خالصانه به میهن ومردم کمر همت بسته بودیم را رو در روی مردم قرار داد ، وکار را به جائی کشاند ، از سازمانی که روزی به صداقت وفداکاری کادر های آن چه مخالف وچه موافق اتفاق نظر داشتند را به ضلالت امروزی کشاند، ولحظه ای که به امید واعتماد این نسل خیانت شد، تک ،تک نفرات این چند بیت، شاعر این نسل سوخته زنده یاد کمال رفعت صفائی ورد زبانشان شد.

کدامین روز بود که دوکبوتر در بازوان من مردند

عقابی در جمجمه ام به ابر تبدیل شد

وآواززیبا ترین مرغان جهان گلویم یخ بست

 

همچنین .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

تنفر از تدارک کشتار خاموشی ديگر

 

 

جمشيد طهماسبی، آلمان، بیست و یکم ژوئیه 2012
http://tahmesebi.blogfa.com

 

باید با تمام توان و با تکیه بر بعد انسانی موضوع، به دست اندرکاران این زمینه سازی نشان داد که ما از اینگونه جنایتها متنفریم و درمقابل این تدارک کشتار خاموش نمی مانیم.

زنگ خطر جدی را آقای مارتین کوبلر نماينده سازمان ملل در جلسه شورای امنیت به صدا در آورد.ه:

« صبر دولت عراق در قبال اعضای اين سازمان که حاضر به ترک قرارگاه اشرف نيستند رو به پايان است»

«در هفته‌های اخير مشکلاتی برای برقراری گفت‌وگو ميان ساکنان قرارگاه اشرف با سازمان ملل و دولت عراق وجود داشته است.»

و خود مجاهدين با فرار به جلو می گويند:

« اظهارات مارتین کوبلر در شورای امنیت علیه ساکنان اشرف، راهگشای سومین کشتار است »

« هر وجدان منصفی از تشکرات و قدردانی آقای مارتین کوبلر در اجلاس روز پنجشنبه ۲۹تیر (۱۹ژوییه) شورای امنیت از انعطاف حکومت مالکی در قبال ساکنان اشرف شوکه و منزجر می شود.

اظهارات او درباره «مشکلات ادامه دیالوگ بین یونامی و دولت عراق با ساکنان» به طور مطلق نادرست است. ساکنان نمایندگانشان پیوسته از گفتگو با یونامی و مقامهای دولت عراق استقبال کرده اند.

آنها فقط پس ازسه ماه تلاش بیهوده برای جلوگیری از بحران‌سازی و تنش بیشتر، از شرکت در ملاقاتهایی که مدیریت آن با یک شکنجه گر و قاتل تحت پیگرد بین المللی است، خودداری کرده اند..».

فکر میکنم مطالب بالا بدون نياز به توضيح به اندازه کافی گويا است و نيت پشت آن در راستای توجيه بعدی به زمين ريختن خون بيگناهان کاملا برملا می باشد.

قضاوت در رابطه با اينکه چه کسی در راستای « راهگشای سومین کشتار» گام بر می دارد با نگاهی به اظهارات مارتین کوبلر به نقل از اطلاعيه خود مجاهدین به خواننده واگذار می کنم

کوبلر در جلسه شورای امنیت می‌گوید:

«مسئولیت بر عهده بسیاری حامیان بین المللی مجاهدین است و بسیار اهمیت دارد که آنان بر مواضع ساکنان به‌طور مثبت (یعنی در جهتی که آقای کوبلر می‌خواهد) تأثیر بگذارند.
من همچنین از ساکنان کمپ می خواهم که از قوانین عراق اطاعت کنند و از تحریک و خشونت بپرهیزند. زمان برای دستیابی به یک راه حل با دوام به پایان می رسد و صبر دولت عراق دارد به سر می رسد..»

و آقای رجوی در آخرين موضع گيری که در راستای اعلام رسمی به بن بست کشاندن راه حل مسالمت آميز کردند می گويد:

« بی خیال جنگ پیش آمده، بزن، بزن برو جلو، و مطمئن باش و بگو که بیست تا باشید بر دویست تا، صدتا باشید بر هزار تا، چه رسد به اینکه هزار تا باشید.” یا در ادامه عده ای انسان اسیر را به بمب اتمی تشبیه و از آنها به عنوان یک تهدید علیه جامعه بین الملل استفاده و می گوید: “هنوز نزدیک به ۱۳۰۰ نفر در اشرف هستند. این قدرت بسیار عظیمی است. این یک قدرت اتمی است.»

همانطور که قبلا گفتم ما بايد با تمام توان و با استفاده ازهر امکان ممکن تا فرصت از دست نرفته و تا باردیگر با کشتارو ارائه اجساد تکه پاره شده آن روبرو نشده ایم،با تمام توان و یکصدا به دست اندر کاران این کشتارنشان دهیم که ما از تجارت خون متنفریم.
با به تصویرکشیدن زشتی این جنایت اجازه ندهیم که مثل همیشه رهبری مجاهدین در پس پرده های خون و احساسات مجالی برای طرح هیچ سئوال دیگری باقی نگذارد.

 

همچنین .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

خم رنگرزی ویلپنت پاريس

 

 

جمشید طهماسبی، کانون آوا، شانزدم ژوئیه 2012
http://aawaassociation.com/index.php?option=com_content&view=article&id=1363:1391-04-26-08-55-51&catid=82:us-politics&Itemid=459

 

برنامه ویلپنت برای بزک کردن چهره مجاهدین و قالب کردن ادعای واهی آلترناتیو اينبار توسط اربابانی که ظاهرا در راستای مورد استعمال قرار دادن جنس بنجلی که پيش از این توسط صدام مستهلک شده، نياز مبرم به چنین نمايشی داشتند.
 

تا جای که افرادی امثال آلخو ویدال کوادراس در آمار سازی گوی سبقت را از خود مجاهدين هم که در اين زمینه خبره هستند، را هم ربوده و مدعی ايست که:

« جلسه گردهمایی عظیم پاریس که خیلی از ما آنجا بودیم و به خوبی دیدیم شورای ملی مقاومت یک گروهک ریز حاشیه یی بیشتر نیست! همین حرفهایی که میزنند را میگویم. ۱۱۰ هزار نفر از دتکتورها رد شدند....»

این ادعا من را به ياد خاطره ای دیگر انداخت در سال 1372 برای نمایش قدرت و ادعای تشکيل ارتش آزاديبخش سازمان دست به مانوری با کمک ارتش عراق زد، ولی با مشکل کم بود نيرو در قالبی که به آن نياز داشت روبرو بود.

در نهايت تصميم گرفته شد که هر نفر چند بار ودر چند نقش از جلو جايگاه عبور کند به همين دليل بلافاصله نفرات می بايست لباس عوض میکردند ومجددا در قالب يگانی ديگر ظاهر می شدند.

حال داستان رد شدن ۱۱۰ هزار نفر از دتکتورها هم نه تنها عجيب نيست بلکه نشان از کم کاری و تنبلی افراد اجاره ای است که اگر قدری به خود زحمت ورود و خروج بيشتر می دادند الان با خلق حماسه های مليونی روبرو بوديم .

اگر باز هم کسی شک دارد و یا خدای نکرده شمارش دتکتورها را هم باور نمی توانيد بکنيد بفرما اين هم کارشناس امريکایی :

باز هم آقای آلخو ویدال کوادراس در ادامه .....

« بگفته یکی از همکاران آمریکائی ما که متخصص چنین مسائلی است تخمین زد که حدوداً ۱۱۰۰۰۰ نفر شرکت کننده حضور داشتند. من چند نفر را از وزارت خارجه های انگلیس و آمریکا دیده ام که مدعی هستند سازمان مجاهدین مطرح نیستند و در داخل ایران هیچ هواداری ندارنداما وقتی که ۱۱۰۰۰۰ نفر از آنها از سراسر جهان به پاریس می آیند و هر کدام از آنها ۱۰ نفر خویشاوند در داخل ایران دارد. دیگر هیچوقت بمن نگوئید که اینها مهم نیستند و در داخل ایران هواداری ندارند...»

تا جایی که خانم رجوی بلا فاصله سراز پا نشناخته در پیشواز از نيوت گينگريچ کانديد کمپانيهای تسليحاتی آمريکا ضمن رله مجدد همين گفته ها برای بهره برداری حداکثراضافه می کند:

«....تشکیلات مجاهدین در یک مناسبات دموکراتیک.و تجارب انسانی پیشرفته آن که دکتر آلخو ویدال کوادراس نایب رئیس پارلمان اروپا در دیدارش از اشرف آن را یک «الگو و مرجع اخلاقی ومعنوی برای جهان» توصیف کرد»

آری آنقدر اين مناسبات دموکراتیک است که گوهرهای بی بديل مريم بی جهت برای خلاص شدن از آن دست به فرار ميزنند.
 

همچنین .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

ازحزب توده تا انقلاب ایدولوژیک مریم؟!!!

 

 

جمشید طهماسبی، کانون آوا، نهم ژوئیه 2012
http://aawaassociation.com/index.php?option=com_content&view
=article&id=1324:1391-04-18-21-46-17&catid=82:us-politics&Itemid=459

 

آقای کریمی در مطلب «نگاهی دگرباره به انقلاب درون سازمانی مجاهدین خلق» آنچنان عنان از کف داده که خواننده را بی اختیار به یاد نوشته هایی که در سال شصت وچهاردر نشریه مجاهد به نقل از مجاهدین انقلاب کرده با درخواست عملیات انتحاری چاپ میشد می اندازد.

«دشمن و معاندان و کوته فکران ظاهربین هرگز نتوانستند که این انقلاب را هضم و تعریف کنند..

ما هنوز از درک علت العلل ها عاجزیم. چرا؟ چون خود حامل بخشی ازهمان علت ها و موانع هستیم......

انقلاب مریم را می توان فراتراز ظرفیت الزامی یک سازمان سیاسی ونیازهایش، درک وفهم کرد. طبیعی ست که تا هنوز من ِ اجتماع گرای مدعی در بند امیال و وسوسه های فردی خویش هستم و می کوشم که بدان ها شکل و معنای مورد قبول جمع دهم، نمی توانم نه خود را سیرو کامیاب کنم ونه نقشی مؤثر درروند مبارزاتی ایفاکنم. یک دیو، یک حرامی چهره پردازی درمن هست که به راحتی می تواند ....

سخت براین باورم که مقاومت سرفراز ایران درمحاصره تمامی سدها و هجوم های غیرقابل تحمل، نمی پایید و چنین یکپارچه، منسجم و نفوذناپذیر نمی ماند اگر که انقلاب مریم و مسعود نمی بود..».

براستی رمز و راز اینکه رحمان کریمی ایچنین عنان از کف داده و بقول معروف سینه به تنورمی چسپاند چیست.

به اصطلاح «انقلاب ایدئولوژیکی»که وی به آن اشاره دارد مگر چیزی بیش ازابزاریست کهمسعود رجوی برای تک پایه کردن قدرت خود و کنترل و سرکوب اعتراضات داخلی درراستایتثبیت حاکمیت بی چون چرای خود به آن آویخت.

همانطورکه خودش درهمین رابطه گفت: «هرچقدر چاه باطل خمینی عمیق تر باشد، ستیغ قله های حق نیز باید هرچه بالابلندتر و استوارتر باشد».

اشاره او به موضوع بحث ولایت فقیهاست که متقابلا اوهم مدعی رهبری عقیدتی شد که مترادف ولی فقیه است.

و بدنبال آن مریم رجوی در نشست عمومی اعلام کرد که مسعود فقط پاسخگوبهخدا است. به عبارت دیگر، کسی نمی تواند و نباید فرامین او را مورد نقد و اعتراض قرار دهد چرا که مسعود فقط به خدای خودش پاسخگو است

وبا همین دستاویزدیگربرای کسیحریم شخصی و هویت فردی برسمیت شناخته نشد با این مستمسک که اندیشه فردی ضد ارزش است و فرد باید خود را به جمع و تشکیلاتی که از ناحیه رهبریساطع شده است بسپارد. یعنی همه باید یک تن و در رهبرذوبشوند تا رهبر از یک تن به صد و هزار تن بدل شود. و در همین رابطه مسعودرجوی بارها داستان "سیمرغ" را مثال می آورد..

آری درمناسباتی که دیگراساسا اندیشه واندیشیدن ضد ارزشاستوباید با اندیشه رهبری و روی پای او حرکت کردالزاما افراد تبدیلبه ابزاری در دست وی خواهند شد.

محصول این دستگاه یا همان انقلابی که آقای کریمی را چنین به وجد آورده،چیزی جز کوره های آدم سوزی در خاک اروپا و یا دیوار انسانی در جلو خودروهای زرهی عراقی نبود و نیست ولی چه باک برای امسال آقای کریمی که به چیزی جز مواجب مربوطه فکر نمیکنند.

 

همچنین .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

زنجیر پاره کردن های سازمان مجاهدین خلق ایران برای چی است؟

 

 


(حملات افسران مخابرات صدام و رجوی به مردم در خیابانهای پاریس)

 

محمد کرمی، وبلاگ عیاران، پاریس، هفتم ژوئیه 2012
http://mohamadkarami.wordpress.com/

 

مسیو مسعود رجوی می گفت اگر می خواهید بدانید که عمل کرد شما یا حرکتی که کرده اید، روی دشمن یا حریف مقابل چی بود ؟ همیشه به عکس العمل او نگاه کنید . اگر به هدف خورده باشد، زنجیرپاره می کنند. دقیقا درست فرموده است . افشاگری های اعضاء جدا شده از سازمان مجاهدین و عکس العمل سازمان مجاهدین مثال بارز گفته مسعود رجوی است . بخصوص فعالت این دو ماه اخیر جدا شده آنچنان فرقه رجوی را افشاء کردند ، که تمام بافته های آنها پنبه شد . بیش از دوماه بود که کل تشکیلات سازمان مجاهدین بسیج جمع کردن نیرو های خارجی شده بود ، سراغ تعداد زیادی از شخصیت های از دورخارج شده رفته بودند ، چندین میلیون یورو خرج کرده بودند ، اتنظار داشتند که حداکثر بتوانند سالن هفت هزار نفره را پر کنند که یک امار صد هزار نفره را اعلام بیرونی کنند!

همیشه مسیو مسعود رجوی می گفت اگر می خواهید بدانید که عمل کرد شما یا حرکتی که کرده اید، روی دشمن یا حریف مقابل چی بود ؟ همیشه به عکس العمل او نگاه کنید . اگر به هدف خورده باشد، زنجیرپاره می کنند. دقیقا درست فرموده است . افشاگری های اعضاء جدا شده از سازمان مجاهدین و عکس العمل سازمان مجاهدین مثال بارز گفته مسعود رجوی است . بخصوص فعالت این دو ماه اخیر جدا شده آنچنان فرقه رجوی را افشاء کردند ، که تمام بافته های آنها پنبه شد . بیش از دوماه بود که کل تشکیلات سازمان مجاهدین بسیج جمع کردن نیرو های خارجی شده بود ، سراغ تعداد زیادی از شخصیت های از دورخارج شده رفته بودند ، چندین میلیون یورو خرج کرده بودند ، اتنظار داشتند که حداکثر بتوانند سالن هفت هزار نفره را پر کنند که یک امار صد هزار نفره را اعلام بیرونی کنند! بخاطر افشاگری ها و روشن گری های که اعضاء جدا شده کرده بودند ، زیر پنج هزار نفر توانستند از اتباع افریقائی ، عرب ، افغانی ، از کشور های اروپای شرقی که شناخت چندانی از آنها ندارند ، با کلی وعده و وعید جمع کردند ،که یک سوم آخر سالن خالی بود . و دوربین فقط این جلو سه – چهار ردیف اول را نشان می داد.

در این رابطه سازمان مجاهدین هم نصبت به عمل کرد اعضاء جدا شده بیکار ننشسته بود . در تاریخ 15 ژوئن بازجوئی از مریم قجر عضدانلو در کاخ دادگستری پاریس بود،همزمان ما هم اکسیون اعتراضی نصبت به سازمان مجاهدین داشتیم. حدود 15 نفر از مسئولین اطلاعات فرقه رجوی به محل آمده بودند . با فیلم برداری و تهدید کردن نفرات از جمله خود من می خواستند بترسانند که دست از افشاگری برداریم . انتظار نداشتند که 22 ژوئن دوباره ما جمع بشویم . این بار تعدادی از چماقداران و تروریست های حرفه ای خود که حدودآ بیست نفر می شدند ، چند نفر آنها هم عرب بودند به تظاهرات قانونی ما حمله کردن و شروع به ضرب و شتم نفرات کردند ، پلیس آنها را دستگیر کرد و برای بازجوئی برد، تهاجم آنها درمیدان سنت میشل وسط شهر پاریس یکی از شلوغ ترین محل های توریستی است صورت گرفت ، توسط خیلی از توریست ها که شاهد این صحنه بودند فیلم برداری شد . کار تروریست های فرقه رجوی در اینجا تمام نشد ، وقتی دیدند که با این کارهایشان نتوانستد جلو فعالیت و افشاگری اعضاء جدا شده را بگیرند شروع به تهاجم و هک کردن سایت ها که صدای رسانه ای ما است اقدام کردند . قبلا سایت آریا ایران را هک کرده بودند که مجدد ترمیم شد ، بعد سایت کانون وبلاک نویسان ، وبلاک حسن زبل هک شده بود که مجدد ترمیم شد . در همین جریان اخیر سایت کانون آوا هک شد که در عرض کمتر بیست و چهار ساعت ترمیم شد . چند روز بود تلاش زیادی می کردند که سایت ایران اینترلینک را هک کنند که موفق نشدند ، یک برنامه ایزائی روی آن فرستادند که کسی نتواند از این سایت استفاده کند ودر آن رابطه هم تیرشان به سنگ خورد. اعضاء جدا شده از سازمان مجاهدین چیزی ندارند که نگران آن باشند که از دست بدهند ، تمامی آنها زمانی که سازمان مجاهدین منحرف نشده بود به سازمان مجاهدین پیوستن برای مردم و وطن خود ، همه چیز خود را در کف دست گذاشتند و تمام بلا ها را بجان خریدند.

الان با این ضرب و شتم ها و تهدید ها از میدان بدر نمی روند تا زمانی که رهبری این سازمان را بجرم جنایت های که در حق اعضاء معترض انجام داده از جمله حذف فیزیکی مخالفین درون تشکیلات ، زندان و شکنجه کردند مخالفین ، جنایت های که در حق مردم بی دفاع ایران انجام دادند، خون های که بناحق ریختند .در دادگاه های بین المللی مورد محاکمه قرار بگیرند، ما تمامی اعضاء جدا شده شاهدین آن جنایت ها بوده ایم ، برای شهادت دادن در هر دادگاهی حاضر هستیم . وعده نهائی ما در دادگاهی که سران سازمان مجاهدین مورد محاکمه قراربگیرند .

در تاریخ هیچ زندانی وجود ندارد که تا ابد پایدار بماند . هیچ جنایتکاری هم از دست دادگاه های عدالت گریزی ندارند

 

 سایت ایران قلم از انتشار مطالب و مقالاتی که در آن کلمات توهین آمیز استفاده شده، معذور است

مسئولیت مطالب درج شده بر عهده نویسندگان آن می باشد