_________ استفاده از مطالب اين سايت با ذکر منبع بلامانع است _________

" کانون ایران قلم"

iran-ghalam@hotmail.com

www.iran-ghalam.de

خاک سوریه محل جدید مزدوری مسعود رجوی (فرقه مجاهدین خلق)

 

 

نگاه سابت کانون آوا، بیست و هفتم اکتبر 2012

لینک به منبع
 

سازمان مجاهدین بعد از سالها کوشش و هزینه های گزاف موفق شد که نام خود را از لیست تروریستی امریکا خارج سازد و تصور می رفت که با برطرف شدن این مانع سازمان مجاهدین حداقل بتواند در عرصه سیاسی خارج از کشور مانند مابقی جریانات سیاسی فعالیت معمول را دنبال کند ولی پیام مسعود رجوی از مخفیگاه و همچنین اظهارات سخنگوی بی نام و نشان این سازمان دورنمای جدیدی را ترسیم نمودند که نشانه شکاف زی بودن این سازمان را دارد و مسعود رجوی مایل است که با "خلق قهرمان سوریه" همگام شده و ارتش بازنشسته و از کار افتاده خود را تحت امر کشورهای عربستان سعودی و قطر و کویت و امارات در آورده و علیه بشار اسد بجنگد.

صرف نظر از اینکه آخرین تیری که افراد ارتش رجوی انداخته اند مربوط به بیش از بیست سال قبل می باشد و تقریبا تمامی این سربازان میانگین سنی بالای پنجاه سال را دارند و هرگز قابلیت مزدورانی که در حال حاضر در سوریه مشغول جنگ می باشند نخواهند داشت ولی حتی اگر به فرض این امکان پیش بیاید که قطر و عربستان سعودی خواسته باشند مسعود رجوی و ارتش سالمندان وی را بکار بگیرند، مشکل اصلی جای دیگری است که این افراد هرگز امکان مخلوط شدن با ادمهای معمولی اجتماعی و یا حتی مزدورانی که در حال حاضر درسوریه و تحت عنوان " خلق قهرمان سوریه " مشغول جنگ هستند را ندارند و فقط در یک ظرف بسته و محیطی زندان مانند که هرشب بشود از ناموس تشکیلات که همان " عملیات جاری و غسل و دیگ و غیره " دفاع کرد را دارند که در شهرهای مرزی سوریه امکان ایجاد پادگان و سرود و صبحگاه و اینگونه نمایشات برای فرقه مجاهدین مهیا نخواهد شد .

از نگاه آوا:

مزدوری برای صدام حسین و جاسوسی برای اسرائیل و خوش خدمتی برای عربستان سعودی و نهایت همرزم شدن با "خلق قهرمان سوریه" جزئی جدایی ناپذیر از ساختار این فرقه خیانت بار می باشد و در صورت توافق امریکایی ها حضور و فعالیت این فرقه ضد ایرانی در سوریه به مراتب برای مسعود رجوی ارزشمندتر است از خروج از لیست تروریستی چرا که مسعود رجوی و فرقه او همیشه در لایه ای از تضاد های قدرت های مختلف زندگی کرده و فقط از این راه امکان ادامه حیات را دارند.

 

همچنین  .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

تاجر انگلیسی خریدار اشرف شد!!!

 

 

نگاه سایت آوا، دهم اکتبر 2012
http://aawaassociation.com/index.php?option=com
_content&view=article&id=617:1391-07-18-14-
31-13&catid=101:1391-06-29-12-23-30&Itemid=501


خروج فرقه مجاهدین از لیست تروریستی امریکا و انگلیس اگر فایده ای به لحاظ سیاسی برای این جریان ورشکسته نداشت حداقل ضرر مالی آنرا کاهش داد.

چند سال قبل مسعود رجوی رهبر پنهان شده فرقه مجاهدین از همان مخفی گاه خود پیام داد و اعلام نمود که قرارگاه اشرف را حاضر است به مبلغ 220 میلیون دلار بفروشد، که البته فعلا نه تنها از آن پیام خبری نیست بلکه تمامی سوابق سیاسی و وطن فروشی این جریان غیر قابل دسترسی می باشد.

امروز بعد از تخلیه اشرف و تارومار شدن اسرای آن ناگهان تاجری انگلیسی !! و حتما خیلی بشردوست حاضر شده است که اموال منقول و غیر منقول اشرف را خریداری نماید البته به شرط اینکه قبرستان مجاهدین را دیوار کشیده و حفظ نماید و از مابقی مکان به عنوان پارک و مرکز تفریحی استفاده نماید.

تمامی این صغری کبری چیدن مجاهدین که از اعلامیه آن هیچ موضوع مشخصی دستگیر خواننده نمی شود به این خاطر است که مابقی افراد قرارگاه اشرف از اتلاف وقت خسته شده اند و فرقه مجاهدین میخواهد با این اراجیف دو هدف را دنبال کند اول اینکه از سازمان ملل و دولت عراق طلبکار باشد که تاجر شریف انگلیسی حاضر به پرداخت نیم میلیارد دلار بود و همچنین به اسرای اردوگاه پناهندگی لیبرتی روحیه داده که ازرش اشرف اگر امکان فروش داشت بالغ به نیم میلیارد دلار بود.

از نگاه آوا:

اعلام اینگونه ارقام خیالی و دهان پر کن از این جهت می باشد که فرقه مجاهدین تا کنون نتوانسته منابع مالی خود را کاملا شفاف توضیح بدهد وبا اینکار میخواهد پادگانی که را صدام حسین به یمن وطن فروشی رجوی به وی داده است را بفروشد و در این معرکه گیری جدید نه خریداری وجود دارد و نه معامله ای صورت خواهد گرفت بلکه فقط جهت سرکیسه کردن هواداران ساده این سازمان است که به بهانه بلوکه شدن ثروت و پول و اموال سازمان آنها را دوباره سرکیسه کند.

 

همچنین  .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

خروج از لیست دردسر جدید سران سازمان

 

 

مهرداد ساغرچی - آلمان
08.10.2012

http://iran-fanous.de/middle/1410-Sagharchi-Dardesare%20Jadid-08.10.2012.htm

 

آنچه که بهانه برای نگاه داشتن نیروهای اسیر در سازمان بود پایان یافت.خروج ازلیست بحران جدید برای سران سازمان شده است حال چه در عراق و چه در خارجه کشور تبدیل به اصلی ترین تهدید ایدئولوژیک و استراتژیک سازمانی شده که اساسش بر دروغ و ریاکاری و تولید مزخرفات مذهبی خود تولید برای شیادی و بر قدرت ماندن چند صباحی و مطرح شدن اسم رجوی شده است. اگر روزی کودتای بزرگ و فاسدانه ای برای باز کردن راه دستیابی به زنان و دختران بی شمار در سازمان با نام انقلاب ایدئولوژیک و سرکوب مردان و زنان آرمان گرا با شعار سرنگونی صورت گرفت , حال دیگر بهانه برای همه چیز تمام شده است.


حال باید رجوی پاسخ دهد که دیگر اشرف نیست اجناس هم به قیمت سرسام آور فروخته شده است و پول آن به سادگی دیگر در جیب شما نمیتواند برود. هزینه سفر و پناهندگی و وکیل و ...بیش از سه هزار نفر در پیش رو است. افراد تبدیل به عناصری شدند که جرات سوال کردن دارند. و ازالان هر کس میخواهد بداند که بقیه عمر را چطور باید بگذراند باید پاسخی بدهد.دیگر دورانی که برای چند هزار نفر یک نسخه نوشته شود تمام شده است. حال باید بگوید هر کس بعد از بیست و چند سال بیگاری دادن و تلف کردن عمر چی در دستش دارد و دیگر نمیشود شعارهای دهه پنجاه به خورد نیروها داد.


حال با چند بحران در ایدئولوژی روبروست. باید بگوید چرا انقلاب و اشرف به سرنوشت "محتوم " نرسید. چرا "تابان " تو هر روز تاریک تر شد و از "جوار وطن " دورتر شد. این بار برای طلاق وجدائی زنان و مردان و عدم ارتباط با خانواده و فرزند و مادر و پدر دیگر چه خواهی گفت. اینقدر که به تردد آزادانه در اطلاعیه ها تاکید میکنید به ملاقات آزادانه نیز تاکید میکنید!!؟
راستی شما که خواستار تردد آزاد در عراق شدید این حق را به همه اعضا باید بدهیدو نه فقط برادر!رحمان و احمد واقف.. و باید بدانید خطر پشت در و دیوار است خطر سرنگون شدن" انقلاب رهائی مریم" با حضور یک خانواده در کنار درب اردوگاه ,چون این یعنی افراد دچار شکاف خانواده میشوند و این شکاف عمیق میشود و تبدیل به " دره" شده و معلوم است از آن بعد یک ذره هم تره برایتان خرد نمیکنند ومعلوم است براثرخروج از لیست خیلی به سنگ اندازیها و درخواست هایتان توجه ندارید !!

رجوی باید این بار بی پرده حرف بزند چون دیگر لیست ترور نیست که بگوید "دست و بال مرا بسته اند" و آنچه که تحت نام انقلاب به انسانها تحمیل کرده است تاریخ مصرفش تمام شده است. بله آنچه همیشه به عامل عقب ماندن و کنار زدن مجاهدین از صحنه به نمایش گذاشته میشد حال تبدیل به طناب دار سیاسی ,استراتژیک و ایدئولوژیک فرقه شده و میرود که هرآنچه بافته بود پنبه دانه شود. بله نتیجه خروج از لیست در کوتاه مدت و زودتر از آنچه که رجوی فکرش را میکرد شادی گذرا داشته و خواهد داشت. حال انتظارات نیروها دیگر مثل قبل نیست که بشود بیست سال دیگر با دوزو کلک آدمها را در انتظار گذاشت.
خبر فروش نصف قیمت اجناس در سایت مجاهدین هم که به عنوان پیروزی چهره دیگری از کلاشیها و بی پرنسیب های تجاری که از جان و عمر دیگران برای ارضا قدرت طلبی خود بود را درکنار تعطیل شدن دکانهای متعدد فرقه باید با هوشیاری دید که یک ارگان بین المللی از این درآمد برای خروج تک به تک اعضا و آزادی بی قید و شرط از دام فرقه استفاده شود.
 

همچنین  .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

پیامدهای خروج از لیست مجاهدین

 

 

مهرداد ساغرچی - آلمان
02.10.2012

http://iran-fanous.de/middle/1390-Sagharchi-Liste%20Teror-02.10.2012.htm

 

از قرار معلوم مجاهدین خودشان فکرش را نمیکردند که در این مرحله از وضع خراب و درمانده شان از لیست خارج شوند.باز هم باید به رجوی گفت دیدی بازهم تحلیلهایت کشک و تو خالی از آب درامد!
مگر نمیگفتی که ما باید آنقدر سلاح ومهمات داشته باشیم و آنقدر بکشیم و عملیات کنیم تا ما را تحویل بگیرند. یادت هست میگفتی اگر بما قدرتها ایراد میگیرند این است که چرا کم عملیات میکنیم و اگه بیشتر عملیات کنیم ما را به رسمیت میشناسند.دیدی همه تحلیل و تفکراتت بر آب و بر باد بود.!
امروز در خوارترین وضع از روز ظهورفرقه تاکنون , بخاطر مسائل سیاسی منطقه و همینطورمحذوریت های حقوقی و داخلی آمریکا و مهمتر ازهمه انتخابات پیش روی آمریکا که به عنوان حل مشکلات دولت آمریکا در عراق هم میتوانست برای کاندید دموکراتهابرگی باشد همه دست به دست هم داد که این وسط اسم فرقه مخوف هم از لیست بیرون بیاید..اگر توجه به سابقه کار خروج از لیست سازمان های ممنوعه آمریکا کرده باشیم آمریکائیها کسی در لیست نمیبرند اما اگه بردند دیگه بیرون نمیاورند مگر اینکه دیگر کار آن سازمان و گروه تمام شده باشد یا تغییر محتوا و ساختارداده باشد ,همانطوریکه چندی پیش نوشتم منتظربودم که اگر از لیست بیرون آمدند دیگر چه میگویند ,چنانچه دیده اید بجز یک مشت چرندیات که تحت نام سخنگوی سازمان یا اطلاعیه های سازمان و یک مشت حرفهای بچه گانه که به خورد بیچارگان اسیر میدهند دیگر هر چه هست سردرگم و مبهم به آینده شان نگاه میکنند.


از یک طرف ظرف ایدئولوژی و استراتژی رجوی در باتلاق های پشت ضلع جنوبی اشرف به همراه اشرف و نشانه های اشرف غرق شد.
در سایتهایشان هم از قول معلم انشائ در خالص گفتند که خیلی خوب شد سازمان از لیست بیرون آمد..خبر زیادی از لابی های آمریکائی نیست که بلاخره آنهمه خرجشان کردند دریغ از تبریک نکنند!!
از طرف دیگر شکاف خارجه در درون تشکیلات تبدیل به دره شده چون روزانه اسرای مستقر در بند سازمان میبینند کسانی که خودشان را به دنیای آزاد میرسانند بیشتر میتوانند از باقیمانده عمر از دست رفته استفاده کنند.
با گذشت زمان و دیدن اینکه مشکل نه در لیست ترور و نه در محل اسکان و نه در انقلاب کردن یا نکردن افراد نبوده , بلکه مشکل در توهم و خود بزرگ بینی و خیانت و لجن مال کردن آرزوهای یک نسل بوده که یک رهبری دروغگو و فرصت طلب توانست همه چیز را برای رسیدن به امیال شهوانی خودش توجیه کند.


بگذارید زمان بگذرد و خواهیم دید در هیچ شقی از این جنازه پاره پاره شده سازمان با یک ایدئولوژی دروغین و التقاطی و مذهبی که در هیچ یک از گروه های فکری مردم ایران خریداری ندارند بجز یک خروار خاطره زشت و تلخ چیزی نخواهد ماند...
به فرض محال اگر همین فردا مردم بتوانند برای خودشان دولت و حکومتی جدید انتخاب کنند یک در چند میلیون ایرانی حتی حاضر است اسمی از فرقه رجوی ببرد چه رسد که جائی میان مردم ایران داشته باشد.
شاید که چندی دیگر این که سازمان در لیست ترور بوده از یاد برود اما مگر نامگذاری مادران و پدران سالخورده و خانواده های داغدار در کنار زندان اشرف به اسم مزدور و خائن و آنچه که بر سر انسانهای که حتی وقتی از سازمان میگریزند کماکان در توهم و ترس و اضطراب زندگی میکنند فراموش خواهد شد؟؟؟


در هیچ صورت خروج از لیست ترور هیچ ارمغانی برای رجوی ها ندارد و خودشان نیز در سایت هایشان متوجه شدند که چیزی تغییر نکرده و موضع جدید دولت عراق هم سوزش دیگری بر داغهای روزافزون آن پریشان احوالان افزود. چون دولت عراق محکم گفت ما نمیخواهیم مجاهدین درخاک ما باشند و این برای اینست که با همسایه خودمان نمیخواهیم مشکل داشته باشیم و این موضع گیری هم آب سرد دیگری بود بر دستان مرد قایم شده .
در هر حال تحولات جدید حاکی از این است که سیر سقوط و دگر دیسی با سرعت درپیش روی است و در آِینده اگر نامی هم از مجاهدین باشد دیگر این نخواهند و نتوانند بود.
 

همچنین  .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

چرا مجاهدین ازجدا شده هایشان هراس دارند؟

 

 

مهرداد ساغرچی - آلمان
01.10.2012

http://iran-fanous.de/middle/1388-Sagharchi-Harase%20Mojahedin-01.10.2012.htm

 

باتبریک به محمود رستمی دوست قدیمی و کسی که سالیان رنج و سختی را باهم در زندانهای رجوی تحمل کردیم.

مصاحبه محمود با ایران قلم و دیدن محمود در اروپا مرا خوشحال کرد ولی مثل هر کسی دیگری از شنیدن خاطره ها و گذشته تلخ در درون سازمان ویادآوری آنها دوباره انسان دچار غم واندوه بی پایان میشود و میگوید ایکاش میشد که دیگر نشنید حرفی از آن نزد.

واقعیت این است که همه کسانی که از گذشته خودشان میگویند بسیار محتاط میگویند, بسیار هم کم میگویند و سعی میکنند فقط قسمتهایی رو بیان کنند که کسانی در درون فرقه نبودند متوجه شوند...

 

لینک مصاحبه با محمود رستمی

 

ومحمود هم در مصاحبه سعی میکرد که بسیاری مسائل رو بیان نکند..محمود به یک مساله به اسم رزمنده در سازمان اشاره کرد.این هم یکی دیگر از اهرمهای فشار چند برابربه روی کسانی که حاضر نبودند در مقابل همه زورگوئی های مسعود و مریم رجوی سر خم کنند..کسانی بودند که زیربار فرصت طلبی رجوی و سواستفاده اش از عنصر دین و مذهب نمیرفتند و از آن جا که این اصلی ترین توجیه "ایدئولوژیک " رجوی برای تحمیل نظراتش از قبیل انقلاب =جدائی اجباری, و بقیه مزخرفاتی از قبیل غسل هفتگی =آبرو بردن افراد در جمع بخاطر تفکرات جنسی, و.. و چون کسانی مثل محمود که نهایتا با فشار سازمان به کمتر از تعداد انگشتان دست رسیده بودند ولی نهایتا آنها را طبق سنت سازمان در جمع مجبور به تغییر ایدوئولوژی میکردند و بعد به سایرین میگفتند ما اینقدر قوی هستیم که ایدوئوژیمان بر همه پیروز میشود .به این ترتیب سرکوب مطلق هر کسی که میخواست به اندازه سرسوزنی فکری یا نظری خارج از نظر رجوی ها داشته باشد انجام شد. البته خالی از مزه نیست که بگویم برای این موارد داستان سرائی از خصلت های جدای ناپذیر رجوی و دست پخت های بی هویتش مثل شورای رهبریشان میباشد..مژگان پارسائی بعد از حضور آمریکائی ها و ملاقات با اودیرنو در نشست های درونی میگفت که همسر اودیرنو وقتی وصف زنان در سازمان را شنید ه گفته من حتما باید اونها را ببینم و روان پریش و خود باخته میگفت ایدئولوژی ما بر همه اونها پیروز شده است ..که زن ژنرال آمریکائی چنین خواسته ای دارد..حال که روزگار گذشته و آنچه آمریکاو سایرین که شیفته این همه خودباختگی و تسخیر زنان شده بودند! بیشتر هویدا شده , امید دارم که روان پریشانی از آن قبیل کمی بیدار شوند.

 

پس بی دلیل نیست که رجوی ها هرکس راکه مثل محمود ذره ای از پس پرده ریا و تزویر این جماعت بردارد به باد حمله و دشنام میگیرند..بیچاره ها آنقدر انگ دشمن و مزدور و خائن به هر کسی که اونها رو تایید نکرده میزنند که اگر کسی بپرسد آخر ای سرمست قدرت و شهوت اگر کسی دشمن و مزدور بوده پس بیست سال چگونه جوانی و عمر وزندگی و سرمایه اش را در خدمت شما گذاشته است؟؟ اما انتظاری از فرقه ای که جان اعضایش به پشیزی برایش ارزش ندارد ,نیست اما همین جا به دوستان خوبم  که توانسته اند جدا شوند ولی دل و دماغ افشاگری و نآنآآاااااااااانتنتمنتمنتمنحداقل داستان آنچه که بر آنها گذشته است را ندارند درخواست دارم که دریغ نکنند و قلم بزنند و این هم به لحاظ روحی و روانی انسان را آسوده تر میکند و هم به لحاظ اخلاقی و وجدانی برای نسل بعدی خودمان باید روشنگری کنیم.میدانم بسیاری دوستان هستند که به خارجه رسیده اند پس مثل محمود و سایرین قدم بردارید و بدانید که تاریخ فراموش نمیکند.

 

همچنین  .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

باتبریک به دوست بسیار قدیمی حسن شرقی

 

 

مهرداد ساغرچی - آلمان
05.09.2012

http://iran-fanous.de/middle/1290-Sagharchi-Tabrik-05.09.2012.htm

 

ازدیدن عکس او به سالیان قبل که او را در گرمای سوزان عراق در بیابان دیدم افتادم.
همیشه درقسمت خدمات و آبرسانی ودر جنب وجوش بود.بچه های پائین دوستش داشتند.
لبش خندان و دلش پاک زبانش مهربان بود .حسن هرگز عصبانی نمیشد.هر ازساعتی از شبانه روز اورا صدا میزدند که برای آوردن آب و انتقال ماشین های سنگین حرکت کند سرش پائین بود و انجام میداد.در ایام مغزشوئی من شاهد بود که چگونه گزمه گان سازمان اورا مورد توهین قرار میدهند.حتی به موی سرش و سبیل و خط ریش او گیر دادند.جانورانی مسخ شده به اسم شورای رهبری آنچه لایق خودشان بود نثار این مرد پاک میکردند.یادم میاید یک بار پشت سرش در صف شنکنجه روانی ایستاده بودم که نوبت من هم بشود از آن همه توهین به نقطه انفجار رسیده بودم به آهستگی گفتم حسن ی چیزی بگو ولت کنند بگو شما درست میگوئید...نگاهی به پشت سرش انداخت و من را دید باور نمیکرد که من باشم ولی لبخند کوتاهی زد و دوباره ادامه داد.
من وقتی اسم حسن شرقی راشنیدم که رها شده گفتم لایقترین ها برای آزادی اوست.
میدانید که در آلمان کماکان هر روزه در دهها شبکه تلویزیونی باز هم از جنگ دوم و بازمانده ها و خاطره هایش میگویند..شاید بیشترین اسیران کمتر از ده سال و بیشترین تبعیدیها کمتر از پانزده سال در تبعید بودند اما هنوز به عنوان بزرگترین تراژدی تاریخ آلمان شناخته میشود...
اما از حسن شرقی بخواهم بگویم شاید یکی از قدیمیترین اسرای جنگی باشد که تا بحال در داستانهای مختلف شنیدید...از سال 1359 تا سال 1391 و این یعنی حدود 32 سال
اسارت و دوری از وطن و خانواده ...اسارت و دوری که ناخواسته پیش آمد و هرگز هم روی آرامش و آسایش را ندیده است...نمیدانم خانواده اش را مطلع ساخته یا نه اما من خیلی خوشحال هستم. حسن شرقی مردی که روزی به خاطر وطن و سرزمینش به اسیری و زندان رفت و بعد به خاطر حال و هوس یک باند و فرقه به زندان و اسارت رفت. حال خیلی باید از این ایام و روزگار آزادی لذت ببرد و قدر لحظه لحظه را بداند.
در همین جا به دوستان دیگرم از جمله عبدالحمید رئوفیان و حجت رفیعی وعبدالکریم ابراهیمی و همینطوراز اینکه مجید محمدی بعد از ربع قرن توانست به خانواده اش برسد.

وبه همه دوستانم که با شجاعت از زندان روح و جسم فرقه مجاهدین بیرون آمدند تبریک بگویم.
امیدوارم که به زودی شاهد بیرون آمدن و آزادی سایر اسرای در بند فرقه باشیم.
 

همچنین  .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

وقتی درحال غرق شدن هستی دیگر چرا؟؟

 

 

مهرداد ساغرچی - آلمان
02.08.2012

http://iran-fanous.de/middle/1199-Sagharchi-Gharigh-02.08.2012.htm

 

ضرب الجل دولت عراق به پایان رسیده است و همین باعث شده است که همه کسانی که از بیرون نگاه میکنند نگران باشند.
این نگرانی در هر دست نوشته یا کلامی که ازهر انسانی میشنوی دیده میشود . حال یک سوال اساسی اینجاست : چرا این نگرانی در سایت رسمی فرقه رجوی دیده نمیشود.
مثل خبرهای دیگر در سو تیترنهم یعنی نه حتی دوم و یا سوم بله در آخرین ها قرار داده شده است.
راستی چرا این نگرانی در درون فرقه دیده نمیشود.
طنز روزگار این است که شیوخ عشایری که درخواست حل مشکل لیبرتی شده اند اشاره به پایان ضرب الاجل دولت عراق نکرده اند..!!!چرا؟؟
سر تیتر بعدی که ما داریم میبینیم پیام مربوط به رمضان مریم رجوی به مردم سوریه است و تمام مردم جهان برای حمایت از مردم سوریه و حمایت از جنبش مردم سوریه... و حال این سوال مطرح است جان و زندگی افرادی که با تصمیم رهبری فرقه در کمپ اشرف نگه داشته شده اند در کجای ذهن و تصمیم آنان قرار دارد!!!؟
واقعیت این است که هرگز و هیچگاه در سالیانی که در یادها باقیمانده است رجوی ها از بیش از سه ده پیش تصمیمی نگرفته اند که جان ونفس نفرات تحت فرمان برایشان مهم باشد برای نمونه به سخنرانی رجوی در راه اندازی عملیات فروغ خاموش و همینطور در هر سرفصل دیگری یک بار فقط باید خوب گوش کرد چرا این فرد این همه به فکر نام و شوکت مقام خودش است ولی به ذّره کاهی افرادش برایش ارزش نداشته اند..حتی میگوید من فدا کردم نه این که جوانان جان باختند...همه کسانی که در فرقه بوده اند با بحثی به نام صاحب شهدا آشنا هستند...جوهر بحث این است که این کشته شده ها از طرف مسعود هست و او دارد رنج میکشد و اوست که کشته میشود و به گفته مریم رجوی هرکس شهید میشود درود نثارش میشود و مسعود هر روز شهید میشود و این چنین است که تئوری بر سر در این فرقه مخوف نوشته شده که هر کس هویتش را از مسعود میگیرد پس دیگر جان کسانی که در کمپ اسیر هستند چه ارزشی میتواند داشته باشد...پس چه نیازی است که جزاخبار اصلی فرقه باشد!!!!!
دوستان و هموندان عزیز و همه کسانی که به نوعی با این فرقه سر و کاری داشته اید..بقول معروف درخت را از محصولش میشناسند...در فرقه ای که جان افراد و نام افراد و هویت افراد گرفته شده است....در فرقه ای که برای بقای خودش به هرکاری و هرعملی دست میزند...در فرقه ای که جداشده گانش همه شیطان و مامور هستند مگر مرده باشند...در فرقه ای که زنان و مردان تبدیل به ابزار وجود" دو نفر"شده اند و بعد هم بر طبل دموکراسی میکوبند و دم از بهترین و بالاترین میزنند!! ..در فرقه ای که جوانان برای صحبتی با یک جنس مخالف باید بیش از سه نفر باشند که به گناه نیفتنند..... وآرزوی دیدن یک تلویزیونی خارج از جعبه جادوئی فرقه سخنی بشنوند را باید به گور ببرند...در فرقه ای که با هر چه که با خانواده و عاطفه ارتباط داشته باشد به عنوان شعبه اطلاعاتی دشمن مارک میخورد و فرد متخلف از غلط کردن تا مرز خود کشی زیر فشار قرار داده میشود ..دیگر چه انتظاری میشود داشت.....حال بگذارید که ببینیم این بار میخواهند چند نفر را جلو گلوله بفرستند تا اندکی بیشتر در کرسی قدرت بنشینند...
چند سخنی هم با همه کادرهای تصمیم گیرنده در کمپ اشرف
همه شما که گوش به فرمان رجوی هستید یقین داشته باشید به اندازه دانه گندمی برای او ارزش ندارید...او حاضر است تمام شما کشته شوید که نام و جسمش بافی بماند..پس با یک تصمیم مهم و گرفتن اراده خودتان در دستتان به دیگر هم بندان خود نیز کمک کنید و با دولت عراق به سرعت همکاری کنید چون الان وقت و زمان در دست شماست ..مطمئن و مصمم باشید که همه افراد زیردست شما به شما کمک میکنند پس در این آخرین فرصتها باز هم میشود جلو خونریزی را گرفت و خودتان و سایرین را نجات دهید...باور کنید مردم و همه ناظرین این را فراموش نخواهند کرد...اگرماندن در اشرف خوب بود پس باید مریم رجوی هم میماند.. اما اگر روزی خونهائی ریخته شد دیگر شما نمیتوانید بگوئید همه را یک نفر تصمیم گرفت پس نقش خودتان را ایفا کنید.


مهرداد
02.08.2012

 

همچنین  .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

نقدی بر سخنان مریم قجر در ویلپنت پاریس
تا سیه رو شود هر که در غش باشد

 

 

مهرداد ساغرچی - آلمان
20.07.2012


دیر سالیان است که در ایام مختلف فرقه رجوی به هر بهانه ای نمایشی از آنچه کرده اند و آنچه خواهند کرد برگذار میکنند...اما طنز داستان آنجاست که هرگز به حرف هیچ کس گوش نمیکنند و گوئی این جماعت رجوی گوش و چشمانشان بسته شده است..و بدتر اینکه فکر میکنند سایرین هم اینطور هستند..امسال هم رجوی در فرانسه با کمال پرروئی و بی خیالی به سرنوشت بیش از سه هزار اسیر دربند فرقه باز هم به نمایندگان سایر کشورها اشاره کرد البته این بار بر اثر افشاگری آزاد شده گان از بند فرقه مجبور به اعتراف اینکه سوری ها و عراقی ها و افغانی ها اصلی ترین مخاطبشان هستند و البته حق دارد و گویا از اینکه داخل ایران و ایرانیان هیچ کس برایشان تره هم خرد نمیکند خیلی بهشون فشار آورده است و این را به عنوان یک شهادت میگویم حال که شرط را خروج از لیست گذاشتید پس شاهد باشید با خروج از لیست یا بدون آن هرگز تو و آن افکارت و ایدئولوژی و فرقه اتان در میان نسل جوان و قدیم ایرانی جائی ندارد و اگر فکر میکنید این یک مقوله هم مثل کسانی که برای حمایت از خودتان با پول بدست میاورید ؟؟این یکی را کور خوانده اید....محبوبیت و جایگاه خریدنی نیست با شعار و لباس رنگین پوشیدن و یک مشت مزخرف تحت نام آزادی به خورد مردم دادن نیست... مردم ایران از هم ازشعارهای تحت نام دین و مذهب گوش وچشمشان پر شده و به حال تهوع می افتند پس شما هم از افکار و خواسته های مردم نه تنها بیش از سی سال است که فاصله دارید بلکه نمیدانید که شما را چطور میبینند... خوب است یک سوالی از چندین ملیون هوادار خودتان در داخل کشور بکنید و بپرسید که سازمانی که به خانواده اعضا خودش خائن و مزدور میگوید از طرف مردمش چگونه خطاب میشود!!!


حال یک رحمی به اسیران در اشرف بکنید و دست از این بازیهای بچه گانه بردارید و بیشتر از این عکس خونین و کشته شدگان برای سخنرانی خودتان دکور درست نکنید..بگذارید جوانان به راه خودشان بروند..شاید کمی ازبار شما سبک شود..شاید آنها هم فراموش کنند که در سختترین ایام رهبرشان قایم شد و آنها جلو لودرو گلوله ایستادند..


خانم رجوی به جای نگرانی برای مردم سوریه وعراق و افغانستان اول کمی به فکر آن بیچاره گان بی خانمان وبی هویت در لیبرتی واشرف باشید... کسانی که همه جوانی و عمر وهمه چیز خودشان را برای حرفها و شعارهای شما گذاشتند حالا بعد از بیست سال کار و زحمت حتی یک قران در جیب ندارند هیچ کارت هویت یا شناسائی ندارند در هیچ کشوری جا داده نمیشوند البته به مدد سیاست های بی پایه واساس شما .... کاری که از ده سال پیش به این طرف میتوانستید انجام بدهید وبرای همه آنها در کشورهای غربی پناهندگی بگیرید..حال که متوجه شدید دیگر هیچ راهی برای حفظ دکان و دستگاه رهبر عقیدتی تان نمانده و به دنبال راه کار دراروپا وآمریکا میگردید تا شاید بشود به طریق دیگری اسیرانتان را حفظ کنید..موقعی مشهور بود که رژیم مخالفانش را در خارج کشور تحت فشار قرار میداد که فعالیتی نکنند اما خوب حکومتی برای بقا خودش این کاررا میکند و در چارچوب این نوع حکومتها شناخته شده است...اما کجا خوانده یا شنیده اید که گروهی که خودش یک جمع محدود است حتی جدا شده گانش مستمرا در فشار و تهدید باشند که مخالف سازمان قبلی اش حرف نزند...حال شما در قدرت نیستید کسانی که از شما جدا شده اند باید بترسند حتی وقتی ازشما جدا شده اند نباید به شما انتقادی بکنند بسیاری از کسانی در برنامه های شما شرکت میکنند سهمیه گروکشی شما در قبال کمترین کمکی بوده که به یک از خانواده های انان شده باشد... شما فکر میکنید دردهای بی درمان شما فقط در گرو لیست ترور آمریکا میباشد...فکر میکنید بعدش به شما میگویند شما آزادیخواه هستید که از لیست ترور خارج شدید؟؟باشد زمان بگذرد تا ببنیم مشکل در کجاست ؟مشکل در خط و مرام سیاسی و عقیدتی شماست یا در فلان لیست یا در اینکه شما در کدام کشور هستید...درهمان روز قبل از مراسم شما د رپاریس دیدیم که تحمل چندین نفر که برای انتقاد به شما بودند را نداشتید به همان شیوه که درسال شصت در ایران و در این سالیان در عراق و حال هم در اروپا هم بهمان شیوه عمل کردید یعنی چماق و تهمت و کتک و جوسازی ..مگر بجز این بود که روی چند مقوا ما جدا شدگان چند تراکت و عکس چسبانده بودیم ..میدانید حتی پلاکاردهای ما ازوسط تا میشد چون هزینه مقوای یک تکه زیاد بود از جلد پوشه های دست دوم استفاده شده بود!!حال شما هر چه تهمت و ناسزا که تنها شیوه خودتان بوده و هست را روانه این چند معترض کردید...معلوم است که تنها مجیز گویان شما همان هفت هشت نفر که در شورا هستند که اگر حرفهای بیست گذشته شان را یک نگاهی بیندازید میبینید که دقیقا کپی برداری از حرفهای سالهای قبلشان است و بیچاره ها که درگیر یک نان وحقوق ثابت هستند وگرنه که به قول خودتان همه شان باهم اندازه یک هوادار حرفه ای شما برایتان سود نمیکند و کار نمیکنند...بگذریم اما واقعا از خودتان سوال کردید که برفرض اینکه فردای ایران رژیم هم عوض شود فکر نکردید زنانی که به اجبار و به سفارش شما برای همسرتان حلال شدند شاید بیشتر از ده نفرشان حاضر باشند که آنچه که بر آنها گذشته را افشا کنند با اجازه یا بدون اجازه شما به هر حال تا همین الان بیشتر از چند نفر هستند که حاضر هستند از درونی ترین اسرار"" آزادترین جنبش آزادیخواهانه جهان که شما نام بردید و همان که بر قله خاورمیانه میدرخشد "" پرده بردارند ...تا سیه رو شود هر که در غش باشد...
 

همچنین  .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

خواهشا نخندید...

 

 

مهرداد ساغرچی - آلمان

12.07.2012

http://iran-fanous.de/middle/1106-Sagharchi-Nakhandid-12.07.2012.htm

 

بله داشتم در صفحه سایت مجاهدین نگاهی میانداختم که دید نوشته":
مقاومت در حمص (سوریه) واشرف است که چهره خاورمیانه را بسوی آزادی و دموکراسی تغییر میدهد.


من واقعا خواهش میکنم نخندید..این تصور یک گروه بسته و متوهم است که این چنین به پرت و پلا گوئی سیاسی و خطی افتاده است... آری این چرندیات فقط از فرقه رجوی در جهان برمیاید و چند گروه و رژیم دیوانه دیگر در دنیا....
اما در پس پرده یک خط کشتار و دم تیغ دادن سری دیگری از اسیران زبان و گوش بسته در زندان اشرف میباشد... این بار میخواهند سران این فرقه به هر قیمت نگذارند این اردوگاه وحشتناک بسته شود...آری پایان ضرب العجل دولت عراق نزدیک میشود. با درست و غلط این تصمیم کاری نداریم این سیاستی است که دولت عراق در باره حضور این فرقه در عراق گرفته است و میخواهد به هر ترتیب از این فرقه خلاص شود و ای بسا دوباره داستانهای تلخ و ناراحت کننده قبلی تکرار شود و گروهی دیگر از اسیران به ناچار و به دستور فرقه به جلو ماشینهای نظامی فرستاده شدند..
چندی قبل با یکی از اسیران که کمتر از سه ماه است ازاردوگاه فرار کرده است صحبتی داشتم که درباره درگیری قبلی گفت " من و دوستانم در ضلع دیگر نشسته بودیم و نگهبان بودیم که مسئول مربوطه آمده و همه را سوار کامیونت کرده و گفت که میرویم برای استقبال چند مهمان که ما را درکنار ضلعی که نیروهای عراقی مستقر بودند گذاشتند و خودشان به سرعت فرار کردند و بعد از کشتار که همه معترض بودند چرا شورای رهبری درآن صحنه غیبش زده بود..و چرا همه اش این نفراتی که فرقه با آنها مشکل دارد کشته میشوند...روان پریش مسخ شده مژگان پارسائی جواب میدهد که شورای رهبری باید پشت صحنه را کنترل میکرد و سازمان با رهبری اش حرکت میکند حالا هر چه بیشتر کشته بدهیم ماندن ما تضمین میشود..حال ببینید این سیاست کثیف فقط برای چند روز بیشتر در مسند قدرت سازمان ماندن یک مشت روانی و متوهم است..حال هر چه هم خون بریزد فدای سر رهبری مخفی شده!!!!
سوال بزرگ این است مگر رجوی نمیگفت که من اولین صلیب به دوش هستم که در صف مجاهدین خواهم بود؟؟؟!!
چند روز قبل چند ایرانی که برای سفر به اروپا آمدند ازمن سوال کردند که" ببین ما با سیاست سازمان کار نداریم ولی در دنیای قدیم و جدید هر جا نگاه میکنی برای یک گروه یا رژیم یا سازمان هر اتفاقی میافتد خوب یا بد باز هم کار نداریم حتی در بوسنی وصربستان و یا هر جا رهبر آنها پاسخگو بوده و حتی در دادگاه لاهه مسولیت همه چیز را به عهده گرفتند ولو اینکه خبر نداشته باشند...چون که در زیر رهبری آنها بوده پذیرفته اند!! اما داستان در سازمان مجاهدین خیلی فرق دارد موضوع این است که رجوی ها یکی که در بهترین جای فرانسه نشسته و دیگری هم مخفی شده ...حال حتی معرفت و جوانمردی هم ایجاب میکرد که این همه انسان که جوانی و زندگی و همه چیزشان را به نام و به خاطر رجوی گذاشته اند این کمترین رسم مردانگی است امروز جلو همه بایستد و بگوید من هستم و مسئولیت این خونها و این جانها را به عهده میگیریم و اگر قرار است اتفاقی بیفتد اول باید جلو صف رجوی ها باشند....وچرا مریم رجوی به اشرف نمیرود؟؟"
من هیچ پاسخی به این سوال نداشتم جزاینکه خنده تلخی کردم گفتم ببینید این سایتهای مجاهدین است و ببینید هرکس که کلمه ای برخلاف اونها بگوید ولو اینکه بیست یا سی سال برای اونها کار کرده باشد بالاترین گناه را به زعم فرقه ورهبری فرقه انجام داده است و از نظر اونها دشمنترین دشمن هاست...و داستان مهدی افتخاری راگفتم که چگونه او را تبدیل به یک موجود که فقط نفس میکشید کردند....
حال که به اینجا بحث رسید گفتم از نظر رجوی جان دیگران در مقابل جان مسعود هیچ است چون که او بالاترین آفریده خدا روی زمین است(به گفته مریم رجوی) و اگر او سالم و زنده باشد پس بشریت بالاترین دستاورد خودش را هنوز دارد(باز به گفته مریم رجوی) وموقعی چنین تئوری سرلوحه چنین فرقه ای است دیگر چه فایده ای دارد که حرفی ازتغییرمواضع وروش سازمان بزنیم.....
اما این بار اهرم ها و فشارهای بین المللی برای خروج فرقه از عراق بدترین کابوس برای سران فرقه میباشد....هر روز با فرار از لیبرتی نفرات بالائی و پائینی سازمان پرده از اسرار مخفی سازمان برداشته میشود و خیلی خوب میتوان فهمید چرا تمام تبلیغات فعلی سازمان برروی نامناسب بودن لیبرتی برای استقرار است..چون افراد بهتر از قبل امکان فرار دارند...آخرین ابلاغیه در لیبرتی این است تردد کمتر از سه نفر ممنوع..چرا؟اول فرار ..دوم رابطه ناجور بین دو نفر....از قرار معلوم حدود چهل نفر از اعضای کم سن و سال سازمان که به میلیشای سازمان معروف بودند و بعد از جریانات کشتار همه معترض بودند توسط سازمان به کشورهائیکه قبلا مقیم بودند فرستاده شدند قبل از اینکه فرار کنند...به خیلی هم قول داده شده که در اولین فرصت به خارج فرستاده شوند ولی تقاضا کردند که از سازمان فرار نکنید.......حال هر کاری میکند که نفرات بماند ..در آخرین نشست ها به لایه های پائینی گفته میشود اگر مرزسرخ رد کردید(منظور مسائل جنسی) اشکال ندارد اما فقط فرار نکنید ودر سازمان بمانید....
به قول صریح مسعود رجوی که در نشست شورای رهبری گفته است اگر یک شورای رهبری از رده بالای سازمان که با مسعود محرمیت داشتند از سازمان خارج شود باید مجلس ختم عقیدتی و ایدئولوژی سازمان را خواند...پس باید به آنها گفت اولین ها که خارج شده اند وبه این زودیها خواهید دید چگونه دکان و دستگاه شما را هم افشا میکنند........
نکته بعد هم این که جرات کردید که زندان اشرف را با مردم و مقاومت شهر حمص مقایسه کردید باید گفت که شارلتانیزم سیاسی شما دست هر کسی را در دنیا بسته است و باید گفت مردمی که با همه چیزش دارد مقاومت میکند با یک مشت زندانی که بیش از بیست سال است که دست و پا و گوش بسته در بند عقیده و اجبارات شما هستند یک قیاس احمقانه و فرصت طلبانه است و مرغ پخته را هم به خنده میاورد....
حال سنگ اندازی شما در این دوران بجز به خطر انداختن جان تعداد دیگری برای نیروها ندارد..حال که فرصت هست باید سریع اقدام به تخلیه نیروها کرد و بجای نوش دارو بعد از مرگ سهراب و گریه و زاری بر تن های خونین پیشاپیش نگذارید این اتفاقات تکرارشود....چون میدانید که برای این تخلیه شما مجبور هستید به ابلاغ دولت عراق توجه کنید...
شاید وقت آن رسیده است که واقعا درهای زندان را باز کنید ببینید که چگونه افراد فرار میکنند...

 

همچنین  .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

ایستگاه آخر برای فرقه رجوی

 

 

شهروز تاجبخش ـ آلمان
11.07.2012


آمریکا به سازمان مجاهدین خلق ایران هشدار داد که زمان برای تخلیهی اردوگاه اشرف در عراق در حال سپری شدن است. وزارت خارجهی این کشور تعلل مجاهدین در این زمینه را "غیرمسئولانه و خطرناک" خواند.
دانیل بنجامین، هماهنگکنندهی مبارزه با تروریسم در وزارت امور خارجهی آمریکا، اعلام کرد که مجاهدین خلق باید هر چه زودتر و بهطور کامل اردوگاه اشرف در عراق را تخلیه کنند.به گفتهی این مقام وزارت امور خارجهی آمریکا، دولت عراق این اردوگاه را خواهد بست و این نقشهی مجاهدین که همچنان منتظر بمانند و امیدوار باشند چیزی تغییر کند، غیرمسئولانه و خطرناک است.


اکنون دولت عراق اعلام کرده که تا ۲۰ ژوئيه، یعنی تا آغاز ماه رمضان، اردوگاه اشرف را خواهد بست.از سوی دیگر شورای دست ساز رجوی در بیانیه ای اعلام کرده '' بلحاظ قانونی و طبق حکم دادگاه، مرتبط ساختن نقل مکان از اشرف و در گرو گذاشتن لغو نامگذاری تروریستی با تخلیه اشرف موضوعیت ندارد '' !!! در صورتی که خانم کلینتون گفته بود که نقل مکان موفقانه گروه ''عاملی کلیدی در هرگونه تصمیمی در رابطه با وضعیت قانونی مجاهدین خلق به عنوان یک سازمان تروریستی خارجی خواهد بود.'' این گفته از لحاظ قانونی معنایی ندارد زیرا موافقت مجاهدین خلق به ترک اردوگاه اشرف ربطی به ظرفیت و نیت آنان برای ارتکاب به حملات تروریستی ندارد چرا که تروریسم از پایه های تفکر فرقه ای رجوی است که بدون اعتقاد به آن و حقنه کردن نمودهای ایدئولوژیکش به اعضاء اسیر در فرقه ، بقایش به عنوان رهبر خاص الخاص عقیدتی ممکن نیست ، اما نشان میدهد که وزارت خارجه آمریکا واقعا از چه در هراس است: و آن اینکه چه از روی خصومت و یا به دلیل تحریک از جانب مجاهدین، عراقی ها برای بار سوم به مجاهدین حمله کنند و وزارت خارجه آمریکا محکوم به نادیده گرفتن همه علائم و هشدارها و تقبیح شود. در ماه مه وزارت خارجه حتی تا این حد هم رفت که بگوید تا زمانی که مجاهدین به تخلیه اعضایشان از اردوگاه اشرف ادامه دهند، وزارت خارجه با نظر خوشی موضوع از لیست بیرون آوردن مجاهدین را بررسی خواهد کرد. و از سویی دیگر سازمان با اهمیت ندادن به تهدیدهای دولت عراق و توصیه های سازمان ملل و توصیه وزارت خارجه آمریكا كه طی هفته گذشته برای دومین بار به مجاهدین توصیه كرده است اشرف را تخلیه كنند، قصد دارد یك خونریزی جدید در اشرف راه بیندازد. دولت عراق از یك ماه پیش، روز بیستم ژوئیه مطابق با اول ماه رمضان را برای تخلیه كامل اشرف مشخص كرده بود. همچنین دولت عراق اعلام كرده كه عواقب انجام ندادن چنین كاری بعهده مسئولان سازمان مجاهدین خواهد بود. دولت آمریكا نیز این ضرب الاجل را به رسمیت شناخته و طی دو موضعگیری مشخص در این باره از سازمان خواسته اشرف را تخلیه كند و تهدیدهای دولت عراق را جدی بگیرد. این بدان معناست كه آمریكا چراغ سبز را به دولت عراق برای اجرای زور برای تخلیه اشرف داده است.


حال با این موضع گیری وزارت خارجه آمریکا ، رجوی برسر دو راهی گیر کرده است . از یک سو اگر مانع رفتن بقیه بشود ، بر تروریست و قانون شکن بودن خود صحه گذاشته و زمینه برای برچیده شدن قلعه اورسوراواز نیز مهیا می شود و این امر به معنای به خطر افتادن مریم قجر و بر چیده شدن قلعه اورسوراواز است که میرود در اروپا جایگزین قلعه بدنام اشرف شود . از سوی دیگر اگر اجازه رفتن را بدهند، با چالش های ناگزیر دیگری مواجه خواهد بود . از طرفی قلعه اشرف را که تا کنون تمام شکست های استراتژیک سازمان به بهانه وجود آن به مثابه '' کانون استراتژیک نبرد '' !!! توجیه میشده ، برای همیشه ازدست خواهد داد و این به خودی خود شکستی با ابعاد گسترده برای رجوی است .و از طرف دیگر نگاهی اجمالی به طیف نفرات باقیمانده در اشرف میتواند دلیل ترس دیگر رجوی را روشن کند : این افراد یا از فرماندهان رده بالای فرقه هستند که اطلاعات زیادی از جنایات رجوی دارند و به همین دلیل رفتن آنان به لیبرتی و خروج آنها از کنترل می تواند زمینه را برای افشای جنایات رجوی ها فراهم کند و یا افراد مخالفی هستند که فرقه با زور و ترفند های مختلف آنها را در اشرف نگه داشته و با رفتن به لیبرتی، از آنجا فرار خواهند کرد و به فضای مخالفت و فرار دامن خواهند زد


آنچه مهم است این که رجوی دیگر نمیتواند روی حمایت لابی های کرایه ای اش در آمریکا حساب کند و باید بساط قلعه اشرف را برچیند و آنچه رساتر از همیشه به گوش میرسد صدای ایستادن قطار فرسوده رجوی است که در ایستگاه آخردر حال از کار افتادن است . در این میان تنها می باید امیدوار بود که بار دیگر نیروهای اسیر در چنگال رجوی بهای تحلیل های اشتباه این ترسوی خائن را نپردازند و خونریزی دیگری اتفاق نیفتد.
 

همچنین  .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

چرا فرقه تروریستی رجوی دنبال خارج شدن از لیست تروریستی وزارت خارجه آمریکا هست ؟‏
 


علی جهانی

09.07.2012


چندی پیش دادگاهی در آمریکا طی یک مهلت چهار ماهه از دولت آمریکا خواسته که در مورد باقی ماندن یا خارج شدن سازمان مجاهدین از لیست تروریستی وزارت خارجه آمریکا اعلام نظر نماید و از طرف دیگر مقامات وزارت خارجه آمریکا در این مدتی که پروسه خروج افراد از کمپ اشرف و انتقال آنها به کمپ موقت و ترانزیتی لیبرتی شروع شده است مرتبا از سران فرقه خواسته اند که در امر این جابجائی با مقامات عراقی و مقامات ذیربط سازمان ملل در امر این جابجائی همکاری نمایند و این همکاری و ترک سریع تر قلعه اشرف را بی تاثیر در تصمیم گیری در مورد خروج این گروه از لیست وزارت خارجه ندانستند و بارها تاکید کرده اند که ترک خاک اشرف از طرف مجاهدین تاثیر مثبت در خروج از لیست تروریستی وزارت خارجه آمریکا خواهد داشت و همین اخیرا باز بدنبال بهانه جوئی ها و مانع تراشی های سران فرقه و مطرح کردن یک سری پیش شرط از جمله اینکه ما را باید از لیست تروریستی در بیاورید تا ما به همکاری خود با مقامات عراقی و کمساریای عالی پناهندگان در امر انتقال به کمپ ترانزیت لیبرتی همکاری کنیم .


لازم به یاد آوری هست که اکنون با سنگ اندازی سران فرقه و بطور خاص سرکرده این فرقه در فرانسه هنوز انتقال گروه ششم از قلعه اشرف به کمپ ترانزیت لیبرتی انجام نگرفته و سران فرقه با مانع تراشی و عدم همکاری با مقامات ذیربط سازمان ملل در امر این انتقال مانع شده اند تا این امر جابجائی سریع تر به پایان برسد تا پرونده انتقال نیروها به کشورهای ثالث در جریان قرار بگیرد و کمساریای عالی پناهندگان بتواند این پروسه انتقال افراد را به کشور ثالث استارت بزند .مقامات وزارت خارجه آمریکا و سازمان ملل از سران فرقه خواسته اند که در این امر همکاری نمایند تا این جابجائی هر چه سریع تر انجام بگیرد اما سران فرقه همچنان خواهان خروج از لیست هستند تا به همکاری خود ادامه دهند. اما در اینجا سئوال اساسی اینست که چرا سران فرقه و بطور خاص رجوی ها بدنبال خروج از لیست هستند و برای خروج از لیست قربانیان را در اسارتگاه اشرف به گروگان گرفته اند؟


اینها که همینطوری در کشورهای غربی آزاد هستند و آزادانه به فعالیت می پردازند و همین چند روز پیش دست به یک نمایش مسخره تحت عنوان گرامیداشت سالروز خشونت و ترور در شهر پاریس فرانسه برگزار کردند و باز در همین رابطه چماقدارانش آزادانه به دستور مریم قجر سرکرده این گروه تروریستی به مخالفان یورش می برند و آنها را از ابراز مخالفت با عملکرد فرقه گرایانه خودشان باز می دارند و مثال واضح و آشکارش همین هفته پیش بود که اوباشان فرقه به دستور شخص مریم قجر به تظاهرات آرام و آکسیون اعتراضی مخالفان و قربانیان این فرقه یورش بردند و عده ای را مورد ضرب و شتم قرار دادند و حتی در آمریکا هم که در لیست تروریستی وزارت خارجه هستند آزادانه به فعالیت های جاسوسی خود مشغول هستند. پس دیگر چرا به دنبال خروج از لیست هستند؟


بنظر بنده که مدتی در این تشکیلات مخوف بوده ام و یکی از قربانیان فرقه مجاهدین هستم که به مدت بیست سال بهترین دوران عمرم را یعنی جوانی ام را در این فرقه از دست دادم، خارج از اینکه این فرقه از لیست در بیاید یا نه و خارج از اینکه دولت و وزارت خارجه آمریکا بخواهد یا نخواهد این گروه را از لیست گروههای تروریستی وزارت خارجه در بیاورد یا نه. لازم می بینم که به عرض خوانندگان محترم برسانم که مهمترین دلیل اینست که در این شرایط که با ترک خاک سران فرقه در اوج در ماندگی قرار دارند می خواهند رجوی سرکرده این فرقه را که در سوراخ موش گیر کرده است را از عراق در برده و به کشورهای غربی ببرند و بدینوسیله رجوی سرکرده تروریستی این فرقه که مسبب اصلی همه جنایاتی هست که در این مدت ترک تازی اش در عراق تحت حمایت صدام دیکتاتور سابق عراق علیه مردم شریف عراق و مردم ایران و مخالفان خودش در داخل این مناسبات مخوف استالینی صورت گرفته است.


می خواهد خودش را بدر ببرد و از پاسخوگوئی فرار کند. بله رجوی که در امر فرار در شرایط سخت مهارت خاص ومنحصر به فردی دارد و در این امر تخصص ویژه دارد و در این رابطه متخصص زبردستی هست باز می خواهد سر بزنگاه فلنگ را بسته و فرار را بر قرار ترجیح دهد و از حسابرسی فرار کند و لذا برای اینکه بتواند آزادانه به کشورهای غربی تردد کند نیاز مبرم به این خروج از لیست تروریستی دارد.
و دلیل بعدی بنظ رمن اینست که می خواهند تا قبل از اینکه عراق را ترک کند از لیست تروریستی در بیاد تا بعد به مقامات عراقی بگوید که حال دیگر بعد از خروج از لیست تروریستی اتحادیه اروپا از لیست ترورسیتی وزارت خارجه آمریکا هم خارج شده ایم و حالا شما دیگر نمی توانید به بهانه بودن در لیست گروههای تروریستی ما را از عراق اخراج کنید و مدتی هم اینطوری برچیده شدن بساط فرقه گری خودشان را بتاخیر بیندازند و بقول معروف برای خودشان زمان بخرند.


و دلیل دیگر هم اینست که بتوانند با دست بازتری در کشورهای اروپائی به فعالیتهای تروریستی و کارهای چماقداری علیه مخالفان و قربانیانش بپردازند و راحتر به ترویج افکار فرقه گرایانه و چماق منشی خودشان در کشورهای غربی بپردازند و بعد از اینکه اشرف این ظرف فرقه گری را از دست داده بتواند در کشورهای غربی به این عملکرد فرقه گرایانه اش ادامه دهد و کشور های اروپائی را به جولانگاهی برای ترویج افکار پوسیده فرقه گرایانه اش تبدیل نمایند و در این راستا تلاش دارد که اور سورواز را جایگزین قلعه اشرف نماید که هم اکنون به صورت یک اشرف کوچک توسط مریم قجر اداره می شود و تبدیل به مقر اصلی چماقداران این گروه تروریستی و چماق منش شده است که از آنجا چماقداران به دستور مریم قجر برای یورش به تجمعات افشاگرانه مخالفان عملکرد فرقه گرایانه این گروه اعزام می شوند.


بله درست به همین دلایل هست که مخالفان و جداشگان از این فرقه مخالف خروج این گروه از لیست تروریستی هستند و اعتقاد راسخ دارند که خروج این فرقه از لیست تروریستی نه تنها هیچ کمکی به برگشتن این گروه و اظهار پشیمانی شان از کارهای تروریستی گذشته نمی کند بلکه آنها را افسار گسیخته تر می کند و همچنین جداشدگان از این فرقه معتقدند که نمی تواند گروهی که هنوز سالروز ترور و خشونت را گرامی می دارد از لیست گروههای تروریستی دربیاید و گروهی که در کشورهای اروپائی تحمل هیچگونه مخالفت با اندیشه و عملکرد فرقه گرایانه اش را بر نمی تابد و با آن به شیوه چماقداری مقابله می کند که نمونه اش را در هفته پیش در شهر پاریس همگان شاهدش بودند که به اجتماع آرام مخالفانش که اکثرا از اعضای با سابقه گذشته خودش بودند که بدلیل همین کارکردهای آزادی ستیزی و فرقه گرایانه از این فرقه جدا شده اند بوسیله اوباشانش به طرز وحشیانه حمله ور شد .و همچنین قربانیان این فرقه معتقد ند که این فرقه که اکنون سالروز ترور و خشونت را گرامی می دارد که چند روز پیش همگان شاهد این نمایش مسخره و رسوایش در شهر پاریس بودند و به اجبار ترک سلاح کرده اند اگر روزی سلاح بدست بیاورند باز به ادامه ترور وخشونت و کشتن مردم کوچه و بازار می پردازند .بنابراین خارج کردن این گروه که بصورت یک باند مافیائی و تروریستی خطرناک عمل می کند و بصورت یک فرقه اداره می گردد کار بسیار اشتباه و خطرناکی هست و هیچ کمکی به نجات قربانیان گرفتار در چنگال سران این فرقه نمی کند و سرا ن فرقه می خواهند با خروج از لیست به مطامع شیطانی خودشان برسند.
لذا امیدوارم که این امر تحقق نیابد تا ضامن بقای عمر بیشتر این گروه تروریستی گردد. زیرا بقاء و طولانی تر شدن عمر فرقه مجاهدبن باعث طولانی تر شدن زمان اسارت قربانیان گرفتار در چنگال سران این فرقه خواهد گردید.


به امید برچیده شدن هر چه زودتر فرقه گرایی در عراق
و به آرزوی رهائی همه اسیران گرفتار در اسارتگاه قلعه اشرف
 

همچنین  .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

چرا سران فرقه رجوی به اوباشان و چماقداران خود ماموریت تروریستی می دهند؟

 

 

28.06.2012

علی جهانی

در روزهای 22 و 23 ژوئن 2012 همزمان با خیمه شب بازی و نمایش مسخره و رسوای سران فرقه در پاریس تعداد کثیری از قربانیان و جدا شدگان از این فرقه و خانواده های قربانیان در محل این خیمه شب بازی رجوی ها حضور یافته و اقدام به یک آکسیون اعتراضی کردند و دست به یک تظاهرات آرام زدند و شرکت کننگان در این حرکت اعتراضی با شکوه با در دست دادشتن پلاکاردهای روشنگرانه و سر دادن شعارهائی نظیر مرگ بر رجوی تروریست در محل به افشای چهره کریه این فرقه تروریستی و بطور خاص سرکرده اش مریم عضدانلو پرداختند واز دولتمردان فرانسوی خواستار اخراج سران این فرقه از خاک فرانسه شدند .اما سران فرقه که تاب تحمل این افشاگری و این حرکت اعتراضی با شکوه را که با استقبال شدید ایرانیان آزاده حاضر در صحنه و مردم شریف فرانسه همراه بود را نداشتند و سرکرده فرقه مریم قجر ارازل و اوباش خودش را از اور به صحنه فرستاد و دستور یورش وحشیانه را به قربانیان صادر نمود که تعدادی از عزیزان جدا شده که قبلا از اعضای با سابقه این فرقه بودند توسط این چماقداران اعزامی از اور مورد ضرب و شتم قرار گرفتند . اما با همه این اقدامات وحشیانه آدمکشان رجوی این آکسیون اعتراضی با موفقیت انجام گرفت و بساط این نمایش مسخره مریم قجر سرکرده این فرقه تروریستی را قربانیان به هم ریختند.

اما سئوال اساسی اینست که چرا سران فرقه و بطور خاص رجوی ها اینطوری نسبت به اقدامات جدا شد گان هیستریک هستند و این طور وحشیانه به آنان حمله ور می شوند؟

 برای پاسخ به این سئوال به نظرم باید ابتداء نگاهی به شرایطی که این فرقه در حال حاضر درش قرار دارد بیندازیم . بله بعد سقوط صدام و مجبور شدن رجوی به سر کشیدن جام زهر ترک سلاح و اکنون هم که بر اثر اقدامات افشاگرانه و فعالیتهای حقوق بشری شبانه روزی همین جداشدگان که خواب راحت را از چشمان رجوی ها ربوده اند مجبور شد جام زهر دیگری را سر بکشد که بسا بسا تلخ تر و کشنده تر از جام زهر قبلی بود و آنهم ترک خاک هست که در حال انجام هست چون رجوی با از دست دادن قلعه اشرف این ظرف فرقه گرائی اش را که به مثابه شیشه عمر ننگینش عمل می کرد را ازدست می دهد و این امر هم منجر به نابودیش می گردد . از طرف دیگر هم باز بر اثر فعالیتهای همین جدا شدگان دادگستری فرانسه پرونده پول شوئی و تروریستی سران فرقه را به جریان انداخته و دو هفته پیش مریم قجر سر کرده فرقه در اور را مورد بازجوئی ومحاکمه قرار داد که تو همین را بطه باز سران فرقه بدلیل شرایط اسف باری که درش قرار دارند و بخاطر در پیش بودن برنامه نمایش مسخره شان نمی خواستند این بازجوئی را علنی کنند ولی باز اینبار هم این مخالفان و قربانیان جدا شده از این فرقه بودند که این بازجوئی را با یک تظاهرات با شکوه خیابانی در میدان سن میچل پاریس در مقابل دادگستری فرانسه همزمان با بازجوئی از مریم قجر سرکرده تروریستها که مورد استقبال شدید ایرانیان آزاده قرار گرفت افشاء نمودند که سران فرقه از این اقدام دلیرانه حسابی خشمگین شدند و با صدور اطلاعیه ای از طرف شورای دست ساز و مواجب بگیرشان به سوز و گداز پرداختند و واکنش عجزآلودی از خودشان نشان دادند ولی این اقدام مخالفان چنان ضربه کاری و گیج کننده ای بود که سرکرده این فرقه در پاریس افسار پاره کرده و چماقداران و آدمکش های خودش را برای عربده کشی و آدمربائی به خیابانهای پاریس گسیل داشت و در همین رابطه به نمایندگان انجمن آریا در شهر سرژی حمله ور شدند تا به خیال خام خودشان با این وحشی گری ها جلوی اقدامات مشابه بعدی قربانیان را بگیرند .ولی مخالفان این فرقه ضد مردمی و ضد آزادی از میدان بدر نرفتند و درست همزمان با برگزاری خیمه شب بازی فرقه که ماهها پیش برایش کلی بازار گرمی کرده بود و با اعزام مزدورانش به کمپ های پناهندگی برای فریب پناهنده ها و کشاندن آنان به این نمایش مسخره وتکراری شان کلی سرمایه گذاری کرده بود و سعی داشت آنرا رونق ببخشد. چون امسال بدلیل شرایط اسف باری که در آن قرار گرفته و در اوج درماندگی هست قصد داشت با این شوی مسخره به نیروهای روحیه باخته و وارفته اش کمی روحیه مصنوعی تزریق کند . اما باز این نیروهای مخالف فرقه گرائی و مخالف اقدامات تروریستی این گروه و باند مافیایی خواب را از چشمان رجوی ها زدودند و با این تظاهرات با شکوه شان که همزمان با نمایش رسوای فرقه طی چند روز با موفقیت انجام شد خشم رجوی ها را دو صد برابر کردند و دیگر مریم قجر حسابی افسار پاره کرد و چماقدارانش را برا ی خشونت گرائی و وحشی گری و عربده کشی به مقابل قربانیان فرستاد و این وحشی گری ها را انجام دادند . حال با این توضیح مختصر از اقدامات مخالفان بسیار پر واضح و آشکار هست که باعث گردد تا سران فرقه و بطور خاص رجوی ها اینطوری ثم بر زمین بکوبند و افسار پاره کنند و جیغ بنفش سر بدهند.

بله این نمایش رسوا وبی رونق شان با این وحشی گری ها رسوا تر گشت .در اینجا یک سئوال از مریم رجوی دارم شما که در این نمایش مسخره تان خواستار دمکراسی برای ایران شدید که واقعا مرغ پخته را به خنده وامیدارد آیا اینطوری می خواهید دمکراسی در ایران برقرار کنید؟ شما که تاب تحمل کوچکترین انتقاد و روشنگری را در خیابانهای پاریس که به مهد آزادی معروف هست را ندارید و اعضای باسابقه قبلی خودتان را اینطوری مورد ضرب و شتم قرار می دهید آیا انتظار دارید مردم ایران باور کنند که شما خواهان دمکراسی برای ایران هستید؟ شما که هنوز حاکم نشده اید و در خیابانهای پاریس با مخالفان تان اینچنین می کنید اگر ایران باشید و حاکم شوید چه خواهید کرد ؟ و چه به روز مردم ایران خواهید آورد ؟البته دست شما مدتهای مدیدی هست که برای مردم ایران رو شده و دیگر حنای شما رنگی ندارد وبیخودی سرخوش نباشید شما نه تنها جائی در میان مردم ایران ندارید بلکه مردم خواهان نابودی شما هستند.

یکی  دیگر از قسمتهای این نمایش رسوا آوردن جولیانی شهردار اسبق نیویورک از آمریکا بود این شخص که از ورشکستگان افراطی ترین جناح جنگ طلب آمریکا هست و در زمان بوش شهردار بوده است و برای سور چرانی آمده بود تا یک مشت اراجیف دیکته شده از طرف سران فرقه را بلغور کند. و سئوالم از بردار مجاهد جولیانی اینست که آیا در جریان قرار داشتید که همزمان با سخنرانی شما و حمایت تان از این فرقه ارازل و اوباش همین گروه به اصطلاح آزادی خواه داشتند درخیابانهای اطراف محل بر گزاری این نمایش رسوا قربانیان این فرقه را مورد ضرب و شتم قرار می دادند یا نه؟ البته فکر نکنم خبر داشته باشند چون ایشان تمام حواس شان به این بوده که هر چه زود تر سر و ته این اراجیف دیکته شده را بهم بیاورد و زودتر به سورچرانی اش که قسمت اصلی برنامه اش بوده برسد و بقول معروف چلومبا کند.

و اما سخن آخر اینکه باید خطاب به سرکرده فرقه بگویم با اینگونه اقدامات وحشیانه نه تنها راه به جائی نمی برید بلکه خودتان را در انظار جهانیان رسواتر می کنید کما اینکه همگان به عیان دیدند که این نمایش رسوای اخیر تان با این اقدامات وحشیانه رسواتر گشت و به شما توصیه می کنم که نیاز نیست شما برای ایران ومردم ایران خواهان دمکراسی و آزادی باشید شما با این اندیشه چماق منشی هرگز نمی توانید خواهان عدالت خواهی و دمکراسی طلبی برای مردم ایران باشید و مردم ایران هم هیچگاه فریب این اراجیف پر زرق و برق تان را نمی خورند بنابراین شما با ید الان با ترک قلعه اشرف به فکر پاسخگوئی در مقابل این همه جنایاتی که تو به همرا شوهر فراری و در سوراخ موش خزیده ات که طی این سالیان ترک تازی تان در عراق علیه مردم ایران و مردم عراق و علیه مخالفان در داخل مناسبات مخوف تار عنکبوتی و استالینی تان مرتکب شده اید باشید و آنروز هم به نظر من بسیار نزدیک هست.

و همچنین از دولت جدید فرانسه خواستار آن هستم که هر چه زودتر عاملان این یورش وحشیانه به آکسیون اعتراضی قربانیان را که قانونی و با اجازه پلیس انجام گرفته بود را دستگیر ومورد باز جوئی قرار دهند و اجازه ندهید این فرقه تروریستی کشور شما رابه جولانگاه اقدامات تروریستی و فرقه گرایانه اش قرار دهد.

به  امید برچیده شدن هر چه زودتر بساط فرقه گرائی در عراق

و با آرزوی رهائی همه قربانیان گرفتار در چنگال سران این فرقه در عراق

 

 سایت ایران قلم از انتشار مطالب و مقالاتی که در آن کلمات توهین آمیز استفاده شده، معذور است

مسئولیت مطالب درج شده بر عهده نویسندگان آن می باشد