_________ استفاده از مطالب اين سايت با ذکر منبع بلامانع است _________

" کانون ایران قلم"

iran-ghalam@hotmail.com

www.iran-ghalam.de

دگردیسی در فرقه تروریستی منافقین

ابراهیم خدابنده: مجاهدین خلق (فرقه رجوی) با تنفس مصنوعی امریکا زنده است

 

 

ایسنا، بیستم نوامبر 2012
http://isna.ir/fa/news/91082918822/عضو-جدا-شده-گروهک-تروریستی-منافقین-گروهک

 

مسئول سابق روابط بین‌الملل گروهک تروریستی منافقین گفت: این گروهک با تنفس مصنوعی آمریکا زنده است.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) منطقه لرستان، ابراهیم خدابنده در نشست پرسش و پاسخ «دگردیسی در فرقه تروریستی منافقین» با دانشجویان در دانشگاه لرستان تصریح کرد: بسیاری از سازمان‎های اطلاعاتی آمریکا اعلام کرده‎اند که میزان تنفر مردم از سازمان مجاهدین خلق (گروهک تروریستی منافقین) در داخل ایران حتی بیشتر از سلطنت طلب‎‌هاست و حساب جدی از نظر استراتژیک روی این گروهک باز نمی‎کنند، اما به هر حال ترجیح می‎دهند که این گروهک بر پا باشد.

این عضو جدا شده گروهک تروریستی منافقین با اشاره به این‌که گروهک با شیوه‎های مختلف در حال جذب نیرو است، گفت: جذب نیرو از طرق مختلفی مانند جذب خبرنگار و کارهای تحقیقاتی انجام می‎شود و خیلی‎ها هم متوجه نیستند که قدم در چه راهی گذاشته‎اند و زمانی متوجه می‎شوند که راه برگشتی ندارند. شبکه من و تو که متعلق به مرداک یهودی است از جمله رسانه‎هایی است که برای جذب نیرو راه‎اندازی شده و اخیرا یک برنامه‎ای را با عنوان گزارشگر راه‎اندازی کرده است که یکی از شگردهای آنان برای جاسوسی است.

خدابنده با اشاره به تنگناهای ایجاد شده از طرف گروهک تروریستی منافقین بر نیروهای مستقر در پادگان اشرف اضافه کرد: کسانی که در مقر اشرف بودند برای این‌که فرصت فکر کردن پیدا نکنند به کارهای کشاورزی و ساختمانی گماشته می‎شدند و در حال حاضر هم که گروهک منافقین به قرارگاه لیبرتی منتقل شده‎اند، افرادی که از این قرارگاه آمده‎اند می‎گویند که مقدار زیادی شن در این قرارگاه ریخته شده و به افراد گفته‎اند که سطح زمین را با این شن‎ها مسطح کنند و بعد گفته‎اند که شن‎های درشت را از ریز جدا کنید، هم‌چنین از آنها خواسته‎اند که چاه حفر کرده و از خاک آن خاکریز درست کنند، در واقع آنها را به بیگاری وادار کرده‎اند تا فرصت فکر کردن نداشته باشند و همین فشارها برخی را به بیماری‎های لاعلاج مبتلا کرده است.

وی خاطرنشان کرد: ملاقاتی با کوپلر نماینده سازمان ملل در عراق داشتم که ایشان گفتند در قرارگاه لیبرتی با حدود 100 نفر از اعضای سازمان صحبت کردیم و از آنها پرسیدیم که می‎خواهید از سازمان خارج شوید؟ آنها گفتند نمی‎خواهیم خارج شویم و می‎خواهیم در سازمان بمانیم. من به ایشان گفتم مطمئنید آن افرادی که با آنها صحبت کرده‎اید اصلا می‎دانند خارج از سازمان یعنی چه؟ کسی که 20 سال در اشرف بوده است، چه ایده‎ای خارج از سازمان می‎تواند داشته باشد و کسی که 20 سال یک فضای جهنمی نسبت به خارج از سازمان در ذهنش ایجاد شده مشخص است که با 10 دقیقه حرف زدن نمی‎تواند از سازمان خارج شود.

مسئول سابق روابط بین‎الملل گروهک تروریستی منافقین غیبت مسعود رجوی را یک ترفند فرقه‎ای دانست و گفت: در حال حاضر تلاش می‎شود که مریم رجوی که فرد اصلح‎تری است به عنوان رهبر سازمان معرفی شود با این وجود سازمان مانند گذشته تلاش می‎کند که علاوه بر جذب نیرو ایران‌هراسی را به عنوان یک آلترناتیو در دنیا مطرح کند.

خدابنده با اشاره به دانش و بینش دستگاه اطلاعاتی کشور نسبت به فرقه‌ها متذکر شد: برای اینکه فریب فرقه‌هایی همچون سازمان مجاهدین را نخوریم تنها نباید از دستگاه اطلاعاتی انتظار داشت بلکه باید ضمن آشنا کردن مردم با تکنیک‌ها و روش‌های جذب و آگاهی بخشی به آنها در راستای تحکیم خانواده و برقراری روابط خانوادگی تلاش شود.

 

 

"دگردیسی در فرقه تروریستی منافقین"

مسوول سابق روابط خارجی منافقین: دانشجویان آسیب‌پذیرترین قشر در بین مخاطبین فرقه‌ها هستند

 

ایسنا، بیستم نوامبر 2012
http://isna.ir/fa/news/91082918677/مسوول-سابق-روابط-خارجی-منافقین-دانشجویان

 

مسوول سابق روابط خارجی منافقین با بیان اینکه سازمان مجاهدین خلق با عناوین جدید طعمه‌های خود را جذب می‌کند، گفت: سازمان مجاهدین خلق بسته به شرایط، رویکرد خود را برای جذب مخاطبین تغییر می‌دهد.

به گزارش خبرنگارخبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا) - منطقه لرستان،"ابراهیم خدابنده" در نشستی تحت عنوان "دگردیسی در فرقه تروریستی منافقین" که در محل دانشگاه لرستان برگزار شد، اظهار کرد: در حال حاضر سازمان مجاهدین خلق تحت عناوین "جامعه فارغ‌التحصیلان ایران" و یا "جامعه زنان ایران" مخاطبان خود را جذب می‌کند و در کشورهای اروپایی نیز با همین عناوین با نمایندگان مجلس ارتباط برقرار کرده و حمایت آنها را جذب می‌کند.

وی با اذعان به اینکه امام خمینی(ره) به خوبی به ماهیت منافقین پی برده بود، ادامه داد: در کشوری مانند انگلیس، کسانی که در جنگ به کشور خود خیانت می‌کنند به اعدام محکوم می‌شوند و این جنایتی بود که منافقین در طول هشت سال جنگ ایران و عراق مرتکب آن شدند.

مسوول سابق روابط خارجی منافقین در ادامه با بیان اینکه دانشگاه بستر اصلی فرقه‌ها برای جذب نیروهای خود است، تأکید کرد: دانشجویان به دلیل اینکه ذهن پیچیده‌ای دارند و طالب دانستن هستند و می‌خواهند از هر جایی سر در بیاورند، آسیب‌پذیرترین قشر در بین مخاطبین فرقه‌ها هستند.

خدابنده افزود: کسی که گرفتار یک فرقه کنترل ذهن مخرب می‌شود، نجاتش بسیار مشکل است.

وی افزود: متأسفانه در ایران به مانند کشورهای فرانسه و بلژیک قوانین ضد فرقه‌ای نداریم، به گونه‌ای که مغزشویی جرم تلقی شود.

 

همچنین  .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

نگاهی به وصیتنامه مرحوم آل اسحاق

 

 

ابراهیم خدابنده، ایران اینترلینک، هفدهم نوامبر 2012
http://iran-interlink.org

 

وصیت نامه مرحوم ابراهیم آل اسحاق بعلاوه مقاله آقای رضا اسدی در خصوص هفت بند این وصیتنامه را در سایت ایران اینترلینک خواندم.
تصمیم گرفتم چند سطری نظراتم را در این رابطه بازگو نمایم.

هفت بندی که در وصیتنامه مرحوم آل اسحاق آمده و آقای اسدی هم به آن اشاره کرده عبارتند از:

- مدیریت کردن آگاهانه و آزادانه اراده و اختیار خویش، بزرگترین موهبت برای انسان است.

- اگر فعالیت تشکیلاتی سنتی وبسته، فردیت و هویت شخصی انسان را نفی و تحقیر و قالبریزی کند، حرام است.

- صداقت بدون خردورزی میتواند سر از ضلالت در بیاورد.

- آزادگی در گرو یگانگی در درون و صراحت در بیرون است.

- ایدئولولژی و هر چیز ایدئولوژیک میتواند به مثابه قفل و زنجیری طلایی، آزاد اندیشی انسان را محبوس کند.

- آرمانخواهی ایده آلیستی میتواند یک مبارز را از وظیفه روز میهنی و انسانیش باز دارد.

- برای استقرار آزادی و عدالت اجتماعی، تلاش صبورانه برای تغییرات تدریجی، شفاف تر و مثمرثمرتر از مبارزه عجولانه "انقلابی" و رمانتیک پرهزینه و بی نتیجه است؛ وهر حرکتی تحت عنوان رادیکالیسم انقلابی الزاما از مشروعیت وحقانیت ملی و مردمی برخوردار نیست، بخصوص جایی که جان هزاران انسان در میان باشد.

این مطالب که مرحوم آل اسحاق در وصیتنامه خود آورده است نشان از یک تفکر عمیق و یک درک جامع از امر مبارزه دارد که به یقین مسعود رجوی، رهبر فرقه ای سازمان مجاهدین خلق، فاقد آن می باشد یا شاید به نفعش نیست که به آن اذعان داشته باشد. رجوی کسی بود که تمامی نباید ها را انجام میداد و در ضمن تن به هیچ بایدی نمیداد. تمامی رهبران فرقه ای خود را کانون جهان و نوک پیکان تکامل می دانند و هیچ نیازی نمی بینند که از تجارب و افکار دیگران استفاده کنند.

در تمامی فرقه ها از جمله فرقه رجوی اراده و اختیار افراد با ورود به فرقه به طور کامل از آنان گرفته میشود و این موهبت بزرگ انسانی یعنی آگاهی و آزادی از تمامی اعضا بطور مطلق سلب شده و رفتار و اطلاعات و افکار و عواطف هر فرد تحت کنترل شدید قرار میگیرد.

بزرگترین جنایت و خیانتی که رهبران فرقه ها مرتکب میشوند اینست که پیروان خود را از فردیت و هویت انسانی شان تهی کرده و آنان را مورد سرکوب روانی و تحقیر و تهمت سیستماتیک قرار میدهند. مسعود رجوی با تأکید بر پراتیک غیر انسانی تفتیش عقاید تحت عنوان "نشست های روزانه عملیات جاری" و "نشست های هفتگی غسل" عملا پاردوکس ها و تناقضات فکری اعضا که به دلیل تلاقی خطوط غیر منطقی داده شده از جانب سازمان با واقعیات و ارزش های اصیل و عقل سلیم بوجود می آیند را سرکوب می نماید. در سازمان مجاهدین خلق هیچ سؤالی با دلیل و برهان در یک بحث اغنائی پاسخ داده نمیشود بلکه صرفا فرد سؤال کننده به لحاظ روانی آنچنان سرکوب میگردد که به این باور میرسد که ناقص العقل است و هیچ چیز نمی فهمد و هرگز نمیتواند روی پای خود بایستد یا راه برود.

مطمئنم که تمامی اعضای سازمان مجاهدین خلق از میزان بالائی از صداقت و فداکاری برخوردارند. تنها کسی که یقین دارم هیچ بوئی از صداقت و فدا نبرده شخص مسعود رجوی است. آنچه که میتواند ایراد تمامی اعضای فرقه رجوی باشد اینست که بدون تفکر و تأمل با اعتماد کامل از رجوی پیروی میکنند و وی را عملا خدای روی زمین به حساب می آورند و به همین دلیل علیرغم بالاترین میزان صداقت و فدا به گمراهی کشانده میشوند.

آنچه در فرقه رجوی به هیچ عنوان معنی ندارد یگانگی و صراحت است. اساس فرقه رجوی بر دروغ و فریب استوار است. اعضای فرقه به بیرون از خود دروغ میگویند. هر رده به رده پائین تر دروغ میگوید و رجوی شخصا به همه دروغ میگوید. دوگانگی و نفاق یا به قول خانم دکتر مارگارت تالر سینگر نویسنده کتاب فرقه ها در میان ما "داشتن استانداردهای متضاد درون و بیرون" از ویژگی های تمامی فرقه های مخرب کنترل ذهن است که فرقه رجوی به نهایت آن رسیده است.

آنچه که در فرقه ها عمل میکند ایدئولوژی نیست بلکه متدولوژی است. هر ایدئولوژی به طور مشخص یک مجموعه از باید ها و نباید ها را معرفی میکند که فرد به اراده و اختیار خود می تواند آنها را پذیرفته یا نپذیرد. اما در یک فرقه مجموعه باید ها و نباید ها صرفا بر اساس تمایلات روز رهبر معین میگردد و افراد با متدهای شناخته شده القائات روانی مجبور به پذیرش آن ها میشوند. استیون حسن در کتاب گسستن بندها به "حصارهای نامرئی کنترل ذهن" اشاره میکند که به مثابه قفل و زنجیرهائی طلائی آزاد اندیشی انسان را محبوس کرده و وی را به بند میکشد. اسم این مقوله که سازمان مجاهدین خلق اصرار دارد آنرا ایدئولوژی خود بنامد در واقع متدهای روانی کنترل ذهن مخرب است که در تمامی فرقه ها مورد استفاده قرار میگرد.

دانشمندان معتقدند که افراد فهیم و آرمانگرا و صادق بیشتر در معرض آسیب های فرقه ای قرار میگیرند. فرقه ها با ارائه الگوهای ظاهر فریب و عملا دست نیافتنی و متقاعد کردن پیروان خود که روز موعود نزدیک است به فریب و اغفال آنان می پردازند و اعضای خود را که با همه چیز خود قدم به میدان مبارزه گذاشته اند از انجام وظایف انسانی و میهنی شان باز میدارند بطوری که افراد فرقه رجوی به بالاترین خیانت شناخته شده توسط جامعه جهانی یعنی همکاری با دشمن متجاوز به خاک میهن مبادرت می ورزند و فاجعه آنجاست که این کار را عین خدمت به ایران و اسلام میدانند.

آنچه که راهنمای عمل به اصطلاح مبارزه سازمان مجاهدین خلق برای تحقق آزادی و عدالت اجتماعی شده است به غیر از تمایلات رمانتیک و پرهزینه و بی نتیجه شخص مسعود رجوی نبوده است. مریم رجوی میگفت هنر هر عضو فرقه اینست که به تمایلات مسعود آگاه شده و نسبت به برآورده شدن آن اقدام نماید و تمایلات رجوی به غیر از قدرت طلبی کودکانه و متوهمانه نبوده و نیست. از نظر رجوی هدف وسیله را توجیه میکند و برای رسیدن به هدف که همانا به رسیدن به قدرت به هر قیمت است دست زدن به هر عملی مشروع است. حال آنکه وسیله می بایست حتما از جنس هدف باشد و اگر هدفی متعالی در پیش است هرگز نمیتوان از هر وسیله نامشروعی استفاده نمود. کاملا مشخص است که بارکج مسعود رجوی و سازمان مجاهدین خلق هرگز به منزل نخواهد رسید.

آنچه مایه امید است اینست که به قول خانم کاتلین تیلور در کتاب "مغزشوئی" آثار و تبعات کنترل ذهن مخرب فرقه ای فرار است و به محض قطع شدن مانیپولاسیون سیستماتیک، فرد به خویشتن خویش بازمیگردد و هویت کاشته شده فرقه ای از میان رفته و هویت ذاتی که سرکوب شده و البته هرگز از بین نمیروند جای خود را باز می یابد. از خداوند منان برای شادی روح آن عزیز از دست رفته و برای بردباری و استقامت همسر ایشان دعا میکنم.

 

روحش شاد و یادش گرامی
ابراهیم خدابنده
آبان 1391

 

همچنین  .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

ابراهیم خدابنده به سئوالات دانشجویان در خصوص فرقه رجوی (مجاهدین خلق) پاسخ داد

 

 

انجمن نجات، سیزدهم نوامبر 2012
http://www.nejatngo.org/fa/post.aspx?id=13421

 

 

گزارش جلسه پرسش و پاسخ در نمایشگاه دگردیسی در دانشگاه شیراز با حضور عضو سابق فرقه رجوی، آقای ابراهیم خدابنده

در راستای نمایشگاه "دگردیسی در فرقه مجاهدین خلق" جلسه ی پرسش و پاسخی با حضور اقای ابراهیم خدابنده در تالار فجر دانشگاه شیراز برگزار شد. در این جلسه آقای خدابنده و دکتر پوریزدان پرست یکی از اساتید مطرح دانشگاه به پرسشهای دانشجویان در زمینه فرقه مجاهدین خلق پاسخ گفتند.

در آغاز جلسه آقای خدابنده ضمن معرفی خود به توصیف ویژگیهای کلی فرقه ها و به طور مشخص فرقه رجوی پرداخت.

چنانچه ایشان توضیح میدهد سه عنصر اصلی هر سازمان رهبر، تشکیلات و ایدئو لوژی است که در فرقه ها رهبر به منزله خدای فرقه است و تشکیلات ساختار هرمی دارد وعملاً ایدئولوژی وجود ندارد بلکه یک متودولوژی وجود دارد که طبق آن افراد به لحاظ روانی تحت کنترل ذهن قرار می گیرند .

وی شرح می دهد که در فرقه بحث و محض و امتناع و استدلال وجود ندارد، بلکه با سرکوب روانی همه ی مسائل حل می شود .

خدابنده که کتاب "فرقه ها در میان ما" اثر دکتر مارگارت تالر سینگر را ترجمه کرده است معتقد است که فرقه رجوی مصداق سطر به سطر این کتاب است .وی بر این باور است که هیچ کس در برابر تهدید فرقه ها مصون نیست و تنها میزان آسیب پذیری افراد ممکن است متفاوت باشد و این بستگی به میزان تحصیلات و شرایط زندگی فرد دارد. به عقیده وی قربانیان اصلی فرقه ها اعضای آن هستند. مکانیسم روانی حاکم بر فرقه ها شبیه به باندهای قاچاق مواد مخدر و شرکت های هرمی است ، در این گروه فشار جمع باعث می شود که فرد در مناسبات فرقه گرفتار شود.

خدابنده در سال1359 زمانی که عضو انجمن اسلامی دانشگاه نیوکاسل انگلستان بود به فرقه مجاهدین پیوست وی که با مدرک فوق لیسانس مهندسی برق،23 سال عضو سازمان بود، با استناد به کتاب " فرقه ها در میان ما" بر این باور است که افراد تحصیل کرده که دارای ذهن های پیچیده و مانوس به مسائل نظری هستند و همواره از متن اجتماع دورند، ساده تر گرفتار دام فرقه ها می شوند. وی تنها راه جلوگیری از " تهدید هزاره سوم" که به گفته وی دانشمندان معتقدند همان تهدید فرقه هاست ، را به کار گیری روشهایی می داند که مصونیت افراد جامعه را در برابر وسوسه فرقه ها افزایش می دهد.

این عضو جدا شده از فرقه در پاسخ به دانشجویان چگونگی جدا شدن خود از فرقه مجاهدین را چنین شرح داد که در سال 1382 در مرز سوریه- عراق دستگیر شد و دو ماه در آنجا زندانی شد و سپس به مقامات ایرانی تحویل داده شد. در ایران و در زندان اوین مطالعه کتاب "فرقه ها در میان ما" را آغاز کرد و متوجه شد که تاکنون در سازمان تحت مانیپولاسیون ذهنی بوده است.در روش های کنترل ذهن (Manipulation) در فرقه ها مرسوم ترین اقدام کشتن عواطف فرد نسبت به وطن، خانواده و قومیت است و در عوض جایگزین کردن رهبر فرقه به جای همه آنها. خدابنده معتقد است که پادزهر این اقدام بر انگیختن انگیزه های عاطفی و ایجاد محیط امن در خانواده است.

وی درباره هدف رهبران فرقه گفت: "رهبران فرقه ها به دنبال قدرت، شهرت و شهوت هستند." و بالاترین گناه را جدا شدن از فرقه و مجازات این گناه را مرگ می دانند. وی در پاسخ به این پرسش که نیت واقعی رجوی چیست ، گفت: " رسیدن به قدرت در ایران و در این راه مجاهدین معتقدند که هدف وسیله را توجیه می کند."

از آقای خدابنده درباره وضعیت کنونی مسعود رجوی پرسیده شد که وی به سه نظریه موجود در خصوص این پرسش اشاره کرد. یکی آنکه رجوی در عراق پنهان شده باشد، دیگر آنکه در اروپا باشد و نظریه سوم که وی معتقد است قویترین گمان است آن که رجوی در اردن باشد چرا که بیشتر سران و بازماندگان حزب بعث عراق اکنون در اردن به سر می برند.

در پاسخ به این پرسش حضار که کارکرد فهرست تروریستی وزارت امور خارجه آمریکا چیست و اساسا حذف مجاهدین خلق از این فهرست چه تاثیری بر آینده آنها دارد ، عنوان کرد که لیست تروریستی در واقع لیست تعیین کننده دوست و دشمن است و اساسا کارکرد روانی و سیاسی دارد و بر اساس منافع آمریکا تعیین می شود که چه سازمانی در فهرست باشد. وی معتقد است بر اساس رفتارهای کنونی و سیاست خارجی امریکا و با توجه به نام سازمانهای دیگری که در فهرست تروریستی آمریکا هستند همچون حزب ا... لبنان ، اساسا وجود نام مجاهدین در این فهرست بی معنا به نظر می رسد. با این وجود، وی متذکر می شود که نهادهای امنیتی آمریکایی بارها اعلام کرده اند که مجاهدین خلق عملا در آینده ایران نقشی ندارند چرا که پایگاهی در این کشور ندارند اما در عین حال افرادی به ویژه از جناح های جنگ طلب تحت حمایت اسرائیل هستند که از این سازمان به شدت دفاع می کنند.

" آیا ترور مسلحانه در برنامه مجاهدین است؟ " پرسشی بود که خدابنده چنین به آن پاسخ داد: " بله، همیشه هست اما قدرتش را دیگر ندارد ."

مخاطبان بسیار مایل بودند بدانند که منابع مالی سازمان از کجا تامین می شود .عضو سابق سازمان مجاهدین خلق شرح داد که ارگان های خیریه ی جعلی با کلاه برداری از شهروندان غربی تحت عنوان جمع آوری پول برای یتیمان ایران یکی از منابع سازمان است و البته آنچه جمهوری اسلامی زیاد دارد دشمن است ، دولتهای بسیاری حاضر به حمایت از مجاهدین خلق هستند که در راس آنها اسرائیل است ، اما اکنون در همه ی سایت های سازمان یک جمله علیه اسرائیل نمی توان یافت .

وی ادعای سازمان را به یاد می آورد که در اوایل انقلاب ادعا می کرد که تنها نیروی ضد استثماری است و متکی به آمریکا نیست و اعضا را با این توهم که جمهوری اسلامی آمریکایی شده است جذب می کرد اما حال کار به جایی رسیده است که مریم رجوی در پاریس با درنده ترین سرمایه داران امریکایی چون جان بولتون دیدار می کند .

درباره شیوه های کنونی نفوذ سازمان در ایران ،خدابنده به سایتهای اینترنتی اشاره می کند و از روش هایی می گوید که فرقه مجاهدین با نفوذ بر افراد نا آگاه آنها را به عنوان خبر نگار استخدام می کند و از این طریق نفوذ اطلاعاتی پیدا کرده است.

در پایان جلسه آقای ابراهیم خدابنده بار دیگر متذکر می شود که پیشگیری از نفوذ فرقه ها بهترین راه مبارزه با آنهاست و آگاهی دادن به افراد به ویژه در قشر تحصیل کرده می تواند کمک کننده باشد.

 

 سایت ایران قلم از انتشار مطالب و مقالاتی که در آن کلمات توهین آمیز استفاده شده، معذور است

مسئولیت مطالب درج شده بر عهده نویسندگان آن می باشد