_________ استفاده از مطالب اين سايت با ذکر منبع بلامانع است _________

" کانون قلم"

به مناسبت 20 مارس، روز جهانی آب

 

08.04.2007

برگردان از انور میر ستاری

عضو حزب سبز بلژیک

wwww@skynet.be

 

پیشگفتار،

 

هنگامی که در آموزش دانش و سیاست ( که آن هم دانش است )، کودکی نوپا بودیم و چهار دست و پا به دنبال منابعی برای یادگیری می گشتیم که وجود هم نداشت،

در زمانیکه کف پای کسانی که حیدر بابای سلام، استاد شهریار را خوانده بودند، در اثر شلاق های خورده در ساواک، ماه ها زخمی بود،

و یا زمانیکه تشنه یادگیری بودیم و برای کتابی چون ماهی سیاه کوچولوی صمد بهرنگی له له می زدیم،

 اگر کسی دو کلمه بیشتر می دانست، به دورش گرد می آمدیم و چشم بر دهانش می دوختیم. در یک جمله کوتاه باید گفت: تشنه آموختن بودیم. امری کاملا عادی و " حق مسلم هر انسان "! در آن هنگام، کسانی که در آموزش و فلسفه مارکسیزم، چند پیراهن بیشتر از ما " پوشیده بودند" (لازم نیست حتما پاره اش هم کرده باشند!)، دوران های تاریخی  را از برده داری تا سوسیالیزم و نهایت آن یعنی کمونیزم به خوبی و به زبان ساده و کودکانه برایمان توضیح می دادند.

وقتی با دانسته های کودکانه مان می پرسیدیم که بعد از کمونیزم چه خواهد شد؟ معلم مارکسیزم ما هم با صداقت و دانش کودکانه اش ( در واقع او هم چیز زیادی نمی دانست و فقر فرهنگی عمومی در جامعه از شاهکارهای شاه شاهان بود)، در پاسخ ما می گفت : پس از آن جنگ انسان با طبیعت آغاز خواهد گشت! ( همین سئوال کودکانه را آقای دکتر سید ابولحسن بنی صدر، رئیس جمهور سابق ایران، در مباحثه ای در دانشگاه صنعتی تهران از یک دانشجوی هوادار و یا عضو سازمان پیکار به نام فریبرز پرسید و به خیالش دانشجوی جوان ما را به گوشه رینگ چسباند. فریبرز جوان که امیدوارم از بلایای جمهوری اسلامی جان سالم به در برده و در قید حیات باشد، همان جواب کلیشه ای را داد: جنگ انسان با طبیعت

از خود می پرسیدم: جنگ با طبیعت؟ این دیگر چگونه جنگی است؟ با چه ابزاری و به جنگ چه چیزی خواهیم رفت؟

آیا جنگل ها را از بین خواهیم برد؟ آخه برای چه؟ آیا قطع درختان و تبدیل جنگل ها و مراتع به دشت های لخت و کویر دیوانگی نیست؟ شاید هم می خواهند درختان را ببرند تا دور دست ها خوب دیده شود!

آیا می خواهند با بیل و کلنگ و آخرین دست آوردهای تکنولوژی، کوه و دشت و ناهمواری های زمین را همسطح و مساوی کنند! شاید آب های اقیانوس ها را از وسط چون موسی دو نیمه کنند تا بشر به راحتی از این سوی جهان به آن سوی آن برود، بدون این که واهمه ای از خطراتی چون سقوط هواپیما ها داشته باشند!

و شاید هم ایجاد نظم و قانون در بین حیوانات خواهد بود تا از آن پس قوی ها و وحشی ها، ضعیف ها را لت و پار نکرده و آن ها را ندرند. راستش این آخری بیشتر با عقل کودکانه من جور در می آمد، چونکه در کمونیسم من عدل و داد وجود داشت ( و دارد و خواهد داشت) و دفاع از ضعیف.

امروز نمی خواهم بر سر آن بحث کنم که جوهر اصلی حرف مارکس همچنان ارزش و اعتبار خود را حفظ کرده که می گوید: جهان سرمایه داری به دنبال ارزش اضافی و انباشت سرمایه به هر قیمت است، حتی اگر جهان ویران گردد.

کودکان و نوباوگان تازه به دوران رسیده ای که هم خر را می خواهند و هم خرما را و به ظاهر لباس سبز رنگ بر تن می کنند، ادعا دارند که سیستم سرمایه داری هیچ مانعی برای حفظ محیط زیست نیست!

آیا آمریکا که پرچمدار این سیستم است و قرار داد کیوتو را امضا نمی کند و دارای نیروگاه های اتمی و بمب اتمی می باشد، می تواند هم محیط زیست را آلوده نکند و هم هر چه بیش از پیش برای انباشت بیشتر سرمایه، کالا تولید کند؟

جهان سرمایه داری امروز  پول می خواهد و برای این کار باید تولید کند. تولید بیشتر، برای سود بیشتر.

برای تولید بیشتر نیازمند مواد اولیه بیشتر است. برای تهیه مواد اولیه بیشتر باید شیره زمین را مکید و مواد اولیه را از دل زمین بیرون آورده و پس از تبدیل آن به کالاهای مصرفی، دوباره به صورت زباله های غیر بازیافت و یا رادیو اکتیو تحویل زمین داد.

آری، گرچه امروز بشریت به سوسیالیسم و یا به کمونیسم نرسید، اما جنگ با طبیعت را خیلی زود شروع کرد.

زمین در کلیت خود، یعنی داخل خاک زمین، سطع زمین و جو زمین آلوده شده است. شکم خود را با مرغ های هورمونی، گوشت و ماهی های آلوده به مواد رادیواکتیو، ذرت های تغییر جنسیت داده شده و سبزیجات و محصولات کشاورزی آلوده به کودهای شیمیایی و سم های علف کش، پر می کنیم.

به جنگ جنگل ها رفته ایم و درختان دنیا رو به نابودی هستند. زمین از دست ماشین ها و کارخانجات ما جوش آورده و گرمتر شده است و دودهای تولیدی، دنیای پاک طبیعت را برای موجودات زنده و گیاهان، دودی و خفقان آور ساخته است.

زمانی بخشی از نیروهای چپ ایران شعار " کار – مسکن – آزادی " سر می دادند و شاید هنوز هم بدهند.

آیا وقت آن نرسیده است که تمام انسان های روی زمین شعار " آب پاک ـ هوای پاک ـ غذای پاک " بدهند. شاید بزرگانی که این پیش در آمد را می خوانند، بر حال من بگریند که در عالم سیاست، همچنان کودکی رشد نایافته باقی مانده ام. از خواندن نظرات دوستان گرامی خوشحال خواهم شد.

در زیر برگردان نوشته ای از تار نمای یک سازمان زیست بومی را به مناسبت 20 مارس، روز جهانی آب ملاحظه می نمائید.

 

با مهر

انور میر ستارئ

 

آب های شیرین

 

 بر گرفته از تارنمایWWF

 

 

بزرگترین سرچشمه های آب های شیرین و رودخانه های بزرگ و کوچک پنج قاره جهان در حال خشکیدن می باشد که نتیجه اش خطرات بزرگی، چون کمبود و نا یابی آب خواهد بود. یک مدیریت نادرست و یک کم توجهی به منابع طبیعی، ما را با کمبود منابع آبی روبرو خواهد ساخت که پایان کار دامن بلژیک را نیز خواهد گرفت. مگر این که بلژیک نیز همگام و دوشادوش سایر کشورها در پیدا کردن راه چاره بکوشد.

" فیلیپ ویلر" مسئول بخش " آب گوارا " از موسسه " دنیای وحشی - شاخه فرانسه  زبان بلژیک " ( یک سازمان زیست بوم )، با نگرانی می گوید:

رودخانه هایی را که ما به عنوان نمونه برای بررسی وضعیت کنونی آب، برگزیده و مورد مطالعه قرار داده ایم، چون مشتی نمونه از خروار، بخوبی گویای بحران در وضع آب های شیرین می باشد. سال هاست که زنگ های خطر به صدا در آمده اند، بدون آن که کوچکترین پژواک و انعکاسی داشته باشند. ما می خواهیم که رهبران و دست اندرکاران، همانند آنچه که در باره جلوگیری از بالا رفتن گرمای زمین انجام می دهند،  برای یافتن راه برون رفت از این دشواری بحران آب، هر چه زودتر دست به کار شوند.

از میان ده رودخانه ای که بیش از دیگران در آستانه نابودیند، پنج تایش در قاره آسیا جاریند: یانگیز، مکنگ، سالوین، گنگ و هندو. اما ساده انگاری خواهد بود اگر به پنداریم که وضعیت در دیگر خشکی ها ی جهان بهتر است. دانوب در اروپا، ریو دو لا پلاتا در آمریکا، ریو گراند در آمریکای شمالی و ریو براوو در آمریکای جنوبی، نیل در آفریقا، مورای - دارلینگ در استرالیا نیز در بین ده رودخانه ای هستند که نسبت به دیگر رودخانه ها در بدترین وضعیت قرار دارند.

سد های گوناگون ساخته شده در سر راه رودخانه دانوب که یکی از درازترین رودخانه های اروپاست، تا کنون 80 در صد جاهای نمناک و دشت های سیل گیر را ویران کرده و از بین برده است.

و یا گرم تر شدن زمین و هوا که نخستین دلیل آب شدن یخ های هیمالیا می باشد، موجب لبریز شدن رودخانه هندو و به راه افتادن سیل می شود که آن هم کشاورزی در سرزمین های دور و بر را نابود می سازد.

ماهی های گوناگونی که منبع اصلی و بنیادین پروتئین وخوراک صد ها هزار جوامع را در پهنه گیتی تشکیل می دهند، با خطر نابودی روبرویند.

ما از دولت ها می خواهیم که در بهتر اداره کردن و سالم نگهداشتن رود های خود تلاش کنند تا بدین روش آسایش زیست و منابع زیستی مردم را فراهم سازند.

باید نگاهداری رودخانه ها و جاهای نمناک از اهم وظایف دول به حساب آمده و مانند آرامش همگانی و بهزیستی و اقتصاد در صدر امور قرار گیرند.

باید اداره رودخانه هایی که در مرز کشورهای همسایه قرار دارند، با همکاری و توافق آنان اداره شوند. تا کنون در این زمینه، تنها یک سوم از 263 حوضچه های بین المللی دارای توافق نامه های همکاری مشترک می باشند که شامل اداره مشترک رودخانه ها، کمیسیون های بین المللی رودخانه ها و یا شکل های دیگری از همکاری ها در بین کشورها است. کنوانسیون سازمان ملل در باره " آب های روان" تنها از سوی 15 کشور از 35 کشور مربوطه امضا شد. نام بلژیک در میان امضا کنندگان به چشم نمی خورد. ما از کشور خود می خواهیم تا آن را امضا کند. با این کار، بلژیک به کشور هایی که هیچ خبری از این کارها در آنجاها نیست، به روشنی نشان خواهد داد که همکاری بین المللی در این زمینه از اهمیت ویژه ای برخوردار است.

از آن گذشته، دانسته های بلژیک و دیگر کشورهای اروپایی در باره قانونمندی  و شناختی که در چارچوب حقوق بین الملل در باره همکاری های مرزی و همسایگی دارند، می تواند به عنوان تجربه، به آسانی در دسترس دیگر کشورها قرار گیرد.

مثلا می توان کشورهایی را که در کرانه های رودخانه های نیجر و کنگو می باشند، به خوبی یاری کرد تا بتوانند حوضچه های خود را هر چه بهتر اداره کنند.

بحران آب های شیرین، تنها به ده حوضچه گفته شده بالا محدود نمی شود. این گزارش به خوبی نشانگر آن است که گسترش بی رویه و کنترل نشده، توان و گنجایش زمین را در برابر خواسته های رو به افزایش ما، کمتر می کند.

 

 

 سایت ایران قلم از انتشار مطالب و مقالاتی که در آن کلمات توهین آمیز استفاده شده، معذور است

مسئولیت مطالب درج شده بر عهده نویسندگان آن می باشد