_________ استفاده از مطالب اين سايت با ذکر منبع بلامانع است _________

" کانون ایران قلم"

iran-ghalam@hotmail.com

www.iran-ghalam.de

اصول اولیه شناخت مزدوران و بریده مزدوران

 

 

حسن زبل، وبلاگ حسن زبل، دهم ژانویه 2013
http://hasanzebel.blogfa.com/post-959.aspx

 

اینروزها کار ما مجاهدین و هواداران ما کمی سخت شده , دائم باید افشاگری کنیم که فلان کس مزدور است و بهمان کس بریده مزدور و دیگرفلان کسک بریده خائن و بهمان کسک خائن و تیرخلاص زن . از آنجا هم که این اطلاعیه ها زیاد شده و هرکس به دورو برش نگاه میکند میبیند یکی را مزدور اعلام کرده ایم ممکن است شک کند و فکر کند الکی میگوییم برای همین بنده بعنوان یک مجاهد خلق متعهد لیبرتی نشین اشرف نشان دستورالعملی را تهیه کرده ام که خودتان بخوانید و حفظ کنید و مطمئن باشید با این دستورالعمل توان تشخیص مزدوران را خواهید داشت و نیاز به افشاگریهای ما دو دوستانمان نخواهد بود و از این راه سازمان هم کلی عواید مادی نصیبش میشود و لازم نیست هی به این هواداران پول بدهد که بنویسید فلانی مزدور است . امیدورام با این دستورالعمل مزدورشناسی کارهمه,منجمله سازمان راحت شود و مزدوران شناخته شوند تا اگر توانستیم همین روزها حسابشان را برسیم و اگر از دستمان نیامد ,وقتی که قدرت را بدست گرفتیم و خواهر مریم رفت کاخ ریاست جمهوری همه را محاکمه و اعدام کنیم .البته با این دستورالعمل دیگر محاکمه نیاز نیست و میماند اعدامشان .

اصول مزدور شناسی انقلابی نوین

1-هرکس حرف زد و یکی از جملات زیر را استفاده نکرد معلوم است که مزدور است و گرنه چرا از این کلمات استفاده نمیکند ما مجاهدین با این کلمات میتوانیم در باره وضعیت آب و هوا هم جمله بسازیم چون مزدور نیستیم .

افسار گسيخته. فرافکنی. مماشات و مماشات گر , سرنگونی. قیام. جاسوس. وزارت بدنام. پادوی وزارت بدنام. مقاومت. مزدور اطلاعات. رئیس جمهور برگزیده. راه حل استراتژیک. یگانه جایگزین , تنها آلترناتیو. خواهر. برادر. آه و فغان. جیغ. زوزه. پوزه. حامیان بین المللی , شیوخ عراقی. پارلمانترها. لیست تروریستی. پیروزی مقاومت . تغییرات دموکراتیک. حامیان مقاومت. مالکی مزدور. چماقداران رژیم. رژیم. رسانه حکومتی. حاضر حاضر حاضر , قله شرف , سمبل ایستادگی , اشرف نشان , کوبلر,واواک , مجعول , مستهجن , نشخوار,استعمال شده ,

2- برعکس هرکس از این کلمات استفاده کند معلوم است که مزدور است :

جزایر ایرانی , خلیج همیشه فارس , شیوخ عرب , حکومتهای دیکتاتور منطقه , صدام ملعون , مردم ایران , فرقه , کردکشی , ستون پنجم یا هرستون دیگر ,

3- هرکس خشونت و ترور را نفی کند مزدور است

4- هرکس بخواهد به سازمان انتقاد کند مزدوراست آنهم در این شرایط که درحال مبارزه با جمهوری اسلامی هستیم , صدبار سازمان اعلام کرده که هرکس انتقادی دارد بگذارد برای وقتی که پیروزشدیم و در ایران بودیم که ما هم بتوانیم فارغ از شرایط مبارزه به آن انتقاد جواب بدهیم چون الان نه امکاناتی مثل زندان و دادگاه و حبس و….داریم و نه میتوانیم انتقادکنندگان را برای اعتراف تلویزیونی به سیمای آزادی بیاوریم و نه میتوانیم اینهمه آدم را بکشیم آنهم با این شرایط که تازه از لیست در آمده ایم .

5-هرکس به یکی از مزدورانی که موارد بالا را رعایت نکرده, فحاشی نکند مزدور است .

6- هرکس در صفحه فیس بوک یک مزدور لایک بزند یا در وبلاگ یک مزدور نظر بگذار د مزدور است.

7-هرکس در شیر کردن عکس خواهر مریم با تاکید بر رئیس جمهور برگزیده بودن ایشان کوتاهی کند مزدور است .

8- هرکس همه موراد بالا را هم رعایت کند ولی یک مجاهد خلق و یا اطلاعیه شورا او را مزدور بنامد قطعا مزدور است .

9- هرکس به مزدور بودن کسی که طبق موارد بالا مزدورشناخته شده شک کند و درخواست ارائه سند نماید مزدور است .

10 – مزدور شدن نیاز به سابقه و آموزش خاصی ندارد و صرفا با اعلام سازمان محقق میشود و شخص میتواند حتی بعد از سه دهه همکاری با سازمان در یک ثانیه تبدیل به یک مزدور با سابقه شود .

امیدورام با این مشخصات مزدوران را حسابی افشا کرده باشم وبرای همه دستشان را رو کرده باشم ,

 

 

همچنین  .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

حیف که آب گل شد و ول

 

 

حسن زبل، وبلاگ حسن زبل، ششم ژانویه 2013
http://hasanzebel.blogfa.com/post-957.aspx

 

حیف که الان سخت مشغول آب و فاضلاب خودمان شده ایم و تا گردن در این مسئله غرق هستیم وگرنه جمهوری اسلامی را سرنگون کرده بودیم , عجب شانسی آورده جمهوری اسلامی ,اینبار فاضلاب خودمان به مماشات جمهوری اسلامی آمد , این واژه مماشات هم حیف شد ,با بیرون آمدن ما از لیست دیگر کاربرد ندارد, اما من بعنوان یک مجاهد خلق متعهد سعی میکنم بعضی وقتها از آن استفاده کنم چرا که ما برای تک تک این واژه ها خون داده ایم , بگذریم برگردیم به مشکلات سرنگونی و ما وفاضلابمان .

البته این غرق شدن در فاضلاب یک حماسه بزرگ را برای ما مجاهدینِ ”از اشرف رانده و در لیبرتی درمانده” رقم زد , حماسه پیروزی تعهد بر تخصص و پیروزی فرمان مسئول بر دانش وعلم اشخاص . متخصصین و مهندسین سرپناه سازی خودمان یعنی همانها که هی میگفتیم باید از قبل بیایند لیبرتی را بررسی کنند ببینند استانداردهای لازم را دارد یا نه و سازمان ملل قبول نکرد ,درست است که مهندس نیستند و علم چندانی ندارند و عقلشان هم نمیرسد اما هر بچه ای هم میفهمد که بستن راههای خروج آب با گونی شن ممکن است باعث آب گرفتگی بشود ولی این متخصصین و مهندسین وقتی خواهران مسئول گفتند این راهها را ببندید اعتراضی نکردند چون میدانستند باز ماندن این راهها خطرناکتر از آب گرفتگی است و ممکن است عده ای بریده مزدور تولید کنند و کسانی از آن راهها فرار کنند . بله آنها دانش خود را فدای فرمان پذیری کردند وگرنه چندین سال آمریکایی ها در این لیبرتی زندگی کردند و نه مشکل آب گرفتگی داشتند و نه جمهوری اسلامی را سرنگون کردند , اصلا معلوم نیست این ارتش آمریکا به چه دردی میخورد؟

البته این متخصصین ما در مقابل آقای هزار خانی که مسئول کمسیون فاضلاب شورای ملی مقاومت هستند چیزی به حساب نمی آیند و حتی صدخانی هم نیستند چه رسد به هزار خانی , البته برخی از این برادران مسئول بلحاظ نداشتن مو هزارخانی و یا لااقل نهصد و نود و نه خانی هستند ولی به لحاظ رشته تخصصی یعنی “فاضلاب سیاسی” به گردپای ایشان هم نمیرسند .البته ما امیدوار بودیم حالا که آب گرفتگی حاصل شده و آب هم به شدت گل آلود است ,لااقل از این آب گل آلود بتوانیم ماهی بگیریم ولی متاسفانه گویا در فاضلاب نمیشود ماهی گرفت ,البته ما سعی فراوان کردیم و رنج بیهوده بردیم غافل از اینکه ماهی که هیچ قورباغه هم گیرمان نمی آید , علی القاعده عکسهای ماندن زنان بی پناه در آب تا زانو یا یک بیمار معلول با صندلی چرخدار گیرکرده در آب باید خیلی ترحم برانگیز باشد اما هیچکس در دنیا توجه نکرد , ای خدا چرا کسی ما رو دوست نداره ؟ ما که از لیست سیاه هم بیرون آمدیم اما انگار مماشات هنوز ادامه داره , یعنی برادر احمد واقف با این همه سال زندگی و با اون دماغ گنده, کمتر از فیله ؟ آخه تو همین فرانسه که خواهر مریم نشسته و خوب جایی هم نشسته که آب نمیره زیرش ,خانم برژیت باردو هنرپیشه قدیمی به خاطر دوتا فیل باغ وحش اعتراض کرده و گفته به نشانه اعتراض تابعیت فرانسه را ترک میکنه , برخی بریده مزدوران ساکن لیبرتی میگویند که نه ما از فیل کمتریم ونه شهرت خواهر مریم از برژیت باردو کمتره پس چرا خواهر مریم تابعیت فرانسه را پس نمیده و نمیاد لیبرتی ؟

 


 

البته دوفرض اول درست است یعنی ما از فیل نه به لحاظ وزن که به لحاظ وزنه سیاسی چیزی کم نداریم و خواهر مریم هم به لحاظ شهرت و تعداد همسر و عمل زیبایی و مخارج چیزی از آن خانم کم ندارد ولی اینجا در لیبرتی امکانات لازم برای نگهداری خواهر مریم را نداریم مثلا نه پارلمان فرانسه و اسپانیا داریم که بشودیک اتاقش را اجاره کرده که خواهر مریم از آن بازدید کند ونه میشود ایرانی جمع کرد که خواهر مریم برایشان سخنرانی کند نه خیاط خوب داریم ,نه جراح خوب هست ونه شهردارفرانسوی وخلاصه اینجوری خدای نکرده خواهر مریم دچار افسردگی شده و از دست میرود چرا که هر موجودی در یک محیط خاصی رشد و نمو میکند همانطور که ماهی در فاضلاب از بین میرود و الی آخر …

یادش بخیر صدام حسین اگر به ما قرارگاه میداد ,درست است که دور میداد اما جور میداد , یعنی مثل لیبرتی کنار بغداد و فرودگاه نبود ولی همه وسایلش جور بود .

نکته دیگر اینکه برخی معاندین و مزدوران میگویند اگر لیبرتی اینقدر بد است و فاضلاب دارد و مار ومگس و حتی مانع سرنگونی جمهوری اسلامی میشود و قابل کشت و ماهی گیری هم نیست وامکانات نگهداری خواهر مریم را هم ندارد , پس چرا اینقدر اصرار داریم که اینجا بعنوان کمپ پناهندگی شناخته شده و تا ابد همینجا بمانیم ؟

جوابش این است که بالاخره سازمان ما باید یک پیروزی کسب کند یا نه ؟ تا ده سال دیگر که نمیشود بخاطر بیرون آمدن از لیست جشن بگیریم و برقصیم ,در ثانی حالا که از لیست بیرون آمدیم برای چه کارزار راه بیندازیم ؟ در سرنگون کردن جمهوری اسلامی که بخاطر فاضلاب خودمان مشکل پیدا کرده ایم , بهترین کار همین کارزارِ نامیدن لیبرتی بعنوان کمپ پناهندگی است , از همه اینها گذشته , لیبرتی را ول کنیم برویم کجا؟ در اروپا و آمریکا و کانادا و استرالیا و آفریفا که کسی ما را اپوزسیون حساب نمیکند , اپوزسیون که هیچ ,آدم هم حسابمان نمیکنند , اما در همین عراق هم کلی خاطرات خوب از دوران صدام داریم , هم یاران بعثی زیادی داریم ,عزت ابراهیم و صالح مطلک داریم که پول اولی را برای انتخاب دومی خرج کرده ایم وخلاصه اینجا کلی سرمایه گذاری کرده ایم .

اصلا به من چه که درباره همه چی توضیح بدم من فقط خواستم بگم که اگه جمهوری اسلامی سرنگون نشده در حالی که برادر گفته بود تا آخر 2012 کارتمام است , به دلیل اشتباه محاسبه و تحلیل غلط برادر مسعود نبوده بلکه بخاطر سررفتن فاضلاب خودمان است و باقی سئوالات به من ربطی ندارد, الا اینکه همینجا اعلام کنم که سئوال کننده و فاضلاب و باران بیموقع و اپوزسیونهای قلابی دیگر بغیر از ما و سازمان ملل و وزارت حقوق بشر عراق و رسانه هایی که به مشکل ما توجه نکردند و …همه مزدور جمهوری اسلامی و مماشات گر هستند حتی شما.

 

مجاهدین مجبور شدند برای تخلیه آب و فاضلاب راههای خروج را که قبلا سد کرده بودند باز کنند

عکسهای ترجم بر انگیز معلولین و آب گرفتگی و راههای خروج سد شده برای جلوگیری از فرار

زن مجاهد گیر افتاده در آب به نظر میرسد که گیر کردن در تشکیلات بسا زجر آورتر و تحمل ناپذیر تر است

افراد پیر و ناتوان مجاهد که برای حرکت در آب آن هم تا زانو دچار مشکل هستند و نیاز به کمک دارند ادعای سرنگون کردن جمهوری اسلامی و یگانه آلترناتیو بودن را هم میکنند

آیا مشکل این زنان در سازمان مجاهدین آب گرفتگی است یا اسارت فرقه ای

دست و پنجه نرم کردن مجاهدین با فاضلاب خودشان بجای نبرد و مبارزه

 

همچنین  .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

صد نفر مجاهد خلق, پانصد و پنجاه ملیون دلار

 

 

حسن زبل، وبلاگ حسن زبل، بیست و چهارم نوامبر 2012
http://hasanzebel.blogfa.com/post-950.aspx

 

کل اموال منقول و غیر منقول ما مجاهدین خلق در اشرف طبق اطلاعیه شورا بالغ بر پانصد و پنجاه ملیون دلار میشود حالا چقدر بالغ یا نابالغ است را من نمیدانم , اینکه شورا چطور حساب کرده و چطور دینار را تبدیل به دلار کرده و قیمت زمان خرید وسایل را با الان حساب کرده را هم نمیدانم ,اینکه چه اموالی را غیرمنقول حساب کرده را هم بی خبرم , اما فکر میکنم اموالی که به زمین چسبیده هستند و نمیشود جدایشان کرد غیر منقول باشند مثل درختها و سیمان و ماسه و هزینه هایی که صرف تبدیل زمین کشاورزی مردم به میدان تیر و خاکریز و پیست تانک و نفر شده و همنطور مجسمه اشرف و میدان منشور, تازه ما قبر و اجساد دوستان مجاهدمان را که در اشرف خاک شده اند کلا بی خیال شده ایم و نه اموال منقول حساب کرده ایم که اگر اینکار را میکردیم به ضرر خودمان میشد و با انتقالشان به لیبرتی بچه ها اینجا مسئله دار میشدند و با دیدن اجساد یادشان می افتاد که اینهمه کشته بیخودی دادیم و فیلشان سراغ هندوستان را میگرفت و نه این اجساد را اموال غیر منقول حساب کرده چرا که فکر نمیکنم کسی خریدار باشد و چیزی که فروش نرود به درد سازمان ما نمیخورد ازجمله وطن و آرمان و غیرت و ناموس وایدئولوژی وبقیه چیزها , برای همین کلا بی خیال این اجساد شدیم .

البته پانصد و پنجاه هزار دلار برای سازمان پرافتخار ما پول زیادی نیست, سر و ته اش میشود پول شش یا هفت سخنران خارجی در یک جلسه, تازه آنهم نه آدم حسابی بلکه در حد همین شهردار سابق و غیره . حالا برای همین پول ناقابل دولت عراق و مارتین کوبلر شرط و شروط گذاشته اند که همه را لیست برداری کنیم به وکیل مورد اعتماد خود بدهیم و بعد که فروش رفت پولش را به ما میدهند , تو این زمانه ای که همه با ما دشمن هستند و به ما اعتماد ندارند و حتی مسئولین سازمان هم پول دستشان بیفتد ممکن است فرار کنند آقای کوبلر عرض نکرده که ما وکیل مورد اعتماد از کجا گیر بیاوریم ؟

حالا گیریم که وکیل مورد اعتماد گیر آوردیم ! طبق گفته کوبلر همین صد نفر هم باید اشرف را ترک کنند آنوقت جواب بچه ها در لیبرتی را چه کسی میدهد ؟ بالاخره سازمان برای حفظ آبرو به همه گفته اشرف هنوز دست بچه های خودمان است وبا تغییراتی که در جهان در حال رخ دادن است بزودی به اشرف برمیگردیم .

من نمیدانم دولت عراق چه مشکلی دارد که طرح سازمان ما را بپذیرد یعنی اجازه بدهد کمپ لیبرتی تبدیل بشود به یک کمپ پناهندگی, بعد اموال اشرف و خود اشرف را هم به ما بدهد تا هم یک کمپ پناهندگی داشته باشیم و هم یک کمپ نظامی, آنوقت میتوانیم به اسم پناهندگی درخارج کشور آدمها را گول بزنیم و از ایران بیاوریم ترکیه و بعد بیاوریم عراق در کمپ پناهندگی لیبرتی و بعد از آماده سازی بفرستیم کمپ نظامی اشرف و بعد از آموزش نظامی بفرستیم سوریه و ایران و اروپا و خلاصه هر کجا که لازم است قدرت نشان بدهیم تا شاید خواهر مریم رئیس جمهور شود و خیال خودش و ما و برادر مسعود راحت شود.همینقدر از طرح ما را دولت عراق بپذیرد برای ما کافی است و لازم نیست مثل صدام به ما پول و دلار و بخشی از فروش نفت و سلاح و آموزش بدهد .ما خودمان سنگ و تیرکمان و غیره داریم و از خانواده های خودمان شروع به زدن و کشتن میکنیم تا برسد به سرنگونی رژیم و ریاست جمهوری خواهر مریم با حمله ارتش آزادیبخش , حالا ممکن است یه عده هوادار نا آگاه سازمان به من ایراد بگیرند که این حرفها را حالا که سازمان با این بدبختی از لیست تروریستی بیرون آمده و داره کار سیاسی میکنه نباید بزنم چرا که ممکن است به ما بگویند تروریست و اینهمه سازمان زحمت کشیده تا نشان دهد سیاسی است ونه نظامی, باید به این عده بگم که کلا کار سیاسی و دیپلوماتیک مثل عطر و ادکلن است بعضی ها میزنند که بو بدهند بعضی ها میزنند که بو ندهند, یعنی بعضی میزنند که بوی خوب بدهند و بعضی مثل ما میزنند که بوی بد ندهند وگرنه خودش به خودی خود هدف نیست وکارسیاسی و غیرخشونت آمیز مثل چمن مصنوعی است که خطرناک است ودر درازمدت ما را به کشتن میدهد, حالا یه عده پوزخند میزنند که چمن مصنوعی تا حالا چه کسی را به کشتن داده ؟اگر گوسفند باشید و مدت زیادی در چمن مصنوعی به چریدن مشغول شوید میفهمید من چه میگویم.

خلاصه کلام اینکه ما مجاهدین غیور انقلاب کرده اشرف را ترک نخواهیم کرد چون برای ما چمن طبیعی است ولااقل تا فروش کامل اجناس واموال خود مقاومت خواهیم کرد و این مرزسرخ و خط قرمز برای ما ناموس ایدئولوژیک محسوب میشود و زیر بار هیچ زوری نخواهیم رفت مگر اینکه خلاف آن ثابت شود .

 

همچنین  .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

مژه دلبر یا سبیل اصغر

درباره " سازمان مجاهدین خلق ایران" که امروزه نه سازمان است نه مجاهد و البته دشمن ایران و خلقش

 

 

حسن زبل، وبلاگ حسن زبل، پانزدهم نوامبر 2012
http://hasanzebel.blogfa.com/post-948.aspx


ما مجاهدین از اشرف رانده و در لیبرتی مانده این اواخر کمی سرخورده شده بودیم که پس مبارزه چه شد ؟ ما آمده بودیم عراق برای مبارزه با جمهوری اسلامی وحالا یا داریم طشت و قابلمه جمع میکنیم یا به فکر فروش دیگ و کفگیر هستیم یا هم دنبال مار میگردیم که عکسش را بیندازیم و یا هم مشغول خرابکاری در فاضلاب خودمان هستیم و کارمان شده شن جابجا کردن و نشست گذاشتن .

همین سرخوردگی و همین کوته فکری ما باعث شده بود که برخی فرار کنند و برخی خودکشی و ماها هم که نه حال فرار داشتیم و نه جرأت خودکشی, کم کم داشتیم خل میشدیم , اینجا هم حسابی بیکار بودیم و به ما اجازه نمیدادند که خودروهایمان را هم از اشرف به اینجا منتقل کنیم وگرنه لااقل خودمان را میمالیدیم به سپر ماشین ها تا اوقاتمان سپری شود.

ازفرط سردرگمی و به دلیل کهولت سن کم کم کمرهایمان خم شد و چشمهایمان کم سو و دستمان لرزان و موهایمان که قبلا سفید شده بود به وضعیتی رسید که بجای شامپو امروز میتوانیم از شیشه شور هم استفاده کنیم ,

خلاصه اگر انقلاب خواهر مریم نبود ما ها که هنوز در لیبرتی هستیم یاخودکشی کرده بودیم یا فرار ,یا خل شده بودیم یا ناراضی, یا مزدور شده بودیم یا مامور وزارت اطلاعات ,یا نفوذی شده بودیم یا مهمان ,یا پاسیو شده بودیم یابنگالی ولی انقلاب ایدئولوژیک خواهر مریم درست مثل قفل فرمان برای ما مجاهدین عمل کرده, فقط سرپیچ ها کمی اذیت میکند و بس .

خلاصه بقول خواهر مسئولم نیروی مجاهد خلق امروزه مثل گنجشکه اگه شل بگیریش میپره اگه سفت بگیریش میمیره ,باید یه جوری سر کارش بگذاری که آروم بگیره .

اما امروز همه مشکلات ما به پایان رسید و مابه همت برادر مسعود دوباره به دوران شکوفایی مبارزه بی امان برگشتیم و کلی کار و مبارزه جلوی رویمان هست که میتوانیم حسابی سرگرم شویم , الان ما میتوانیم با شجاعت و شهامت با رضا پهلوی بجنگیم و طبق دستور تشکیلاتی برعلیه او مطلب بنویسیم و فحش بدهیم , الان ما میتوانیم متحد با مخالفان سوری با دولت سوریه بجنگیم البته فعلا در لیبرتی و بصورت صوری , الان ما میتوانیم با جمع کردن سنگ های درشت از شن های ریز موجود در لیبرتی هم زمین را برای راه رفتن و هم زمینه را برای مبارزه با خانواده ها هموار کنیم وبرای سنگ اندازی به آنها در صورت آمدنشان سنگ کافی در اندازه مناسب فراهم کنیم , الان ما مجاهدین لیبرتی نشان میتوانیم با خودمان هم بجنگیم و به زور خودمان را در لیبرتی نگه داریم .

داشت موضوع تیتر این مطلب را یادم میرفت , ما الان یک عده آدم و عضو سابق مجاهد خلق در لیبرتی داریم که نه فرار کرده اند و نه خودکشی بلکه میگویند ما بعد از تعیین تکلیف میرویم و الان بصورت مهمان هستیم و سازمان هم قبول کرده که لااقل بمانند و موجب آبروریزی نشوند , مسئولین میگویند اینها با بریده مزدوران فرق دارند چون صدایشان به جایی و به کسی نمیرسد اما بنده بعنوان یک مجاهد معتقد و مقاوم و بعنوان یک عنصر انقلاب کرده مخالفم چون اینها صدایشان امروز به ما میرسد و فردا به همه دنیا همین الان خود مرا دارند مسئله دار میکنند , من که فکر میکنم باید مثل آن روزهای طلایی در همین لیبرتی یک زندان برای اینجور آدمها درست کنیم چون وقتی قرار است مو داخل غذای آدم باشد فرقی ندارد که موی مژه دلبر باشد یا موی سبیل اصغر .البته خواهر مسئولم میگوید بگذار لیبرتی جا بیفتد و بعنوان کمپ پناهندگی دائمی شناخته شود زندان هم درست میکنیم

 

 

همچنین  .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

پاشین بریم سوریه

درباره " سازمان مجاهدین خلق ایران" که امروزه نه سازمان است نه مجاهد و البته دشمن ایران و خلقش

 

 

حسن زبل، وبلاگ حسن زبل، اول نوامبر 2012
http://hasanzebel.blogfa.com/post-944.aspx

 

برهمگان واضح و مبرهن است که اینجانب حسن زبل همیشه در مطالبم یا از سیاست های درست و اصولی و برحق سازمان مجاهدین دفاع کرده ام و یا راهکارهای درست و انقلابی برای پیشرفت و اعتلا این سازمان ارائه کرده ام و هیچگاه هم بابت این دفاع جانانه نه پول گرفته ام و نه تقدیر و تشویق شده ام .و البته گاه سرزنش هم شده ام که چرا فلان مطلب را که داخلی بوده بیان کرده و یا چرا کم کاری داشته ام . هرکس جای من بود سرخورده میشد و دست از نوشتن برمیداشت , اما در مقابل عملکردهای درست و انقلابی سازمان نمیشود ساکت نشست و مجبورم که هر از چند گاهی دست به تائید بزنم , بقول خواهر مسئولم که چند تا سایت را اداره میکند و برایشان مطلب آماده میکند ” ما مجاهدین خودمان باید از سیاست های خودمان دفاع کنیم و خودمان باید برای خودمان کف بزنیم و گرنه باید به مشتی مفت خور برای اینکار پول بدهیم چون هیچکس سرخود اینکار را نمیکند .

 


حالا هم بنده برای اینکه مقداری پول برای سازمان پس انداز شود ,میخواهم که برای سیاست درست و اصولی همراهی سازمان با ارتش آزادیبخش سوریه همینجا کف بزنم و مطلب بنویسم -1

دفاع از و همراهی با ارتش آزادیبخش سوریه چندین و چند خاصیت برای ما مجاهدین خلق دارد که برمی شمارم :

- اول اینکه همه اعضا و کادرهای مجاهد خلق از این مسئله استقبال خواهند کرد چرا که برخلاف ارتش آزادیبخش خودمان که بیش از بیست سال برایش مجانی کار کرده ایم , به اعضای ارتش آزادیبخش سوریه حقوق میدهند , گرچه ما مجاهدین به اولین حقوق نرسیدیم ولی امیدوارم که موقع گرفتن حقوق بعدی آنجا باشیم .

- دوم اینکه سوریه و دولت آن با سید الرئیس و صاحبخانه قبلی ما یعنی صدام حسین مخالف و دشمن بود و هرچه باشد بقول برادر مسعود ما نسبت به صاحبخانه و خانه حق آب و گل داریم و هر جور شده باید محبت های سید الرئیس قبلی را جبران کنیم , البته این موضوع با خواست سید الرئیس های فعلی هم منافاتی ندارد و محبت اینها هم جبران میشود.-2

- اصیت دیگر سوریه این است که در جوار خاک میهن است البته نه همچین کامل در جوار ولی بالاخره کمی در جوار است که حرف برادر مسعودکه گفته بود میروم آتش برافروزم در کوهستانها درست از آب دربیاید , بالاخره با ایران ارتباط دارد یعنی مثلا اگر سرباز ایرانی نیست که مثل دوره جنگ حمله کنیم و بکشیم ولی بالاخره زائر ایرانی که هست .-3

- خاصیت دیگر اینکه از بیکاری در میاییم که بقول خواهر مریم بیکاری ام الفساد مجاهد خلق است و باعث میشود مجاهد خلق فکر کند که فکر هم با انقلاب خواهر مریم و اطاعت از رهبری تضاد دارد .

- دیگر اینکه دوباره توپ و تانک و مسلسل دست میگیریم و هم تمرین است و هم اینکه کلی ادبیات و شعر و شعار و سرود و چیزهای دیگرمان که بر اساس توپ و تفنگ است و الان بلا استفاده افتاده دوباره به درد بخور میشود تازه اینبار توپ و تانک و مسلسل را بدون برچسب دست میگیریم و استفاده میکنیم.

- دیگر اینکه بچه ها بیخودی در اروپا و آمریکا پخش نمیشوند که خوشی بزند زیر دلشان و بروند دنبال کارشان و بجای” پادگان” بروند” فلان جا گان ” و اینطوری به خواست خواهر مریم هم نزدیک تر میشویم , خواهر مریم میخواست همه را در مرز اردن در یک قرارگاه نگه دارد که نشد ولی حالا میشود در مرز ترکیه اینکار را کرد- 4

- تجارب خودرا در زمینه های مختلف انفجار و بمب گذاری و ترور و ….. میتوانیم در اختیار ارتش آزادیبخش سوریه قرار دهیم و تجارب آنها را در زمینه ارتباط با طرف حسابهای غربی و منطقه ای بگیریم که اینطوری هر دو از هم سود میبریم , گرچه هردو تو هردو کار استادیم .

- لیاقت خود را نشان میدهیم . به چه کسی و چطوری اش بماند که مطلبی است طولانی

- با شرکت در صفوف ارتش آزادیبخش سوریه غیر مستقیم عضو ناتو میشویم که خیلی حال میده و یک ارتقا و پیشرفت بزرگ است , از ارتش خصوصی صدام میشویم ارتش عمومی ناتو از یک بافت محلی و عشیره ای میشویم یک ابزار جهانی و بین المللی . دبیرکل ناتو کجا و عزت ابراهیم کجا ؟ نمیشود که آدم یا سازمان هم رهبرش مفقود باشد هم عزت ابراهیمش .-5

این بود دفاع بنده از تصمیم خواهر مریم و سازمان برای شرکت تمام عیار در صفوف ارتش آزادیبخش سوریه .

پاورقی

1- سخنگوی مجاهدین افزود: تنها در مورد سوریه و نبرد آزادیبخش در این کشور علیه متحدان و دست نشاندگان و پاسداران ارتجاع، به صراحت باید خاطرنشان کرد که مجاهدین در هر زمان برای به اوج رساندن نبرد آزادیبخش در سوریه و کمک به خلق برادرشان به ارتش آزادی سوریه آمادگی داشته و دارند. آن قدر که اگر خامنه ای و مالکی و شرکای آنها که تحت نام ملل متحد عمل می کنند ممانعت نکنند همین امروز تمامی مجاهدان اشرف و لیبرتی نیز آمادگی دارند با صرف نظر کردن از تمامی داراییها و اموالشان به کمک ارتش آزادی سوریه بشتابند.

«مجاهدین هم چنان که قهرمانان اشرف بارها اعلام کرده اند، نه در فکر کشور ثالث و رابع بلکه در هر کجا و در هر زمان و در هر شرایطی در جنگ و ستیز با رژیم پلید آخوندی و در مقابله با صدور ارتجاع و تروریسم از جانب این رژیم هستند. مناسبات برادرانه ارتش آزادی سوریه با مجاهدین و ارتش آزادیبخش ملی ایران نیز بر کسی پوشیده نیست.».

2- لینک زبر و صحبتهای مسعود رجوی
http://www.zarrebin.com/tv/showclip.asp?id=2&fn=Flash/aboghel.swf

مسعود رجوی در پیامی که قبل از حرکت از فرانسه بسوی بغداد و دیدار با صدام حسین ایران کرد گفت اگر از من بپرسید برای چه میروم در یک کلام میروم که آتش برافروزم در کوهستانها این پیام به نام پیام تودیع در سازمان مشهور است 3-

4- شورای ملی مقاومت در بیانیه غیر منتظره ای به نقل از مریم رجوی اعلام کرد حاضر است تا ماه مارس کلیه ساکنان اشرف و مکان ترانزیت را به محلی واقع در مرز اردن که پیشتر در زمان جنگ مکان استقرار پناهجویان بوده انتقال بدهد. مریم رجوی در این رابطه تأکید کرده است کلیه هزینه های این انتقال بعلاوه هزینه های لازم برای کشیدن سیاج و تهیه کلیه امکانات رفاهی و بهداشتی را تقبلنموده

و تعهد می دهد تا زمان تعیین تکلیف نهایی و انتقال به کشور ثالث از این اردوگاه خارج نشوند، مگر در مواردی که به درمان بیماران غیر قابل علاج در خارج از اردو نیاز باشد.

http://www.mojahedin.org/pages/detailsNews.aspx?newsid=106589

5-
http://eshtrak.wordpress.com/2012/10/12/%D9%85%D8%AC%D8%A7
%D9%87%D8%AF%DB%8C%D9%86-%D8%AE%D9%84%D9%82-%D8%B
3%D9%BE%D8%A7%D9%87-%D9%85%D8%B2%D8%AF%D9%88%
D8%B1-%D9%86%D8%A7%D8%AA%D9%88%D8%8C%DA%
AF%D8%B3%D8%AA%D8%B1%D8%B4-%D8%A7%D8%B9%D8%AA

/

http://www.akamnews.com/Pages/News-%D9%85%D8%AC%D8%A7%D9%
87%D8%AF%DB%8C%D9%86_%D8%AE%D9%84%D9%82_%D
8%B3%D9%BE%D8%A7%D9%87_%D9%85%D8%B2%
D8%AF%D9%88%D8%B1_%D9%86%D8%A7%D8%AA%D9%88_-933.aspx

 

همچنین  .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

مریم مهر تابان میبریمت به نعمان

 

 

حسن زبل ــ وبلاگ حسن زبل ــ سه شنبه 9 اکتبر 2012
http://hasanzebel.blogfa.com/post-940.aspx


مریم مهر تابان میبریمت به نعمان

اولا که نعمان شهر خیلی خوبی است و آب و هوایش از تهران خیلی بهتر است و مثل حلب و شام و دمشق و حمض هم آنجا درگیری نبوده که خراب شده باشد .

دومأ ارتش آزادیبخش سوریه هم یه جورایی با ما مجاهدین نسبت قوم و خویشی دارد و هر چه نباشد هردو با هم دستمان توی یک کاسه است و از یک سفره تغذیه میکنیم.

سومأ خودشان گفته اند که حاضرند ما مجاهدین را در صفوف خودشان بپذیرند و با خواهر مریم هم افطاری خورده اند .

چهارمأ شاعر میفرماید " دستت چو نمیرسد به خاتون دریاب کنیز مطبخی را "

پنجمأ تا کی و چند سال خواهر مریم رئیس جمهور برگزیده باشد وما هی شعار بدهیم مریم مهرتابان میبریمت به تهران ولی توی اور سوراز بنشیند و مثل بقیه پناهنده ها روزگار بگذراند .

ششمأ زمان در حال گذشتن است و رئیس جمهور بالقوه ما تا بالفعل شود ممکن است سنش به حدی رسیده باشد که نتواند امور کشور یا حداقل امور برادر مسعود را حل و فصل کند , درست است که با جراحی پلاستیک چین و چروک دست و صورت را میشود گرفت اما با چین و چروک دل و درون که نمیشود کاری کرد.

برای همین من بعنوان یک مجاهد خلق متعهد و مسئول و انقلاب کرده و تمام عیار یک پیشنهاد عالی دارم و آن اینست که برای بردن خواهر مریم به نعمان و برای اینکه این هم نشود شعار و حالا سی و پنج سال الکی این شعار را ندهیم باید به سرعت گامهای عملی زیر را برداریم .

1- خواهر مریم به سرعت عربی یاد بگیرد لااقل مثل فرانسه بتواند از روی کاغذ یک چیزهایی بخواند .

2- سازمان زمینه را برای انقلاب ایدئولوژیک دوم آماده کند و برادران مسئول و همچنین آقای گنجه ای که به احادیث و متون اسلامی وارد هستند مقداری توجیهات مناسب برای اقدامی که عرض میکنم فراهم کنند .

3- خواهر مریم از برادر مسعود طلاق گرفته و بلافاصله در همان روز و به طرفه العینی به عقد ریاض الاسد فرمانده ارتش آزادیبخش سوریه در بیاید و این امر را خداپسندانه و در جهت پیوند ایران و سوریه عنوان کند.

4- برخلاف طلاق و ازدواج قبلی خواهرمریم که هنوز هم عده ای مغرض میگفتند و میگویند که خواهر مریم باید عده نگه میداشت و بلافاصله بعد از طلاق نمیشود به عقد کسی درآمد اینبار خواهر مریم نیاز به پاسخگویی به این امر ندارد چون برادر مسعود سالهاست مفقود است و عده نگه داشتن نیاز نیست .

5- قطعا برادر مسعود هم با این انقلاب مشکلی نخواهد داشت و بهتر است مثل برادر شریف (مهدی ابریشمچی ) عمل کند و به ریاض الاسد از همان مخفیگاه و مفقودگاه خودش پیام تبریک فرستاده واین پیوند انقلابی و خجسته را بفال نیک گرفته و برای ریاض الاسد آرزوی موفقیت بکند .

6- خواهر مریم هم بلافاصه بعد از خواندن خطبه عقد توسط خودش یک پیام ویدئویی پرکند و از اورسواز به ترکیه و جوار مرزهای سوریه و شوهرش برود تا برافروزد آتش ها در کوهستانها .

7- فرماندهان و افراد ارتش آزادیبخش سوریه و ما فرماندهان و اعضای سازمان مجاهدین خلق شروع به نوشتن گزارشهایی کنیم با این مضمون که بعد از این انقلاب خجسته زخم معده و کیسه صفرا و سنگ کلیه و مشکلات دیگری که داشتیم بصورت معجزه آسا حل شده و ایمان و ایقان ما به پیروزی صد برابر شده و .....

حالا بالاخره این پیشنهاد بهتر از اینه که بمونیم تو لیبرتی یا پخش بشیم تو دنیای بورژوازی که خدای نکرده بریده و خائن بشویم , گرچه ممکن است یک عده مزدور در مقابل این پیشنهاد من بگویند که الگو برداری از یک کار بی نتیجه و شکست خورده چه فایده ای دارد ولی بهتر از اینه که دست روی دست بگذاریم , تازه همون انقلاب هیچ فایده ای که نداشت بالاخره تونست که مجاهدین را بیست و چند سال سرگرم کنه و تو عراق نگه داره حالا یه مدت هم تو مرز ترکیه و سوریه باشیم چی میشه ؟ اصلا خود خواهر مریم میخواست بریم مرز اردن , مرز ترکیه که بهتره !

حالا همه اینا به کنار اصلا این پیشنهاد من گیریم که برامون هیچ دستاورد تازه ای نداشته باشه ولی برای خواهر مریم شوهر تازه که داره .

به امید موافقت خواهر مریم و برادر ریاض الاسد عکس هر دو را ضمیمه کرده که مشاهده و موافقت نمایند .
 

همچنین  .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

ارزش رهبری خاص الخاص مجاهدین برادر مسعود

 

 

حسن زبل، وبلاگ حسن زبل، بیست و ششم سپتامبر 2012
http://hasanzebel.blogfa.com/post-937.aspx

 

بعضی ها فکر میکنند ارزش رهبری مقاومت به میزان مبارزه یا درک و فهمش از شرایط و اوضاع ویا میزان سختی هایی که کشیده یا پایگاه اجتماعی است ویا دانش و آگاهی ویا به این است که مثلا در زندان شاه اعتراف نکرده باشد و حنیف نژاد را لو نداده باشد , بعضی هم فکر میکنند ارزش رهبری مقاومت به این است که تحلیلهایش درست از آب در آمده باشدوبعضی دیگر هم فکر میکنند ارزش به این است برای خودش چیزی نخواهد نه قدرت نه مال نه زنان بقیه ونه هیچ چیز دیگر .

البته همه این انواع بعضی ها که گفتم همه از دم مزدور جمهوری اسلامی هستند و قصد سیاه نمایی از برادر مسعود و تخریب چهره او و کم کردن ارزش ایشان دارند .

یک قلم ارزش مادی ایشان در کمترین تخمین سر به بیش از هفتصد و چهل و پنج هزار دلار میزند , که خدمتتان عرض میکنم : یک شرکت تبلیغاتی که فقط افراد ساده هستند و تازه حرف هم نمیزنند و فقط یک عکس علیه جمهوری اسلامی را در نیویورک به دست گرفته اند , طبق گفته خودشان برای نصف روز توسط سازمان ما استخدام شده اند به عبارت روزی پانزده دلار, مدت سی وچهار سال است که برادر مسعود علیه جمهوری اسلامی فعالیت میکند یعنی میشود 12410 روز که در این مدت هشت سال هم کبیسه بوده که میشود 12418 روز البته با احتساب اینکه ایشان تمام روز هم فعال هستند نه نصف روز باید این رقم را دو برابر کرد که ده و ده میشود بیست و به 2 ما ده بریک و خلاصه عدد میشود 24836 روز که البته اگر ذره ای انصاف داشته باشیم باید به همین مقدار شب ها را هم اضافه کنیم چرا که برادر مسعود بسیار شبها حتی دو شیفته خواب سرنگونی جمهوری اسلامی را دیده و درخواب هم فعال بوده پس رقم میشود 49672 روز که با همان حساب کارگر ساده شرکت تبلیغاتی یعنی روزی پانزده دلار میشود 745080 دلار سود سپرده خالص ایشان در حداقل محاسبه , چرا که ایشان بر خلاف آن کارگرهای ساده حرف بسیار هم زده اند و باید پولهای هنگفتی که به سخنرانان خارجی داده ایم را هم اضافه کنیم و البته این در صورتی است که اقدامات دیگر نظیر فحش و لگد و غیره را در نظر نگیریم .

تازه این گوشه هایی از ارزش برادر مسعود است و من اینجا از ارزش معنوی ایشان صحبت نکرده ام چرا که ایشان تنها کسی بود که جلوی صدام حسین اجازه داشت سیگار بکشد و پایش را دراز کند و روی هم بیندازد و همچنین ایشان شوهر رئیس جمهور برگزیده و شورای رهبری مجاهدین هم هستند والبته به خانم هیلاری کلینتون هم نظر دارند.

و باور کنید که همه اینها گوشه هایی از کرامات ایشان است و ارزش ایشان سر به بی نهایت میزند .

 

همچنین  .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

مقابله با بازدید ناگهانی

(کمپهای اشرف و لیبرتی مجاهدین خلق، فرقه رجوی)

 

 

حسن زبل، وبلاگ حسن زبل، هجدهم سپتامبر 2012
http://hasanzebel.blogfa.com/post-934.aspx

 

واقعا حیف است ما نباید بگذاریم که حاصل رزم و رنج و خون اینهمه مجاهد خلق در لیبرتی و جهان یکشبه از بین برود , اینهمه زحمت کشیدیم و لوله فاضلاب ترکاندیم , هزارخانی به اندازه موهای سرش در وصف فاضلاب ترکیده مقاله نوشت , اینهمه با بوی بد نشستیم و فاکت نوشتیم و نشست گذاشتیم , اینهمه آشغال جمع کردیم و توی بنگالها ریختیم , اینهمه گردن کج کردیم و نامه به نماینده سازمان ملل نوشتیم و بیانیه دادیم و حتی گفتیم که به ما خمپاره زدند . اما نتیجه اینهمه زحمات با بازدید دیپلمات ها و خبرنگاران به دلیل عدم آمادگی ما یکشبه از بین رفت .

باور کنید اگر به طور واقعی خمپاره خورده بودیم دردش واگر فاضلابمان ترکیده بود گندش واگر آشغال از سروکولمان بالارفته بود تعفنش به مراتب از این افتضاح کمتربود.

چرا ما نباید آمادگی داشته باشیم , پیشنهاد میکنم برای ما کلاس زبان بگذارند تا بتوانیم به زبانهای بین المللی با بازدیدکنندگان صحبت کنیم , البته برای اینکه بچه های لیبرتی از این زبان آموزی برای فرار استفاده نکنند پیشنهاد میکنم فقط چند جمله به همه یاد بدهیم مثلا بگوییم جمله : " ما فاضلابمان ترکیده و گوشت و سبزی برای خوردن نداریم و وضع وخیم است " به انگلیسی میشود" ماین اسکولری واترایزبومب اند وی دونت ایت میت اند ویجیتیبل" و به عربی میشود " نحن منفجر الفاضل الماأ و نحن کلا لایاکلون اللحم و خضروات و کلهم وضع الوخیم " و به گجراتی میشود : અમે હાલમાં જ વિસ્ફોટ મળપાણી પરિસ્થિતિ ભયાનક છે, અને અમે માંસ અને શાકભાજી ખાતા નથી સિદ્ધહસ્ત તાજેતરમાં વિસ્ફોટ

و همینطور هندی و روسی و غیره حتی میتوانیم تابلو هم بنویسیم و داشته باشیم ,

داشتن مقدار زیادی آشغال برای ریختن در معابر و توالت ها هم ضروری است و همچنین میتوانیم از برادران و خواهرانی که ترکش خمپاره در بدنشان وجود دارد استفاده کرده و هنگام بازدید خبرنگاران ودیپلوماتها با درآوردن صدای مهیب انفجار از خودمان بگوییم به ما خمپاره زدند و بلافاصله مجاهدین ترکش دار خودشان با به زمین بزنند وبرای محکم کاری یکی دو تا از آنها هم از شدت ترکش ها فوت کنند.

میتوانیم جهت کسب آمادگی برای بازدیدهای سر زده بجای نشست های غسل هفتگی و عملیات جاری هر شب جمع شده و همدیگر را به شدت کتک بزنیم اینطور هم بچه ها راضی ترند و هی غر نمیزنندکه اینهمه غسل و عملیات جاری آخرش چه شد و اعصابمان خراب شد و .... و هم اینکه به میزان زیادی کبودی و ورم و خون مردگی و غیره روی بدنمان میماند که میتوانیم با نشان دادنش به بازدیدکنندگان بگوییم که سربازان عراقی هرشب ما را کتک میزنند , البته ناگفته نماند که محل این زخم ها و خونمردگی ها باید طوری باشد که حریم مناسبات خواهر و برادری موقع نشان دادنش به بازدیدکنندگان رعایت شود.

با تشکر

زنده باد ارتش آزادیبخش ملی بازوی استوار و پراقتدار مقابله با بازدید

برقرار باد جامعه بی طبقه لیبرتی

درورد بر ایران رجوی وحاضر حاضر واز مسعود است این فرمان ماندن در لیبرتی تا پایان

 

همچنین  .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

دیدید که اشرف از جا نجنبید؟!

 

 

حسن زبل، وبلاگ حسن زبل، هجدهم سپتامبر 2012
http://hasanzebel.blogfa.com/post-933.aspx

 

دیدید که بار دیگر صحت سخنان برادر مسعود روشن شد و نشان داد که رهبر انقلاب نوین ایران و فرمانده کل ارتش آزادیبخش مثل همیشه هرچی گفته راست گفته و هر تحلیلی که کرده درست از آب در آمده ؟

دیدید که همانطور که برادر مسعود گفته بود اگر کوهها بجنبند اشرف از جا نخواهد جنبید ! ودیدید که همچنان اشرف پایدار و استوار درجای خود ایستاد درحالی که همه اشرفیها آنجا را ترک کردند و فقط چند نفر مانده اند برای فروش وسایل و امکانات آنجا؟

اشرف یک نمونه و تجربه و الگو برای ایران فرداست , ایرانی که خواهر مریم ریس جمهور مادام العمر آن خواهد بود و ما دورتا دور آن را دیوار و سییاج و سیم خاردار و خندق خواهیم کشید و کند و به همه ناپدری و نامادری هایی که اطراف ایران با بلندگو ادعا میکنند که اقوام ما هستند که در خارج بوده اند فحش خواهیم داد و سنگ خواهیم زد ؛ بله به امید روزی ما مجاهدین غیور و گوهران بی بدیل ایران فردا راهم مثل اشرف امروز ترک کنیم و فقط چند نفر برای فروش مملکت بمانند.

کلا فروش اخبار و اطلاعات و وطن و هموطن و شهر و دین و .....همیشه بعنوان یک شیوه مبارزه توسط سازمان بکار گرفته شده و خواهد شد و موفقیت های چشمگیر کنونی هم به دلیل همین مبارزه بی امان است .

ما اشرفیان غیور که از اشرف در آمده و امید است که بزودی از لیست تروریستی هم در بیاییم , بزودی از خیلی چیزها و جاهای دیگر هم درخواهیم آمد و این تازه شروع حرکت انقلابی ماست ,

درآمدن اشک , درآمدن شلواربرای پوشیدن دامن , درآمدن قوزمان و همچنین موی سفیدمان در اشرف و لیبرتی و درآمدن دندان مصنوعی برادران و خواهران مسئول هنگام شعار دادن ,درآمدن از چاله برای رفتن به چاه , و البته در کنار این همه درآمدن ها امیدواریم که از نحسی و ازخجالت برخی مخالفان و منتقدان هم همانطور که برادر مسعود دستور داده دربیاییم.

بله ما درآمدیم و درخواهیم آمد , از اشرف در آمدیم و از لیست تروریستی هم درخواهیم آمد , از اشرف در آمدیم اما همچنان اشرفی هستیم از لیست تروریستی هم که دربیاییم همچنان تروریست خواهیم ماند , گفتم که بعضی ها حواسشون به انتقاداتی که میکنند جمع باشه.

البته الان که همه ما اشرف نشینان به لیبرتی آمده ایم مشکلاتی که درلیبرتی هست ؛ با توجه به اصرار سازمان بر ثابت و دائم بودن لیبرتی باید خیلی سریع حل شود وگرنه انقلاب خواهر مریم و پیروزیهای بزرگ سازمان تحت شعاع قرار میگیرند .

مثلا ما در اشرف پارک مریم داشتیم و میدان اشرف و عکس بزرگ برادر را زده بودیم سر در موزه و مجسمه اشرف را گذاشته بودیم روی ساختمان مجللی که ساخته بودیم , اما در لیبرتی فقط فاضلاب سربازی داریم و یک سرویس بهداشتی که موقتا تا ساخت یک بنای بزرگ باید همان را به اسم فاضلاب مریم ثبت کنیم و عکس برادر و مجسمه اشرف و هرچه داریم را همانجا نصب کنیم .تاکم کم طی بیست سال اینده با همین شن ها یک بنای بزرگ شاید هم یک هرم بسازیم و تقدیم کنیم به ریس جمهور منتخب خودمان خانم مریم رجوی .

برای استمرار و دوام نشست های عملیات جاری و غسل هفتگی هم باید فکری کرد البته فعلا هواپیما هست و ما از پروازش لحظه داریم و میتوانیم فاکت های عملیات جاری را بنویسیم اما با توجه به وضعیت جسمی و روحی خواهران مسئول نگرانی از این است که مدتی بعد هیچ فاکتی برای نشست های غسل هفتگی نداشته باشیم که از سازمان میخواهیم که مقدمات این اقدام انقلابی و ایدئولوژیک را برای ما به طریقی فراهم کنند .

به امید ماندگاری در لیبرتی ومبارزه بی امان و تداوم ریاست جمهوری خواهرمریم وفروش اشرف .

 

 سایت ایران قلم از انتشار مطالب و مقالاتی که در آن کلمات توهین آمیز استفاده شده، معذور است

مسئولیت مطالب درج شده بر عهده نویسندگان آن می باشد