_________ استفاده از مطالب اين سايت با ذکر منبع بلامانع است _________

" کانون ایران قلم"

iran-ghalam@hotmail.com

www.iran-ghalam.de

سخنی صریح، صمیمانه و انتقادی با خانم مریم عضدانلو ـ بخش دوم

 

 

آرش رضایی، نیم نگاه، دهم ژانویه 2013
http://www.nimnegah.org/farsi/?p=2646

 

لینک به قسمت اول
http://iran-interlink.org/fa/index.php?mod=view&id=14168

 

خانم مریم عضدانلو، آیا شما تاکنون در رابطه با فاشیسم و ماهیت رفتارهای فاشیستی تامل کرده اید؟ آیا نیم نگاهی به منشور جهانی حقوق بشر سازمان ملل متحد انداخته اید؟

به شما توصیه می کنم قبل از پاسخ به سوالات مذکور که احتمالا با فحش و دشنام همراه خواهد بود با بازگشت به خویشتن خویش و با اندک تاملی در سرشت و احساس زنانه تان نسبت به وضعیت و شرایط تراژیکی که برای اعضای حاضردرکمپ لیبرتی و .. به وجود آورده اید، بیندیشید و دراعماق وجود زنانه تان به سرنوشت غم انگیز انسانهای تحت فشاردرتشکیلات مجاهدین که با دسیسه شما و همسرتان به ابتذال روزمرگی دچار شده اند، فکر کنید؟

خانم مریم عضدانلو، افراد تحت سیطره فرقه شما به مثابه انسانهای آزاد با تمام رویاها و آرزوهایشان باید بنا به اختیار و انتخاب خود زندگی کنند، عشق بورزند، دوست داشته باشند و دوستشان بدارند ولی متاسفانه شما و همسرتان به خود اجازه دادید تا اساسی ترین نیازانسانی یعنی عشق ورزیدن را از آنان بگیرید و نفرت را جایگزین آن کنید. بدینگونه سرنوشتی تراژیک، بیروح و بدون عاطفه را برای افراد درکمپ لیبرتی و تشکیلات مجاهدین رقم زدید زیرا آبشخورهیچ احساسی نبودید.

به نظر من و کادرهای تشکیلاتی جدا شده از مجاهدین خلق، شما و همسرتان منشور جهانی حقوق بشر را با تجاوز آشکار به حریم خصوصی افراد تشکیلاتی نقض کرده اید و کرامت انسان را به سخره گرفتید. آیا پاسخی دارید؟ بعید می دانم، نشست طلاق را به یاد بیاورید…

خانم مریم عضدانلو، من باور دارم که اگرآدمیان بخواهند ممتاز و برجسته باشند معنایش این نیست که با نیازها، انتخاب و آزادی فردی، رویاها و احساسات انسانی دیگران در افتند و با نقشی که آنان برای ایفـایش متــولد شده اند، سرناسازگاری داشته باشند. در حالیکه درماجرای نشست طلاق شما و همسرتان براحتی با سرکوب تمایلات ذهنی و روانی اعضای مجاهدین به مفاهیم انسانی و نیازهای طبیعی افراد دهن کجی کردید نقش واقعی آنان را در زندگی تحریف و به باد تمسخر گرفتید. نشست طلاق در واقع فریب افراد تشکیلاتی بود و معتقدم که مرور زمان واقعیات زشت و پیامدهای منفی آن را هر چه بیشتر آشکار خواهد نمود.

به نظر من هرکنشی واکنش متناسب با خود را به همراه خواهد داشت. گسستن علائق انسانی و احساسی افراد در نشست طلاق در زمانی که چندان دور به نظر نمی رسد ذهن و روانتان را آزار خواهد داد. یقین دارم گذر ایام حقایق را به همه از جمله شما و همسرت تحمیل خواهد کرد و اما اطمینان نیز دارم در صورتی که شما با رجوع به احساس و سرشت زنانه تان از سلطه و سیطره شیطانی شوهرتان رها شوید در نهایت تسلیم ارزش های انسانی و حقیــقت خواهید شد. براستی آیا زمان خودفریبی بسر نیامده است؟

خانم مریم عضدانلو، بی شک شما گریزی از ندای وجدانت نداری، پس با تامل در نشست طلاق و پیامدهای ضد انسانی و غیردموکراتیک آن که شامل نقض گسترده حقوق افرادتان درقرارگاه اشرف و تشکیلات مخوف مجاهدین بود، کمی به خود آئید. به انهدام بنیــان خانواده ها، پریشانی روحی و ذهنی مردان و زنان، به کودکان بیشماری که با توجیهات بیمارگونه شوهرتان از محبت والدین خود محروم ماندند و درکشورهای غربی آواره شدند، به تاثیرات ویرانگر روحی و روانی نشست طلاق در سالهای بعد از آن در افراد تشکیلاتی بیاندیشید که چگونه تحت فشار شوهر فاشیست و بی احساس شما و دیگر سران بداندیش فرقه، افراد مذکور دچار انواع و اقسام بیماری های روحی و روانی شدند.

آیا می دانید که توجیه و تحلیل های بی مایه شوهرتان در نشست طلاق با مبانی و اصول علم روانشناسی درتناقض آشکار است و از منظر علم روانشناسی سرکوب تمایلات و نیازهای درونی و حیاتی، مـوثرترین و تعیـین کننده ترین نقش را در ایجاد عقده و افسرده گی در افراد مجاهد بازی می کند. وتاثیر مستقیم بر روی احساس آنان می گذارد؟ پس چگونه فرقه شما داعیه علمی بودن مبارزه و انطباق برداشت های ایدئولوژیک خود را با مبانی و اصول علمی سرمی دهد؟ این معامله ای بود که سالهای طولانی شوهر فاشیست شما با افراد مستقر در قرارگاه اشرف به خصوص شما زنان تشکیلات کرد.

آیا زمان استقلال و رهائی از سلطه برتری طلبانه شوهرخودخواهتان، فرا نرسیده است؟ به قول معروف شما هـم می توانید کیک تان را خود بپزید و هم خود بخورید و بیش از این وامدار شوهرخود نباشید. به شرط اینکه تصمیم عاقلانه بگیرید و یک “نه” ی شجاعانه به شوهر روانی و بیمارتان بگویید کارساده ای است به اخلاص و شهامت نیاز دارید البته با الهام از احساس زیبای زنانه و اندیشه انسانی و….

خانم مریم عضدانلو، یک اشتباه را بارها تکرار نکنید و مانند کسانی راه را نپیمائید که صدها باراشتباه می کنند ما راه درازی را با هم طی کردیم اما براستی چرا شما نتوانستید همانند تعداد بیشماری ازجداشدگان راه خود را از مسیرخیانت و تبهکاری و تروریسم جدا کنید؟ وچرا نخواستید صداقت داشته باشید؟ جزاین است که شما از موضع ضعف با شوهرت رابطه برقرار کردید و در نهایت خود انسانی تان را به عبث به وی فروختید؟ و او نیززیرکانه بعد از بازی با احساسات زنانی چون خانم فیروزه ( دختر آقای بنی صدر )…. با شناخت ضعف های شخصیتی شما تسلط شیطانی اش را بر سرزمین وجودتان گستراند. امیدوارم که کمی درخلوت تنهایی تان بیندیشید و ازابتذال وابستگی به شوهرتان رها شوید وبه این نکته مهم توجه کنید که شما باید راه خودتان را با تکیه برسرشت و احساس زنانه تان پیدا کنید و نه با اتکـــا به وجود شوهرمستبدتان. خانم مریم عضدانلو، با تامل عمیق درعکس های اخیر شما که در دیدار با برخی از سیاستمداران امپریالیست و گرگ صفت که جز به استثمار خلقهای جهان نمی اندیشند و در سایت های متعلق به مجاهدین انعکاس یافته است غالبا لبخند بر لب دارید که ناخودآگاه مرا به یاد شاهکارلئوناردوداوینچی “لبخند مونالیزا” می اندازد پیشنهاد می کنم که شما نیز شاهکارداوینچی را با دقت نگاه کنید. مونالیزا می خندد ولی آیا او خوشبخت است؟ بنا به نظرهنرمندان و منتقدان برجسته دنیا مونالیزا ظاهرا می خندد ولی در پس لبخند او غمی بزرگ نهفته است لبخند غم انگیز؟

. با توجه به اینکه مونالیزا یک اثر هنری است و نه یک تروریست تمام عیارو همدست تبهکاران جنایت پیشه ای چون صدام .

خانم مریم عضدانلو، آدمی چرک هایش را درملاعام نمی شوید حقیقت ورای ذهن من و شما است بیائید صادقانه خودمان را آماده پذیرش افکار نو و مدرن کنیم. دوران توهمات انقلابیگری، عملیات جاری و حاکمیت ایدئولوژی با قرائت و مختصات فرقه ای بسر آمده است و درتفکر انسان مدرن جایگاهی ندارد. به انطباق خود با جهان مدرن فکر کنید. امکان ندارد که با دستهای آلوده، ذهن توسعه نیافته، روش های خشونت آمیز، سوابق تروریستی و تبهکارانه، شیوه های غیردموکراتیک و با انهدام کانون مقدس خانواده از آزادی خلق و رهائی زنان تحت ستم سخن گفت و نیز از راه حل سوم. شما بهتر می دانید که طرح راه حل از سوی شما برای خروج از بن بست استراتژیک جز فریب افکار عمومی اصالتی ندارد زیرا مفهوم تروریسم و تقدیس خشونت با ذهن خشن و بیمارشوهرتان همخوانی تام وتمام دارد و ادعای راهکاراصولی جز با نقد گذشته تروریستی و خیانتکارانه همسرتان و فرقه رجوی و برائت صادقانه از آن همه خیانت و جنایت امکانپذیر نیست و راه به جایی نمی برد.

به دفن عشق در نشست طلاق بیندیشید و…

ادامه دارد …

 

همچنین  .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

کپی برداری بحران و استمالت ها

(مجاهدین خلق، فرقه رجوی)

 

 

نیما میهندوست، عضو سابق ارتش آزادیبخش و مجاهدین خلق، نیم نگاه، سیزدهم دسامبر 2012
http://www.nimnegah.org/farsi/?p=2104

 

دراردیبهشت ماه امسال برنامه ای رادیویی ازشبکه NPR امریکا پخش شد. محتوای برنامه مربوط به چگونگی پیچیده ساختن تحریم های یکجانبه وموثرعلیه ایران با حضورسوزان مالونی بعنوان کارشناس مسائل ایران و ماتیوکرونیگ ازاعضای شورای روابط خارجی ایالات متحده امریکا بود. ایزوله کردن سیاسی ایران وتعیین تکلیف متحدان منطقه ای اش ازجمله سوریه یکی از راهکارها بیان شد. مشخصا ازیکسال پیش نقش اسراییل پسند سازمان تروریستی مجاهدین درایجاد هجمه تبلیغاتی علیه دولت سوریه وحمایت کورازتمامی شورشیان ازسلفی های خشونت طلب تا وهابی های القائده وتا زندانیان محکوم به اعدام عربستانی که به شرط حضور درجنگ سوریه آزاد شده اند، روز به روز گسترش می یابد.

مراجعه به سایت سازمان و منابع مرتبط با آن همگی موید این مسئله میباشد. این حمایت های کور، بی شک نشان از دست و پا زدن های سیاسی درتقابل امتیاز گیری با امریکا و اسراییل بشمار می آید تا به هر وسیله حرام عقلی و انسانی هم که شده بتواند شورای دست سازرجوی را بعنوان آلترناتیوی شبیه سازی شده قالب کند. سخنان زننده وبه دوراز واقعیت مریم رجوی دربرابرتعدادی ازنمایندگان فرانسه و اظهارات فریبکارانه وی همه و همه درراستای موج سواری خائنانه برروی موضوع ایران هراسی شکل گرفته و تلاش برآن دارد براساس اتکا به داشتن تشکیلاتی منسجم !!!؟ توانمندی های رزمی و نظامی را به رخ کشیده و دلهره های رویارویی غرب با ایران را بکاهد. اینها درحالی است که بطورموازی جریان حق و ارزش گرای اعضای جداشده مجاهدین با مکاتبات لازم و گاها مراجعات و ملاقات با نمایندگان پارلمان اروپا، حسب وظیفه اجتماعی خود ملاحظات حساس امنیتی بابت هیاهوهای تبلیغی مجاهدین را یاد آور میشوند.

تشکیل انجمن زنان ایران و افشاگری های شوک آوراعضای انجمن، فرقه مجاهدین را با چالشی سنگین مواجه ساخته و می رود افکارعمومی ایرانیان و حتی سایر کشورها و نوعا مقامات کشوری اروپا را به ماهیت پشت پرده گروه رجوی بیش از پیش آشنا سازد.

حال درچنین شرایطی که سازمان درپی نداشتن پروژه تبلیغی درون تشکیلات برای مصرف درسیستم مغزشویی اعضا، طرح براندازی جمهوری اسلامی را با سقوط دولت سوریه گره زده و به زuم افکار ونظرات مضحک وهمیشه دور از واقعیات خود در کج راهه نابودی با سرافکندگی پیش میرود، می طلبد درنقطه مقابل این موضوع بحث های قابل پیگیری حقوقی علیه زیرپاگذاشتن حقوق اولیه انسانی اعضا، علی الخصوص نفرات زیاد جداشده و موضوع کشته شدن اعضای ناراضی در سازمان و یا بحث های همکاری های وطن فروشانه سران سازمان با دولت عراق و اسراییل با سازو کاری آماده و قابل طرح و پیگیری استمرار یابد. طبعا دوز و کلک های رجوی برد سیاسی حتی کوتاه مدت خود را نخواهد داشت و نهایتا درمرحله طرح مسئله و معرفی وجهه آرایش شده سازمان باقی خواهد ماند. ضمن اینکه بسترهای سیاسی جامعه اروپا آمادگی این را ندارد تا بی جهت و بدون هر بررسی ومطالعه ای برای امتیاز دادن به یگ گروه آنهم با سوابق بغرنج تروریستی تصمیم بگیرد و اگرخروج از لیستی هم اتفاق افتاده منشا سیاسی آن آشکار شده و دستاوردی برای سازمان نداشته است .

 

همچنین  .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

فرار و رهایی چهار تن از کادرهای تشکیلاتی مجاهدین خلق ( خانواده آرزین و آقای تخم افشان ) از کمپ لیبرتی

 

 

نیم نگاه، سوم دسامبر 2012
http://www.nimnegah.org/farsi/?p=1850

 

بغداد ـ خبرنگاران رسانه های گروهی

براساس گزارش خبرنگاران رسانه های گروهی ازبغداد، سه نفر ازکادرهای تشکیلاتی فرقه مجاهدین درتاریخ ۸ و ۹ آذرماه ( چهار شنبه و پنجشنبه هفته گذشته ) طی درخواست خروج ازکمپ لیبرتی و اعتراض به سران مجاهدین خلق به دلیل ممانعت از خروج آنها از لیبرتی و حصارهای تشکیلاتی درماههای گذشته، سرانجام سردمداران مجاهدین را وادار کردند تا با خروج آنان از کمپ لیبرتی موافقت کنند.

ضمنا یکی ازکادرهای تشکیلاتی و با سابقه مجاهدین خلق ( نصرت الله تخم افشان ) نیز که از مسئولین رده بالای فرقه است پس ازعبورمخفیانه ازحلقه های حفاظتی و ایست های بازرسی متعدد دارودسته رجوی درکمپ لیبرتی موفق به فرارشد و خود را تسلیم نمایندگان کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل مستقر درلیبرتی نمود.

اسامی چهارتن از افراد جدا شده فرقه مجاهدین خلق بدین قرار است:

۱٫نصرت ا… تخم افشان

۲٫آرزین دیاله فرزند علیرضا

۳٫محسن دیاله فرزند آرزین

۴٫پیمان دیاله فرزند آرزین

بر اساس گزارش خبرنگاران مستقردرعراق، آقای تخم افشان پس از سالها مخالفت با سازمان مجاهدین و تحمل شکنجه های روحی و روانی و همچنین محرومیت از امکانات اولیه یک انسان معمولی درمناسبات فرقه رجوی، با استفاده از یک فرصت مناسب با گذشتن از تمامی لایه های امنیتی فرقه مجاهدین موفق به فرار شد و جدایی خود را برای همیشه ازفرقه تروریستی مجاهدین اعلام نمود.

فرارآقای تخم افشان ازاعضای رده بالای مجاهدین ازکمپ لیبرتی و حصارهای تشکیلاتی مجاهدین درنوع خود ازاهمیت بسیاری برخوردار است و بردروغ پردازیهای تبلیغاتی دارودسته رجوی نسبت به میزان وفاداری اعضا به فرقه مجاهدین و رهبری عقیدتی آن خط بطلان می کشد.

سه تن از اعضای جدا شده ( خانواده آرزین ) نیز پدر و فرزند می باشند که در دهه ۸۰ به مجاهدین پیوسته ولی پس از گذشت دو سال هواداری از فرقه مجاهدین، متوجه فریبکاریهای سرکرده مجاهدین شده و از همان زمان تصمیم به خروج از سازمان و جدائی از این فرقه تروریستی و خشونت طلب گرفتند، اما پرواضح است که رهبران مجاهدین از خروج افراد ناراضی جلوگیری و تا حد امکان این افراد را با محدودیتها و محرومیتهای زیادی مواجه می ساختند ولی پس از انتقال افراد به کمپ ترانزیت ( لیبرتی ) و اعتراض مستمر نیروها و اعضا به سردمداران فرقه رجوی، سرانجام مسئولین مجاهدین با خروج این سه تن موافقت کنند و آنان خود را تسلیم افسران کمیساریای عالی سازمان ملل نمودند.

گزارش خبرنگاران رسانه های گروهی می افزاید: ” فشار، سرکوب، جلوگیری از آزادی های اولیه و محرومیت افراد از حقوق انسانی درتشکیلات مجاهدین، تشدید فشارهای روحی – روانی، کنترل شدید شبانه روزی اعضا (چه در اردوگاه تروریستی اشرف و چه در کمپ لیبرتی)، ادامه یافتن نشست های خسته کننده و ملال آور غسل هفتگی، عملیات جاری، شعائر، لایه ای و …با هداف جلوگیری ازافزایش انتقادات به مناسبات فاشیستی و رهبری فرقه مجاهدین ازجمله عوامل اصلی فرار و خروج اعضا از فرقه ستیزه جو و خشونت طلب رجوی ارزیابی می گردد.

 

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

فرار تقی صالح عضو با سابقه مجاهدین خلق (فرقه رجوی) از کمپ لیبرتی

 

 

نیم نگاه، سوم دسامبر 2012
http://www.nimnegah.org/farsi/?p=1889

 

رسانه های گروهی ـ بغداد

امروزدوشنبه ۱۳/۹/۹۱ یکی ازاعضای با سابقه فرقه مجاهدین بنام آقای تقی صالح فرزند اباالفضل ۴۷ ساله که حدود بیست و دوسال عضومجاهدین بود موفق شد ازکمپ ترانزیت فراروخود را تسلیم نیروهای سازمان ملل مستقردرکمپ ترانزیت ( لیبرتی ) نماید.

تقی صالح پنجمین نفری است که ظرف هفته گذشته موفق به فرار و جدائی از فرقه رجوی گردیده است .

در پی به بن بست رسیدن راهبرد فرقه رجوی برای خروج دسته جمعی اعضای تشکیلاتی ازعراق، که بارها سردمداران مجاهدین براین امراذعان داشته و مرتباً درتبلیغات رسانه ای به این موضوع می پردازند، تاکنون هیچ کشوری حاضربه پذیرش این فرقه تروریستی نگردیده است که این موضوع درحقیقت تمامی برنامه های رهبران آشفته حال و سردرگم مجاهدین را نقش بر آب نموده است .

این درحالی است که طبق گزارش خبرنگاران مستقردربغداد، مسئولان رده بالای مجاهدین برای سرگرم نمودن اعضا با هدف جلوگیری ازافزایش موج اعتراضات و انتقادات به عملکرد سرکرده فرقه علی الخصوص پس ازتخلیه اردوگاه تروریستی اشرف و انتقال نفرات به کمپ ترانزیت، برنامه های روزانه ای را برای نگهداری افراد درعراق و درفضای ایجاد شده درکمپ ترانزیت (از جمله بیگاری کشیدن از نفرات،انجاام کار اجباری – مانندکندن زمین و سپس پر کردن گودال ها و چاله های ایجاد شده توسط نفرات، برگزاری نشستهای تشکیلاتی، کنترلهای محیطی و امنیتی حاکم بر کمپ ترانزیت) طراحی و اجرا می نمایند که همین موضوع علاوه برایجاد محدودیتهای محیطی باری کلیه نفرات باعث نوعی سرخوردگی و فشار روحی روانی اعضا گردیده است و نفرات دیگر طاقت تحمل این فشارها را از دست داده و بدنبال فرصتی هستند تا از فرقه جدا و یا فرار نمایند.

لازم به توضیح است هفته قبل نیزآقای نصرت الله تخم افشان از مسئولان رده بالای فرقه مجاهدین با گذشتن ازلایه های حفاظتی و امنیتی موفق به فراراز کمپ موقت ترانزیت شد.

 

همچنین  .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

پیام تبریک سایت خبری تحلیلی نیم نگاه

 

 

نیم نگاه، بیست و دوم نوامبر 2012
http://www.nimnegah.org/farsi/

 

تیم مدیریت سایت نیم نگاه تاسیس انجمن زنان ایران که اعضای آن را عمدتا کادرهای تشکیلاتی جداشده و با سابقه مجاهدین تشکیل می دهند، به موسسین و فعالین آن تبریک گفته و عمیقا براین باوراست که بیان حقایق و کوشش درانعکاس واقعیت ها و آنچه که درمناسبات درونی فرقه مجاهدین حاکم است به شکلی جسورانه و صریح ، پالس روشن و امیدبخشی از ایجاد فضایی منطقی و معقول و تلاش صادقانه ای ست درمسیر تدارک دیالوگ سازنده و انتقادی تا ازاین به بعد امکان پیدایش و وجود فرقه های دگم و تبهکاری چون مجاهدین خلق در دنیای مدرن و عصر تحولات دموکراتیک میسر نگردد

 

 

همچنین  .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

از عقیم کردن زنان تا سوء استفاده جنسی در فرقه فاشیستی مجاهدین خلق (فرقه رجوی)

 

 

نیم نگاه، بیست و دوم نوامبر 2012
http://www.nimnegah.org/farsi/?p=1662

 

قربانیان تروریسم به دو دسته کلی تقسیم می شوند، دسته اول کسانی هستند که هدف حملات تروریستی قرار می گیرند. معمولا هر جا از قربانیان تروریسم یاد می شود منظور از قربانیان ، این دسته هستند. اما دسته دومی نیز وجود دارند که تا کنون کمتر مورد توجه قرار گرفته اند.این دسته همان اعضاء گروه های تروریستی اند که تحت شرایط ضد حقوق بشری به عضویت این گروه ها درآمده و در وضعیت های غیرانسانی به انجام اقدامات تروریستی وادارمی شوند یا دراردوگاه های این گروه های تروریستی به گروگان گرفته می شوند.

اعضای فرقه تروریستی مجاهدین خلق ساکن درعراق (کمپ لیبرتی) از جمله دسته دوم قربانیان تروریستی اند که در اسارت این فرقه گرفتارشده اند. این موضوع وقتی مهم تر جلوه می کند که هزارتن ازاعضاء فرقه مجاهدین خلق را زنان تشکیل می دهند. آنها یا مجرد هستند یا از شوهرانشان طلاق گرفته اند و کاملا تنها زندگی می کنند. این خواست فرقه است. به آنها القاء شده است که خود را وقف فرقه و خواسته های رهبران فرقه بکنند و این گونه به رستگاری برسند.

بسیاری،ازنقض گسترده حقوق بشری اعضاء فرقه تروریستی مجاهدین خلق خصوصا زنان عضو خبرنداشتند تا اینکه درجریان اشغال عراق درسال ۲۰۰۳ میلادی که دیکتاتوری صدام حسین برای همیشه از بین رفت، بعضی از اعضا توانستند از شرایط آشقته به وجود آمده ناشی از جنگ نهایت استفاده را برده واز پادگان مخوف اشرف که محل استقرارآنها بود فرارکنند.

آنها واقعیت های دردناکی از آنچه رهبران فرقه بر سر زنان می آورند را برای افکار عمومی جهان روایت کردند. روایت کردند که چگونه ساده ترین حقوق اولیه زنها در پادگان اشرف نادیده گرفته می شود. درهمین حال گروههای حقوق بشری، نهادهای دولتی و سرویس امنیتی برخی کشور ها نیز گزارش های تکان دهنده ای ازوضعیت اعضای فرقه خصوصا زنان عضو منتشر کردند که ابعاد فجایع صورت گرفته بر ضد زنان پادگان را ترسیم می کند.

سقوط صدام حسین همچنین به نهادهای حقوق بشری فرصت داد تا تحقیقات مستقلی درخصوص وضعیت نابهنجار و غیرانسانی ساکنان اشرف به عمل آورند و نتایج این تحقیقات هولناک را دراختیار عموم قراردهند.گزارش زیر براساس اسناد و شواهد برگرفته ازاعترافات جدا شده ها، نهادهای حقوق بشری، موسسه های مطالعاتی و تحقیقاتی و سرویس های امنیتی برخی کشورهای غربی تنظیم شده است. در این گزارش سعی می شود وضعیت زنان ساکن اردوگاه اشرف بر اساس اسناد موجود در مقایسه با قوانین بین المللی راجع به زنان و قوانین حقوق بشری موجود بررسی شود.

 

۱-ازدواج ممنوع

شاید تصورش دشوار باشد اما واقعیت این است که زنان عضو فرقه مجاهدین خلق حق ازدواج ندارند. آنها اگر هم ازدواج کرده باشند می بایست ازهمسرانشان طلاق بگیرند. درفرقه به آنها گفته می شد که این برای تشکیلات ضروری است. اعتقاد رهبر فرقه براین است که عشق زنان به همسرانشان سبب ایجاد حائل میان عشق آنها به فرقه ورهبرفرقه خواهد شد و زنان را از انجام وظایف شان در برابر فرقه و رهبران آن باز می دارد. درتشکیلات فرقه رجوی عشق و علاقه، تنها دررابطه فرد با فرقه و رهبران آن معنا پیدا می کند. لذا زنان عضو فرقه باید تنها به رهبری آن عشق بورزند. این نشانه فداکاری و اثبات علاقه مندی به فرقه ارزیابی می شود.

دیده بان حقوق بشردرگزارشی که درمارس ۲۰۰۵ میلادی منتشر کرد به این موضوع پرداخته است. دراین گزارش که با نام “خروج ممنوع” منتشر شد با اشاره با دیکتاتوری شدید مسعود و مریم رجویآمده است :

“مراحل مختلف انقلاب ایدئولوژیک سازمان مجاهدین خلق عبارت بودند از: طلاق های اجباری افراد مزدوج، نگارش مرتب گزارش های خود انتقادی، چشم پوشی از تمایلات جنسی و فداکاری جسمی و روحی مطلق برای رهبری.”

همانطورکه درگزارش دیده بان حقوق بشرذکر شده است، طلاق اجباری افراد مزدوج یکی از مراحل مختلف انقلاب ابدئولوؤیک فرقه بوده وهیچ گریزی درانجام آن نیست. البته این قانون شامل شخص مسعود و مریم رجوی نمی شود و تنها این دوبودند که می توانستند با هم ازدواج کنند .

این در حالی است که بندج ماده پنجم “میثاق بین المللی حذف تمام اشکال تبعیض نژادی” مصوبه ۲۱ دسامبر ۱۹۶۵ “حق ازدواج و انتخاب همسر ” را ازحقوق بنیادی هر زن برمی شمارد.

موسسه تحقیقات دفاعی ملی امریکا (رند) نیز درگزارش خود راجع به فرقه مجاهدین خلق براین واقعیت صحه می گذارد که زنان عضو مجاهدین خلق درعراق باید زندگی تجرد را برمی گزیدند.

در گزارش این موسسه آمده است: “به عنوان بخشی از “انقلاب ایدئولوژیک”، طلاق های اجباری و تجرد ازجانب رجوی ها جبرا اعمال گردیده است. طلاق اجباری زوج ها را موظف ساخت تا حلقه های ازدواج خود را در یک کاسه انداخته و عواطف خود نسبت به یکدیگر را محکوم نمایند.”

در همین حال بند ۲ ماده بیست و سوم کنوانسیون بین المللی حقوق مدنی و سیاسی سازمان ملل متحد: “حق ازدواج و تشکیل خانواده برای مردان و زنانی که به این سن (سن ازدواج) رسیده اند، را برسمیت می شناسد.”

موضوع اصرار بر تجرد و ممنوعیت ازدواج در فرقه مجاهدین خلق، که درگزارش های فوق نیز بر آن صحه گذاشته شده است ناقض بسیاری از مفاد حقوق بشری و از جمله نقض صریح میثاق بین المللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی سازمان ملل متحد است.

بند ۱ ماده دهم میثاق مذکور تصریح می کند: “- خانواده که عنصر طبیعی و رکن بنیادین جامعه است باید تا حد امکان از محافظت و مساعدت گسترده برخوردار گردد، بویژه تا زمانیکه (خانواده) مسئولیت نگاهداری و تربیت کودکان را به عهده دارد. (همچنین) ازدواج باید با رضایت آزادانه و تمایل همسران منعقد گردد.”

حق ازدواج و تشکیل خانواده از ساده ترین حقوق اولیه و بنیادین هر فرد است. این حق مانند حقوق اولیه دیگری نظیرداشتن شغل و انتخاب محل زندگی سلب نشدنی است و هیچ کس نمی تواند این حق را از دیگری سلب نماید. اما زنان عضو فرقه مجاهدین خلق در عراق از این حق بنیادی محروم اند.

 

۲- عقیم کردن زنان

فرقه مجاهدین خلق بیش ازهر گروه دیگری مدعی تساوی حقوق زن و مرد است. اما زنان عضو فرقه از ساده ترین حقوق خود محروم هستند. قسمت هولناک موضوع اینجاست که فرقه مجاهدین خلق به ممنوعیت ازدواج برای زنان عضو قناعت نمی کرد. این فرقه برای از بین بردن هر گونه عطوفت مادری و یا بازگشت احتمالی زنان به شرایط قبل، در سال های استقراردر پادگان اشرف، طی یک سناروی خوفناک ضد بشری طرح عقیم کردن زنان ه را پیاده کرد.

بتول (نسرین) سلطانی (۴۳ساله) یکی ازجداشدگان فرقه که ۲۰ سال سابقه همکاری و عضویت در سازمان را دارد، از جمله قربانیانی است که دردوران عضویت درفرقه مجاهدین خلق از همسرش طلاق گرفته و کودکش را رها ساخت و تا رده تشکیلاتی شورای رهبری آن ارتقاء یافت. وی در این خصوص می گوید:” در یکی از نشست‌های شورای رهبری سازمان مجاهدین‌ به نفیسه بادامچی (تنها دکتری که در رده شورای رهبری عضویت داشت) توسط مسعود رجوی ابلاغ شد که اولین و مهمترین مسئولیت او برداشتن رحم زنان است و بابت بالا رفتن آمار این زنان از شخص مسعود (رجوی) امتیاز می‌گرفت. در سازمان به جراحی رحم بالا رفتن از قله اطلاق می‌شود. مثلا در جلسات سازمان مسعود و مریم از نفیسه بادامچی سوال می‌کردند تاکنون چند زن به نوک قله رسیده؟ و چند زن در نوبت هستند؟ (نشست مطبوعاتی بتول سلطانی در همایش بزرگ پاریس،۱۹ ژوئن ۲۰۱۰ )

به گفته این عضو جدا شده از فرقه مجاهدین خلق تا زمانی که وی درفرقه حضور داشته است (۱۸اکتبر ۲۰۰۸ ) بیش از ۱۵۰ نفر از خانم‌ها تحت عمل جراحی عقیم سازی قرار گرفته بودند.

این در حالی است که بند” ه” ماده شانزدهم کنوانسیون حذف کلیه اشکال تبعیض علیه زنان ” داشتن حقوق یکسان جهت تصمیم گیری آزادانه و مسئولانه در زمینه تعداد فرزندان و فاصله زمانی بارداری و دستیابی به اطلاعات، آموزش و وسائلی که آنها را برای اجرای این حقوق قادر میسازد.” را از حقوق زنان به رسمیت شناخته است.

از قانون فوق چنین بر می آید که اولا بارداری حق اولیه هر زن است یعنی داشتن فرزند از حقوق اولیه هر زن به حساب می آید و ثانیا زنان در باردار شدن کاملا آزاد بوده و هیچ کس نمی تواند هیچ گونه محدودیت یا اجباری در این زمینه برای آنها به وجود آورد. آزادی زنان در این زمینه شامل تعداد فرزندان و فاصله های دوره بارداری نیز می باشد. یعنی هیچ کس نمی تواند زنی را وارد کند که چه وقت باردار شود، تا چه رسد به اینکه کاری کند که آن زن اصلا باردار نشود! قانون مذکور حتی تدارک وسایل و امکانات لازم برای دوره بارداری زنان را لازم و ضروری بر می شمارد.

برداشتن رحم زنان بر اساس زور و تحت تعلیمات فرقه ای می تواند نوعی نقص عضو برای زنانی باشد که قصد دارند بچه دار شوند. نوعی نقص عضو که قابل درمان و جبران نیست.کم نیستند قوانین حقوق بشری که بر سلامت جسمی و روحی زنان تاکید ویژه ای دارند.

عقیم کردن زنان در تناقض با قوانین حقوق بشری است که سلامت زنان را مورد تاکید قرار می دهند. بند ۱ ماده دوازدهم میثاق بین المللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی سازمان ملل متحد تصریح می کندکه :” دولتهای عضو این میثاق حق هر فرد را برای دستیابی و برخورداری از بالاترین (وضعیت) سلامت جسمی و روحی، برسمیت می شناسند.”

همان گونه که ملاحظه می شود قوانین مذکور به صراحت بر” سلامت” زنان و حق دسترسی آنها به “آموزش های تربیتی”خاص کودکان تاکید ویژه ای دارند.اما عقیم کردن ساکنان اشرف عملا به معنای نادیده انگاشتن سلامت آنها و نقص عضو آنهاست.

ممنوعیت ازدواج و عقیم کردن زنان عملا تلاش برای انقطاع نسل اعضاء ساکنان اشرف است. در حقیقت این موضوع یک نسل کشی است . در حقوق بین الملل هر گونه تلاش هدفمند برای جلوگیری از زاد و ولد یک گروه، قبیله یا قوم، مصداق نسل کشی است. بر اساس کنوانسیون جلوگیری از نسل کشی و مجازات مرتکبین” تحمیل استانداردهایی به قصد جلوگیری از زاد و ولد اعضای گروه” مصداق بارز نسل کشی است.

این دقیقا همان چیزی است که درخصوص زنان عضو فرقه تروریستی مجاهدین خلق اعمال شد. نزدیک دو دهه هیچ کودکی در پادگان اشرف متولد نشد. صدای هیچ کودکی در این پادگان به گوش نمی رسید. سن و سال زنان عضو مجاهدین خلق عمدتا بالای ۴۰ است؛ دوره ای که امکان بارداری برای زنان بسیار پایین خواهد آمد. در حقیقت این زنان اگر بعد از آزادی از فرقه رجوی هم بخواهند باردا شوند یا به دلیل عقیم شدن نمی توانند یا به دلیل سن بالا.

۳- کنترل و سوء استفاده جنسی زنان

یک واقعیت تلخ و مشمئز کننده فرقه مجاهدین خلق سوء استفاده جنسی از زنان فرقه است. گزارش های منشر شده حاکی است که مسعود رجوی بسیاری از زنان مطلقه فرقه را که مجبور به جدایی از شوهرانشان کرده بود مورد کامجویی قرار می‌داد.

موسسه رند در گزارشش در این خصوص می نویسد: عشق به رجوی ها می بایست جای عشق به همسر و خانواده را میگرفت. این گزارش کنترل جسی زنان در پادگان اشرف را تایید می کند. در بخشی از گزارش موسسه رند آمده است: اعضای سازمان مجاهدین خلق می بایست افکار و حتی خواب شبانه، خصوصا افکار و تمایلات جنسی خود، همینطور مشاهدات در خصوص سایر اعضا، را بطور روزانه ثبت نمایند.

به گفته خانم بتول ( نسرین) سلطانی یک از جدا شده های فرقه مجاهدین خلق کارکرد خشونت و استفاده جنسی از زنان در فرقه مجاهدین آنقدر زیاد بود که صدای فریاد شخصیتها و نویسندگان بین‌المللی را نیز درآورد،‌ به گونه‌ای که یک بار دبیر دوم سفارت آمریکا در بغداد طی گزارشی مستند، از بخشی از جنایات سرکرده گروهک تروریستی منافقین در تسویه حساب‌های خونین و کشتار همکاران خود، تجاوز به زنان عضو فرقه، مسموم سازی و اعدام دهها تن از اعضای بریده این گروهک پرده برداشت. این مقام آمریکایی که به مدت ۹ ماه، اسناد و پرونده‌های گروهک منافقین در عراق را مورد مطالعه و بازبینی قرار داده و خود نیز از مسئولان مرتبط با مسائل پادگان اشرف بوده است، در گزارش خود می‌نویسد: مسعود رجوی مانند «ملک فاروق» پادشاه سابق مصر حتی به زنان همکار خود نیز رحم نمی‌کند.

این در حالی است که بند الف و ب ماده ۲ اعلامیه حذف خشونت علیه زنان ” خشونت جسمی، جنسی و روانی که در جامعه عمومی اتفاق می افتد، از جمله تجاوز، سوء استفاده جنسی، آزار جنسی و ارعاب در محیط کار، در مراکز آموزشی و جاهای دیگر، قاچاق زنان و تن فروشی اجباری را از مصادیق بارز خشونت علیه زنان بر می شمارد.

۴- جدا کردن زنان از کودکان شان

به طلاق اجباری زنان متاهل، وادار کردن آنها به زندگی تجرد، کنترل و سوء استفاده جنسی از آنها توسط رهبر فرقه مجاهدین خلق باید جنایت جدا کردن کودکان از مادرنشان را اضافه کرد.

بر اساس آمار ۷۰ درصد از زنان عضو مجاهدین خلق در عراق مجرد بوده و تاکنون ازدواج نکرده اند و در مجموع ۱۰ درصد از زنان فرقه که متاهل بوده اند دارای فرزند هستند. با این حال این زنان متاهل از دیدن و سرپرستی کودکانشان محرومند. در گزارش اداره امنیت فدرال آلمان آمده است: “کودکان خردسال اعضایی که در سازمان مشغول فعالیت بودند در “خانه های کودکی” که سازمان ایجاد کرده بود، درکشورهای غربی و همچنین شهر کلن اسکان داده شدند. این بچه ها از والدین خود جدا گردیده تا با تربیت مجاهدین جهت جنگجویی ونبرد در ارتش آزادی بخش آماده گردند.”

این در شرایطی است که قوانین حقوق بشری و کنوانسیون های مربوطه داشتن حضانت کودکان را برای والدین خصوصا زنان یک حق طبیعی می دانند.

بر اساس بند” و “ماده شانزدهم کنوانسیون حذف کلیه اشکال تبعیض علیه زنان :” داشتن حقوق و مسئولیتهای یکسان در رابطه با حضانت (سرپرستی)، قیمومت کودکان و فرزند خواندگی یا رسم های مشابه با این مفاهیم که در قوانین داخلی وجود دارد. در کلیه موارد منافع کودکان از اولویت برخوردار است.

علاوه بر این جدا کردن کودکان از والدین از مصادیق مشخص نسل کشی محسوب می شود. در کنوانسیون جلوگیری از نسل کشی و مجازات مرتکبین به صراحت آمده است که “جداسازی اجباری کودکان گروه از گروه مادر و انتقال آنها به گروهی دیگر” عین نسل کشی است.

۵-شکنجه زنان

فرقه مجاهدین خلق خصوصا در اروپا با ژست‌های حقوق بشری تلاش می‌کنند خود را طرفدار حقوق بشر و حقوق زنان معرفی کنند. آنها خصوصا در اروپا از مساوات و آزادی زنان حرف می‌زنند، گروه‌ها و تشکل‌های بسیار زیادی بنام زنان ایجاد کرده و در گروه‌های حقوق بشری فعالیت می‌کنند و بنام زنان و دفاع از آزادی زنان ایران، کنفرانس ها و همایش های متعددی برگزار می‌کنند اما در عمل خود به آنچه که می گویند اعتقاد و التزام عملی ندارند! و سابقه شان خلاف ادعاهایشان را نشان می دهد.

براساس گزارش دیده بان حقوق بشر (مارس ۲۰۰۵) اعضای سابق مجاهدین خلق علت جدایی شان از فرقه را طلاق های اجباری دسته جمعی در سال ۱۹۸۸ و آزارو اذیت و شکنجه توسط عمال سازمان به دنبال “چک های امنیتی” در سال ۱۹۹۴ و ۱۹۹۵ ذکر کرده اند.

این در حالی است که بر اساس ماده هفتم کنوانسیون بین المللی حقوق مدنی و سیاسی سازمان ملل متحد مصوبه ۲۶ دسامبر ۱۹۶۶:”هیچکس نباید در معرض شکنجه یا رفتار تحقیرآمیز و مجازات غیر انسانی و وحشیانه قرار گیرد.

همچنین مطابق بند ح ماده ۳ اعلامیه حذف خشونت علیه زنان مصوبه ٢٣ فوریه ١٩٩۴ مجمع عمومی سازمان ملل متحد: زنان بطور برابر حق برخورداری و حفظ همه حقوق بشر و آزادی های اساسی در عرصه های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، مدنی، و همه عرصه های دیگر را دارند. این حقوق از جمله شامل مورد زیر است:

حق اینکه فرد مورد شکنجه یا دیگر مجازاتها یا رفتار خشن، غیر انسانی و تحقیرآمیز واقع نشود.

۶- ممانعت از ورود به ایران

مجاهدین خلق به زنان فرقه اجازه نمی دهند با خانواده هایشان ارتباط برقرار کنند. آنها زنان را در یک محیط کاملا ایزوله نگهداری می کنند و اجازه نمی دهند که از فرقه جدا شده و به ایران بازگردند یا به یک کشور ثالث بروند.

در بسیاری از موارد، عوامل فرقه مجاهدین خلق به خانواده اعضای فرقه در ایران اطلاع داده اند که بستگان آنها (عضو در فرقه)کشته شده یا مرده اند.همین الان هم تحت فشار نهادها و گروه های حقوق بشری اجازه تماس رسانه ها با اعضای فرقه را نمی دهند زیرا هر گونه ارتباط با دنیای ازاد را به مثابه تهدیدی برای ساختار فرقه ای حکم بر سازمان قلمداد می کنند.

گزارش دیده بان حقوق بشر دقیقا به این موضوع می پردازد که اعضای فرقه حق ترک آن را ندارند. در این گزارش می خوانیم: ” اعضای ناراضی که خواهان ترک سازمان بودند در بنگال ها محبوس می شدند. حبس در بنگال نوعی مجازات برای کسانی بود که از دیدگاه رهبری مرتکب خطایی شده بودند.”

موارد فوق تمام تظلماتی نیست که در حق زنان عضو فرقه مجاهدین خلق اعمال می شود. آنها مجبورند لباس یک دست و یک رنگ بپوشند. حق استفاده از لوازم آرایش ندارند. در ضمن پا به پای مردان در ساخت و سازهای داخل پادگان حضور می یافتند . تلاش می شود ازلحاظ فیزیکی مانند مردان به نظر برسند به همین دلیل زنان مجبور به کار اجباری و رژه درمقابل آفتاب سوزان عراق هستند تا چهره شان زنانه به نظر نیاید و همتای یک مردحاضر به انجام کارهای طاقت فرسا شوند. این ها تها بخشی از موارد نقض حقوق بشری است که فرقه مجاهدین خلق نسبت به زنان عضو فرقه در عراق اعمال می کند.

در چنین شرایطی لازم است سازمان های حقوق بشری حضور فعال داشته باشند. نهادهای مدنی و سازمان های غیر دولتی طرفدار صلح توجه بیشتری به این موضوع نشان دهند. موسسات مستقل برای نجات زنان عضو از ساختار فرقه ای حاکم بر آنها وارد عمل شوند.

 

همچنین  .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

گزارش موسسه آمریکایی رند: “مسعود رجوی” مانند “ملک فاروق” حتی به زنان همکار خود نیز رحم نمی ‌کند

 

 

نیم نگاه، بیستم نوامبر 2012
http://www.nimnegah.org/farsi/?p=1629

 

یک واقعیت تلخ و مشمئز کننده فرقه مجاهدین خلق، سوء استفاده جنسی از زنان فرقه است. گزارش های منشرشده حاکی است که مسعود رجوی بسیاری از زنان مطلقه فرقه را که مجبور به جدایی از شوهرانشان کرده بود مورد کامجویی قرار می‌داد.

موسسه رند درگزارشش در این خصوص می نویسد: عشق به رجوی ها ( مسعود و مریم )می بایست جای عشق به همسر و خانواده را می گرفت. این گزارش کنترل جسی زنان در پادگان اشرف را تایید می کند.

دربخشی ازگزارش موسسه آمریکایی رند آمده است: اعضای سازمان مجاهدین خلق می بایست افکار و حتی خواب شبانه، خصوصا افکار و تمایلات جنسی خود، همین طور مشاهدات در خصوص سایر اعضا، را به طور روزانه ثبت نمایند.

به گفته “بتول سلطانی” یکی از جدا شده های فرقه مجاهدین خلق، کارکرد خشونت و استفاده جنسی از زنان در فرقه مجاهدین آن قدر زیاد بود که صدای فریاد شخصیت ها و نویسندگان بین‌المللی را نیز درآورد،‌ به گونه ‌ای که یک باردبیردوم سفارت امریکا دربغداد طی گزارشی مستند،ازبخشی از جنایات سرکرده فرقه تروریستی مجاهدین درتسویه حساب‌های خونین و کشتارهمکاران خود، تجاوز به زنان عضو فرقه، مسموم سازی و اعدام ده ها تن از اعضای بریده از این گروهک پرده برداشت. این مقام امریکایی که به مدت ۹ ماه، اسناد و پرونده ‌های مجاهدین خلق درعراق را مورد مطالعه و بازبینی قرار داده و خود نیز از مسئولان مرتبط با مسائل پادگان اشرف بوده است، در گزارش خود می‌نویسد: مسعود رجوی مانند «ملک فاروق» پادشاه سابق مصر حتی به زنان همکار خود نیز رحم نمی ‌کند.

این در حالی است که بند الف و ب ماده ۲ اعلامیه حذف خشونت علیه زنان، خشونت جسمی، جنسی و روانی که در جامعه عمومی اتفاق می افتد، از جمله تجاوز، سوء استفاده جنسی، آزار جنسی و ارعاب در محیط کار، در مراکز آموزشی و جاهای دیگر، قاچاق زنان و تن فروشی اجباری را از مصادیق بارز خشونت علیه زنان بر می شمارد.

 

 سایت ایران قلم از انتشار مطالب و مقالاتی که در آن کلمات توهین آمیز استفاده شده، معذور است

مسئولیت مطالب درج شده بر عهده نویسندگان آن می باشد