_________ استفاده از مطالب اين سايت با ذکر منبع بلامانع است _________

" کانون ایران قلم"

iran-ghalam@hotmail.com

www.iran-ghalam.de

وارونه گویی های بی پایان سران فرقه مجاهدین

 

 

مهدی سجودی
16.01.2013

 

متهم کردن دولتها و اشخاص دیگر و بطور خاص افراد جداشده از این فرقه و ادعا های بی پایان و بی پایه و اساس این سازمان منفور تمامی ندارد . که به نطرم اینها همه اش از دست و پا زدن های آخر و رو به موت این فرقه هست که مثل خر تو گل گیر کرده و مانند غریقی هست که برای نجات خودش به هر خس و خاشاکی چنگ می اندازد . بنا برگزارشها یکی از ادعا های واهی این سازمان این است که دولت عراق با بهانه قرار دادن نام سازمان در لیست تروریستی وزارت خارجه آمریکا طی سه سال گذشته دو حمله خونین علیه افراد و نیروهای سازمان کرده و تعدادی را کشته و مجروح ساخته است و افراد بی گناه و مظلوم را مجبور به جابجایی اجباری کرده است و از آنان کمترین حق و حقوق را دریغ می کند .در اینجا باید جواب داد که آهای مسعود و مریم شما که شکنجه گران اصلی این نیروها بوده اید و برای آنها زندان شکنجه و اعدام راه انداختید و از تجاوز به زنان نگون بخت که فریب شعارهای دروغین رهایی زن شما خورده و به شما پیوسته بودند هم دریغ نکردید و شما شکنجه گران خود باخته تا به امروزچه گلی به سر این افراد اسیر و بیگناه زندانی خود زده اید ؟ جز اینکه برای خود با زجر های این اسیران کاخها خریده اید آیا تا الان فقط به اندازه سر سوزنی به این فکر کرده اید که در طول این سالیان فقط از این افراد بردگی کشیده اید و فقط و فقط استفاده مادی و معنوی و سیاسی خود را برده اید و وقتی هم که این افراد کوچکترین نارضایتی از خود بروز بدهند مورد شکنجه توسط شکنجه گران خودتان قرار می گیرند و در مورد آن درگیری های خونین هم همه دنیا شاهد هستند که مسبب اصلی و تحریک کننده نیروهای عراقی شما این زوج رجوی ها بودید که به بهانه حفظ اشرف این بیت العنکبوت و لانه فساد و قلعه مخوف و استالینی افراد را به کشتن دادید و بعد هم با یک هشدار خانم کلینتن سریعا تغییر مواضع داده و حاضر شدید که نیروها را به کمپ موقت لیبرتی بفرستید و انگار خانم مریم قجر فراموش کرده اند که گفته بودند به توصیه خانم کلینتن حاضر شده اند که افراد را به کمپ لیبرتی بفرستند و حالا با کمال پررویی و با وقاحت بی حد و حصر و در یک وارونه گویی آشکار این اعمال جنایت کارانه را به گردن دولت عراق و دیگران می اندازد .آیا حاضر هستید در یک دادگاه بی طرف و عادلانه در مورد این اعمال ضد انسانی و ضد حقوق بشری خود جوابگوبه من و امثال من باشید؟و آیا تا بحال شده از کسی که از شما جدا شده حمایتی نشان دهید بجز اینکه وقتی حرفی بزند و افشاگری علیه شما بکند اورا مزدور که بیشتر لایق شما هست نامیده و او را مورد فحاشی رکیک و حتی او را تو سط چماقدارانت مورد حمله قرارنداده و کتک نزده باشید؟
و همچنین سران فرقه در تازه ترین اراجیف و وارونه گویی های خودشان گفته اند که علت مرگ آقای بهروز رحیمیان مقامات دولت عراق بوده اند که از رسیدن بموقع او به بیمارستان جلوگیری کرده اند که این هم از آن ادعاها و وارونه گویی های بسیار مسخره و مضحک و خنده داری هست که این جلادان مطرح می کنند اینان در حالی این اراجیف را مطرح می کنند که خودشان جان افراد را ملک شخصی خود می پندارند و کوچکترین ارزشی برای جان افراد قائل نیستند و علنا بارها در نشستها مطرح می کردند که همه چیز و همه افراد باید فدای رهبری مسعود و مریم شوند و نه تنها کمترین توجهی و رسیدگی به افراد بیمار در سازمان نمی کردند بلکه آنها را متهم به تمارض می کردند و حال مرگ افراد را که بر اثر فشارهای روحی و جسمی ناشی از کارهای طاقت فرسا و پوشالی که از طرف مسئولین سازمان برده وار از نیروها گذاشته می شود و نشستهای طولانی مغز شویی نظیر عملیات جاری و غسل هفتگی که دایر می گردد هست و از طرف سازمان اتفاق می افتد را به گردن نیروهای عراقی می اندازد واقعا روی سنگ پای قزوین را هم سفید کرده اند با این وقاحت و پررویی خودشان؛ وبرای یک شنونده بیرون از خودتان این حرفهایتان تکراری و آزاردهنده و در عین حال خنده دار شده است یعنی خود تان را جک در برابر دنیا و روزگار کرده اید . و بدتر از همه اینکه باعث فشار روحی و جسمی هر چه بیشتر این افراد زندانی خودتان شده اید وآنها را از اولیه ترین حقوق انسانی محروم کرده اید و بعد هم به دروغ دم از حقوق بشر و حق و حقوق افراد می زنید. و در اینجا باید یکی به این سازمانهای بین المللی و ارگانهای حقوق بشری بگوید شما را بخدا کمی بفکر افراد اسیر و زندانی فرقه رجوی باشید اینرا من مدعی هستم که فقط هشت الی نه سال به دام این فرقه افتاده بودم تا چه رسد به آنهایی که سالیان خیلی طولانی تری مورد سوء استفاده های گوناگون این موجودات خونخوار و زالو صفت بوده اند و در پایان به رجوی ها می گویم که با این وارونه گویی ها راه به جایی نمی برید و نمی توانید کسی را بفریبید ونه تنها از جرم تان هم کاسته نمی شود بلکه بر آن اضافه می گردد بنابر این اکنون خودتان بهتر از هر کس دیگری می دانید که در سراشیبی سقوط و نابودی قرار دارید و نمی توانید با این وارونه جلوه دادن حقایق خود را از پاسخگویی بدر ببرید و همچنین به این ولگردی های مریم رجوی و اپوزسیون نمایی هایش دل خوش نباشید ودر واقع می خواهید با سیلی صورت خود را سرخ نگه دارید که متاسفانه دیگر دیر شده است و صورت رنگ پریده و بیمار شما را دیگر با پتک هم نمی توانید سرخ نگه دارید چون در ورطه نابودی قرار گرفته اید و صدای کلنگ گورتان هم شنیده می شود. به امید اینکه این حقایق و این حرفها کمک کوچکی باشد برای افراد در اسارت سازمان و همچنین کمکی باشد برای آزادی هرچه زودتر آنها.

 

همچنین .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

فرقه مجاهدین در بن بست

 

 

مهدی سجودی
23.10.2012

 

 

شرایط فرقه رجوی تقریبا به بن بست کامل رسیده است، اگر چه تلاش می کند این بن بست را مثل همیشه پیروزی نشان دهد. یعنی به واقع الان که دیگر هیچ جایی برای شعار دادن های سابق رجوی برای استراتژی سرنگونی و سلاح وسلاح کشی وجود ندارد. مهمتر این که اصلا دیگر کانون این توهمات یعنی قلعه اشرف وجود خارجی ندارد، بنابراین دیگر چه حرف ومنظوری برای حفظ و اسارت افراد در سازمان مجاهدین وجود دارد؟

خط استراتژیکی جدید مسعود رجوی برای سرپا نگه داشتن این فرقه  چیست؟  

 

چرا رجوی حال که به قول خودشان به بزرگترین پیروزی که دلخواهشان بود رسیده اند صدایش هنوز در نیامده است وهیچ حرف وحدیثی از چگونگی ادامه راه و خطشان برای مبارزه شان نیست؟ زمانی بود که این حرفها و شعارها برای گول زدن و سرپا نگه داشتن ادم ها برای قدرت طلبی و پای قدرت ماندن رجوی کما بیش خریدار داشت ولی حال چی؟ واقعا الان چرا دیگر مسعود رجوی در درون سوراخش بسر میبرد؟  زمانی دستور و فرمان بزرگش بود که اگر ظرف اشرف  پاشیده شود دیگر کسی دوروبرش نخواهند ماند سر همین حرف هم بهاهای بزرگی پرداخته وخونهای پاک زیادی را به ناحق ریخت ولی باز نتوانست دوام بیاورد.

 زمانی ترس بزرگ این بود که افراد کاملا بی خبر از دنیا و خالی از هر گونه عاطفه ای باشند ولی تا کی می توانست با این خواب وخیال ها سر کند.  این  ترس  همیشه با او بوده شاید الان در شوک همین ضربات بسر میبرد که خاموش مانده است. شاید و حتما بایست این شکست تلخ را بپذیرند که دیگر هیچ جای و ظرفی برای ان خط و مبارزه ای که مسعود رجوی پایه ریزی کرده بوده و خواب هایی که دیده بود وجود ندارد. البته از این مار هفت خط انتظارات زیادی هست که باید در اینده ببینیم دیگر چه طنزی را برای بیرون از خودش میگوید.

 

به نظر من در آینده سازمان مجاهدین یک فرقه منزوی و دست نشانده بیش نخواهد بود که باید بازیچه در دست همانهایی باشند که تا الان از انها تغذیه مالی و همه جوره میشدند. طور دیگر اینکه جام زهر دیگری و شاید اخر را سر کشیده و خط عوض کند و به مبارزه مسالمت امیز و پشت میزی روی اورد که این مرگ و گور رسمی و اختتامییه سازمان مجاهدین است. این موضوع خیلی مهم است که بدانیم به گفته خودشان اگر یک قدرت سکت و کاملا بسته کوچکترین شکافی بردارد تمام است حال باید به همین موضوع اما در مورد خودشان تامل کنند که این گروهک و فرقه با کوچکترین تغییر و باز شدن متلاشی خواهد شد.

 

همچنین .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

فرقه مجاهدین همچنان تروریست است

 

 

مهدی سجودی
12.10.2012


بالاخره سازمان ضد انسانی مجاهدین پس از سالیان تلاش و خرجهای کلان و رشوه دادن به این نماینده و آن نماینده و دیگر رشوه بگیران موفق میشود از لیست سیاه تروریستی امریکا در بیاید. اما باید به واقع تامل کرد که به چه قیمتی این به قول خودشان پیروزی به عمل امده است؟


با کمی تامل فقط به چند سال اخیر سازمان به طور واضح میتوان دید که با ریخته شدن چه خونهای پاک وبیگناهی بوده است؟ اما اساسا این خارج شدن از لیست گروه های تروریستی آمریکا جنبه محتوایی دارد؟ آیا به سازمان مجاهدین چراغ سبز نشان داده شده است؟ اینها می تواند همه رویا های رجوی برای دست و پازدن های کدکانه برای قدرت باشد. مگر سازمان مجاهدین در دهه 80 و 90 میلادی در لیست گروه های تروریستی بود؟ مگر آن موقع توسط صدام حسین پشتیبانی ، لجستکی و تسلیحاتی و مالی فراوان و گسترده نمی شد؟ آیا فرقه رجوی توانست در آن مقطع و در اوج خیانت کاری کند؟


اما باید این سازمان که مسلح بوده و چه خونهایی که در ان زمان از مردم بیگناه هم عراق هم ایران نریخته است، از لیست گروه های تروریستی خارج شود؟ ایا این واقعیتهای تلخ میبایست با این موضوع به دست فراموشی سپرده شود هرگز و هرگز. باید پس از این همه سال ظلم و ستم رهبران سازمان در حق انسانهای ساده و گول خورده اسیر فرقه روز وزمانی برسد که پاسخگوی این کارهای ضد انسانی باشند. حال به این مساله باید پرداخت که ایا با این خبر ماهیت این سازمان تغییر پیدا کرده یا خواهد کرد؟ به نظر و گفته های خیلی سیاستمداران و افراد معتبر این موضوع هرگز کمکی به این سازمان نخواهد کرد که دوبار به ان دوران سیاه مسلحانه خود بازگردند. اینها مثل موش ازمایشگاهی هستند در دستان سیاست و به خصوص امریکا برای سیاست بازی علیه ایران. یادم هست ان زمان که در اشرف اسیر سازمان بودم هر خبر و شلوغی داخل ایران میشود به سرعت رهبری برای روحیه دادن به افراد برای اینده واینکه سوءاستفاده کرده ودرون جیب خود بریزد میگفت همه این انگیزه ها از اشرف گرفته میشود حال نیز دوباره با یک تقی به توقی خوردن مریم باز توهم میزند ومیگوید ما توازن منطقه را به هم میزنیم بر علیه ایران باید گفت اینها به تنهایی بی ارزشترین هستند الا کمکهای دولت های فرصت طلب که میخواهند ایران را اسیر جنگ کنند و مثل باقی کشورها ایران را بچاپند. به این موضوع باید خیلی بها داد وسران سازمان باید این واقعیت را قبول کنند که دیگر پایگاه استراتژیکی برای مبارزه وخون وخون ریزی وجود خارجی ندارد و دیگر در خواب هم نمی توانند ببینند که تشکیلاتی هرزه مثل اشرف جایی بتوانند دستو پا کنند. به قول معروف ان قاقا را لی لی برد که برای خودتان پایگاه نظامی درست کنید وسلاح دست بگیرید ودوباره خونها بریزید. بنابرانی میبایست عراق را طبق قوانین بین المللی ترک کرده و به این امید باشید که کشوری جایی بدهد که فقط زندگی کنید همین و بس.
 

همچنین .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

قرار نبود ما جاده صاف کن بیگانه شویم

 

 

مهدی سجودی

25.09.2012

 

روزگار عجیبی است. ته دلم اینقدر ها باور نداشتم این فرقه اینقدر مورد لعن نفرین مردم ایران باشد. فکر میکردم فقط اعضای جداشده و کسانی که در حق آنها ظلم شده و درون سازمان مجاهدین بوده ویا کوچکترین رابطه ای با سازمان داشته اند، ولی بدون استثنا  از هر کس در مورد فرقه مجاهدین میشنوم، فقط  بد وبیراه هست. به نظر می رسد کسی نیست که از کوچکترین تا بزرگترین زخمی از این گروه ضدانسانی نخورده باشند. جالب اینجا که خیلی از بدگوها قبلا هوادار ودوستارانشان بوده اند.

بله دلایل و واقعیت ها را در مورد این فرقه وبی عدالتی ها وظلم هایی که در حق ایران وایرانی از دیر باز و شروعش تا به امروز جمع کنیم به این موضوع می رسیم که می بایست رهبران وسرکرده گان فرقه مجازات شوند .

به واقع این موضوع برای من یا جدا شده دیگر که روزی روزگاری درون وعضوی از این فرقه بودم، شرم نیست بلکه افتخار هست ، چرا که هر کسی که به این سازمان روی اورد فقط این را قبول کرد که فقط و فقط برای ازادی ملت اسیرش بجنگد، قرار نبود که ما مزدور و جاده صاف کن بیگانه شویم. قرار نبود که ما قربانی مادام العمر رجوی برای نجات جان وی باشیم. قرارن بود که برای خارج شدن از لیست گروه های تروریستی الت دست و مزدور تمام و عیار شویم.

این را برای کسانی می گویم که من وامثال مرا که فقط واقعیتهای درون فرقه رابه قلم می اوریم را مزدور میدانند و مینامند. چرا که بخاطر تبلیقات سوء سازمان علیه ما همه برایم پیغام بد مینویسند.البته اینها باعث نخواهند شد من و ماها ساکت شویم. حال کمی به این موضوع که بالاخره پس از تلاشها و زورها و ریخته شدن کلی خون ناحق وظالمانه مسعود رجوی به قول خوش جام زهر را خورد و اشرف شهر خفت وخاری خالی شد.

جای این پرسش وجود دارد که براستی نمیشد این موضوع بدون خون وخونریزی مفت که فقط به جیب مسعود رفته والبته به خیانت های قبلی اش در حق اشرفیان سابق اضافه شد پایان داده میشد؟

از دید عاقلانه و منطق محض ، میبایست خیلی سالیان پیش که دیگر چشم انداز و اینده ای برای این گروه نبود پایان می یافت، اما بر این اساس  که رهبری این فرقه کاملا بی منطق وبی پایه و اساس هست ، می بایست طبق گفته با سند خودش خون تک تک افراد تا اخرین نفر در اشرف ریخته میشد.

 بله این هست رهبری که حتی کمترین عرضه و جربزه ای ندارد برای دستورات و استراتژیهای کاملا غلطش خودی نشان دهد وکوچکترین دلیل و دفاعی برای اعمالش بکند. حال هم حتما دارد به حیله وکلک های جدید میاندیشد تا چند صباحی بیشتر خوشگذرانی کند.اصلا شاید به این فکر میکند دارد عمرش تمام میشود جان کسی هم که برایش اصلا ارزش ندارد پس خوب است تا گور به گور شدنش حال کند بعد تمام. از این رهبری بیکفایت هر چه بگوییم بر می اید. من که دلم روشن است که به همین زودیها دوستانم را مثل خودم ازاد خواهم دید چرا که افرادی که هم اکنون انجا هستند به کل واقعیت ها پی برده اند و این را کاملا روشن و واضح و زیبا از فرارهای مدام اسیران که تقریبا ۵ یا ۶ نفر در هفته هست میتوان دید. به امید ان روز نزدیک که همه خانواه هایی که چشم انتظاری دارند را شاد ببینیم.

 

همچنین .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

ضرورت محاکمه رجوی در دادگاه های بین المللی
 

 

مهدی سجودی
28.07.2012


این یک واقعیت هست که آدمی هر کار خوب یا بدی بکند حتما جوابش را خواهد گرفت . بالاخره ابرها کنار می روند و خورشید واقعیت همه جا تابان خواهد شد . بالاخره بعد از عمری در حالی که سازمان شکست خورده مجاهدین در عراق رو به سقوط هست، باید مسعود رجوی و مریم قجر عضدانلو در اروپا و دادگاه های بین المللی تقاص کارهای ضد انسانی خود را از پول شوئی گرفته تا مغز شوئی و زندان افراد بی گناه پس بدهند.
دادگاه پاریس مریم رجوی رهبری این سازمان را در نبود و گم و گور شدن رهبری اصلی یعنی مسعود رجوی که در سوراخ موش قائم شده ، فرا می خواند و از او بازجویی و بازپرسی می کند .
خیلی خوشحال بودم که از نزدیک در این تظاهرات بودم و نقش مستقیم برای گفتن حرفهای دوستانم در درون سازمان داشتم. چیز قابل توجه و چشم گیرش برایم این بود که کجا رفتند اون همه طرفداران هزار هزاری که برای مریم رجوی سر و دست می شکستند ؟ الان برایش چه مانده بجز چن تا پیر و پاتال که در این سن هم مغزشان تکانی نخورده و قسم خورده اند که عمر جوانان داخل سازمان را هم مثل خودشان بگیرند . به خانواده ها ستم کنند و مادران و پدران پیر را گریان و چشم انتظار نگه دارند .
همه فهمیده اند که سر تا ته این سازمان و رهبری و استراتژی کلک و دروغ هست و دیگر کسی دور و بر سازمان که همان اسم مستعار مسعود رجوی و مریم جانش هست، نمی پلکد .
به واقع واقعیتها خیلی زیبا هستند و زیباتر ا آن ، دیدن آنها از نزدیک است و رو شدن دست شان برای کسانی که حتی لحظه ای در مغز شان فکر شان را به غلط بودن مسئله ای باز نمی کنند . و اکنون ما همچنان شاهد و منتظر بدتر شدن شرایط این سازمان داغان هستیم و شما عزیزان منتظر تحرکات ما رها شدگان از تشکیلات مخوف رجوی برای رو کردن بیشتر دست این فرقه باشید.
بله در چنین شرایطی بیش از پیش و بیش از هر زمان دیگری ضرورت محاکمه رجوی ها خودش را بارز می کند و به خواسته همگانی تبدیل می شود و همگان اعم از خانواده های سالخورده قربانیان گرفتار در چنگال این فرقه ضد بشری که اکنون سه سال هست که برای دیداری کوتاه با عزیزان شان جلوی درب این قلعه در تحصن بسر می برند و تا این لحظه بدلیل ممانعت رجوی ها موفق به دیدار با عزیزان شان نشده اند و چه بسیار خانواده هائی که بر اثر سیاست ها و استرتژی غلطی که توسط شخص رجوی تعیین و تدوین و به دستور مستقیم وی اجرا شده عزیزان شان را از دست داده اند.
نمونه بارز این موارد می توان به حمله به اصطلاح فروغ جاویدان که در واقع دروغ جاویدان بود برای به کشتن دادن اعضای سازمان و ناراضیان بود و از سوی دیگر خیانت بود به مردم ایران.
نمونه دیگر می توان به وادار کردن افراد و خواباندن آنها زیر خودرو های عراقی و به کشتن دادن آنها به بهانه واهی حفظ اشرف .
نمونه دیگر قتل نیرو های ناراضی و مخالف در داخل مناسبات که به دستور شخص رجوی به زندان و بعضا اعدام محکوم شدند و آنهائی هم که موفق به رهائی از این فرقه شدند و خود را به کشور های آزاد اروپائی رساندند در حالیکه در تلاش هستند که جان بقیه قربانیان گرفتار مناسبات تار عنکبوتی این فرقه نجات دهند و به افشاگری علیه رهبری ناشایست این فرقه مشغول هستند از گزند یورش وحشیانه چماقداران این فرقه که مستقیما از سرکرده این فرقه مستقر در پاریس دستور می گیرند در امان نیستند.
بسیار کسان از مردم ایران هستند کسانی که عزیزانشان در زمان جنگ ایران و عراق سرباز بودند، به دستور رجوی کشته شدند.
بسیار کسان از مردم عراق هستند که از گزند مسعود و مریم رجوی در زمان صدام در امان نبودند ، اعم از کردها و شیعیان جنوب عراق.
از دلایل دیگر برای محاکمه رجوی ها ، باید به پول شوئی و اخاذی در کشورهای اروپائی و مهمتر از همه اینها به سبب عملیات تروریستی که در ایران بدستور شخص رجوی در این سالیان انجام شده است . اینها تازه گوشه ای از جنایات رجوی هاست . بقول معروف مشت نمونه خروار هست
لذا همین یک مشت نمونه از خروار جنایات و خیانت رجوی ها ضرورت محاکمه اینان را ایجاب می کند و اینرا بیش از هر کس دیگری خود شخص مسعود رجوی فهمیده و می داند و درست به همین دلیل هست خودش را در سوراخ موش مخفی کرده وبه یک حیات خفیف خائنانه و بزدلانه تن داده است تا در یک فرصت مناسب فلنگ را ببندد و فرار کند واز پاسخگوئی فرار کند .
ولی تاریخ نشان داده که هیجگاه جنایت کاران را از سزای اعمالی که مرتکب شده اند گریزی نیست و رجوی هم از این قاعده مستثنی نیست بخصوص که ما رها شدگان به سبب تلاشهای شبانه روزی در مجامع بین المللی و ارگانهای حقوق بشری و روشنگریها علیه سران فرقه و بطور خاص رجوی ها خواب راحت را چشمان وحشت زده ایشان ربوده ایم و تا محاکمه این سرکرده اصلی همه اقدامات تروریستی و ضد انسانی این فرقه دمی ز پا نخواهیم نشست.
 

 

 سایت ایران قلم از انتشار مطالب و مقالاتی که در آن کلمات توهین آمیز استفاده شده، معذور است

مسئولیت مطالب درج شده بر عهده نویسندگان آن می باشد