_________ استفاده از مطالب اين سايت با ذکر منبع بلامانع است _________

" کانون ایران قلم"

iran-ghalam@hotmail.com

www.iran-ghalam.de

توهمات مریم رجوی در اجلاس سالانه شورای ملی مقاوت دست ساز رجوی (مجاهدین خلق)

 

 

نسرین ابراهیمی، زنان ایران، بیست و پنجم ژانویه 2013
http://www.iran-zanan.de/Maghalat/2013/1/n-1.htm

دراجلاس شورای دست ساز رجوی، این بار مثل هر بار و هر سال، جلسه ای برگزار کردند که مثل همیشه تنها دستاورد جدید و نکته جدید این جلسه فقط رنگ لباس مریم رجوی بود که با سال قبلی متفاوت بود و یکی هم سن و سال و قیافه افراد و خود خانم رجوی که یک سال پیرتر و خسته تر و نا امید تر و بی رمق تر شده بودند.

در این جلسه مریم رجوی که مثلا می خواست از دستاوردهای سال گذشته صحبت کند، با چهره ای پر از غم و در تناقضی که هضمش برای خودش هم سخت است، شروع به روحیه دادن به خود و شوراییهای حقوق بگیر رجوی کرد و به نکاتی به عنوان دستاورد اشاره کرد! که مرغ پخته را هم به خنده وا داشت و هم شورایی ها را  ایشان به خروج از لیست تروریستی به عنوان دستاورد اشاره کرد! ولی نگفتند که کشتی رجوی تماما به گل نشست و همه چیز را دادیم البته اجبارا تا از لیست تروریستی خارج شدیم، و اشاره ای نکرد به شکستهای خطی، استراتژیکی و ایدئولوژیکی و نگفت که در عوض این لیست ما را از اشرف به عنوان کانون نبرد استراتژیک و همه چیز رجوی بیرون کردند، کانونی که رجوی سالیان سال برایش تبلیغ کرده بود و با آن پز می داد و هیچ خدایی را بنده نبود دست به کمر می گذاشت و با پشت گرمی به صدام و داشتن کانون استراتژیکی فرمان قتل و عام می داد، از قتل و عام کردها گرفته در عراق و تا مردم ایران در ایران، همینطور ایشان اشاره ای به افراد در به در اشرف نکردند که هم اکنون در لیبرتی یا در حال ریختن طرح فرار هستند، یا در حال ریختن طرح خودکشی، و یا نا امید از همه چیز و همه کس و در آرزوی مردن و نگفتند که بیش از پیش نزد مردم ایران روسیاه تر شده و بیش از پیش دستشان برای همه رو شد که اینها کی بودند و ماسک رجوی کنار زده شد و اون چهره واقعیش برای همه روشن شد.

ایشان از دستاوردهای تشکیل ارتش آزادی به عنوان نیروی تحت حمایت و تحت فرمان صدام چیزی نگفتند از دستاورد عملیاتها و ترورها و به کشته دادن افراد صحبتی نکردند از دستاورد انقلاب ایدئولوژیک از هم پاشوندن خانواده ها و ... صحبتی نکردند.

راستی آن جنگ مسلحانه و آن ارتش آزادی و آن انقلاب ایدئولوژیک و آن دوش به دوش صدام جنگیدن علیه ملت ایران و ... چه دستاوردی داشت ؟

ایشان می بایست می گفتند در این همه سال جز علیه ملیت ایران و خیانت به ملت ایران برای به چنگ آوردن قدرت آیا دستاوردی دیگری هم داشتند ؟

بعد از خروج از لیست تروریستی که ایشان به عنوان دستاورد از آن صحبت کرد به دستاورد بغایت خنده دار بعدی اشاره کرد که خود هم تلاش کرد خیلی به آن نپردازد و زود از آن بگذرد تا بیشتر از این به رجوی و زنش که به شدت دچار توهم شده است نخندند . ایشان دستاورد بعدی را این چنین گفتند که : تحول مهم دیگر اعلام برپایی یگانها و دسته های ارتش آزادیبخش ملی ایران در سراسر میهن !!! که از جانب مسعود در پاسخ به ضرورتهای دوران جدید و همچنین تغییر تعادل بین مقا ومت و رژیم صورت گرفت.

این تحول مهم , یعنی برپایی یگانها و دسته های ارتش آزادی در ایران می توانید توضیح دهید که اولا با کدام نیرو شما این کار را کردید ؟ آن ارتش آزادی در لیبرتی را می گوئید که به خاطر بیگاری کشیدن جنابعالی از انها , از جمله علف کنی , کشاروزی به اسم مبارزه برای آزادی , حتی توان راه رفتن را هم نداشته و همگی نیازمند به استراحت و کنترل پزشکی هستند ؟ و یا آن نیروهایی را می گویید که در کمپ لیبرتی تحت نظر سازمان ملل می بایست به کشورهای ثالث پناهنده شوند و هیچ کشوری هم حاضر به پذیرش آنها نیست؟ و یا آن نیروهایی را می گویید که هر روز در حال فرار هستند؟ و یا شاید هم منظور شما استفاده از نیروهای سیستم پناهندگی در کشورهای اروپایی است همانند پناهنده های افغانی، آفریقایی، سوریه و غیره و یا شاید هم دانشجویان کشورهایی مثل رومانی و ...

پیشنهاد می کنم که شما در این سن و سال حرمت خود را نگه داشته و بیشتر از این خود را مسخره و دلقک نفرمایید . شما با آن ارتش آزادی و با آن توپ و تانکهای صدام و با آن حمایت صدام با آن پولهای صدام با آن نیروهای ایدئولوژیک و انقلاب کرده و گوهران بی بدیل زمان و با آن .... نتوانستید جز آبروریزی کار دیگه ای انجام بدهید حال می خواهید بدون اینها آن هم در ایران ایرانی که مردمش جز خیانت و جنایت از شما چیز دیگه ای ندیدند آیا کاری از پیش ببرید ؟ آیا این هذیان پرت و پلا گویی جز برای سرپوش گذاشتن بر کثافتکاریها و شکستها و جنایات رجوی است؟

اینکه سازمان پر از جهل و جنایت شما به آخر خط رسیده است شکی نیست و خودتان هم این را به خوبی می دانید ولی چرا دست و پا می زنید و چرت و پرت می گوئید آیا بهتر نیست که الان و بعد از 30 سال جنایت از مردم ایران عذر خواهی کنید و به کثافتکاریهاتون اعتراف کرده و شرمنده باشید و از ادامه این مسخره بازیها و فریب کاریها و جنایتها که فقط شما را بیشترو عمیقتر در چاه باطل فرو می برد دست بردارید. سرپوش گذاشتن بر جنایات رجوی با این هذیان گوییها غیر ممکن است و آبی که ریخت جمع نمی شود .

در ضمن شوهر کوتوله و کوته فکر شما بهتر است که از فکر سوریه ای کردن ایران بیرون بیاید چرا که ایشان از جنگ مسلحانه اش تا تشکیل ارتش آزادی خارج از مرزهای میهن و تا .... را ما به خوبی دیدیم و از دستاوردهایش کاملا همگی مطلع شدیم , ایشان اول از سوراخ موش خود بیرون بیایند و کمی در مورد ایران و مردم ایران مطالعه کنند تا بفهمند که نه مردم ایران مردم سوریه هستند و نه کشور ایران کشور سوریه است و اگر ایشان خواب دیدند که می شود جنگ داخلی در ایران راه انداخت و می شود ایران را صد پاره کرد , این هرگز تعبیر نخواهد شد مثل خوابهای دیگرش

 

همچنین .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

نامه تشکراز پارلمان سوئد بخاطر به رسمیت شناختن جنایت کرد کشی سازمان مجاهدین فرقه رجوی در عراق

پارلمان سوئد 15 آذرماه (پنجم دسامبر) ماه جاری مسئله كردكشی كردها را به رسمیت شناخت و به تصویب رسانده است

 

 

نسرین ابراهیمی، زنان ایران، بیست و دوم دسامبر 2012
http://www.iran-zanan.de/Maghalat/name-n%20be%20parleman%20soewd.htm

 

 

اعضای محترم پارلمان سوئد

با سلام و احترام

اینجانب نسرین ابراهیمی یکی از اعضای جدا شده مجاهدین خلق که مدت نزدیک به 10 سال عضو این تشکیلات فرقه ای بوده ام , تشکر و قدردانی خودم را از یکایک اعضای پارلمان سوئد به دلیل به رسمیت شناختن این حقیقت و واقعیت یعنی کشتار اکراد توسط سازمان مجاهدین خلق در سال 91 میلادی اعلام می دارم . این حرکت شما که بسیار بسیار قابل تقدیر می باشد نشانه احترام و حمایت واقعی شما از حقوق واقعی انسانهایی است که سالیان است نه تنها حقوق آنها پایمال شده است بلکه به دست فراموشی سپرده شده اند.

اعضای محترم پارلمان سوئد
 


در سال 1991 بزرگترین اتحاد عمل مجاهدین خلق با دیکتاتور وقت یعنی صدام حسین شکل گرفت , عملیات کردکشی که سازمان مجاهدین آن را مروارید نامید , یکی از ننگین ترین و شرم آورترین و تکان دهنده ترین قسمت از تاریخ حیات این سازمان است . دیکتاتور وقت عراق که در داخل عراق به سرکوب قومها و اقلیتهای عراقی به طور خاص کردها پرداخته بود , در همین حال به کویت هم حمله کرد که با مقابله آمریکا مواجه شد , در این هنگام کردهای عراقی در شمال عراق که سالیان سال برای آزادی و دمکراسی جنگیده بودند فرصت را مغتنم شمردند که به دیکتاتوری یکی از دیکتاتورهای زمان پایان دهند , و دیکتاتور وقت که به شدت نگران از دست دادن کنترلش بود مجبور به فرستادن نیروهای زیادی برای پاکسازی کردها به شمال عراق شد , و مجاهدین همانطوری که همیشه رهبریشان به وضوح می گفت که ادامه حیات خودشان را در ادامه حیات دیکتاتور عراق می دیدند به دست و پا افتاده و به صدام حسین وعده دادند که کردها را به مجاهدین بسپارد و او به جنگ کویت بپردازد و خودش را درگیر پاکسازی کردها نکند .

و بلافاصله آقای مسعود رجوی و خانم مریم قجر عضدانلو فرمان حمله به کردها را صادر کردند و حتی در فیلمهایی که هنوز در داخل خود سازمان موجود بود , خانم مریم قجر عضدانلو فرمان داد تا کردها را با تانکها زیر گرفته و از هدر دادن گلوله جلوگیری شود .
 


در فیلمهایی که بعد خود سازمان آنها را از بین برد , کردهایی را نشان می داد که با لباسهای کردی در زیر تانکهای مجاهدین له شده بودند , دختران جوان و کودکانی که بر اثر اصابت گلوله نقش زمین شده بودند . وقتی که ما به عنوان کردهای ایرانی , از سازمان مجاهدین می پرسیدم که سازمانی که خود را مدافع حقوق همه اقوام و بی گناهان می داند و سازمانی که خود را مستقل می داند و سازمانی که ادعای دمکراسی و آزادی می کند , و سازمانی که ادعا می کند که با صدام همکاری نداشته است و ... چطور ممکن است که به این جنایات دست زده باشد ؟ جوابی نداشتند و برای همین بعد از مدتی سازمان تلاش کرد که سالگرد این جنایت را به فراموشی بسپارد و خیلی به آن نپردازد چرا که پرداختن به سالگرد این شقاوت در داخل تشکیلات خودش باعث اعتراض به این جنایت می شد. از طرف دیگر خاطرات افرادی که در این عملیات شرکت داشتند غیر قابل تحمل , زجر دهنده و تکان دهنده بود , افرادی که در اون عملیاتها بودند تعریف می کردند که چگونه به آنها دستور داده شده بود که کردها را ابتدا با به رگبار ببندند و وقتی که با کمبود گلوله مواجه می شوند , مریم قجر عضدانلو (رجوی) به آنها دستور می دهد که با تانکها کردها را زیر بگیرند تا با مشکل کمبود گلوله مواجه نشوند ! یکی از زنان داخل تشکیلات مجاهدین که راننده یک ام تی ال بی بوده است و خود نیز یکی از زخمیهای این عملیات بوده است , بارها و بارها تعریف می کرد که هنوز صدای آه و ناله اون مردان جوان زیر شنی تانک خودش را فراموش نمی کند !

و امروز همان خانمی که فرمان داد تا کردهای بیگناه را زیر تانکها له کنند با کمال تاسف در کشورهای اروپایی به راحتی در حال مسافرت در پارلمانهای مختلف اروپایی است , همان کسی که هزاران کرد بیگناه با فرمانش له شدند و زیر خاک رفتند ! همان خانم امروز قیافه ای مدرن به خود گرفته و دم از دمکراسی و آزادی و حقوق بشر و تمدن و ... در پارلمانهای مختلف می زند و ایشان انگار نه انگار که فرمان قتل و عامی را صادر کرده اند و جنایاتی مرتکب شده اند ! ایشان با سوء استفاده از قوانین حقوق بشری می خواهد جنایت علیه بشریت خودش را بپوشاند , اما این حرکت شما امروز امیدی دیگر در ما زنده کرد , جنایتها فراموش نخواهند شد و هستند انسانهایی که مدافع واقعی حقوق بشر هستند و نخواهند گذاشت که ناقضین این حقوق از دست قانون فرار کنند .

من به عنوان فردی که از سن 14 سالگی به مدت 10 سال گروگان و اسیر این فرقه در عراق بوده ام , و یک سال را هم در زندانهای خانم مریم قجر عضدانلو در اشرف سپری کردم , بسیار خوشحال خواهم شد که بتوانم حضوری با شما ملاقات کرده و اطلاعات جامعی از رفتارهای ضد انسانی این سازمان را در اختیار شما قرار دهم .

با سپاس و احترام
نسرین ابراهیمی - سوئیس
رونوشت به :
پارلمان سوئد
مطبوعات و رسانه های سوئد

 

همچنین .......

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

شورای دست ساز رجوی و ماهیت آن

 

 

نسرین ابراهیمی
26.10.2012
 

رجوی پس از سالیان خیانت و جنایت و همکاری با صدام علیه ملت ایران , بالاخره تقاص اون همه جنایت را پس داد , رجوی که روزی زیر سایه صدام حسین دست به کمر می گذاشت و فرمان کشت و کشتار علیه ایران و ایرانی صادر می کرد ویک دیکتاتوری در حد اربابش صدام به پا کرده بود که حتی به افراد خودش هم رحم نکرده و هر گونه مخالفتی در درون تشکیلات با افکار کهنه و عقب مانده و ارتجاعی و پوسیده اش به شدت سرکوب می کردو بعد هم همانند داستانهایی که فقط در کتابهای تخیلی می شود خواند , فرمان جدا کردن زنان از مردان را می داد واز زنان برای خود حرم سرایی به راه انداخت و بعد هم مردان را همانند بردگان تا سر حد مرگ به کار می کشید , و بعد هم که رجوی بعد از از دست دادن اربابش به شدت نگران و هراسان از دست دادن دیکتاتوریش و قدرتش شده بود , لذا تشکیلات فرقه ایش را مرز سرخ و همه چیز خودش قرار داد و از افراد نگون بخت وفریب خورده اش خواست که به هر قیمت از اشرف به عنوان ظرف تشکیلاتی و همه چیز رجوی دفاع کنند و به قول خودش که بارها می گفت که اگر این تشکیلات سوراخ شود یعنی سازمانی وجود ندارد , بعد از لابی های کلان و خرج کردن پولهای کلان و به کشته دادن تعدادی از افراد نگون بخت در اشرف , حال رجوی وادار شد که آن جام زهر را سرکشیده و تشکیلات ضد انسانی و فرقه ایش را منهدم کند و آن " همه چیز " را در بیابانهای عراق رها کند و آن بادکنک رجوی در آن بیابانها ی خشک و بی آب و علف بترکد و چیزی از آن " همه چیز " جز تعدادی بیمار و باز نشسته نماند .


روزگاری رجوی خودش و فرقه تار و مار شده اش را تنها گروه اپوزیسون ایرانی می دانست و بارها در نشستهای مختلف همه گروههای دیگر را ناچیز و احمق و بی خاصیت می خواند, حال رجوی که به دلیل خیانت و جنایت مورد نفرت گروههای دیگر می باشد و حال که رجوی همه چیزش را باخته و استراتژی جنگ مسلحانه اش کاملا به گل نشست و دیگر چیزی برای ادعاهای همیشگیش را ندارد و دیگر هیچ گروه و یا فردی او را به عنوان اپوزیسون ایران نه تنها نمی دانند بلکه او را مایه ننگ می دانند و نزدیک شدن به رجوی چهره هر گروه دیگری را نزد ایرانیان خراب کرده و تداعی کننده همان جنایات رجوی است برای ملت ایران , لذا رجوی این را به خوبی درک کرده و به تلاش کردن برای غالب کردن شورای به اصطلاح ملی مقاومت که دست چین شده شخص رجوی هستند روی آورده است , رجوی برای فریب گروهها و افراد دیگر اینطور وانمود میکند که گویا شورای ملی مقاومت هیچ ربطی به مجاهدین ندارد و همه گروههای دیگر می توانند با هم در این شورا متحد شوند. رجوی فریبکار این بار به فریب و دغلکاری تازه ای روی آورده است , شورایی که رجوی فریبکار می خواهد به خورد بقیه به عنوان یک شورای ملی بدهد همان شورایی که است که رجوی هر مخالفی را در آن سرکوب کرده و تک تک افراد آن را دستچین کرده است و فقط افرادی می توانند در این شورا باشند که خط رجوی خائن را زیر پوش شورای ملی مقاومت که مثلا به مجاهدین ربطی ندارد پیش ببرند , در حقیقت رجوی می خواهد اسم مجاهدین خلق را به شورای ملی مقاومت تغییر بدهد و به این شیوه حمایت یکسری گروهها را کسب کند و چهره منفور خودش را زیر این پوش قایم کند .


در شورای دست ساز و دست چین شده رجوی هر افکاری خارج از چهارچوبی که رجوی مشخص کرده است مردود می باشد . هنوز هستند کسانی که قبلا عضو شورای دست ساز رجوی بودند و گول فریبکاری رجوی را خورده بودند که گویا این شورا مستقل است و هر گروهی با هر تفکری می تواند عضو این شورا باشد ولی به محض کوچیکترین نظر مخالف با افکار پوسیده رجوی , دم خروس رجوی بیرون زده و رجوی آنها را تحمل نکرده و ماهیت حقیقی و واقعی خودش را که همان تحمل نکردن هیچ گروه و یا شخص و یا افکاری دیگر است را به خوبی به نمایش گذاشت و طبق معمول برای فرار به جلو و سرپوش گذاشتن بر این حقیقت که این شورا فقط متعلق به رجوی و افکار قرون وسطایی اش است , با مارک همیشگی " رژیمی بودن " که رجوی از آن برای سرکوب کردن مخالفین خودش استفاده می کند آنها را از شورا اخراج کرد.


در شورای دست ساز رجوی , رجوی رئیس آن را هم افریطه پیر و عقب مانده ای که اخیرا به مریضی آلزایمر هم دچار شده است , به نام مریم رجوی گذاشته است که تماما بتواند خط رجوی را در این شورا پیاده کند , و بعد هم برای اینکه نشان دهد که این زن عقب مانده و کند ذهن ربطی به مجاهدین ندارد در یک نمایشی نشان داد که ایشان از مسئولیتهای سازمانیش استعفا داده اند و هیچ ربطی به مجاهدین ندارد !!!


مریم رجوی همان زنی است که مسعود رجوی از او خواست که از شوهر و نزدیکترین رفیق رجوی یعنی شریف یا همان مهدی ابریشمچی جدا شده و به عقد ایشان در بیاید و ایشان هم بلافاصله به دستور رجوی عمل کرده و به عقد رجوی در آمدند و برای سر پوش گذاشتن بر این فضاحت به آن اسم انقلاب ایدئولوژیک دادند که بر کثافتکاریها و مسائل اخلاقی رجوی سرپوش بگذارند . و بعد هم که مریم رجوی همان زنی است با مسعود رجوی به زیر دامن صدام غلتیدند و برای جلب توجه صدام و خوش آمدن او و گرفتن دلارها و دینارهای عراقیها از هیچ جنایتی نگذشتند , مریم رجوی همان زنی است که فرمان آتش آتش آتش ایشان علیه ملت ایران هنوز در فیلمهای مختلف وجود دارد وبعد هم فرمان کردکشی ایشان از خاطره ها نرفته است که گفت گلوله ها را هدر ندهید و کردها را با تانکها زیر بگیرید . ایشان همان زنی هستند که از زنان داخل تشکیلات سازمان می خواست که از همه چیز خود بگذرند و فقط برای مسعود رجوی باشند و زنها را با گردنبندهایی به اسم مریمی به عقد رجوی در می آورد , ما هنوز فراموش نکرده ایم دستورات مریم رجوی مبنی بر سرکوب مخالفان در داخل تشکیلات , و فراموش نکرده ایم که برای نگه داشتن زنان در داخل سازمان به هر شقاوتی دست زد و تا آنجا که دستور خارج کردن رحم زنان را داد تا از زندگی آنها را نا امید کرده و به این وسیله آنها را مجبور در ماندن در تشکیلات سازمان کند , و فراموش نکرده ایم که نشستهای مغز شویی که به کرات برای افراد می گذاشت که آنها را وادار به ماندن در تشکیلات سازمان بکند , این همان رئیس شورای ملی مقاومت است که رجوی ادعا می کند که به مجاهدین ربطی ندارد و بعد هم افرادی که در این شورا هستند از خانم زینت میرهاشمی و تا آقای مهدی سامع و کریم قصیم و پرویز خزایی و بقیه , همگی دست چین شدگان رجوی هستند , این افراد در جنایات رجوی به واقع شریک هستند , و در یک کلمه رجوی اینها را خریده است و همه این افراد خود فروخته به رجوی در ازاء پول هستند و این حرفی است که بارها خود رجوی در نشستهای مختلف صحبتش را می کرد , و می گفت که نگه داشتن این شوراییها کار آسونی نیست و می بایست مستمرا در حلقشان پول ریخت تا ما هم کار خودمان را پیش ببریم .


این افراد که با ادعای اینکه به مجاهدین ربطی ندارند , به خوبی خط و خطوط رجوی را پیش می برند و فراموش نکرده ایم زمانی که رجوی افراد بیگناه و فریب خورده را با دست خالی جلوی ارتش عراق می فرستاد و برای نگه داشتن اشرف تعداد زیادی از این افراد به کشتن داد , همین شوراییها بودند که از او حمایت می کردند و یکبار از رجوی جنایتکار در این مورد یک انتقاد هم نکردند , مگر برای شوراییها روشن نبود که طبق قانون , کشوری اگر گروهی را نخواهد در خاک خود نگه دارد این حق اون کشور است که آنها را از خاک خود خارج کند اون هم گروه وحشی و هاری مثل مجاهدین با سابقه پر از جنایتشان علیه ملت عراق , برای شوراییها روشن نبود که با شانتاژ و با زور گویی و پرویی کار به جایی نمی رسد , آیا برای شوراییهای خارجه نشین روشن نبود که در همین کشورهای اروپایی که خودشان زندگی می کنند , قانون قانون است و وقتی که به یک پناهنده دستور اخراج می دهند باید خارج شود و اگر نشود بزور خارجش می کنند . پس چگونه است که رجوی از این قانون به این روشنی سرپیچی می کرد و افراد نگون بخت و فریب خورده را جلوی سلاحهای عراقیها پر پر می کرد ولی شوراییها یکبار به رجوی انتقاد نکردند که با چه منطقی این افراد را به کشتن می دهد , این همان شوراییهای دست چین شده رجوی هستند که روزی می باید به ملت ایران پاسخ بدهند که به خاطر پول در مقابل جنایات رجوی سکوت کردند و از او دفاع کردند .
 

 سایت ایران قلم از انتشار مطالب و مقالاتی که در آن کلمات توهین آمیز استفاده شده، معذور است

مسئولیت مطالب درج شده بر عهده نویسندگان آن می باشد